پیشگیری از مشکلات زناشویی در فضای مجازی

پیشگیری از مشکلات زناشویی در فضای مجازی

روابط جنسی مجازی و رویارویی های جنسی سایبری بیشتر به عنوان نشانه ای از مشکلاتی هستند که قبل از حضور در اینترنت در زندگی یک زوج وجود داشته اند. ارتباط ضعیف با همسر، انواع نارضایتی های جنسی، مشکلات مربوط به تربیت فرزند و مسائل مالی از مشکلات متداول زندگی زناشویی هستند و این گونه مشکلات راه اندازهای قدرتمندی برای جست وجوی روابط جنسی مجازی فراهم می کنند. رویارویی های مجازی، نمایش محرومیت های تجربه شده از سوی زوج ها مانند خیال پردازی های جنسی، روابط عاشقانه و هیجان را که ممکن است رابطه کنونی فاقد آن ها باشد، میسر می سازد. بنابراین برای همسران پرداختن به مشکلات مجازی به جای مواجه شدن با مشکلات موجود در زندگی واقعی به راه حل آسان تری تبدیل می شود. به این ترتیب همسر مجازی درک و راحتی لازم برای ابراز احساساتی را که به واسطه خشم، غم یا احساسات دیگری که در رابطه واقعی بی پرده در مورد آن ها صحبت نشده، فراهم می کند. ظاهراً ارضای جنسی به عنوان تقویت کننده رفتارهای جنسی آنلاین عمل می کند، اما براساس نظر یانگ، در این گونه موارد تقویت اصلی، توانایی دامن زدن به دنیای خیال پردازی های آنلاین است که ممکن است زمینه را برای فرار هیجانی یا روانی از فشارها و خستگی های روزمره فراهم کند؛ برای مثال زنی با زندگی زناشویی از هم گسیخته ممکن است از اتاق های گپ برای فرار از احساس پوچی و مهم بودن یا حتی مورد پسند واقع شدن از سوی دوستان مجازی اش استفاده کند. پدیده تداخل فناوری، آثار و آسیب های آن در زندگی واقعی و تعاملات افراد، موضوع جدی پژوهش های اخیر است. برای مثال «مک دنیل» در پژوهش خود بر تداخل فناوری در روابط زوجین و خانواده تمرکز کرده است. او در مورد زمان هایی که ابزارهای فناوری (مانند اینترنت، تلفن همراه، بازی های رایانه ای و…) باعث مزاحمت، وقفه یا ایجاد مشکل در رابطه و تعامل بشوند (مسائلی همچون تعارض، نارضایتی از رابطه، پرخاشگری و…)، اصطلاح مداخله گری فناوری را به کار می برد. همچنین پژوهش ها نشان می دهند که رضایت از زندگی و نشانه های افسردگی با میزان مصرف فناوری مرتبط هستند.به عبارت دیگر می توان گفت، حضور فناوری های جدید و ابزارهای نوین ارتباطی در قالب فضای مجازی در زندگی واقعی افراد، تأثیرات ملموس و آسیب های قابل توجهی به جای می گذارد. برای مثال «چلسی» در پژوهش خود نشان داد که استفاده از تلفن همراه، مرزهای بین خانه و کار را مبهم کرده و انتقال منفی محیط کار به محیط خانواده را در زنان و مردان افزایش داده است. این گسترش بیش از حد فناوری در خانه، با افزایش خلق منفی و رضایت پایین از زندگی خانوادگی مرتبط است. با این رویکرد می توان گفت فناوری های دیجیتال می توانند به شیوه های مختلف برای شروع، پیشبرد و تسهیل موارد بی وفایی و خیانت استفاده شوند، اما برای پیشگیری از آسیب های فضای مجازی و حل مشکلات موجود، در این جا نیز همانند همه مشکلات رابطه زوجین، باید در مرحله اول به «دلایل بروز» این مسأله توجه کرد و سپس به نحوه تقسیم سرزنش و نحوه برقراری مجدد اعتماد بین زوجین متمرکز شد. برای پیشگیری و مقابله با این پدیده در زوجین، یانگ و همکاران نتیجه گرفتند که متخصصان بالینی باید در روان درمانی زوجین به بهبود ارتباط و توانایی برقراری گفت و گوی صادقانه بین آن ها کمک کنند.  بنابراین در این قسمت توصیه می شود با به کار بستن تکنیک های زوج درمانی برای بهبود رابطه و رفع مشکلات فعلی زندگی زناشویی، به افراد کمک شود.

منبع: ایران دخت

 

فرزانه ترکان: انتظار داشتیم که در کابینه رئیسی حداقل یک زن و یک اهل سنت وزیر شوند!

فرزانه ترکان: انتظار داشتیم که در کابینه رئیسی حداقل یک زن و یک اهل سنت وزیر شوند!/ شنیده‌های ما حاکی است که اختلافات در میان‌شان زیاد است

پیش بینی من این است که درگیری آقای رییسی و کادر ایشان در درون اصولگرایان خواهد بود!
فرزانه ترکان: انتظار داشتیم که در کابینه رئیسی حداقل یک زن و یک اهل سنت وزیر شوند!/ شنیده‌های ما حاکی است که اختلافات در میان‌شان زیاد است
گروه سیاسی جهان نیوز: اصلاح طلبان بدشان نمی آید که همین اول کار مردم را از دولت آیت الله رئیسی ناامید کنند. حال این سیاست را از طریق ادعای اختلاف در تیم رئیسی دنیال می کنند یا اینکه مدعی می شوند چون روحانی نتوانست پس رئیسی هم به دلیلی همان مشکلات پیش روی روحانی از پس کار برنخواهد آمد. توقع زایی دروغین هم تاکتیک دیگر اصلاح طلبان است.

در همین باره «فرزانه ترکان»، چهره سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با خبرگزاری برنا گفته است: «در مورد حضور بانوان در کابینه ما به قول های آقای رییسی خوشبین بودیم ایشان از اقوام و قومیت ها و بانوان گفتند و ما تعجب کردیم که ایشان چقدر به حضور اقلیت ها در مسند های دولتی خوشبین هستند و توقع داشتیم دو وزیر از خانم ها و از اهل سنت انتخاب شود ولی فعلا با توجه به گمانه زنی ها این موضوع جدی دیده نمی شود و در حد شعار باقی مانده است».

این ادعای ترکان در حالی است که آیت الله رئیسی همواره ضمن لزوم توجه به توانایی‌های بانوان فرهیخته و یا اهتمام به حفظ حقوق اهل سنت، هیچ گاه چنین وعده‌ای را بیان نکرده بود؛ هرچند که هنوز ترکیب کابینه مشخص نشده است.

درباره «فرزانه ترکان» بیشتر بخوانید:
با تصویب FATF نرخ تورم را کنترل میکنیم

صداوسیما بیننده ندارد/ مردم به ماهواره‌ پناه می‌برند
روحانی نگذارد نمایندگان مجلس عوام فریبی کنند
لطف خداست که دولت کشور را اداره می‌کند
آیت الله هاشمی پدر معنوی انقلاب است!

ترکان همچنین مدعی اختلاف در بین تیم رئیسی و اصولگرایان شده و گفته است: «پیش بینی من این است که درگیری آقای رییسی و کادر ایشان در درون اصولگرایان خواهد بود. شنیده های ما حاکی است که اختلافات در میان خودشان زیاد است و اگر این مشکل حل شود ما هم نظاره گر این خواهیم بود که آیا یک دست بودن قوا می تواند مشکل را حل کند؛ تاریخ می نویسد و ما هم تماشاگر آن هستیم».

چندی پیش هم حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران با اظهاراتی که بوی اختلاف افکنی در بین نیروهای جبهه انقلاب می داد گفته بود: «بین قالیباف و رئیسی شکاف زیادی وجود دارد!» و «رئیسی اگر بخواهد کشور را ملایم اداره کند تندروهایی مثل جلیلی قبول نمی‌کنند»

خیلی سنگین است که یک زن احساس کند هیچ پشتیبان اقتصادی ندارد!

مرضیه هاشمی خبرنگار و مستندساز آمریکایی مقیم ایران در گفت و گو با رجانیوز:

خیلی سنگین است که یک زن احساس کند هیچ پشتیبان اقتصادی ندارد و باید هر کاری انجام دهد تا درآمدی کسب کند/ مادر بودن، حفظ خانواده و به تبع آن حفظ جامعه، قلۀ کمال یک بانو است/ اصلی ترین رسالتی که در زندگی برای خود در نظر گرفته‌ام طرفدار حق و مستضعفین بودن است

