لزوم بازخوانی دقیق مواضع شخصیت ها و جلوگیری از تحریف تاریخ
چه کسانی می خواهند از مرحوم طباطبایی قدیس بسازند؟/ از شهید دانستن هاشمی رفسنجانی تا تبرئه خاتمی از نقش آفرینی در فتنه ۸۸!
در سالهای پس از ۸۸ که هاشمی رفسنجانی در مصادیق متعددی از جمله سیاست خارجی، انتخابات خبرگان، اقتصاد و امثالهم عملا در برابر اصول اساسی انقلاب و دیدگاههای رهبری قرار داشت، کارنامه سیاسی مرحوم طباطبایی پر از مواضع متعدد در حمایت از او است.
امین فرج اللهی – رجانیوز: طلب آمرزش و مغفرت برای هر تازه درگذشتهای امری نیک است، ولی تک بُعدی دیدن این آموزه شرعی و اخلاقی نباید باعث نادیده گرفتن واقعیتهای شخصیتی و سیاسی یک فرد شود.
به گزارش رجانیوز، هرچند قدیمیترها مرحوم طباطبایی را بهعنوان منبری با سابقه هیئتهای خوب تهران میشناختند، اما او در عالم سیاست بروزی دیگر داشت که در سالهای آخر خیلی پررنگ شده بود. شاید بهترین عبارت برای توصیف مشی سیاسی مرحوم طباطبایی تیتری است که روزنامه اعتماد برای فوتش زد: «مرید هاشمی، حامی خاتمی، رفیق روحانی»
مرحوم طباطبایی هیچوقت یک سیاستمدار به معنای حقیقی و حرفهای نبود، بلکه یک استاد اخلاق و واعظ مذهبی بود که پایش به سیاست باز شده بود و شاید به همین خاطر بود که مناسبات و معادلات آن را آنگونه که بود درک نمیکرد. «شیفتگی به هاشمی» آنقدر در او پررنگ بود که متأسفانه خیلی وقتها گوینده را به وادی اغراق و حتی بی انصافی میکشاند.
او پس از فوت مرحوم هاشمی در تلویزیون گفت: «من آیتالله هاشمی را شهید میدانم، شهید حتما نباید با شمشیر کشته شود، کسی در که در طلب حق باشد، شهید است… ایشان را به اندازه ۴ شهید می دانم».
در سالهای پس از ۸۸ که هاشمی رفسنجانی در مصادیق متعددی از جمله سیاست خارجی، انتخابات خبرگان، اقتصاد و امثالهم عملا در برابر اصول اساسی انقلاب و دیدگاههای رهبری قرار داشت، کارنامه سیاسی مرحوم طباطبایی پر از مواضع متعدد در حمایت از او است.
جستجوی نام آن مرحوم را با کلیدواژهی هاشمی و خاتمی در اینترنت، فهرست بلندبالایی از اینگونه مواضعش که اغلب با عنوان “عضو جامعه مدرسین” در رسانههای اصلاحطلب و حامی فتنه منتشر میشد پیش روی مخاطب قرار میدهد.
مواضعی که شاید بیش از آنکه تمام و کمال، موقع آن مرحوم باشند، محصول سوءاستفاده رسانههای سیاسیکار از او هستند. خبرنگارها به خوبی میدانند از شخصیتهای اینچنینی که چندان سیاسی نیستند، چگونه بپرسند تا جواب دلخواهشان را دریافت کنند.
پرسش و پاسخهایی از جنس زیر:
“س: آقای مصباح در دیدار با آقای عراقچی بیان کردند که من به دولت آقای روحانی ایرادات مبنایی دارم و نگران هستم که سیاستهای دولت به ویژه سیاستهای فرهنگی زمینه فتنهای خطرناکتر از فتنه سال ۸۸ فراهم آورد. به نظرتان میتوان ایرادات مبنایی به دولتی که مورد تأیید شورای نگهبان و مقام معظم رهبری قرار دارد، گرفت؟
ج: ایراد که میشود گرفت. اما ایراد مبنایی ایشان چیست؟ ایشان سیاسی نیستند. ضمن تجلیل و احترام به ایشان، میدانم که ایشان وجه سیاسی نداشتهاند.”
مهرماه ۹۱ پس از دیداری با خاتمی گفت «در جریان حوادث سال ۸۸ آقای خاتمی فراجناحی بود. شکستن حرمت ایشان غلط بود.»
پاییز ۹۴ گفتگوی مرحوم طباطبایی با یک نشریه دست چندم، تیتر همه رسانههای اصلاحطلب شد. او در این مصاحبه ضمن حمله شدید به آیتالله مصباح و به کار بردن عبارات تندی مثل «در تخیلات بسر میبردند» برخلاف واقعیات تاریخی مدعی شد ایشان سابقه انقلابی ندارد. ادعای نادرستی که از دهه هفتاد توسط اصلاحطلبان مطرح شده و بارها پاسخ مستدل و مستندش داده شده بود.
مدیریت شدن آن مرحوم توسط جریان اصلاحطلب آنقدر موفق بود که باعث شد در ماجرای کاندیداتوری سیدحسن خمینی برای خبرگان، او نیز همگام با برخی سیاسیون از جمله مرادش مرحوم رفسنجانی به شورای نگهبان حمله کند. او در نامهای خطاب به آیتالله یزدی، «آزمون اجتهاد» که رویهی قانونی و بیست و پنج ساله برای احراز صلاحیت نامزدهای خبرگان است زیر سئوال برد.
لزوم بازخوانی مواضع سیاسی افراد خوشنام و البته پر اشتباهی چون مرحوم طباطبایی، از آن جهت مهم است که جریانهای منفعتطلب سیاسی که در دوران حیات آنها، با مدیریت افکار موفق به جهتدهی مواضع و کنشهای سیاسی آنها و سنگر گرفتن پشت چهره موجهشان شده اند. پس از فوتشان نیز سعی در تداوم همین رویه دارند.
بنابراین لازم است در عین تکریم و تمجید از ساحت مذهبی و روحانی چهرههایی چون مرحوم طباطبایی، مواضع و کنشهای سیاسی آنها نیز منصفانه و بر اساس شاخصهای اصیل نقد شود تا در آینده شاهد تکرار آنها نباشیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید