1397022314104049314129994-min

متن گزارش وزارت اطلاعات درباره دوتابعیتی‌ها

وزارت اطلاعات دوتابعیتی‌ها را ۲۱۰ نفر اعلام کرد/ از حضور ۴۷ دوتابعیتی در مراکز دولتی و حکومتی تا فعالیت ۲۵ نفر در مراکز دانشگاهی و نظامی

۴۷ مورد از این دوتابعیتی‌ها در مراکز دولتی و حکومتی، ۳۷ مورد در پست‌های دولتی، ۲۸ مورد در مراکز حساس و دولتی، ۱۳ مورد در مراکز علمی، دانشگاهی و آموزشی و ۱۲ مورد در مراکز نظامی هستند.

گروه سیاسی- رجانیوز:  وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران طی گزارشی به کمیته تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از دوتابعیتی‌ها، اعلام کرد که ۲۱۰ مدیر دو تابعیتی وجود دارند.

طبق اعلام وزارت اطلاعات، ۴۷ مورد از این دوتابعیتی‌ها در مراکز دولتی و حکومتی، ۳۷ مورد در پست‌های دولتی، ۲۸ مورد در مراکز حساس و دولتی، ۱۳ مورد در مراکز علمی، دانشگاهی و آموزشی و ۱۲ مورد در مراکز نظامی هستند.

متن کامل این گزارش به شرح ذیل است: 

سلام علیکم

احتراماٌ پیرو مذاکره مدیرکل امور مجلس وزارت با جنابعالی آخرین نقطه نظرات معاونت ذیربط این وزارتخانه به انضمام تصاویر پاسخ‌های قبلی ارسالی به کمیسیون امنیت ملی با رویکرد تبدیل آسیب‌ها به فرصت جهت بهره‌برداری ارسال می‌گردد.

معاون حقوقی و امور مجلس

موضوع: بازنگری در قوانین تابعیت مضاعف 

بررسی وضعیت برخی از مدیران، متخصصان و کارشناسان بخش‌های مختلف و مرتبط با حوزه‌های علمی و حساس، مبین آن است که تعداد قابل توجهی از افراد مذکور دارای تابعیت مضاعف و یا گرین‌کارت و اقامت کشورهای خارجی می‌باشند.

برخی از تبعات اشتغال و انتساب افراد مذکور از منظر ضد اطلاعاتی عبارتند از:

۱- عدم تعهد و صداقت کامل نسبت به قوانین و ضوابط جمهوری اسلامی ایران

۲- اعتماد و وابستگی سازمانی به طرف مقابل در مقایسه با میزان وابستگی و تعلقات ملی و داخلی

۳- اخذ تعهد از سوی برخی کشورها مبنی بر لزوم پایبندی به منافع ملی و همکاری با سرویس اطلاعاتی

۴- تأثیرپذیری از دیدگاه‌ها و تفکرات و اجرای آنها در کشور

۵- مراجعه و تخلیه اطلاعاتی در مقطع ورود و یا حضور در کشور مورد نظر و الزام به پاسخگویی

۶- پیامدهای حقوقی،سیاسی و رسانه‌های (عملیات روانی) برخورد با جامعه مذکور

در این راستا؛ مواد قانونی و به ویژه ماده ۹۸۹ مبنی بر ممنوعیت بکارگیری اتباع دارای تابعیت مضاعف و اقامت خارج کشور، باعث گردیده که امکان بهره‌برداری از بخشی از ظرفیت‌های ملی و به ویژه در حوزه‌های علوم نوین و انتقال تکنولوژی با موانع و مشکلاتی همراه باشد که عملاً آن را به یک پارادوکس تبدیل نموده است. از سوی دیگر سرویس‌های اطلاعاتی ضمن رصد برنامه‌ها و جدیت ج. ا. ا در اجرای قوانین؛ مبادرت به طراحی روش‌های جایگزین جهت عبور از قوانین و اعطای تسهیلات به افراد موردنظر و به ویژه پس از انتصاب در پست‌های مدیریتی می‌نمایند.

لذا با عنایت به اهمیت موضوع، برخی از ضرورت‌ها و ملاحظات در بکارگیری جامعه مذکور عبارتند از:

- تعیین کانون‌ها و مراکز حساس کشور (برحسب اولویت اهداف و اقدامات سرویس‌های اطلاعاتی) و طراحی نحوه دسترسی به اطلاعات مهم

- ضرورت طراحی سیستمی حیطه‌بندی (در قالب ذهنی تفریقی) جهت ایجاد پراکندگی حرفه‌ای اطلاعات و ممانعت از تبیین و تصویر دقیق پروژه‌های حساس

- ضرورت تعریف دقیق وظایف و مأموریت‌ها در قالب ارسال مطالب تئوریک، انجام تحقیقات و پژوهش و ارسال نتایج، معرفی متخصصین یا شرکت‌های مرتبط با نیازمندی‌های کشور در حوزه‌های دانش‌بنیان و فن‌آوری

- ضرورت تعیین رشته‌ها و تخصص‌های خاص و مورد نیاز کشور

- توجه به تلاش سرویس‌های اطلاعاتی جهت افزایش قدرت تصمیم‌گیری و تأثیرگذاری از بستر افراد مذکور

لازم به توضیح است که افراد دارای تابعیت مضاعف و اقامت خارج کشور؛ حداقل در ۱۹ حوزه مورد استعلام قرار گرفته‌اند که بر اساس آمار تقاضا که منجر به مخالفت و عدم تأیید صلاحیت گردیده (۲۱۰ مورد طی ۲ سال گذشته)، بیشترین حوزه‌ها عبارتند از:

(توضیح: تعداد زیر مربوط به بیشترین حوزه‌های دوتابعتی‌ها می‌شود و تمامی ۲۱۰ نفر یاد شده در ذیل درج نشده است)

۱- اشتغال در مراکز دولتی و حکومتی (۴۷ مورد)

۲- انتصاب در پست‌های دولتی (۳۷ مورد)

۳- همکاری با مراکز حساس و دولتی (۲۸ مورد)

۴- مراکز علمی، دانشگاهی و آموزشی (۱۳ مورد)

۵- همکاری با مراکز نظامی (۱۲ مورد) 

اقدامات اجرایی:

در فرایند اقدامات اجرایی نیز بایستی موارد ذیل مورد توجه قرار گیرند:

