هشدار سازمان بسیج جامعه زنان به نفوذ مافیای ضدحجاب در بدنه دولت

سازمان بسیج جامعه زنان کشور در پی‌هنجارشکنی در همایش دستاورد‌های دولت؛ با انتشار بیانه‌ای‌ به دولت در خصوص مافیای ضد حجابی که ممکن است در بدنه‌اش نفوذ کرده باشد، هشدار داد و خواستار پیگیری و برخورد سخت با خاطیان شد.

به گزارش گروه زنان و خبرگزاری فارس، سازمان بسیج جامعه زنان در پی هنجار شکنی در همایش دستاوردهای دولت با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: اتفاقی که در همایش دولتی «ارائه دستاوردهای دولت در توسعه زیرساخت‌های روستایی» افتاد نه تنها با شرع مقدس اسلام، عرف ملت عفت‌مدار کشورمان و با حیای تاریخی زنان ایران زمین همخوانی نداشت، بلکه در تضاد کامل بود.

تلخی این اتفاق زمانی ذائقه را بیشتر آزار می‌دهد که این هنجار‌شکنی علنی در حضور ریاست محترم جمهوری و هیئت دولت انجام شد! به‌صورتی که حتی حداقل پروتکل و اساسنامه‌های ظاهری خصوصاً درباره مهمترین اصل اساسی حوزه زنان یعنی «حجاب اسلامی» رعایت نشده بود.

از هر بُعد به این دست اتفاقات نامبارک که یک سال اخیر شاهد عملیاتی شدن آن در برخی از همایش‌های مربوط به دولت یا ارگان‌های دولتی هستیم ـ رقص دختران در دانشگاه دولتی، رقص دختران در همایش شهرداری، بی‌حرمتی و قانون شکنی در سفارت ایران در مجارستان … ـ نگاه کنید، رد‌پایی از نفوذ فرهنگی و خاصه آنچه که در کشور اتفاق می‌افتند در اجرای سند ۲۰۳۰ می‌بینید و این هشداری به دولت است که قانون‌شکنان تا بیخ گوش به آنها نزدیک شده‌اند و بی‌رحمانه شأن و جایگاه بالاترین رده‌های دولتی کشور و ملت را خدشه‌دار می‌کنند.

قطعاً این واکنش اقشار مختلف مردم به این دست حرکات نشان دهنده التزام ملت ایران به حجاب و عفاف و حفظ این دستاورد بزرگ معنوی نظام جمهوری اسلامی ایران است، دستاوردی که قانون اجرای آن را لازم و بی ‌توجهی به این مقوله مهم را مجازات می‌کند و در این راستا اشاعه فرهنگ بی‌بندوباری بزرگ‌ترین قانون شکنی است.

اینکه؛ بعد از گذشت چهار روز از این اتفاق و با وجود همه واکنش‌های مختلف مردمی به این موضوع دولت به تازگی پاسخ‌گوی افکار عمومی بوده است، جای تعجب دارد! به نظر می‌رسد آنچه در اطلاعیه روابط عمومی دفتر ریاست جمهوری در توجیه این کشف حجاب بیان شده است، عذری بدتر از گناه است.

سازمان بسیج جامعه زنان کشور با توجه به اهمیت موضوع عفاف و حجاب در کشور و هجمه سخت دشمنان علیه این پرچم مقدس حیا و عفاف برخورد لازم می‌‌بیند به دولت در خصوص مافیای ضد حجابی که ممکن است در بدنه‌اش نفوذ کرده باشد، هشدار دهد، نفوذی که هدف آن، تغییر چهره دولت از حامی و مجری قانون عفاف و حجاب به بی توجهی در این عرصه است.

در پایان منتظر پیگیری و برخورد سخت با خاطیان این مسئله هستیم.

ژاپن اگر اراده مستقل دارد همکاری اقتصادی با ایران فرصت است

مقامات ژاپن به جای تلاش برای متقاعدکردن ایران به انجام مذاکره جدید، واشنگتن را به اجرای تعهدات برجامی‌اش توصیه کنند

همکاری اقتصادی با ایران برای ژاپن یک فرصت است، اما به شرط آنکه این کشور در این مسیر اراده مستقل داشته باشد.

گروه سیاسی-رجانیوز: «شینزو آبه» نخست‌وزیر ژاپن چهارشنبه برای یک دیدار دو روزه وارد تهران شد و مورد استقبال محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان قرار گرفت. این اولین سفر یک نخست‌وزیر ژاپن به ایران بعد از ۴۰ سال به شمار می‌رود. روابط تهران- توکیو همواره مسالمت‌آمیز و برپایه احترام متقابل بوده است.
جمعی از دانشجویان همزمان با ورود نخست‌ وزیر ژاپن به تهران، با تجمع در فرودگاه مهرآباد اعلام کردند که اگر هدف «آبه» میانجی‌گری میان ایران و آمریکا باشد، دستاوردی نخواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری «کیودو» ژاپن، آبه در جمع خبرنگاران در فرودگاه «هایندا» قبل از عزیمت به تهران گفت: نگرانی‌هایی درباره افزایش تنش‌ها در خاورمیانه (غرب آسیا) وجود دارد. در حالیکه اوضاع، توجهات جامعه بین‌الملل را برای صلح و ثبات در منطقه جلب کرده است، ژاپن تمایل دارد تا در حد توان، نقشی را ایفا کند.
وی ادامه داد: تمایل دارم به منظور کاهش تنش‌ها، تبادل‌نظر صریحی با مقامات ایرانی داشته باشم.
تاکنون اخبار ضد و نقیضی درباره هدف سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران مطرح شده است. از یکسو گفته می‌شود که این سفر صرفا با هدف تنش‌زدایی از روابط ایران و آمریکا و متقاعدکردن ایران برای انجام مذاکره جدید صورت گرفته است. از سوی دیگر هدف این سفر، ارتقای روابط دوجانبه مطرح شده است.
اگر هدف مقام ژاپنی از این سفر صرفا تنش‌زدایی میان ایران و آمریکا و متقاعدکردن ایران برای انجام مذاکره جدید باشد، باید گفت این رویکرد، اقدامی بی‌حاصل است. چرا که -تنها در یک نمونه- ایران پیش از این مذاکره‌ای با آمریکا انجام داده است که به برجام ختم شد. به استناد گزارش‌های آژانس، ایران به تمامی تعهدات خود عمل کرد ولیکن آمریکا هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ، به صورت فاحش برجام را نقض کرد.
با این حساب، این آمریکاست که مخاطب اصلی ژاپن است. مقامات ژاپن به جای تلاش برای متقاعدکردن ایران به انجام مذاکره جدید، باید از آمریکا بابت عهدشکنی در برجام سؤال کنند و واشنگتن را به اجرای تعهدات برجامی‌اش توصیه کنند.
فرصت
اما اگر هدف از این سفر، همکاری اقتصادی و گسترش روابط است، باید گفت که این اقدام برای ژاپن یک فرصت است، به شرط آنکه توکیو در این مسیر اراده مستقل داشته باشد.
ژاپن سومین مصرف‌کننده انرژی در جهان است. این کشور به دلیل نیاز زیادی که در زمینه انرژی دارد، به تعامل با ایران در حوزه نفت و گاز بسیار علاقه‌مند است. بر همین اساس ایران می‌تواند به دلیل برخورداری از منابع نفت و گاز فراوان، یک تامین‌کننده با ثبات انرژی برای ژاپن باشد.
براساس گزارش‌های منتشر شده، پس از نفت عمده کالا‌هایی که ژاپنی‌ها از ایران خریداری کرده‌اند، اقلامی چون فرش، خاویار، میگو، خشکبار، زعفران و صنایع دستی بوده است.
متاسفانه گزارش‌های منتشر شده از میزان صادرات و واردات میان ایران و ژاپن حاکی از آن است که در سال‌های اخیر تراز تجاری منفی بوده و این یعنی واردات از ژاپن بیشتر از صادرات به این کشور بوده است.
سواحل ایران در خلیج ‌فارس و دریای عمان و بنادر فعال در کرانه خزر حدود ۱۴۰۰ کیلومتر می‌باشد. این ویژگی، ایران را به‌عنوان کشور کلیدی در این منطقه معرفی نموده است و ژاپنی‌ها از این مزیت ایران به خوبی آگاهند و به رغم هر تحولی نمی‌توانند جایگاه و شرایط کشورمان را نادیده بگیرند.
کشور ژاپن حدود ۱۲۷ میلیون نفر جمعیت دارد. این کشور نیازمندی‌های گوناگونی از محصولات کشاورزی تا مواد خام دارد و ایران می‌تواند تامین‌کننده این نیازمندی‌های ژاپن باشد.
دیدار ظریف و همتای ژاپنی
محمدجواد ظریف و تارو کونو وزرای خارجه ایران و‌ ژاپن چهارشنبه در تهران دیدار و گفت‌وگو کردند.
ظریف در این دیدار ضمن خوش‌آمدگویی به همتای ژاپنی و هیئت همراه، با اشاره به روابط دیرینه دو کشور و ۹۰ سال روابط دیپلماتیک ایران و ژاپن، این کشور را دوست و شریک خوب ایران در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خواند و از سفر مقامات عالی‌رتبه ژاپن به ایران استقبال کرد.
وی با اشاره به جنگ و تروریسم اقتصادی دولت آمریکا ضد ملت ایران افزود: با ملت ما جنگ اقتصادی را آغاز کرده‌اند و روزانه هم با تبلیغات و نفرت پراکنی‌های آمریکایی‌ها مواجه هستیم.
وزیر امور خارجه کشورمان تصریح کرد: در این شرایط سخت برای رفاه و آسایش مردم خود راه‌هایی را خواهیم یافت که از جمله آن تجدید نظر در بودجه و سیاست‌های مالی بدون اتکاء به نفت است.
تارو کونو نیز در این دیدار ضمن ابراز خرسندی از حضور در ایران و پذیرش هیئت عالی ژاپن توسط مقامات عالی کشور خاطرنشان کرد: سفر آقای آبه شینزو به ایران به‌عنوان یک کشور دوست، تاریخی است. ایران کشوری مهم در منطقه است و ما معتقدیم در این منطقه مهم هر چه تنش کمتر باشد به نفع همگان است؛ در غیراین صورت همه ضرر می‌کنیم. ژاپن آماده است هر کاری که به کاهش تنش منجر شود انجام دهد.
استقبال رسمی از «آبه»
حجت‌الاسلام روحانی رئیس‌جمهور عصر چهارشنبه به طور رسمی از «شینزو آبه» نخست‌وزیر ژاپن در مجموعه تاریخی – فرهنگی سعدآباد تهران استقبال کرد. رئیس‌جمهور ایران و نخست وزیر ژاپن پس از مراسم استقبال رسمی، مذاکرات دوجانبه را آغاز کردند.
آغاز‌گر جنگ نیستیم اما اگر جنگی رخ دهد قاطعانه پاسخ می‌دهیم
رئیس‌جمهور کشورمان همچنین پس از مذاکرات دوجانبه، در نشست خبری مشترک با شینزو آبه نخست وزیر ژاپن، گفت: روابط دو کشور از قدمت تاریخی برخوردار است. از اینکه دولت ژاپن و آقای نخست وزیر مصمم هستند روابط سیاسی، اقتصادی و منطقه‌ای و بین‌المللی را گسترش دهند، استقبال می‌کنیم.
روحانی افزود: هم در جلسه خصوصی و هم در جلسه دو هیئت درخصوص مسائل روابط دو کشور از جمله سرمایه‌گذاری ژاپن در سواحل چابهار و مکران صحبت کردیم. اینکه ژاپن علاقه‌مند به خرید نفت از ایران و حل و فصل مسائل مالی و روابط علمی و فرهنگی است نکته‌ای است که می‌تواند توسعه روابط دو کشور را تضمین کند. علاوه بر مسائل مربوط به مسائل دوجانبه درخصوص امنیت و تنش‌زدایی در منطقه هم با یکدیگر گفت‌وگو کردیم.
وی با بیان اینکه خوشحالیم هر دو کشور برای ثبات و امنیت اهمیت زیادی قائل هستند، گفت: به آقای نخست وزیر گفتم در منطقه آغازگر جنگی حتی علیه آمریکا نخواهیم بود ولی اگر جنگی علیه ما آغاز شود پاسخ قاطعی خواهیم داد.
ریشه تنش‌ها به جنگ اقتصادی آمریکا علیه ملت ایران باز می‌گردد
رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه به آقای نخست وزیر گفتم ما علاقه‌مند به ادامه این توافق هستیم و اقداماتی که ایران انجام می‌دهد در چارچوب بند ۳۶ برجام خواهد بود، گفت: من از آقای نخست وزیر خواستم میان دو کشور در زمینه هسته‌ای شاهد همکاری باشیم زیرا هر دو کشور به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای معتقد هستیم و هر دو کشور با سلاح هسته‌ای مخالفیم. اگر امروز شاهد برخی از تنش‌ها هستیم ریشه این تنش‌ها به جنگ اقتصادی آمریکا علیه ملت ایران باز می‌گردد و اگر این جنگ متوقف شود شاهد تحولات مثبت در منطقه و جهان خواهیم بود.
وی تصریح کرد: امیدوارم این سفر آغازی بر فصل جدید روابط دو کشور و منطقه و جهان باشد. ژاپن کشور بسیار مهمی است و همواره برای صلح و امنیت منطقه گام‌های خوبی برداشته است. امروز هم درخصوص همکاری‌های دو کشور درباره مهاجرین، مبارزه با مواد مخدر، همکاری درجهت مبارزه با تروریسم، بازسازی سوریه و کمک به پایان بحران یمن گفت‌وگو کردیم.
همکاری‌های ژاپن و ایران پیوسته ادامه داشته است
شینزو آبه نخست وزیر ژاپن نیز در این نشست خبری گفت: برای اینجانب بسیار افتخارآمیز است که در نودمین سالگرد روابط دو کشور، به ایران سفر کردم و با استقبال گرم و محبت‌آمیزی روبرو شدم. در واقع، اینجانب راه بسیار طولانی را پیمودم تا به ایران رسیدم.
نخست وزیر ژاپن گفت: اینجانب با گذشت ۳۶ سال پس از اولین سفرم به تهران، امروز مجددا به تهران آمدم، هنگام سفر پدرم به ایران، آن موقع، ایشان را همراهی کردم. آن موقع ۲۰ ساله بودم، و از دیدن منظره با ابهت تهران و مهمان‌نوازی ایرانیان تحت تاثیر قرار گرفتم و خاطره فراموش نشدنی برایم بوده.
آبه در ادامه با بیان اینکه احساسم این است که آرزوی سی ساله ام به ثمر نشسته و توانسته‌ام دوست‌های سی ساله‌ام را ببینم تصریح کرد: ایران از زمان باستان، کشور بزرگ خاورمیانه بوده و خواهد بود. برای اینکه در حال حاضر، تنش در خاورمیانه رو به افزایش است، و برای اینکه صلح و ثبات را بوجود آوریم، نیازمند نقش سازنده ایران هستیم.  وی دین اسلام، را دین صلح و تسامح دانست و گفت: همیشه به معنویت اسلام و میانه روی علاقه‌مند بودم. به فتوای آیت‌الله خامنه‌ای درباره حرام بودن سلاح کشتار جمعی احترام زیادی قائلم. نخست وزیر ژاپن همکاری جمهوری اسلامی ایران با آژانس انرژی اتمی را بسیار مثبت توصیف کرد و افزود: با روحانی در مورد اینکه چطور می‌توانیم تنش را کاهش دهیم و اینکه چگونه می‌توانیم از بی‌ثباتی بیشتر در منطقه جلوگیری کنیم و همینطور در مورد صلح، تبادل نظر کردیم. آبه تاکید کرد: ثبات در این منطقه برای رونق اقتصادی در تمام جهان مهم است. ژاپن آرزو دارد برای ایجاد ثبات و صلح تلاش حداکثری خود را بکند.

