419764_387-min

روایت عبرت آموز نامزد همیشگی پدرخوانده ها از نسبتش با جمنا: نامزد را مشخص می کنند، بعد می گویند سازوکاری درست کنید که به این فرد برسیم/ پدرخوانده های اصولگرا، نیازی نمی بینند حرف بقیه را گوش کنند

قالیباف که همواره یکی از اصلی ترین گزینه های بزرگان اصولگرا در انتخابات بوده، حالا و بعد از تجربه انتخابات ۹۶ تصمیم گرفته است تا به مقابله با پیش کسوتان اصولگرا بپردازد. افرادی که به گفته قالیباف گفت و گو را یک طرفه می بینند و احساس می کنند نیازی ندارند حرف بقیه را گوش کنند.

گروه سیاسی_رجانیوز: محمدباقر قالیباف که همیشه گزینه اصلی «پدرخوانده»های اصولگرا بود، حالا چندماهی می شود که علیه شان شورش کرده است. کسانی که به گفته قالیباف «نامزد را مشخص می کنند، بعد می گویند سازوکاری درست کنید که به این فرد برسیم»! آنهم درست از روزی که محکوم به انصراف شد، انصرافی که البته برای شخص او منافع زیادی داشت، ولی قالیباف را به سخن سالها قبل جریان انقلابی نزدیک کرد. با اینحال قالیباف یک نکته مهمی را در کلام خود مخفی کرده و بیان نمی کند؛ اینکه چه در انتخابات اخیر و چه انتخابات گذشته، نامزدهای بسیاری، بخاطر حضور او در صحنه، از جانب همان پدرخواندگان همیشگی “مجبور” به انصراف شده اند، نامزدهایی که چون ضرغامی هنوز از این اجبار دلخور هستند و آنرا با هر زبانی بیان می کنند.

به گزارش رجانیوز درست یک ماه بعد از انتخابات سال گذشته بود که قالیباف در نامه ای اعلام کرد «به این باور رسیدم که “تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصول‌گرایی” یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ شما جوانانِ مؤمن و دلسوزِ انقلاب و کشور است» و در همین نامه بود که کلیدواژه «نواصولگرایی» را وارد ادبیات سیاسی کشور کرد. چندی بعد نیز در برنامه جهان‌آرا در باره ارائه ایده نواصولگرایی یادآور شد که «امروز همه متوجه شدند وحدت مهم است، ولی همه‌چیز نیست». سخنی که مدتها از سوی جریان انقلابی مطرح شده بود.

حالا محمدباقر قالیباف، نامزد شکست خورده انتخابات ۸۴، ۹۲ و انصرافی انتخابات ۹۶ در جدیدترین موضع، از پیش کسوتانی سخن می گوید که «نیازی نمی بینند حرف بقیه را گوش کنند». در همین راستا قالیباف در گفت‌وگو با روزنامه خراسان که امروز ۲۹ اردیبهشت منتشر شده است، به بررسی جریان اصولگرا می پردازد.

قالیباف در بخشی از این مصاحبه درباره علت این که «گفت و گو در اردوگاه اصولگرایی خیلی کم است» می گوید:

«این ها گفت و گو را یک طرفه می بینند. به این معنا کسانی که پیش کسوت هستند و حس می کنند در مرکزیت قرار دارند، احساس می کنند نیازی ندارند حرف بقیه را گوش کنند. همان طور که در بحث نواصولگرایی گفتم، گفت و گو بین اصولگرایان یکی از ضرورت هاست و باید اجازه داد این گفت و گو بین همه اتفاق بیفتد. یعنی افراد را به پیش کسوت و آماتور تقسیم نکنند. درست است که انصاف و عقل حکم می کند آماتورها و تازه واردها به حرف پیش کسوت ها بیشتر توجه کنند، اما معنای این حرف این نیست که فرد پیش کسوت نیازی به گوش دادن ندارد. ما بحثی با عنوان «منظرگاه تحلیل» داریم به این معنا که اگر چهار نفر یک موضوع واحد را در یک زمان و مکان واحد مورد تحلیل قرار دهند، چهار تحلیل متفاوت ارائه می‌دهند. خب، همین جاست که ظرفیت ها و استعدادها پیدا می‌شود. باید اجازه داد این گفت و گو از متن جریان بالا بیاید. دیکته کردن و مونولوگ در حوزه سیاسی، اجازه نمی دهد تضاد افکار به درستی معلوم شود، این ضعف جدی اردوگاه اصولگرایی است».