۱- تکمیل فرم و خوداظهاری

مکاتبه با کلیه سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌ها از طریق سازمان حراست کل و درخواست تکمیل فرم تهیه شده و خوداظهاری (تکمیل فرم باعث تکمیل بانک‌های موجود و امکان مدیریت موضوع گردیده و در صورت استنکاف از تکمیل فرم و یا ارائه اطلاعات غلط، متضمن تصمیم‌گیری و بازنگری در تعیین صلاحیت افراد مذکور می‌باشد)

۲- تقسیم‌‌بندی:

تفکیک موضوعات و محیط‌های مورد استفاده و راهکاری پیشنهادی:

۳- ضوابط اداری و اجرایی:

برخی از ضوابط اجرایی جهت ایجاد فرصت بهره‌برداری از ظرفیت مذکور عبارتند از:

۱- همکاری با افراد دارای قابلیت‌های علمی وتحقیقاتی در زمینه ارائه طرح‌های تئوریک و تحقیقاتی و در قالب مشاوره غیرمستقیم

۲-اخذ مدارک اقامتی و تابعیتی از افراد تأیید صلاحیت و بکارگیری شده

۳-ضرورت اخذ مجوز سفر و دریافت مدارک تابعیتی و اقامتی از حراست محل اشتغال و ارائه گزارش پس از بازگشت از سفر

۴-ایجاد الزام مبنی بر اعلام هرگونه مراجعه و یا درخواست اطلاعات از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی و یا پلیس کشور محل اقامت

۵-ارسال گزارشات به ضدجاسوسی وزارت اطلاعات از سوی حراست دستگاه ذیربط

۶-قرار گرفتن در لیست کنترل تردد و بررسی سفرها مطابقت میان سفرهای اعلام شده (بر اساس برنامه) و سفرهای اعلام نشده

۷-ضرورت تعیین تکلیف افرادی که دارای تابعیت مضاعف و یا اقامت بوده و حاضر به تمکین ضوابط به علت حفظ امتیاز اقامت و تابعیت نمی‌باشند. این افراد صرفاً در حوزه تدریس و بر حسب شرایط تعریف شده بکارگیری شده و انتصاب آنها ممنوع می‌باشد.

۸-اخذ تعهد از کلیه افراد در مرحله انتصاب و از افراد دارای تابعیت مضاعف و یا اقامت مبنی بر عدم هرگونه تلاش جهت تغییر مؤثر در وضعیت

محاسن اجرای طرح و بازنگری در قوانین:

اجتناب از ادعاهای غیرواقعی و سیاسی

تکمیل بانک‌های اطلاعاتی مربوط به افراد دارای تابعیت مضاعف و اقامت

ایجاد زمینه بهره‌برداری از فرصت و ظرفیت جامعه مذکور و عبور از مسئله خودتحریمی در قابل ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها

اشراف بیشتر بر مراجعات و تعرضات اطلاعاتی

به چالش کشیدن ارزیابی سرویس‌ها و دولت‌ها نسبت به فرآیندها و سیاست‌های ج.ا.ا در حوزه تابعیت مضاعف

Capture-min

بازگشت اروپا به «بربریت»/ «نمایش رابطه جنسی با مهاجرین» تبدیل به مُد روز در آلمان شده است!