تلاش «واسطه‌ها» برای مذاکره؛ از «جنگ نظامی» تا «جنگ اقتصادی»

بازخوانی تجربه میانجی‌گری کشورها در دوران جنگ/ امام خمینی: به جای ایران بروید صدام را محاکمه کنید/ بنی صدر: بهتر از این پیشنهاد ممکن نیست به ما بکنند!/ شهید رجایی: هیچ مذاکره‌ای را نخواهیم پذیرفت/ هاشمی: جنگ ما جنگ حق و باطل است، توافق معنا ندارد

ماجرای «واسطه‌ها» در میانه بحران‌هایی چون «جنگ» شکل جالب‌تری به خود می‌گیرد. رفت و آمدهای به ظاهر خیرخواهانه‌ای که هدفی جز قانع کردن مظلوم به نفع ظالم ندارد و آتش‌بس‌هایی که هدفی جز تئوریزه کردن اشغال‌گری ندارد؛ یک روز در میانه «جنگ نظامی» و امروز در بحبوحه «جنگ اقتصادی».
گروه تاریخ – رجانیوز: داستان «واسطه‌ها» برای میانجی‌گری در مسائل مختلف جزو روش‌های معمول در دیپلماسی بین‌الملل است. فرستاده‌ها و نمایندگانی که با نیت‌های مختلف در مواقع خاص ظهور می‌کنند و علاقه دارند به حل موضوعات بین کشورهای دیگر کمک کنند. اما این ماجرا در میانه بحران‌هایی چون «جنگ» شکل جالب‌تری به خود می‌گیرد. رفت و آمدهای به ظاهر خیرخواهانه‌ای که هدفی جز قانع کردن مظلوم به نفع ظالم ندارد و آتش‌بس‌هایی که هدفی جز تئوریزه کردن اشغال‌گری ندارد. رجانیوز به بهانه رفت و آمدهای این روزهای فضای سیاسی کشور، نگاهی به یک تجربه تاریخی مشابه در ابتدای انقلاب داشته است، رفت و آمدهایی که یک روز در میانه «جنگ نظامی» رونق داشت و امروز در بحبوحه «جنگ اقتصادی».
کمتر از یک ماه از آغاز جنگ توسط رژیم بعث علیه جمهوری اسلامی، بیست و هشتم مهر ۱۳۵۹، سفر هیات کنفرانس اسلامی متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء الحق، یاسر عرفات و … به تهران، برای پیشنهاد مذاکره و سازش با صدام به ایران صورت گرفت. پیشنهاد مشخص این هیات برقراری آتش‌بس میان ایران و عراق در حالتی بود که عراق در خاک ایران حضور داشت و هیچ نهاد بین‌المللی هنوز صدام را متجاوز و آغازگر جنگ ندانسته بود.
اما واکنش‌ها در داخل کشوربه این موضوع جالب توجه بود. حضرت امام خمینی(ره) در دیدار با این هیات با اشاره به جنایات صدام، آتش‌بس برای متجاوزی که در خاک کشور حضور دارد را یک آرزو دانسته و در مخالفت با پیشنهاد صلح و سازش کشورهای مسلمان، وظیفه آن‌ها در قتال با صدام را به آنان یادآوری کردند:
بدون هیچ سابقه و بدون هیچ دلیلی با پایمال کردن تمام مواضع بین المللی، صدام‏‎ ‎‏اقدام به هجوم به ایران کرد، آن هم با اسلحه هایی که آنطور که اشخاص مطلع به من‏‎ ‎‏توضیح داده اند از اسلحه هایی است که تا کنون اسرائیل استفاده نکرده است و ایشان‏‎ ‎‏استفاده کرده است و بسیاری از پیرمردها و جوانها و کودکان ما را کشته و بسیاری از‏‎ ‎‏مخازن ما را خراب کرده است. البته هرکس اینچنین جنایاتی بکند و شهرها و روستاهای‏‎ ‎‏ما را بگیرد، آرزو می کند آتش بس برقرار باشد. او خورده است و برده است و ظلم کرده‏‎ ‎‏است و ما خسارات را بدون جهت دیده ایم. این امری است که اینطور امکان ندارد.‏‎ ‎‏دولتها اگر می خواهند عملی بکنند و صلح و صفا باشد، باید با آن کسی که مهاجم بوده‏‎ ‎‏است و هجوم کرده است به یک مملکت اسلامی ـ فرضاً ـ اگر مسلم هم باشد باید‏‎ ‎‏دولتهایی که می خواهند صلح و صفا برقرار بشود، با او قتال کنند، تا اینکه برگردد به امر‏‎ ‎‏خدا.‏ (۲۸ مهر ۱۳۵۹)
همچنین شهید محمد علی رجایی درباره پیشنهادات میانجی‌گری برای آتش‌بس گفت:
ما میانجی‌گری را نخواهیم پذیرفت. این جنگ، جنگ با کشور نیست؛ جنگ عقیده با عقیده است. ما به هیچ وجه بحث سیاسی و مذاکره و حسن نیت را به معنای کسی که بخواهد ما را تشویق به مذاکره کند، نمی‌‏پذیریم.
او در جای دیگرتاکید کرده بود:
تنها شهادت است که ما را از صحنه نبرد خارج خواهد کرد. به همین جهت است که ما به هیچ وجه بحث میانجی و مذاکره و حتی حسن نیتی که بخواهد ما را تشویق به مذاکره کند نمی‏پذیریم. (فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، شماره اول، تابستان ۱۳۸۱)
در انتهای دیدار هیات کنفرانس اسلامی با امام(ره)، حبیب شطی دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی در سوالی از امام می‌پرسد که آیا اجازه می دهند که عده ای از رؤسای دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی در رأس هیأتی جهت بررسی به ایران بیایند و با ایشان دیدار کنند. امام در پاسخ وی فرمودند:‏
‎‏برای رسیدگی به جنایات صدام، آمدن به ایران مانعی ندارد.‏
پس از این پاسخ امام(ره)، در اجلاس بهمن ماه ۱۳۵۹، سازمان کنفرانس اسلامی طی قطعنامه‌ای از دو طرف درگیر خواست که با آتش بس فوری و خودداری از به کارگیری زور به مذاکره بپردازند. همچنین، در این جلسه اعضای کمیته‌ای با نام «حسن نیت برای میانجی‌‏گری» به منظور پایان دادن به جنگ انتخاب شدند. اعضای این کمیته آقایان احمد سکوتوره رئیس جمهوری گینه،‏‎ ‎‏الحاج داوود اجوارا رئیس جمهوری گامبیا، ضیاء الرحمن رئیس جمهوری بنگلادش، ضیاءُ الحق رئیس جمهوری پاکستان، بولنت اولوسو نخست وزیر ترکیه، حبیب‏‎ ‎‏شطّی دبیرکل کنفرانس اسلامی، یاسر عرفات دبیرکل سازمان آزادیبخش فلسطین و‏‎ ‎‏وزیران امور خارجۀ ترکیه، سنگال، بنگلادش و پاکستان بودند.
این هیات در سفر به ایران دیداری با امام(ره) داشت. امام در این دیدار با لحنی مقتدرانه مسئولان کشورهای اسلامی را به محکوم کردن جنایات صدام و مبارزه با او دعوت می‌کنند. ایشان همانند دیدار پیشین، با تاکید بر جنایات صدام گفتند:
من میل داشتم که اگر تشریف نبردید به این سرحَدَّات و به این ملتهایی که‏‎ ‎‏جنگ زده شدند، و این شهرهایی که خراب شدند، اگر نرفتید، بروید ببینید و به ممالک‏‎ ‎‏خودتان اطلاع بدهید که اطلاع شما، یک سندی است برای آنها. و من امیدوارم که‏‎ ‎‏مسلمین محکوم کنند این جائر را و محکوم کنند این رژیم را. (۴ بهمن ۱۳۵۹)
ایشان سپس با توجه دادن این هیات به وظیفه دینی و قرآنی خود می‌گویند:
شما اگر بخواهید به‏‎ ‎‏اسلام فکر کنید، باید آیات قرآن را منشأ قرار بدهید؛ همان طوری که دستور داده آیۀ‏‎ ‎‏قرآن که چنانچه یک طایفه ای از مسلمین ـ بر فرض اینکه مسلم باشند اینها ـ یک‏‎ ‎‏طایفه ای از مسلمین به طایفه ای دیگر هجوم بکند، بر همۀ مسلمین واجب است که با او‏‎ ‎‏قتال کنند.‏ شما به همین یک واجب الهی عمل بکنید. ما بیشتر از شما توقعی نداریم.‏‎ ‎‏شما به همین یک واجب که خدا امر فرموده است به شما و به همۀ مسلمین که چنانچه‏‎ ‎‏یک طایفه ای از مسلمین به طایفۀ دیگر تجاوز کرد باید با او مقاتله کنید، تجاوز را ببینید.‏‎ ‎‏و بفرستید، اگر خودتان وقت ندارید، یک نمایندگانی تعیین کنید بفرستید، در سرحَدَّات،‏‎ ‎‏در بلادی که مورد تجاوز اینهاست، مشاهده کنند. بفرستید در قبرستانهایی که برای ما‏‎ ‎‏آنها تشکیل دادند و قبرهایی که ما از شهدا داریم و آوارگانی که ما از شهدا داریم و از‏‎ ‎‏مردم ستمدیدۀ غرب و جنوب داریم آنها را ببینند، و ببینند که آیا ما تجاوز کرده ایم، یا‏‎ ‎‏آنها تجاوز کردند. اگر تشخیص دادید که ما تجاوز کردیم، با ما جنگ کنید. و اگر‏‎ ‎‏تشخیص دادید که آنها تجاوز کرده اند، با آنها جنگ بکنید. صلح بین اسلام کفر معنا‏‎ ‎‏ندارد. هیچ مسلمی نباید خیال کند که بین اسلام و غیر اسلام و مسلم و غیر مسلم باید صلح‏‎ ‎‏ایجاد بشود. باید حکم خدا عمل بشود. باید ما همه تابع قرآن کریم باشیم.‏
شما اگر مأموریتی دارید برای اینکه این آتش جنگ را بخوابانید ـ که آن‏‎ ‎‏هم آمال همۀ مسلمین است ـ باید متجاوز را به پای میز محاکمه بکشید، و متجاوز را‏‎ ‎‏تأدیب کنید؛ افرادی ‏‏[‏‏از آنها‏‏]‏‏ که در مملکت ما هستند به کنار بفرستید و از صدام‏‎ ‎‏بخواهید، تحکیم کنید بر او که از کشور ما برود بیرون و لشکر او از تجاوز دست بردارد.‏‎ ‎‏بعد از اینکه از تجاوز دست برداشت، یک هیأت بین المللی در اینجا باشد؛ آن هیأت‏‎ ‎‏بین المللی که در یک جایی تشکیل شد، رسیدگی کنند به جنایاتی که شده است؛ اگر ما‏‎ ‎‏جنایتکار هستیم، ما را تأدیب کنند. و اگر صدام جنایتکار است، صدام را تأدیب کنند. این‏‎ ‎‏طریقۀ اسلام است.‏ (۴ بهمن ۱۳۵۹)
اوایل سال ۱۳۶۰، پیشنهاد وزیران خارجه چهار کشور عضو سازمان عدم تعهد درباره پایان جنگ ایران و عراق نیز مطرح شد. بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۶۰، ابوالحسن بنی‌‌صدر طی نامه‌ای به حضرت امام(ره) تاکید کرد:
اگر بنا را بر صلح بگذاریم بهتر از این پیشنهاد، پیشنهادى ممکن نیست به‌ما بکنند. براى اینکه یک منطقه غیر نظامى در ایران و عراق به وجود مى ‏آید. باید بدانیم که انتشار این پیشنهاد و عدم قبول آن از نظر افکار عمومى خود ما که موافق ادامه جنگ نیست، خوش‌آیند نیست، مگر اینکه ما اطمینان به پیروزى کامل داشته باشیم و این اطمینان را به مردم بدهیم. (کتاب نامه‌ها از بنی صدر به خمینی و دیگران، انتشارات انقلاب اسلامی، خرداد ۸۵، ص۴۱۶-۴۱۹)
در اواخر سال ۱۳۶۰ روزنامه جمهوری اسلامی ترجمه گفتگوی اکبر هاشمی رفسنجانی با یک روزنامه عربی را به چاپ رساند که وی در آن، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال پیشنهادات برای تحمیل مذاکره و صلح ساختگی به نفع صدام را به وضوح مشخص می کرد. هاشمی در این گفتگو به صراحت می‌گوید:

ما این پیشنهاد را رد کردیم و با هرگونه توافقی مخالفت خواهیم کرد.این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمی‌کنیم، مساله ضرر و منفعت نیست، مساله، مساله حق و باطل است. (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰)

بدین ترتیب واسطه‌ها و میانجی‌هایی که هدفی جز محدود کردن مظلوم و یاری ظالم نداشتند، با اقدام قاطع نظام جمهوری اسلامی از روش خود دست کشیدند، هر چند رئیس جمهور آن روز از دست رفتن فرصت مذاکره را شدیدا هشدار می‌داد!

دیگ پلوی خانم الیزابت در تهران

حاتم‌بخشی انگلیسی‌ها برای نمک‌پرورده‌ها؛ بعد از افطاری خبرساز، این بار برگزاری جشنی مشکوک در سفارت انگلستان/ تأمین هزینه‌های مراسم از جیب ایرانی‌ها!

