«آفت مقام طلبی» در بیانات امام خمینی(ره)

شرح حدیث «دور نکردن مردم به خاطر عیوبشان» از رهبر انقلاب/ فیلم: حکایت «چوپان و حجاج ثقفی» از آیت الله دستغیب/ صوت: ترتیل جزء چهاردهم و مناجات با خدا

این روایاتی که ثواب بکاء را ذکر می کند می خواهد همین را بگوید که یک راه نزدیکی است «سفینه الحسین اسرع» کشتی امام حسین زودتر شما را به ساحل می رساند. ممکن نیست مومنی این را اشتباه بهفمد. بعضی ها می گویند این را به مردم نگویید مغرور می شوند؛ این طور نیست؛ امیدوار می شوند یک راهی برای طهارت نفس برای رهایی از چنگ شیطان هست که آن راه کربلاست و اگر کسی در کربلا مقیم شد، از دست شیطان رسته و نجات پیدا کرده است. سید الشهدا کهف و سفینه و مصباح هستند. هم موجها و فتنه را می گیرند و هم تاریکی ها را بر میدارند. بحث شفاعت هم همین است.
گروه معارف – رجانیوز: این آخری‌ها دیگر چشم‌هایمان به آسمان دوخته شده بود، با اشتیاق منتظر آمدنش بودیم تا رود پرتلاطم نفس را به ساحل آرامشش برسانیم. خسته از روزمرگی‌ها و تنش‌های همیشگی زندگی این روزهای‌مان بودیم. دلمان تنگ نواهای دلنشین نیایش با محبوب شده بود. نوای شورانگیز “اللهم رب شهر رمضان” در تمام وجودمان می‌پیچید…
بالاخره آمد آن‌که منتظرش بودیم. مسافر کریم‌مان از سفر یکساله‌ی خود بازگشت تا بار دیگر در سحرگاهان به یاد ماندنی‌اش زمزمه کنیم نوای “اللهم انی اسألک من بهائک بأبهاه و کل بهائک بهی” دعای سحر را و روزهای حالا گرم‌ شده‌اش تمرین تقوای‌مان باشد و لحظه‌ی افطارش یادآور حس خوب دوستی با محبوب…
رجانیوز به برکت و میمنت این میهمانی الهی هر روز سفره‌ ای از معارف، نصایح اخلاقی، حکایات شیرین علما و حکمای الهی و مناجات و توسل را در قالب متن، صوت، و فیلم برای میهمانان ماه خدا خواهد گشود تا به این واسطه برای خود سهمی کوچک در  تزکیه و تعالی مخاطبان روزه‌دار دست و پا کرده باشد.
****

**** 

پای درس رهبر انقلاب
سنگینی مسئولیت عالمان دین
آنچه در درجه‌ی اول من در این جمع نورانی و معنوی به نظرم میرسد که عرض کنم، همین حکایت سنگینی مسئولیت است. علماء دین در اسلام، پیشروان اصلاح و ترقی و پیشرفت ملتند. این مسئولیت بر عهده‌ی عالمان دین گذاشته شده است.
اینکه در خطبه‌ی نهج البلاغه هست که: «و ما اخذ اللَّه علی العلماء ان لا یقارّوا علی کظّه ظالم و لا سغب مظلوم»؛(۱) یعنی عالم دین در مقابل ظلم، بی‌عدالتی، تجاوز انسانها به یکدیگر نمیتواند ساکت و بیطرف بماند. بیطرفی در اینجا معنا ندارد.
فقط مسئله این نیست که ما حکم شریعت و مسئله‌ی دینی را برای مردم بیان کنیم. کار علماء کار انبیاء است. «انّ العلماء ورثه الأنبیاء».(۲) انبیاء کارشان مسئله‌گوئی فقط نبود. اگر انبیاء فقط به این اکتفا میکردند که حلال و حرامی را برای مردم بیان کنند، این که مشکلی وجود نداشت؛ کسی با اینها در نمی‌افتاد. (بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان‌ ۱۳۸۸/۰۲/۲۳)
سخنرانی مکتوب 
حجت الاسلام والمسملین میرباقری/ شب چهاردهم ماه رمضان ۹۲/ حرم مطهر رضوی علیه السلام
متن زیر گزارش تفصیلی چهاردهمین جلسه از جلسات سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین میرباقری است که در رمضان سال ۹۲ در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شده است.
در این جلسه در پایان ماه مبارک رمضان بعد از بیان ثواب زیارت و مقامات و سیر انسان در زیارات معصومین به عهد سپاری های ما در نزد امام اشاره شده است.