قدرت‌نمایی در برابر مهاجران از دیگر انگیزه‌های آلمانی‌ها برای ترویج این نمایش دردناک و ضدانسانی است. به همین منظور در بیشتر این فیلم‌های مستهجن، صحنه‌ای قرار دارد که پرداخت پول به مهاجران را به نمایش می‌گذارد تا مخاطب متوجه شود این مهاجر قرار است نقش برده‌ جنسی را برای ژن‌های خوب ـ یعنی همان آلمانی‌ها ـ بازی کند. این ماجرا البته محدود به آلمان نیست و با استقبال، تشویق و همراهی کاربران آمریکایی نیز روبه‌رو شده است.
گروه بین‌الملل – رجانیوز: وقتی در دسامبر ۱۹۹۱ میلادی، به صورت رسمی آغاز به کار اتحادیه اروپا اعلام و پیمان ماستریخت به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ روابط بین‌الملل معرفی شد، کمتر کسی فکر می‌کرد دو دهه بعد، زهر ملی‌گرایی و نژادپرستی ـ که در خون اروپا جریان داشت و قرار بود با پادزهر همگرایی درمان شود ـ به صورتی تاسف‌بارتر و وحشیانه‌تر در قلب اروپا خودنمایی کند؛ آن هم در قالب مدی به نام «نمایش رابطه جنسی با مهاجران.»
در سال ۲۰۱۵ آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به دلیل آنچه تلاش گسترده در حل بحران پناهجویان در اروپا و پذیرش بیش از یک میلیون مهاجر (که بیشتر آنان را مسلمانان آواره از کشورهای عراق و سوریه تشکیل می‌دادند) در این کشور خوانده می‌شد از سوی نشریه تایم به عنوان چهره برتر سال انتخاب شد و افکار عمومی جهان نیز از برلین بابت «احساس مسئولیت در برابر مهاجران مسلمان» تقدیر کردند اما این همه‌ ماجرا نیست.
چند روز پیش، یک سایت خبری اینترنتی کلیپی را از اقدامات غیراخلاقی شهروندان آلمانی با مهاجران مسلمان منتشر کرد و از آن با عنوان محبوبیت عمومی «نمایش روابط غیراخلاقی با مهاجران» در این کشور نام برد.
صعود با سرعت موشک
طبق این گزارش، تعداد زیادی از کاربران آلمانی در شبکه‌های اجتماعی اقدام به نمایش روابط غیراخلاقی خود با مهاجران زن ـ که بیشتر آنها مسلمان و باپوشش هستند ـ می‌کنند تا جایی که این مساله به تِرِند یا یک روال محبوب در میان کاربران تبدیل شده است.
آلمانی‌های متجاوز می‌گویند با آزار زنان مهاجر می‌خواهند مهاجران مسلمان را تحقیر و آنان را دچار حس سرخوردگی و حقارت درونی کنند. آیا نباید انتظار واکنش جدی کشورهای اسلامی به هتک حرمت نوامیس مسلمانان را داشت؟
این پایگاه اینترنتی با انتشار چند ویدئوی مشمئزکننده ازنمایش روابط غیراخلاقی آلمانی‌ها با مهاجران مسلمان، از محبوبیت رو به رشدِ این موضوع در میان شهروندان آلمانی خبر داده است؛ موضوعی که حتی موتور جست‌وجوی گوگل هم آن را تائید می‌کند و افزایش ناگهانی استفاده از این کلیدواژه‌ها در میان کاربران آلمانی را به صورت رسمی اعلام کرده و از آن تحت عنوان «صعود با سرعت موشک» نام برده است. در این میان، کاسبی برخی از استودیوهای فیلمسازی در این کشور نیز رونق بسیاری گرفته است. این استودیوها با سوء استفاده از شرایط وخیم زندگی مهاجران و زنان باپوشش، آنها را وادار به حضور در فیلم‌های غیراخلاقی می‌کنندکه همان‌طور که این گزارش تائید کرده، با استقبال زیادی از سوی کاربران آلمانی روبه‌رو شده است.
دامنه این اقدامات و تولید فیلم‌های غیراخلاقی با مهاجران بشدت بالا گرفته و شماری از مهاجران در ازای دریافت مبالغ ناچیز، اقدام به حضور در این فیلم‌های مستهجن می‌کنند تا بلکه بتوانند به وضعیت خود در اردوگاه پناهندگان و مهاجران، سروسامانی بدهند. سوءاستفاده از وضعیت نامناسب و سرگردانی بیشتر از یک میلیون آواره و پناهجو که بیشتر آنها را مسلمانان تشکیل می‌دهند، محور اصلی این سرگرمی جدید شهروندان آلمانی است که به گفته پایگاه اینترنتی ووکاتیو، حالا به یک اشتیاق عمومی در میان آنان و در واقع، آرزوی آنان تبدیل شده است.
نکته تاسف‌بار در این میان، نیت آلمانی‌ها برای گرایش به نمایش رابطه غیراخلاقی با مهاجران و زنان مسلمان است. به گفته این سایت، اکثر قریب به اتفاق آلمانی‌هایی که اقدام به انجام این نمایش بربریت می‌کنند، می‌خواهند مهاجران را تحقیر و آنان را دچار حس سرخوردگی و حقارت درونی کنند. این مساله ناشی از ترس آنان از وضعیت آینده مهاجران در این کشور است.
تحقیر و اخراج
سابقه تاریخی آلمان و حضور گسترده مهاجران ترکیه‌ای به این کشور نشان می‌دهد به دلیل سختکوشی این افراد و توان فنی ـ عملیاتی آنان، بخش قابل توجهی از بازار کار این کشور در اختیار کارگران و نیروهای ترکیه‌ای قرار گرفته و همین مساله موجب نگرانی و نارضایتی عمومی در آلمان از مهاجران شده است. این مساله حالا خودش را در قالب این نمایش مشمئزکننده نمایش داده است؛ یعنی تحقیر یک زن مهاجر و تولید فیلم غیراخلاقی از رابطه با او به منظور تحقیر شخصیت و خراب کردن زندگی آینده او در آلمان.
سال ۲۰۱۶ انتشار وسیع خبر دروغ آزار و اذیت جنسی زنان آلمانی توسط مهاجران مسلمان موجی از حملات خشونت‌آمیز را علیه مسلمانان مهاجر ایجاد کرد که حتی با فاش شدن نادرست بودن آن خبر هم فروکش نکرد. احزاب راست افراطی با تجمعات خیابانی و اوباش سازماندهی شده آلمانی نیز با حمله و آزار زنان و مردان مسلمان، شرایط مهاجران را در میان سکوت کشورهای اسلامی سخت‌تر از گذشته کردند.
قدرت‌نمایی در برابر مهاجران از دیگر انگیزه‌های آلمانی‌ها برای ترویج این نمایش دردناک و ضدانسانی است. به همین منظور در بیشتر این فیلم‌های مستهجن، صحنه‌ای قرار دارد که پرداخت پول به مهاجران را به نمایش می‌گذارد تا مخاطب متوجه شود این مهاجر قرار است نقش برده‌ جنسی را برای ژن‌های خوب ـ یعنی همان آلمانی‌ها ـ بازی کند. این ماجرا البته محدود به آلمان نیست و با استقبال، تشویق و همراهی کاربران آمریکایی نیز روبه‌رو شده است.
حالا سه سال از انتخاب صدراعظم آلمان به عنوان چهره برتر سال به دلیل حمایت از مهاجران و پناهجویان می‌گذرد و این کشور به پایتخت قرون وسطایی اروپا تبدیل شده است؛ قرون وسطایی که در سال ۲۰۱۸ میلادی، تحقیر و سوءاستفاده از مهاجران و پناهجویان برای سرگرمی‌های غیراخلاقی و مستهجن را تبدیل به یکی از روندهای محبوب و مورد اشتیاق مردمش کرده است. به نظر می‌رسد اروپا به اندازه کافی در قرون وسطی، از جنایت سیراب نشده و حالا به دنبال تکمیل اشتهای تمام نشدنی خود برای بربریت است.
xeftetah.jpg.pagespeed.ic_.mKRgR4J9rT-min

دبیر شورای عالی فضای مجازی

فیروزآبادی: خروج از انحصار پیام‌رسان‌ها دستور رئیس‌جمهور است/ فقط تلگرام در ایران انحصار دارد/ تلگرام ۵۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج کرد/ روش تلگرام تضعیف پول ملی ایران است / تلگرام در حال تبدیل به شرکت هرم مجازی است

