خانواده هاشمی

مادر ۳ شهید دفاع مقدس خطاب به عفت مرعشی: انکار جرم مهدی هاشمی و تهمت زدن به نظام در حقیقت خیانت به شهدا است

بتول روزبهانی مادر شهیدان “نورعلی، فتح علی و رستگار مومنی خطاب به عفت مرعشی، گفت:از تهمت هایی که به نظام می زنید خجالت بکشید اینکه جرم پسرتان را انکار می کنید و نظام را زیر سوال می برید در حقیقت خیانت به شهدا است.

بتول روزبهانی مادر شهیدان “نورعلی، فتح علی و رستگار مومنی”در گفت‌وگو با طنین یاس، در خصوص نامه نگاری “عفت مرعشی” همسر مادر آقازاده مفسد اقتصادی اظهار داشت: ما مادران شهدا بدون هیچ چشم‌داشتی فرزندان خود را تقدیم انقلاب و نظام کردیم و هیچگونه گله و شکایتی از نظام نداریم

وی افزود: خطاب من به مادر مهدی هاشمی این است که مگر می شود کسی را نا حق به زندان بیاندازند حتما پسر شما جرمی مرتکب شده است که زندان جزای کارش بوده است و جرم پسرتان به اثبات رسیده است.

این مادر ۳ شهید دفاع مقدس عنوان کرد: اینکه خانم عفت مرعشی به نظام و قانون تهمت می زند و ادعا می کنند که نظام مدیون آنها است باید بگویم ما زحمات آقای هاشمی در سال های قبل از انقلاب و زمان ریاست جمهوری را فراموش نمی کنیم اما علاوه بر ایشان افراد زیادی به انقلاب و نظام خدمت کرده اند که هیچ چشم داشتی ندارند و حتی به زبان نیز نیاورده اند.

بتول روزبهانی در ادامه این مطلب تصریح کرد: به خانم عفت مرعشی توصیه می کنم وصیت نامه امام خمینی(ره) را به دقت مطالعه کنند و ببینند که امام فرمودند “ملاک حال فعلی افزاد است”.

وی بیان داشت: به خانم عفت مرعشی توصیه می کنم کمی پای صحبت مادران شهدا بنشینید، مادرانی که هنوز چشم به راه فرزندانشان هستند و سال هاست آرزو دارند حتی تکه استخوانی از فرزندشان پیدا کنند، آن زمان این طور از فرزند خود که جرم مرتکب شده و به اثبات رسیده است دفاع نمی کند و به نظام تهمت نمی زند.

مادر شهیدان مومنی خطاب به بتول مرعشی مادر مهدی هاشمی، تصریح کرد: شما در فتنه ۸۸ موضع خود را نشان دادید و اکنون نیز صادقانه مسیر خود را بیان کنید و از تهمت هایی که به نظام می زنید خجالت بکشید اینکه جرم پسرتان را انکار می کنید و نظام را زیر سوال می برید در حقیقت خیانت به شهدا است.

g2

دروغ، فرافکنی، فشار؛ تاکتیک خانواده هاشمی پس از قطعی شدن و اجرای حکم دادگاه

ادعای پخش علنی دادگاه مهدی هاشمی را باور کنیم یا فشارهای پشت پرده به قوه‌قضائیه را؟ / پخش جلسات دادگاه و انتشار اسناد منجر به محکومیت مهدی هاشمی باطل‌السحر جوسازی‌های خانواده هاشمی / لزوم ورود مدعی‌العموم برای برخورد با جوسازی علیه قوه‌قضائیه

این سخنان خانواده هاشمی را بیش از هر چیز می‌توان فرار رو به جلو برای فرار از پاسخگویی درباره دفاع از فرزند مجرمشان دانست. هرچند مهدی هاشمی نباید به خاطر انتساب به پدرش با سایر متهمین فرقی داشته‌باشد؛ اما با توجه به فشارهای سیاسی-رسانه‌ای علنی و غیرعلنی بر قوه قضائیه و توجه به اینکه افکار عمومی معتقدندحکم او یک «حکم‌حداقلی» بوده و از سوی دیگر خانواده او مدعی سیاسی‌بودن روند رسیدگی و ظالمانه بودن حکم صادره هستند، به نظر می‌رسد «پخش جلسات دادگاه به صورت علنی» می‌تواند باطل‌السحر جوسازی‌های خانواده هاشمی باشد.

گروه سیاسی- رجانیوز: پس از اینکه سخنگوی قوه‌قضائیه در نشست‌خبری از کشف «یک گوشی تلفن همراه با سیم‌کارت و ۳۰ سکه طلا اعم از ربع سکه، نیم سکه و سکه گرمی» از مهدی هاشمی در زندان خبر داد، مادر مهدی هاشمی و بیت هاشمی طی دونامه خطاب به حجت‌الاسلام اژه‌ای عملکرد دستگاه قضا درباره مهدی هاشمی را زیر سوال برده و توهین‌های متعددی را متوجه روند رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی کردند.

به گزارش رجانیوز، عفت‌مرعشی در نامه توهین‌آمیز خود خطاب به حجت‌الاسلام اژه‌ای می‌نویسد: « جناب محسنی اژه‌ای گویا عذاب وجدان به خاطر ستمی که بر مهدی رفته شما را راحت نمی‌گذارد که با جواب سوال‌های معلوم‌الحال خودتان را تسکین می‌فرمایید. گوشه‌ای سؤالات فراوان از جریان به اصطلاح دادگاه مهدی را برایتان می‌فرستم اگر جواب دادید، سؤالات مهمتر را می‌فرستم شاید شفای دردتان باشدعفت مرعشی ۱۰/۶/۹۴»

همچنین در بخشی از نامه خانواده هاشمی تلاش شده مهدی هاشمی را فردی مظلوم و بی‌گناه جلوه دهد که مدتها آماج تیر تهمت‌ها و جوسازی‌ها قرار داشت، ولی او مصرانه «تنها راه پایان دادن به اتهامات و دروغ‌ها را  حضور در برابر قانون» می ‌دانسته و به همین خاطر حاضر شده به کشور بازگردد تا به اتهاماتش رسیدگی شود.

در بخشی از این نامه آمده است: « ما می‌دانستیم که مهدی، مدت‌هاست به بزرگترین هدف برای ضربه به پدر تبدیل شده است. او مدت‌ها قبل از این که به ایران بیاید، تصمیم به بازگشت داشت. اما بسیاری از رجال سیاسی، حتی در بالاترین سطح در قوه قضاییه، پیغام می‌دادند که به ایران باز نگردد. در مقابل، مهدی مصرانه عنوان می‌نمود که تنها راه پایان دادن به اتهامات و دروغ‌ها، حضور در برابر قانون است. در هر صورت، او به عنوان یک شهروند مقید به قانون، خود را موظف به پاسخگویی در برابر ابهامات مطروحه پیرامون خود دانست، لذا در برابر قانون تمکین کرد و به ایران آمد تا قانون بر پرونده وی حکم نماید.»

این ادعاها در حالی است که پس از خروج مهدی هاشمی از کشور به بهانه بازرسی از دفتر آکسفورد دانشگاه آزاد در لندن در شهریور۸۸؛ دستگاه قضایی ۱۲ اسفند همان‌سال او را به دادگاه احضار و اعلام کرد که به محض ورود وی به کشور آماده محاکمه وی است. عدم مراجعه او به دادگاه باعث صدور حکم جلب او در فروردین ۸۹ شد، اما همچنان خبری از بازگشت او به کشور نبود. این در حالی بود که هاشمی‌رفسنجانی ۱۵آذرماه ۸۸ در باره سفر پسرش به انگلستان گفته بود: «مهدی خیالش از پرونده‌ها و تهمت‌ها راحت است و هم‌اکنون برای رسیدگی به وضع دانشگاه‌های آزاد اسلامی خارج از کشور در حال گذراندن رساله دکترای خود در خارج از کشور است و در انتخابات نیز صرفاً تجربیاتش پیرامون صیانت از آرا را مطرح کرده است و دخالتی در کار ستادها یا تظاهرات نداشته و اگر دادگاهی او را احضار کند، حضور می‌یابد.» خردادماه ۸۹ نیز نهادهای امنیتی مقدار زیادی از اسناد طبقه‌بندی‌شده نظام را از دفتر اسبق مهدی هاشمی ساختمان هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی واقع در ضلع شمالی میدان نیاوران کشف کردند. بنابراین عدم بازگشت مهدی هاشمی دوسال و نیم پس از احضار به دادگاه و صدور حکم جلبش، ادعای خانواده هاشمی درباره برای بازگشت او و «موظف دانستن خود به پاسخگویی در برابر ابهامات مطروحه» را رد می‌کند.

خانواده هاشمی در بخشی دیگر از نامه هتاکانه خود می‌نویسند: «در این پرونده، از همان ابتدا موارد فراوانی از آنچه گذشت، بی‌عدالتی آشکار بود و نقض مکرر قانون. ما به احترام کسی که اوامرش برایمان محترم است، در آن ابتدا بر تخلف آشکار تغییر قاضی و تغییر شعبه سکوت کردیم و برای تخلفات متعدد، مانند جعل متون فقهیه و تحریف و دستکاری اقاریر و اسناد و تغییر اسامی و زمان‌ها و وقایع، تنها، توسط وکلا مکررا در دادگاه اعلام جرم شد. اما حال که وظیفه تمکین در برابر قانون به سرمنزل رسانیده شد، لازم است که اندکی از ناگفته‌ها بیان شود.» خانواده هاشمی و نویسنده نامه کوشیده‌اند فضا و روند رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی را فضایی ظالمانه، یکطرفه و سیاسی‌کارانه جلوه دهند، اما از فشارهای روزافزونشان بر دستگاه قضایی سخن نگویند. فشارهایی که سخنگوی قوه قضائیه تیرماه سال جاری درباره‌شان گفته بود: «در همه پرونده هایی که صاحب منصب، قدرت و ثروت هستند اینها واکنش نشان می دهند. در مورد پرونده مهدی هاشمی واقعا از جهات مختلف تحت فشار بودیم اما تغییر قاضی سراج در این راستا نبود. قاضی سراج سمت اش تغییر یافت و به عنوان رییس سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد.» گفتنی‌است این فشارها جدای از جوسازی‌های سیاسی- رسانه‌ای رسانه‌ها و شخصیت‌های همسو با هاشمی است.

نویسنده نامه خانواده هاشمی در ادامه تلاش برای سیاسی نشان‌دادن روند رسیدگی به پرونده به فرافکنی پرداخته و در پایان اینگونه نتیجه می‌گیرد: «چرا تقابل سیاسی و حب و بغض‌های سیاسی این‌طور می‌تواند مؤثر باشد؟ چرا دستگاه قضا و دادستانی به تظلمات واصله در مورد خود واکنشی نشان نمی‌دهد؟ لذا مجدداً از دستگاه قضا می‌خواهیم که جلسات دفاعیه مهدی را به طور کامل و بدون سانسور، در اختیار مردم قرار دهد. ما از ابتدای رسیدگی درخواست کردیم که این دادگاه علنی باشد. در دادگاه تجدیدنظر درخواست را تکرار کردیم، اما حتی یک جلسه غیرعلنی نیز تشکیل نشد. اگر حقیقتاً تخلفات مهدی محرز و مستند بود، چرا به قضاوت مردم واگذار نشد؟» این سخنان خانواده هاشمی را بیش از هر چیز می‌توان فرار رو به جلو برای فرار از پاسخگویی درباره دفاع از فرزند مجرمشان دانست. هرچند مهدی هاشمی نباید به خاطر انتساب به پدرش با سایر متهمین فرقی داشته‌باشد؛ اما با توجه به فشارهای سیاسی-رسانه‌ای علنی و غیرعلنی بر قوه قضائیه و توجه به اینکه افکار عمومی معتقدندحکم او یک «حکم‌حداقلی» بوده و از سوی دیگر خانواده او مدعی سیاسی‌بودن روند رسیدگی و ظالمانه بودن حکم صادره هستند، به نظر می‌رسد «پخش جلسات دادگاه به صورت علنی» می‌تواند باطل‌السحر جوسازی‌های خانواده هاشمی باشد. ادعای بی‌گناهی مهدی هاشمی که بارها توسط خانواده هاشمی و منسوبین آن عنوان شده در حالی است که روش‌‌های مهدی‌هاشمی در فساد به دلیل پیچیدگی خاص این شیوه از فساد و بکارگیری متدهای جالب توجه، به عنوان یک کیس استادی (Case Study) و نمونهای مهم برای تحقیق در «در منابع قضائی، علمی-پژوهشی و رسانه‌ای خارجی» مرتبط با فساد مورد توجه قرار گرفته است. (اینجا)

همچنین گفتنی است خطاب قراردادن سخنگوی قوه قضائیه با تعابیری مثل «ستمی که بر مهدی رفته شما را راحت نمی‌گذارد» و «سؤالات مهمتر را می‌فرستم شاید شفای دردتان باشد» و برخی مطالب مندرج در نامه خانواده هاشمی را می‌توان مصداق تشویش اذهان عمومی و دروغ‌پراکنی علیه قوه قضائیه و شایسته پیگیری مدعی‌العموم دانست. پیش از این نیز آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه‌قضائیه در واکنش به ادعاهای هاشمی‌رفسنجانی درباره بی‌گناهی پسرش و سیاسی‌نشان‌دادن روند رسیدگی به پرونده او گفته بود: « متأسفانه برخی شخصیت‌ها در عین اینکه می‌گویند نمی‌خواهیم در کار قضایی دخالت کنیم اما با سخنان خود به  نوعی دخالت در کار قاضی می‌کنند و بر وی فشار وارد می‌کنند. خصوصاً القای این نکته که ممکن است متهم تبرئه شود ولی به نحو دستوری او را محکوم کنند. این سخن خلاف است و نشر این سخنان قابل پیگیری قضایی است.» (اینجا)

خبر

گفت‌وگوی خواندنی با همسر شیر سامراء، شهید نوروزی:

می‌گفت خانم! من با ترور نمی‌میرم، ان‌شاءالله در میدان جهاد/ به آقا گفتم همه این دلتنگی ها با دیدار شما محو شد / جلوی داعشی‌ها اذان می‌گفت .

لباس رزمی که اندازه محمد هادی باشد پیدا نکردم و کوچکترین سایز را خریدم و کوچک تر کردم و بعد از غسل شهادت با این لباس خدمت آقا رسیدیم . پدرش هنگام تولد محمد هادی دعا کرد که با شهادت از این دنیا برود و خدمت آقا که رسیدم به ایشان گفتم که لباس رزم به تن محمد هادی کردم و آمده ام که چفیه اش را از شما بگیرم.
گروه فرهنگی – رجانیوز: “شیر سامراء”؛ شهید مهدی نوروزی فرزند شهید  در ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ مصادف با نیمه شعبان به دنیا آمد و در روز شهادت امام صادق(ع) برای سومین بار راهی میدان جهاد شد و در  ۲۰دی ماه ۱۳۹۳ مصادف با روز میلاد رسول گرامی اسلام و رئیس مکتب شیعه جام شهادت را نوشید .
به گزارش رجانیوز، همسر این شهید شجاع میدان رزم به همراه محمد هادی کوچک در گفتگویی که فرهنگ نیوز آنرا منتشر کرده به بیان گوشه ای از حالات و سجایای این شهید دلاور و شجاع نسل سوم انقلاب اسلامی پرداخته است.
جوانان امروز به دنبال معیار والگو هستند تا بر اساس سبک زندگی او رفتار کنند، شهید مهدی نوروزی به عنوان شهید نسل سوم انقلاب اسلامی می تواتد یک شاخص و الگوی مهم و تاثیر گذار باشد، بنابراین شما چه ویژگیهای اخلاقی، فردی ، اجتماعی و خانوادگی را از این شهید بزرگوار می توانید به عنوان شاخص بیان کنید؟ 
من در این ۲ سال و ۸ ماهی که با شهید نوروزی زندگی کردم، خاطرات زیادی از ایشان دارم.. پدرم ابتدای ازدواج مان به آقا مهدی اصرار داشت که خودش را بابت تهیه مسکن دچار زحمت نکند  و تحت فشار نباشد، اما آقا مهدی معتقد بود که فضایی آرام و مطابق با  شرایط اعتقادی همسرش تأمین کند ، تا او همیشه احساس آسایش وآرامش کند.  از طرف دیگر شهید نوروزی همیشه برای نظام تلاش شبانه روزی می کرد. به طوری که قرار بود، نیمه شعبان در حرم امام رضا(ع) باشیم، اما آقا مهدی با توجه به حضور داعش در سامراء راضی نشد ، نتوانست بی تفاوت باشد و بنابراین رفت و  ۲۴ روزی را در سامراء ماند و فقط به خاطر حجم بالای کارش به تهران برگشت. ۴ ماهی را با تلاش مسئولین شغلی خود که از نظر رفاه امنیتی نه مادی تمام شرایط را برایش مهیا کرده بودند، ماند اما به این رفاه بیش از حد راضی نبود و ابراز ناخشنودی می کرد.
می گفت در سامراء ، هم دفاع از حرم امامین می کنی که از همه چیز بالاتر است و آنجا در خاکریزی و اینجا پشت میزی  و همه می خواهند به شما احترام بگذارند ولی آنجا فقط خودت هستی و خدای خودت .
البته می گفت که حضرت آقا و یا نماینده  ایشان امر کنند که کار شما اینجا مهمتر است من قبول می کنم، بگویند برو رفتگر محله باش ، نظام به جارو کردن خیابان نیاز دارد من می رفتم، همان کاری که نیاز نظام است انجام می دادم و به این نتجه رسید که دفاع از حرمین و مبارزه با تکفیری ها الان خط مقدم  دفاع از اسلام است.
آقا مهدی همواره به دنبال خدمت بود گاهی دوستانش می گفتند که به خاطر جانبازی که داشت دنبال حق و حقوقت باش اما او معتقد بود که اگر به دنبال حاشیه باشد از اصل مطلب جا می ماند. به قول آقای ماندگاری که در مراسم شهید نوروزی سخنرانی می کرد ، می گفت ایشان حقوق دهه ۵۷ را می گرفت. اما با تمام توان خدمت می کرد.
در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد
آقا مهدی نسبت به اطرا فش بی تفاوت نبود، مثلا اگر همسایه مشکلی داشت، مشکلش را رفع می کرد حتی در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد. در روز خرید عروسی صحنه ای که خودم بودم و دیدم؛ برای خرید رفته بودیم و قصد برگشتن داشتیم که یک موتور که دو نفر خانم و آقا سوارش بودند و معلوم بود که رابطه شرعی با یکدیگر ندارند، تصادف کرد و آقای موتور سوار از ترس اینکه بلایی سر خانم آمده باشد فرار کرد. آقا مهدی با دیدن این صحنه به من گفت که در خودرو بنشین و درها را قفل کن وخودش را به سرعت به موتورسوار رساند و با منحرف کردن موتور سوییچ را در آورد و مانع فرار او شد تا پلیس بیاید و رسیدگی کند.
از دیگر خاطرات من به اتوبان کرج بر می گردد، در مسیر تهران – کرج پشت ترافیک ایستاده بودیم که پسر بچه دستفروشی به آقا مهدی گفت که “عمو تو را خدا کمک کن، بیسکوئیت هایی که می فروختم را مأمور شهرداری گرفت و با خودش برد” ، آقا مهدی  ناراحت شد و بلافاصله پیاده شد و همراه پسربچه رفت تا مأمور شهرداری را پیدا کند.
ساده زیستی از دیگر شاخصه های شهید نوروزی بود
آقا مهدی زندگی مرفهی داشت و تمام امکانات برایش مهیا بود ، اما به زندگی ساده خیلی تأکید داشت. در زمانه ای که تجملات برای جوانان خیلی مهم است، آقا مهدی در عین اینکه زیبایی را دوست داشت و منظم بود اما علاقه به زندگی ساده داشت و مراسم عقد ما هم از این سادگی مستثنی نبود، مراسم ساده عقد ما در حضر آیت الله مصباح در قم برگزار شد  و در شرایطی که جوانان امروز اصرار دارند تا مراسمی مجلل و پرهزینه با  لباس های گرانقیمت و فاخر برگزار کنند، آقا مهدی با لباس بسیجی در مراسم عقد حاضر شد و از من هم خواست تا ساده ترین لباسم را بپوشم تا مراسم شهدایی باشد.
توجه خاصی به مادرش داشت ، همیشه همسرداری اش خاص بود
عموی شهید نوروزی خودش را به سرعت به مراسم رساند وهمراه خود یک دست کت و شلوار هم برای آقا مهدی آورده بود و اصرار داشت به خاطر من لباس را بپوشد، آقا مهدی در شرایطی که راضی به پوشیدن کت و شلوار نبود، اما باز هم تلفنی از من سؤال کرد تا مطمئن شود که من به نوع پوشش اش راضی هستم که من هم ابراز رضایت مندی کردم.
همیشه همسرداری اش خاص بود؛ وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم، لباس هایش را می چید واز من می خواست تا انتخاب کنم و از طرف دیگر توجه خاصی به مادرش داشت. هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید، تعادل را رعایت می کرد به خاطر دل همسرش ، دل مادرش را نمی شکست و یا به خاطر مادرش به همسرش بی احترامی نمی کرد.
آقا مهدی تأکید بسیاری داشت که در شهر کرمانشاه مراسم های مذهبی شیعی را با حضور سخنرانان و مداحان معروف برگزار کند و اولین کسی بود که این جرأت را پیدا کرد تا در این شهر چنین مراسم هایی برگزار کند و تمام تلاشش را می کرد تا تمام امکانات را برای عزاداران این مراسم مهیا کند، حتی به این مهم هم توجه داشت که به خاطر شرایط جوی کرمانشاه اگر هوا دگرگون شد، عزاداران کوچکترین سختی ای را احساس نکنند .
روی تپه ایستادم و شروع کردم به اذان گفتن و ذکر “علی ولی الله” را  هم آوردم
فرهنگ نیوز:  آیا خاطره ای هم برای شما از نحوه حضور و مبارزاتش در سامراء تعریف کرده است؟
خاطره ای که با لذت برای من تعریف کرد این بود که می گفت ، وهابی ها می آیند با شعار یالثارات یزید با ما می جنگند ندای یالثارات یزید را می گویند و تیر را رها می کنند. یک شب بین ما و آنها یک تپه فاصله بود ، به موقع نماز صبح که نزدیک شدیم روی تپه ایستادم و شروع کردم به اذان گفتن و ذکر “علی ولی الله” را  هم آوردم ، هر چه بچه ها می گفتند که نگو با تیر می زنند، می گفتم نه هر طور شده باید نام “امیرالمؤمنین(ع” را روی این تپه بیاورم، آقا خیلی غریب هستند. شجاعتشان خیلی مثال زدنی است. هر کسی این کار را نمی کند.
علاقه ویژه ای به حرم امام حسین(ع) داشت و بیش از ۶۰-۷۰ بار به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده بود. یک بار خودش تعریف کرد که پاسپورتش به اتمام رسیده بوده و از طرفی هم مرزها بسته بود گفت که خودش را به لالی زده که عرب هستم و از مرز رد شده و خودش را در سخت ترین شرایط به حرم امام حسین(ع) رسانده  و زیارت کرده و دو روزه برگشته است.  و من هم در این دو سال و هشت ماه ۷ بار با ایشان همسفر بودم که آخرین بار ما را به مرز مهران رسانید و خودش راهی سامراء شد.
از نحوه شهادت شهید نوروزی در دفاع از حرم امامین برایمان بگویید، شهید نوروزی چگونه به آرزویش رسید؟
از روز اول آشنایی دائماً تاکید داشت که زندگی اش شهدایی باشد. همیشه دعایش این بود که با مرگ طبیعی از دنیا نرود، حتی برای اعضای خانواده اش هم این دعا را می کرد، لحظه ای که محمد هادی  هم به دنیا آمد، آرزو کرد که پسرش با شهادت از دنیا برود.
خانم! من با ترور نمی‌میرم، انشالله در میدان جهاد….
همیشه که مسیر تهران به کرمانشاه  را طی می کردیم دعایش این بود که با تصادف نمیرد. و با شهادت از دنیا برود و چون هدفش مشخص و متعالی بود به شکل خاصی هم از  محفوظ می ماند.  انواع و اقسام دعاهای محفوظ ماندن را در کوله پشتی اش همیشه به همراه داشت با این نیت که که تا لحظه ای که جا دارد خدمت کند، وقتی در عملیاتی به موفقیت دست پیدا می کردند، می گفت با دعاهای شما تعداد زیادی از تکفیری ها را به درک واصل کردیم و دل خانم فاطمه زهرا(س) را شاد کردیم.
آقا مهدی به نحوه شهادتش هم واقف بود ، چون از روز اول آشنایی هر روز این ترس با من بود که خبر شهادتش را بیاورند باعث شده بود تا بارها و بارها با این رویا از خواب پریشان بیدار شوم، وقتی از خوابم برایش میگفتم که با ترور به شهادت رسیده می گفت : خانم من با ترور نمی میرم انشالله در میدان جهاد….
دعایی که همیشه مادرش برایش می کرد
دعایی که همیشه مادرش برایش می کرد، این بود که ان شاالله بزنی و بعد تورا بزنند و آن طور که دوستش تعریف می کرد شهید نوروزی ، آخرین تیرش را هم زد و همانطوری که می خواست شهید شد.
۸ سال پیش در وصیتنامه اش این گونه  نوشته ؛ ما ان شاالله در دفاع از کربلا و حرم امام حسین(ع) شهید می شویم ، وعده دیدار  ما انشاالله شمشیر زدن پا در رکاب امام زمان (عج).
روز شهادتش در کانال عجیبی می روند هدفشان آزادسازی مدرسه بوده، مدرسه آزاد و مقر می شود و عراقی ها می ترسند و جلوتر نمی آیند و فقط آقا مهدی و دوستش جلو می روند که آقا مهدی تیر می خورد، در حالی که زخمی بوده به دوستش تأکید می کند که او را عقب ببرد و در این حال هم بیکار نبوده و آخرین تیرش هم به سمت دشمن اصابت می کند و لحظه آخر جای خشابش را می خواهد که عکس خانواده اش را در آن نگهداری می کرده  و با ذکر یالثارات الحسین و ذکر یا زهرا(س) و یا حسین(ع) به شهادت می رسد.
به آقا گفتم همه این دلتنگی ها با دیدار شما محو شد 
قشنگ ترین خاطره شما بعد از شهادت شهید نوروزی چه بود؟
قبل از به دنیا آمدن محمد هادی به زیارت امام رضا(ع) رفتیم. از امام رضا(ع) خواستم که اذان و اقامه محمد هادی را آقا در گوش محمد هادی بخوانند، خیلی تلاش کردیم که خطبه عقدمان را آقا بخوانند که قسمت نشد. لحظه وداع با امام رضا(ع) به آقا مهدی گفتم که از امام رضا(ع) بخواهد که نائب امام زمان(عج) اذان و اقامه به گوش محمدهادی بخواند که او هم در جواب گفت که هر چه خیر باشد. بالاخره  محمد هادی ۱۵-۱۶ روزه بود که تماس گرفتند، خدمت آقا برسیم برای  اذان و اقامه گفتن. اما به خاطر اینکه کرج بودیم نتوانستیم به موقع برسیم. من این گله را به آقا مهدی داشتم که نشد او هم در جوابم گفت که من شهید می شوم و حضرت آقا می آیند پیش محمدهادی ومثال آرمیتا را زد.
در دیدار خصوصی که خدمت آقا رسیدیم به ایشان گفتم همه این دلتنگی ها با دیدار شما محو شد. همه این مصیبت ها به این دیدار می ارزد و آقا دست نوازششان را بر سر محمد هادی کشیدند و این برای من خیلی ارزشمند بود ، قشنگ ترین خاطره من بعد از شهادت آقا مهدی این روز وصال بود.
لباس رزم به تن محمد هادی کردم و آمده ام که چفیه اش را از شما بگیرم
محمد هادی را چگونه مهیای دیدار آقا کردید و از ایشان خواستید که چه دعای کنند؟
لباس رزمی که اندازه محمد هادی باشد پیدا نکردم و کوچکترین سایز را خریدم و کوچک تر کردم و بعد از غسل شهادت با این لباس خدمت آقا رسیدیم . پدرش هنگام تولد محمد هادی دعا کرد که با شهادت از این دنیا برود و خدمت آقا که رسیدم به ایشان گفتم که لباس رزم به تن محمد هادی کردم و آمده ام که چفیه اش را از شما بگیرم . از ایشان خواستم که دعا کنند، محمد هادی را آن طور که پدرش می خواهد بزرگ کنم که حتی از پدرش هم پیشروتر باشد. چرا که آقا مهدی از وقتی خبردار شد خدا فرزندی به او عطا کرده همیشه می گفت : ان شاالله سرباز امام زمان(عج) است، من پدر محمد هادی هستم که این دعا را برایش می کنم و ان شاالله خدا مستجاب می کند.
 از حال و هوای این روزهایتان بگویید .
 چون پیکر شهید نوروزی در گلزار شهدای کرمانشاه به خاک سپرده شده است، بیشتر اوقات را در کنار مادر شهید در کرمانشاه می گذرانم. روزی در ایام ماه مبارک رمضان  نان برای افطار نداشتیم و در این فکر بودیم که من یا مادر شهید به خرید نان اقدام کنیم که اندک زمانی فکر این کار از ذهنمان نگذشته بود که دوست آقا مهدی زنگ در را زد و نان سنگکی را که برای افطار ما تهیه کرده بود،داد و جالب این بود که مادر شهید علاقه خاصی به نان سنگک دارد.
 من در بیمارستان قدم به قدم با تو بودم
بعد از شهادت آقا مهدی محمد هادی مریض شد و هیچ بیمارستانی او را پذیرش نمی کرد در آن وضعیت در دل خودم گفتم” اگر آقا مهدی بود این طور نمی شد”، همان لحظه دکتر بیمارستان جلو آمد و گفت که من پسرتان را معاینه می کنم و پس از معاینه پزشک در بیمارستان بستری شد، خیلی بهم ریخته بودم که بعد از مدت کوتاهی که دارو را مصرف کرد آرام شد. و به صورت معجزه آسایی خیلی سریع بهبود پیدا کرد. همان شب آقا مهدی به خوابم آمد و گفت چرا این طور فکر می کنی؟ من در بیمارستان قدم به قدم با تو بودم .
هر موقع چیزی به ذهنم خطور می کند، یا یک نشانه، نشانم می دهد یا به خوابم می آید و همیشه در کنارم احساسش می کنم. الان هم در حال تهیه متن کتابی با موضوع سبک زندگی شهید نوروزی هستم.