در ابتدای جلسه ایشان در خصوص مساله شفاعت و ثواب گریه و زیارت امام حسین علیه السلام بیان داشت که روایات متعددی در ثواب زیارت و بکاء بر حضرت سید الشهداء وارد شده است. افضل ثوابها ورود در وادی بلای حضرت سیدالشهداست. رسیدن به وادی قرب و بهشت و مقامات نیاز به شفاعت اولیای معصوم دارد. و البته آن ثوابهای عظیم در زیارت معصوم به این دلیل است که تقرب به خدای متعال از طریق این زیارت به وسیله اصل الاصول انجام می گیرد.
استاد میرباقری در پایان نیز بیان می دارد که زیارت تجدید عهدهای ما با امام معصوم است و نکاتی در باب پایان ماه بیان می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم اجمعین. این ماه الهی رو به پایان است و شاید در شب آخر ماه هیچ راهی بهتر از این نیست که در این فرصت قلوب خودمان را ارجاع بدهیم به وجود مقدس علی بن موسی رضا علیه السلام چون خدا به ما لطف کرده ما را تا کنار دریا آورده و کافی است که انشالله وارد و شستشو بشویم و در این دریا و تطهیر بشویم و از ماه رمضان بیرون برویم در حالیکه به حقیقت ماه راه پیدا کرده باشیم.
ما در رسیدن به درجات، شفیع و شفاعت می خواهیم؛ بدون شفاعت کار و بار ما بسته نمی شود. روایت لطیفی در بحار است؛ امام سجاد علیه السلام خادمی داشتند که با امام سجاد محشور بوده طبیعتاً معارفی هم دستش بوده و تربیت شده و زحمت می کشید. به امام سجاد علیه السلام عرض کرد آقا چرا مردم را اینقدر مغرور می کنید و به آنها وعده شفاعت می دهید؛ اینها باید خودشان عمل کنند؛ خودشان کار کنند.
بکاء بر امام حسین علیه السلام؛ راه تقرب به خدای متعال
این هم جزو غفلت هاست من گاهی دیده ام مثلاً اگر بحث از ثواب بکاء بر سید الشهدا می کنیم که مثلاً در روایات داریم اگر کسی ۵۰ نفر را بگریاند یا حتی کمتر، یک نفر را بگریاند، اهل بهشت است؛ خودش که گریه کند ولو تباکی هم کند اهل بهشت است – تباکی یعنی اهل بکا نیست از درونش جوشش ندارد ولی به زور از خودش برای امام حسین اشک می گیرد – فرمود این اهل بهشت است، از این دست روایات فراوان هم داریم الحمد الله آنقدر زیاد است که کسی نمی تواند بگوید اینها سندش چطور است، مسلم است.
وقتی این روایات را می خوانیم بعضی ها می گویند مردم را مغرور می کنید، این طور نیست؛ این مغرور کردن نیست؛ این راه نجات نشان دادن است، کجا مغرور می شوند؟ کدام شیعه ای که فطرتش سالم است می گوید تو لاابالی باش بعد روضه بخوان، شما یک شیعه به من معرفی کنید که وقتی این روایات را می خواند بگوید این روایات معنایش این است که برو گناه کن بعد هم برو روضه امام حسین گریه کن.
شیعه امام حسین وقتی این روایات را می شنود احساس می کند یک راه نزدیک برای پاک شدن، برای طهارت، برای تقرب به خدای متعال وجود دارد و آن راه، ورود به وادی کربلا و سلوک با بلای سید الشهداست؛ حضرت بار مصیبت را کشیده اند و اگر شما در این وادی بیفتید و دلتان مبتلا به بلای سید الشهدا شود، افضل ثوابها را به شما می دهند «أَفْضَلَ‏ مَا یُعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِه‏»(۳) یعنی اگر کسی خون خودش را و همه عزیزانش را هم در راه خدا بدهد، درجه ای که برایش حاصل می شود به اندازه ای نیست که در وادی کربلا برود و مبتلا بشود.
مثل ابراهیم خلیل که از امام رضا علیه السلام ارواحنا فداه این حدیث نقل شده که این آیه را معنا کردند «وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»(صافات/۱۰۷) ظاهرش این است که برای حضرت اسماعیل که قرار بود قربانی بشود، یک ذبح عظیم و یک قربانی ازبالا آمد که فدیه وی شد و حضرت اسماعیل دیگر قربانی نشد؛ امام رضا آیه را اینگونه معنا فرمودند ابراهیم خلیل بعد از اینکه فرزندش را برد قربانی کند و خدای متعال دستش را گرفت و فرمود: آن ماموریتی که در خواب به شما داده بودیم تا همین جا بود که دست از اسماعیل برداری و حاضر بشی اسماعیلت را سر ببری؛ از این به بعدش دیگر جزو ماموریت شما نبود.