دبیر شورای عالی فضای مجازی با اشاره به انحصار پیام‌رسان تلگرام در ایران تأکید کرد:‌ خروج از این انحصار دستور رئیس‌جمهور است و همین امروز هم در جلسه‌ای که پیش ایشان بودیم، بحث خروج از انحصار در پیام رسان‌ها را مطرح کردند هر چند به طور مشخص نامی از تلگرام نبردند اما فقط تلگرام در ایران انحصار دارد.
گروه اجتماعی- رجانیوز: ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی با اشاره به  انحصار پیام‌رسان تلگرام در ایران تأکید کرد:‌ خروج از این انحصار دستور رئیس‌جمهور است و همین امروز هم در جلسه‌ای که پیش ایشان بودیم، بحث خروج از انحصار در پیام رسان‌ها را مطرح کردند هر چند به طور مشخص نامی از تلگرام نبردند اما فقط تلگرام در ایران انحصار دارد.
فیروزآبادی درباره برنامه‌های سال ۹۷ شورای عالی فضای مجازی گفت: بیشترین تمرکز ما ساماندهی فضای مجازی بر اساس سند الزامات شبکه ملی اطلاعات، مدیریت و امنیت فضای مجازی و اقتصاد این فضا است.
وی با اشاره به اقدام شرکت‌های بزرگ همچون آمازون و اوبر در ورود به اقتصادهای کشورهای مختلف بدون در نظر گرفتن منافع آن کشورها تأکید کرد: این شرکت‌ها تا به حال با موانعی برای جابه‌جایی پول مواجه بودند اما تلگرام جدیداً مبادرت به ایجاد ارز رمزگذاری شده‌ای کرده که با سرعت جابه‌جا می‌شوند تا فضای اقتصادی دنیا را برای مداخله عظیم آماده کنند.
وی اتفاق پیش‌رو را به استعماری نوین تشبیه کرد و گفت:‌ در این شرایط همه دنیا را در ایده‌ال خود به کارگران شرکت‌های بزرگ تبدیل می‌کنند لذا این موضوع را در شورای عالی فضای مجازی با همکاری بانک مرکزی و نهادهای پولی بررسی می‌کنیم.
وی یادآور شد: همه شرکت‌های بزرگی که بیگ‌اکونومی (اقتصاد بزرگ )‌را دنبال می‌کنند، از طریق پلت‌فرمی این کار را پیش می‌برند که حالا تلگرام که حتی یک شرکت نیست و فاقد هرگونه نشانی شرکت و سهامدار است، این پلت‌فرم را ارائه کرده است.

دبیر شورای عالی فضای مجازی_ کشور ما در انحصار تلگرام است و رئیس‌جمهور صبح امروز دستور داد این انحصار باید بشکند.

تلگرام می‌خواهد سکوی پیام رسان را تبدیل به سکوی اقتصادی کند
فیروزآبادی تلگرام در دو بخش ارتباطی از طریق گروه‌ها و رسانه‌ای از طریق کانال‌ها فعالیت داشته است، ادامه داد:‌ از چند ماه پیش تلگرام سند ۳۲ صفحه‌ای منتشر و اعلام کرد که با روش آیکو (یکی از راه‌های جمع‌آوری مالی برای پروژه‌های رمز ارز) می‌خواهد سکوی پیام‌رسان را تبدیل به سکوی اقتصادی کند.
وی ادامه داد: برای این کارکرد تلگرام ملاحظات خاصی وجود دارد چرا که بناست از تکنولوژی بلاک‌چین بلادرنگ استفاده کنند یعنی بدون هیچ تأخیری و چیزی شبیه شبکه شتاب پول دیجیتال آنها یعنی گرم جابه‌جا می‌شود. علاوه بر آن برای تمام معاملات هم حق کمیسیون دریافت می‌کنند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی ادامه داد: با این شرایط تلگرام می‌خواهد در کشور ما تبدیل به شرکت بیمه، آژانس املاک و … شود و معاملات را بین دو طرف مستقل از اینکه قانونی یا غیرقانونی است و یا استانداردهای لازم را دارد کاملاً مستقل از هرگونه نظارتی دنبال کند.
رویکرد تلگرام جسارت به فضای اقتصادی کشور است
وی افزود:ما این را جسارتی به فضای اقتصادی کشور می‌دانیم و این نگرانی را ایجاد کرده که یکباره با معضلاتی همچون تضعیف پول ملی و خلق پولی که ناشی از تولید کالا و صادرات نیست مواجه شویم، پولی که در شبکه جابه‌جا می‌شود و هر چه در آن خرج می‌شود معادل آن دارایی از کشور خارج می‌شود.
تلگرام در حال تبدیل شدن به شرکت هرمی مجازی است
به اعتقاد وی، تلگرام در حال تبدیل شدن به شرکت هرمی مجازی است با این تفاوت که شرکت‌های هرمی با چندصد هزار نفر فعالیت غیرقانونی خود را ادامه می‌دادند اما در تلگرام چندین میلیون نفر فعال هستند و اگر هشدارهای لازم را ندهیم و با مدیران آن ارتباط نگیریم می‌تواند ضررهای زیادی به بار بیاورد.
وی همچنین با اشاره به اینکه تکنولوژی‌ها عمر محدودی دارند و تکنولوژی پردازش پیشرفته در حال جایگزینی تکنولوژی‌های جدید است، گفت: پیش‌بینی می‌کنیم که این پول‌ها عمر ۱۰ ساله دارند و در این مدت چیزی حدود ۵۰ میلیارد دلار از کشور خارج می‌شود اما اگر ظرف یک شب ارزش این پول‌ها از بین برود، مردم معترض خواهند شد که چرا نظارتی بر آن وجود نداشت.