خانم هاشمی بیان کرد: بزرگ‌ترین سرمایۀ بانوان ایرانی، داشتن خانواده است. حفظ گرمای محیط خانواده بسیار مهم است. یکی از عمده مزایای زندگی در در ایران آن است که همچنان خانواده اصل است.
گروه زنان و خانواده-رجانیوز: امروزه در کشورهای مختلف تلاش می‌کنند نشان دهند که تمرکز خانم‌ها بر کار خارج از منزل به جای حفظ خانواده، مسیر اصلی پیشرفت آنان است. در همین خصوص رجانیوز با سرکار خانم مرضیه هاشمی خبرنگار و مستندساز شبکۀ پرس‌تی‌وی گفت و گو کرده‌ است. خانم هاشمی در این خصوص معتقد است مسئولیت اقتصادی در نگاه اسلامی بر دوش مرد است و خانم‌ها هیچ‌گاه نباید مجبور باشند که سرکار بروند. این نوعی ظلم به زن است که نه از سوی همسر خود حمایت مالی شود، و نه جامعه تفاوت زنان و مردان را درک کند.
متن زیر گفت و گوی کامل رجانیوز با سرکار خانم هاشمی می‌باشد:
خانم هاشمی عزیز از نگاه شما به عنوان یک بانوی آمریکایی مقیم ایران، بزرگ‌ترین سرمایۀ بانوان ایرانی چیست؟
به نظر من بزرگ‌ترین سرمایۀ زنان ایرانی، داشتن خانواده است. حفظ گرمای محیط خانواده بسیار مهم است. امروزه در کشورهای مختلف تلاش می‌کنند نشان دهند که تمرکز خانم‌ها بر کار خارج از منزل به جای حفظ خانواده، مسیر اصلی پیشرفت آنان است. خیلی سال پیش در کشور خودم آمریکا، اکثر خانم‌ها در خانه بودند و سلامت خانواده‌ها و جامعه بیشتر از امروز بود که غالباً بانوان بیرون خانه کار می‌کنند. البته خانم‌ها می‌توانند فعالیت‌های فرهنگی هم انجام دهند که به نظر من این هم نباید مهم‌تر از تربیت فرزند تلقی شود.
من سال‌های بسیاری را خارج از منزل کار کرده‌ام و مادر سه فرزند نیز هستم و جمع بین این فعالیت‌ها کاری بسیار سخت است. هیچ کاری برای من به اندازۀ مادر بودن ارزشمند نیست. زمانی که همسرم در قید حیات بودند، من خارج از منزل یا کار نمی‌کردم و یا نیمه‌وقت کار می‌کردم. از دیدگاه خودم من آن زمان مادر بهتری بودم. اما بعد از فوت ایشان، من باید تمام وقت کار می‌کردم. خانم‌های ایرانی سرمایه‌ای دارند که برای بسیاری از خانم‌ها در کشورهای غربی خوشایند و مطلوب است و آن سرمایه، داشتن همسری است که بتوانند به او تکیه کنند و نگران مسائل اقتصادی نباشند.
امیدوارم بانوان ما بدانند مهم‌ترین سرمایه‌ای که دارند، خانواده، ایمان به خداوند و اهداف خدایی است و ان شاءالله قدر این سرمایه را بدانند.
شما در سال‌های زندگی در ایران، ارتباط و مراودۀ زیادی با خانم‌های ایرانی داشتید. تصور آنان نسبت به جامعۀ آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من یک زن ایرانی نیستم؛ اما با زنان ایرانی مراوده و ارتباط دارم و می‌دانم که برخی خانم‌ها فکر می‌کنند زنان آمریکایی وضعیت ایده‌آلی در کشورشان دارند و همسرانشان دائماً به آنان کمک می‌کنند و خانم‌ها را درک می‌کنند! این تصور برای من خیلی جالب و حتی گاهی خنده‌دار است! من اگر درمورد تجربۀ خودم بخواهم بگویم، این است که اتفاقاً برعکس است! البته ذکر کنم که خوب و بد در همه جا هست. اما من می‌بینم اکثر مردان ایرانی در بچه‌داری به زنان خود کمک می‌کنند که مردان آمریکایی غالباً تا این میزان همراهی نمی‌کنند. در فیلم‌های آمریکایی طوری وانمود می‌شود که آقایان درک بالایی دارند و در همۀ امور به همسر خود کمک می‌کنند! من نمی‌گویم چنین مردانی در آمریکا وجود ندارند؛ اما اصلاً عمومیت ندارد. اتفاقاً در آمریکا وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج می‌کنند، مرد می‌گوید خانم هم دقیقاً مثل یک آقا باید کار کند. اصلاً مفهوم ندارد که زن می‌تواند در خانه باشد. حتی زمانی که خانم باردار است و زایمان می‌کند، باز هم این قاعده وجود دارد. برخی خانم‌ها بعد از زایمان فقط سه ماه مرخصی دارند و بعد از آن باید نوزاد سه ماهۀ خود را به مدت هشت تا ده ساعت در مهدکودک بگذارند و بعد از آن هم با خستگیِ ناشی از کار، به دنبال فرزند خود بروند و به خانه برگردند. یک زن چقدر می‌تواند هم به فرزندان خود برسد و هم تمام وقت کار کند؟! واقعاً ظلمی بالاتر از این سراغ ندارم که یک زن از تربیت فرزند خود محروم شود.
می‌توان گفت یکی از بزرگ‌ترین مزایای زندگی در در ایران آن است که همچنان خانواده اصل است و به عنوان مثال اگر مسأله‌ای برای اقتصاد یک خانواده ایجاد شود، غالباً افرادی از فامیل هستند که به کمک این خانواده بیایند. اما معمولاً شرایط در خارج از ایران این‌گونه نیست و خانواده باید به تنهایی از پس مشکلات خود بربیاید و این خیلی سخت است. ما نباید فکر کنیم تصور ما از وضعیت آمریکا که غالباً ناشی از دیدن فیلم‌های هالیوودی است، عین واقعیت است.
فکر می‌کنید اصلی‌ترین حق بانوان که عموماً در جوامع امروزی پایمال می‌شود چیست؟ 
مسئولیت اقتصادی در نگاه اسلامی بر دوش مرد است. به نظر من خانم‌ها هیچ‌گاه نباید مجبور باشند که سرکار بروند. خیلی برای من سنگین است که یک زن احساس کند هیچ پشتیبان اقتصادی ندارد و باید هر کاری انجام دهد تا درآمدی کسب کند.
می‌توانم بگویم من دلم برای زنان آمریکایی می‌سوزد! به آنان از بچگی گفته شده که زن و مرد برابرند. من دو سال پیش برای دیدن خانواده‌ام به آمریکا سفر کردم. آن زمان تعطیلات کریسمس بود. در فرودگاه دیدم خانمی ۶۰،۶۵ ساله باید چمدان مسافران را بلند می‌کرد و در ماشین قرار می‌داد و آنان را به مقصد می‌رساند. من با خودم فکر می‌کردم این خانمی که سنی از او گذشته است، در شب عید کریسمس که بزرگ‌ترین عید آنان است، پیش خانوادۀ خود نیست و بسیار سنگین کار می‌کند. هیچ کس حتی مردان جوان آمریکایی هم دلشان برای او نمی‌سوخت و کمکی در جابجایی وسایل به او نمی‌کردند؛ چراکه عقیده دارند آن خانم دارد دستمزد دریافت می‌کند و باید خودش کارش را انجام دهد. تفاوت خاصی در انجام کار سنگین بین زن و مرد در آمریکا ندیده‌ام. این یک نوع ظلم به زن است. حدود چهل درصد زنان آمریکا باید کار کنند و هیچ کسی را ندارند که از آنان پشتیبانی مالی کند. شصت درصد زنان آمریکایی نیز باید به صورت نیمه‌وقت کار کنند. این آمار مربوط به دوران قبل از کرونا است و اکنون وضعیت بدتر هم هست. این نوعی ظلم به زن است که نه از سوی همسر خود حمایت مالی ‌شود، و نه جامعه تفاوت زنان و مردان را درک کند.
به نظر شما چرا گاهی مشاهده می‌کنیم مسائلی در حوزۀ زنان و خانواده به‌عنوان مسألۀ اصلی معرفی می‌شوند که چه بسا اولویت هم ندارند؟
در پاسخ به این سؤال می‌توانم بگویم روش رسانه‌های غربی آن است که توجه مردم را به مسائل فرعی و نه اصلی جلب کنند. جریان‌سازی رسانه‌ها می‌تواند افکار عمومی را هم به دنبال خود بکشاند. این‌ها یک بازی رسانه‌ای است که خودشان ابتدا جریانی را ایجاد ‌کنند و خودشان هم جهت‌دهی‌کنند. مشکل این‌جاست که خیلی از ما انتظار داریم رسانه‌ها مثل برخی سازمان‌های خیریه، فقط برای رضای خدا و با رویکردی منصفانه اخبار را به سمع و نظر افکار عمومی برسانند! اما واقعیت آن است که هر رسانه‌ای منابع مالی خاص خود را دارد و به همین خاطر هم نوع خبر و هم نوع پوشش خبری آن، به منافع منابع مالی همان رسانه کمک می‌کند. به عنوان مثال برای بعضی رسانه‌ها مهم است که به تقویت خانوادۀ ایرانی که هستۀ اصلی مرکز مقاومت است، کمک شود. این رسانه‌ها اولویت کار خود را بر اساس نیاز افراد خانواده تنظیم می‌کنند. بعضی رسانه‌ها نیز از منابعی تغذیه می‌کنند که به دنبال نابودی خانواده‌های ایرانی و به تبع آن نابودی هستۀ اصلی مرکز مقاومتند. این رسانه‌ها هم تلاش می‌کنند تا با ترویج خواسته‌های نامشروع و فردگرایی، بین اعضای خانواده جدایی اندازند و با نابودی بنیان خانواده‌ها، مقاومت آن کشور را در برابر دشمنان در هم بشکنند.
اگر مردم اطلاعات صحیح و کامل نداشته باشند، به راحتی ادعای رسانه‌های غربی را باور می‌کنند. رسانه‌های داخلی نیز باید مؤثرتر عمل کنند تا بتوانند افکار عمومی را به درستی هدایت کنند. البته این نکته را بگویم که غربی‌ها سال‌های بسیاری است که از شیوۀ پروپاگاندا استفاده می‌کنند و تجربۀ زیادی دارند. برخی از جوان‌های ایرانی در رسانه‌های ما بسیار خوب عمل می‌کنند و طبیعتاً مدتی زمان نیاز است تا تجربۀ کافی را کسب کنند.
امروزه می‌بینیم برخی بانوان تمایل دارند به اشتغال تمام‌وقت بیرون از منزل بپردازند. آیا به نظر شما فعالیت‌های خانوادگی و اشتغال بانوان با یکدیگر قابل جمع است؟
در حال حاضر به خاطر شرایط اقتصادی جامعه، خانم‌هایی هستند که در منزل کار می‌کنند و تولیدات و صنایع دستی خود را به فروش می‌رسانند و از این راه به امرار معاش خانواده کمک می‌کنند یا برخی خانم‌ها ناچارند بیرون از منزل شاغل باشند. اما ما نباید فراموش کنیم که بار اقتصادی نباید بر دوش یک زن باشد.