 

hhh

سخنان رهبرمعظم انقلاب در انتقاداز برجام کدام سناریوی هاشمی را باطل کرد؟

باطل شدن ادعای دروغ همسان‌سازی قبول جام زهر توسط امام و برجام توسط رهبری/ آقای هاشمی! جام زهری در کار نیست که شیرین شود/ چرا هاشمی گفت پذیرش برجام با اذن رهبری بود؟

سخنان رهبرانقلاب در انتقاد از برجام ثابت کرد «برجام» جنسش جنس «جام زهر» نیست که رهبری به تنهایی آن را بپذیرد و اظهار نظر درباره آن در صلاحیت دیگر نهادهای قانونی و ساختاری نظام نباشد؛ بلکه «برجام» هم یک پروژه مذاکراتی عادی و معمولی است که باید زیرنظر رهبری و در جارچوب خط قرمزهای تعیین شده پیش برود؛
گروه سیاسی- رجانیوز: سخنان مهم رهبر انقلاب در دیدار با مجلس‌خبرگان درباره «برجام» و مسائل پیرامون آن؛ روشن‌کننده خیلی از ابهامات، پاسخ‌دهنده خیلی از شبهات و ردکننده خیلی از دروغها از جمله «پذیرش برجام با اذن رهبری» بود.
به گزارش رجانیوز، طی دوماه گذشته و پس از پایان مذاکرات، تلاش‌های زیادی از جانب هاشمی‌رفسنجانی و جریان همسو با دولت برای جلوگیری از بررسی برجام توسط مجلس صورت گرفت. ازسخنان حسن روحانی که گفته بود: «چیزی امضا نکرده‌ایم که آن را به مجلس بفرستیم» گرفته تا موضعگیری عراقچی که گفته بود: «از نظر سیاسی، وزارت امور خارجه معتقد است که برای حفظ منافع ملی کشور صلاح نیست که برجام در مجلس به تصویب برسد.» همچنین در حاشیه دفاع موافقان برجام بحثهای کمرنگ و تلویحی با تعابیری مثل«رسیدن به برجام بدون موافقت رهبری امکان‌پذیر نبود» و کوبیدن مدام هیات مذاکره‌کننده بر طبل «جزییات مذاکرات خدمت رهبر معظم انقلاب گزارش می‌شود» مطرح می‌شد که نتیجه ضمنی آنها موافقت رهبر انقلاب با برجام بود. ادعایی که مدتی بعد صراحتا توسط هاشمی مطرح شد و به سرعت به دستاویزی برای حمله به منتقدان سیاست‌خارجی دولت و رویکرد دولت در مذاکرات و برجام تبدیل شد: «هشدار هاشمی به ولایت معاشانی است که دلواپس توافق هسته‌ای‌اند، ولی هنوز نفهمیده اند که بی اذن رهبری انجام چنین کاری هرگز میسر نبود. همانطور که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بی اذن امام نمی شد. هاشمی این هشدار را می دهد تا بگوید شهد شیرین توافق هسته ای هم در راه است. درست مثل فرجام پذیرش قطعنامه ۵۹۸»
هاشمی: برجام؛ جامِ زهری دیگر
با مروری بر مواضع دوماه اخیر هاشمی و مطالب منتشرشده توسط سایت او، می‌توان تلاش برای القاء «همسان‌سازی پذیرش جام‌زهر توسط امام‌خمینی و پذیرش برجام توسط رهبرمعظم انقلاب» را از مهمترین سیاست‌های آن دانست. قبح زدایی از تعارف جام زهر به ولی‌فقیه و معرفی نوشیدن جام‌زهر به عنوان مصداق اعتدالِ امام توسط هاشمی و سایتش با تعابیری مثل «نوشیدن جام زهر، کار بزرگان اعتدال است. جام زهر، تلخی کام ندارد. شیرینی جان دارد. آبرو و اعتبارت را می ‏دهی. مصلحت مردم‏ را می‏ گیری. تعبیرش زهر است. تقدیرش شهد است.» زمینه‌چینی‌هایی بود تا «برجام» را «جام زهری دیگر»  معرفی کند که مصلحت مردم در نوشیدن آن توسط رهبری است.
گام بعدی تکمیل این همسان‌سازی، منکوب کردن منتقدین است. وقتی اینگونه جابیفتد که رهبری انقلاب جام‌زهری را نوشیده باشد، دیگر مخالفت‌های سایرین «تندروی» و «کله‌شقی» خواهد بود. هاشمی که پس از قطعنامه در جمع فرماندهان سپاه که منتقدان چندین‌ساله رویکرد او برای پایان جنگ به هر بهایی بودند به کنایه گفته بود: «انقلابی‌گری کله‌شقی نیست» این‌بار نیز منتقدان برجام را کله‌شقهایی معرفی می‌کند که اعتدال را نمی‌فهمند: «خوشحالی محسوسی در صورت مردم پیداست. درست مثل ۲۷ تیر ۶۷. همان روزها که به جام زهر امامی، کام ملّتی شیرین شد. همان روزهای معامله با خدا. روزهای معامله آبرو با مصلحت مردم. از ۲۷ تیرماه ۶۷ تا ۲۳ تیر ۹۴. فاصله ۲۷ سال نیست. فاصله یک جمله است. همان جمله معروفی که هاشمی دو ماه بعد از پذیرش قطعنامه گفت. به فرماندهان سپاه. هاشمی آن روز گفت. انقلابی گری، کلّه شقی نیست.»
آخرین مرحله این سناریو، اعلام رسمی پذیرش جام‌زهر است. سخنان هاشمی در دیدار با آزادگان این‌گونه می‌کوشد جام‌زهری که چندین ماه است در مدح نوشیدنش و شیرین شدن تلخی‌اش سخن گفته را «نوشیده‌شده» معرفی کند. « هشدار هاشمی به ولایت معاشانی است که دلواپس توافق هسته‌ای‌اند، ولی هنوز نفهمیده اند که بی اذن رهبری انجام چنین کاری هرگز میسر نبود. همانطور که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بی اذن امام نمی شد. هاشمی این هشدار را می دهد تا بگوید شهد شیرین توافق هسته ای هم در راه است. درست مثل فرجام پذیرش قطعنامه ۵۹۸.» سایت هاشمی برای این مطلب تیتر «پذیرش برجام با اذن رهبری بود» را برمی‌گزیند و تیم رسانه‌ای همسو با هاشمی نیز آن را پمپاژ می‌کنند.
سناریویی که نقش بر آب شد
سه روز پس از انتشار سخنان هاشمی، دفتر رهبرمعظم انقلاب طی اطلاعیه‌ای در واکنش به برخی نظرات مطرح‌شده درباره نظر رهبری در مورد جمع‌بندی مسائل هسته‌ای اعلام می‌کند: «مواضع معظم له در رابطه با این موضوع، صریح، شفاف و بدون تأویل در سخنرانی ها و فرمایشات ماههای اخیرشان، خصوصاً در روز بیستم فروردین، دیدار دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع)، دیدار کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان، و روز عید سعید فطر اعلام شده و در اختیار همگان قرار دارد. لذا انتساب هر مطلبی که خارج از این چارچوب باشد، فاقد اعتبار است.» این اطلاعیه هیچ واکنشی از سوی هاشمی و سایت او مبنی بر عذرخواهی یا اصلاح صحیتهای او را در پی ندارد.
هرچند رهبر معظم انقلاب طی سخنانی که پس ازبرجام داشتند بر روال قانونی بررسی برجام تاکید کرده بودند؛ اما سخنان ایشان در دیدار دیروز خود با اعضای مجلس خبرگان، حاوی انتقادات صریحی نسبت به برجام بود که بیش از پیش سناریوی جام‌زهر و موافقت رهبری با برجام را نقش بر آب کرد. آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به « اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته بشود» فرمودند: «اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته بشود» ایشان در ادامه فرمودند: «اینها راجع به همان بخشی از تحریمها هم که اظهار میکنند که برداشته خواهد شد، میگویند تعلیق یا متوقّف میشود؛ مسئله‌ی ما این نبوده. مشخّص است که تحریمهای اقتصادی باید برداشته شود؛ گفتیم هم فوراً! حالا «فوراً» را معنا کردند، ما هم حرفی نزدیم، اشکال ندارد؛ دوستان ما در اینجا آن «فوراً» را به یک شکلی معنا کردند، یک ترتیبی برایش انتخاب کردند، ما هم مخالفتی نکردیم. لکن بالاخره [تحریمها] باید برداشته بشود، توقّف تحریم نداریم، تعلیق تحریم نداریم؛ اگر آنها تعلیق میکنند، خب پس ما هم اینجا تعلیق میکنیم، اگر این‌جور است ما اقدام اساسی روی زمین چرا انجام بدهیم؛ بنابراین [منظور] لغو تحریمها است.»
یکی از مهمترین پیامهای انتقادات صریح رهبرانقلاب از برجام و تاکید ایشان بر لزوم طی شدن روال قانونی و تصویب آن در مجلس، اولا دروغ بودن ادعای هاشمی مبنی بر «پذیرش برجام با اذن رهبری» و تبدیل آن به چماقی بر سر منتقدین بود. دوما اینکه ثابت کرد «برجام» جنسش جنس «جام زهر» نیست که رهبری به تنهایی آن را بپذیرد و اظهار نظر درباره آن در صلاحیت دیگر نهادهای قانونی و ساختاری نظام نباشد؛ بلکه ثابت کرد «برجام» هم یک پروژه مذاکراتی عادی و معمولی است که باید زیرنظر رهبری و در جارچوب خط قرمزهای تعیین شده پیش برود؛ روال قانونی‌اش را طی کند و در صورت تصویب اجرایی و در صورت عدم تصویب بایگانی شود.
13940604_3230584

۳۱ کد علنی رهبر انقلاب درباره مذاکرات و نتیجه آن + جدول اظهارات

محور سخنرانی های مورد اشاره در اطلاعیه دفتر رهبری چیست!؟/ اصرار بر تبیین و حفظ خطوط قرمز هسته‎ای و پرهیز از پذیرش توافق بد، محور ۴ دیداری که دفتر رهبری آنها را معیار دانست/ آیا کدبازی‎ها برای عبور از برجام تمام خواهد شد!؟

نکته حائز اهمیتی که می توان پس از انتشار اطلاعیه دفتر رهبر انقلاب برداشت کرد آ ن است، که ممکن است مذاکرات تمام شده باشد، اما الزاما این پایان به معنای تایید آن از سوی نظام نیست.

گروه سیاسی – رجانیوز: پس از انتشار گزارش هایی رسمی و غیر رسمی پیرامون چرایی تعیین خطوط قرمز از سوی رهبر انقلاب در موضوع هسته‎ای، و رواج این تحلیل مبتنی بر کدهای مخفی که رهبر انقلاب پس از اعلام جمعبندی وین، دیگر پیگیر خطوط قرمز نبوده اند،  دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیه‌ای تاکید کرد « مواضع صریح، شفاف و بدون تأویل رهبر انقلاب در مورد جمع‌بندی مسائل هسته‌ای در دیدارهای ایشان در ماه‌های اخیر بیان شده است و انتساب هر مطلبی خارج از این چارچوب فاقد اعتبار است. »

در این اطلاعیه به صورت مشخص به ۴ دیدار رهبر انقلاب اشاره شده است :

دیدار روز بیستم فروردین، دیدار دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع)، دیدار کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان، و همچنین سخنرانی ایشان در روز عید سعید فطر ( خطبه های نماز عید فطر و دیدار کارگزاران نظام)

نکته حائز اهمیت اینکه قسمت قابل توجه از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدارهای مورد اشاره مربوط به خطوط قرمز نظام در مذاکرات هسته ای بوده است و تاکید دفتر رهبر معظم انقلاب در این برهه زمانی بر این دست سخنرانی ها به عنوان معیار تحلیلی و رفتار سیاسی مردم و مسئولین پرونده، بیانگر آن است برخلاف اظهارات منتشر شده از سوی برخی اشخاص و رسانه ها ، این خطوط قرمز باید مبنا و ملاک بررسی برجام و خوب یا بد بودن آن قرار بگیرد.

برخی از مقامات و رسانه ها نیز با توجه به این واقعیت یعنی عدم تطبیق خطوط قرمز مورد تاکید رهبر انقلاب با نتیجه به دست آمده در مذاکرات، صورت مساله را پاک کرده و مدعی شده بودند که این خطوط قرمز ابزاری برای چانه زنی و کسب امتیازات بیشتر برای تیم مذاکره کننده ایران بوده است.

این ادعاها در کنار اظهارات مقامات دولتی و همچنین برخی از چهره ها مبنی بر تایید توافق هسته ای از سوی رهبر انقلاب در جلسات خصوصی، با اطلاعیه روز گذشته دفتر رهبر معظم انقلاب باطل شد چرا که دفتر مقام معظم رهبری صراحتا تاکید کرده است که مواضع معظم له همان فرمایشاتی است که در دیدارهای چند ماه گذشته بیان شده است.

اما فراتر از این تحلیل‎ها، نکته حائز اهمیتی که می توان پس از انتشار اطلاعیه دفتر رهبر انقلاب برداشت کرد آ ن است، که ممکن است مذاکرات تمام شده باشد، اما الزاما این پایان به معنای تایید آن از سوی نظام نیست.

در جدول زیر مهم ترین نکات مورد اشاره از سوی رهبر معظم انقلاب در ۴ دیدار روز بیستم فروردین ، دیدار دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع)، دیدار کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان، و همچنین دیدار ایشان در روز عید فطر به علاوه سخنان رهبر انقلاب در خطبه های نماز عید فطر گردآوری شده است.

جدول خطوط قرمز

lll

حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی درکرمان:

اواخر مذاکرات جلیلی غرب به این نتیجه رسیده بود که چاره ای جز رفع تحریم ها ندارد/مذاکرات را ۲ سال طول دادند تا قبح مذاکره با آمریکا شکسته شود/ طوری با طمطراق نام مقام معظم رهبری را می‌آورند که بچه‌های ارزشی شک می‌کنند که ما ولایت مدارتریم یا این‌ها!