دبیر شورای عالی فضای مجازی همچنین تأکید کرد: اگر اجازه دهیم تلگرام به این نحو وارد فضای اقتصادی کشور شود، ده‌ها شغل که به شکل آژانس در کشور فعالیت می‌کنند و میلیون‌ها نفر در آن شاغل هستند از بین خواهد رفت به همین دلیل در شورا به این نتیجه رسیدیم که باید پیام‌رسان بومی داشته باشیم تا سکویی چند منظوره و اقتصادی باشد.
فیروزآبادی همچنین گفت: فضای مجازی فضایی افقی است که مردم بازیگران آن هستند و متناسب با درک سیاسی،‌اقتصادی و اجتماعی خود در آن به تولید محتوا می‌پردازند، چنین رویکردی از تلگرام ملت‌ها را به کارگران آن تبدیل می‌کند و به نوعی نظام برده‌داری ایجاد می‌شود؛ به همین دلیل تلگرام را به راهزن تعبیر کرده‌ام.
تلگرام بگوید سهامدارانش چه کسانی هستند
وی با طرح این سؤال که تلگرام بگوید سهامدارانش چه کسانی هستند، افزود: تلگرام ۲ میلیارد دلار به روش آیکو از سرمایه‌داران آمریکا جمع کرده است چرا در حالی که در ایران بیشترین کاربر را دارد و از انحصار برخوردار است اما از سرمایه‌داران بخش خصوصی ایران دعوت نکرده است در حالی که چنین پولی عمده‌اش مربوط به کشور ما می‌شود.
وی با اشاره به اینکه هر فعالیت اقتصادی شرکت خارجی در کشور ما مشمول قوانین و گمرک می‌‌شود تا لطمه به بازار پولی، صنعتی و کار ما نزند، افزود: طبیعی است که درباره پیام‌رسانی که بخواهد فعالیت اقتصادی داشته باشد و سرعت جابه‌جایی پول در آن بالاست و شبیه شبکه شتاب باشد و در ساختار روابط خریدار و فروشنده ورود کند باید مقرراتی اعمال شود.
دبیر شورای عالی فضای مجازی با اشاره به بررسی موضوع تلگرام در شورای عالی فضای مجازی، یادآور شد: هر چند از قبل درباره بحث پیام‌رسانی و کارکردهای دیگر آن نیز ملاحظاتی وجود داشته اما بیشتر بحث اقتصادی مطرح است.
دشمنی تلگرام با بخش خصوصی ایران
وی افزود: هر چند پیام‌رسان تلگرام باعث توسعه استفاده از فضای مجازی شده و برخی کسب و کارها هم در آن شکل گرفته‌اند، اما چون هیچ وقت حاضر نشد با بخش خصوصی ما کار کند و علیرغم ادعایش دشمنی با بخش خصوصی ما دارد و در حالی که می‌توانست کسب و کار پررونقی را با هماهنگی بخش خصوصی ما راه‌‌اندازی کند اما ترجیح داده که بیرون مرزهای ما باشد و پول مجازی خود را تبلیغ کند نمی‌شود که نسبت به آن بی‌تفاوت بود.
وی افزود: در سند چند صفحه‌ای که تلگرام منتشر کرد یکی از بندهایش بر عهده گرفتن کل تبلیغات هدفدار کشور است که رقمی حدود ۷ هزار میلیارد تومان در بازار ایران برآورد شده که می‌خواهد بدون مشارکت بخش خصوصی آن را به دست بیاورد.همان مدلی که گوگل امروز در ایران پیاده کرده و بررسی‌ها نشان می‌دهد روزی یک میلیارد تومان از شرکت‌های ایرانی تبلیغ می‌گیرد که در سال ۴۰۰ میلیارد تومان می‌شود و با توجه به فراگیری تلگرام عددی که گفته شد دور از دسترس نیست.
وی تأکید کرد: شورا به طور جدی موضوع تلگرام را بررسی می‌کند و با رصد تحولات جدید این که چه اقداماتی باید شکل بگیرد تصمیم‌گیری خواهد شد و در زمان مناسب اعلام خواهیم کرد.
مرجع تصمیم‌گیری درباره تلگرام شورای عالی فضای مجازی است
وی یادآور شد: مرجع تصمیم‌گیری درباره تلگرام شورای عالی فضای مجازی است که ریاست آن بر عهده رئیس‌جمهور است و با تدبیر مقام معظم رهبری امور کانون فضای مجازی در اختیار این شورا است و البته تصمیمات این شورا نیز طبق اساسنامه فقط از سوی دبیر شورا اعلام می‌شود.
وی در پاسخ به سوالی درباره کسب و کارهایی که بر روی تلگرام شکل گرفته‌اند نیز گفت: کسب و کار مردم برای ما در اولویت است به ویژه که ایجاد اشتغال از امور مهمی است که باید به آن توجه شود اما خوشبختانه اقتصاد بزرگی روی تلگرام شکل نگرفته و به خاطر اینکه برنامه تلگرام بلعیدن اقتصاد کشور است و از سوی دیگر افرادی از این فضا صرفاً به عنوان ابزار مکمل در کسب و کار خود استفاده کرده‌اند، حداقل ابزار مکملی برای این کسب و کارها در اختیارشان قرار خواهد گرفت و دقت می‌کنیم که کمترین ضرر و زیان به کسب و کارهایی که از تلگرام استفاده می‌کنند وارد شود.
13970101_11339269-min