در روایت دارد حضرت ابراهیم به خدا عرضه داشت چه می شد که من موفق می شدم اسماعیل را با دست خودم قربانی می کردم و به ثواب اعظم مصائب می رسیدم؛ حضرت دنبال یک چنین ثوابی بود. ثواب بالاترین مصیبت ها را حضرت ابراهیم دنبال می کرد.
روایت از امام رضا هست خدای متعال به ابراهیم خلیل فرمود پیامبر خاتم را بیشتر دوست داری یا خودتان را؟ عرض کرد ایشان را بیشتر از خودم دوست دارم، چون شما ایشان را بیشتر دوست دارید؛ خدای متعال فرمود سید الشهدا را بیشتر دوست دارید یا حضرت اسماعیل را؟ عرض کرد سید الشهدا را این هم مسئله ای است. روایتی از  رسول الله است که فرمودند: مومن آن کسی است که من را از خودش و اهل و عیال و همه اقوامش بیشتر دوست دارد والا مومن نیست.
بعد به تعبیر من به حضرت ابراهیم این طوری فهماندند که اعظم مصائب برای شما نیست برای نبی اکرم است؛ ذبح حضرت اسماعیل هم نیست قصه کربلاست. بعد حضرت را بردند در گودال قتلگاه و روضه ای آنجا برای سید الشهدا خواندند، حال حضرت منقلب شد؛ روایت است به طوری منقلب شد که اگر اسماعیل را سر می برید آن طور منقلب نمی شد – این فرمایش امام رضا در عیون اخبار الرضا است – خدا به او فرمود «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» آن ثوابی که در قربانی کردن اسماعیل بود حالا به شما در این بلا دادیم. یعنی انبیا هم در مرحله ای از سلوک خودشان می آیند در کربلا با بلا سید الشهدا قرب و تقرب پیدا می کنند.
این روایاتی که ثواب بکاء را ذکر می کند می خواهد همین را بگوید که یک راه نزدیکی است «سفینه الحسین اسرع» کشتی امام حسین زودتر شما را به ساحل می رساند. ممکن نیست مومنی این را اشتباه بهفمد. بعضی ها می گویند این را به مردم نگویید مغرور می شوند؛ این طور نیست؛ امیدوار می شوند یک راهی برای طهارت نفس برای رهایی از چنگ شیطان هست که آن راه کربلاست و اگر کسی در کربلا مقیم شد، از دست شیطان رسته و نجات پیدا کرده است. سید الشهدا کهف و سفینه و مصباح هستند. هم موجها و فتنه را می گیرند و هم تاریکی ها را بر میدارند. بحث شفاعت هم همین است.
تحلیل شفاعت و عدم غرور انسانها / ادراک فزع اکبر
در آن روایت در بحار، خادم امام سجاد(ع) به حضرت گفت «تغرون الناس» مردم به این بحث شفاعت که شما مطرح می کنید، مغرور می شوند. حضرت به او یک نکته ای گفتند که خیلی مهم است فرمودند «غرّک أن عفّ فرجک و بطنک» پیداست آدم راه رفته و ریاضت کشیده ای بوده است. فرمودند تو دهان و دامنت را پاک کردی خیال کردی بجایی رسیدی؟! وادی توحید همین است؟! گردنه ها همین است؟! دهانت پاک شد دامنت پاک شد دیگر کار تمام است؟! بعد حضرت به او فرمودند «أَمَا لَوْ قَدْ رَأَیْتَ أَفْزَاعَ الْقِیَامَهِ لَقَدِ احْتَجْتَ إِلَى شَفَاعَهِ مُحَمَّد»(۴) اگر گردنه های صعب العبور و سختی های قیامت را می دیدی می فهمیدی که نه تنها آدمهای عادی، بلکه هیچ پیامبری نیست الا اینکه محتاج به شفاعت نبی اکرم باشد. این راه را نمی شود رفت.