گروه دیگری از بانوان هم هستند که نه از روی ناچاری، بلکه به‌خاطر سرگرمی و علاقۀ شخصی به اشتغال تمام‌وقت بیرون از منزل می‌پردازند. در این صورت ما باید قبول کنیم که در طول روز زمان محدودی داریم و نمی‌توانیم چند کار را به طور همزمان و به نحو احسن انجام دهیم. رسیدگی به خود، رسیدگی به همسر و فرزندان، اشتغال بیرون از منزل و … با هم جمع نمی‌شوند و در نهایت بخشی از کار آسیب می‌بیند که متأسفانه آن بخش معمولاً مربوط به امور خانه و خانواده است؛ چرا که در محیط‌های کاری اجازۀ کم‌کاری به افراد داده نمی‌شود. وقتی فرد سرکار می‌رود، مسئولیت‌ها و درگیری‌هایی در محیط کار دارد. رفت‌وآمد و شلوغی شهرها نیز به خستگی افراد شاغل دامن می‌زند. این فرد وقتی به خانه برمی‌گردد، فقط می‌خواهد استراحت کند و غالباً حوصله و زمان کافی برای معاشرت با خانواده و فرزندان خود را ندارد و واقعاً حیف است تربیت یک انسان به خاطر کسب درآمد بیشتر از دست برود.
البته بگویم من کاملاً درک می‌کنم که یک خانم، به خصوص خانمی که تحصیلکرده است، می‌خواهد فعالیتی انجام دهد و مؤثر باشد. مسلماً خانمی که در راستای رشد خود تلاش بیشتری کرده، در تربیت فرزند نیز موفق بیشتری به دست می‌آورد. اما این مهم است که شغل‌هایی که خانم‌ها به انجام آن می‌پردازند، در شأن آنان و در محیطی امن باشد. متأسفانه با وجود این همه بانوانی که علاقمند به کارند، هنوز بانوان ما در پیدا کردن متخصص زن در مسائل پزشکی و سایر مسائلی که مورد نیاز آن‌هاست، به مشکل برمی‌خورند و این ناراحت‌کننده است که در یک جامعۀ اسلامی، زن برای پاسخ به برخی نیازها از خیاط گرفته تا مربی تا پزشک، مجبور باشد به مرد نامحرم مراجعه کند. در حالیکه الحمدلله تعداد خانم‌های تحصیل‌کرده زیاد است و اگر هدایت درست دانشجویان به سمت رفع نیازهای جامعه در راستای استعدادشان انجام شود، بقیۀ افراد جامعه نیز می‌توانند از سلامت و آرامش بیشتری برخوردار باشند. اما در غیر این صورت، واقعاً چرا باید خانواده و امنیت خانه را رها کرد و صرفاً برای کسب درآمد بیشتر به اشتغال تمام وقت بیرون از منزل پرداخت؟
شما چگونه توانستید هم به تربیت سه فرزند بپردازید و هم خارج از منزل فعالیت کنید؟
همسر من بسیار با من همراه بودند و همکاری می‌کردند که به صورت نیمه‌وقت خارج از منزل فعالیت کنم. به نظرم کار نیمه‌وقت در آن زمان آسیبی به فرزندان من نمی‌زد و آنان نزد پدرشان بودند نه افرادی غریبه. الان خانم‌های بسیاری هستند که می‌توانند از همکاری همسر یا مادر یا نزدیکان خود برای نگهداری فرزندشان به صورت نیمه‌وقت بهره‌مند باشند.
اما بعد از فوت همسرم، من باید دو یا سه جا کار می‌کردم تا بتوانم مخارج فرزندانم را تأمین کنم. اگر خانمی همسرش فوت می‌کند، بهتر است نزدیکانش بتوانند در امرار معاش خانواده به او کمک کنند. من فکر می‌کنم دولت‌‎‌ها وظیفه دارند و می‌توانند امکانی را فراهم کنند که یک خانم بیوه که مادر هم هست، مورد حمایت قرار گیرد تا لازم نباشد فرزندان خود را رها کند و به محل کار برود. در این شرایط بچه‌ها آسیب زیادی می‌بینند؛ چون پدر خود را از دست داده‌اند و مادرشان نیز ناچار است سرکار برود و نزد فرزندانش نباشد.
مهم‌ترین اصولی که برای تربیت فرزندانتان به کار برده‌اید چه بود؟
ما تلاش کردیم فرزندانمان را طبق اصول اسلامی پرورش دهیم. من نمی‌خواستم فرهنگ آمریکایی یا صرفاً فرهنگ ایرانی را به بچه‌ها منتقل کنم و به دنبال تربیت فرزندان در چارچوب فرهنگ اسلامی بودم. به این ترتیب اختلاف فرهنگی بین من و همسرم که یک مرد مسلمان ایرانی بود، کمتر شد. البته کار ساده‌ای نبود. زمانی که در آمریکا زندگی می‌کردیم، آمریکایی‌ها عید کریسمس را بسیار باشکوه برگزار می‌کردند. از طرف دیگر من هم سعی می‌کردم اعیاد اسلامی مثل عید قربان، عید غدیر و … را مفصل برگزار کنم؛ به عنوان مثال بچه‌ها را گردش می‌بردیم، هدیه برای آنان می‌گرفتیم و … . من فکر می‌کنم این اقدامات مؤثر بود و بچه‌ها احساس کمبود نمی‌کردند که چرا ما عید کریسمس نداریم و اتفاقاً خیلی افتخار می‌کردند که مسلمانیم و اعیاد خود را داریم.
از طرف دیگر مخصوصاً بعد از آن‌که مادر شدم، ارتباطم با خانواده‌ام را کمتر کردم؛ چون برایم خیلی مهم بود که فرزندانم هویتی اسلامی داشته باشند. خانوادۀ من هم مسیحی بودند و می‌خواستم تا زمانی که هویت فرزندانم هنوز شکل نگرفته‌ است، رفت‌وآمد مستمر با خانواده نداشته باشم. به همین خاطر در ایالت دیگری ساکن شدم و سالی دو یا سه بار به ملاقات آنان می‌رفتم.
 تربیت سه فرزند چه تأثیری بر نگرش شما به زندگی داشت؟
هر فردی بعد از این‌که صاحب فرزندی می‌شود، نسبت به زمانی که فرزندی ندارد، تغییرات زیادی می‌کند. من هم در خانواده‌ام بسیار عزیز بودم و بعد ازدواج کردم و زمانی که بچه‌دار شدیم، تمرکزمان دیگر روی بچه‌ها بود. سختی‌هایی در مسیر تربیت فرزند وجود داشت و آن موقع بود که یاد گرفتیم زندگی سیاه و سفید مطلق نیست و باید آموخت که اتفاقات گوناگون را چگونه مدیریت کرد. من فکر می‌کنم بزرگ کردن بچه تجربه‌ای متفاوت و لازم برای رشد افراد و به تبع آن رشد جامعه است.
در زمانی که روز به روز جمعیت ایران به سمت پیری پیش می‌رود، مهم‌ترین مانع فرزندآوری را چه می‌دانید؟
در مسألۀ فرزندآوری، شاید توکل بسیاری از ما به خداوند کمرنگ شده است و یادمان رفته که خداوند قول داده که رزق و روزی فرزند را می‌رساند. عده‌ای از مردم به دلیل شرایط اقتصادی از فرزندآوری ممانعت می‌کنند. عدۀ دیگری هم هستند که نه به خاطر بحث اقتصادی، بلکه به زعم خودشان به خاطر رسیدن به اوج شکوفایی خود، که من ‌نمی‌دانم دقیقاً منظورشان از اوج شکوفایی چیست، فرزندی به دنیا نمی‌آورند. باید ببینیم اسلام اوج شکوفایی برای یک خانواده را چگونه تعریف کرده است. به عقیدۀ من مادر بودن، حفظ خانواده و به تبع آن حفظ جامعه، قلۀ کمال یک بانو است. من نمی‌دانم چرا از این زاویه به موضوع نگاه نمی‌کنیم که مادران و زنانی داشتیم که فرزندانی شایسته تربیت کردند و آن فرزندان دست به اقدامات بسیار بزرگی زدند؛ مثل مادر امام خمینی (ره)، مادر رهبر ما و بسیاری از مادران دیگر. چه قله‌ای بالاتر از این؟! به نظر من کمی خودخواهی است که به خاطر خودمان فرزند نیاوریم و اتفاقاً اشتباه هم هست و اگر ما واقعاً بخواهیم به خودمان فکر کنیم، چه بسا باید نقش مادری را تجربه کنیم. البته اشتباهاتی هم در سال‌های گذشته اتفاق افتاد و دیدیم که داشتن فرزندان کمتر را تبلیغ می‌کردند و من فکر می‌کنم حتی این اشتباه نیز در ارتباط با برخی سازمان‌های بین‌المللی رخ داد که روی جمعیت کشورهای مختلف تمرکز می‌کنند و قطعاً نفع آنان در جمعیت کمتر ایران است. دقیقاً نمی‌دانم در آینده که جامعه به سمت پیری پیش رود، چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ ایران در منطقه‌ای حساس قرار دارد و اطراف ما کشورهایی هستند که با آمریکا هم‌دست هستند. می‌دانید که مهم‌ترین سرمایۀ یک ملت، سرمایۀ انسانی آن ملت است و وقتی فرزندآوری کم شود و تمرکز از تربیت فرزند برداشته شود، این سرمایه از دست خواهد رفت. من به شخصه فعالیت‌های بسیاری در زندگی انجام دادم که هیچ یک به اندازۀ بزرگ کردن فرزندانم برایم لذت‌بخش نبود. ان‌شاءالله که جوانان ما بتوانند نگاه دقیق‌تری نسبت به این موضوع داشته باشند.
با وجود تمام نقاط مثبت و منفی زندگی در ایران، می‌خواهید همین‌جا زندگی کنید؟
از آن زمان که دین اسلام را پذیرفتم و به جبهۀ مقاومت و انقلاب اسلامی علاقمند شدم، ایران را با همۀ نقاط مثبت و منفی آن دوست داشتم و دارم و نمی‌خواهم جای دیگری باشم. چرا که فکر می‌کنم وظیفه‌ای در جبهۀ مقاومت دارم و ایران را مرکز این جبهه می‌دانم. مردم ایران با تمام سختی‌هایی که در زندگی دارند و گلایه‌هایی که می‌کنند، مردم بسیار محکم و مقاومی هستند و من حقیقتاً ملتی را ندیدم که این‌گونه باشد. اگر این شرایط اقتصادی در آمریکا ایجاد می‌شد، مردم آمریکا به یکدیگر هم رحم نمی‌کردند و هیچ‌گونه نظمی برقرار نمی‌ماند.
رسالت اصلی که در زندگی برای خود تعریف کرده‌اید چیست؟
اصلی ترین رسالتی که در زندگی برای خود در نظر گرفته‌ام، البته به جز رسالت مادری و حفظ خانواده، طرفدار حق و مستضعفین بودن است و تلاش می‌کنم با پوشش خبر از مظلومین مخصوصاً مظلومین مسلمان، از آنان تا جایی که می‌توانم دفاع کنم. اکنون هم که در رسانه فعالیت می‌کنم و باید بیشتر در این راستا تلاش کنم. به یاد دارم زمانی که جنگ آمریکا و عراق آغاز شد، من در آمریکا زندگی می‌کردم و آن زمان به دنبال شبکه‌ای از جمله شبکه‌های ایرانی بودم که تحلیلی از این جنگ ارائه دهند و چنین شبکه‌ای وجود نداشت. به همین خاطر زمانی که شبکۀ پرس‌تی‌وی تأسیس شد، بسیار خوشحال بودم و وظیفه‌ای برای خود قائل بودم که به سهم خودم، در انتشار حقیقت نقشی ایفا کنم. البته ما باید تلاش کنیم کیفیت این شبکه را ارتقاء دهیم و تحلیل درستی از شرایط جوامع غربی و به خصوص آمریکایی ارائه دهیم.
از نگاه شما مهم‌ترین نقشی که بانوان ایرانی می‌توانند در استقرار تمدن نوین اسلامی ایفا کنند چیست؟
بانوان ایرانی به عنوان حافظان خانواده و با تربیت صحیح فرزندان خود می‌توانند نقش مهمی در تمدن اسلامی-ایرانی ایفا کنند. ما خانم‌ها می‌توانیم در زمینه‌های گوناگون اطلاعات صحیح و جامعی کسب کنیم تا هم خودمان را حفظ کنیم و هم این اطلاعات را به فرزندان خود منتقل کنیم و در تربیت درست آنان تأثیرگذار باشیم. همچنین در کارهای فرهنگی نیز می‌توانیم مشارکت کنیم؛ اما به عقیدۀ من اصل بر همان تربیت فرزندان است. جمع خانواده‌های سالم در کنار یکدیگر می‌تواند یک جامعۀ سالم ایجاد ‌کند.