سفیر انگلیس چندی ‌پیش اشاره‌ای گذرا به این موضوع داشت و از رویکرد جدید مجموعه تحت امرش در تقویت ارتباطات با فعالان مدنی، کنشگران در حوزه زنان، منتقدان و… پرده برداشت؛ رویکردی که البته سال‌هاست کمابیش در دستورکار بوده ولی به‌نظر می‌رسد طرح بی‌پرده آن از سوی آقای سفیر حکایت از ابعاد گسترده‌تر آن نسبت به قبل دارد.

گروه اجتماعی-رجانیوز: خبر آمده که تا چند روز دیگر جماعتی به شکرانه! نودوسومین سالگرد تولد ملکه الیزابت دوم در سفارت انگلیس جمع می‌شوند و به جشن و پایکوبی می‌پردازند؛ جشنی که از قضا گویا حالا به لطف آشی که دولت انگلیس و سایر دولت‌های اروپایی در قالب برجام و بازی‌های بعد از برجام برای ایران پخته‌اند، تامین هزینه‌هایش با مشکل مواجه شده است.

 

به گزارش رجانیوز به نقل از فرهیختگان، آن‌طور که رسانه‌ها خبر داده‌اند، جشن روز ملی انگلیس در حالی قرار است پنجشنبه‌شب با حضور میهمانانی از شخصیت‌های مختلف تجاری، دیپلماتیک، هنری، بازیگران و… در سفارت این کشور برگزار شود که برخلاف سال‌های پیشین که هزینه‌‌های این مراسم از سوی اسپانسرهای انگلیسی تامین می‌شد، این‌بار به‌واسطه تحریم‌ها و جمع‌شدن بساط همه شرکت‌های انگلیسی از ایران، خود میهمان‌های ایرانی باید دست به جیب شده و با پرداخت دنگ‌شان، خرج مراسم را پیاده شوند.

 

از سویی انگلیس به تبعیت از تحریم‌های آمریکا، تمام شرکت‌های دولتی خود را از ایران بیرون برده و به شرکت‌های خصوصی نیز پیغام داده که اگر نروند، از آنها در برابر مجازات‌های آمریکا حمایت نخواهد کرد و از دیگر سو راب مک‌ایر، سفیر بریتانیا تاکید کرده که نمی‌تواند پول مالیات‌دهندگان انگلیسی را در ایران هزینه کند و خود ایرانی‌ها باید هزینه این مراسم را بپردازند! سهم هر شرکت هم به‌عبارتی می‌شود ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ پوند در ازای نمایش تبلیغات محصولاتش به‌علاوه امکان گفت‌وگو با دیگر میهمانان و البته تشکر آقای سفیر.

 

هنوز خبر دقیقی از میهمانانی که قصد حضور در این مراسم را دارند در دسترس نیست ولی به حکم قاعده «ماه پشت ابر نمی‌ماند» و در عصر شبکه‌های اجتماعی، احتمالا خیلی زود همه‌چیز عیان خواهد شد؛ موضوعی که می‌تواند هزینه‌های قابل‌توجهی را برای مدعوین به‌دنبال داشته باشد و لااقل تا مدتی آینده شغلی آنها را تحت‌الشعاع قرار دهد.

 

هرچه باشد انگلیسی‌ها طی این سال‌ها در مواضع و اقدامات ضدایرانی کم نگذاشته‌اند و حضور موثر در تحریم‌های نفتی و بانکی، همراهی با تحریم‌های آمریکا، دایورت کردن مطالبات ایران بعد از خروج آمریکا از برجام و… تنها نمونه‌های متاخر این رویکرد است.

 

این البته چندمین‌باری است که در هفته‌های گذشته سفارت انگلیس خبرساز شده. از افطاری پرحرف و حدیث ماه قبل با حضور مدیران دولتی –تعدادی از معاونان وزرا و مدیرکل‌های دولت- و بخش خصوصی در سفارتخانه گرفته تا پارتی هفته پیش ولنجک با حضور بازیگران سینما که رایزن اقتصادی سفارت انگلیس را چند ساعتی راهی بازداشتگاه کرد؛ اتفاقاتی بود که به فاصله‌ کوتاهی نگاه‌ها را به پایین خیابان فردوسی دوخت.

 

جناب سفیر البته در توضیح مورد اول، ضمن ابراز تعجب از حجم انتقادهای وارده، در توئیتی نوشت مراسم افطار، به نشانه احترام به اسلام است و این برنامه با توجه به اینکه میهمان‌نوازی از خصلت‌های برجسته ایرانی‌هاست، برگزار شده؛ اظهارنظری که واکنش گسترده کاربران شبکه‌های اجتماعی را هم به‌همراه داشت و خیلی‌ها به این واسطه از راب مک‌ایر خواستند دولت انگلیس را متقاعد کند تا به نشانه احترام به اسلام، از جنایات خود علیه مسلمانان بکاهد و مثلا کمتر با سلاح‌های ارسالی خود به عربستان، کودکان یمنی را قتل‌عام کند.

 

حاتم‌بخشی انگلیسی‌ها برای نمک‌پرورده‌ها البته گویا مسبوق‌به‌سابقه است و آن‌طور که مدیرکل پارلمانی وزارت امور خارجه می‌گوید سال‌های قبل هم چنین سفره‌های افطاری برپا بوده اما از بخت بد قضیه امسال لو رفته! و جنجال‌ساز شده است.

 

دفعات قبل هم مانند اتفاقی که در سال ۸۶ رخ داد، با برگزاری مراسمی این‌گونه در سفارت انگلیس صداها بلند می‌شد، مانند مراسم روز ملی انگلیس که در آن ایام جنجال‌ساز شد؛ جایی که دیپلمات‌های این کشور در حضور میهمانان ایرانی‌شان و البته در حلقه محافظت نیروی ویژه پلیس تهران، ۸۱ ساله شدن ملکه الیزابت دوم را جشن گرفتند.

 

آن روز هم با افشای دعوتنامه سفیر انگلستان برای برخی فعالان سیاسی و مطبوعاتی سر و صدای زیادی به راه افتاد و تعداد زیادی از دانشجویان همزمان با برگزاری مراسم، مقابل سفارت تجمع کردند و اعتراض‌شان را نسبت به دخالت‌های این کشور در امور داخلی ایران و نیز نقش سربازان انگلیسی در ناامنی‌های عراق و هتک‌حرمت به اماکن مقدس سامرا فریاد زدند؛ تجمعی که با حرکت دانشجویان به سمت در شمالی سفارت جهت ممانعت از ورود میهمانان ایرانی از سویی و مقاومت پلیس ضدشورش از سوی دیگر به خشونت کشیده شد و چیزی نمانده بود کار به جاهای باریک بکشد.

 

به هر روی درباره اینکه دقیقا چه رابطه‌ای از چه جنسی میان برخی مواضع در داخل آن‌هم درست سر بزنگاه‌هایی تعیین‌کننده نظیر برجام، FATF و بازی جنگ – مذاکره و… -که پای منافع ملی مقابل منافع دیگران در میان است- با نشستن سر این قبیل سفره‌ها و نمک‌گیر شدن پای آنها وجود دارد، شاید اگر خود حاضران توضیح دهند بهتر باشد، اما هرچه هست به‌نظر می‌رسد ارتباط مستقیمی در این میان برقرار است؛ ارتباطی که البته گاهی وقت‌ها گندش هم درمی‌آید و هر از گاهی در قالب یک ماجرای اطلاعاتی و امنیتی سر از رسانه‌ها درمی‌آورد.

 

سفیر انگلیس چندی ‌پیش اشاره‌ای گذرا به این موضوع داشت و از رویکرد جدید مجموعه تحت امرش در تقویت ارتباطات با فعالان مدنی، کنشگران در حوزه زنان، منتقدان و… پرده برداشت؛ رویکردی که البته سال‌هاست کمابیش در دستورکار بوده ولی به‌نظر می‌رسد طرح بی‌پرده آن از سوی آقای سفیر حکایت از ابعاد گسترده‌تر آن نسبت به قبل دارد.

چرا دولت به نمایندگانِ بدنام آمریکا اجازه سفر به تهران را می‌دهد؟

اظهارات سخیف و مستکبرانه وزیرخارجه آلمان در دیدار با ظریف: ما به تعهداتمان عمل نکردیم اما شما باید به برجام عمل کنید!/ با برنامه دفاعی ایران هم مخالفیم

صحبت های ضدایرانی هایکو ماس در امارات متحده می توانست با واکنش جدی مقامات دولتی رو به رو شود و سفر وزیر خارجه آلمان به تعلیق درآید اما مانند همیشه انفعال سیاسی دستگاه دیپلماسی کشور مانع از ایستادن در برابر زیاده خواهی دشمن شد.
گروه سیاسی-رجانیوز: به ظاهر نمایندگان کشورهای اروپایی برای حفظ برجام به ایران سفر می کنند اما در واقع پیام زیاده خواهی اروپا و آمریکا را به تهران مخابره می کنند. اروپایی ها در حالی به عهدشکنی آمریکا اشاره می کنند که خود حاضر نیستند در راستای حفظ برجام با ایران همکاری کنند و صرفا از ایران می خواهند که دست به اقدام متقابل و بازگشت از عقب نشینی های بی سابقه هسته ای خود نزند.
به گزارش رجانیوز آلمانی ها در حالی بار سفر به ایران را بستند که نه قبل از برجام و نه بعد از آن کارنامه خوبی ندارند. آلمان که حتی قبل از خروج آمریکا از برجام به بهانه تحریم حتی از سوخت رسانی به هواپیمای جواد ظریف خودداری کرده بود حالا مدعی است که برای حفظ برجام به ایران آمده است.
هایکو ماس وزیر خارجه آلمان که قبل از سفر به ایران در ابوظبی بود زیاده خواهی های اروپا را قبل از ورود به خاک ایران شروع کرده و گفته بود: که فردا در سفر به تهران به مقامات ایرانی مخالفت اتحادیه اروپابا برنامه موشکی ایران را اطلاع خواهم داد.
این صحبت های سخیف می توانست با واکنش جدی مقامات دولتی رو به رو شود و سفر وزیر خارجه آلمان به تعلیق در می آمد اما مانند همیشه انفعال سیاسی دستگاه دیپلماسی کشور را شاهد بودیم. آلمان باید پاسخگوی بی عملی اروپا و نقض عهد آمریکا و خروج از برجام را بدهد اما پا را فراتر می گذارد و به دنبال پیش کشیدن بحث مذاکرات موشکی است!
این زیاده خواهی آلمان اما به همین جا ختم نشد. او در تهران به صراحت گفت که در خصوص برجام قادر به معجزه کردن نیست. به بیان بهتر اروپا اعلام می کند که در مقابل خروج ناعادلانه آمریکا از برجام حاضر نیست در کنار ایران و تعهدات بین المللی خود بایستد.
هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان در نشست خبری مشترک با محمد جواد ظریف، گفت: سه کشور اروپایی عضو برجام خواهان ادامه آن هستند و در راستای اجرای تعهدات خود تلاش می‌کنند ولی نمی‌توانیم معجزه نیز بکنیم. او پس از یکسال و چندماه از وعده های دروغ اروپا در خصوص ایجاد سازو کار مالی بازهم وعده هایی سرخرمن داد و گفت: ما تلاش می‌کنیم که اینستکس را راه‌اندازی کنیم.
این دیپلمات آلمانی اعتراف کرد: خروج آمریکا از برجام موجب شد تا منافع اقتصادی پیش بینی شده ایران محقق نشود. وی برای جبران این کاستی بار دیگر وعده های پر از هیچ اینستکس را تکرار کرد و گفت: در این زمینه اینستکس راه اندازی شده که از طریق آن سعی می‌کنیم تبادلات مالی امکان پذیر باشد و شرکت‌های اروپایی بتوانند فعالیت کنند و ایران هم بتواند از منافع برجام استفاده کند.
انفعال اروپا و عدم انجام وظیفه ی تعهدات برجامی شان اما باعث نشد تا اروپا پایان مرحله بندی شده عقب نشنی های هسته ای ایران را بپذیرد. در همین خصوص وزیر خارجه آلمان با کمال وقاحت در کنار دشمنی آمریکا با مردم ایران ایستاد و گفت: ما این مساله که چون یک طرف تعهداتش را کاهش داده است طرف دیگر هم تعهداتش را کاهش دهد نمی‌پذیریم! ماس در ادامه گفت: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روند اجرای برجام را بررسی می‌کند و نتایج را گزارش می‌دهد.

فروپاشی مبانی اصلاحات

بررسی مواضع اصلاح‌طلبان در خصوص قتل میترا استاد/ مدعیان حقوق زن به تمجید از قاتل و اتهام‌زنی به همسر دوم نجفی رو آوردند!