نقش اول حل مشکلات کشور کیست؟

چشم امید ولیّ‌امر به جوانان/ راه حل مشکلات به دست جوان حزب‌اللهی است نه «انقلابی‌نماها» و «غیرانقلابی‌های درون نظام»/ رهبر انقلاب: جوانان کشور را خواهند ساخت، خیلی بهتر از آن چه در ذهن نسل قبلی‌هاست

«شیعه» بی‌صاحب نیست. منبع تحلیل و تعیین تکلیف او «بی‌بی‌سی» و «غیرانقلابی و انقلابی‌نماها» نیست. او تحولات را بر «اولی‌الامر» عرضه می‌کند و با استنباط او حرکت می‌کند. قرآن می‌فرماید اگر جز این باشد، «قطعا جز اندکی از شیطان پیروی خواهند کرد»، یعنی از اصحاب القای «ترس» و «وعده». «حزب الله اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت می‌شناسد، فداکار است و از مرگ نمی‌ترسد و گوش به فرمان «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» سپرده است و اینچنین، تو گویی خداوند وظیفه‌ی تحقق اهداف الهی همه‌ی انبیا را بر گرده‌ی صبور و پرقدرت آنان نهاده است، و چه شرفی از این بالاتر؟
[یک]
رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ؛ مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق دعوت می‌کند. گروهی با او هم‌پیمان می‌شوند که مانند پاره‌های آهن هستند، بادهای تند قدم‌هایشان را نمی‌لغزاند، از نبرد و دفاع ترسی ندارند و از آن خسته نمی‌شوند، و توکلشان بر خدا است
انقلاب خمینی حقیقتا «انقلاب» بود. او همه چیز را دگرگون کرد. نگاه‌ها را از «زمین» گرفت و رو به «آسمان» برد، قلب‌ها را از «ماده» به «معنا» توجه داد و فرمان تاریخ را از سقوط به «ظلمات» جاهلیت مدرن رو به «نورانیت» برگرداند. «اسلام» را از قید و بند متحجرین و مقدس‌نماها آزاد کرد و به «مردم» هدیه داد، «خدا» را از گوشه حجره‌ها به متن «اجتماع» آورد و مردم دعوت او را لبیک گفتند، او شد «امام» و مردم، «امت».
[دو]
وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدى شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود آنان به فضل و رحمتى که از خداوند نصیبشان گردیده شادمانند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته اند و بعدا در پى آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم مخورند
شهدا «زنده»اند. شهدا از آن‌چه پروردگار به آنان عطا کرده «خوشحال»اند. شهدا به پشت‌سری‌ها «بشارت» می‌دهند که «ترس» و «غم» در شما راه نداشته باشد. انقلاب اسلامی از دوران مبارزات و دفاع مقدس تا شهدای هسته‌ای و مدافعان حرم، در داخل و خارج از ایران، سیصدهزار شهید داده است. گفته شده در نود و هشت درصد وصیت‌نامه‌های شهدا توصیه به پشتیبانی از «ولایت‌فقیه» شده است. سیصدهزار شهید بشارت داده‌اند که تا «امام» دارید «ترس» و «غم» بر خود راه ندهید.
[سه]
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ؛ خدا مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه‏ اش استوار و شاخه‏ اش در آسمان است
از خرداد شصت و هشت، سلوک «امام و امت» با «سیدعلی‌خامنه‌ای» تداوم یافت. او اکنون امامِ «بسیج» و «حزب‌الله» و «فاطمیون» و «حیدریون» و «بدر» و «حشدالشعبی» و «حوثی‌ها» و «زکزاکی» و «کشمیری‌ها» است. امت او به مراتب از امت خمینی گسترده‌تر است. ستون‌های امت او را نسلی تشکیل می‌دهد که برابر یا جلوتر از نسل اول انقلاب است. نسل اول انقلاب همان نسلی است که سیصدهزار شهید داد و امام در وصفش فرمود «من با جرأت مدعى هستم که ملت ایران و توده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله صلى‌الله‌علیه‌وآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین‌بن‌على صلوات‌الله‌وسلامه‌علیهما مى باشند»
 [چهار]
اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیآءَهُ… قَالَ الشّیْطَانُ لَمّا قُضِیَ الأمْرُ إِنّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقّ وَ وَعَدتّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ؛ این شیطان است که دوستانش را مى‏ ترساند… و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى‏ گوید در حقیقت ‏خدا به شما وعده داد وعده راست، و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم
قوی‌ترین ابزار شیطان، «خوف» و «وعده» است؛ با خوف «رعب» می‌اندازد و با وعده «مکر» می‌کند. سپاهیان جن و انس شیطان نیز از همین دو ابزار بهره می‌گیرند. با «جنگ» می‌ترساند و با «مذاکره» گول می‌زند. «جمهوری‌خواه» می‌ترساند و «دموکرات» گول می‌زند. ترامپ و نتانیاهو در دو مصاحبه جداگانه جدی‌ترین تهدید علیه آمریکا و اسرائیل را «ایران، ایران، ایران» دانسته‌اند. ترکیب مایک پومپئو در کسوت وزارت خارجه، جیمز متیس به عنوان وزیر دفاع و جان بولتون مشاور امنیت ملی در کاخ سفید، سفر بن‌سلمان به آمریکا و اروپا و قراردادهای کلان تسلیحاتی اوضاع را برای خیلی‌ها «ترس»ناک کرده است. «وعده» رفع تحریم رنگ باخته و برجام در آستانه پاره شدن است. تحریم هوشمند «کاتسا» منبع قدرت منطقه‌ای و دفاعی ایران یعنی سپاه را هدف گرفته و صحبت از محدودیت‌های موشکی و حضور منطقه‌ای و احتمالا کاتسا گروگانی برای کشاندن ایران پای میز مذاکرات موهوم موشکی و منطقه‌ای است. اولیای خدا در مقابل خوف شیطان «شجاع» و در برابر وعده او به وعده الهی «یقین» دارند. از خوف شیطان نمی‌هراسند و فریب وعده‌های او را نمی‌خورند. «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» تجلی توامان شجاعت و یقین امام بود. هنوز هم «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»
[پنج]
یَقُولُونَ طاعَهٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَهٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‌ بِاللَّهِ وَکِیلًا؛ مى‏ گویند فرمانبرداریم ولى چون از نزد تو بیرون مى ‏روند، جمعى از آنان شبانه جز آنچه تو مى‏ گویى تدبیر مى کنند، و خدا آنچه را که شبانه در سر مى ‏پرورند مى ‏نگارد، پس از ایشان روى برتاب و بر خدا توکل کن و خدا بس کارساز است