علت برخورد زننده با داوطلب باردار کنکور چه بود؟

ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده است که یکی از داوطلبان کنکور در روایت رفتار زننده و عجیب مدیر حوزه مربوطه می‌گوید: جلوی اون‌همه آدم هنوز در رو نبسته بودن و همه نشسته بودن، جلوی اون‌همه پرسنل گفت “مانتوت را بازکن” … می‌گفت “جزو قوانین است”!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس – ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده است که یکی از داوطلبان کنکور در روایت رفتار زننده و عجیب مدیر حوزه مربوطه می‌گوید: جلوی اون‌همه آدم هنوز در رو نبسته بودن و همه نشسته بودن، جلوی اون‌همه پرسنل گفت “مانتوت را بازکن” … می‌گفت “جزو قوانین است”!
از روز پنجشنبه ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۰ ویدیویی در فضای مجازی دست به دست می‌شود که یکی از داوطلبان کنکور سراسری ۱۴۰۰ با گریه، روایت رفتار نادرستی را که در یکی از حوزه‌های برگزاری کنکور سراسری با وی انجام شده است بازگو می‌کند.
در ویدئوی مذکور، این داوطلب می‌گوید:
«من امروز کنکور داشتم در مدرسه بوعلی سینا، در دستم آنژیوکت است به‌خاطر اینکه سه‌ماهه باردارم و نسخه پزشکی دارم؛ همه موارد را نشان دادم که سرم‌ها باید زده شود، حتی نامه بستری بیمارستان را هم نشون دادم، مدیر مدرسه گفت “این (داشتن آنژیوکت) تقلبه، باید باز کنی”!!
من را به‌خاطر آنژیوکتم از جلسه بیرون آوردند و گفتند که “باید بگردیمت”! مسئول بهداشت آنجا آمد و نسخه من را تأیید کرد و گفت “باید سرم بزند به‌خاطر همین است که آنژیوکت به دستش وصله”؛ مدیر مدرسه برخورد خیلی بدی کرد.
پلیس آمد و شکایتم را نوشتم، با این حال با اینکه تمام اطرافیان گفتند “این گناه داره، بچه‌اش گناه داره”، اما باز هم این خانم رفتار بدی کرد؛ داخل گوشم را گشت، گفتم اشکال ندارد، داخل کفشم را گشت، گفتم اشکالی ندارد، جیب‌هام را گشت، گفتم اشکالی ندارد! جلوی اون‌همه آدم هنوز در رو نبسته بودن و همه نشسته بودن، جلوی اون‌همه پرسنل، گفت “مانتوت را بازکن”، مانتوم رو باز کردم. بلوزم رو زد بالا که مثلاً من را تفتیش کند و می‌گفت “جزو قوانین است”! گفتم “کدام قانونی اجازه می‌دهد که زن حامله را این‌جوری تنش را بلرزونی؟!”!
بعد جلسه بهش گفتم “خانم، انصاف نبود این‌جوری با یک زن حامله رفتار کنی”! شروع کرد فریاد زدن و بعد گفت “صورت‌جلسه بنویسید” که من در آنجا اغتشاش کردم، شلوغ کردم! بعد من را از مدرسه انداخت بیرون و گفت “تو غلط کردی با این حالت اومدی کنکور دادی(!!) برای چی اومدی کنکور دادی؟”! گفتم “خانم! من فوق‌لیسانسم، وقتی اومدم اینجا این کنکور رو دادم حتماً یه رشته خاصی را می‌خواستم که اومدم شرکت کردم”، پلیس هم آمد، من که می‌دانم به جایی نمی‌رسد اما رفتم حراست آموزش و پرورش، آقای رمضانی بودند خدا خیرشون بدهد، یک ساعت کامل برای من وقت گذاشتند، همه را نوشتند، گفتند “ما دوربین‌ها را چک و پیگیری و حتماً برخورد می‌کنیم”».
اما مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به پیگیری خبرنگار تسنیم، پاسخگویی درباره این واقعه را مربوط به حراست وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد.
بر اساس محتوای ویدئوی منتشرشده و ذکر نام مسئول حراست منطقه، مشخص شد این مورد در شهر تهران و در مدرسه دخترانه بوعلی سینا منطقه ۱ (فرمانیه) روی داده است؛ در تماس با رئیس منطقه یک، او تنها به ذکر این جمله که “این مسئله در دست بررسی است و ماجرا مربوط به حراست است” اکتفا کرد!
از وزارت آموزش و پرورش انتظار می‌رود در اسرع وقت پاسخ دقیقی به افکار عمومی ارائه کند و با خاطیان احتمالی، اشد برخورد قانونی صورت گیرد.
تسنیم

داستان تلخ کولبری؛

چرا قوانین و اقدامات برای ساماندهی کولبران کارآمد نیست؟

قوانین و طرح‌هایی که هر بار برای کمک به معیشت مرزنشینان در نظر گرفته شده به علت جامع و کامل نبودن و همچنین درست اجرا نشدن، عموما طرح‌های ناموفقی بوده‌ که نتوانسته کولبران را تشویق کند در ساز و کار قانونی به فعالیت بپردازند.

گروه اجتماعی – رجانیوز: زخم کهنه کولبری، انگار خیال التیام ندارد و هر روز نیشتری  هم بر این زخم ناسور می خورد.تراژدی تلخ مرگ فرهاد و آزاد،  دو برادر اهل مریوان دوباره بحث ها درباره این مشکل قدیمی  در مناطق مرزنشین را به میان کشیده است . این حادثه باعث شد بار دیگر در رسانه‌ها، صفحات مجازی و میان مردم بحث کولبری به بحثی داغ تبدیل شود. پدیده‌ای که چند سالی است درباره سامان دهی و قانونی شدنش بحث‌های زیادی شده اما به نظر هنوز اشکالات بسیاری در این میان وجود دارد.مشکل  سامان دهی چیست و چه راه هایی برای حل این معضل وجود دارد؟

کولبری چگونه انجام می شود؟
به گزارش رجانیوز به نقل از خراسان، کولبران، کالاها را روی کول خود می‌گذارند و وارد کشور می‌کنند. آن‌ها به‌صورت کیلویی کالاها را جابه‌جا می‌کنند. جابه جایی هر کیلو بار برای کولبران می‌تواند بین ۱۳ تا ۱۷ هزار تومان درآمد   داشته باشد. آن‌ها معمولاً هر بار ۳۰  تا ۵۰ کیلو بار را در   مسافت تقریبی ۱۵ کیلومتر جابه جا می‌کنند که بسته به شرایط آب و هوایی می‌تواند بین ۴ تا ۶ ساعت زمان ببرد.  البته ۳۰ تا ۴۰ درصد این درآمد هم باید صرف هزینه رفت و آمد و کرایه‌ شود. این‌ها بدون در نظر گرفتن خطراتی است که می‌تواند یک کولبر را برای همیشه از کار بیندازد.بماند که خیلی ها معتقدند کولبران در بسیاری از موارد با رقم هایی  بسیار کمتر از این ها حاضر به تن دادن به خطرات  این شغل جان فرسا می شوند.فرهاد و آزاد هم به گفته اطرافیان‌شان این اولین و آخرین سفر کولبری‌شان بود.
وضع قوانین برای سامان دهی کولبران
از زمستان سال ۹۶ دولت مجموعه اقداماتی را برای سامان‌دهی کولبری آغاز کرد که البته با  اعتراض افراد بسیاری به ویژه کسبه منطقه مواجه شد. در نهایت سال ۹۷ مصوبه ای در هیئت وزیران برای سامان دهی کولبران تصویب و بر اساس آن مقرر شد کولبرانی که سه سال اقامت در روستاهای حد فاصل ۲۰ کیلومتری نقطه صفر مرزی در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه را دارند (این فاصله برای سیستان و بلوچستان ۵۰ کیلومتر در نظر گرفته شده است ) برای واردات فهرست اقلام کالاهای مشخص شده از تخفیف سود بازرگانی  ماهانه به مبلغ معادل ۷۰۰ هزار تومان و برای هر خانوار مرزنشین مشمول این تصویب نامه حداکثر تا سقف معادل دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بهره‌مند شوند. این کولبران باید بر اساس فهرستی که اعلام می شود مبادرت به واردات کالا از معابر رسمی کنند.بر اساس قوانینی که برای سامان دهی کار کولبران تصویب شد، هم اینک واردات ۱۳۳۹ قلم کالا از سوی مرزنشینان ممنوع است. این کالاها، از آن دسته کالاهایی است که تولید داخلی دارد. البته هم اکنون، ۸۴ قلم کالا جزو کالاهای مجاز محسوب می‌شوند. در بین اقلام مجاز مواد غذایی، لوازم اداری، لوازم آشپزخانه، لوازم صوتی و تصویری، تجهیزات رایانه ای، ماشین‌آلات کشاورزی و دامداری، انواع ابزارآلات، موتورسیکلت برقی، تایر و لوازم مربوط به خودرو وجود دارد.
چرا قوانین ناکارآمدند؟
قوانین و طرح‌هایی که هر بار برای کمک به معیشت مرزنشینان در نظر گرفته شده به علت جامع و کامل نبودن و همچنین درست اجرا نشدن، عموما طرح‌های ناموفقی بوده‌ که نتوانسته کولبران را تشویق کند در ساز و کار قانونی به فعالیت بپردازند. به عنوان مثال مبلغ ریالی که برای هر خانوار در نظر گرفته می‌شود، آن قدر کم است که خانوار اشتیاقی برای فعالیت ندارد یا در طرح دیگری این موضوع را منوط به صادرات کرده‌اند و افراد باید صادرکننده‌ای را در این میان دخیل کنند. این روزها هم بحث تعهدات ارزی، کار را مشکل‌تر کرده است. همچنین درخصوص نوع کالاهایی که در مرز عرضه می‌شوند و در داخل کشور مورد نیاز هستند، باید بررسی جامع‌تری شود تا محدودیت موجود باعث نشود بعضی کولبران به بیراهه بروند و کالاهای غیرقانونی وارد کنند. از طرفی با توجه به این که نیروهای مرزبانی موظف هستند از عبور و مرور غیرقانونی گروهک‌های تروریستی جلوگیری کنند، ممکن است در این بین حوادث ناگواری برای کولبران اتفاق بیفتد.