نکته درباره مواجهه غیراخلاقی اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان با جنایت نجفی، سکوت زنان مشهور این طیف سیاسی چون ابتکار، مولاوردی و جنیدی بود؛ چهره‌‌‌هایی که در طول سال‌‌های گذشته از هیچ دستاویزی ولو شایعات و اخبار دروغ برای بهره‌برداری‌‌های سیاسی در موضوع زنان دریغ نکردند.
گروه سیاسی-رجانیوز: جنایت محمدعلی نجفی در قتل همسر دومش میترا استاد، به معنای واقعی کلمه شلیک به قلب اصلاحات بود. معاون رئیس دولت اصلاحات، شهردار اصلاحات و عضو اصلاح‌طلب شورای سوم شهر تهران مرتکب جنایتی بی‌سابقه شده و با شلیک ۵ گلوله از اسلحه‌ای که به صورت غیرقانونی در اختیار داشته، همسر دومش را به قتل رسانده است. تاثیرپذیری جریان متبوع نجفی از این فاجعه، بدیهی و بی‌نیاز از استدلال است؛ چه اینکه غلامحسین کرباسچی، دبیرکل یکی از احزاب اصلی اصلاحات در همان ساعات اولیه پس از وقوع قتل، این حادثه را چاه‌ویلی برای اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان توصیف کرد و اخیرا نیز در گفت‌وگویی با یک روزنامه اصلاح‌طلب به صراحت گفت: «نمی‌توان افراد را از جریاناتی که به آن منتسب هستند جدا کرد. اگر کسی در پست و مسؤولیتی موفق باشد به پای مجموعه‌اش نوشته می‌شود و برعکس؛ عدم موفقیت ایشان یا اعضای شورای شهر یا شهرداری یا هر منصب دیگری به پای مجموعه اصلاحات نوشته می‌شود. مگر می‌توان این ۲ را از هم جدا کرد؟ هر جریان سیاسی وقتی یک مسؤولی را روی کار می‌آورد، خواه ناخواه عملکرد او هم به پای آن جریان نوشته می‌شود».
با همه اینها اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان تصمیم گرفتند به جای مواجهه صادقانه با واقعیت پیش‌آمده، نجفی و بالطبع جریان اصلاحات را تبرئه و همچنین زن قربانی این ماجرا را بار دیگر قربانی کنند! در این راستا از سویی سیل اتهامات غیراخلاقی روانه مقتول و خانواده او شد و از سوی دیگر هجمه گسترده به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در دستور کار قرار گرفت؛ هرچند در ابتدای این پروژه سران اصلاحات سکوت کرده و عملیات غیراخلاقی مذکور را به پادوهای خبرنگار خود واگذار کردند.
در ادامه این رویکرد اما خود اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان به میدان آمده و از علی مطهری تا محمود صادقی و محسن آرمین با موج‌سواری روی فضای ایجادشده توسط خبرنگاران اصلاح‌طلب، از هیچ تهمتی به میترا استاد و همچنین نهادهای امنیتی دریغ نکردند؛ موضوعی که نشان داد این رفتارهای غیراخلاقی صرفا محدود به یکی، دو نفر از خبرنگاران اصلاح‌طلب نبوده و اتفاقا در دستور کار کلیت این جریان قرار داشته است. این جریان در این مسیر حتی تا انکار قتل میترا استاد به دست نجفی هم پیش رفت، در حالی که نجفی همان عصر ۷ خرداد به قتل همسر دومش اقرار کرده بود!
نکته قابل توجه درباره مواجهه غیراخلاقی اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان با جنایت نجفی، سکوت زنان مشهور این طیف سیاسی چون ابتکار، مولاوردی و جنیدی بود؛ چهره‌‌‌هایی که در طول سال‌‌های گذشته از هیچ دستاویزی ولو شایعات و اخبار دروغ برای بهره‌برداری‌‌های سیاسی در موضوع زنان دریغ نکرده بودند. مثلا شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور در امور بانوان در دولت یازدهم یک‌بار مدعی اعدام تمام مردهای یک روستا در سیستان‌وبلوچستان و بی‌سرپرست شدن زن‌های آن روستا شده بود! ادعایی که البته به سرعت تکذیب و حتی به اعلام جرم علیه مولاوردی در دستگاه قضایی منتهی شد. در ماجرای اخیر نوع مواجهه اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان با «یک زن قربانی خشونت» نیز تامل‌برانگیز بود.
به‌رغم شعارها و ادعاهای چندده ساله این طیف در حمایت از حقوق زنان، قومیت‌ها، اقلیت‌ها و… اما دریغ از یک اظهارنظر در حمایت از میترا استاد و محکوم کردن جنایت هم‌حزبی‌شان. در این موضوع نه‌تنها زنان شناخته‌شده اصلاح‌طلب که حتی اعضای زن فراکسیون امید مجلس نیز موضعی در حمایت از مقتول نگرفتند. تاسف‌آورتر از همه اینکه علی مطهری که تا چند هفته پیش عضو فراکسیون امید و نایب‌رئیس اصلاح‌طلب مجلس هم بود، طی یادداشتی درباره قتل میترا استاد به همه موضوعات با ربط و بی‌ربط این پرونده اشاره کرد الا دفاع از حقوق قربانی.
پادوهای بی‌اخلاق
خبرنگاران اصلاح‌طلب در ماجرای قتل میترا استاد به دست شهردار محبوب‌شان، مرزهای بی‌اخلاقی را جابه‌جا کردند. در این مدت تقریبا اتهامی نبوده که از سوی این جماعت به مقتول نسبت داده نشده باشد؛ از اتهامات غیراخلاقی تا اتهام پرستو بودن و ارتباط وی با نهادهای امنیتی و حتی مهدورالدم دانستن مقتول.  یکی از خبرنگاران اصلاح‌طلب در رشته توئیتی پیرامون میترا استاد نوشت: «گفت‌وگویی با یکی از دوستان نزدیک میترا داشتم. میترا پرستو بوده، کاش فقط پرستو بود. نجفی رو با حرف‌های خیانت‌آمیز و تحریک‌کننده به جنون می‌رسونده». «از نجفی و کارش دفاع نمی‌کنم اما دلیل نداره از طرف دوم ماجرا فرشته بسازیم وقتی نه‌تنها پرخطا بوده، بلکه اعمال غیراخلاقی و غیرانسانی داشته. پرستو رو فرشته جا نزنیم»!
یکی دیگر از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب نیز در این باره توئیت کرده بود: نجفی بعد از کشتن همسر دومش و در ساعاتی که خبری از او نبود، به قم رفته بود، برخی اخبار هم حکایت از آن دارد که نجفی اعلام کرده همسرش را به دلیل ارتباط با مردی دیگر مهدورالدم (کسی که خونش باطل است) می‌دانسته. با این مقدمه حالا «قتل نفس به اعتقاد مهدورالدم بودن مقتول» را جست‌وجو کنید».
جالب‌تر از همه پست اینستاگرامی مطهره شفیعی، خبرنگار روزنامه اصلاح‌طلب آرمان بود که ضمن ستایش نجفی ذیل تصویری از او نوشته بود: «چشم‌هات پر از غروره و اطمینان از مسیری که انتخاب کردی. فدای کشتن میترا نشدی، بلکه با بزرگواری خودت را فدای آگاه‌سازی جامعه از نقش بی‌هویت‌هایی کردی که با ورود به زندگی افراد معتبر مثل خودت ماموریت نابودی دارند. احسنت به تو اما کاش جز کشتن انتخاب بهتری داشتی».
آخرین تلاش‌ها برای نجات اصلاحات از چاه ویل
چند روز پس از فضاسازی‌های مسموم خبرنگاران اصلاح‌طلب، نوبت چهره‌های ارشد این جریان سیاسی بود تا با هدف تخفیف جنایت نجفی، اتهام‌زنی به مقتول و همچنین دستگاه‌های امنیتی را در پیش بگیرند با این امید که جریان اصلاحات را از چاه‌ویل حادثه پیش آمده بیرون بکشند. این افراد چنانکه انتظار می‌رفت با پرستو نامیدن میترا استاد، نجفی را حداکثر قربانی یک عملیات امنیتی معرفی کردند. علی مطهری، عضو فراکسیون امید در این باره در اینستاگرام خود نوشت: «از اخبار رسیده(!) و خصوصا سخنان خود آقای نجفی معلوم شد افرادی در کشور پرستوهایی دارند که گاهی بر گرد سیاسیونی که منتقد یا مخالف به شمار می‌روند به پرواز درمی‌آیند و آنگاه فیلم و عکس تهیه می‌کنند برای بستن دهان او و حذف وی از عرصه سیاست، غافل از اینکه اگر این روش‌ها در دنیا رایج و مرسوم است و مجاز شمرده می‌شود، برای یک مسلمان مجاز نیست، بلکه حرام است. تجسس در امور داخلی زندگی مردم از نظر اسلام مجاز نیست حتی برای یک هدف مقدس. امیدوارم ماجرای آقای نجفی نقطه شروعی برای ترک این روش‌ها باشد».
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در یادداشتی مشابه نوشت: «نمی‌دانم میترا استاد بر اساس طرح برادران امنیتی وارد زندگی نجفی شده است یا نه اما تردید ندارم دست‌کم از زمانی که وارد زندگی او شده، همچون یک پروژه مدیریت شده است تا در زمان مناسب از او استفاده شود. آنها که پروژه میترا استاد را کلید زدند یا دست‌کم مدیریت کردند تا به مقاصد زشت خود برسند در فرجام غمبار و عبرت‌انگیز این ماجرا سهیم هستند و اگر نه امروز،  فردا در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشند».
جالب‌تر از همه موضع‌گیری محمود صادقی، نماینده پرحاشیه مجلس و عضو فراکسیون امید بود که اساسا قتل میترا استاد توسط نجفی را منکر شد(!) وی طی توئیتی در این خصوص نوشت: «یک وکیل باتجربه این فرضیه را طرح کرده که نجفی مباشر قتل نیست و قتل را به گردن گرفته است. با توجه به شخصیت نجفی و حالات او پس از وقوع قتل و قرائن متعدد دیگر، صحت این فرضیهبعید به نظر نمی‌رسد».
سکوت بره‌ها!
در کنار همه اینها اما از واکنش‌‌های عجیب زنان اصلاح‌طلب و مدعی همیشگی حقوق زنان هم نباید گذشت. چهره‌‌‌هایی چون الهه کولایی، معصومه ابتکار، لعیا جنیدی و شهیندخت مولاوردی در ماجرای جنایت نجفی یا سکوت کردند یا همچون دیگر اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان رویه تهمت‌زنی به مقتول این حادثه را در پیش گرفتند. به عبارتی جریان اصلاحات که همیشه مدعی حمایت از زنان بود نه‌تنها در برابر خشونت علیه زنان آن هم در حد یک قتل سکوت اختیار کرد بلکه خود دست به خشونت گسترده و سازمان‌یافته نسبت به زنان با تهمت‌پراکنی‌های مضاعف علیه همسر مقتول نجفی زد. در این میان الهه کولایی که پیش از این در توئیتی نوشته بود جای حیله‌گر خواندن زنان باید برای آموزش مردان سست‌عنصر اقدام کرد، فردای قتل میترا استاد نوشت: «چرا نجفی پیامدهای چوب نه، که دست در لانه زنبور کردن را فراموش کرد؟»
معصومه ابتکار هم که انتظار می‌رفت به عنوان معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده از حقوق مقتول زن این حادثه حمایت کند، ترجیح داد در قبال جنایت شهردار اصلاحات سکوت کند.
جالب‌تر از همه نظر شهیندخت مولاوردی بود که در توئیتی نوشت: «گاهی سکوت از سر رضایت نیست، گاهی سکوت سرشار از ناگفته‌هاست و شاید سکوت بره‌ها! همه سکوت‌ها از یک جنس نیستند تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…»!
این رویکرد دوگانه زنان اصلاح‌طلب البته واکنش‌‌‌هایی را هم به دنبال داشت، چنانکه تهمینه میلانی در صفحه شخصی خود نوشت: «قضاوت! یک زن جوان به قتل رسید. یعنی برای همیشه مرد. هیچ یک از مدعیان حافظ کرامت انسانی و وجدان‌‌های بیدار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، از این زن و فرزند نوجوان او حرف نمی‌زنند! هیچ‌کس این پسر نوجوان و خانواده میترا را برای مصیبت پیش‌آمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، دلداری نمی‌دهد! بحث بر سر یک مرد سیاسی است که مرتکب قتل عمد شده است و کمی از بقیه سیاستمداران باسواد‌‌‌‌‌‌تر و خوشنام‌‌‌‌‌‌تر است!»
دعوا بر سر نخواستن نجفی
از جمله نکات جالب پیرامون موضوع قتل همسر شهردار پیشین تهران، برائت‌جویی گروه‌‌های مختلف اصلاح‌طلب از نجفی است. این در حالی است که شهریورماه ۹۶ هر ۲۱ عضو اصلاح‌طلب شورای شهر پنجم تهران متفق‌القول به او برای تصدی صندلی ساختمان بهشت رای داده بودند؛ چه اعضای منتسب به احزاب اتحاد ملت و اعتماد ملی و چه اعضای نزدیک به کارگزاران سازندگی. احزاب اصلاح‌طلب حتی زمانی که اسفندماه ۹۶ نجفی برای نخستین‌بار درخواست استعفای خود از شهرداری را به شورای شهر ارائه داد، ضمن حمایت همه‌جانبه از او، مدعی فشارهای سیاسی جریان رقیب به نجفی بوده و در این راستا حتی از اتهام‌زنی به برخی دستگاه‌ها و نهادها نیز دریغ نکردند.
با همه اینها جنایت شهردار اصلاحات در ۷ خردادماه ۹۸ موجب شد احزاب یادشده به‌سرعت تغییر موضع داده و حتی در برائت‌جویی از شهردار منتخب‌شان به رقابت با یکدیگر بپردازند. سریع‌ترین اقدام در این راستا از آن غلامحسین کرباسچی بود؛ دبیرکل حزبی که نجفی هم روزگاری از اعضای شورای مرکزی و حتی هیأت موسس آن به شمار می‌رفت. وی همان عصر هفتم خرداد در توئیتی نوشت: «ماهیت تاسف‌بار حادثه قتل میترا استاد هر چه باشد نمی‌توان مسؤولیت کسانی را که ۲ سال قبل به‌رغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسؤول، این چاه‌ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند، نادیده گرفت».
توئیت کرباسچی که صراحتا برخی احزاب اصلاح‌طلب پیگیر شهردار شدن نجفی را خطاب قرار داده بود روز بعد از آن نیز در صفحه نخست روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران نقش بست. در مقابل اما روزنامه شرق، فردای قتل میترا استاد، تصویری درمانده از نجفی را با تیتر «سرنوشت تلخ یک تکنوکرات» منتشر کرد تا با توجه به اشتهار اعضای حزب کارگزاران به تکنوکرات بودن، اینگونه پاسخ ارگان حزب کارگزاران را داده باشد. ماجرا البته به اینجا ختم نشد و کرباسچی طی گفت‌وگویی با روزنامه اعتماد که هفته گذشته منتشر شد، در توضیح توئیت جنجالی خود گفت: آن توئیت برای تنبیه کسانی بود که آن روز (زمان انتخاب نجفی برای شهرداری تهران)  فقط به دلیل این توجیهات و لجبازی‌های سیاسی و بخشی هم به دلیل مخالفت با مرحوم هاشمی و خانواده ایشان کار شورا و شهرداری را به این فضاحت کشاندند.
وی افزود: من شخص آقای جهانگیری و دوستان حزب اتحاد و مشارکت را با همه ارادت و رفاقتی که داریم در این امر مقصر می‌دانم. ما باید با مردم و نظام صادق باشیم. در واکنش به این اظهارات کرباسچی، جلایی‌پور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، دبیرکل حزب کارگزاران را به بیان سخنان کذب متهم کرد. وی در این‌باره گفت: «۲ سال پیش وقتی تمام اعضای شورای شهر (هر ۲۱ عضو) آقای نجفی را به‌عنوان شهردار انتخاب کردند، برخلاف اظهارات امروز آقای کرباسچی، هیچ‌کدام از اعضای شورا و نیز اعضای حزب اتحاد ملت از رابطه‌ خانم میترا استاد و آقای نجفی خبر نداشتند و آقای کرباسچی حامل هیچ پیامی در این‌باره از سوی خودش یا سازمان‌های رسمی اطلاعاتی به آنان نبود. حتی اعضای حزب کارگزاران هم به شهرداری نجفی رای دادند.
روشن است که اگر ایشان در زمینه ارتباط آقای نجفی با خانم استاد اطلاعات موثقی داشتند و در اختیار هم‌حزبی‌های‌شان می‌گذاشتند آنها به شهرداری او رای نمی‌دادند. درباره هم‌حزبی‌ها در حزب اتحاد ملت نیز اطمینان دارم اگر درباره این ارتباط چیزی می‌دانستند قطعا از شهرداری آقای نجفی حمایت نمی‌کردند. بعضی از افرادی که در فرآیند انتخاب شهردار فعال و مطلع بودند معتقدند علت مخالفت جناب کرباسچی با شهرداری نجفی مساله دیگری بود و در هر حال هیچ‌کدام از اعضای شورا و احزاب اصلاح‌طلب اطلاعی از ارتباط آقای نجفی با خانم میترا استاد نداشتند. از ذکر و نشر این سخنان کذب توسط آقای کرباسچی برخلاف اخلاق سیاسی عمیقا متاسفم».
منبع: وطن امروز

راهکاری علمی و عملیاتی برای اداره ارادی اقتصاد بدون نفت

چگونه می‌توان بدون نفت کشور را اداره کرد؟/ جزئیات برنامه‌های پیشنهادی مرکز پژوهش‌ها برای پاکسازی بودجه از نفت + جدول

راه مقابله با تحریم های نفتی اداره ارادی کشور بدون نفت است و حتی در صورت صفر شدن صادرات نفت، امکان مدیریت تراز پرداخت ها و بازار ارز با ایجاد اصلاحاتی وجود دارد.

