سلبریتیها چه بلایی سر فرهنگ عامه میآورند؟/ انحراف از واقعیت به رویا
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، امیرحمزه نژاد – سلبریتی محور شدن فرهنگ ایرانی به تقلید از غرب مشکلات و مصائب زیادی را در بر خواهد داشت که در حوزه زنان این موضوع بیشتر رخ عیان میکند. متاسفانه با همهگیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام که رسانهای سلبریتی محور است و از افراد مشهور در حوزههای دسته پایین برای ایجاد جذابیت و جذب مخاطب بهره میگیرد، روند سلبریتی محور شدن جامعه و الگوهای آن فزونی یافته است. البته رسانههای دیگری مانند تلویزیون و روزنامهها نیز برای اینکه از غافله عقب نمانند خود را درگیر این ماجرا کردهاند. متاسفانه از دیرباز در رسانه ملی نیز در هر مناسبتی سلبریتیها به عنوان میهمان دعوت میشدند و این افراد زینت المجالس رسانهها بودهاند.
واژه سلبریتی هم از سلبریشن یا همان جشنها و جشنوارهای ها به نوعی اخذ شده است. در این رابطه افراد مشهوری که مورد توجه عامه قرار میگرفتند و جذابیتی بصری داشتند، ستاره رسانهها شدند که البته این موضوع یک کارکرد دوسویه برای طرفین داشته است. به این جهت که رسانهها برای تغذیه، جذابیت و کسب درآمد از سلبریتیها بهره میبرند و سلبریتیها برای شهرت بیشتر و متعاقب آن کسب درآمد بیشتر با رسانهها همکاری میکنند. جوانان نیزبه راحتی سلبریتیها را می شناسند و با سلبریتیها ارتباط برقرار می کنند.
فانتزیسازی جامعه و عدم شناسایی واقعیات و در قدمی دیگر واقعیتگریزی جوانان از جمله بحثهایی است که در حوزه رونق سلبریتیگری در ایران آسیبهایی را بهوجود آورده است. واقعیت این است که در حوزههای مختلف از جمله حوزه زنان مشکلات و مصائب زیادی وجود دارد اما به واسطه توجه رسانهها و جوانان و خصوصا زنان جوان به سلبریتیها و همشکلسازی با این افراد انحراف خاصی از واقعیت به موارد فانتزی دیده میشود.
خصوصا اینکه سلبریتیهای ایرانی و بویژه زنان مشهور خود دارای مشکلات عدیدهای هستند که مدگرایی، مصرف گرایی و گاه روابط لجام گسیخته، چالش ها و مفاسد اخلاقی آنها خود سبک زندگی ایجاد میکند که بیشتر به فرهنگ غربی نزدیک است و متاسفانه آسیبهای فراوانی در پس آن وجود دارد.
در کشورمان اغلب سلبریتیها مشکلات خصوصی و خانوادگی دارند که متاسفانه توسط همین افراد به جامعه تزریق می شود. در همین باب ما زنان سلبریتی مطلقه یا زنانی که ارتباط لجام گسیخته با نامحرم دارند، حیوانباز هستند و مدگرا و مصرف زده زیادی داریم . در همین رابطه یکی از سلبریتیهای زن که از همسر خود جدا شده شایعات زیادی را حول خود دارد که با یک خواننده و سپس یک بازیکن فوتبال ارتباطاتی دارد و شاید این ارتباطات به ازدواج ختم شود! بسیاری از این افراد حتی در حال سودجویی با شهرت خود بدون هیچ توجهی به تخریب فرهنگ عامه هستند. چندی پیش بود که یکی از سلبریتیهای زن که در اینستاگرام طرفداران زیادی دارد یک برند عطر را با حالتی مضحک تبلیغ کرد که البته مورد تمسخر قرار گرفت اما اینکه سلبریتیها در خدمت مصرفگرایی هستند را به خوبی نمایان کرد. الگوی زندگی این افراد بعضا الگوهای خطرناکی است. اخیرا مرگ گربه یکی از بازیگران زن وی را آنقدر اندوهگین کرد که این هنرپیشه پستی در صفحه شبکه اجتماعی خود گذاشت و ناامیدانه آرزوی مرگ خود را کرد. فردگرایی و عدم تن دادن به زندگی خانوادگی و ازدواج و روی آوردن به سگ و گربه از شاخصههای زندگی سلبریتیهاست.
