تجربه برخورد با مردان ایرانی به روایت زن آمریکایی

«من در در پارک “آب و آتش” زنان جوانی را می‌دیدم که با چهره‌های آرایش کرده و “پوشش”های رنگارنگ خود، رژه می‌رفتند و مانند طاووسی که دم با شکوه خود را باز می‌کند، به دنبال جلب توجه مردها بودند. آن چه احتمالاً موجب ناراحتی این زنان می‌شد، این بود که به جز من، عمدتاً کس دیگری به آنها توجهی نمی‌کرد.»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به نقل از سرویس فرهنگی جام نیوز، روز سه‌شنبه ۲۴ شهریور، گزارشی با عنوان “حجاب چگونه موجب بدتر شدن وضعیت مزاحمت‌های جنسی در ایران شده است” در پایگاه اینترنتی روزنامه گاردین انگلیس منتشر شد. «مشرق» به این گزارش که نویسنده مشخصی نداشت و فقط به نقل از “خبرنگارِ دفتر ایران” آورده شده بود، تحت عنوان «خبرنگار گاردین در تهران، حجاب را عامل آزارهای جنسی خیابانی معرفی کرد» پرداخته بود.
در پاسخ به این گزارش،”ثریا سپه‌پور اولریش” کارشناس سیاست خارجی آمریکا که ساکن این کشور، اما اصالتاً ایرانی است و همچنین از نزدیک با مفهوم پروپاگاندا و فریب‌های رسانه‌ای آشنایی دارد، مطلبی را در پایگاه تحلیلی “گلوبال‌ریسرچ” منتشر کرده که در آن دروغ‌پردازی روزنامه گاردین را افشا کرده است.
تقریباً همه با داستان پینوکیو آشنا هستند؛ عروسکی چوبی که به دست “ژپتو” ساخته شد و یک پری پس از آن‌که او را به یک پسربچه واقعی تبدیل کرد، به او گفت اگر می‌خواهد انسان بماند، باید شجاع و صادق باشد و خودخواه نباشد. آن‌چه که ما اغلب در مورد پینوکیو به یاد داریم، این است که هر بار به حرف پری گوش نمی‌داد و با هر دروغی که می‌گفت، دماغش درازتر می‌شد. ظاهراً خبرنگار مجله خبری “دفترِ تهران” (Tehran Bureau) هم که نامش افشا نشده، با درست کردن داستان‌هایی درباره ایران در مقاله خود با عنوان “چگونه حجاب در ایران، آزار و اذیت جنسی را بدتر کرده است” عملاً به «خبرنگار پینوکیو» تبدیل شده است.