وقتی کار در صحنه قیامت سخت می شود تعبیر روایت این است که «یُلْجَمُ النَّاسُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ الْعَرَق‏»(۵) این را بزرگان معنا کرده اند که عرق تا دهانشان بالا می رود؛ ممکن است جور دیگری تعبیر شود که تابش آفتاب و زمین گرم عرق همه را گرفتار می کند و کار سخت می شود؛ همه سراغ انبیا می آیند؛ اول سراغ حضرت آدم، ایشان می فرمایند اینجا کاری از من ساخته نیست؛ سراغ حضرت نوح بروید ایشان هم ارجاع می دهند به ابراهیم خلیل،ایشان به موسی کلیم، ایشان به عیسی مسیح علی نبینا و آله علیهم السلام و ایشان هم ارجاع می دهند به وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می گویند: به آنجا بروید. همه می آیند محضر نبی اکرم و ایشان همه امم و اهل محشر را می آوردند مقابل باب الرحمان که رحمت عام خداست؛ سر به سجده می گذارند، جوری خدا را می خوانند و عبادت می کنند که خطاب می شود سر بر دارید دعوتتان اجابت شد هر که را که می خواهید شفاعت کنید.
زیارت معصومین؛ سیر کامل به سمت خدای متعال
رسیدن به وادی قرب و بهشت و مقامات نیاز به شفاعت این اولیای معصوم دارد؛ اینها هستند که در این عالم دستشان باز است و یکی از مهمترین ابوابی که به روی دوستان اهل بیت گشوده است و متاسفانه دیگران محروم هستند از آن و خودشان را محروم کرده اند، باب رجوع به معصوم و زیارت معصومین است. یکی از بهترین عبادات افضل عبادات و اکمل عبادات این است؛ در واقع زیارت یک سیر کامل به طرف خدای متعال است که انسان از هجرت از خود و کوچ کردن به سوی ولی خدا شروع می شود؛ اگر کسی این سیر را خود انجام بدهد پایانش «لقاء الله فوق عرشه» است؛ یعنی به آن مقام می رسد که گویا خدای متعال را در مقام عرش یا فوق عرش ملاقات کرده است.
در ثواب زیارت معصومین به ویژه سید الشهدا و امام رضا علیه السلام تکرار شده است که اگر کسی سید الشهدا را مثلاً در عرفه زیارت کند یا در عاشورا زیارت کند «کمن زار الله فی کرسیه یا فی عرشه یا فوق عرشه»(۶) پس زیارت این گونه است که گویا آدم وقتی زیارت معصوم می آید برایش نوعی زیارت خدای متعال حاصل می شود؛ البته زیارت خدای متعال، لقای خدای متعال، لقاء جسمانی نیست؛ این را باید توجه داشته باشید ولی در زیارت معصوم این حاصل می شود؛ آدم وقتی زیارت معصوم می آید، گویا به زیارت خدای متعال نائل شده است؛ منتهی از ورای حجاب معصوم است؛ یعنی زائر انوار الهی را از ورای معصوم و از طریق معصوم بدست می آورد.
زیارت چنین سیری است و البته قدم اول این است که آدم واقعاً وقتی که پای در این وادی می گذارد باید زائر و راحل باشد؛ یعنی این طور نباشد وقتی می آید زیارت امام رضا دلش پشت سر است و آمده است که  یک سر بزند و برود؛ بلکه دلش با همه وجود رو به امام رضا می آورد و از همه تعلقاتش جدا می شود. کما اینکه حج اینگونه است و باید از همه چیز جز خدا جدا شد لذا قرآن می فرماید «ففرّوا الی الله»(ذاریات/۵۰) آدم باید از تعلقات خودش، از بتکده خودش بیرون بیایید و به طرف کعبه برود. زیارت امام هم همین طور است و شروعش به این است که انسان از خودش فارغ بشود و در وادی زیارت امام علیه السلام پا بگذارد؛ اگر پای در وادی گذاشت و آداب زیارت را رعایت کرد، پایان زیارت لقاء الله است و زیارت خدای متعال فوق عرشه فوق کرسیه برای انسان حاصل می شود؛ تا چطور زیارت کند.
تفاوت در ثواب زیارات ائمه علیهم السلام
دو نکته در باب زیارت بگویم. نکته اول این است که در باب زیارت معصومین علیهم السلام ثواب های متفاوتی ذکر شده است. گاهی می گویند این زیارت ثواب یک عمره دارد، گاهی می گویند ثواب یک حج دارد، گاهی می گویند ثواب یک حج عمره مقبوله دارد، گاهی می گویند ثواب هفت، هفتاد، هفتصد، هفت هزار، هفتاد هزار و بیشتر حج و عمره مقبوله دارد. ثواب کسی را دارد که در رکاب نبی اکرم در خون خودش شهید شده است. قابل ذکر است که زیارت در ایام مختلف آثار مختلف دارد؛ یعنی هر موقع ممکن است یک خاصیت برای زیارت بار بشود.
