مناظرات امام جواد(ع) توطئه فرق انحرافی را خنثی میکرد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، نهله غروی نائینی، استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با ایکنا؛ به ارائه تحلیل پیرامون عصر امامت امام محمد بن علی الجواد(ع)، جریانهای انحرافی این زمان، نحوه مواجهه و برخود امام جواد(ع) با ایشان و مسئله مهدویت در کلمات نورانی امام نهم شیعیان پرداخت.
وی در ابتدای صحبتهای خود ضمن اشارهای کوتاه به زندگینامه امام جواد(ع) بیان کرد: در شب دهم ماه رجب سال ۱۹۵ هجری در خانهای که خداوند در مورد این خانهها فرمود: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»، فرزند مبارکی به دنیا آمد که پدرشان امام رضا(ع) بودند و مادر ایشان هم سبیکه نوبیه و اهل آفریقا بود که هم ولایتی ماریه قبطیه، همسر پیامبر(ص) بود. در مورد این خانم، یعنی مادر امام جواد(ع) نیز پیامبر(ص) فرموده بودند که «پدرم فدای پسر بهترین کنیزانی که اهل نوبه و پاکیزه و مطهر است»، که اشاره به این فرزند و مادر او دارند، اهل نوبه مسیحی بودند و در جنگی از مسلمانان شکست خوردند. مادر امام جواد(ع) در سلک کنیز بعد از شکست از مسلمانان به سرزمین مدینه آورده شدند و در نهایت به خواست الهی به عقد امام رضا(ع) درآمد.
غروی نائینی در ادامه تصریح کرد: امام محمد بن علی الجواد(ع)، در زمانی به دنیا میآیند که در این دوران امام رضا(ع) امامت میکند و با فرقه واقفیه مواجهه داشتهاند، واقفیه گروهی بودند که در زمان رحلت امام موسی بن جعفر(ع) به وجود آمدند و سران آنها هم بیشتر از وکلای امام کاظم(ع) بودند که مسئله آنها مربوط به بسیاری از سهم امامها و خرجهایی که شیعیان و مسلمان داشتند میشد که در دست آنها بود و از دادن آن به بهانه اینکه علی بن موسی(ع) امام نیست، ابا داشتند.
وی بیان کرد: اینها معتقد میشوند به این که امام کاظم(ع) آخرین امام هستند که از دنیا نرفته و در حالت غیبت به سر میبرند و ادعا کردند که امامت به ایشان تمام شد و این ادعا نیز به خاطر اموال زیادی بود که در دستان ایشان بود و این افراد نمیخواستند که آن اموال را از دست بدهند، چون باید طبق وصیت امام(ع)، این اموال به امام بعدی واگذار میشد اما آنها نمیخواستند از این اموال دست بردارند، بنابراین یکی مسئله واقفیه در آن زمان وجود داشت و مسئله دیگر در جهان شیعه، مسئله اقتصادی بود که اینها این اموال را در دست خود نگه داشتند و اموالی که باید برای شیعیان و فقرا و مساکین و نیازمندان هزینه میشد، در دست این گروه باقی ماند.
این عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مردس در ادامه افزود: این مولود یعنی امام جواد(ع) به دنیا آمد در حالی که امام رضا(ع) حدودا ۴۷ سال سن داشت و تا این حدود فرزند ذکوری نداشتند و برای همین، یکی از بهانههای واقفیه هم مسئله امامت بود که امامت حضرت رضا(ع) را قبول نمیکردند و با شایعه پراکنیهای خود، حتی شیعیانی که پیروان امام بودند را هم به شک و تردید انداختند که این امام(ع) اگر واقعا امام است، طبق گفته پیامبر(ص) باید فرزندی داشته باشد که او امام بعدی یعنی امام نهم باشد.