گروه اقتصادی-رجانیوز: مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی با عنوان «برنامه اداره کشور بدون نفت» با تاکید بر اینکه خلع سلاح طرف مقابل از بازی تسلیحاتی سازی نفت علیه کشورمان راه اصلی پیروزی در نبرد تحریمی و فرصتی بزرگ برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران است، اعلام کرد: «حتی در صورت صفر شدن صادرات نفت، امکان مدیریت تراز پرداخت ها و بازار ارز با ایجاد اصلاحاتی وجود دارد».

 

*موثرترین راه مقابله با تحریم های نفتی اداره ارادی کشور بدون نفت است

در بخش «خلاصه مدیریتی» گزارش بازوی کارشناسی مجلس آمده است: «موثرترین و پایدارترین راه مقابله با استفاده از اهرم نفت علیه ایران، اداره ارادی کشور بدون نفت است. برنامه اداره کشور بدون نفت، از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول، برنامه ارادی و فعالانه برای صفر کردن منابع نفتی از بودجه عمومی دولت(نه صفر کردن صادرات آن) ارائه شده و در بخش دوم، برنامه لازم برای خنثی کردن اثرات کاهش احتمالی تحمیلی صادرات نفت- ولو تا مرز فرضی صفر- در ترازپرداخت ها و بازارهای مرتبط توضیح داده شده است.

 

برنامه حاضر به دنبال آن است که بتواند به صورت «عملیاتی و قابل اجرا»، با «کمترین تنش» اجتماعی و سیاسی، با حداقل تلاطم غیرقابل اجتناب در محیط اقتصاد کلان و با لحاظ حمایت های اقتصادی لازم از اقشار آسیب پذیر، منابع نفتی بودجه را «از لحظه شروع برنامه» به صفر برساند، آن را در طی اجرای برنامه حفظ کرده و در پایان، اقتصاد را وارد مرحله ای جدید از بودجه ریزی بدون اتکا به منابع استخراجی کند، ضمن اینکه در صورت کاهش تحمیلی صادرات نفت نیز، اقتصاد پایداری خود را از دست ندهد.

 

برنامه تصفیر نفت که اختصارا «بتن» نامیده می شود، «استحکام» در مقابل نوسانات یا شوک های نفتی را به مشخصه اصلی ساختار بودجه کشور تبدیل و در عین حال، منابع نفتی را، برای استفاده نسل های آتی و توسعه کشور، معطوف به تنوع اقتصادی و پایداری تراز پرداخت ها و سالم سازی تجارت، حفظ و صرف خواهد کرد».

 

* کسری بودجه بدون نفت حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است

در بخش «طرح کلی اقدام برنامه تصفیر نفت» گزارش این مرکز پژوهشی آمده است: «برای قابل مطالعه کردن این سند برای سیاستگذاران، خلاصه اجرایی طرح کلی اقدام «برنامه تصفیر نفت» در بودجه به شرح زیر ارائه می شود:

 

۱. کسری بودجه بدون نفت کشور – کسری توازن منابع و مصارف بودجه بدون در نظر گرفتن نفت به عنوان منبع بودجه ای – محاسبه و شفاف می شود. این رقم، شاخص اصلی «شکاف اقتصاد و بودجه عمومی از وضعیت سالم» و به عبارت دیگر شاخص میزان تلاش دولت، دست اندرکاران بودجه و مردم برای جبران فاصله تا وضعیت سالم است.  برآورد ما این است پس از استفاده از ابزار تخصیص بودجه در هزینه های جاری و عمرانی و نیز پس از فروش اوراق مالی در نظر گرفته شده در بودجه برای سال جاری، کسری بودجه بدون نفت، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان، خواهد بود (که حجم بزرگی در مقابل ظرفیت های اقتصاد ایران نیست و امکان جبران آن با مجموعه ای هماهنگ از سیاست ها در سمت منابع و سمت مصارف بودجه وجود دارد).

 

۲. برنامه های ۱۰ گانه سالم سازی اقتصاد، به طوریکه هرکدام از آنها به طور متوسط ۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد ایجاد می کنند (برای ساده سازی این فرض شده است)، فهرست می شوند. این رقم، با در نظر گرفتن ظرفیت سیاسی و اجتماعی، اجرایی و سابقه نهادهای تصمیم گیر در مصلحت سنجی های مختلف در نظر گرفته شده و حداقلی است، به طوریکه قابلیت اجرای برنامه را در عین تنش حداقلی تضمین کند.

 

*انتشار ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان اوراق برنامه تصفیر نفت

۳. برخی از این برنامه ها، قابلیت اجرا و حصول درآمد در سال جاری را دارند و برخی، همانند انواعی از مالیات ها،‌ علی رغم شروع عملیات اجرایی و تهیه ساختار در سال جاری ممکن است در سال آتی و سال بعد از آن برای کسب درآمد به ثمر بنشیند. برای برنامه هایی که امکان حصول درآمد در سال جاری ندارند،‌ اما حصول درآمد غیرنفتی از آنها قطعی است، «اوراق پاکسازی اقتصاد از نفت» یا اوراق اصلاح ساختار منتشر و در بودجه های سال های بعد، تسویه می شوند. برآورد ما از برنامه های دارای قابلیت تحصیل درآمد در سال جاری نشان می دهد حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان قابلیت تحصیل درآمد در سال جاری وجود دارد و برای ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان، مازاد بر اوراق سال جاری، اوراق مالی – اسلامی اختصاصی برنامه تصفیر نفت یا اصطلاحا اوراق پاکسازی اقتصاد از نفت که عمدتا متکی بر صُکوک و به پشتوانه دارایی‌هایی دولت خواهد بود، منتشر خواهد شد.

 

۴. از لحظه تصویب لایحه یا طرح اصلاحیه قانون بودجه ۱۳۹۸ یا قانون بودجه بدون نفت، ورود درآمد نفت به بودجه دولت «صفر» می شود و پس از کسر سهم شرکت ملی نفت، ۱۰۰ درصد درآمد نفت وارد صندوق توسعه ملی خواهد شد.

 

۵. صندوق توسعه ملی میتواند در ادامه رویه فعلی خود، و براساس اساسنامه فعلی، در بانک مرکزی سپرده گذاری کند».

 

*جزئیات برنامه های پیشنهادی مرکز پژوهش ها برای پاکسازی بودجه از نفت

در بخش «جزئیات عملیات مرتبط با بودجه» گزارش بازوی کارشناسی مجلس آمده است: «-بر اساس محاسبات و پس از انجام عملیات تخصیص، بدون در نظر گرفتن اوراق درنظر گرفته شده برای سال جاری، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان باید از محلی غیر از نفت تأمین شود.

-برنامه های ۱۰گانه سالم‌سازی و پاک‌سازی بودجه از نفت به طوریکه هرکدام به طور متوسط ۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد غیرنفتی ایجاد می کنند، با در نظرگرفتن مصلحت سنجی های متعارف دولت و مجلس به شرح جدول زیر ارائه می شود:

 

– همانطور که در جدول فوق قابل مشاهده است، بسته به ظرفیت اجرایی در اجرای برنامه های پاکسازی اقتصاد، ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان، اوراق پاکسازی اقتصاد از نفت منتشر و در سال های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ از محل اجرای برنامه ها تسویه خواهد شد. این اوراق میتواند توسط مردم و یا بانک ها خریداری شود و بانک مرکزی از طریق مداخله در بازار ثانویه نرخ‌ها را مدیریت کند.

 

– براساس شبیه سازی انجام شده در مورد سناریوهای مختلف ورود نفت به جایی غیر از بودجه دولت، همانند در نظرگرفتن حساب ذخیره ارزی که امکان تزریق بودجه ای نداشته باشد و در اختیار بانک مرکزی باشد، یا تقسیم صندوق توسعه به دو بخش توسعه ای و متعادل کننده بودجه و یا موارد متعدد متصور دیگر، با قید حداقل تغییرات قانونی و رویه ای نسبت به وضعیت موجود که بتوان کار را فورا آغاز کرد، حالت بهینه وضعیتی تشخیص داده شد که پس از کسر سهم شرکت ملی نفت، ۱۰۰ درصد درآمد نفتی وارد صندوق توسعه ملی شود. در این حالت، بدون نیاز به تغییر مقررات یا اساسنامه صندوق توسعه ملی و رویه فعلی، امکان بهره مندی از آن برای تامین نیازهای توسعه ای به شکل فعلی، امکان سپرده گذاری یا استقراض این صندوق به بانک مرکزی به منظور تعادل مدیریت بازار پول و ارز وجود خواهد داشت».

 

در بخش «برنامه تعادل بخشی به ترازپرداخت‏ها در صورت کاهش یا به صفر رسیدن صادرات نفت» گزارش این مرکز پژوهشی آمده است: «در سال ۱۳۹۷ منابع ارزی سهم دولت، برداشت­های بودجه­ای از صندوق توسعه ملی و سهم مناطق محروم از درآمدهای نفتی و البته افزایش ذخایر ارزی بانک مرکزی، به بازار تزریق شده است.

 

بدیهی است که فرض صفر شدن صادرات نفت عملا هیچ گاه تحقق پیدا نخواهد کرد، اما به منظور جلوگیری از درگیر شدن در سناریوسازی و قرار گرفتن در وضعیت منفعل در بازی‌سازی طرف مقابل، بهترین راه منطقی این است که حد نهایی وضعیت نامناسب را هدف قرار داده و برای آن برنامه ریزی  کرد. به این ترتیب، به هر میزان که طرف مقابل در کاهش صادرات نفت موفق نشود،‌ از برنامه جلوتر خواهیم بود».

 

* مهم ترین اقدام برنامه تراز پرداختها، مدیریت دقیق منابع ارزی موجود و اجرای مؤثرتر پیمان‌سپاری ارزی است

در بخش «طرح کلی اقدام برنامه تراز پرداخت‏ها» گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمده است: «۱- اولین و مهم ترین اقدام، مدیریت دقیق منابع ارزی موجود و اجرای مؤثرتر پیمان‌سپاری برای بازگشت حداکثری ارز حاصل از صادرات است. طبق برخی گزارش ها به رغم صادرات غیرنفتی بالغ بر ۴۴ میلیارد دلار در سال ۹۷، بخشی از ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما عرضه نشده است. بازگشت ارز حاصل از صادرات از روش های دیگر نیز کامل نبوده است. آمار مربوط به صادرات غیرنفتی و واردات منتشره از سوی گمرک نشان از آن دارد که در مجموع با توجه به صادرات ۴۴ میلیارد دلاری کالاهای غیرنفتی و واردات ۴۲ میلیارد دلاری در سال ۱۳۹۷ عملا ۲ میلیارد دلار مازاد در این حساب وجود دارد که نشان می‌دهد در صورت اجرای دقیق پیمان سپاری منابع حاصل از صادرات غیرنفتی کفاف نیاز کالاهای وارداتی کشور را می‌کند. برای جبران کسری حساب خدمات نیز ضروری است مصارف ارزی کشور محدود به کالاها و خدمات اساسی و ضروری شود.

 

*مدیریت مصارف ارزی موجود با ایجاد شفافیت در تراکنش‌های بانکی

۲- گام دوم، مدیریت مصارف ارزی موجود است. یکی از روشهای مدیریت مصارف ارزی جلوگیری از خروج سرمایه از طریق ایجاد شفافیت در تراکنش‌های بانکی است که زمینه قانونی آن در بند (ح) تبصره ۱۶ قانون بودجه سال ۱۳۹۸ فراهم شده است.  روشهای دیگر نظیر اعمال محدودیت و افزایش تعرفه واردات کالاهای غیرضرور و لوکس و مدیریت سفرهای خارجی از طریق اخذ تصاعدی عوارض خروج از کشور و نیز مبارزه با واردات کالا به صورت غیررسمی (به جز مواد اولیه تولید) می تواند به کاهش مصارف ارزی کمک نماید.

 

۳- گام سوم ایجاد منابع ارزی جدید از طریق کنترل صادرات غیررسمی (قاچاق) و سوق دهی آن به سمت صادرات رسمی است. همچنین با اصلاح قیمت برخی کالاها مانند بنزین و گازوئیل می توان مصرف داخلی را کاهش و ظرفیت صادراتی برای این محصولات فراهم کرد. یکی دیگر از منابع ارزی بالقوه ظرفیت گردشگری ایران است.

 

*جزئیات افزایش ۴۰ میلیارد دلاری منابع ارزی در اختیار

در بخش «جزئیات عملیات مرتبط با تراز پرداخت‌ها» گزارش بازوی کارشناسی مجلس، برآورده های انجام شده برای افزایش منابع ارزی در اختیار در اثر اقداماتی که در طرح کلی اقدام ذکر شد،  در قالب جدول زیر آمده است:

 

در اثر این اقدامات منابع در اختیار ارزی حدود ۴۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت که از میزان ۳۰ میلیارد دلار ناشی از درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز بیشتر است.