در زیارت نیمه شعبان وجود مقدس سید الشهدا علیه السلام این تعبیر آمده است که اگر کسی بخواهد ۱۲۴ هزار پیامبر با او مصافحه کنند، این وقت به زیارت برود؛ البته معنایش این نیست که هر کسی رفت این مطلب حاصل می شود؛ بلکه معنایش این است که در زیارت نیمه شعبان می شود به ملاقات ۱۲۴ هزار پیامبر رسید؛ یعنی در این زیارت این برکت افتاده است. نه اینکه هر کسی رفت به این امر می رسد؛ معلوم نیست.
بعضی از این ثوابهای مختلفی که برای زیارات ذکر می شود، برای شرایط است؛ عرض کردم نیمه شعبان شرایط خاص خودش را دارد انبیا می آیند آدم به لقاء می رسد. فرمود اگر می خواهید ۱۲۴ هزار پیامبر و ملک با شما مصافحه کنند شب قدر بروید زیارت سید الشهدا چون از خدای متعال اجازه می گیرند شب قدر می آیند زیارت سید الشهدا شما بروید با این ها برخورد می کنید، مصافحه می کنید.
در روایتی در کامل الزیاره از پسر ابو حمزه ثمالی نقل می کند که من مخفی از چشم دشمن بنی امیه شبانه خود را به قبر سید الشهدا رساندم؛ دیدم یک کسی آمد جلوی من را گرفت و گفت بروید امشب نمی شود بروید، بین الطلوعین بیایید، رفتم برگشتم دوباره دیدم جلوی مرا گرفت، گفتم من از راه دور آمدم، اگر بمانم صبح دشمن متوجه می شود باید برگردم؛ گفت: امشب حضرت موسی کلیم با هفتاد هزار ملک آمده اند خلوت کرده اند، دیگران حق ندارند بروند، صبح بیایید.
اگر کسی در این وقت بیاید دستش به انبیا می رسد. پس بعضی ثواب ها برای شرایط خاص است. یک سری اختلاف ثواب هم برای این است که زیارت ظرفیت این را دارد که شما به هفتاد هزار حج برسی اما همه می رسند؟! در کامل الزیارت از وجود مقدس موسی بن جعفر است که اگر کسی یک شب بخوابد، بیتوته کند کنار امام رضا علیه السلام، مثل کسی است که زار الله فی عرشه خدا؛ را در عرش خودش زیارت کرده است که حضرت این تعبیر را توضیح داده اند.
اختلاف در ثواب زیارت برای این است که زیارت ها متفاوت است؛ ظرفیت زیارت معصوم این است که در آن به ثواب هفتاد هزار حج برسید. بعضی از ثواب ها آنقدر زیاد است که تصورش هم مشکل است؛ که انسان هفتاد هزار سال زنده باشد هر سال هم موفق به حج بشود و همه حج هایش هم قبول باشد و حجی را که انجام می دهد هم تا سال آینده حفظ کند دستبرد شیطان به آن نخورد؛ هفتاد هزار حج این طوری جمع کند؛ فرمود یک زیارت امام رضا می تواند از هفتاد هزار حج به این نحو بالاتر باشد.
زیارت؛ تقرب به خدای متعال از طریق اصل دین
در احوالات یکی از علمای بزرگ تهران دیدم که در رده مراجع بودند و شاگردانی دارند که از بزرگان هستند و چهل سالی است که از دنیا رفته اند. واقعاً در رده درجه یک علمای شیعه بودند. ایشان نقل کرده اند که من در حرم امیرالمومنین علیه السلام نماز مستحبی خواندم؛ رسیدم به آخر نماز وقتم کم بود، با یک سلام، السلام علیکم و رحمت الله و برکاته از نماز فارغ شدم و به پیامبر گرامی سلام نکردم. السلام علیک ایها النبی و رحمت الله و برکاته این سلام را نکردم؛ آقایی کنار من نشسته بود زد به شانه من گفت نگاه کن؛ همین که اشاره کرد به بالا سقف کنار رفت دیدم جنات فردوس است، چه باغستانها و نعمت های ندیده و نشنیده؛ به من فرمود چرا سلام به پیامبر ندادی همه این نعمت ها برای سلام به پیامبر بود و تو محروم شدی.