جایی نوشته بودند که حسام‌الدین آشنا در کلاس درس خود می‌گفته که سیاستمدار قدرتمند کسی است که شرایط را بحرانی نشان دهد و خودش را تنها شخصی که می‌تواند بحران را حل کند. در داخل، مسعود نیلی «مشاور اقتصادی رییس جمهور» هشدار می‌دهد که «ممکن است اعتراضات دی ماه بیشتر و بزرگتر شود و ابعاد وسیع‌تری به خود بگیرد» و اگر به آن توجه نشود « نتیجه‌ای حاصل می‌شود که همه از آن پشیمان خواهیم شد». محمد فاضلی رییس یک مرکز وابسته به حسام‌الدین آشنا مشکلات کشور را یک «فیل» می‌داند که حکومت می‌خواهد آن را سوار یک «پراید» کند. «بی‌بی‌سی» در مطلبی با عنوان «۹۶؛ سال خوشه‌های خشم» با استناد به حوادث دی‌ماه و اغتشاشات دراویش و اعتراضات انگشت‌شمار به قانون حجاب نوشت که سال گذشته سال «خشم سیاسی و اجتماعی» بود که «راس هرم قدرت» را غافلگیر کرد. مصطفی تاجزاده و عمادالدین باقی صراحتاً از نیت‌هایی در داخل کشور سخن می‌گویند که ایران را به سمت «سوریه» شدن پیش می‌برد. محمود احمدی‌نژاد در نامه به رهبر انقلاب می‌نویسد «امید عمومی به اصلاح وضع از طریق ساختارهای موجود به صفر نزدیک شده است. اکثریت قاطع ملت خواهان تغییرات اساسی اند. عده ای به دنبال تغییر حتی با روش های خیلی تند و درگیری‌اند و عده ای نیز از بیم تبدیل شدن به شرایط برخی کشورهای منطقه [سوریه] و آسیب دیدن کشور و مردم، به دنبال روش‌های دیگری هستند». اسفندیار رحیم‌مشایی علناً اعلام می‌کند که «زمستان» رو به پایان است و با آمدن «بهار»، به زودی «مسئولان قضایی» در «پیشگاه ملت» مجازات خواهند شد. «استاد-بازیگری» روبروی دوربین «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» می‎نشیند و به «کاپیتان» هشدار «سقوط» می‌دهد. احمدی‌نژاد خطاب به رهبری می‌نویسد «ممکن است که حضرتعالی این امور را به دیگران احاله داده و با اعلام دفاع از این حقوق بفرمایید که به مسئولین تذکر داده اید و آنان مقصرند و باید جواب بدهند. اما کیست که نداند در جمهوری اسلامی اختیارات رهبری بسیار گسترده و فوق همه قوا و نهاد هاست و مسئولیت جایگاه رهبری به تذکر و احاله دادن به دیگران محدود نمی شود.در واقع اصل قدرت در دستان رهبری است و نظام جمهوری اسلامی به نام نظام ولایت فقیه معرفی شده و شناخته می شود». مصطفی تاجزاده در نامه‌ای به احمد توکلی، مسئولیت وضع فعلی اقتصاد و فرهنگ و فساد را متوجه «رهبری» می‌داند. سعید حجاریان نیز می‌گوید در جمهوری اسلامی ایران، رییس جمهور واقعی «مقام رهبری» است. «غیر انقلابی» و «انقلابی‌نما» در حال القای بحران هستند، عامل بحران را «یک نفر» و منجی را هم «خود»شان می‌دانند. اینجا هم «وعده» فروپاشی و «سقوط» گروگانی است که از «کاپیتان» امتیاز بگیرند.
[شش]
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا؛ و چون خبرى [حاکى] از ایمنى یا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند، و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند و درستی یا نادرستی آن را بخواهند، اینان که قدرت استنباط داشته حقیقت را فهمیده و به آنان می‌گویند، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندکى از شیطان پیروى میکردید
«شیعه» بی‌صاحب نیست. منبع تحلیل و تعیین تکلیف او «بی‌بی‌سی» و «غیرانقلابی و انقلابی‌نماها» نیست. او تحولات را بر «اولی‌الامر» عرضه می‌کند و با استنباط او حرکت می‌کند. قرآن می‌فرماید اگر جز این باشد، «قطعا جز اندکی از شیطان پیروی خواهند کرد»، یعنی از اصحاب القای «ترس» و «وعده». نگاه «امام سیدعلی‌خامنه‌ای» به تحولات این‌چنین است:
«همه‌ی مشکلات کشور قابل حل است؛ ما در کشور هیچ مشکلی که قابل حل نباشد نداریم؛ هیچ مشکلی که کلید آن و حلّ آن دست بیگانه‌ها باشد نداریم. مشکلات هست، امّا همه‌ی مشکلات کشور قابل حل است، کلیدش هم دست خود ملّت ایران و مسئولین کشور است». «در بابِ ارزشهای اصلیِ انقلاب و شعارهای انقلاب و اصول بنیادین انقلاب، آنچه من میتوانم عرض بکنم این است که انقلاب، امتحان خوبی در این زمینه پس داده است؛ یعنی ملّت ایران توانسته است اصول بنیادین را و شعارهای اصلی انقلاب را به همان استحکامِ اوّل، تا امروز حفظ کند. شعارها و ارزشهای اصلی اینها است: استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، اعتماد به نفس ملّی و خود‌باوری ملّی، عدالت، و برتر و بالاتر از همه‌ی اینها تحقّق و پیاده شدن احکام دین و شریعت در کشور؛ این شعارها با همان طراوتِ اوّل حفظ شده است». «انقلاب با قدرت و با نشاط دارد پیش میرود؛ چهل‌سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقب‌گرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل‌سالگی، بحمداللّه با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچمهای اصلی، همچنان دارد به پیش میرود».
[هفت]
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرِینَ؛ شما را مى ‏آزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم
«از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند؛ باید در مقابل این جریان ایستاد». «انقلابی‌نمایی غیر از انقلابی‌گری است؛ انقلابی‌نمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابی‌گری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل بشود به مخالف‌خوان کشور؛ این[طور] که نمیشود».
[هشت]
هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی؛ این است راه من، که من و هر کس پیروى‏ ام کرد، با بصیرت به سوى خدا دعوت مى ‏کنیم
«ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم؛ نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد. امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار – که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد – همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعه‌ی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم‌]؛ و دستگاه‌های شیطانی زمان یک جبهه‌اند و طبعاً با یک‌چنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند؛ در عین حال با همه‌ی زرق و برقی که آن جبهه‌ی مقابل دارد و جلال ظاهری و توانایی‌های مادّی‌ای که دارد، این حرکت الهی و حرکت پیامبرانه راه خودش را دارد ادامه میدهد و پیش میرود، اثر میگذارد، روزبه‌روز توسعه پیدا میکند، روزبه‌روز عمق پیدا میکند.»