 

*خلع سلاح دشمن از بازی تسلیحاتی سازی نفت علیه کشورمان راه اصلی پیروزی در نبرد تحریمی است

در بخش «نتیجه گیری» گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمده است: «هیچ اقتصاددانی از ادامه تحریم های اقتصادی حمایت نمی کند. تحریم های اقتصادی بنیه تولیدی کشور را تضعیف می کند و رفاه کوتاه مدت و بلند مدت مردم را کاهش می دهد. ساختار اقتصادی معیوب، کشور را آسیب پذیر کرده است و در مرحله کنونی  طرف مقابل همه توجه خود را معطوف به فروپاشی اقتصاد ایران کرده است. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، خلع سلاح طرف مقابل از بازی تسلیحاتی سازی نفت علیه کشورمان را، راه اصلی پیروزی در نبرد تحریمی می‏داند که می تواند به عنوان فرصتی بزرگ برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران و تحقق آروزهای چندین ده ساله در استقلال از نفت نیز محسوب شود.

 

چارچوب برنامه صفر کردن ارادی و فعالانه نفت در بودجه دولت، به گونه ای طراحی شده است که هم بودجه از منابع حاصل از نفت رها شود و هم در عین حال، عواید ناشی از صادرات نفت به هر میزان، بتواند برای توسعه‏ی غیربودجه ای (غیر متکی به دولت) در کشور مورد استفاده قرار گیرد. بدیهی است این پیشنهاد به معنای امکانپذیر بودن به صفر رساندن صادرات نفت ایران نیست و کشور تلاش خواهد کرد که به اندازه مورد نیاز خود نفت صادر کند اما در این گزارش نشان داده شد که حتی در صورت صفر شدن صادرات نفت، امکان مدیریت تراز پرداخت ها و بازار ارز با ایجاد اصلاحاتی وجود دارد».

متن کامل گزارش بازوی کارشناسی مجلس از اینجا قابل مشاهده است.

رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه مطرح کرد

برجام هزینه سنگین ایران برای تغییر نگاه سیاستمداران نسبت به غرب بود/ کسانی که مذاکره کردند، فریب حرف‌های اوباما و اروپا را خوردند/ در جلسه‌ای که برای بررسی برجام گذاشتیم نتوانستیم آمریکا را به لحاظ حقوقی منکوب کنیم

تمام خواسته‌های سیاسی ما نه از مسیر برجام بلکه از راه‌های دیگر امکان‌پذیر بود. ما اکنون وارد عصر جدیدی با غرب شده‌ایم اما نه از مدخل برجام. برجام یک کج‌راهه بود.
گروه سیاسی-رجانیوز: محمدجواد لاریجانی در  ویژه برنامه تلویزیونی «میدان انقلاب»  که شب گذشته، پخش شد، درباره آخرین وضعیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی،‌ روابط بین‌الملل و مذاکره با آمریکا صحبت کرد.
لاریجانی در ابتدای برنامه و در پاسخ به سوالی مبنی بر تغییرات مواضع رسمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ایجاد دوگانگی در بین مردم، گفت: البته سرگیجه را عنوان مناسبی برای این موضوع نمی‌دانم چرا که نظام حکومتی ایران منسجم و متین بوده و هم‌چنین تحمیل‌گر نیست. دقت داشته باشید که مشی ما در سیاست خارجی‌مان بسیار سدید و روشن است و آن هم این است که اجازه نمی‌دهیم کسی بر ما مسلط شود. این موضوع خط قرمز ما و درس بزرگی است که از امام خمینی (ره) به یادگار داریم. ایشان، پس از سال‌ها تحقیق در مورد این که چرا ما ایرانیان عقب هستیم، به دو نتیجه بسیار مهم رسیدند؛ اولا به این نتیجه رسیدند که این موضوع، محصول سیطره است چرا که کشورهای مستکبر آمدند و با حاکم کردن حاکمان وابسته، امکان رشد را از ما گرفتند. هم‌چنین، دومین نتیجه این بود که از اسلام دور شده‌ایم. همان طور که فاصله غرب از کلیسای متهجر، باعث پیشرفت‌شان شده بود، فاصله ما از اسلام پویا و متحرک باعث عقب‌ماندگی ما شده بود. بر همین اساس، می‌بینید که امام خمینی همواره بر روی این دو موضوع تاکید دارند و در هر سخنرانی‌شان بر این دو مساله تاکید دارند.
وی ضمن اشاره به کلیدواژه‌های اصلی امام خمینی در حوزه سیاست خارجی گفت: اگر به سخنرانی‌های امام دقت کنید می‌بینید که ایشان بر دو کلیدواژه تاکید فراوان دارند؛ یکی «اسلام مداری مبتنی بر اسلام باوری» است و دیگری ایستادگی در برابر سیطره دشمن است. به عبارت دیگر، مقاومت ما در برابر دشمن، منفعلانه نیست بلکه بسیار کنش‌گر و فعال است. در طول این سال‌ها نیز این مشی را ادامه داده‌ایم و باید اذعان کرد که مقام معظم رهبری شاگرد حقیقی امام در پیشبرد این مکتب هستند. ایشان هم‌چنین این مشی را با ابعاد جدید و متناسب با زمان پیش بردند. حال، از بیرون به وضعیت کشورمان نگاه کنید. آنان چه فکری با خود می‌کنند؟ همه‌شان می‌گویند که این کشور خط مشی مشخص دارد و راهش را می‌داند. البته تلاش می‌کنند که از نوسانات داخلی استفاده کنند اما با این وجود، از نگاه یک شخص بیرونی نه تنها سرگیجه نداریم بلکه راهمان ثابت است و انتظار دنیا از ما همین است. آنان می‌دانند که به آمریکا و هیچ کشور دیگری اجازه دوشیدن نمی‌دهیم. دنیا می‌داند که ما اهل شیر دادن به کسی نیستیم. باید بگویم که مردم حق دارند معتقد باشند که برخی حرف ها و حرکت‌ها با مشی کلی نظام و سیاست‌های نظام همخوانی ندارد. برای مثال در موضوع برجام، ما به دنبال فواید حاشیه‌ای نبودیم و نمی‌خواستیم ثابت کنیم که آمریکا بد و اروپا اخ است. این موضوع خیلی مهم نیست. هدف ما از این نرمش قهرمانانه، دو موضوع کاری بود؛ این که بتوانیم نفت خود را براساس سیاست‌های خود و اوپک بفروشیم و پول آن را به راحتی به دست بیاوریم. در حقیقت، این گونه نبود که تیرمان بر هر جا اصابت کرد، بگوییم خیلی خوب است و همین را می‌خواستیم.
این کارشناس مسائل بین‌الملل ضمن اشاره به برجام گفت: من معتقدم که تمام خواسته‌های سیاسی ما نه از مسیر برجام بلکه از راه‌های دیگر امکان‌پذیر بود. ما اکنون وارد عصر جدیدی با غرب شده‌ایم اما نه از مدخل برجام. برجام یک کج‌راهه بود. متاسفانه بعضی از سیاست‌مداران ما به دلیل فشارهای اقتصادی به تحلیل‌های عجیبی رسیده بودند. مثلا فکر می‌کردند که اگر چرخ سانتریفیوژ زیادی بچرخد، چرخ اقتصاد نمی‌چرخد یا این که احساس می‌کردند ممکن است جنگ ‌شود و اگر آمریکا فوت کند، همه چیز نابود می‌شود. بر همین اساس، تلاش شد تا غل و زنجیرهایی در مسیر جمهوری اسلامی قرار داده شود و این هدف را داشتند تا ایران را به کشوری تبدیل کند که به اصطلاح خودشان «معقول» است و حرف تند به آمریکایی‌ها نمی‌زند.
وی ادامه داد: البته عقل این نیست، این عقل مفتضح است. این تلقی آنان بود اما نمی‌دانستند که نمی‌توانند. به نظرم کسانی که مذاکره کردند، فریب حرف‌های دولت اوباما و اروپا را خوردند. در حقیقت، اعتماد بسیار زیاد آنان به چیزی که دنبال می‌کردند باعث شد تا اشکالات‌شان را نفهمند. مشخص بود که این کالسکه با این چرخ‌ها به جایی نمی‌رسد. من به دنبال ارزیابی جناحی از برجام نیستم بلکه معتقدم آن چیزی که روی زمین مانده است، یک ارزیابی واقعی است. آیا در جایی از برجام، این موضوع وجود دارد که اگر کسی خواست از آن خارج شود، مورد پیگرد قرار بگیرد و بهایی بپردازد؟ آمریکا دقیقا از همین موضوع استفاده کرد. در جلسه‌ای که برای بررسی برجام گذاشتیم نتوانستیم آمریکا را به لحاظ حقوقی منکوب کنیم. آمریکا به راحتی خارج شد و ادعا کرد که دیگر تعهدی ندارد. وقاحت کاری که ترامپ انجام داد در دو بخش قابل تفسیر است. یکی مربوط به ویترین فعلی سیاست خارجی‌شان است. این مجموعه احساس می‌کند که باید با دنیا وقیحانه‌تر و جسورانه‌تر برخورد کند. علاوه بر این، آمریکا و رژیم صهونیستی به دنبال نقد سیاست‌های اقتصادی و نظامی ما هستند. آنان پیش‌بینی می‌کنند که توانمندی اقتصادی و نظامی ما در ۲۰-۲۵ سال آینده قابل نقد شدن نیست. به اعتقاد من، چه دولت ترامپ و چه دولت اوباما، این مسیر را حساب‌شده طی کردند. برای مثال، در برجام گفته شد که تحریم‌ها باید برداشته شود. رئیس جمهور نیز گفتند که تحریم‌ها ترک خورد و سپس فرمودند که برداشته شد اما این آرزوی ما بود. تلقی آمریکایی‌ها این بود که باید نوع تحریم‌ها و برچسبش عوض شود. بدین معنی که چند سال پیش جلوی کشتی ما را می‌گرفتند و می‌گفتند به دلیل هسته‌ای است و حالا می‌گویند دلیل دیگری دارد. در حقیقت، برچسب تحریم‌ها عوض شده است. در عرصه جهانی وارد دنیای جدیدی شده‌ایم اما با برجام ضربه دیدیم.
مشاور رئیس قوه قضاییه در امور بین‌الملل  اضافه کرد: در رفتار و گفتار دیپلماتیک ما ممکن است نوساناتی باشد اما غرب می‌داند که اساس سیاست خارجی ما ثابت است. خوشحالم که رئیس جمهور ما هم امروز بیانات قاطعانه ضد امریکایی دارد اما بالاخره این اعتقاد بعد از یک دوره چندساله و با پرداخت هزینه‌های بسیار زیاد از توان ملی ایران در بین سیاستمداران ایجاد شده است.  قبل از هر چیز باید بدانیم که راه برجام چیست. راه برجام براساس این طرح کلی است که ما با کدخدا رفیق می‌شویم تا به واسطه آن مقدار زیادی دلار و امکانات به کشور سرازیر شود. این موضوع سبب می‌شود که صنایع ما رونق پیدا کند، فروشگاه‌های ما از کالاها با برندهای مختلف پر شود و کشور به تدریج رشد کند. قدرت‌های جهانی این طرح را بسیار دوست دارند و تلاش می‌کنند که آن را به سیاست‌مداران ما القا کنند. این دیدگاه از گذشته نیز وجود داشت یعنی حتی در زمان شاه نیز مرحوم بازرگان و دوستانش می‌گفتند که شاه بماند و با آمریکا سازش کنیم تا کشور کمی جلو برود. این امام خمینی بود که آمد و خط وابستگی را کاملا قطع کرد. از این جا به بعد است که دکترین مقاومت پیدا می‌شوند.
لاریجانی در پاسخ به سوالی مبنی بر مذاکره با امریکا و مواضع جمهوری اسلامی گفت: در این مساله، صحبت ما بر سر یک دیدگاه است. حتی ممکن است که برای یک دیدگاه کاملا انقلابی با بدترین دشمنان خود نیز مذاکره کنیم. آن مذاکره بر سر یک موضوع خاص است و بر سر توانمندی‌های ما نیست. ما نباید سر این که تشکیلات هسته‌ای ما چه قدر پیشرفت کند یا این که برد موشک‌های ما چه قدر است، مذاکره کنیم. هم‌چنین بر سر حمایت از مردم قهرمان یمن مذاکره نداریم اما بر سر این که تحریم‌ها از یمن برداشته شده و تجاوز به آن متوقف شود، مذاکره می‌کنیم. راه قدرتمند شدن ما ایستادن روی پای خودمان و تکیه بر نیروهای خودمان است. البته این راه سختی‌هایی نیز دارد و آن به دلیل این است که مسئولین ما گاهی در این زمینه کوتاه می‌آیند. در حقیقت، ما بازوان فعالی برای ولی امر خود نیستیم.
او به شرایط صحیح یک مذاکره بین‌المللی اشاره کرد و گفت: اول این که وقتی می‌خواهیم مواضع آمریکا را نقد کنیم، نباید ضجه بزنیم که باعث بشود او احساس کند جایی از ما درد آمده است. برای مثال، بیاییم و بگوییم که تحریم‌ها باعث شده است که غذا نداشته باشیم و فرزندان ما به دلیل نداشتن دارو می‌میرند. این موضوع خیلی بد است. این که فشارها تا چه اندازه باعث آسیب به ما شده است را نباید مطرح کنیم. شرایط اقتصادی کشورمان به دلیل دو اتفاق ایجاد شده است؛ یکی فتنه اقتصادی است که اصلا پنهان نیست. امریکا رسما اعلام کرده است که ما می‌خواهیم اقتصاد ایران را زمین‌گیر کنیم. باید چشم این فتنه را دربیاوریم. دلیل دوم، افت شدید کارآمدی است. این موضوع با بگیر و ببند حل نمی‌شود بلکه راه حل آن مدیریت جهادی است که هیچ‌گاه خسته نشود. این که برای تولید یک نوآوری برویم و چند نمونه خارجی را با ارز ۴۲۰۰ تومانی بیاوریم، راه غلطی است بلکه باید با آوردن مدیریت جهادی اقتصادی که نمونه آن را در زمان جنگ شاهد بودیم، کار کنیم.
مشاور بین‌الملل رئیس قوه قضائیه درباره عامل قدرت ایران در روابط بین‌الملل گفت: تاثیرگذاری ما بزرگ‌ترین عامل قدرت ما است. دقت کنید که روزگاری، شوروی در افغانستان شکست خورد. در همان روزهایی که شوروی به ارتش سرخ حمله می‌کرد، امام سفیر شوروی را خواست و به او گفت که شما شکست می‌خورید و با خفت از آن‌جا خارج می‌شوید. بعد از مدتی که معلوم شد آنان شکست خورده‌اند، همان مسئول در دیداری به من گفت که دلیل شکست ما انقلاب شما و حمایتتان از مجاهدین است. در انتها، درخواست‌هایی از ما داشتند تا کمک‌شان کنیم. می‌خواستند که تعدادی از نیروها و دیپلمات‌های خود را از افغانستان بیرون بیاورند. آیا این مذاکره ایراد دارد؟ ما این کار را انجام دادیم. این قدرت ما است.
وی افزود: بعضی‌ها می‌آیند و اصل گفتگو کردن را فارغ از موضوع آن می‌بینند و می‌گویند چرا ایران حاضر به حرف زدن نیست؟ من به شما می‌گویم که ایران اهل مذاکره و تعامل است اما مهم است که بر سر چه موضوعی و چگونه باشد. آن‌هایی که می‌گفتند مذاکره با کدخدا مشکلات ما را حل می‌کند اشتباه می‌کردند. مشکلات ما به دست خودمان حل می‌شود. باید بگویم که عامل قدرت ما توانمندی‌مان، حرف حق ما و نفوذمان است. دقت کنید که یک زمانی کشوری به واسطه زور نفوذ می‌کند اما نفوذ ما از جنس نفوذ آمریکا و شوروی نیست. ما به دلیل حق‌داری‌مان، نفوذ معنوی داریم. شعار «لا تظلمون ولا تظلمون»، شعار مورد علاقه امام بود. همان شعار باعث شده است که مردم ایران و دیگر کشورها به ما اعتماد کنند. این که توانسته‌ایم بعد از ۴۰ سال که همراه با فشارهایی بوده است، کشور قدرتمندی از نظر علوم و فنون داشته باشیم، بهترین راه تبلیغ حق است. یک مقاله‌ای را از یک نویسنده مصری می‌خواندم. او می‌گفت راهی که ما، عربستان و مراکش و … رفتیم باعث شد تا جیره‌خور آمریکا و نوکر اسرائیل باشیم و مشکل معیشت‌مان نیز حل نشود. راهی که ایران رفت، ایستادگی کرد و جنگید باعث شده است که اکنون سربازان‌شان در کنار دریای مدیترانه باشند. این که اکنون آمریکا می‌گوید ایران خطر است اما عربستان وابسته است، مسیر حق ما را نشان می‌دهد.
لاریجانی ضمن اشاره به نامه امام خمینی به گورباچف و مقایسه آن با پیش‌بینی رهبر انقلاب در مورد رژیم صهیونیستی، گفت: امام خمینی در نامه خود به گورباچف می‌گوید که «علت سقوط شما، مسائل اجتماعی و اقتصادی نیست بلکه علت آن، جنگ شما با خداوند است». هم‌چنین می‌فرمایند که «گول در باغ سبز غرب را نخورید و اجازه بدهید که به راه اسلام نیز توجه شود». در مورد آمریکا نیز چنین است چرا که آنان نیز براساس سکولار بنیان نهاده شده‌اند. ممکن است که در یک دوره بالا بیایند اما استدراج است. به اعتقاد من، فروپاشی آمریکا بسیار دیدنی‌تر از فروپاشی شوروی خواهد بود. دقت کنید که آثار این موضوع بسیار جدی است و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، پروسه اضمحلال آمریکا آغاز شده است. بیش‌تر از خود ما، رژیم صهونیستی پیش‌بینی حضرت آقا را جدی گرفته است. آنان اعتقاد دارند که در ۲۰ سال آینده هر آنچه که می‌خواهند را باید انجام دهند چرا که دیگر فرصتش را نخواهند داشت.
او در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: یکی از موضوعات مهم این است که بدانیم نگاه دشمن به ما چگونه است. نباید به فریادهای ترامپ، صداهای رسانه‌هایشان و … توجه کرد بلکه باید یک امر شاخص را درنظر گرفت. آنان با سوریه چه کردند و چه طرحی برای آن داشتند؟ این طرح نه فقط برای سوریه بلکه برای کل غرب آسیا بود. وقتی طرحی که آمریکا ۷ تریلون دلار خرج آن می‌کند، شکست می‌خورد، آنان چه فکری با خود می‌کنند؟ می گویند که آدم‌های ناتوان و ضعیف ما را ناکام کردند یا می‌گویند که یک آدم‌های باهوش و توانمند ما را ابتر کردند؟ مطمئنا دومی است. این موضوع در مورد دانش و فناوری ایران نیز وجود دارد. این موضوع در مورد اقتصاد ایران نیز وجود دارد. آمریکایی‌ها می‌دانند که اگر ما براساس ریل‌گذاری رهبر معظم انقلاب در مسیر اقتصاد پیش برویم، ۴-۵ سال دیگر تبدیل به یک قدرت عظیم اقتصادی می‌شویم پس باید جلوی آن گرفته شود. ما باید بصیرت خود را افزایش بدهیم.