 

در این میان شلیک مرزبانان و نیروهای انتظامی به کولبران تنها خطری نیست که با آن مواجه اند، انفجار مین در مسیرها، پرت شدن از کوه، ریزش بهمن و یخ‌بندان از جمله حوادث طبیعی است که مدام کولبران را تهدید می‌کند. در این خصوص تمرکز بیش از واقع بر مقوله نقش کولبری در قاچاق کالا، تصور دقیقی نیست و عملا به نوعی باعث به حاشیه رفتن مبارزه با قاچاق کلان کالا می شود  همان طورکه رهبر معظم انقلاب اردیبهشت ۹۵ در باره مبارزه با باندهای اصلی بزرگ قاچاق کالا تاکید کرده اند، «کولبران» نباید هدف باشند: «مراد من از قاچاق، فلان کولبر ضعیف نیست که می رود یک چیزی را برمی دارد روی کول خودش می‌آورد؛ با او مبارزه هم نشود اشکالی ندارد.»
اختلالی به نام تعاونی‌های مرزنشین
یکی از طرح‌هایی که دولت تصمیم گرفت برای سامان دهی کولبران اجرا کند، صدور کارت‌های الکترونیکی از طریق وزارت صمت و فرمانداری‌ها بود که بر این اساس، خانواده‌ها مشمول معافیت‌هایی می‌شوند.به گفته  کیوان کاشفی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی کرمانشاه  به  ایرنا ،  مبلغی که برای خانوارها در نظر گرفته شده، باعث می‌شود خود آن‌ها نتوانند رأساً کار واردات را انجام دهند. برای همین، تصمیم به تجمیع این مبالغ گرفته شد و تعاونی‌های مرزنشینان برای این منظور ایجاد شدند. اما همین تعاونی‌ها به دلیل  آشنا نبودن  با فن بازار  دست به دامن تجار می‌شوند و در نهایت، سود کسب شده به‌گونه‌ای بین تعاونی و تاجر تقسیم می‌شود، در نتیجه مبلغ زیادی به خانوارها پرداخت نمی‌شود و موجب نارضایتی مردم می‌شود و آن‌ها از ادامه همکاری در قالب تعاونی سرباز می‌زنند.
حتی سید احسن علوی نماینده مردم سنندج معتقد است همین مصوبه دولت هم سلیقه ای اجرا می شود!

 

بیکاری بالاتر از میانگین کشوری در این مناطق
جمعیتی که در نقاط مرزی ساکن اند، معمولاً به لحاظ معیشتی در دهک‌های پایین درآمدی قرار دارند. هدف از ایجاد قوانین به شکل‌های مختلف باید این باشد که امکاناتی برایشان فراهم شود تا رفاه بیشتری داشته باشند و مناطق مرزی خالی از سکنه نشود. در این بین، کولبری حمل پرمشقت کالاهای سنگین از بیراهه‌های کوهستانی است و طبیعتا این کار با توجه به زحمت بسیار و درآمد نه چندان زیادی که دارد کار دشواری است. اما علت این که چیزی حدود ۱۵۰ هزار نفر در شهرهای مرزنشین اقدام به انجام این کار می‌کنند قطعا چیزی جز نبود اشتغال کافی و نیاز به تامین معیشت نیست.

 

در آماری که سال ۹۷ اعلام شد نرخ بیکاری در استان کرمانشاه با ۷/۱۸ درصد، خوزستان با ۷/۱۵ درصد، آذربایجان غربی با ۷/۱۴ درصد و کردستان با ۶/۱۴ درصد همگی نرخ بیکاری بالاتری نسبت به میانگین کشوری داشته‌اند. آمارهای جدید همچنان از نرخ بالای بیکاری در این مناطق حکایت دارد. از آن جا که دولت با پرداخت یارانه و معافیت مالیاتی قصد دارد کولبری را حمایت کند، به جای این کار باید  با ساخت کارخانه و کارگاه در شهرهای مرزی اشتغال پایدار ایجاد کند.اشتغال پایدار کلید حل اساسی  این معضل است  چون بیشتر کولبران برای تامین معاش زندگی شغلی ندارند و از این رو به دنبال کولبری می روند و الا در صورت داشتن شغل پایدار جان خود را به خطر نمی اندازند.

 

ایجاد شهرک‌های صنعتی مشترک با شهرهای مرزی، ایجاد شغل‌های پایدار در روستاها، تسهیل فعالیت کولبران و آزادسازی کالاها با نگاهی جامع‌تر، از جمله کارهای دیگری است که می‌توان برای کاهش آسیب‌های کولبری انجام داد.بسیاری از کارشناسان معتقدند هنوز تعداد زیادی از مسئولان و قانون‌گذاران درک درستی از پدیده کولبری و مشکلات مردم مناطق مرزنشین ندارند و همین باعث می‌شود طرح‌های ابلاغی آن‌ها با شکست مواجه شود و نتوانند از آسیب‌های کولبری جلوگیری کنند.

انتقاد سعید جلیلی به محافظه کاری در تعیین فهرست انتخاباتی

محافظه کاری قتلگاه انقلاب است/ راهکار صحیح ارزیابی کاندیداها در انتخابات پیش رو چگونه است؟

محافظه کاری قتلگاه انقلاب است به چه معنا است؟ یکی از مواردش این است که کسی بگوید مردم از محافظه کاری خوششان می آید و من باید محافظه کار شوم.

گروه سیاسی-رجانیوز: مرداد ماه سال جاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشستی که با دانشجویان داشت، بخشی از سخنان خود را به انتقاد از محافظه کاری اختصاص داد. متن این قسمت از صحبت‌های دکتر جلیلی به همراه فیلم، در ادامه می‌آید.

 

برخی می‌گویند که باید ببینیم مردم از چه چیزی خوششان می‌آید تا همان‌ها را بگوییم. در دوره قبلی مجلس شورای اسلامی، برخی از دوستان به ما می‌گفتند انقدر از برجام انتقاد نکنید. چون مردم از برجام خوششان می‌آید. می‌گفتند شما که انتقاد می‌کنید باعث می شود که مردم به ما هم برای ورود به مجلس رای ندهند. خب این یک نگاه است.

 

محافظه کاری قتلگاه انقلاب است به چه معنا است؟ یکی از مواردش این است که کسی بگوید مردم از محافظه کاری خوششان می آید و من باید محافظه کار شوم.

 

این نگاه باعث می‌شود که برخی از آن صداقت انقلابی فاصله بگیرند. صراحت انقلابی را از دست بدهند و محافظه کاری را در پیش بگیرند.

 

یکی از گلایه هایی که به دوستان داشتیم این بود که خب شما برای انتخابات مجلس یک فهرستی می‌دهید به اسم وحدت. در این لیست ۳۰ نفره یک عده مدافع و سینه چاک برجام هستند و نصف دیگر مخالف سر سخت آن.

 

خب مردم می‌پرسند این چه لیستی است که هم اسم موافقین برجام و هم نام کسانی که مخالف آن هستند، در آن به چشم می‌خورد. مردم می‌گویند ما با کدام منطقی به چنین لیستی رای بدهیم.

 

باید برای انتخاب و حضور افراد در لیست، شاخصه‌هایی مشخص کنیم تا سابقه افراد را طبق آن شاخصه‌ها بسنجیم.

 

ما باید یک تعریفی از وضع موجود داشته باشیم. وضع مطلوبی که ما به دنبالش هستیم چیست و چگونه می‌توانیم از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم. وقتی اینها را مشخص کردیم، می‌توانیم به انتخاب بین خوب و خوب‌تر برویم.

بزک‌کنندگان مشغول کارند

سانسور هدفمند مواضع فرانسه و آمریکا توسط عاشقان مذاکره/ ترامپ: من چیزی به ایرانی‌ها پرداخت نخواهم کرد/ ماکرون: ایران باید دست از تروریسم بردارد

سفر نابه‌جای ظریف به فرانسه و سپس اظهارنظر روحانی درباره‌ اشتیاق به مذاکره با آمریکا، بدون شک مصداق دیپلماسی انفعال بود. این اقدامات تأمل‌برانگیز دولتمردان، توهین و گستاخی طرف غربی را درپی داشت.