البته شاید سلبریتیهای زن ادعا کنند که در امور عام المنفعه، خیرخواهانه و بشر دوستانه خدماتی انجام دادهاند. برخی از بازیگران زن ایرانی سفیر سازمان ملل در حوزه صلح، بهداشت و کودکان و … هستند اما در این حوزه خدمات آنان بیشتر یک شوآف و نمایش است که چندان نمیتواند به درد آسیبهای اجتماعی بخورد. در این حوزه پزهای سلبریتیها حتی برای اینکه بیشتر در نزد مردم محبوبیت پیدا کنند یک حالت سودمندانه نیز پیدا میکند. درحالی که آسیب واقعی را این افراد با سبکهای زندگی بهمریخته و آشفته خود که البته در بسته بندی زیبا به جامعه وارد میکنند.
تخریب فرهنگ ایرانی در این حوزه نیز بسیار قابل توجه است. تن نمایی به جای باطن گرایی، ظاهرسازی به جای محتواگرایی، مصرفگرایی به جای بهینهسازی مصرف، فخر فروشی به جای رفتار فروتنانه…. همه و همه در سلبریتیسازی این جامعه موجب آسیب میشود. کارشناسان در حوزه مصرف گرایی و هزارتوی مصیبت آن بیان میکنند که مصرف گرایی انسان را در یک گردونه حرص ورزی قرار میدهد که به تباهی انسان و حسرت مداوم او میانجامد. سلبریتیهای زن هر روز با یک لباس و با یک شکل و آرایش جدید که باید گفت حیات این افراد به همین گونه رفتارهاست، در انظار و شبکههای عمومی ظاهر میشوند و این خود الگوی حریصانه در خصوص مصرف گرایی را در جامعه نهادینه میکند. از سوی دیگر جار و جنجالهایی که این افراد ایجاد میکند باعث می شود که مسائل و مشکلات جامعه و خصوصا آسیبهایی که در حوزه زنان و خانواده وجود دارد به محاق رفته و پنهان شود. اگر نگاهی به شکاف بین نسلها و فرهنگ متضادی که وجود دارد بیندازیم، این موضوع را به طور مشهود در مییابیم که افرادی که متولد دهههای گذشته هستند برای شنیدن اخبار و وقایع ایران و جهان همواره وقت می گذارند اما امروز جوانان برای دنبال کردن زندگی سلبریتیها و اخبار آنها وقت میگذارند و علاقهای به اخبار واقعی ندارند. رشد زرد خبر و توجه جامعه جوان به این اخبار مشکلات توامانی را برای جامعه و زندگی این افراد در آینده که وارد جامعه میشوند، ایجاد میکند.
در این عرصه جوانان دیگر علاقه ای به محیطهای علمی ندارند و حتی آداب حضور در این محیط ها را هم نمیدانند و با جیغ و دست و هورا به این محیطها میروند. عدم تفکیک تفریح و کار و واقعیت و رویا در این عرصه با زندگی سلبریتیها وارد زندگی جوانان شده است. در فرهنگ عامه ایرانی زنانی که دارای علم و دانش و حکمت بودند مورد توجه قرار می گرفتند و اینک زنانی که زیبایی و تفاخر به زیبایی دارند مورد توجه قرار گرفتهاند. بهم ریختگی و آنومی که در فرهنگ ایرانی با این نوع سبک زندگی ایجاد میشود مشکلات بسیاری را ایجاد خواهد کرد که به نظر میرسد جامعه شناسان و روانشناسان باید برای آسیبشناسی و پدیدارشناسی این موارد دست به کار شده و نسبت به مشکلات حادی که در این زمینه در جامعه ایجاد میشود اطلاع رسانی لازم را انجام دهند.
دیدگاه خود را ثبت کنید