درست است که ایشان آقای فوق العاده ای بوده؛ ولی دستگاه پیامبر چقدرعظیم است که یک سلام به پیامبر این قدر ثواب دارد. سَدیر می گوید امام صادق به من فرمود: سدیر! هر روز جدم سید الشهدا را زیارت می کنی؟ گفتم آقا من خیلی فاصله دارم چطور هر روز زیارت کنم؛ فرمود برو بالای بلندی یک نگاه به چپ و راستت بکن رو کن به حضرت بگو «السلام علیک یا ابا عبد الله السلام علیک و رحمه الله و برکاته» همین یک جمله این ثواب یک حج و عمره مقبوله را دارد. چه دستگاه عظیمی است ما نمی فهیم؛ یعنی می شود به اینجا رسید. بعد سدیر می گوید من گاهی روزی بیست بار امام حسین را این طور زیارت می کردم؛ می رفتم بالای بلندی و السلام علیک یا ابا عبد الله می گویم؛ این ثواب یک حج و عمره مقبوله دارد.
زیارت امام این طوری است یک چنین عبادتی است که یک راه استثنایی است برای رسدین به خدای متعال یعنی آنهایی که نمی توانند هفتاد هزار حج بروند؛ خب زیارت امام رضا بیایند؛ منتهی یک جوری زیارت بیایند که آن هفتاد هزار حج برایشان اتفاق بیفتد؛ هفتاد هزار حج و بیشتر از هفتاد هزار حج علتش هم وسعت دستگاه معصوم است. دستگاهی که خدا عطا کرده و علتش هم این است که انسان وقتی با عبادات دیگر به طرف معصوم می رود از طریق فروع به خدا نزدیک می شود وقتی می آید به زیارت معصوم از طریق اصل؛ از طریق خود امام که اصل الاصول به خدا نزدیک می شود؛ یعنی اگر به من بگویند اصل دین چیست می گویم امام معصوم است. لذا از حضرت سوال کرد که معنی این آیه چیست؟ «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَق»(توبه/۳۳) فرمودند: دین یعنی ولایت امیر المومنین(ع).
درک کامل ماه رمضان با ورود به وادی ولایت
در ماه رمضان که درهای بهشت باز است درهای جهنم بسته است، می شود به خیرات رسید؛ می شود به شب قدر رسید؛ بهترین چیزی که پایان ماه رمضان آدم باید بدست آورده باشد یک کلمه بیشتر نیست؛ اگر کسی وقتی می خواهد از ماه رمضان بیرون برود، به وادی ولایت راه پیدا کرده باشد و درهای ولایت امام رضا به رویش باز شده باشد، او تمام ماه رمضان را درک کرده است.
یک جمله ای آخر دعای عرفه امام حسین است که خدایا من یک حاجتی دارم که اگر این حاجت من را بدهی اگر هیچ چیز به من ندهی همه چیز به من داده ای و اگر همه چیز به من بدهی و این حاجت را به من ندهی انگار هیچ چیز به من نداده ای؛ این حاجت «عتق من النار»؛ یعنی اگر روز عرفه من را از آتش آزاد کنی که دیگر برده آتش نباشم چون آتش ولایت ائمه جور و شیطان است؛ دو ولایت وجود دارد آدم یا وارد وادی ولایت امیر المومنین و ولایت نبی اکرم واهل بیت می شود که این وادی، وادی رحمت و نور و هدایت و حیات طیبه است؛ آن طرف هم ظلمات و رنج و عذاب و جهنم این طرف بهشت و آن طرف جهنم و سوم هم ندارد، همه ثمره حج و عرفه باید این باشد. این همه سر و صدای در عرفه پایانش این است، من را از جهنم آزاد کنی، از ولایت ائمه نار آزاد کنی.
این آیه واضح است «وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ»(بقره/۲۵۷) آزاد شدن از این آتش و رسیدن به وادی ولایت، ثمره ماه رمضان و ثمره عرفات و ثمره شب قدر است و نزدیکترین راهش هم این است که الحمد الله در اختیار شما قرار گرفته است.
امام معصوم علیه السلام؛ حقیقت ذکر
کنار دریا نشسته می گوید یک لیوان بدهید دست و صورتم را بشورم؛ پس این دریا چیست؟! فرد در حرم امام رضا(ع) است و می گوید آقا یک ذکری به من یاد بده؟! مگر این جا «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»(نور/۳۶) نیست؟! اینجا می گویید یک ذکری بگو خب حقیقت ذکر امام رضا علیه السلام است؛ خدا تو را رسانده به اصل ذکر می گویی یک ذکر به من بگو؛ کنار دریا دنبال آب می گردد. وسط دریا که آدم دنبال آب نمی گردد این دریاست، ذکر امام رضا است؛ هرچه می خواهید امام رضا است و دستگاه امام رضا بی منتها هم هست.