گروه سیاسی-رجانیوز: به فاصله بسیار کوتاهی پس از اظهارات تأمل‌برانگیز روحانی مبنی بر مذاکره با آمریکا، روسای جمهور فرانسه و آمریکا با توهین به استقبال آن رفتند.
در همین رابطه «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در نشست خبری مشترک با «امانوئل ماکرون» همتای فرانسوی در اظهارنظری گستاخانه گفت: رئیس‌جمهور فرانسه من را در جریان جزئیات همه گام‌ها گذاشته بود. ایران واقعاً این بخت را دارد که خود را بازسازی کند و به کشوری قدرتمند تبدیل شود؛ ولی حکومت ایران باید دست از ‌ تروریسم بردارد!
ترامپ در ادامه گفت: به دنبال دستیابی به تضمینی هستیم که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند و موشک بالستیک نداشته باشد.
توهین به مردم ایران!
وی در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه «منظور از ملاقات با رئیس‌جمهور ایران در هفته‌های آتی چیست؟» با لحنی گستاخانه گفت: ایران دچار محدودیت در منابع مالی خود شده است و یادتان باشد من چیزی به آنها پرداخت نخواهم کرد.
رئیس‌جمهور آمریکا افزود: آنها به ما نیاز دارند نه ما، و اگر قرار ایجاد یک کانال برای فروش محدود نفت تایید شود، این کانال در مدت زمان محدود تعریف خواهد شد و خیلی زود منقضی خواهد شد.
یک دیپلمات اروپایی به خبرگزاری رویترز گفته است، به رغم تلاش سران کشورهای اقتصادی در نشست گروه هفت، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، حاضر به پذیرش تمدیدهای نفتی برای مشتریان ایران نشده است.
ترامپ در ادامه گفت: من چیزی به آنها پرداخت نخواهم کرد.
وی افزود: توافق قبلی واقعاً مسخره بود، برجام به ایران اجازه‌ ساختن موشک بالستیک می‌داد. ایران سایت‌هایی هسته‌ای داشت که در برجام تحت نظر نبودند. ما باید قراردادی داشته ‌باشیم که این مشکل‌ها را نداشته ‌باشد.
برجام جدید می‌خواهیم
رئیس‌جمهور فرانسه نیز در نشست خبری مشترک با ترامپ گفت: رئیس‌جمهور ایران اعلام کرد که حاضر است برای تأمین منافع کشورش با هر رهبر سیاسی در جهان دیدار کند؛ من هم به وزیر امور خارجه ایران و هم به رئیس‌جمهور روحانی به ‌صورت تلفنی گفتم که اگر با رئیس‌جمهور ترامپ دیدار کنند، شانس توافق وجود خواهد داشت.
وی در ادامه گفت: ما می‌خواهیم یک توافق هسته‌ای جدید با ایران منعقد کنیم. ما باید به توافقی گسترده‌تر برای تأمین خواسته‌های امنیتی خود دست یابیم.
ماکرون افزود: با ترامپ موافقم که ایران باید به تعهدات خود در برجام پایبند باشد.
رئیس‌جمهور فرانسه با اذعان به نقش پلیس بد فرانسه در مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ گفت: توافق هسته‌ای کاستی‌هایی داشت و مذاکره‌کنندگان فرانسوی نیز در آن زمان برای امضای برجام بیش از دیگران سختگیری می‌کردند. فرانسه بیش از سایر طرف‌های برجام در مورد آن‌ تردید داشت.
وی در ادامه مدعی شد: اکنون هدف اصلی ما این است که اجازه ندهیم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و نگذاریم که تنش‌ها در منطقه شدت گیرد.
ماکرون در ادامه گفت: رئیس‌جمهور ترامپ صراحتاً اعلام کرده است که ما به توافقی طولانی‌تر نیاز داریم که به ما اجازه دهد بر سایت‌های هسته‌ای بیشتری در ایران نظارت کنیم.
بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس نیز در اظهارنظری گستاخانه گفت: فرصت آشکاری برای ایران وجود دارد که به پایبندی به توافق هسته‌ای بازگردد و ضمن از سر گرفتن گفت‌وگو به رفتارهای مخرب خودش در منطقه پایان دهد.
تغییر موضع روحانی و ظریف
اظهارات ترامپ و ماکرون به‌حدی توهین‌آمیز بود که موجب تغییر موضع مقامات دولت روحانی درباره مذاکره با آمریکا شد.
در همین رابطه روحانی در مراسم آغاز عملیات اجرایی ساخت ۱۱۰ هزار واحد مسکونی با تأکید بر اینکه ما به دنبال عکس گرفتن نیستیم، تصریح کرد: اگر کسی تنها به دنبال عکس گرفتن با حسن روحانی باشد، این امکان‌پذیر نیست، مگر آنکه از تمام تحریم‌های ظالمانه دست بردارند و به حقوق ملت ایران احترام بگذارند که در این صورت شرایط عوض خواهد شد.
وی افزود: آنهایی که تحریم را بر جمهوری اسلامی ایران روا داشتند و اقدام به ‌ تروریسم اقتصادی کردند، تحول در رفتار ما با آنان از توبه آنها آغاز می‌شود و باید به تعهدات و راه و مسیر خطایی که انتخاب کردند، بازگردند و در خدمت منافع و امنیت جهان باشند و با احترام و تکریم متقابل انقلاب، نظام اسلامی و حقوق ملت ایران را به‌رسمیت بشناسند.
روحانی که در روزهای گذشته در اظهارنظری تأمل‌برانگیز گفته بود «اگر من بدانم در جلسه‌ای با کسی ملاقات کنم، منافع ملی تأمین و کشور آبادتر می‌شود، دریغ نخواهم کرد» پس از توهین مقامات آمریکایی و فرانسوی در تغییر موضعی آشکار تأکید کرد که فریب «فتودیپلماسی» را نمی‌خورد و بیش از هر چیزی آمریکا باید توبه کند و تمام تحریم‌ها را بردارد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز پیش از‌ ترک پکن در جمع خبرنگاران در اظهارنظری که به نوعی تصحیح اظهارات اخیر روحانی بود، گفت: دیدار با مقامات آمریکایی انجام نخواهد شد و دیداری بین رئیس‌جمهور ایران و ترامپ قابل تصور نیست تا زمانی که آمریکا به جمع ۱+۵ بپیوندد و برجام را اجرا کند و در آن زمان هم گفت‌وگوی دوجانبه‌ای نخواهیم داشت.
به گزارش تسنیم، ظریف همچنین در مصاحبه با روزنامه آلمانی «زوددویچه سایتونگ» گفت:طرف مقابل در برجام تعهد داده بود که مناسبات اقتصادی ایران با بقیه دنیا به‌حالت معمولی درآید. ایران تعهدات خود را انجام داده است و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌۱۵ بار این مسئله را تأیید کرده است که ۵ بار آن بعد از خروج آمریکا از برجام بوده است. اما مناسبات اقتصادی ایران با دنیا نرمال نشده است، در واقع این مناسبات امروز خیلی بدتر از قبل از توافق هسته‌ای است، این بدین مفهوم است که طرف مقابل این توافق را اجرا نکرده است.
وی درباره دعوت آمریکا از وی برای رفتن به کاخ سفید نیز گفت: برای انجام چه‌کاری؟ نیم ساعت رفتن به کاخ سفید مشکلات ما را حل نمی‌کند. اگر شما به مهمانی‌ای دعوت شوید که به شما گفته شود «اگر نیایید در آینده از ورود شما به آن شهر ممانعت می‌شود» آیا شما به آن مهمانی می‌روید؟ این یک دعوت نیست بلکه ارعاب است.
وزیر امور خارجه اظهار داشت: در ۶ سپتامبر (۱۵ شهریور) مرحله سوم آغاز خواهد شد. اگر ما با اروپا به تفاهم برسیم و طرف اروپایی اجرای آن را آغاز کند ما این گام سوم را برنمی‌داریم.
کارشناسان معتقدند که یکی از دلایل تغییر ادبیات روحانی و ظریف، احتمالا خبرهایی است که از پاریس دریافت کرده‌اند و آن اینکه ترامپ،حاضر نشده برای صادرات محدود نفت ایران (روزانه ۷۰۰ هزار بشکه) به برخی مشتریان معافیت دهد.
نتیجه دیپلماسی انفعال
اظهارات گستاخانه و بی‌ادبانه رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه در حقیقت نتیجه اظهارات تأمل‌برانگیز روحانی و سفر نابه‌جای ظریف به فرانسه در روزهای گذشته است.
اظهارنظر قابل تأمل روحانی در اعلام آمادگی برای مذاکره با آمریکا و توهین و گستاخی طرف غربی در واکنش به آن نشان داد که عدول از خطوط قرمز و تنازل از حداقل‌ها (نظیر اعلام آمادگی برای مذاکره با باطل‌کننده برجام) چه قدر می‌تواند کفه طرف خودی را سبک، و طرف مقابل را وحشی‌تر و دریده‌تر کند.
سفر نابه‌جای ظریف به فرانسه و سپس اظهارنظر روحانی درباره‌ اشتیاق به مذاکره با آمریکا، بدون شک مصداق دیپلماسی التماسی بود. این رویکرد خسارت‌بار، این پالس را به طرف مقابل داد که دولت روحانی فقط یک گزینه دارد و آن چیزی نیست جز «اجرای برجام به هر قیمت»!
این پالس، طرف مقابل را برای استمرار عهدشکنی در برجام و طلب کردن امتیازهای جدید و بی‌پایان از ایران ‌ترغیب و تشویق کرد.
دشمن هیچ‌گاه از مکر و حیله دست  برنمی‌دارد، یکروز با تهدید و لاف‌زنی درباره حمله نظامی و روز دیگر با تطمیع و پیشنهاد فریبکارانه مذاکره. اما رمز پیروزی بر شیطان بزرگ و شیطانک‌ها، مقاومت است. به عبارت دیگر، مقاومت اراده شیطان را می‌شکند.

مقامات ارشد دولت باید از تکرار رفتارهای خسارت بار پرهیز کرده و ریل‌گذاری خود در سیاست خارجی را تغییر دهند.
اذعان مدعیان اصلاحات
رسانه‌های زنجیره‌ای در شماره دیروز با آب وتاب به بازتاب اظهارات روحانی درباره مذاکره پرداخته و آن را مقدمه یک تحول بزرگ جا زدند. این رسانه‌ها با بی‌اخلاقی این‌گونه وانمود کردند که کاهش قیمت دلار در روزهای اخیر به دلیل سفر ظریف به فرانسه بوده است و اگر مذاکره با ترامپ نیز کلید بخورد، اتفاقات بسیار خوشایندی در بازار رخ خواهد داد!اما در این میان برخی فعالین اصلاح‌طلب به رویکرد خسارت‌بار دولت اعتراض کردند.

 

در همین رابطه «محمدعلی ابطحی» فعال سیاسی اصلاح‌طلب در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «به‌نظر می‌رسد اعلام مذاکره روحانی- ترامپ توسط ماکرون یک تله بزرگ سیاسی است و آقای روحانی در لبه سقوط به این پرتگاه. پالس مثبت روحانی به مذاکره‌ای که می‌داند نمی‌تواند انجام دهد، فضای داخلی را بسته‌تر و خطرناک‌تر می‌کند و فشار خارجی را هم بیشتر».

 

سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز گفت: با توجه به ماهیت استکباری طرف مقابل، هرگونه مذاکره جدید خروجی بهتر از ‌ترکمنچای برای ایران نخواهد داشت.لیلاز افزود: در ماه‌‌های اخیر روند تحولات اقتصادی، اجتماعی و نظامی به گونه‌ای بوده که زمان امروز به سود ایران در حال سپری شدن است و شاهد هستیم که میل به مذاکره به هیچ عنوان از سوی ایران نیست و این آمریکا و کشورهای غربی هستند که مصرانه به دنبال مذاکره با کشورمان هستند.