شهردار سابق تهران با تاکید بر این گزاره که «اصولگراها بیشتر گفت و گو هایشان را برای شب انتخابات می گذارند و خاصیت گفت و گوی شب انتخاباتی هم سهمیه خواهی است» می گوید:

«یک اردوگاه و یک جریان سیاسی باید بداند که حرکت سیاسی یک پروژه نیست، بلکه یک پروسه است. اصلاً بخشی از اختلافات و موفق نبودن ها از همین جا آغاز می شود که این گفت و گو را یک پروژه می بینند. مثلاً شما ببینید همین حرکت جمنا، انتخابات تمام شد، این حرکت هم تمام شد. کم کم که به انتخابات مجلس نزدیک بشویم، حتماً باز زمزمه هایی مطرح می شود. درحالی که این گفت و گوها باید دایمی باشد. یک نکته مهم دیگر این که بعضی ها فکر می کنند می توانند و حتی وظیفه دارند برای جمع تصمیم بگیرند و بقیه هم وظیفه دارند از تصمیم این ها حمایت کنند! این هم یک اشکال است. یعنی وحدت یک فرایند است که برایند آن وحدت نهایی است».

قالیباف در بخش دیگری از این گفت‌وگو در پاسخ به این سوال که «شما چند بار از پدرخواندگان اصولگرایی نام بردید، ولی خیلی توضیح نداده اید. نمی خواهید کدهای بیشتری از این جریان بدهید؟» می گوید:

«منظور همان کسانی هستند که ممکن است در مرکزیت جریان اصولگرا باشند و بگویند ما یک تصمیمی گرفته ایم و همه باید گوش کنند. همان افرادی که می گویند مانیفست اصولگرایی را ما نوشتیم و بقیه باید تبعیت کنند».

محمدباقرقالیباف با تاکید بر این که «برخی اوقات ضرورت دارد مرکز حرف آخر را بزند» می گوید:

«اما بعضی وقت ها نماینده را مشخص می کنند بعد می گویند سازوکاری درست کنید که به این فرد برسید. نامزد انتخاب کردن در همه جا چه در انجمن مدرسه، چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری، مثل انتخاب همسر است! شما ممکن است به فرزند خود ده ها دستور بدهید که چطور زندگی کند و او هم با دل و جان قبول کند، اما اگر بخواهید دستوری برای او همسر اختیار کنید، مقاومت می کند».

البته قالیباف به این اشاره نمی کند که در انتخابات های گذشته، جریانات مختلف سیاسی اصولگرا بارها و بارها به خاطر حضور او در انتخابات از حضور منع شده یا مجبور به انصراف شده اند، و حتی در سازوکار معیوب جمنا در انتخابات ۹۶ نیز که شخص دیگری غیر از او حائز اکثریت رای بدنه استانی این تشکیلات شد، باز هم به زور پدرخواندگانی که حالا به آنها می تازد، تا روزهای آخر در انتخابات نگداشته شد تا شاید به بهانه نظرسنجی و … به پای صندوق رای برسد، اما بخت یار او نبود و با وجود حمایت همان جمنا، بدلیل افت شدید آراء در نظر سنجی ها، انصراف را به باقی ماندن در انتخابات ترجیح داد.

به نظر می رسد قالیباف بعد از سپری کردن انتخابات ۹۶ و مقابله با پدرخوانده های اصولگرا، متوجه شده است که حق با جریان انقلابی بوده است. جریانی که مستمرا در طول دهه اخیر از لزوم بازنگری در نقش شیوخ اصولگرا سخن گفته و تاکید کرده است که فعالیت سیاسی واقعی با افراد و جریان های پشت پرده به نتیجه نخواهد رسید و باید به بطن مردم و بدنه حزب اللهی ها رفت. اگرچه بیش از دوازده سال گذشت تا قالیباف به تجربه لازم دست پیدا کند، اما به نظر می رسد حالا باید اقدامی اساسی و همه جانبه برای  ریشه کن کردن این تفکر کهنه در بدنه جریان اصولگرایی صورت گیرد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>