 ثمره ماه رمضان باید یک چیزی باشد که آن رسیدن به امام است؛ بخصوص برای شما عزیزان و سروران خواهران و برادران ایمانی که امام رضا دعوت کرده شما را طلبیده شما را که اینجا آمده اید. مطلب عجیبی است که یک آقایی می گفتند که تعبیر این است: شما زیارت نمی آیید الا اینکه ما شما را دعوت کنیم و برنمی گردید مگر اینکه ما شما را مرخص می کنیم؛ ما مرخص می کنیم شما را که زیرپایتان داغ می شود هوس می کنید بروید  حال چرا مرخص می کنند، در جای خودش بحث دارد.
زیارت؛ سیر معرفتی و عهدهای ما با امام معصوم
رسیدن به حقیقت زیارت امام رضا علیه السلام و لقاء امام رضا علیه السلام اصل ثمره ماه رمضان است و شما کنار دریا هستید همین را دریابید. چگونگی آن هم بحث سیر زیارت است؛ یک سلسله آدابی که بزرگان مثل علامه مجلسی دیگران برای زیارت گفته اند؛ این آداب ظاهری را رعایت کنید آداب باطنی را هم رعایت کنیم. نکته مهم این است که خودمان دستوراتی که در زیارت است از اول تا آخر رعایت کنیم؛ یعنی دستوراتی که در زیارت است سیر زیارت را توضیح می دهد. بعد هم که می آییم در حرم امام رضا با آن آداب، زیارتی که می خوانیم خود این زیارت سیر معرفتی ما با امام هست، عهدهای ما با امام هست؛ زیارتی که برای اذن دخول سرداب سامرا است «هُوَ عَهْدِی إِلَیْکَ وَ مِیثَاقِی‏ لَدَیْک‏»(۷) این عهدنامه من با شماست؛ اینکه می روید زیارت تا عهدتان را با امام تجدید کنید، عهد ما با امام زیارت جامعه کبیره است. یعنی وقتی شما می گویید «السلام علی محال معرفه الله» یعنی من شما را بعنوان محال معرفت خدا می شناسم آنجایی که معرفت الله حلول کرده و هر کس بخواهد به معرفت الله برسد باید اینجا بیایید هر پیامبر و ولیی و این عهد ماست؛ عهدهای ما با امام فقط عهد عملی نیست، بیشتر عهد معرفتی و اقرار است؛ اگر انسان اقرار به مقامات امام کرد نتیجه اقرار به مقامات امام و عهد معرفتی عمل است.
در روایت آمده است که خدای متعال از انبیای اولوالعزم نسبت به مقامات چهارده معصوم اقرار گرفت و این انبیا نسبت به مقامات چهارده معصوم و بویژه امام زمان بی درنگ اقرار کردند و لذا اولوالعزم شدند؛ این اقرار به معنی اقرار لفظی نیست؛ یعنی وقتی می گویند این آقا خلیفه است تو بگو چشم و اقرار کن؛ وقتی او خلیفه می شود من هم زیر دست می شوم انبیا اولوالعزم این را قبول کردند و شدند سرلشکرهای امام زمان و فرماندهان جبهه نبی اکرم هستند چون اقرار کردند.
 زیارت نامه ها که پایان زیارت است اقرار نامه ماست اقرار های معرفتی است این اقرار ها این معارف اگر در  وجود ما قرار پیدا کرد، به دنبالش عمل هم می آید؛ یعنی این طور نیست که عهدهای ما باید عملی بشود که ما این کار را می کنیم؛ نه احتیاج به این کار نیست. وقتی شما می گویید من اقرار می کنم که ایشان خلیفه الله است این اقرار است؛ لفظ نیست؛ بلکه در نفس انسان قرار پیدا می کند. شما خلیفه هستید و معنایش روشن است که من دنبال رو شما هستم؛ من باید سجده کنم «اسجدوا لآدم» این معنایش همین است و مبهم نیست.
وقتی شما به امام می گویید «السلام علی دعاه الی الله» شما داعی الی الله هستید؛ معنایش این است که من باید دعوت شما را اجابت کنم. زیارت نامه ها عهدهای معرفتی ما هستند اگر این سیر اتفاق بیفتند و آن عهد معرفتی ما هم با امام تکمیل بشود تمام است. این عهد معرفتی هم شما هر کجا بخوانید، زیارت جامعه کبیره هر جا خوانده بشود خوب است؛ ولی این زیارت در حرم امام یک خاصیت دیگری دارد؛ چون حرم امام همه چیز آماده است بیتی است که «اذن الله ان ترفع و یذکر فی اسمه» لذا عهدها و معرفت هایمان را اینجا وقتی نو می کنیم، اثر و خاصیت دیگری در محضر امام رضا علیه السلام دارد.