تکرار گفتگوی بدون هماهنگی با اوباما، این‌بار در فرانسه؟

در واقع تلاش برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره امریکا در مراحل نهایی فشار حداکثری، اینبار از جانب فرانسه و ظاهرا در قالب این گفتگوهای محرمانه در حال پیگیری بوده است.
گروه سیاسی-رجانیوز: چند روز پس از آنکه ظریف در فرانسه از «در مسیر بودن» مکرون و گفتگوهایش سخن گفت، حالا خبرهایی از حضور یک مقام عالیرتبه ایرانی در اجلاس جی ۷  که در جنوب این کشور در حال برگزاری است منتشر شده است.
به گزارش رجانیوز، پیش از این روحانی نماینده ویژه خود یعنی عباس عراقچی را با پیامی محرمانه به فرانسه و دیدار مکرون فرستاده بود، دیداری که پس از آن عراقچی از احتمال تجدید نظر در گام سوم کاهش تعهدات برجامی ایران سخن گفته بود.
پس از این سخنان و حضور نماینده فرانسه در تهران، اینبار ظریف بود که به فرانسه سفر کرد و در پایان این سفر اعلام کرد که مکرون در مسیر درستی قدم بر می دارد.
اما آنچه در پس این رفت و آمدهای محرمانه در محافل رسانه ای مطرح بود، پیشنهاد دریافت وام یا فروش محدود نفت ایران در ازای پذیرش تعهداتی جدید از سوی ایران، بازگشت گام های کاهش تعهدات برجامی و ورود به گفتگوهای موشکی و منطقه ای بود.
در واقع تلاش برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره امریکا در مراحل نهایی فشار حداکثری، اینبار از جانب فرانسه و ظاهرا در قالب این گفتگوهای محرمانه در حال پیگیری بوده است.
اما آنچه مهم بود، پیشنهاد مکرون به فرستادگان روحانی مبنی بر حضور وی در اجلاس جی ۷ برای توافق بر سر این مباحث بود.
حالا رسانه ها از سفر مخفیانه ظریف به فرانسه و محل اجلاس خبر داده اند و برخی خبرگزاری ها حضور برخی مقامات دیگر را هم در این سفر گمانه زنی کرده اند، اتفاقی که سال ۹۲ و در جریان سفر روحانی به نیویورک و گفتگوی تلفنی او با اوباما تکرار شد.اقدامی بدون هماهنگی با ارکان نظام، که رهبر انقلاب از آن بعنوان اقدامی نابجا یاد کردند.
ظاهرا تاریخ در حال تکرار است، و دولت روحانی بصورت مخفیانه و خودسرانه مشغول ایجاد هزینه برای کشور.

داستان‌سرایی رسانه انگلیسی برای فریب جمعیتی

اخیراً بی‌بی‌سی فارسی طی گزارشی با تیتر «آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آمار امریکا خواهان افزایش جمعیت ایران شد» ضمن تحریف بیانات رهبری سعی کرده با استفاده از فریب رسانه‌ای سران جمهوری اسلامی را افرادی کم‌اطلاع از سیاست‌ها و آمارهای جمعیتی سایر کشورها نشان دهد.

 به گزارش گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس، درست زمانی که تصمیم‌گیران و مسؤولین جمهوری اسلامی متوجه فریب سیاست‌های کنترل جمعیتی و کاهش فرزندآوری شدند و تنها تصمیم بر تغییر رویه جمعیتی کشور گرفتند؛ سیاست‌های جمعیتی و فرزندآوری در ایران مورد توجه رسانه‌های خارجی قرار گرفت و این رسانه‌ها همواره با حساسیت بیشتری این مسأله را دنبال می‌کنند.

در این بین بارها دیده شده که این رسانه‌ها از جزئی‌ترین مسائل مربوط به سیاست‌های افزایش جمعیتی ایران نیز به سادگی عبور نمی‌کنند.

اخیراً بی‌بی‌سی فارسی طی گزارشی با تیتر «آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آمار امریکا خواهان افزایش جمعیت ایران شد»  ضمن تحریف بیانات رهبری سعی کرده با استفاده از فریب رسانه‌ای سران جمهوری اسلامی را افرادی کم‌اطلاع از سیاست‌ها و آمارهای جمعیتی سایر کشورها نشان دهد. هرچند هدف نهایی بی‌بی‌سی دلسرد کردن مردم از پذیرش حقیقت بحران پیری جمعیت در ایران و تبعات آن است اما برای رسیدن به این هدف، این رسانه می‌کوشد با بی‌اعتبار کردن سیاست‌های کلی جمعیت و تشویق فرزندآوری، افکار عمومی و برخی سیاست‌گذاران را نسبت به صحت توصیه‌های رهبری که مبتنی بر نظرات کارشناسان جمعیتی است را دچار تردید کند. 

 

این در حالی است که رهبری در دیدار با زوج‌های جوان با اشاره بر اهمیت نقش افزایش جمعیت و فرزندآوری، درباره وجود نگاه مثبت بعضی از کشورهای غربی به فرهنگ فرزندآوری، افزودند: « به هر حال افزایش فرزند باید به صورت یک فرهنگ دربیاید. شما ببینید، در بعضی از کشورهای غربی ــ مثلاً در آمریکا ــ خانواده‌ای پانزده تا بچّه دارند، بیست تا بچّه دارند و از این قبیل،  تشویق [هم] می‌شوند و هیچکس مذمّتشان نمی‌کند. امّا نوبت به کشور ما که میرسد، این طرف قضیّه تشویق میشود، [یعنی] کم‌فرزندی و مانند اینها. بنابراین این هم یک نکته است که ان‌شاءاللّه باید مورد توجّه باشد».

همچنین با وجود شانتاژها و پروپاگاندای این رسانه انگلیسی درباره سیاست‌های فرزندآوری و افزایش جمعیت در ایران، بد نیست اشاره شود که در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله بریتانیا برای تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری حمایت‌های خوبی انجام می‌شود، مثلاً سیاست‌های جمعیتی بریتانیا به ترتیب دو بخش سیاست‌های فرزندآوری و سیاست‌های مهاجرت، مسأله افزایش جمعیت دنبال می‌شود.

در بخش سیاست‌های فرزندآوری برای تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری خدماتی نظیر اعتبار مالیاتی، پرداخت مزایا به ازاء فرزند، مزایا به فرزندخواندگی، مرخصی با حقوق بارداری والدین و فرزندخواندگی قانونی، کمک هزینه بارداری، حمایت بر درآمد، هدیه مادر شدن با اطمینان و مزایای مسکن ارائه می‌شود. همچنین در این کشور با وجود برخی دیدگاه‌های نژاد پرستانه، مسأله پذیرش نخبگانی مهاجران نیز در استراتژی‌های جمعیتی لحاظ شده است.

هرچند این رسانه خارجی تلاش می‌کند موضوع افزایش جمعیت را کم‌اهمیت یا نادرست جلوه دهد اما بسیاری از کشورهای اروپایی برای فرزندآوری خانواده‌ها و افزایش جمعیت سیاست‌های حمایتی انجام می‌دهند. اما به دلیل پیری جمعیت برخی کشورها این سیاست‌های جمعیتی نیز کمکی به موضوع افزایش جمعیت این کشورها نمی‌کند.

بنابراین مسؤولین و تصمیم‌گیران باید بدانند تا پیش از اینکه به‌طور کامل مسآله پیری جمعیت حاد شود باید سیاست‌های حمایتی و قانونی از فرزندآوری را دنبال کنند؛ وگرنه در آینده حتی این سیاست‌های حمایتی نیز نقش نوش‌دارو پس از مرگ سهراب را پیدا کرده و نتواند مانع معضل پیری جمعیت و فروپاشی اقتصادی کشور شود.

نگاهی گذرا به عملکرد کارگروه مد و لباس در ۶ سال گذشته

کارگروه مد و لباس کشور پس از ۳۰ سال وارد جریان گسترده صنعت پوشاک در کشور شد؛ اعطای مالکیت معنوی، حمایت از پارچه‌های ایرانی و اعطای نشان «با افتخار ساخت ایران» از جمله نقاط مثبت عملکرد۶ ساله دبیر پیشین این کارگروه است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس: آبان ماه سال ۹۲ بود که «حمید قبادی» با حکمی از سوی علی مرادخانی سکان هدایت کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد را برعهده گرفت. نهادی که تا آن زمان کمتر کسی اسمی از آن شنیده بود و هنوز مشخص نبود دقیقا این کارگروه چه نقشی در صنعت مد و لباس کشور ایفا خواهد کرد.

متاسفانه تشکیل مرکزی که به طور تخصصی بتواند صنایع گسترده مد و لباس را پوشش دهد و به فعالیت‌های آنان نظم و ساختار بخشد، بسیار دیر در سیستم دولتی اتفاق افتاد و بالاخره ۳۰ سال پس از پیروزی انقلاب، نهادی سازمانی به وسیله وزارت ارشاد به وجود آمد تا وارد جریان گسترده صنعت پوشاک در کشور شود.

با اینکه کارگروه مد و لباس به لحاظ عمر سازمانی به یک نوزاد تازه متولد شده می‌ماند، اما توقعاتی که نهادهای نظارتی و قانون‌گذار مانند مجلس و یا حتی توده مردم از این نهاد داشتند بسیار بالا بود. توقعی که کار قبادی را در شروع فعالیت یک نهاد تازه متولد شده بسیار با چالش مواجه می‌کرد. او از طرفی هم باید یک نهاد را که پیش از او جز یک قانون نصف و نیمه که درباره مد و لباس بیشتر نداشت، راه اندازی و ریل‌گذاری می‌کرد، از طرفی با صنعت غول پیکر پوشاک که تقریبا هیچ متولی مشخصی نداشت، دست و پنجه نرم می‌کرد.

از همان آبان ماه ۹۲ کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور براساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی و آیین‌نامه اجرایی مصوب هیأت دولت وظیفه ترویج الگوهای بومی و ملی مد و لباس، هدایت بازار تولید و عرضه البسه و پوشاک براساس طرح‌ها و الگوهای داخلی و نیز ترغیب عموم مردم به پرهیز از انتخاب و مصرف الگوهای بیگانه و غیرمأنوس در توسعه و ترویج سبک زندگی ایرانی و اسلامی را برعهده گرفت و بر این اساس، کارگروه در سال‌های اخیر اقداماتی را به انجام رساند:

طراحی میانگین ۳ هزار الگو در سال

در راستای توسعه و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی، موضوع الگوسازی و ارائه نمونه‌های جدید منطبق بر شاخص‌های پیش‌بینی‌شده مانند زیبایی، کیفیت، ترکیب و تلفیق و مطابق با ضوابط تعیین‌ شده در کمیسیون ماده ۴ به‌طور میانگین در سال‌های گذشته سالانه سه هزار مدل جدید از سوی جامعه طراحان کشور ارائه و بسیاری از آنها به تولید انبوه رسیده و وارد جامعه شد.