وی بیان کرد: امام رضا(ع) هم به هر کدام از افرادی که با آنها مواجه میشدند که میگفتند، اگر شما امام هستید پس فرزند ذکور شما کجا است که امام بعدی باشد؟ میفرمودند که ما در انتظار هستیم، خداوند وعده داده و به این وعده هم عمل میکند، اما اینها شایعه پراکنی میکردند و این تکرارها در فکر بسیاری از پیروان امام رضا(ع) هم شبهههایی را ایجاد کرده بود که امامت امام رضا(ع) را منکر بودند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه تصریح کرد: لذا این مولودی که به دنیا آمد، امام هشتم در نصی به ابی یحیی صنعانی فرمودند: «هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَهً عَلَى شِیعَتِنَا مِنْهُ»، که این حدیث در کتاب کافی و عیون اخبار الرضا وجود دارد، اما بحث در این است که چرا این تعبیر یعنی مولود مبارکی که در اسلام مانند او به دنیا نیامده است، تنها در مورد امام جواد(ع) به کار رفته است و در مورد دیگران چنین تعبیری را نداریم، برداشتی که در این زمینه میشود و آنچه به ذهن میرسد یکی مسئله صغر سن و کم سن بودن حضرت جواد(ع) است، که در حدود نزدیک هشت سالگی به امامت میرسند و قبول کردن این امامت در این سن که البته در مورد این مسئله از امام رضا(ع) سوال میشود که شما که از دنیا رفتید، باید به چه کسی رجوع کنیم؟ فرمودند به فرزندم محمد، میپرسند با این صغر سن ایشان امام هستند؟ امام میفرمایند همانطور که خداوند عیسی بن مریم را در مهد و گهواره پیامبر قرار داد و در موردش میفرماید به این که: «وَ جَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا»، امام جواد(ع) نیز در دوران کودکی امام هستند، یا در مورد حضرت یحیی(ع) که میفرماید: «یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا»، به همان دلیل هم این فرزند در این سن کودکی امام هستند.
غروی نائینی بیان کرد: آنهایی که پیرو امام رضا(ع) بودند حرف امام(ع) را قبول میکنند و به امامت امام جواد(ع) هم اعتقاد پیدا میکنند که البته درباریان مامون با او سر ناسازگاری میگذارند و با امام جواد(ع) به مخالفت برمیخیرند و برخیها هم به مامون میگویند که این پسر بچه با این سن چگونه میتواند پیشوا باشد و تو اینقدر به او احترام میگذاری و مامون هم مجالس مناظراتی را برای امام تشکیل میدهد و در آن مجالس مناظراتی صورت میگیرد.
وی در ادامه افزود: در این جلسات مناظره، یحیی ابن اکثم که از عالمان آن زمان و بسیار هم مشهور بوده است، امام را مورد سؤال قرار میدهد و پاسخهایی را از امام(ع) دریافت میکند، برای نمونه در مورد خلیفه اول و دوم، امام(ع) جواب او را میدهند، یا حتی از امام(ع) در مورد فرد محرمی که یک حیوانی را در حال احرام کشته است سؤال فقهی میکنند و حکم آن را میپرسند که امام(ع) تمام شرایط محرم را میپرسند و حکم را بیان میکنند و یحیی بن اکثم و همه کسانی که اطراف او بودند زبانشان بند میآید و در مقابل علم امام(ع) سر تعظیم فرود میآوردند.
این عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: در نتیجه یکی از دلایلی که امام رضا(ع) در مورد امام جواد(ع) میفرمایند: «هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَهً عَلَى شِیعَتِنَا مِنْهُ»، همین است که در سن کوچکی کاملا عالِم بودند و همان علم امام را که امام رضا(ع) و پدرانشان داشتند، همه به ایشان منتقل شده بود، یکی دیگر از دلایلی که این روایت در مورد امام جواد(ع) وارد شده نیز مسئله فرقه واقفیه و مسئله مالی ایجاد شده بود که در واقع وجود امام جواد(ع) باعث شد تا افرادی که اموال را برداشته بودند این اموال را به امام جواد(ع) بازگرداندند و به وجود امام جواد(ع) نیز اعتقاد یافتند.
وی در ادامه تصریح کرد: مسئله دیگر که احتمال میرود این است که اعتقاد به امامت ایشان در دوران خردسالی موجب برکت بود، از این جهت که در مورد حضرت حجت(عج) همین مسئله صادق است، در واقع اعتقاد به امامت امام جواد(ع) در خردسالی شیعیان را آماده میکرد تا وقتی با امامت حضرت حجت(عج) در سن پنج سالگی مواجه میشوند، آمادگی داشته باشند و آن را بپذیرند، چراکه امامت امام جواد(ع) در دوران خردسالی را درک کرده بودند و امروزه هم هیمنطور است و شیعیان امروز هم با خواندن شرح حال امام جواد(ع) به امامت حضرت حجت(عج) بهتر میتوانند ایمان داشته باشند که مسائل و شبهات زیادی در مورد حضرت حجت(عج) هم ایجاد شده که هر کدام به نوبه خود جای پاسخگویی از قرآن را دارد، در نتیجه یکی دیگر از تحلیلها در مورد روایت امام رضا(ع) امامت امام جواد(ع) در دوران خردسالی بوده است.