در حالی که در روزهای پایانی مذاکرات تیم آقای جلیلی، طرف غربی به این نتیجه رسیده بود که تحریم‌ها را بردارد. به نظر شما چرا مذاکرات هسته‌ای ۲ سال طول کشید؟ برای این که قبح مذاکره با آمریکا شکسته شود و حساسیت بچه‌های ارزشی نسبت به مذاکره با آمریکا به مرور کم شده و ارزش‌های ما فرسوده شود
گروه سیاسی – رجانیوز: پنجشنبه ۱۲ شهریور ۹۴ جلسه‌ اجتماع اصولگرایان استان کرمان  با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی برگزار شد.
به گزارش رجانیوز به نقل از نواندیش، مصلحی در بخش‌های پایانی صحبت‌هایش که بیشتر از یک ساعت به طول انجامید، از مسائل روز این طور سخن گفت : « فتنه‌ای جدید در راه است. در فتنه جدید دیگر عکس امام پاره نمی‌شود و نفاق بسیار پیچیده‌ای وجود دارد. طوری با طمطراق نام مقام معظم رهبری را بر زبان می‌آورند که بچه‌های ارزشی شک می‌کنند که ما ولایت مدارتریم یا این‌ها!» مصلحی در میان سخنانش اشارات مفصلی هم به بحث مذاکرات هسته‌ای کرد و گفت: « در حالی که در روزهای پایانی مذاکرات تیم آقای جلیلی، طرف غربی به این نتیجه رسیده بود که تحریم‌ها را بردارد.  به نظر شما چرا مذاکرات هسته‌ای ۲ سال طول کشید؟ برای این که قبح مذاکره با آمریکا شکسته شود و حساسیت بچه‌های ارزشی نسبت به مذاکره با آمریکا به مرور کم شده و ارزش‌های ما فرسوده شود.»
بخشی از مهمترین سخنان حیدر مصلحی در جمع اصولگرایان استان کرمان به شرح زیر است: در سه دوره آرمان‌های امام در کشور تحریف شد. دوره اول دوره سازندگی بود که در آن دوره یک سرمایه‌داری در کشور رواج پیدا کرد که امروز هم تهدیدی برای کشور است. آنها در دوره سازندگی می‌گفتند که باید نسل پابرهنه کشور فدا شود تا مشکلات اقتصادی کشور رفع شود. دوره دوم تحریف مربوط به دوره اصلاحات است که در آن دوره به دنبال اصلاحات آمریکایی بودند و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال می‌بردند. به خاطر دارید که در مطبوعات نوشته می‌شد باید در موزه‌ها به دنبال افکار امام گشت. و دوره سوم تحریف مربوط به فتنه ۸۸ است که در آن به دنبال کینه توزی از شخص امام(ره) بودند.در ۲ سال پایانی دولت دهم هم با کمال تاسف در مقوله تحریف کارهایی انجام شد. من با اینکه می‌گویند جریان انحرافی مشکل دارم. جریان به چیزی می‌گویند که یک عقبه اجتماعی داشته باشد و بتواند در کف خیابان حرف بزند. باید بگوییم حلقه انحرافی. بعضا از ما می‌پرسند که رییس جمهور اول که فلان شد و رییس جمهور دوم هم که فلان بود. من در پاسخ می‌گویم در مسیر ولایت ریزش کاملا طبیعی است.
پس از اینکه دیشب ۳۴ رای اوباما برای وتوی رد برجام کامل شد، امروز روزنامه‌های ضد ارزشی جشن گرفته بودند. دارند به جامعه القا می‌کنند که آمریکا کدخداست. در ژنو ۲ در حالی که همه منتظر بودند توافق امضا شود، اعلام شد فرانسه بازی را بر هم زده. من که از پشت پرده خبر داشتم خنده‌ام گرفت. چرا آمریکا که فرانسه بدون اجازه‌اش آب نمی‌خورد، نگفت خفه شو اجازه بده توافق شود؟!
در مذاکرات دوره قبل آقای جلیلی دستش پر پر بود دقیقا می‌دانست دشمن چه می‌خواهد بگوید. در آلماتی هر چه ۵+۱ گفت آقای جلیلی یک چیزی گذاشت جلوی آنها چون اطلاعاتش کامل بود. در جنگ همیشه آن چیزی که حرف اول را می‌زند اطلاعات است. ۵ تا ۲۰ درصد مشکلات اقتصادی کشور به تحریم برمی‌گردد. باقی مشکلات از مدیریت ضعیف است. در ۲ سال گذشته نقدینگی در کشور یک و نیم برابر شده.

 

43648_303

فرمایشات مهم رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان

اگر قرار بود چارچوب تحریم ها حفظ شود، چرا مذاکره کردیم؟!/ به رئیس جمهور هم گفتم که مجلس از بررسی برجام کنار گذاشته نشود/ اگر قرار است تحریم ها تعلیق شود، اقدامات ما هم موقتی خواهد بود .

نباید و بواسطه لبخند دشمن و یا احیاناً مساعدت کوتاه مدت او در موضوعی خاص، فریب دشمن را خورد بلکه همواره باید متوجه این موضوع باشیم که طراحی و نقشه او چیست؟

گروه سیاسی – رجانیوز: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان، این مجلس را مظهر کامل مردم سالاری اسلامی و مایه سکینه و آرامش در جامعه خواندند و با توصیه مؤکد به همه مسئولان برای حرکت و تلاش در چارچوب منظومه فکری اسلامی و مراقبت برای همرنگ نشدن با ادبیات و کلیشه های نظام سلطه، تأکید کردند: امروز مهمترین وظیفه علمای دینی، روشنفکران دانشگاهی، و مسئولان حساسیت نسبت به طراحی دشمن و شناخت آن و تشریح آینده امیدبخش و رو به پیشرفت کشور در چارچوب شاخص های منظومه فکری اسلام و با استفاده از قابلیت ها و توانایی های جوانان و ظرفیت های گسترده کشور است.

به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب اسلامی، ایشان همچنین نکات مهمی را درخصوص برجام و شرایط بعد از برجام بیان کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود با اشاره به برخی از آیات قرآن کریم درخصوص انزال سکینه الهی در قلب های مؤمنین، بواسطه تسلیم بودن در برابر خدا و داشتن حسن ظن به وعده های الهی، مجلس خبرگان را زمینه ساز سکینه و آرامش در جامعه خواندند و در تبیین علت این موضوع افزودند: مجلس خبرگان تنها مجلسی است که دو انتخاب در آن انجام می گیرد. یکی انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان که بوسیله مردم انجام می شود و دیگری انتخاب رهبری که بوسیله مجلس خبرگان انجام می گیرد.

ایشان خاطرنشان کردند: براساس این دو انتخاب، مجلس خبرگان از یک جهت مظهر کامل مردم سالاری دینی و مردم سالاری اسلامی است و از طرف دیگر مظهر حاکمیت ارزشها و احکام اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وقتی مجلس خبرگان با چنین ویژگیهای منحصر بفردی تشکیل می شود نمایندگان این مجلس و استقلال فکری و آگاهی خود را نشان می دهند، این موضوع زمینه ساز سکینه و آرامش در جامعه می شود.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه باید در هر دو انتخاب مجلس خبرگان دقت لازم و استقلال فکری رعایت شود، گفتند: استقلال فکری به معنای آن است که نمایندگان این مجلس اسیر کلیشه ها و ادبیات نظام سلطه نباشند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: البته این توصیه فقط برای نمایندگان مجلس خبرگان نیست بلکه همه مسئولان و ارکان نظام و همه صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و دینی باید مراقب باشند تا همرنگ ادبیات و کلیشه های نظام سلطه نشوند.

ایشان با اشاره به تلاش گسترده و تبلیغات پرحجم جبهه استکبار برای تحمیل ادبیات و واژه های جعلی خود به مسئولان و تصمیم گیران و تصمیم سازان کشورها، افزودند: در ادبیات نظام سلطه، مفاهیمی همچون تروریسم و حقوق بشر معانی خاصی دارند و در این ادبیات حملات بی وقفه شش ماهه به مردم یمن و کشتن مردم بیگناه غزه، تروریسم نیست و سرکوب مردم بحرین به دلیل درخواست برای داشتن حق رأی، نقض حقوق بشر محسوب نمی شود!

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: در ادبیات نظام سلطه، دفاع مشروع نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین، تروریسم به حساب می آید ولی اقدامات کشورهای مستبد و نزدیک به امریکا، در منطقه، برخلاف حقوق بشر نیست!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: در این ادبیات ترور دانشمندان هسته ای نیز که صهیونیستها تقریباً به صراحت به آن اعتراف کرده اند و برخی کشورهای اروپایی هم به نقش خود در پشتیبانی از این اقدام اذعان داشته اند، تروریسم محسوب نمی شود!

ایشان با تأکید بر اینکه جعل چنین مفاهیمی و انتظار اینکه همه در چارچوب این ادبیات سخن بگویند یکی از نشانه های بارز سلطه و استکبار است، گفتند: در مقابل، نظام جمهوری اسلامی دارای یک منظومه فکری اسلامی است که بعد از گذشت سالها همچنان در دنیا، دارای جذابیت و طراوت و تازگی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح اجزاء منظومه فکری اسلامی، نفی ظلم و استکبار و استبداد، عزت ملی و اسلامی و استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی را از اجزاء این منظومه فکری برشمردند و درخصوص اهمیت استقلال و نقش آن در خودباوری و پیشرفت یک ملت، افزودند: استقلال بخشی از آزادی است، بنابراین کسانی که استقلال را نفی می کنند در واقع مخالف آزادی هستند.

ایشان، شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» را در بردارنده ارتباط منطقی این سه مفهوم دانستند و گفتند: استقلال همه جانبه و آزادی فکری و عملی، هر دو در منظومه فکری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی قرار دارند و چنین نظام فکری زمینه ساز خودباوری و حرکت بالنده و رو به جلو برای هر ملتی خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی سبک زندگی اسلامی، نوآوری و هم افزایی و اتحاد ملی را از دیگر اجزاء منظومه فکری اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: ملت ایران در طول ۳۶ سال گذشته بواسطه حرکت در چارچوب این منظومه فکری، توانسته است با وجود موانع فراوان، پیشرفتهای زیادی را داشته باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افق مورد نظر نظام اسلامی را، ایرانی پیشرفته از لحاظ علم و صنعت، با جمعیتی ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیونی و برخوردار از معنویت و بدور از سلطه گری اما در مقابلِ زورگویان و سلطه گران، توصیف کردند و گفتند: دستیابی جمهوری اسلامی ایران به این جایگاه، برای جبهه استکبار بسیار سنگین است، و علت همه توطئه ها و تلاشها در مقابله با نظام اسلامی، جلوگیری از تحقق چنین آینده ای است.

ایشان با تأکید بر اینکه ظهور چنین کشور اسلامی، زمینه ساز برچیده شدن بساط استکبار و کفر خواهد شد، افزودند: ملت ایران بویژه جوانان، علمای دین و روشنفکران دانشگاهی باید حرکت خود را در چارچوب منظومه فکری اسلامی پیش ببرند و همه از جمله مسئولان نسبت به طراحی و نقشه دشمن، حساب و هوشیار باشند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: نباید و بواسطه لبخند دشمن و یا احیاناً مساعدت کوتاه مدت او در موضوعی خاص، فریب دشمن را خورد بلکه همواره باید متوجه این موضوع باشیم که طراحی و نقشه او چیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یک بار دیگر تأکید کردند که دشمن و استکبار جهانی موضوعی موهوم نیست بلکه واقعیتی است که بزرگترین مصداق آن دولت امریکا و کمپانی ها و کارتل های اقتصادی صهیونیستیِ پشتیبان آن، است.

ایشان با اشاره به توانایی ها، قابلیت ها و استعدادهای جوانان با ایمان و همچنین ظرفیت ها، ثروت ها و منابع طبیعی کشور و عمق فرهنگ اسلامی و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام در میان مردم، خاطرنشان کردند: همه مسئولان و شخصیت های مؤثر و دارای نفوذ کلام در میان جامعه باید این آینده روشن را بیش از پیش برای مردم تشریح کنند و ضمن امیدوار کردن آنان به آینده، زمینه ساز آرامش و سکینه در کشور شوند.

رهبر انقلاب اسلامی بخش دیگری از سخنان خود را به بیان نکات مهمی درخصوص برجام و مسائل بعد از برجام و همچنین موضوع اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی اختصاص دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به بحث های روزهای اخیر درباره نقش مجلس شورای اسلامی در بررسی برجام ،گفتند: درخصوص ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع و اقتضائات آن، باید صاحبنظران و کارشناسان حقوقی نظر دهند اما از نگاه کلی، من معتقدم و به آقای رئیس جمهور هم گفته ام که مصلحت نیست، مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود.

ایشان با تأکید بر لزوم ورود مجلس به موضوع بررسی برجام، در عین حال خاطرنشان کردند: من در مورد نحوه بررسی و اینکه آن را رد کنند و یا تصویب کنند هیچ توصیه ای به مجلس ندارم و این، نمایندگان ملت هستند که باید تصمیم بگیرند.

رهبر انقلاب اسلامی درخصوص مسائل بعد از برجام گفتند: من درباره این مسائل، برخی نکات را با برادران عزیز و صمیمی خود در دولت، در میان گذاشته ام که اکنون برای اطلاع نمایندگان مجلس خبرگان و همه مردم، آنها را بیان می کنم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به شش کشور مذاکره کننده با ایران و نقش امریکا در میان این شش کشور، افزودند: در واقع طرف اصلی ما دولت امریکا است اما مسئولان امریکایی خیلی بد حرف می زنند و باید تکلیف اینگونه حرف زدن ها روشن شود.

ایشان با اشاره به سخنان مقامات امریکایی مبنی بر حفظ چارچوب تحریم ها، تأکید کردند: اگر قرار است چارچوب تحریم ها حفظ شود، پس ما برای چه مذاکره کردیم؟ و این، کاملاً مخالف علت حضور جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریم ها بود.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر ما در مذاکرات در برخی موارد کوتاه آمدیم و برخی امتیازات را داریم عمدتاً برای این بود که تحریم ها برداشته شود و گرنه چه لزومی به حضور در مذاکرات بود و ما کار خود را ادامه می دادیم و می توانستیم از نوزده هزار سانتریفیوژی که داریم، در مدت کوتاهی به پنجاه تا شصت هزار سانتریفیوژ برسیم و غنی سازی بیست درصد را نیز ادامه دهیم و تحقیق و توسعه را هم سرعت بیشتری ببخشیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اگر قرار است تحریم ها برداشته نشود، پس معامله ای هم در کار نخواهد بود، بنابراین باید تکلیف این موضوع مشخص شود.

ایشان خطاب به مسئولان کشور گفتند: نگویید که امریکایی ها این سخنان را برای قانع کردن رقبای داخلی خود می زنند، البته من معتقدم که دعوای داخلی امریکا واقعی است و آنها با هم اختلاف دارند و علت این اختلاف هم برای ما روشن است، اما آنچه که رسماً گفته می شود نیاز به پاسخ را دارد و اگر پاسخ داده نشود، صحبت طرف مقابل تثبیت خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به سخنان مقامات امریکایی مبنی بر تعلیق تحریم ها، تأکید کردند: از ابتدا مسئله ما این نبوده است، ما تأکید داشتیم که تحریم ها باید برداشته شوند و نه تعلیق.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته نظر ما برداشته شدن فوری تحریم ها بود اما دوستان در اینجا، این موضوع را به شکلی معنا کردند و ما هم مخالفتی نکردیم ولی تحریم ها باید برداشته شوند. اگر قرار است تحریم ها تعلیق شوند، ما هم اقداماتی را که باید انجام دهیم، در حد تعلیق و نه در سطح اقدام اساسی برروی زمین، انجام خواهیم داد.