کلاه‌برداری با عنوان میانجی!

ژاپن و آلمان؛ از ندادن بنزین به هواپیمای ظریف تا عذرخواهی از آمریکا برای فروش یک دستگاه تویوتا به سفارت ایران!/ چرا رسانه‌های زنجیره‌ای از ورود واسطه‌هایِ بدنامِ آمریکا ذوق کرده‌اند؟

برخلاف برخی فضاسازی‌ها، مقامات ژاپن و آلمان برای میانجیگری و حفظ برجام و ارتقای روابط اقتصادی به ایران نمی‌آیند، بلکه اینها تنها در نقش «پیام‌رسان‌های ترامپ» به ایران سفر می‌کنند و هدف اصلی صرفا دلالی برای پیاده‌سازی خواسته‌های زیاده‌خواهانه رئیس‌جمهور آمریکا است.
گروه سیاسی-رجانیوز: رسانه‌های خبری در روزهای گذشته اعلام کردند که «شینزو آبه» نخست‌وزیر ژاپن ۱۲ تا ۱۴ ژوئن سال جاری (۲۲ تا ۲۴ خرداد ماه) به منظور دیدار با مقامات ایران راهی تهران می‌شود. روزنامه «ماینیچی» ژاپن به نقل از مقامات آگاه در دولت ژاپن در این خصوص ادعا کرد که هدف از این سفر کمک به کاهش تنش میان آمریکا و ایران و تشویق تهران به مذاکره با واشنگتن خواهد بود.
همچنین یکی از سخنگویان وزارت خارجه آلمان در روزهای گذشته اعلام کرد که «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان، در هفته جاری به ایران سفر خواهد کرد.در آستانه سفر نخست‌وزیر ژاپن و وزیر خارجه آلمان به تهران، رسانه‌های دولتی و زنجیره‌ای در داخل، مشغول فضاسازی و بزرگنمایی آن هستند.
آفتاب تابان!
در همین رابطه روزنامه ایران- ارگان دولت- در گزارشی با عنوان «ترافیک سفرهای دیپلماتیک به تهران» با اشاره به سفر مقامات ژاپنی و آلمانی به تهران نوشت: «ایران بار دیگر در کانون مذاکرات دیپلماتیک قرار گرفته است. در شرایطی که کمپین فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران، تأخیر در به جریان افتادن سازوکار مالی اروپایی‌ها و نخستین واکنش تلافی‌جویانه ایران مبنی بر متوقف کردن بخشی از تعهداتش در چارچوب برجام این توافق بین‌المللی را بیش از گذشته در معرض خطر فروپاشی قرار داده است، مقام‌های عالی‌رتبه اروپایی و آسیایی راه چاره را در به جریان انداختن کانال مذاکره مؤثر برای تعدیل فضا جست وجو می‌کنند.»
ارگان دولت در ادامه نوشت: «بسیاری از ناظران بین‌المللی حضور نخست‌وزیر ژاپن در تهران را فارغ از رابطه دوجانبه، از منظر کاهش تنش دیپلماتیک ایران و آمریکا ارزیابی می‌کنند. وجه دیگر این سفرها را باید در لزوم یافتن راهکارهای مؤثر جهت تحقق بخشیدن به منافع اقتصادی تهران در چارچوب برجام جست‌وجو کرد… سفر ‌هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان به تهران را نیز نباید فارغ از تلاش برای حفظ برجام و در عین حال کاستن از جدال‌های پیش روی ایران و آمریکا ارزیابی کرد. سفر ‌ماس به تهران در شرایطی که ایران و شرکای اروپایی برجام برای به جریان انداختن سازوکار مالی موسوم به اینستکس می‌کوشند، حائز اهمیت است.»
روزنامه زنجیره‌ای آرمان نیز در گزارشی با عنوان «واسطه‌ای از سرزمین آفتاب تابان» نوشت: «هفته پیش‌رو هفته‌ای شلوغ و حساس از نظر رفت و آمد دیپلماتیک مقامات دیگر کشورها به تهران برای دستگاه سیاست خارجی کشور خواهد بود، چنانکه تهران در این هفته میزبان هیئت‌هایی از شرق آسیا و غرب اروپا خواهد بود… تاکنون در مورد سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران نظرات مختلفی از سوی کارشناسان مطرح شده و همگی بر اهمیت فوق‌العاده این سفر تاکید کرده‌اند… همچنین سفر وزیر خارجه آلمان به تهران در حالی صورت می‌گیرد که ایران از بیش از یک ماه پیش با کاهش تعهدات برجامی خود به کشورهای عضو برجام فرصت ۶۰ روزه‌ای داد که به تعهدات خود در مقابل ایران که در این توافق بین‌المللی منعقد شده، عمل کنند.»
برخی دولتمردان و رسانه‌های زنجیره‌ای پیش از این نیز برجام را «آفتاب تابان» نامیده بودند و مدعی بودند که این آفتاب تابان، تمامی تحریم‌های ضدایرانی را لغو کرده و مشکل رکود و بیکاری و گرانی را نیز حل می‌کند. اما پس از تحمیل خسارت محض و فرصت‌سوزی در بهره‌مندی از ظرفیت‌های عظیم داخلی، اذعان کردند که دستاورد برجام تقریبا هیچ و نزدیک به صفر است.
اعتدال به سبک ژاپنی!
روزنامه زنجیره‌ای ابتکار نیز در مطلبی نوشت: «ژاپن، علی‏‏رغم نزدیکی به آمریکا همواره در مسائل مربوط به آسیای غربی (خاورمیانه) جانب اعتدال را حفظ کرده است… تنش‌زدایی میان ایران و آمریکا تاثیر جدی و ملموسی بر ثبات اقتصاد ژاپن دارد و این امر باعث می‌شود ژاپن در پی یک راه‌حل پایدار و منصفانه باشد».
روزنامه زنجیره‌ای اعتماد نیز در مطلبی نوشت: «آخرین سفر یک نخست‌وزیر ژاپن به تهران، چهل و یک سال پیش و قبل از انقلاب ایران انجام شد. ژاپن بدون مجوز آمریکا وارد این بازی نشده است… خطر از دست رفتن بازارهای نفتی ایران تحت فشار تحریم‌ها جدی است».
روزنامه زنجیره‌ای هفت صبح نیز در گزارشی با عنوان «تویوتا در ایران، رهاورد سفر آقای آبه؟» نوشت: «بعد از یک شایعه توئیتری، اخباری موثق از عقد قرارداد بزرگ‌ترین خودروساز ژاپن با نماینده رسمی این شرکت در ایران به گوش می‌رسد».
طیف مدعی اصلاحات که دیروز برای بزک توافق با آمریکا، اوباما -رئیس‌جمهور سابق آمریکا- را فردی مودب! و باهوش! جا زده بود، حالا برای جاده صاف‌کنی مذاکره با ترامپ، واسطه‌گری ژاپن را مبتنی بر اعتدال و تنش زدایی جا زده است. اوبامای مودب! و باهوش!، نماینده ویژه دولت روحانی در سازمان ملل را تروریست! نامید و تحریم آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران و قانون محدودیت ویزا را تمدید و تصویب کرد.
در حال حاضر نیز نخست‌وزیر ژاپن تنها در نقش «پیام‌رسان ترامپ» به ایران سفر می‌کند و هدف وی صرفا دلالی برای پیاده‌سازی خواسته‌های زیاده‌خواهانه رئیس‌ جمهور آمریکا است و نه سفری با هدف ارتقای روابط دوجانبه.
عذرخواهی تویوتا!
رسانه‌های زنجیره‌ای در دوره برجام مدعی بودند که به واسطه توافق هسته‌ای، سرمایه خارجی به کشور سرازیر شده و شرکت‌های خارجی برای ورود به ایران صف بسته‌اند و آن‌قدر صف شده که در هتل‌های تهران جا نیست! پس از آن اما نهادهای رسمی بین‌المللی از کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در ایران در پسابرجام خبر دادند.
حالا این طیف ادعای عقد قرارداد بزرگ‌ترین خودروساز ژاپن با ایران را مطرح کرده است. این ادعا در حالی است که شرکت تویوتای ژاپن در رابطه با ایران، سابقه خوبی ندارد.
برای نمونه، در آبان ۹۶، شرکت تویوتا موتورز ژاپن، از رگولاتور بازار اوراق بهادار آمریکا به‌ دلیل فروش یک دستگاه خودروی تویوتا به سفارت ایران در هند توسط شعبه هندی این شرکت عذرخواهی کرد.
وقاحت آلمانی!
رسانه‌های زنجیره‌ای در کنار بزرگ‌نمایی سفر مقام ژاپنی، با آب و تاب خبر سفر قریب‌الوقوع وزیر خارجه آلمان به ایران را پوشش داده و آن را اتفاقی عظیم جلوه می‌دهند! این اقدام تأمل‌برانگیز در حالی است که وزارت خارجه آلمان در بیانیه‌ای گستاخانه و وقیحانه که روز شنبه منتشر شد، تاکید کرد: ««هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان بر لزوم تلاش‌ها برای حفظ توافق هسته‌ای و اجرای کامل آن از جانب ایران تاکید کرد و آن را عاملی کلیدی برای ثبات منطقه برشمرد».
مقامات اروپایی بارها اعلام کرده‌اند که برای حفظ توافق هسته‌ای تلاش می‌کنند. اما ظاهرا از نظر طرف اروپایی، حفظ برجام یعنی اجرای یک‌طرفه توافق هسته‌ای از سوی ایران! اکنون بیش از یک‌ماه از فرصت ۶۰ روزه ایران به اعضای باقیمانده برجام برای اجرای تعهدات مالی و بانکی‌‌شان می‌گذرد و در این مدت تروئیکای اروپایی(آلمان،فرانسه،انگلیس) هیچ اقدامی در راستای اجرای تعهدات برجامی خود انجام نداده‌اند.
آلمان که سابقه اقدام جنایت‌آمیز در تجهیز رژیم صدام به سلاح‌های شیمیایی در جنگ تحمیلی علیه ایران را در کارنامه خود ثبت کرده است، در سال‌های اخیر نیز اقدامات گستاخانه‌ای علیه کشورمان انجام داده است. در اسفند ۹۶ کشور آلمان در توهینی آشکار و اقدامی گستاخانه از تأمین سوخت هواپیمای حامل محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان امتناع کرد.
در تیر ۹۷، آلمان در اقدامی غیرقانونی و با دلایل واهی، آقای «اسدالله اسدی» دیپلمات ایرانی را که از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بود، بازداشت کرد.تابستان ۹۷، بعد از خروج آمریکا از برجام، شرکت‌های اروپایی از جمله چند شرکت آلمانی بدون توجه به تعهدات خود برای خروج از ایران صف کشیدند.
مهر ۹۷، «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان گفت: با آمریکا اهداف مشترکی را درقبال ایران دنبال می‌کنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال می‌کنیم با یکدیگر اختلاف داریم. در آذر ۹۷ نیز همزمان با ادعای اروپا مبنی بر گشایش کانال مالی، شرکت مخابرات آلمان در اقدامی گستاخانه خطوط تلفن و اینترنت بانک‌های ایرانی مستقر در این کشور را قطع کرد.
کلاه گشاد آمریکا
برخلاف فضاسازی کاذب رسانه‌های دولتی و زنجیره ای، مقامات ژاپن و آلمان برای میانجیگری و حفظ برجام و ارتقای روابط اقتصادی به ایران نمی‌آیند، بلکه اینها تنها در نقش «پیام‌رسان‌های ترامپ» به ایران سفر می‌کنند و هدف اصلی صرفا دلالی برای پیاده‌سازی خواسته‌های زیاده‌خواهانه رئیس‌ جمهور آمریکا است.
نقش این واسطه‌ها این است که به خیال خام خود با دادن وعده‌های نسیه، مسیر امتیازگیری یک‌طرفه آمریکا از ایران را هموار کنند. در حقیقت ژاپن و آلمان میانجی نیستند، بلکه با کلاه گشاد آمریکا می‌آیند.
پیش از این مقامات اروپایی و آمریکایی صراحتا اعلام کرده بودند که به دنبال توافق تکمیلی با ایران هستند. توافقی که در آن محدودیت‌های برجامی ایران دائمی شده و موضوع موشکی و منطقه‌ای نیز به آن اضافه شود. پس هدف اصلی، تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفه‌های قدرت‌ساز ایران است.
ذوق‌زدگی رسانه‌های دولتی و زنجیره‌ای از مذاکره ایران با واسطه‌ها در حالی است که ما پیش از این با رئیسِ این واسطه‌ها یعنی دولت آمریکا مذاکره کرده‌ایم. مذاکره‌ای که به برجام ختم شد. به استناد گزارش‌های آژانس، ایران به تمامی تعهدات خود عمل کرد ولیکن آمریکا هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ، به صورت فاحش برجام را نقض کرد.
اگر هدف پیام‌رسان‌ها، کاهش تنش و حفظ برجام است، مخاطب اصلی این پیام، آمریکاست. ژاپن و آلمان به جای ارائه وعده‌های سرِخرمن به ایران، باید از آمریکا بابت عهدشکنی در برجام سؤال کنند و واشنگتن را به اجرای تعهدات برجامی‌اش توصیه کنند.
شرطی‌سازی مردم!
متاسفانه برخی دولتمردان در کنار رسانه‌های دولتی و زنجیره‌ای همچنان در پی شرطی‌سازی مردم هستند. یک روز با گره‌زدن معیشت مردم به برجام، روز دیگر با معطل کردن اقتصاد کشور به بسته اروپایی و دیگر روز با گره‌زدن اقتصاد کشور به وعده‌های نسیه پیام‌رسان‌های ترامپ.
متاسفانه کم‌توجهی دولت به اجرای اقتصاد مقاومتی و دلخوشی به بهبود اقتصاد کشور از آن سوی مرزها موجب شده است تا ظرفیت‌های عظیم داخلی مورد غفلت قرار بگیرد. غفلتی ۶ساله که در اثر آن، فرصت‌های بسیاری از دست رفته است.