گزارش گاردین با عنوان “حجاب چگونه موجب بدتر شدن وضعیت مزاحمت‌های جنسی در ایران شده است”
پینوکیو گزارشی نوشته است درباره این‌که چگونه در ایران مورد آزار و اذیت جنسی و “چشم‌چرانی” قرار گرفته است و چگونه جوانان ایرانی برایش “سوت زده‌اند” و با دیدنش “انواع صداهای مستهجن” را درآورده‌اند. شواهدی که پینوکیو برای گزارش خود می‌آورد، اظهارات یکی از دوستانش است که می‌گوید احساس “برهنگی و بی‌ارزشی” می‌کند. پینوکیو نه تنها ادعا می‌کند که حجاب در ایران، وضعیت زنان را بدتر کرده، بلکه به نقل از فرد دیگری می‌نویسد: “(در ایران) عملاً هیچ زنی نباید بدون محافظت یک مرد، در خیابان راه برود.” در حالی که این ادعا، بسیار مضحک است.
اتفاقاً من همین الآن، در ایران و دقیقاً همان محله‌ای هستم که پینوکیو دروغ‌هایش را درباره آن منتشر کرده است. شبِ قبل از خواندن گزارش پینوکیو، من با همسرم در کالیفرنیا تماس گرفته بودم و به او گفتم که در تمام عمرم، هرگز هنگامی که به تنهایی در خیابان راه می‌رفتم و یا در رستوران غذا می‌خوردم، به این اندازه احساس امنیت و راحتی نکرده‌ام. اگر آن تماس را نگرفته بودم، شاید به گزارش پینوکیو هم جوابی نمی‌دادم، اما دروغ‌های پینوکیو شخص من را تحت تأثیر قرار داد و نمی‌توانستم به سادگی از کنار آن‌ها عبور کنم، به ویژه با توجه به تاریخ فعالیت‌های ضدایرانی دفتر تهران.»
این در حالی است که “دفتر تهران” روزنامه گاردین کمی قبل از انتخابات ایران در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) تأسیس شد. به نظر می‌رسد تنها هدف از تأسیس این روزنامه هم انتشار اتهامات نادرست در مورد انتخابات سال ۲۰۰۹ در ایران بود. توانایی “دفتر تهران” برای ترویج دروغ و در نتیجه ناآرامی، احتمالاً توجه «پی‌بی‌اس» را به خود جلب کرده است، چون “دفتر تهران” در حال حاضر به شبکه «پی‌بی‌اس» آمریکا پیوسته است؛ شبکه‌ای که کمک‌های مالی از دولت فدرال دریافت می‌کند. میزبانی “دفتر تهران” به عهده روزنامه گاردین است و همین موجب شهرت و تأثیرگذاری این “بخش ایران” این روزنامه شده است، چون بدون کمک گاردین، ادامه بقای این مجله “بخش ایران” روزنامه گاردین هم تقریباً غیرممکن بود، تا جایی که مدیر عامل “دفتر تهران” در سال ۲۰۱۳ هشدار داد، “بخش ایران” ممکن است دیگر زنده نماند.

 

پاسخ “ثریا سپه‌پور اولریش” به گزارش روزنامه گاردین در پایگاه تحلیلی “گلوبال‌ریسرچ” منتشر شده است
همین پیش‌زمینه جنجالی “دفتر تهران” و دروغ‌های آشکار خبرنگار این دفتر در ایران، ثریا سپه‌پور را به نوشتن جوابیه و توصیف تجربیات و مشاهدات خود وادار کرد. سپه‌پور ضمن توضیح این‌که تجربیات وی از حضور در ایران دقیقاً نقطه مقابل گزارش این خبرنگار (پینوکیو) بوده است، در ادامه پاسخ خود در پایگاه تحلیلی “گلوبال‌ریسرچ” می‌نویسد: «آن‌چه من (به عنوان یک زن، در ایران) دیدم و شخصاً تجربه کردم، چیزی جز احترام عمیق نبود. نه مردی به من خیره شد، نه کسی من را آزار و اذیت کرد؛ صرفاً همان ادبی را دیدم که باید نسبت به یک زن وجود داشته باشد. به نظر من، حجاب در ایران، نشانه‌ای است برای یادآوری این‌که انتظار می‌رود مردها چگونه نسبت به زنان رفتار کنند.
این گزارش می افزاید: البته این احتمال هست که پینوکیو، زنی آن‌قدر زیباست که مردان ایرانی نمی‌توانند مقابل زیبایی او واکنشی از خود نشان ندهند، که البته این، توهینی بزرگ به مردان ایرانی است. من حاضر هستم تصور کنم که پینوکیو این‌قدر زیبا باشد، اما در این صورت هم زیبایی احتمالی او در ایران، به طور کامل گم خواهد شد، چون به اعتراف بسیاری از توریست‌ها و خبرنگاران غربی، (از جمله در مقاله سال ۲۰۱۲ با عنوان: «به زنان ایران، با عشق») “زنان ایرانی، زیباترین زنانی هستند که من تاکنون دیده‌ام.” مردان ایرانی هم به زیبایی عادت کرده‌اند، بنابراین من ادعای پینوکیو مبنی بر “آزار” او به خاطر زیبایی‌اش را کاملاً رد می‌کنم.
از سوی دیگر، ممکن است که پینوکیو در ایران کاملاً نادیده گرفته شده باشد. در بسیاری از کشورهای جهان، مردها عادت دارند که برای زنان مزاحمت ایجاد کنند، از جمله این‌که تعریف‌های جنسی از زنان بکنند. برخی زنان از این حرف‌ها خوش شان می‌آید و برخی دیگر، احساس می‌کنند به آن‌ها توهین شده است. در این میان، خیلی حس بدی دارد که اصلاً دیده نشوید. نامرئی بودن مانند یک تکه کاغذ سفید است که فرد، بسته به تمایل و برداشت خود، می‌تواند هر چه می‌خواهد در آن بنویسد. آن‌چه در آن شکی نیست، این است که بر خلاف گزارش پینوکیو، بسیاری از زنان ایرانی تمام تلاش خود را می‌کنند تا دیده شوند.»

