ابعاد مختلف حجاب در آیینه فطرت و از منظر آیات قرآن
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. پوشش نشانه حجب و حیاء و امری فطری و در ذات انسانها نهفته و هر قلب سلیمی بر ضرورت وجود و اجتماعی بودن آن گواهی میدهد. حجاب مصونیت و مانع از تعرض حرامیان و نفوذ شیطان و طغیان شهوات است و این رسالتی است که اولیای الهی جهت تبلیغ آن جان پاک خود را مخلصانه هدیه نمودهاند. در قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به صورت جدی به موضوع حجاب پرداخته شده و آن را از مسلمات و ضروریات دین برشمردهاند.حجاب یعنی در کمال زنان اندیشه کردن،به نامحرمان و ظاهربینان نه گفتن و در مجموع گوهر پر بها در صدف داشتن است.
بخش اول : حجاب در قرآن
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. پوشش نشانه حجب و حیاء و امری فطری و در ذات انسانها نهفته و هر قلب سلیمی بر ضرورت وجود و اجتماعی بودن آن گواهی میدهد. حجاب مصونیت و مانع از تعرض حرامیان و نفوذ شیطان و طغیان شهوات است و این رسالتی است که اولیای الهی جهت تبلیغ آن جان پاک خود را مخلصانه هدیه نمودهاند. در قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به صورت جدی به موضوع حجاب پرداخته شده و آن را از مسلمات و ضروریات دین برشمردهاند.
انواع حجاب قرآنی
۱٫ حجاب چشم : قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم؛ ای رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند (نور۳۰) قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ ای رسول، به زنان بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند (نور۳۱) یکی دیگر از رفتارهای پرخطر در بحث حجاب و عفاف، چشم چرانی است که قرآن به زن و مرد مؤمن امر میکند که نگاه خود را کاهش دهند یعنی پلک چشم را به حالت نیم خفته درآورده و نگاه را به پایین انداخته و چشمها را گشوده نگه ندارند و به یک نقطهی معین خیره نشوند؛ یعنی به اصطلاح نظر استقلالی نیفکنند.
۲٫ حجاب در گفتار : فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض زنها که نازک و نرم با مردان سخن نگویید مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد. احزاب۳۲) در این آیه دستور وقار و عفاف در کیفیت سخن گفتن را بیان میکند تا چه رسد به محتوای حرف و سخن. بنابراین از نظر اسلام هم باید حرف خوب زد (و نه حرف تحریک کننده و مهیج) و هم باید خوب حرف زد (و نه با لحن محرک). شنیدن صدای زن هم برای مرد حتی با رعایت موارد یاد شده از جانب زن تنها در صورتی جایز است که تلذد و ریبه در کار نباشد.
۳٫ حجاب رفتاری : به زنان دستور داده شده به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند و لا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود نور ۳۱) از مجموع این مباحث، به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنادار است و به زبان بیزبانی میگوید دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن. گاهی برعکس با بیزبانی میگوید دست تعرض از این حریم کوتاه است. قرآن دستور اکید به زنان دارد که از جلوهگری و خودنمایی و حرکات و اعمال محرک و ناز در رفتار و حتی جلب توجه در نحوهی راه رفتن خودداری کنند. اسلام زن و مرد را از خلوت با نامحرم به شدت پرهیز میدهد چرا که این رفتار جولانگاهی قوی برای شیطان فراهم میسازد هرچند نیّت اولیهی آنان چیز دیگری باشد. رفتار واجب دیگری در قرآن که در رابطه با رعایت عفاف و حجاب است، مسئلهی «استیذان» میباشد. از نظر اسلام هیچ کس حق ندارد بدون اطلاع و اجازهی قبلی به خانهی دیگری داخل شود البته فلسفهی این حکم غیر از موضوع ناموس و پوشیده بودن زن این است که هر کس در محل سکونت خود اسراری دارد و مایل نیست دیگران حتی دوستان نزدیکش از آن مطلع گردند.
۴) حجاب در ظاهر؛ اسلام برای حجاب ظاهر حدود و شرایطی را قرار میدهد. شهید مطهری: بدون تردید پوشانیدن غیر وجه و کفّین (گردی صورت و دستها تا مچ) بر زن واجب است. عدم الزام در پوشاندن چهره و دستها تا مچ نیز به شرط آن است که از هر نوع آرایش و عوامل جلب توجه و محرک و مهیج خالی باشد. در غیر این صورت پوشاندن همانها نیز لازم است و تذکر این نکته نیز به جاست که واجب نبودن پوشش وجه و کفین بر زن دلیل بر جواز نگاه مرد به آنها نمیباشد؛ بلکه اگر نگاه مرد از روی لذت بردن یا با ترس از ایجاد لغزش باشد قطعاً حرام است حتی در مورد محارم.
حفظ حجاب تدبیر خالق هستی برای پاسداری و نگهبانی عفاف بوده و به رشد عواطف و عشق در وجود آدمی و در نتیجهی تحکیم روابط خانوادگی کمک میکند و برای رسیدن به حجاب مورد نظر اسلام نمیتوان تنها بعضی از دستورها را رعایت کرد و از برخی دیگر صرفنظر نمود؛ چرا که ثمرات حجاب در صورتی بطور کامل تحقق مییابد که تمامی دستورها رعایت گردد، هرچند عمل به بعضی از آن نیز فواید زیادی دارد.