ایشان خاطرنشان کردند: البته طرف مقابل می گوید برداشتن برخی تحریم ها دست دولت امریکا نیست ما هم می گوییم همان تحریم هایی که در دست دولت امریکا و دولتهای اروپایی است، باید برداشته شوند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بخش دیگری از حرف های بد مقامات امریکا را اظهاراتی کاملاً خارج از موضوع توافق هسته‌ای خواندند و خاطرنشان کردند: هیئت حاکمه امریکا همانند انگلیسی های قرن نوزدهم در مورد ایران سخن می گویند و گویا دو قرن از دنیا و تاریخ عقب هستند در حالیکه دنیا تغییر کرده و ابرقدرتها دیگر قدرت و توانایی و عُرضه آن کارها را ندارند و در طرف مقابل نیز جمهوری اسلامی با توانایی های شناخته شده و ناشناخته ای که در زمان عمل شناخته خواهد شد قرار دارد و ایران مانند فلان کشور عقب مانده نیست که هر طوری بخواهند بتوانند با آن صحبت کنند.

رهبر انقلاب، در بیان یکی از اظهارات سلطه‌جویانه امریکایی ها گفتند: مقامات امریکایی می‌گویند انتظار داریم مسئولان و دولت جمهوری اسلامی کاری متفاوت انجام دهند!

ایشان افزودند: کار متفاوت از نظر آنها کاری متفاوت از گذشته ی جمهوری اسلامی و عبور از ارزشهای اسلامی و از دست دادن پایبندی به احکام اسلامی است، اما چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد و نه دولت، نه مجلس و نه مسئولین مطلقاً چنین کاری نمی‌کنند و کسی هم که بخواهد چنین کاری بکند، مردم و نظام جمهوری اسلامی از او قبول نمی‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین یکی از مصادیق مورد انتظار امریکایی ها گفتند: از جمله سیاست های امریکا در منطقه، محو و نابودی کامل نیروهای مقاومت، و تسلط کامل بر سوریه و عراق است و توقع دارند که جمهوری اسلامی وارد این چهارچوب شود که هرگز چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد.

رهبر انقلاب در اشاره به یکی دیگر از اظهارات حساسیت‌برانگیز مقامات امریکایی گفتند: آنها می‌گویند برجام فرصتهایی را هم در داخل ایران و هم در خارج ایران و منطقه در اختیار امریکا قرار داده است.

ایشان خطاب به مسئولان در دولت و سایر دستگاهها تأکید کردند: مسئولان در دولت و در دستگاههای گوناگون، به هیچ وجه نباید اجازه این فرصت‌طلبی را در داخل به امریکا بدهند و در خارج هم باید تلاش کنند که این فرصتها در اختیار امریکا قرار نگیرد، زیرا هر چه آنها به این فرصتهای خود نزدیک شوند، یقیناً ذلت، محنت و عقب ماندگی ملتها بیشتر خواهد شد.

رهبر انقلاب با اشاره به تأکید به مسئولان اعم از مسئولان سیاست خارجی و دیگر مسئولان مبنی بر ممنوعیت کامل مذاکره با طرف امریکایی به جز در موضوع هسته‌ای، گفتند: علت این مخالفت، جهت‌گیریهای امریکاست که درست در نقطه مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه به مسئله مهم اقتصاد کشور اشاره کردند و گفتند: سیاستهای اقتصادی مقاومتی یک مجموعه کامل و غیرقابل تجزیه است و اجرای آنها به برنامه عملیاتی کامل نیاز دارد، بنابراین از رئیس‌جمهور محترم و دولت خواسته‌ایم که برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک برنامه جامع، عملیاتی و کاربردی تهیه شود و انتظار داریم که این اقدام انجام گیرد.

ایشان در خصوص اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی افزودند: اگر اقتصاد مقاومتی محقق شود دیگر هیچ اهمیتی ندارد که پولی که به ایران باز می‌گردد، ۵ میلیارد دلار باشد، یا ۱۰۰ میلیارد دلار؛ البته آن مقدار پولی که از دنیا طلبکار هستیم و تاکنون به‌طور ظالمانه جلوی آن را گرفته‌اند باید مورد استفاده قرار بگیرد، اما اقتصاد مقاومتی نباید متوقف به این مسائل شود.

رهبر انقلاب، همچنین بر لزوم تشکیل یک ستاد عملیاتی فعال برای اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید کردند و گفتند: این ستاد باید در دولت تشکیل شود و با مشخص کردن وظایف هر یک از دستگاهها و پیگیری و زمان‌بندی فعالیتها، یک تحرک عظیم ایجاد کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، خطاب به نیروهای مؤمن در سراسر کشور خاطرنشان کردند: حرکت عمومی به سمت آرمانها و اهداف اسلامی است و نیروهای مؤمن، اصیل و معتقد که اکثریت قاطع کشور را تشکیل می‌دهند باید با حسن ظن به وعده نصرت خداوند، آمادگی خود را برای کار در میدانهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و در مواجهه با جهت‌گیریهای دشمن حفظ کنند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب، آیت الله یزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری در سخنانی عامل پیروزی انقلاب اسلامی را رهبری حضرت امام خمینی (ره) و شجاعت مردم ایران دانست و نکاتی در خصوص اجلاس اخیر خبرگان بیان کرد.

همچنین آیت الله هاشمی شاهرودی نایب رییس مجلس خبرگان با ارائه گزارشی از هجدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری، دستورالعمل اجلاس اخیر را اصلاح آیین نامه تعداد اعضای این مجلس اعلام کرد.

نایب رییس مجلس خبرگان با اشاره به بررسی اوضاع منطقه و فتنه تکفیری‌ها در جهان اسلام و تبیین مذاکرات هسته‌ای با دعوت از مهمانان در اجلاس مجلس خبرگان، گفت: ارائه پیشنهادها و راه حل‌هایی برای مسائل کشور، دغدغه اعضای مجلس خبرگان نسبت به مسائل فرهنگی، تجلیل از مقام شامخ شهیدان و حرکت فرهنگی ارزشمند ملت در تشییع پیکرهای شهدا، توجه به اهمیت انتخابات آتی خبرگان و وظیفه سنگین شورای نگهبان برای صیانت از جایگاه این مجلس و لزوم احراز صلاحیت‌ها طبق قانون و ارائه گزارش از پیشرفت‌های صورت گرفته پس از انقلاب در استان‌های محروم بویژه مناطق اهل سنت از جمله مهمترین محورهای مباحث، نطق‌ها و مذاکرات اعضای مجلس خبرگان در اجلاس اخیر بود.

آیت الله هاشمی شاهرودی افزود: اعضای مجلس خبرگان تاکید کردند که توافق هسته‌ای به معنای عادی شدن رابطه با آمریکا نیست.

نامه رسایی به هاشمی و روحانی:مراقب باشید فتنه‌گران زیر عبایی جا خوش نکرده باشند

هر عاقلی از تهاجم ها به شورای نگهبان، مهمترین رکن اسلامیت نظام آن هم در آستانه انتخابات مجلس دهم، بوی فتنه استشمام می کند؛ مراقب باشید تا مثل سال ۸۸ فتنه گران زیر عبایی جا خوش نکرده باشند!

حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در سایت خود متن نامه‌ به آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی و حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور در خصوص انتخابات مجلس دهم و فتنه‌های ناشی از آن را منتشر کرد.
متن این نامه به شرح ذیل است:

 در روزهای اخیر حضرات مستطاب با بیان جملاتی چون: “در دوره قبل شورای نگهبان، دولت و نیروهای امنیتی قصد جلوگیری از انتخابات سالم را داشتند یا با بیان اینکه مجلس اول که شورای نگهبان نداشت، بهترین مجلس بود یا ذکر اینکه کار تایید صلاحیت ها با مجری انتخابات است نه ناظر و …” شورای نگهبان که یکی از مهمترین ارکان حفاظت از اسلامیت نظام است را مورد هجمه قرار داده اید. بیان این جملات با استقبال رسانه های بیگانه و اسباب تخریب این نهاد قانونی را فراهم آورده و زمینه  سواستفاده عده ای برای فتنه گری در آستانه انتخابات پیش رو را مهیا کرده است.

البته ترجیع بند حملات حضرات مستطاب به شورای نگهبان، استناد به یکی از مهمترین جملات استراتژیک مقام معظم رهبری (حق الناس بودن آرای مردم) است که بر خلاف عملکرد برخی از چهره های سیاسی، این جمله نه تنها از عمق وجود ایشان بیان شده که همواره در طول سال های گذشته معظم له در مقام عمل نیز به آن پایبند بوده اند.

در کنار این، البته در ماه های اخیر بارها از زبان شما تأکید بر ارادت و تبعیت از مطالبات و مواضع صریح مقام معظم رهبری شنیده شده است.

حضرات مستطاب هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی!

مقام معظم رهبری در سال ۹۲ به هنگام حضور پای صندوق رأی فرمودند: «رأی مردم امانتی است دست آنها (مسئولان صندوق ها و مسئولان بازشماری و قرائت آراء) و حقّ‌النّاس است؛ یعنی حفظ امانت در این مسئله، حقّ‌النّاس است. همان‌طور که می دانید حقّ‌النّاس را انسان بیشتر بایستی رعایت کند و خروج از عهده‌ حقّ‌النّاس سخت‌تر است از خروج از عهده‌ حقّ‌الله» و شما تاکنون چندین بار با استناد به این جمله رهبر انقلاب به شورای نگهبان و نظارت آن در تعیین صلاحیت کاندیداها حمله کرده اید، در حالی که در بیانات رهبر انقلاب نه تنها «آرای مردم» بلکه پیش تر «تعیین صلاحیت کاندیداها از سوی شورای نگهبان» نیز از جمله حق الناس ها به شمار آمده است. آنجا که می فرمایند: «حقّ مردم است که شورای نگهبان نگذارد بدخواهان این ملت به قوّه مقنّنه راه پیدا کنند. شورای نگهبان باید حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از این‌که بدخواهان این ملت، بدخواهان این انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند.»

سئوال این است که اگر حضرات عالی، واقعا دغدغه پیگیری بیانات رهبری انقلاب را دارید، به طوری که آقای هاشمی اخیرا از صدا و سیما گلایه کرده اند که “چرا رسانه‌ها بویژه رسانه ملی این نکته ظریف (حق‌الناس دانستن رأی مردم از سوی رهبری) را در جامعه بیشتر تبیین نکرده و آن را توضیح نمی دهند” پس چرا از یادآوری نظارت عام و فراگیر شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها که معظم له آن را نیز حق الناس خوانده اند، برآشفته می شوید؟ چرا مدتی است به جای دفاع از این امر عقلی و قانونی نظارت شورای نگهبان، آن را به سیبل حملات خود تبدیل کرده اید؟

چرا فقط اظهار نظر درباره یک جمله رهبر انقلاب را وظیفه خود می دانید؟ اساسا شما خودتان در خصوص حق الناس بودن آرای مردم چگونه رفتار کرده اید، بویژه در انتخابات سال ۸۴ که رأی نیاوردید و انتخابات سال ۸۸ که کاندیدایتان رأی نیاورد؟ چرا بعد از تشکیل دومین دولت ششم (دومین دولت سازندگی) که برای اولین بار کاهش مشارکت سیاسی و کاهش آرای رئیس جمهور در آن دوره اتفاق افتاد، نگران حق الناس بودن آرای مردم و کسانی که به دلیل عملکرد ناصواب شما با صندوق های رأی (و نه با نظام اسلامی) قهر کردند نبودید، بلکه بر خلاف آن، مخالف تبلیغ مشارکت حداکثری – که رهبر انقلاب مدافع و مروج آن بود – و معتقد به مدیریت انتخابات با مشارکت حداقلی بودید؟ چرا در انتخابات مجلس ششم این ادبیات از شما شنیده نشد وقتی که جماعت حامی امروز، آن روز حتی به جایگاه سی ام شما در نتیجه انتخابات تهران هم رحم نکردند و استعفایتان را غیرقابل قبول دانستند و گفتند هاشمی باید داخل مجلس شود و بر کرسی نمایندگی بنشیند و دلایل استعفایش را بگوید تا ما نظر دهیم، و خوب می دانید که این ادبیات دیروز حامیان امروزتان، یعنی تا هاشمی را له نکنیم، رهایش نمی کنیم. چرا آن روز نگران نظارت شورای نگهبان نبودید و اعتراضی نداشتید؟

جناب آقایان هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی!

وقتی شما در باره یک جمله رهبری مبنی بر حق الناس بودن آرای مردم – که البته سخنی با سابقه گفتار و رفتار از طرف ایشان است – بارها و بارها مانور می دهید اما درباره دیگر جملات رهبری معظم انقلاب مانند آنچه یادآور شدم، لب فرو می بندید، توقع دارید مردم درباره قصد و نیت شما از تمسک به تنها یک سخن رهبر انقلاب چه تصوری کنند؟ حق بدهید برای مردم این دوگانگی سئوال باشد.