برگزاری جشنواره‌های مد و لباس فجر

به‌دلیل اهمیت جشنواره‌های فجر، موضوع مد و لباس نیز به‌عنوان یکی از رویدادهای ملی در قالب جشنواره مد و لباس فجر طراحی و به اجرا درآمد. برپایی هشت دوره جشنواره بین‌المللی فجر در طول سالیان گذشته با هدف معرفی ظرفیت هنر طراحان لباس و خالقان آثار و برپایی رقابتی سخت و انتخاب هنرمندان شاخص و معرفی آن به جامعه از اقدامات تأثیرگذار در جهت توسعه سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی است.

 مشارکت صدها طراح و تولیدکننده و ارائه هزاران اثر با چارچوب‌های هنری و کاربردی و دینی از نکات بسیار مهمی است که در این جشنواره مورد توجه قرار گرفته است. بخش‌های مختلفی همچون مسابقه، نمایش، آثار برگزیده، علمی و دانشگاهی، اقوام و استان‌ها، فرهنگی و هنری، صنعت و پارچه‌سازی شکل‌دهنده مجموعه هنر صنعت مد و لباس در جشنواره مد و لباس فجر است.

برگزاری ۲۰۰ نمایشگاه عفاف و حجاب

در جهت تحقق مفهوم بلند و ارزشمند عفاف و حجاب تا کنون بیش از ۲۰۰ نمایشگاه عفاف و حجاب در تهران و استان‌ها با حضور صدها مشارکت‌کننده و هزاران بازدیدکننده به مناسبت‌های مختلف برپا شده است.  تمام فعالیت‌های اجرایی حوزه عفاف و حجاب در سطح کشور با منشأ فعالیت‌های کارگروه ساماندهی مد و لباس آمیخته بوده یا از این خاستگاه برخوردار است. تا جایی که در دوره‌های متاخر نمایشگاه قرآن کریم در سالیان جاری در محل مصلی بزرگ امام خمینی(ره) برگزار شد، یکی از مهم‌ترین و شاید پر بازدیدکننده‌ترین بخش‌ها، عفاف و حجاب بوده و هزاران بازدیدکننده را در خود جا داده است.

راه‌اندازی مؤسسات هنری مد و لباس

با هدف رسمیت بخشی به فعالیت‌ها و هویت‌سازی فعالان و هنرمندان طراح و خالقان ایده‌های مؤثر و دارندگان طرح‌های اجرایی و همچنین به استناد آیین‌نامه اجرایی قانون ساماندهی مد و لباس موضوع راه‌اندازی موسسات مد و لباس در دستور کار قرار گرفته و طی سالیان گذشته، ۲۰۰ موسسه هنری مد و لباس راه‌اندازی و در حوزه‌های مختلف، به‌ویژه طراحی و ارائه مجموعه‌های جدید تبلیغ و ترویج، لباس ایرانی و اسلامی، عفاف و حجاب و برپایی رویدادهای موضوعی به فعالیت می‌پردازند.

اعطای مالکیت معنوی

به منظور حفظ و صیانت از هنر طراحان و به استناد قانون ساماندهی مد و لباس اسلامی و ایرانی و با همکاری دفتر حقوقی و مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا کنون هزاران اثر از میان آثار رسیده برای ثبت در بخش مالکیت معنوی موفق به احراز شرایط لازم شده و توانسته‌اند نشان مالکیت معنوی در بخش طراحی لباس را دریافت کنند. براساس قانون ساماندهی مد و لباس آثار طراحان که دارای ضوابط لازم باشند مشمول قانون حمایت از حقوق مولفان و پدیدآورندگان می‌شوند.

معرفی مراکز عرضه مد و لباس اسلامی ایرانی

یکی از مشکلات عمده خانواده‌ها نداشتن دسترسی مناسب به اطلاعات مراکز عرضه و فروش کالای با کیفیت ایرانی و منطبق با الگوهای اسلامی است. کارگروه مد و لباس کشور با هدف آشنایی مردم با ظرفیت‌های موجود، اقدام به راه‌اندازی بخش معرفی مراکز عرضه لباس‌های ایرانی و اسلامی کرده است. تا کنون مشخصات سه هزار مرکز عرضه در پایگاه بنیاد ملی مد و لباس اسلامی و ایرانی درج شده است. از این طریق خانواده‌ها می‌توانند با مراجعه به این پایگاه و جستجوی موضوع درخواستی خود از محل عرضه آگاهی پیدا کنند.

مشارکت اتحادیه‌ها، انجمن‌ها و تشکلات غیردولتی

با هدف ثمربخشی و ایجاد انسجام در فعالیت‌ها و مشارکت تمام دست‌اندرکاران حوزه مد و لباس، تا کنون بیش از ۳۰  اتحادیه، انجمن و تشکل صنفی و غیردولتی، با کارگروه ساماندهی مد و لباس همکاری داشته و در هر یک از برنامه‌ها نقش جدی ایفا کرده‌اند.  انجمن طراحان پارچه و لباس در جهت بهره‌مندی از ظرفیت طراحان لباس و پارچه، اتحادیه پوشاک تهران که از ابتدا و بدو تأسیس کارگروه در جهت موضوع عرضه و تولید همکاری و فعالیت مستمر داشته، اتحادیه صادرکنندگان نساجی پوشاک، اتحادیه سراجان، اتحادیه خیاطان، انجمن متخصصین چرم، انجمن تولیدکنندگان عفاف و حجاب، انجمن موسسات مد و لباس، انجمن صنایع پوشاک ایران، انجمن صنایع نساجی ایران، نمونه‌هایی از این همکاری و مشارکت است.

حمایت از پارچه‌های ایرانی

از آنجا که یکی از فاکتورهای اساسی در اقتصاد مقاومتی اتکا به ظرفیت‌های داخلی و درون‌زا بودن اقدامات است، بخش صنعت این کارگروه اقدام به شناسایی و معرفی ظرفیت‌های حوزه نساجی کشور کرد و زمینه ارتباط بین نساجان و تولیدکنندگان لباس و همچنین فرهنگ سازی برای استفاده و بهره‌مندی از پارچه‌های ایرانی منطبق با فرهنگ و هویت داخلی را فراهم ساخت. به‌طوری که با اطمینان می‌توان گفت که آثار موجود در تعداد زیادی از محصولات از پارچه‌های ایرانی بهره جسته‌اند. در جشنواره‌های مد و لباس نیز بخش ویژه‌ای به پارچه‌های ایرانی اختصاص یافته است.

اعطای نشان «با افتخار ساخت ایران»

به منظور تشویق و ترویج آحاد مردم ایران و ترغیب طراحان و تولیدکنندگان داخلی و با همکاری اتاق اصناف ایران، اتحادیه‌های صنفی، بویژه اتحادیه پوشاک تهران نشان «با افتخار ساخت ایران» طراحی و با تصویب کمیسیون ویژه به تولیدکنندگان و فروشندگان اعطا شده است.  این نشان در راستای معرفی توانمندی‌های داخلی، توجه مردم به کالای ایرانی، تولید با کیفیت ایرانی، قطع وابستگی به خارج از کشور، فرهنگ‌سازی اقتصاد مقاومتی طراحی و به اجرا درمی‌آید. تا کنون بیش از هزار مرکز تولیدی حوزه مد و لباس در این طرح ثبت‌نام کرده‌اند.

راه‌اندازی اماکن عرضه لباس ایرانی ـ اسلامی

موضوع عرضه محصولات ایرانی و استانی از نکات بسیار حائز اهمیت است. راه‌اندازی مجتمع‌های عرضه مد و لباس ایرانی اسلامی از مهم‌ترین اولویت‌های این کارگروه در طی سالیان گذشته بود. اولین مجتمع در غرب تهران با عنوان «یاس» راه‌اندازی و در ادامه چند مرکز دیگر نیز با این هدف مشغول به فعالیت شدند.

فرهنگ‌سازی در موضوع مقابله با قاچاق

یکی از مهم‌ترین اقدامات این کارگروه فرهنگ‌سازی در جهت مقابله با پدیده شوم قاچاق بوده است. اجرای برنامه‌های مختلف تلویزیونی، تولید یادداشت‌های متعدد، تقویت ظرفیت‌های داخلی با تأکید بر ارتقای کیفیت کالای ایرانی، توجه دادن مسؤولان ذی‌ربط به عوارض ناشی از قاچاق از جمله اقدامات این کارگروه است.

حمایت از راه‌اندازی برندهای ایرانی اسلامی

با هدف ساماندهی فعالیت‌ها و با همکاری ارزشمند اداره کل ثبت اختراعات، علائم و نشانه‌های تجاری قوه قضائیه زمینه تسهیل و حمایت از راه‌اندازی برندهای ایرانی اسلامی در کشور فراهم و امروز متقاضیان می‌توانند پس از ثبت در درگاه الکترونیکی این سازمان درخواست خود را به کارگروه ساماندهی مد و لباس ارائه و پس از بررسی‌های اولیه و انطباق با شرایط جاری از امکان ثبت برند خود بهره‌مند شوند. این حمایت و هماهنگی در قانون ساماندهی مد و لباس پیش‌بینی شده است.

کناره‌گیری با برکناری؟ موفقیت یا شکست؟

بی تردید باید این نکته را در نظر داشت که این نهاد هنوز بسیار جوان است و مدت زیادی از آغاز فعالیت‌های آن نگذشته است. با این‌همه این نهاد کوچک با بودجه‌ای بسیار اندک توانسته است تا حدودی مقابل بمباران فرهنگی و جنگ نرمی که در حوزه مد و لباس و همینطور عفاف و حجاب به طور جدی در جریان است، قد علم کند. به واسطه فعالیت‌های کارگروه در این سال‌ها این نهاد امروز دارای یک ساختار مشخص و استاندارد است و توانسته منطبق با اهدافی که مجلس و دولت برای آن مشخص کرده، ریل گذاری کند و گام‌های سخت آغازین دراین راستا را بردارد.

با توجه با تازگی و جوان بودن پدیده ساماندهی مد و لباس، انتخاب مدیری کارکشته که بتواند از پس این نهاد کوچک با بودجه‌ای بسیار اندک و در عین حال توقعات پرشماری که نهادهای حکومتی مختلف از آن دارند، کاری بسیار دشوار خواهد بود. شاید تعویض حمید قبادی و کنار رفتن او از این سمت به ضرر صنعت مد و لباس کشور تمام شود و گامی رو به عقب در این حوزه باشد. چرا که او در این سالیان علی رغم وجود نقطعه ضعف هایی، توانسته بود تعامل خوبی با این صنعت برقرار کند و دراین عرصه صاحب نظر و تجربه شود و اقداماتی عملیاتی مناسبی انجام دهد؛ اگرچه حضور قبادی به عنوان مشاوراجرایی معاونت هنری می‌تواند باعث شود تجارب او به سایر حوزه‌های فرهنگی و هنری انتقال یابد.