رمز حجاب و پوشش بر طبق آیات قرآن و روایات، سخن از ستر و پوشش زن است و بر اساس آنچه که در سنت است اصل بر این است زن به گونه ای مشی و حرکت داشته باشد که در عرصه اجتماعی جز به ضرورت، حضور چشمگیر نداشته باشد و از پوششی برخوردار باشد که حجم بدن و زیبایی او پیدا نشود و این همان مسئله ای است که در جامعه تحت عنوان حجاب مطرح است. حجاب برای زنان بر خلاف تصور عده ای، عامل مصونیت زن از نگاههای ناروا و پیشگیری از تبدیل شخصیت و ارزش وجودی او به کالای قابل مبادله است، ممکن است آن را از دیدی محدودیت به حساب آورند ولی این محدودیت برای حفظ مصالح عالیتری است که در سایه آن شرافت و شخصیت زن محفوظ می ماند. ساختمان وجودی مرد و زن بویژه در بعد طلب و تسلیم و در جنبه پذیرش و رد و یا در تصرف و انعطاف به گونه ای است که این ستر و پوشش مصلحتا ً باید توسط زنان اعمال گردد و شوق طلب و دعوت مرد را به همراه داشته باشد.
عفت در پوشش مسئله حجاب و پوشش زن و مستور نمودن زینت های ظاهری و باطنی وی، اهمیت بسیاری دارد. خداوند حکیم به دنبال آیه مذکور، و در چند جای دیگر قرآن به این موضوع با تعابیر مختلف اشاره کرده و زنان را از هتک حرمت خود با بدحجابی و بی حجابی و خودآرایی و خودنمایی در برابر نامحرم نهی فرموده است.در ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها (نور ۱۳) زنان را مکلف می کند که نباید جاذبه ها و زینت های ظاهری و باطنی خود را آشکار سازند، مگر آن مقدار که طبیعتا نمایان است. کلمه «ابداء» به معنای اظهار و آشکار کردن است و مراد از زینت زنان محل و موضع زینت است؛ چرا که آشکار کردن خود زینت از قبیل گوشواره و دستبند حرام نیست، بلکه منظور محل زینت است. اما آنچه از زینت های ظاهری، پوشاندنش استثنا شده، صورت و دو کف دست و قدم ها است. بنابراین، مقتضای آیه نهی از خودنمایی و آشکار نمودن زینت های شهوت انگیز و جلوه نمایی اندام های نهان زنان است. در (ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن) توصیه می فرماید: «زنان باید سرپوش ها و روسری های خود را بر گردان انداخته و حایل قرار دهند (تا علاوه بر سر، گردن و سینه آنها نیز پوشیده شود. (نور ۱۳) «خمر» جمع خمار، به معنای جامه و پوششی است که زنان سر و موی خود را با آن می پوشانند. و «جیوب» جمع جیب، به معنای گریبان و سینه است. ۹۵ احزاب: یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلان یؤذین و کان الله غفوراً رحیما ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (روسری های بلند) خود را برخویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است، و خداوند همواره آمرزنده رحیم است. سبب نزول این آیه آن بود که شب هنگام که زنان مسلمان به قصد رفتن به مسجد و شرکت در نماز پیامبر اکرم(ص) از خانه بیرون می رفتند، جوانان سرراه آنان می نشستند و با سخنان ناروا متعرض آنان می گشتند. جلابیب جمع جلباب، به معنای لباسی است سرتاسری که تمام بدن را بپوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر شود. این پوشش باید به گونه ای باید که زیر گلو و سینه ها را محفوظ بدارد. مراد از ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین این است که با پوشاندن بدن به صورت کامل به عفاف و حرمت و حریت شناخت می شوند و مورد تعرض افراد مریض و مغرض و هوسران قرار نمی گیرند. احتمال دیگری که در معنای این جمله داده شده این است که وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم، جرأت نمی کنند متعرض آنها شوند. پس منظور از «جلباب» پوششی وسیع تر از خمار است که همان چادر و حداقل، شبیه چادر- مقنعه بلند و چادر کوتاه- می باشد.
تاریخچه حجاب ؛ گرایش فطری به پوشش
گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است
اما میزان و شکل آن رابطه مستقیمی با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد
در سرزمینهای مختلف، انسانهایی که به ارزشهای اخلاقی اعتقاد بیشتری داشتهاند
از پوشش کاملتر و متینتری استفاده کردهاند و هر قدر سطح ارزشهای اخلاقی در آن جوامع پایین آمده، پوشش مردان و زنان نیز در سطح پایینتری قرار گرفته و شکل نامناسبی پیدا کرده است
ادیان الهی، همواره بر پوشش تأکید کرده و آن را لازمه دینداری شمردهاند
مطابق با آیین یهود، زنان هنگام حضور در اجتماعات، موی سر خود را میپوشانند و به حجاب پایبند هستند
در مسیحیت نیز پوشش اهمیت زیادی داشته و زنان معتقد به حضرت مسیح(ع) میکوشیدند مانند حضرت مریم(س) موی خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند.اسلام نیز حجاب را بر زنان واجب کرده است
حجاب بهترین وسیلهای است که زن را از خطر بیگانه حفظ میکند و زن بیحجاب همچون میوه درختی است که شاخه آن از دیوار باغ به بیرون آویزان است
این گرایش عمومی جوامع متمدن و غیرمتمدن، دینی و غیر دینی به مساله حجاب برخی را بر آن داشته که فطری بودن حجاب را مطرح که آموزه های دینی ما نیز موید این تفکر است
حجاب یکی از اصول قانونمند و شریعتی تمام این ادیان است
حجاب بندگی و اطاعت و تمرین آنهاست تا یاد بگیریم به حقوق دیگران تجاوز نکنیم و به حرمت و حریم یکدیگر احترام بگذاریم.
دیدگاه خود را ثبت کنید