آیا رهبر انقلاب نفرمودند:

«ما برای این‌که به طور کلی از سلامت نظام مطمئن باشیم، مهمترین و رساترین و فعالترین و مؤثرترین مجموعه‌ ما همین شورای نگهبان است. در قانون اساسی ما، شورای نگهبان حتّی نقشی مهمتر از (شورای) طراز اولی که در صدر مشروطیت گذاشته شد، دارد… هرکس که این موقعیت را برای شورای نگهبان نپسندد و با آن معارضه و مقابله بکند، آگاهانه و یا ناآگاهانه در همان خطی قرار گرفته که یک روز قبل از رضاخان و در زمان رضاخان، در راه حذف آن طراز اول اقداماتی انجام گرفت و نتایجی به بار آورد. شورای نگهبان در حرف و اقدام و کار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفند که به چشم امین به آن نگاه کنند… هیچ کس نباید به خود اجازه بدهد نسبت به موقعیت و مقام شامخ معنوی و قانونی شورای نگهبان هتکی انجام دهد و یا به آن خدشه ای وارد کند.» (۲/۱۲/۷۰)

«آنهایی که قلمی به دستشان هست، تریبونی در اختیارشان هست، بفهمند که اعتراض کردن، بی‌احترامی کردن و هتک حرمت شورای نگهبان، خطای کوچکی نیست. قابل قبول و قابل تحمّل نیست.» (۱۴/۱۱/۷۴)

«در پاسخ به سئوال دانشجویان مبنی بر اینکه محروم شدن شهروندان از حق طبیعی انتخاب شدن بوسیله نظارت استصوابی، باعث بی اعتمادی مردم به پایه های نظام نمی شود؟ رهبر انقلاب: نه نمی شود، چون نظارت استصوابی یک قانون و متکی به قانون اساسی است و در قانون عادی هم تایید شده است … این برای آن است که یک آدم ناباب، یک آدم مضر و یک آدم بد به این مراکز حساس وارد نشود.» (۱/۹/۷۸)

«الان می بینید که به شورای نگهبان هم خیلی حمله می شود. این بحث «نظارت استصوابی» و این چیزهایی که باز هم رویش جنجال می کنند، از آن جنجال های بسیار بی مبنا و بی ریشه‌ای است که هدفش تضعیف شورای نگهبان و در واقع نفوذ دادن عناصر مخالف با اسلام و مخالف با امام و مخالف با نظام جمهوری اسلامی در ارکان قانونگذاری است. مانعشان شورای نگهبان است. فکر می کنند همان بلایی که یک روز سر آن هیأت علمای طراز اوّل آوردند، به این وسیله می توانند بر سر شورای نگهبان هم بیاورند، که البته نخواهند توانست و مطمئنّاً چنین چیزی تحقّق پیدا نخواهد کرد.» (۲۸/۲/۷۸)

«حقّ مردم است که شورای نگهبان نگذارد بدخواهان این ملت به قوّه مقنّنه راه پیدا کنند. شورای نگهبان باید حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از این‌که بدخواهان این ملت، بدخواهان این انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند.» (۱۳/۱۱/۷۸)

«این‌ نهاد بر اساس‌ قانون‌، موظف‌ است‌ از ورود ناخالصی ها به‌ ارکان‌ نظام‌، جلوگیری‌ کند و اگر شورای‌ نگهبان‌ این‌ وظیفه‌ را بر عهده‌ نداشت‌، یقینا نظام‌ دچار مشکلات‌ فراوان‌ می‌شد، البته‌ ممکن‌ است‌ در این‌ روند اشتباهی‌ هم‌ رخ‌ دهد، اما نباید با تبلیغات‌ سیاسی‌، کلیت‌ این‌ نهاد عظیم‌ و وظیفه‌ قانونی‌ آن‌ را در تعیین‌ صلاحیت ها زیر سؤال‌ برد.» (۲۸/۲/۷۹)

«چرا بعضی از جریان هائی که دل خوشی با نظام اسلامی ندارند، اینقدر به این کار (تشخیص صلاحیت ها بوسیله شورای نگهبان) حمله می کنند، هجوم می برند و علیه آن تبلیغات می کنند. دستگاه‌های تبلیغاتی بیگانه هم که کارشان همین است. همیشه و به خصوص در وقتی که انتخاباتی وجود دارد، یکی از حرف های دائم‌التکرار اینها همین مسئله‌ نظارت و شورای نگهبان و رد صلاحیت و اینهاست.» (۲۰/۴/۸۶)

«اگر نظارت شورای نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات‌ به وسیله‌ شورای نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات‌ زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات‌ مجلس، چه انتخابات‌ خبرگان، چه انتخابات‌ ریاست جمهوری و هر انتخاباتی که نظارت آن بر عهده‌ شورای نگهبان است. این وظایفِ یکی از دیگری مهم‌تر، همه بر دوش شورای نگهبان گذاشته شده است.» (۲۰/۴/۸۶)

«شکی نیست که شورای نگهبان وظائفی قانونی دارد. به این وظائف مصرّح در قانون اساسی – که نظارت بر انتخابات و تشخیص صلاحیت ها و این چیزهاست – باید تعرض نشود.» (۶/۱۲/۸۸)

آقایان محترم!

«آرای مردم حق الناس است» این تنها جمله رهبر انقلاب نیست که شما دلواپس آن شده اید، اگر رهبری برایتان شاخص است، آنچه برشمردیم، همه مواضع حکیمانه و مبتنی بر قانون رهبری انقلاب در خصوص حق الناس بودن آرای مردم ونظارت بر انتخابات است که البته با مواضع امام دل ها خمینی کبیر(ره) درباره شورای نگهبان نیز تطبیق کامل دارد. چرا طوری رفتار می کنید تا متهم به استفاده ابزاری از بیانات مقام معظم رهبری و عدم اعتقاد قلبی به آن شوید؟

شما بهتر از بنده به یاد دارید که در سال ۶۳ وقتی به دلیل ابطال نتایج اعلام شده انتخابات توسط وزارت کشور وقت در ۱۳ حوزه انتخابیه، عده ای بر شورای نگهبان تاختند، امام راحل(ره) طی پیامی فرمودند:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم، چنانچه مشاهده می‌شود پس از انتخابات مرحله‌ اول از دوره‌ دوم مجلس شورای اسلامی، افرادی که نظریه شورای محترم نگهبان در ابطال یا تأیید بعضی حوزه‌ها موافق میل‌شان نبوده است، دست به شایعه‌افکنی زده و اعضای محترم شورای نگهبان (ایدهم الله تعالی) را که حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند، تضعیف و یا خدای ناکرده توهین می‌نمایند و به پخش اعلامیه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زده‌اند… من به این آقایان هشدار می‌دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد می‌شود و در آخر، رژیمی را ساقط می‌نماید… امید آن دارم که این نحو امور تکرار نشود و به شورای نگهبان تذکر می‌دهم که در کار خود استوار باشید و با قاطعیت و دقت عمل کنید و به خدای متعال اتکال کنید. از خداوند تعالی عنایت و رحمت برای ملت عزیز را خواستارم.»

آقای هاشمی، شما پیش از این بعد از رد صلاحیت تان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفته بودید: «نباید اجازه داد مقابل رهبری طغیانی صورت پذیرد و همه باید به قانون تمکین کنند.» و آقای روحانی، شما نیز در روزهای اخیر گفته اید: «هیچ کس از این کلام که باید به قانون عمل شود نباید ناراحت شود. هیچ کس و هیچ نهادی در ایران بالاتر از قانون وجود ندارد.»

بسم الله، علاوه بر بیانات رهبر انقلاب و حضرت امام(ره)، نص صریح قانون اساسی در اصول ۹۸ و ۹۹ و نص صریح قوانین شورای انقلاب (مصوب ۳/۷/۱۳۵۹) و قوانین مجلس شورای اسلامی (مصوب ۹/۱۲/۱۳۶۲ و ۵/۹/۱۳۶۵و ۷/۹/۱۳۷۸) تکلیف را مشخص کرده است. این نصوص حکایت از عقلانی و قانونی بودن نظارت عام و فراگیر شورای نگهبان می کند.

لطفا مراقب باشید تا اطرافیان حزبی شما به اسم حضرات، علیه قانون و مواضع صریح رهبری طغیان نکنند. هر عاقلی از تهاجم ها به شورای نگهبان، مهمترین رکن اسلامیت نظام آن هم در آستانه انتخابات مجلس دهم، بوی فتنه استشمام می کند؛ مراقب باشید تا مثل سال ۸۸ فتنه گران زیر عبایی جا خوش نکرده باشند!

 

13940518000546_PhotoA

مهدی هاشمی؛ از «رشوه‌بازی» در استات اویل تا «سکه‌بازی» در اوین/ مشاوره‌های طلایی مفسد اقتصادی به آقازاده جنجالی قبل از زندان

خبر نگهداری چندین سکه طلا توسط مهدی هاشمی در زندان سؤال‌های فراوانی را ایجاد می‌کند؛ سؤال‌هایی که آقازاده جنجالی به‌زودی باید به آنها پاسخ دهد.

گروه احزاب _ خبرگزاری فارس، هنوز درست در اوین جاگیر نشده که حاشیه هایش شروع شد؛ از زمزمه های امکانات ویژه اش در سلول گرفته تا پست های مختلف فیس بوکی و توئیتری منتسب به وی بود.

مهدی هاشمی جنجال بر سر حکم محکومیتش را تا دم در زندان اوین ادامه داد تا از تمام وقت خود برای تحت تاثیر قرار دادن دستگاه قضا استفاده کند.

اما روز گذشته خبری از نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه با خبرنگاران بیرون آمد که به سرعت تیتر یک رسانه های داخلی شد؛ «کشف موبایل و سکه از آقازاده جنجالی»

از رشوه در «استات اویل» تا سکه بازی در «اوین»

غلامحسین محسنی اژه ای روز گذشته در پاسخ به سوال خبرنگار فارس مبنی بر کشف برخی اقلام غیر مجاز از زندانیان بند ۷ اوین، گفت: «طبق ضوابط زندان معمولاً بازرسی‌ها به صورت سرزده و یا با تمهیداتی که از قبل اندیشیده شده صورت می‌گیرد.»

سخنگوی دستگاه قضایی با تأیید خبر بازرسی از زندان اوین گفت: «در هفته گذشته از بند ۷ و ۸ این زندان بازرسی صورت گرفت و طبق گزارشی که ارائه شد از مهدی هاشمی هم یک گوشی تلفن همراه با سیم کارت و ۳۰ سکه طلا اعم از ربع سکه، نیم سکه و سکه گرمی کشف شد.»

معاون اول قوه قضاییه با بیان اینکه نمی‌توان گفت سکه غیرمجاز است، گفت: «ممکن است سکه را همراه خود داشته باشد اما داشتن تلفن همراه غیرمجاز است.»

این خبر سخنگوی دستگاه قضا چند سوال مهم را در اذهان عمومی به وجود آورد؛ سوالاتی که با توجه به وجود برخی زمزمه ها از تلاش آقازاده جنجالی برای بدست آوردن امکانات خاص در زندان، دوباره مهدی هاشمی را به سوژه اصلی رسانه ها تبدیل کرد.

شاید خبر کشف موبایل از مهدی هاشمی در زندان اوین (با توجه به کشف موبایل از دیگر زندانیان در دوره های قبل) زیاد عجیب به نظر نرسد، اما قطعا به همراه داشتن ربع و نیم سکه آنهم در محیط زندان به قابلیت خرید و فروش سکه وجود ندارد، در نوع خود سوال برانگیز و عجیب است.

زمانی که این رخداد را در کنار یکی از علل اصلی محکومیت آقازاده جنجالی قرار می دهیم، به همراه داشتن سکه طلا، آنهم در زندان معانی خاصی پیدا می کند.

«رشوه» یکی از اصلی ترین دلایل محکومیت مهدی هاشمی در دادگاه بود؛ جرمی که وی را به پرونده هایی نظیر استات اویل و کرسنت آنچنان گره زده بود که راه فراری برای وی باقی نگذاشت.

این امکان وجود دارد که مهدی هاشمی با پیشنهاد برخی همراهان و دوستان خود به این نتیجه رسیده باشد که به همراه داشتن مقادیری سکه طلا با ارزش های مختلف‌ می توان در محیط زندان برای تهیه اقلام مورد نیاز بکار بیاید.

البته حدس بالا در برخی موارد به واقعیت تبدیل شده و در ماجرای بازرسی از بند ۳۵۰ زندان اوین در سال گذشته مشخص شد که برخی زندانیان با پرداخت رشوه به اقلامی خاص در خارج از زندان دست پیدا کرده بودند.

مشاوره های «طلایی» به آقازاده زندانی!

آقازاده معروف چند روز قبل از رفتن به اوین ظاهرا فکر همه چیز را کرده و برای درک بهتر شرایط زندان اوین به سراغ افراد مختلفی رفته بود.

دیدار وکیل آقازاده جنجالی با یکی از معروف ترین مجرمان فساد مالی که چندی است با پایان دوره محکومیت خود از زندان آزاد شده، پیش از رفتن به زندان از اصلی ترین برنامه های وی بوده است.

وکیل آقازاده خاص در دیدار با این مجرم اقتصادی اطلاعات کاملی درباره ویژگی های بند زندانیان اقتصادی و راه های اعمال نفوذ در زندان را کسب کرده و آنرا به موکلش انتقال داده است.

فرد یاد شده نیز با استفاده از تجربه نزدیک به ۱۰ ساله حضور در زندان اوین با معرفی برخی افراد و سرپل هایی که می توانند آقازاده مذکور را در بدست آوردن برخی امکانات رفاهی یاری کنند، کمک شایانی به وی برای شناخت بهتر فضای زندان داشته است.

نکته قابل تامل دیگر این است که با توجه به سابقه اقدامات مهدی هاشمی در اخذ رشوه و مواردی از این قبیل،‌ ظاهرا خود او و همراهانش به این باور رسیده اند که می توان در همه بخش ها با اینگونه اقدامات کار را پیش برد.

در این میان اما دستگاه قضایی که با اعمال حکم مهدی هاشمی تا حدود زیادی قاطعیت خود را نشان داد، با کشف وسایل ارتباطی ممنوعه و سکه های طلا از مهدی هاشمی قطعا می تواند ضمن بستن راه های اعمال نفوذ برخی زندانیان خاص، سرپل های حمایت از این افراد را در داخل زندان نیز کشف کند.

حال باید دید خانواده مهدی هاشمی که تا چند روز پیش از وضعیت مهدی و شرایط سخت وی در زندان گلایه و ابراز نارضایتی کرده بودند، درباره به نگهداری مقادیر زیادی سکه و تلفن همراه در محیط زندان توسط مهدی چه پاسخی دارند؟

 

13940531000185_PhotoA

آقای هاشمی! شما با «حق‌الناس» چه کردید؟

شک نباید کرد اصرار بر همین رویه خطای آقای هاشمی در مواجهه با حق‌الناس، سنگ بنای فتنه بزرگ پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود. گویی در این عرصه جدید، آقای هاشمی منتظر همان «انتقام» بود که ۴ سال پیش وعده‌اش را داده بود.

خبرگزاری فارس – گروه دیدگاه: «حق الناس» مفهومی است که اخیراً به یکی از پربسامدترین کلیدواژه ها در مواضع آیت الله هاشمی رفسنجانی تبدیل شده است و تقریبا کمتر اظهارنظری از سوی ایشان است که در آن، پای این مفهوم به میان نیاید. پس از هر اعلام موضع نیز، رسانه های حامی آیت الله، همین واژه را به تیتر نخست خود تبدیل می کنند. رئیس مجمع تشخیص مصلحت اما اصرار دارد که این واژه را از بیانات رهبرانقلاب در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ وام گرفته است و البته بیراه نیز نمی گوید.

اگرچه با یک جستجوی ساده در مجموع بیانات رهبرانقلاب –  پیش و پس از انتخابات مختلف طی ۲۵ سال اخیر- می توان به راحتی پی برد که مفهوم «حق الناس» اختراع گفتمانی جدیدی در لسان رهبری نیست و تواتر تاکیدات ایشان بر ضرورت «تلقی رای مردم به عنوان یک امانت» به گونه ای است که می توان از مجموع آنها یک «منشور جمهوریت» تدوین و ارائه کرد؛ اما طبیعتاً از دیگرسو، نمی توان آقای هاشمی رفسنجانی را به دلیل تاکید – هرچند دیرهنگام – بر یک مفهوم مطرح شده از سوی رهبر انقلاب، ملامت نمود. بسااینکه یکی از وظایف مهم پیشکسوتانی چون آیت الله هاشمی از نگاه مردم و بدنه اجتماعی انقلاب، امتداد بخشی به مفاهیم مطروحه و بسط گفتمان رهبری است.