باید عرض شود که ما چه سیری را باید در زیارت طی کنیم از کجا شروع کنیم و به چه ختمی برسیم؛ زیارات مبدا و مختم دارد از این جا آدم را سیر می دهد به یک جایی می رساند. همین قدر اکتفا می کنم که بهترین عمل این ماه را خدا برای شما در این روزهای پایانی مقدور کرده و آن بهترین عمل، زیارت امام رضا علیه السلام است. در بعضی روایات داریم بهترین عمل شبهای عبادات مثل شب قدر زیارت سید الشهداست؛ بهترین عمل شب نیمه شعبان زیارت سید الشهداست؛ اینها تعارف نیست بهترین عمل در ماه رمضان زیارت امام رضا است اگر کسی انشالله آن زیارت را تلقی کند. السلام علیک یا ابا عبد الله…

 

اَللّهُمَّ لا تُؤ اخِذْنى فیهِ بِالْعَثَراتِ وَاَقِلْنى فیهِ مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ وَلا تَجْعَلْنى فیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَالاْفاتِ بِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ
خدایا مگیر مرا در این ماه به لغزشها و بازم دار در آن از خطاها و لغزشها و قرارم مده در این روز هدف بلاها و آفات به عزتت اى عزت بخش مسلمانان

 

شرح دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان از آیت الله مجتهدی
«اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ»
خدایا من را به لغزش‌ها مؤاخذه نکن. گاهی آدم می‌لغزد و ایمانش ضعیف می‌شود و تقوایش از بین می‌رود. گناهان آدمی همان لغزش است و باید از خدا بخواهد که مؤاخذه نشود. وی می‌افزاید: خدا در اثر گناه به غضب می‌آید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. مردم را توجه نمی‌دهند که غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است. این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و اتوموبیل خود را در جاده می‌راند، مورد نفرین نماز قرار می‌گیرد و تصادف می‌کند.
نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید «خدا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!» وی ادامه می‌دهد: اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد.
اگر کسی با خدا باشد، هیچ کس نمی‌تواند علیه او توطئه کند، چون او خدا را دارد.
«واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ»
خدایا «اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزش‌های ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش. در مورد معامله نیز چنین لفظی در فقه وجود دارد. یعنی فروشنده و خریدار حق فسخ معامله را تا زمانی که با یکدیگر هستند، دارند. اما بعد از جدایی و بدون دلیل نیز اگر مشتری جنس را پس آورد، کاسب مستحب است آن را قبول کند. مثلاً شخصی یک ظرف ماست می‌‌خرد و به منزل می‌برد و متوجه می‌شود که پیش از وی ظرف ماست دیگری نیز خریداری شده است. در این حالت اگر ظرف ماست را به فروشنده باز گرداند، مستحب است وی آن را بپذیرد و پول آن را عیناً پس دهد.
«ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ»
خدایا من را تیر بلا قرار مده. سیل و رانش زمین یعنی همان تیر! هواپیما در آسمان پرواز می‌کند و ناگاه روی ساختمانی فرود می‌آید و همه ساکنان آن از بین می‌روند. این غرض و تیر بلاست که حاصل گناه و خطاهای ماست. این استاد حوزه علمیه می‌گوید: تمام پیش‌آمدهایی که می‌شود همه نتیجه گناهان ماست برای این گفته من مدرک وجود دارد و هم در قرآن آیه دارد و هم در این باره روایت و حدیث داریم.
«هر گرفتاری برای شما پیش می‌آید، دسترنج خودتان است.» هر چه بکاری همان را درو می‌کنی. از گندم، گندم و از جو، جو می‌روید. وی ادامه می‌دهد: قرآن می‌فرماید: «خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند، آنها را گرفتار بلا نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند.» مثل ماشین که انحراف به چپ پیدا کند، تصادف می‌کند، ما هم اگر انحراف به چپ داشته باشیم تصادف، عذاب خدا، می کنیم.
در پایان دعا می‌گویم: «بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین» به عزت خودت، این دعاها را درباره ما مستجاب کن! ای کسی که عزت مسلمین با توست. ببینید الآن مسلمین چه عزتی دارند! آمریکا غر می‌زند، مسلمانان مقابلش ایستاده‌اند و تمام دنیا علیه آن هستند.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.