«شعر اعتراض» از حذف در تهران تا تکثیر در ایران

شاید برخی توانسته باشند مطیعی را از مراسم نماز عید فطر حذف کنند، اما با تعداد قابل توجهی از شاعران و مداحان دیگر استان‌ها چه خواهند کرد؟ فیلم‌های منتشر شده از شعرخوانی مراسم نماز عیدفطر در دیگر استانها نشان می‌دهد که مطیعی توانسته جریان ساز باشد.

گروه اجتماعی_رجانیوز: عیدفطر امسال نیز مانند سال‌های گذشته با شکوه هرچه تمام‌تر برگزار شد و طنین معنویش کشور را فرا گرفت؛ در این سال‌ها نماز عیدفطر تهران اما صفایی دیگر داشت، علاوه بر خواندن نمار عیدفطر به امامت مقام معظم رهبری، شعرخوانی مداح انقلابی میثم مطیعی نیز شور و حرارتی خاص به مراسم‌ها بخشیده بود. با اینکه امسال مطیعی به مراسم دعوت نشده بود و شعر نخواند، اما به نظر می‌رسد راهی را که او و دوستان شاعرش در نماز عیدفطر باز کردند کم کم دارد تبدیل به یک جریان می‌شود.

 

ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست
به گزارش رجانیوز میثم مطیعی و تیم شاعرانش محمدمهدی سیار، میلاد عرفانپور و استاد مودب، در این دوسال و از تریبون مراسم نماز عیدفطر توانسته بودند مناسبات شعرخوانی‌های اینچنینی را تغییر دهند و در کمال ادب و تواضع درد مردم را در اشعاری حماسی به گوش مسئولان برسانند.
اتفاقی که مطیعی و شاعران انقلابی شعرهایش، رقم زدند یک اتفاق تازه و بدیع و جریان‌ساز بود. انقلاب اسلامی با پشتوانه‌ی مردم و در راستای حمایت از مظلومان و پابرهنگان بوقوع پیوسته بود و حالا بیان توقعات به‌جای مردم می‌توانست ادای دینی به آنان باشد.
در ادامه بخشی از اشعار خوانده شده توسط مطیعی در مراسم عیدفطر سال ۹۷ آمده است:
« ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست
آن سوی «نرده»… ببین… لذت دیدار آنجاست
نکند «نرده» میان تو و مردم باشد
دردِ دل‌ها پسِ این فاصله‌ها گُم باشد
دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟
راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟
آن مدیران جوانی که جهادی بودند
بی‌تکلّف، ز همین مردم عادی بودند
شور آن شعله مگویید که خاموش شده
«اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مانده بر شانه تو بار امانت برخیز
عَلم داد برافراز، که ملت هستند
دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند
همتت قطع ید دانهدُرشتان باشد
وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد
وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی
داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی
شکر کن، این‌همه نعمت نرود از دستت
قدر دان، فرصت خدمت نرود از دستت
صف اول، صف خدمت، صف مردم‌داری
یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری
گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست»
نماز عیدفطر یک مراسم سیاسی و اجتماعی!
در واقع باید دید که کارویژه‌ی شعرخوانی در مقابل مسئولان، آنهم در مراسم عیدفطر چه باید باشد؟ آیا در مراسم اجتماعی و سیاسی عیدفطر خواندن اشعاری تنها درباره ماه مبارک رمضان کفایت می‌کند؟ یا باید در مراسمی که لایه‌های اجتماعی و سیاسی پررنگی دارد، اشعار اجتماعی و سیاسی درست و سازنده خواند؟ قطعا هر عقل سلیمی بر این مطلب صحه می‌گذارد که خواندن اشعار خنثی و کفایت به مدح، نمی‌تواند حق مطلب را در عید سعید فطر ادا کند.
از طرفی دیگر شعرخوانی در مراسم سیاسی اجتماعی عیدفطر باید منطبق با الویت‌های رهبرمعظم انقلاب در مورد مسائل سیاسی کشور باشد. همانگونه که ایشان در خطبه‌های نماز راه را بر امت مسلمان نشان می‌دهند همانطور در شعرخوانی نیز باید راه را از بی‌راه مشخص کرد و اشتباهات سیاسی مسئولان را به آنان گوشزد کرد.
مبارزه با اشرافیگری، مقابله‌ی با التقاط و ایستادگی در برابر انحراف مسئولان همیشه از الویت‌های اصلی رهبری در طی سالیان گذشته بوده است. الویت‌هایی که به طرق مختلف و با بیان‌های متعدد از زبان رهبری شنیده شده‌اند.
با توجه به این مسائل مشخص می‌شود که اشعار خوانده شده توسط مطیعی، اشعاری درست و به حق و کاملا منطبق با الویت‌های رهبری انقلاب بوده است. اشعاری که بیش از هر چیزی مسئولان نظام را توصیه به مردم‌داری و ساده‌زیستی می‌کند؛ فارغ از هر حزب و جناحی! سیاستمدار جمهوری اسلامی که در صف اول نماز عید فطر می‎‌نشیند باید دلش برای مردم بتپد و جز برای منافع جمع کاری نکند. این خلاصه تمام شعربلندیست که میثم مطیعی در مراسم عیدفطر سال۹۷ خواند و به خاطر آن از شعرخوانی سال بعد کنار گذاشته شد.
حمایت رهبری از شعرخوانی مطیعی!
این حذف علنی را می‌شد حدس زد. همان زمان و بعد از اتمام مراسم عیدفطر بسیاری از سیاسیون که عملکرد آن‌ها نشان می‌داد حرف حساب شعر دقیقا با آنان است اعتراض خود را به این مداح و شاعران علنی کرده بودند. البته همان زمان مشخص شد که رهبری از خواندن آن شعرها راضی بودند و حمایت خود را هم اعلام کردند.
سال گذشته، سیدکمیل باقرزاده در کانال شخصی خود نوشت: بعد از مراسم شام غریبان بیت رهبرى، آقا خطاب به میثم مطیعى نکات مهمى فرمودند که بیش از آنکه شخصی باشد بیانگر شاخص‌های مداحی انقلابی است. آقا فرمودند:
«می‌دانم بعد از عید فطر خیلی شما را اذیت کردند و فشار آوردند، هم به شما و هم به شعرا؛ اما مطلقا اعتنا نکنید. شما یک حرف کاملا درست و محکمی زدید. تردید نکنید. من نظرم را همان موقع به اطرافیان هم گفتم. کار شما کاملا درست بود. اصلا محل نگذارید به این حمله‌ها و بدانید کار شما مؤثر است. شما روی این جوان‌ها تاثیر دارید. این جمعیتی که امشب آمده بود تاثیر می‌پذیرد از شما. در آن شعر هم هیچ اهانت نبود. مسؤولان رده بالای دولتی آمدند پیش من و گفتند توهین شده؛ من گفتم خیر، هیچ اهانتی نبوده.  خود بنده هم صف اوّلی هستم. صف اوّل یک نفر نیست که؛ ما هم مدعى بودیم و هم صف اوّلى. در آن شعر هم هست: “ما مدعیان صف اول بودیم”، ولی معلوم شد خبرها جای دیگری است؛ دیگرانی را بردند و ماها جا ماندیم. هیچ خسته نشوید. اگر بنای بر خسته‌شدن بود آنهایی که قبل از انقلاب زندان رفتند و کتک خوردند و تبعید شدند باید خسته می‌شدند.  سفت بایستید و خسته نشوید. اگر خسته نشوید خداوند به کارتان برکت می‌دهد، و برکت داده است. راه درست همین است که شما دارید می‌روید. من همیشه شما را دعا می‌کنم، اما سر قضیه عید فطر فقط دعا نبود؛ هم دعا می‌کردم، هم حمایت کردم و نکاتی را به آنهایی که باید می‌گفتم گفتم.»
چرا شعر توقعات را برآورده نکرد؟
 میثم مطیعی و تیم شاعران انقلابی و متعهدش از برنامه امسال کنار گذاشته شدند و شعرخوانی توسط مداح دیگری صورت گرفت. البته شعر امسال نتوانست توقعات را برآورده کند و شور و حرارت سال‌ها گذشته را تکرار کند. همانطور که گفته شد در مراسم سیاسی اجتماعی نماز عید فطر، باید سیاسی خواند و صدای مردم بود؛ الویت‌های رهبری را در نظر گرفت و حقیقت را فریاد زد. شعر امسال چنگی به دل نزد چراکه آنچنان که باید منطبق با الویت‌های رهبری نبود. مردم طی دوسال گذشته صدایشان را پشت تریبون مراسم عیدفطر و از دهان مطیعی می‌شنیدند که در مذمت اشرافیگری می‌خواند و از صفا و مجاهدت دهه شصت یاد می‌کرد. چیزی که هرگز در شعر امسال اتفاق نیافتاد و شعر، دغدغه‌مندی اجتماعی و سیاسی نداشت. شعرِ بدون دغدغه هم جایگاهی برای عرضه در مراسم عیدفطر ندارد.
نکته جالب توجه آن است که در شعر بیتی وجود دارد که آشکارا در تضاد با شعر سال گذشته مطیعی است. در قسمتی از آن شعر آمده است:
«از این صفوف اول تا آن صفوف آخر، در یک صفیم تا آن، روز ظهور اکبر»
این قسمت از شعر  مورد استقبال مردم واقع نشد. چراکه بسیاری از افراد حاضر در صف اول از نگاه مردم دارای خوی اشرافی‌گری هستند و در این سال‌ها جز ایجاد هزینه برای مردم و کشور هیچ کار مفید دیگری انجام نداده‌اند. مردمی که از غایب بودن مطیعی ناراحت بودند و آن را سیاسی می‌دانستند با شنیدن تعریف و تمجید از مسئولان، بیشتر بر سیاسی بودن حذف مطیعی تاکید داشتند.
البته بعد از هجمه‌های وارده به میثم مطیعی بعد از شعرخوانی سال ۹۶ محمود کریمی با انتشار دست نوشته‌ای از مطیعی حمایت کرد و این به آن معناست که کریمی خود از مدافعان انتقاد به مسئولان است و شاید بهتر بود که در انتخاب شعر دقت بیشتری انجام می‌شد.
راهی که ادامه دارد!
کارهای شجاعانه و بدیع همیشه جریان ساز است؛ یعنی مسیر را برای بعدی‌ها باز می‌کند و جریانی می‌سازد که با حذف یک شخص به حیات خودش ادامه دهد. کار مطیعی و تیم شاعران انقلابی‌اش امروز به یک جریان تبدیل شده است. شاید برخی توانسته باشند مطیعی را از مراسم نماز عید فطر حذف کنند، اما با تعداد قابل توجهی از شاعران و مداحان دیگر استان‌ها چه خواهند کرد؟ فیلم‌های منتشر شده از شعرخوانی مراسم نماز عیدفطر در دیگر استانها نشان می‌دهد که مطیعی توانسته جریان ساز باشد. در ادامه شعرخوانی شاعران و مداحان در برخی استان‌ها و شهرستان‌های کشور را می‌بینید که هم صدا از اشرافی‌گری و بی‌عدالتی مسئولین تلویحی و آشکار انتقاد می‌کنند.