هاشمی «حق الناس» را چگونه تفسیر می کند؟

در این میان اما، یک نکته مهم و اساسی، تفسیر و نوع پردازش آقای هاشمی از مفاهیم مطرح شده از جانب رهبر انقلاب و نیز کاربرد این مفاهیم در یک «زمینه سیاسی» خاص است. یک تحلیل محتوای ساده از آن دسته اظهارات آقای هاشمی که در آنها موضوع «حق الناس» را مطرح نموده، بیانگر آن است که وی این مفهوم را در چارچوب سیاسی خاصی ارائه می کند که بر اساس آن، عملاً رقبای سیاسی او متهم به عدم توجه به حق الناس می شوند.

 به عنوان مثال آقای هاشمی طی سخنانی در همایش جهان عاری از خشونت چنین می گوید: «دوستانی هستند که در برخی کارها دخالت و حق الناس را ضایع می کنند. این افراد تصور می کنند فکر و باند آنها حق دارند آرا و نظر مردم را نادیده بگیرند. این افراد خارج از محیط اسلامی و افکار امام (ره) و حکم اسلامی هستند و این تعدی به حقوق مردم و حق الناس است. حق الناس را حتی خود خداوند هم نمی تواند ببخشد و باید رضایت مردم را جلب کرد…این افراد باید بروند و فرد به فرد کشور را راضی کنند تا خدا نیز آنان را ببخشد.» ( خبرگزاری ایرنا ۹۴/۳/۱۳)

یا در دیدار گروهی از فعالان حزبی و سیاسی با تاکید بر واژه حق الناس چنین اظهار نظر می کند:« معلوم نیست که چرا بعضی از مدعیان تندرو، به جای تبلیغ این جمله تاریخی، از تکرار آن نگرانند، در حالی که اگر این نکته در فرهنگ جامعه نهادینه شود، تبلیغات سوء دشمنان در خصوص انتخابات برای همیشه خنثی خواهد شد».(سایت شخصی هاشمی رفسنجانی ۹۳/۹/۱۷)

چند روز پیش نیز آقای هاشمی در دیدار برگزیدگان استان خراسان رضوی تصریح کرد:« رهبری جامعه، رأی مردم را حق الناس خواندند و  نمی دانم  چرا رسانه ها به ویژه رسانه ملی این نکته ظریف را در جامعه بیشتر تبیین نکرده و آن را توضیح نمی دهند.» (سایت شخصی هاشمی ۴/۶/ ۹۴)

با این تفاصیل، به نظر می رسد در حالی که رهبرانقلاب تاکید بر حق الناس را به عنوان یک توصیه عمومی و بدون اشاره به یک طیف یا جریان خاص سیاسی مطرح کرده اند، آیت الله هاشمی تلاش می کند تا با تعریف یک «غیریت سیاسی» و ایجاد شکافی گفتمانی، عدم رعایت حق الناس را به یک جریان خاص – رقبای سیاسی خود – نسبت داده و نیز این گونه بنمایاند که بر خلاف نظر رهبری، عده ای به طرح موضوع حق الناس تمایل ندارند.

علی القاعده مجال محدودی چون این گفتار، توان و حوصله سنجش دقیق این مدعای آقای هاشمی رفسنجانی را ندارد. و عالی القاعده، مطالعه تاریخ انتخابات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کارنامه روشنی از نوع نگاه  جریانات و طیف های گوناگون به مقوله حق الناس را نمایان و مشتاقان را در این خصوص اقناع می سازد.

متدولوژی بررسی کارنامه هاشمی در  موضوع حق الناس

 آنچه شاید در این گفتار مختصر بتوان گوشه ای از آن را آشکار ساخت، کارنامه خود آقای هاشمی در نحوه مواجهه با «حق الناس» است. گفتیم که آقای هاشمی این مفهوم را چنان تفسیر می کند که گویی رقبا و مخالفان سیاسی او هستند که بر ارابه ویرانگر تضییع حق الناس نشسته و نیز از تبیین و تکرار آن، هراس و واهمه دارند. اما سئوال این است که خود آقای هاشمی با حق الناس چه کرده  و چگونه با آن مواجه شده است؟ علی القاعده بهترین راه برای پاسخ به چنین سئوالی سنجش در ترازوی عمل است. اگر نماد «حق الناس» را در حوزه سیاسی همان گونه که آقای هاشمی تصویر می کند، انتخابات و صندوق رای تصویر کنیم، خود ایشان در مقابل رای مردم چگونه تمکین کرده است؟  آن گاه که مردم نظر و دیدگاه خود را در قالب برگه های رای به صندوق های اخذ آرا ریخته اند و همه ارکان اجرایی و نظارتی، سازوکار اخذ آرا را تایید نموده و نهایتاً رهبر معظم انقلاب انتخابات را تنفیذ کرده اند، آقای هاشمی چه واکنشی و چه مواجهه ای با این حق الناس آشکار و عیان داشته است؟

از منظر قرابت زمانی شاید نخستین واکنش ذهنی به  نحوه مواجهه آیت الله هاشمی با حق الناس، یادآوری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و حوادث و فتنه بعد از آن باشد. حوادثی که قطعاً آقای هاشمی و خانواده و فرزندان ایشان، نقشی تعیین کننده در آن داشتند و تحلیل آن فتنه پردامنه، بدون اشاره به نقش آقای هاشمی امکان پذیر نیست.

انتخابات سال ۸۸ و حضور ۴۰ میلیونی مردم پای صندوق های رای، به تعبیر مقام معظم رهبری« پتک جمهوریت» بر سر دشمنان نظام و ملت بود و شکوه حضور ۸۵ درصدی، چشم جهانیان را خیره کرد اما با القای شبهه بی پایه تقلب، فرصت عظیم به یک آسیب و تهدید تبدیل گشت و فتنه ای پدیدار آمد که متاسفانه آقای هاشمی رفسنجانی نقشی بی بدیل در آن ایفا کرد. با این وجود، و به رغم سایه سنگین آیت الله هاشمی بر فتنه ۸۸ در این بررسی از آن می گذریم بدین بهانه که وی در انتخابات ریاست جمهوری دهم مستقیماً در معرض رای مردم نبود و ماجرای فتنه غیر از آقای هاشمی، رئوس و سرجنبانان دیگری نیز داشت و نمی توان کل ماجرا را در ایشان خلاصه کرد.

اما اگر چهار سال به عقب برگردیم، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شاید ملاک و شاخص بهتری برای ارزیابی نوع برخورد آیت الله هاشمی رفسنجانی با مقوله حق الناس و رای مردم باشد. چرا که در این آزمون ملی، آقای هاشمی مستقیماً وارد صحنه رقابت و انتخابات شد و در معرض رای و داوری ملت قرار قرار گرفت .

«خاکریز آخر» چگونه ایجاد شد؟

در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، آقای هاشمی رفسنجانی پس از یک دوره نسبتاً طولانی هروله بین آمدن و نیامدن، نهایتاً سدّ تردید را شکست و پای در میدان رقابت گذاشت. میدانی که به لحاظ ظاهری و با توجه به آرایش سیاسی موجود، چندان هم برای او ناهموار نبود. پس از افول جریان اصلاحات در انتخابات شورای شهر دوم و مجلس هفتم، بخش قابل توجهی از دیوانسالاران دولت خاتمی و حتی فعالان سیاسی حامی این دولت بدین نتیجه رسیده بودند که برای جلوگیری از سومین شکست، چاره ای جز سپرانداختن در برابر هاشمی و رفتن زیر چتر او – که در عهد مجلس ششم عالیجناب سرخ پوش لقبش دادند – ندارند و تداوم حضور آنها در بدنه اجرایی، صرفاً با استقرار هاشمی بر کرسی ریاست جمهوری امکان پذیر است. بر این اساس تعداد زیادی از وزیران و استانداران و مدیران ارشد و میانی دولت خاتمی وارد گردونه حمایت از هاشمی در انتخابات شدند. طیف رادیکال جریان اصلاح طلب – مجاهدین و مشارکت- نیز اگرچه در مرحله نخست انتخابات برای حفظ هویت، مصطفی معین را روانه میدان رقابت کرد اما چند صباح بعد، پدر معنوی این طیف یعنی بهزاد نبوی به صراحت اعلام کرد که «خاکریز آخر» ما در انتخابات، هاشمی بود.

جایگاه هاشمی رفسنجانی در بین لایه سیاسی جریان اصولگرا نیز چندان نامناسب نبود.اگرچه بدنه اجتماعی این جریان به شدت با رئیس جمهور دولت سازندگی زاویه داشت اما بخش هایی از احزاب و گروه های سیاسی این جریان به واسطه سوابق عاطفی و تشکیلاتی، در زمره حامیان ریاست جمهوری هاشمی قرار گرفتند.

در چنین شرایطی، هاشمی رفسنجانی با اطمینان و اعتمادی نسبتا بالا وارد عرصه انتخابات شد. مجری این انتخابات نیز دولت خاتمی بود که بر اساس آنچه گذشت، بخش قابل توجهی از استانداران و وزیران آن رسماً برای آقای هاشمی فعالیت انتخاباتی می کردند.پس جای هیچ احساس نگرانی و تشویشی نبود.

دولت خاتمی و سالم ترین انتخابات

 روز ۲۷ خرداد ۸۴ انتخابات با حضور ۲۹/۴ میلیون صاحب حق رای برگزار شد. نتیجه این انتخابات، موکول شدن تعیین رئیس جمهور به مرحله بعدی از میان آقایان هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد بود. هاشمی ۶/۲ میلیون و احمدی نژاد ۵/۷ میلیون رای به خود اختصاص داده و بقیه آرا نیز بین دیگر کاندیداها تقسیم شده بود.

در این میان مهدی کروبی که بر خلاف بسیاری پیش بینی ها رای قابل توجهی به خود اختصاص داده بود، بدون ارائه مستندات  قابل قبول، شبهاتی انتزاعی درباره ناسالم بودن انتخابات مطرح کرد که به دلیل فقدان مستندات، خواب سحرگاهی او به موضوعی طنزآلود در محافل تبدیل شد. طرفه این که برگزاری و اجرای انتخابات ۲۷ خرداد بر عهده وزیر کشور دولت خاتمی یعنی حجت الاسلام موسوی لاری بود که از قضای روزگار، عضو فعال مجمع روحانیون مبارز یعنی همان تشکل اصلاح طلبی بود که مهدی کروبی دبیرکلی آن را بر عهده داشت و هیچ قابل تصور نبود که موسوی لاری، رفیق دیرینه و دبیرکل تشکل متبوع خود را با تقلب از صحنه به در کند!

بر همین پایه نیز بود که موسوی لاری در واکنش به اظهارات و شبهات مهدی کروبی، از مدیریت خود بر انتخابات ۲۷ خرداد قاطعانه دفاع کرد و  طی مصاحبه ای گفت: « قطعاً انتخابات ۲۷ خرداد از نظر شرایط اجرا یکی از بهترین انتخاباتی است که تاکنون در کشور برگزار شده است. این انتخابات از نظر آرامش و امنیت و همکاری بین نیروهای نظارتی و اجرایی در سطح خوبی برگزار شده به صورتی که حتی در مناطق مختلف شکایتی در خصوص برگزاری انتخابات مطرح نشد. اعتراضاتی که هم مطرح شود در مورد قبل از انتخابات و چگونگی و نحوه تبلیغات است.» (خبرگزاری فارس ۸۴/۴/۳)

یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی نیز در واکنش به اعتراضات کروبی تصریح کرد:« آقای کروبی بالاخره رای نیاورده و حق دارد ناراحت باشد. فرمایشات آقای کروبی را بعداً پاسخ خواهیم داد. البته مستندات ایشان برای خودشان محترم است.» (خبرگزاری فارس ۸۴/۴/۳)

 سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت نیز با رد ادعای مخدوش بودن انتخابات ۲۷ خرداد با قطعیت اعلام کرد که در این مرحله‌ از انتخابات تخلفی صورت نگرفته و اگر هم بوده اندک بوده است به گونه‌ای که تاثیری بر نتیجه‌ آرا نداشته است.(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۳)

مرحله دوم سالم تر از مرحله اول

اما مرحله دوم انتخابات به سرعت فرا می رسید. در میانه دو جمعه،  فضای دوقطبی بسیار سنگینی فراهم شده بود. در کنار تبلیغات سنگین و فراگیری که توسط جریان های سیاسی مختلف برای هاشمی رفسنجانی در سراسر کشور صورت می گرفت، حجم بالایی از تخریب علیه او نیز رقم خورد. اما بی اخلاقی ها فقط نصیب هاشمی نبود. رقیب او یعنی محمود احمدی نژاد نیز از جانب حامیان هاشمی در معرض تندترین و بی سابقه ترین تخریب ها قرار داشت. گروه های اصلاح طلب رسماً از احمدی نژاد به عنوان فاشیست، متحجر و… یاد کرده و کار بدانجا رسید که مرعشی نماینده آقای هاشمی در جریان یک مناظره تلویزیونی تصریح کرد که ریاست جمهوری به قیافه احمدی نژاد نمی خورد!

در چنین فضایی اگرچه بی اخلاقی و تخریب دوجانبه وجود داشت اما تقریبا هیچ حرفی از شبهه در سلامت انتخابات در میان نبود. شاید اگر دلهره ای هم وجود داشت، در وجود طیف رقیب آقای هاشمی رفسنجانی بود که به عینه می دیدند اعضای دولت مجری انتخابات، با صراحت از هاشمی حمایت نموده وبرای ریاست جمهوری او گریبان چاک می کردند. سرانجام روز سوم تیر فرا رسید و مرحله دوم انتخابات برگزار شد. انتخاباتی با حضور گسترده مردم و حاشیه هایی اندک به همراه تاکیدات پی در پی مسئولان دولتی بر روی خروجی خبرگزاری ها و صفحه تلویزیون که: همه چیز به خوبی و سلامت پیش می رود.

یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی در روز سوم تیر، روند اخذ رای در سراسر کشور را این گونه تشریح کرد:« تاکنون در سراسر کشور هیچ حادثه‌ منفی و بدی گزارش نشده و امنیت و آرامش کامل در همه شعب اخذ رای برقرار است… پیش‌بینی من افزایش مشارکت بیشتر نسبت به مرحله اول به ویژه در شهر تهران است…تمامی تدابیر لازم برای برگزاری یک انتخابات خوب و مطمئن فراهم شده و ساز و کار لازم برای حفظ آراء مردم پیش بینی شده است… مردم نباید به شایعات توجه کنند. هیچ کس امکان تاثیر گذاری در صندوق های رای ندارد.»(خبرگزاری فارس ۸۴/۴/۳)

سید محمد خاتمی رئیس جمهور نیز با تشریح فرآیند انتخابات مرحله اول و دوم تصریح کرد: « از نظر رأی‌گیری، از نظر رأی خواندن و انداختن رأی به صندوق به لطف خداوند سالم‌ترین انتخابات را برگزار کردیم و الآن هم به لطف ملت شریف ایران عرض می‌کنم که ما سلامت انتخابات را تضمین و اگر مواردی در روند انتخابات تخلفی وجود داشته باشد از طریق قانونی اعلام می‌کنیم. پس انتخابات، انتخابات سالمی است… از نظر برگزاری انتخابات با وجود ناظران، مجریان و نمایندگان نامزدها در جریان رأی‌گیری و رأی‌شماری به لطف خدا تخلفی در این زمینه نخواهد بود و انتخابات سالم خواهد بود.»(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۳).

 شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی هم پس از انداختن رای به صندوق، در مصاحبه با خبرنگاران چنین گفت:« به لطف خداوند مرحله اول انتخابات خیلی خوب گذشت و بر اساس اطلاعاتی که از سراسر کشور می‌رسد آمادگی مردم برای دور دوم هم مطلوب به نظر می‌رسد. البته برخی فکر می کنند که به نسبت دور پیش بهتر است و برخی فکر می‌کنند همانطور است ولی به هرحال اگر حضور چشمگیری این دوره هم شکل گیرد باعث افتخار خواهد بود.»(خبرگزاری فارس۸۴/۴/۳)

هاشمی حتی تبلیغات مرحله دوم را نسبت به مرحله اول سالم تر دانست و تصریح کرد:« تبلیغات این بار به نسبت دوره قبل سالمتر برگزار شد و آمار و نظرسنجی‌ها می‌گوید که رقابت فشرده است ولی یک مقدار من جلوتر هستم.»(همان)

هاشمی در خصوص تضمین سلامت انتخابات هم گفت: «من در این دوره با استفاده از تجربه مرحله اول با وزارت کشور، ریاست جمهوری و شورای نگهبان مذاکراتی داشته‌ام و فکر می کنم ضعف های آن دوره تا حدودی برطرف شده و انتخابات این دوره سالمتر برگزار شود. »(همان)

انتخابات سوم تیر سرانجام به پایان رسید و فرجام آن رویارویی سنگین و نفس گیر که صفحه جدیدی از سیاست در جمهوری اسلامی ایران را رقم زد، پیروزی محمود احمدی نژاد با کسب ۱۷/۲ میلیون رای از مجموع ۲۷/۹ میلیون رای اخذ شده بود. هاشمی رفسنجانی هم در این رقابت نفس گیر با شکست از رقیب جوان و تازه نفس، توانست تنها رای حدود ۱۰ میلیون نفر را به خود جلب کند.

پذیرش بی شبهه شکست در اردوگاه اصلاحات

تفاوت آرا فاحش بود: بیش از ۷ میلیون رای. بر همین اساس بود که رئیس جمهور وقت یعنی سید محمد خاتمی به عنوان برگزار کننده انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، بی هیچ تردیدی در ماهیت انتخابات، طی پیامی ضمن تشکر از مردم به خاطر حضور گسترده پای صندوق های رای، به رئیس جمهور منتخب نیز تبریک گفت و تصریح نمود:  «من این حضور را به ملت شریف ایران تبریک می‌گویم و هم‌چنین به رییس‌جمهوری منتخب محترم که افتخار کسب اعتماد مردم را به دست آورده است و امروز بار سنگین پاسخگویی به مطالبات برحق ملت و پاسداری از دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی، یعنی نهادینه کردن مردم‌سالاری دینی را بر دوش دارد.»(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۴)

شاید خاتمی از پس پرده و امکان تلاش برخی برای عدم تمکین به نتایج انتخابات خبری داشت که در پیام خود  هشدار داد: «امروز همه‌ ما صرف نظر از نتیجه‌ انتخابات باید بر آن‌چه در ایران تجربه می‌شود احترام بگذاریم. مردم با ملاک‌های مختلف برای برآوردن خواسته‌هایی که دارند انتخاب می‌کنند. این طبع دموکراسی است و خواهد بود. مهم آن است که بتوانیم موقعیت‌های آزاد را برای انتخاب فراهم کنیم و نیز قدر مردم بزرگواری که صاحب اصلی انقلاب و کشورند را بدانیم.»(همان)

رسانه های اصلاح طلب نیز با پذیرش شکست، بلافاصله از نامه ای خبر دادند که «عباس عبدی» پیش از این برای هاشمی فرستاده و شکست اور ا پیش بینی کرده بود: « عباس عبدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی، در تحلیلی برای ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی، پیشاپیش شکست او را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران هشدار داده بود. .. عبدی، در این نامه که ظاهراً در تاریخ ۳۰ خرداد، سه روز قبل از دور دوم انتخابات به یکی از نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی فرستاده، خواستار کناره گیری او به نفع مهدی کروبی شده بود زیرا عقیده داشت که آقای کروبی، شانس بیشتری برای پیروزی بر نامزد محافظه کاران دارد.»(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۷)

بهزاد نبوی پدر معنوی طیف رادیکال اصلاح طلب که هاشمی را خاکریز آخر جریان متبوع خود می دانست، چندی پس از انتخابات  سوم تیر در تحلیل این انتخابات، بی هیچ خدشه ای درباره نتیجه آن، چنین می گوید: « … دوپینگ پیروزی مرحله‌ اول نمی‌توانست رأی ۵ میلیونی را به ۱۷ میلیون برساند. بلکه در مرحله‌ دوم در میان مردم ناامید از اصلاحات این تصور ایجاد شد که کسی از جنس خودشان آمده است و این فرد تبدیل به نماد مظلومیت شد که همه علیه او برخاسته‌اند. …این احساس در میان مردم محروم ایجاد شد که این همان است که ما به دنبال او می گشتیم و طرف مقابل هم به نماد مدیریت ۲۷ ساله‌ کشور تبدیل شد که حق مردم را خورده و نگذاشته درآمد نفت، سفره‌ها را رنگین کند.»(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۷)

سازمان مجاهدین انقلاب، قوه تئوریک جریان اصلاحات نیز در بیانیه تحلیلی خود پیرامون انتخابات سوم تیر این گونه نوشت:« بخش قابل توجهی از جامعه از میان دو کاندیدای مرحله دوم آقای هاشمی رفسنجانی را نماد حاکمیت یافتند و آقای احمدی‌نژاد را نماد تغییر و از جنسی متفاوت با حاکمیت تلقی کردند. از این رو سخاوتمندانه رای خود را به نفع کسی به صندوق ریختند که به نظر ایشان مخالف وضع حاکم و نارسایی‌های آن است.»(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۷)

همان گونه که ملاحظه می شود حتی رادیکال ترین لایه های جریان اصلاح طلب و موتلفین آقای هاشمی رفسنجانی، شبهه و خدشه ای در نتیجه انتخابات نداشتند. چون دولت مستقر و برگزار کننده انتخابات، عملاً حامی هاشمی بود و عقلاً و منطقاً قابل قبول نبود که چنین دولتی به ضرر خودش و به نفع رقیب تقلب انتخاباتی کند.

هاشمی، حواله به دادگاه الهی و و روز انتقام

اما نحوه مواجهه آقای هاشمی رفسنجانی با این حماسه بزرگ و باشکوه چه بود؟ او در حالی که هدف از کاندیداتوری خود را  تحقق اهدافی چون حضور حداکثری مردم در انتخابات و انتخاب رئیس جمهوری با رای بالا ذکر کرده بود، بدترین مواجهه را با حماسه بزرگ انتخابات سوم تیر ۸۴ داشت. گویی نتیجه انتخابات چنان برای آقای هاشمی تلخ و گزنده بود که برای نخستین بار، باب ناشایست خدشه در سلامت انتخابات را بدون طی روال قانونی باب کرد.

هاشمی رفسنجانی برخلاف رویه و عرف جاری و برای نخستین بار به رئیس جمهور منتخب ملت تبریک نگفت و تنها ابراز امیدواری کرد که  او از عهده مسئولیت عظیم برآید!

وی در بیانیه ای که به مناسبت انتخابات صادر کرد، با زیر سئوال بردن روال قانونی،شکایت از داوران انتخابات را به دادگاه الهی  حواله کرد و البته خود در مقام قاضی این دادگاه، برای داوران انتخابات، «انتقام الهی» نیز وعده داد. هاشمی چنین نوشت: « بنا ندارم که در مورد انتخابات، شکایت به داورانی که نشان دادند نمی‌خواهند یا نمی‌توانند کاری بکنند ببرم و شکایت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهی مطرح می‌کنم، خدایی که باتوکل بر او و برای جلب رضایتش به صحنه آمدم و با او معامله کردم و می‌دانم در انتقام الهی اگر کسی معاقب شود قطعا مردم، انقلاب اسلامی و ایران نخواهند بود و فقط مجرمان واقعی مجازات می‌شوند.»(خبرگزاری ایسنا ۸۴/۴/۴)

این نوع مواجهه، فی الواقع عدم تمکین به نتیجه انتخابات بود.هاشمی رفسنجانی در بیانیه خود، هدف از حضورش در عرصه انتخابات ریاست جمهوری نهم را خنثی کردن اهداف سه گانه دشمن اعلام کرد اما همان دشمنان و رسانه های وابسته به آنها، با دستاویز قرار دادن بیانیه آقای هاشمی، تا مدت ها حجم سنگینی از هجمه و تخریب را متوجه جمهوری اسلامی نموده و با استناد به این بیانه، انتخابات باشکوهی را که در دو مرحله آن نزدیک به ۵۷ میلیون رای به صندوق ها ریخته شد، خدشه دار کردند.

البته سبک تنظیم بیانیه کذایی آقای هاشمی به گونه ای است که در تلقی نخست، سویه اصلی اعتراض او متوجه تخریب ها به نظر می رسد اما نکته اینجاست که خود او در اظهارات روز رای گیری سوم تیر، به صراحت تاکید می کند که در مرحله دوم، تبلیغات سالمتراز مرحله اول بوده است. فلذا کاملاً واضح است که موضوع تبلیغات و تخریب دستاویزی برای خدشه وارد کردن به اصل انتخابات است.

هر چه خواستند توی صندوق ریختند!

چندین سال بعد، هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در جمع یک گروه سیاسی اصلاح طلب ضمن بازخوانی انتخابات سال ریاست جمهوری سال ۸۴ از منظر خود، صراحتاً ادعای تقلب در آن انتخابات را مطرح  و استانداران دولت خاتمی را متهم کرد که انتخابات را رها نموده و طرف مقابل هر چه خواسته است در صندوق ها ریخته است! هاشمی با گلایه شدید از اصلاح طلبان، حتی تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب(معین و مهرعلیزاده) را توطئه علیه خود تلقی کرده و چنین می گوید:

« امّا در انتخابات ۸۴ چه اتفاقی افتاد؟ برگزار کننده انتخابات دولت اصلاحات بود، استاندارها هم همه اصلاح طلب بودند، عده ای آمدند و خواهش می کردند از من که بیا ، نیایید بعد از ما  اوضاع یک جور دیگری می شود. ولی من واقعاً نمی خواستم بیایم. تا فهمیدند من ممکن است بیایم آنها لشگر کشی کردند … کاری که اتفاق افتاد همان اشتباه اصلاح طلبان بود دوباره. نفهمیدند که بعد از اینکه افرادی رد صلاحیت شدند چطور اینها را برگرداندند. برای چی برگرداندند؟ موقعی بود که فهمیدند من می آیم. یعنی وقتی فهمیدند من می آیم می دانستند رای خیلی بالاست. گفتند تفرقه بیندازیم. آنها از خدا خواسته گفتنند ما که مایوس بودیم یک راهی پیدا شد و آن جوری شد. حتی مرحله دوم، استاندارها که به کلی ول کردند، اصلا کاری نداشتند به انتخابات، هرچی خواستند توی صندوق ریختند و هر چی هم خواستند خواندند، کار دیگری نداشتند.» ( سخنرانی در جمع حزب اراده ملت۹۲/۱۲/۴)

بدین ترتیب، هاشمی رفسنجانی مدعی است در انتخاباتی که دولت اصلاح طلب و استاندارانی که حامی خود او بوده اند (و برای حضورش در انتخابات از وی دعوت کرده اند!) عملا بسترساز تقلب انتخاباتی علیه وی شده اند.

این نمونه عینی مواجهه آقای هاشمی رفسنجانی با «حق الناس» است. حق الناسی که حتی تندترین جریانات موتلف هاشمی و مخالف رقیب وی، بدان معترف بوده و در آن شک و شبهه ای وارد نکردند و دولتی که اتفاقاً حامی ریاست جمهوری آقای هاشمی بود، بر پاسداری کامل از این حق الناس اصرار داشت و تا به امروز نیز آن دولتمردان تاکید دارند که سالمترین انتخابات را برگزار کرده اند.

شک نباید کرد که اصرار بر همین رویه خطای آقای هاشمی در مواجهه با حق الناس، سنگ بنای فتنه بزرگ پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بود. گویی در این عرصه جدید، آقای هاشمی منتظر همان «انتقام» بود که چهار سال پیش وعده اش را داده بود. برخی منسوبین به ایشان از مدت ها قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم بر آتش عدم سلامت انتخابات دمیدند و روز انتخابات ۲۲ خرداد، همسر ایشان صراحتاً اعلام کرد اگر یک کاندیدای خاص رای نیاورد، تقلب شده و مردم باید به خیابان ها بریزند. و همین گونه نیز شد و گذشت آنچه گذشت!

حق الناس یعنی دفاع از جمهوریت در برابر فتنه اشرافیت

حقیقت این است که احترام و اعتقاد به حق الناس یک شعار و لقلقه زبان نیست. یک باور و اعتقاد است. حتی غربی ها در تبیین دمکراسی مورد نظر خود تاکید دارند که دمکراسی توسط افراد دمکرات قابل پیاده شدن است و افراد باید روحیه دمکرات منشانه را نخست در خود تقویت کنند تا بتوانند دمکراسی را در جامعه بگسترانند.

نمی توان شعار حق الناس داد اما در سربزنگاه های حساس، این مفهوم را پیش پای خواسته های خود قربانی کرد. نمی توان شعار مردمسالاری داد اما رای و خواسته مردم را آنگاه که به سمت و سوی ما نبود، نپذیرفت و به سینه دیوار زد.

نمی توان انتخابات را هر گاه به نفع ما نبود- ولو با تایید مردم و مجری و ناظر – مخدوش و ملکوک کرد و زیر بار نتایج آن نرفت و یا حداکثر پوپولیستی و عوام فریبی دانست و هرگاه به نفع ما بود مظهر دمکراسی و بلوغ ملی و «آگاهی ناگهانی» مردم خواند!

حق الناس یک مفهوم والاست و رهبرمعظم انقلاب با دقت و عنایت تام و تمام آن را مطرح کرده و می کنند.همان گونه که مفهوم والای «مردمسالاری دینی» را ابداع و تبیین کرده اند به گونه ای که این مفهوم، به الگویی تمام عیار برای مردم منطقه و رقیبی توفنده برای لیبرال دمکراسی تبدیل شده است.

مفهوم حق الناس باید تبیین شود اما نه تفسیر به رای، آن هم از ناحیه ای که خود در مواجهه با مصداق عینی این مفهوم، شدیداً دچار لکنت است و کارنامه ای پرانتقاد دارد. تبیین حق الناس، مسیری است که نظام اسلامی برای دفاع از جمهوریت نظام در برابر فتنه اشرافیت در سال ۸۸ پیمود و به رغم همه مرارت ها و قصور و تقصیر خواص فاقد بصیرت، سنگین ترین هزینه ها را داد تا «حق الناس» زیر پای عمله اشرافیت مدرن پایمال نشود.