غروی نائینی در پاسخ به این سؤال که نحوه برخورد و مواجهه امام جواد(ع) با جریانهایی مانند واقفیه چگونه بوده است؟ بیان کرد: همین قدر که افرادی مانند یحیی بن اکثم یا کسانی که از سران واقفیه بودهاند، وقتی امام(ع) را امتحان کردند و مورد سؤال قرار دادند و جوابهای دندان شکن دریافت کردند، پذیرفتند و از آن حالت که امامت به امام کاظم(ع) وقف میکند خیلیها برگشتند که این مسئله خود گونهای از برخورد امام(ع) را میرساند که از طریق این مناظرهها حقیقت را میگفتند و با فرقههای مختلف مبارزه میکردند، ضمن این که این برگشت سران یک ایده و جریان باعث میشود که، کسانی که پیروان آنها میشوند آنها هم برگردند و برای خیلیها مسائل انحرافی حل شد.
وی تصریح کرد: همیشه صبر و تحمل ائمه(ع) در برابر مخالفان و آرامش و پاسخ دادن به آنها عاملی بوده که باعث شده، مخالفان تا حدی سر تعظیم فرود آوردند و از راه خلافشان بازگردند، البته آنهایی که سعادت داشتند بازگشتند و برخی اوقات، افرادی نتوانستند که از عقاید انحرافی خود بازگردند چراکه قلب آنها اینقدر تیره شده که جای هدایتی برای آنها نمانده است، البته ائمه(ع) در مقابل کلمات ناحق آنها سکوت نکردند و در مناظرات و ملاقات با مردم، مطالب حق را ارائه میکردند تا به گوش مردم برسد و اتمام حجت شده باشد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سؤال که آیا جریان وکلا که در زمان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به وجود آمد و شدت یافت در زمان امام جواد(ع) نیز وجود داشت؟ بیان کرد: به اندازهای که در زمان امامان دهم و یازدهم این جریان قوت یافت خیر، زمان امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)، این دو امام از طرف قوای حاکم زمان، تحت کنترل شدید بودند و چون نمیتوانستند با مردم ارتباط داشته باشند، وکلایی را داشتند که وکلا واسطهای بین امام و مردم باشند، البته نایبان هم بودند که در مرتبه نزدیکتری نسبت به امام قرار داشتند و بعد وکلا در موقعیت خود انجام وظیفه می کردند.
وی تصریح کرد: طبیعتا وکلا در زمان امام جواد(ع)، آنقدر حضورشان لازم نبود، به این دلیل که امام(ع) بودند و حضور داشتند و تا حدودی ارتباط کامل را با شیعیان داشتند، زمان امام رضا(ع) هم جریان وکلا مطرح نبود، چون امام تا حدی با مردم ارتباط داشتند، اما زمان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، این دو امام شدیدا تحت کنترل بودند و حتی وکلا هم که میخواستند با امام(ع) ارتباط داشته باشند، حتی نامهها و … را داخل نایلون و زیر ظرف روغن میگذاشتند تا به دست امام(ع) برسد و مسائلی که داشتند را اینطور میپرسیدند، بنابراین به سبب شرایط کنترل شدیدتر بوده است که نایبان و وکلا به وجود آمدند تا مردم بتوانند با امام زمان خودشان ارتباط داشته باشند.
عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سؤال که آیا امام جواد(ع) نیز نسبت به مسئله غیبت و مهدویت، به شیعیان راهنماییهایی عرضه میکردند یا خیر؟ بیان کرد: در مورد این مسئله از ائمه(ع) روایاتی داریم که امام جواد(ع) نیز مستثنی نیست، آنچه که از ایشان نقل شده و معروف است این که فرمودند: «اَفضَلُ اَعمالِ شیعَتِنا اِنْتِـظارُ الْفَرَجِ»، افضل اعمال شیعیان ما انتظار است که حضرت جواد(ع) نکتهای که به شیعیان میگویند، توجه دادن آنها به مسئله انتظار و آماده شدن برای فرج حضرت حجت(عج) است.
غروی نائینی در ادامه تصریح کرد: امام جواد(ع) در بیان دیگری میفرماید: قائم ما کسی است که خداوند او را طاهر و مطهر کرده و زمین را به برکت وجود او از اهل کفر و جاهلان طاهر خواهد کرد، خداوند ایمان را مستقر میکند و به وسیله ایشان اهل کفر را از بین میبرد و با آمدن ایشان عدل و قسط به صورت کامل تحقق مییابد و امام(ع) میفرمایند او کسی است که ولادتش بر مردم مخفی است و از مردم در غیبت است تا زمانی که خداوند بخواهد، علاوه بر این، در کلام دیگری حضرت حجت(عج) را معرفی میکنند که رسول خدا(ص) ایشان را به نام و کنیه خود معرفی کردهاند.
دیدگاه خود را ثبت کنید