 

“ثریا سپه‌پور اولریش” کارشناس سیاست خارجی آمریکا که ساکن این کشور، اما اصالتاً ایرانی است، به دلیل آشنایی با فریب‌های رسانه‌ای و همچنین زندگی در ایران، تصمیم به نوشتن پاسخ نسبت به گزارش روزنامه گاردین در رابطه با زنان ایرانی گرفت.
سپه‌پور پس از این اشارات به عفت مردان ایرانی، از تجربه خود در تهران می‌نویسد: «من ساعت‌ها در یک کافی‌شاپ در پارک زیبای “آب و آتش” در تهران بود، در نزدیکی جایی که پینوکیو ادعا می‌کند آن‌جا راه می‌رفته است. من آن‌جا زنان جوانی را می‌دیدم که با چهره‌های آرایش کرده و “پوشش”های رنگارنگ خود، رژه می‌رفتند و مانند طاووسی که دم با شکوه خود را باز می‌کند، به دنبال جلب توجه مردها بودند. آن چه احتمالاً موجب ناراحتی این زنان می‌شد، این بود که به جز من، عمدتاً کس دیگری به آن توجهی نمی‌کرد. در میان همین زن‌ها، زنانی هم بودند که تلاش نمی‌کردند با مدل مو و لباس خود، مردها را به دنبال خود بکشند. زیبایی این‌ها در سادگی و تواضعشان بود. من حواسم به آن‌ها هم بود، که چه‌قدر راحت زندگی‌شان را می‌کنند و اعتماد به نفس دارند.
البته دروغ است که ادعا کنیم همه این زنان نادیده گرفته می‌شوند و همه مردها هم آن‌گونه که باید، رفتار می‌کنند. با تمام تلاش‌های رسانه‌ای غرب در جهت بدنام کردن ایرانیان، ممکن است سخت باشد که باور کنیم ایرانی‌ها “نرمال” هستند. مانند هر کشور دیگری در جهان، در ایران هم مردانی هستند که برای زنان مزاحمت ایجاد می‌کنند و رفتارهای زننده‌ای دارند. این‌ها بیش‌تر، نتیجه تربیت شخصی است تا یک هنجار اجتماعی. در سال‌های قبل از انقلاب، زمانی که من نوجوان بودم و به ایران سفر می‌کردم، آزار و اذیت و حرف‌های زشت نسبت به زنان بسیار رایج بود. من که یک دختر خجالتی بودم، خیلی وقت‌ها دوست داشتم زمین دهان باز کند و من را فرو ببرد تا از خیره شدن‌ها و آزارها نجات پیدا کنم. اما بعد از انقلاب، همه چیز تغییر کرده است. آن‌چه قبلاً رایج بود، این روزها واقعاً نادر است. مردان جرأت نمی‌کنند به زنان بی‌احترامی کنند، و این کار را هم نمی‌کنند.
من خیلی دوست دارم به پینوکیو پیشنهاد کنم که دفتر یادداشت و یا لپ‌تاپ خود را بردارد، به پارکی که گفتم (یا هر جای دیگری در تهران و یا جاهای دیگر ایران) برود، بنشیند و حقیقت را ثبت کند. تنها آن‌وقت است که شاید شجاعت و عدم خودخواهی‌اش در نوشتن واقعیت، بتواند او را به یک خبرنگار واقعی تبدیل کند.»

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.