«تأثیر شیطان در دستگاه محاسبه‌ى ما، از راه تهدید و تطمیع است. یکى از کارهاى شیطان ترساندن است: اَلشَّیطنُ یَعِدُکُمُ الفَقر؛ شما را از فقر میترساند – بنابر یک احتمال در معناى این آیه‌ى شریفه – این تهدید بود، از طرف دیگر تطمیع است؛ از سوى دیگر وعده میدهد شیطان، وعده‌هاى فریبنده؛ اینجا هم آیه‌ى شریفه‌ى قرآن میفرماید: یَعِدُهُم وَ یُمَنّیهِم وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرورا؛ وعده میدهد، آرزوها را در دل آنها بیدار میکند، زنده میکند، یک آینده‌ى رنگى و دروغین و خیالى مثل سراب در مقابل چشم مؤمنینِ‌به‌خود میگذارد؛ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرُورا؛ امّا فریب است. از یک طرف تهدید، از یک طرف تطمیع؛ مثل رفتارى که امروز آمریکا دارد و قدرتهاى استکبارى همیشه [دارند]؛ از یک طرف تهدید میکنند، از یک طرف تطمیع میکنند. تطمیع، فقط تطمیع شخصى نیست؛ تطمیع‌هاى کلّى: «چنین میکنیم، چنان میکنیم»؛ بعد هم نمیکنند، دروغ میگویند؛ کار شیطان این است. همه‌ى این کارهایى که شیطان انجام میدهد – این اغوا، این تهدید و تطمیع – براى این است که دستگاه محاسباتىِ انسان مؤمن را از کار بیندازد تا محاسبه‌ى غلط انجام بدهد؛ وقتى دستگاه محاسباتى از کار افتاد، کار خراب میشود. محاسبه‌ى غلط، یکى از بزرگ‌ترین خطرها است؛ گاهى حیات انسان را تهدید میکند؛ گاهى سرنوشت انسان را تهدید میکند؛ چون توان انسان، نیروى انسان، توانایى‌هاى انسان، تحت سرپنجه‌ى اراده‌ى او است، و اراده‌ى انسان تحت تأثیر دستگاه محاسباتى او است: اگر دستگاه محاسباتى بد کار کرد، اراده‌ى انسان تصمیمى میگیرد و در جهتى میرود که خطا است؛ آن‌وقت نیروهاى انسان، همه‌ى توانایى‌هاى انسان در این جهتِ خطا به کار مى‌افتد؛ این آن چیزى است که باید مراقب آن باشید.»
«هم در زمینه‌ى تحریم، هم در زمینه‌ى تهدید نظامى، دست دشمن خالى است: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛ اگر ما [مؤمن باشیم‌]، دشمن در میدان واقعى کارى نمیتواند بکند. خب، حالا که کارى در میدان واقعى نمیتواند انجام بدهد و دستش از تأثیرگذارى خالى است، راه علاج دشمن چیست؟ راه علاج این است که دستگاه محاسبه‌ى طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ دستگاه محاسباتى من و شما را؛ این کار را هم با تبلیغات، با کار سیاسى، با تماسهاى گوناگون دنبال میکنند؛ میدانند که جمهورى اسلامى براى رسیدن به هدفهاى خود داراى توان است؛ باید نخواهد؛ اگر «خواست»، میتواند؛ میخواهند کارى کنند که نخواهد. امروز تلاش دنیاى استکبار و در رأس آنها آمریکا است.»
«یکی از خطاهای محاسباتی این است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادّی محدود بماند؛ یعنی عوامل معنوی را، سنّتهای الهی را، سنّتهایی که خدا از آنها خبر داده است، آن چیزهایی را که با چشم دیده نمیشود، ندیده بگیرد؛ این یکی از خطاهای بزرگ محاسباتی است. خداوند فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم، دیگر از این واضح‌تر؟ اگر شما در راه خدا حرکت کنید، دین خدا را نصرت کنید، خدا شما را نصرت خواهد داد؛ این سنّت الهی است، این غیر قابل تغییر است: وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللهِ تَبدیلاً؛ اگر در راه احیای دین الهی حرکت کردید و این جهت را رعایت کردید، خدا شما را نصرت خواهد داد.»
[نُه]
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ؛ به درستی که شایسته‌ترین مردمان به ابراهیم کسانی هستند که از او تبعیت کردند
«ولایت در یک انسان به معنای وابستگی فکری و عملی هر چه بیشتر و روزافزونتر با ولیّ است. ولیّ را پیدا کن. ولی خدا را بشناس. آن کسی که او ولیّ حقیقی جامعه اسلامی است او را مشخص کن بعد از آنکه مشخص کردی شخصاً از لحاظ فکر، از لحاظ عمل، از لحاظ روحیات، از لحاظ راه و رسم و روش، خودت را به او متصل کن، مرتبط کن، بدنبالش حرکت کن به طوری که تلاش تو، تلاش او و جهاد تو، جهاد او، دوستی تو دوستی او، دشمنی تو، دشمنی او و جبهه‌بندی‌های تو جبهه‌بندی‌های او باشد این است آدمی که دارای ولایت است کسی که ولی را بشناسد، فکر ولی را بشناسد و با ولیّ همفکر بشود عمل ولیّ را بشناسد و با ولیّ هم عمل بشود، دنبال او راه بیفتد خودش را فکراً و عملاً پیوسته با ولی بخواند چنین کسی دارای ولایت است.»
[دَه]
وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ؛ و اگر بخواهند تو را بفریبند، [یارى] خدا براى تو بس است، همو بود که تو را با یارى خود و مؤمنان نیرومند گردانید
«جوانان دانشجو، جوانانی که در حوزه‌های علمیّه مشغول تحصیلند یا جوانانی که در میدانهای عملی مشغول کار هستند تعدادشان بسیار زیاد است؛ اینها توانایی‌های زیادی دارند و میتوانند در علم، در صنعت، در امور تجربی و در تربیت نقش‌آفرینی کنند. اینکه بنده اصرار دارم که جوانها هر جایی که دستشان میرسد خودشان کار کنند، اقدام کنند، تأسیس کنند، ابتکار کنند به‌خاطر این است. یک برنامه‌ریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد برای استفاده‌ از این مجموعه‌ی جوانی که ما در کشور داریم. اینکه ما گفتیم «آتش به اختیار»، فقط مخصوص کارهای فرهنگی نیست، در همه‌ی زمینه‌هایی که برای پیشرفت کشور مؤثّر است جوانها میتوانند نقش‌آفرینی کنند. مسئولین ما باید به قدرت جوانان و به توانایی جوانان ایمان بیاورند و اهمّیّت بدهند؛ جوانان ما هم باید از کار خسته نشوند، از ابتکار خسته نشوند، از بعضی از قدرنشناسی‌ها دلسرد نشوند. بعضی جوانها به ما شکایت میکنند که «ما این کار را کردیم یا میتوانستیم بکنیم یا میتوانیم بکنیم؛ [امّا] به ما اعتنائی نمیشود»؛ خیلی خب، دلسرد نباید بشوند؛ باید دنبال کنند کار را، ابتکار را؛ مسئول هم وظیفه دارد، خود جوان هم وظیفه دارد. جوانان ما در همه‌ی میدانها سرمایه‌ی امید کشورند؛ جوانان خیلی باارزشند. در صنایع برتر، جوانها هستند که مشغول فعّالیّتند؛ در مسائل فرهنگ و هنر، جوانها هستند که مشغول فعّالیّتند؛ در نظامیگری و فرماندهی، جوانها هستند که نقش‌آفرینی میکنند؛ در مدیریّت هم هرجا جوانها باشند، مدیریّت، مدیریّت با‌نشاط‌تری خواهد بود و توصیه‌ی ما این است که در مدیریّتهای مختلف، جوانها بیشتر به کار گرفته بشوند و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند. جوانهای عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی -که نسل ما است- وجود داشته است؛ ان‌شاء‌اللّه بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آنچه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.»
[یازده]
أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ اینانند حزب خدا آرى حزب خداست که رستگارانند
«حزب الله اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت می‌شناسد، فداکار است و از مرگ نمی‌ترسد و گوش به فرمان «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» سپرده است و اینچنین، تو گویی خداوند وظیفه‌ی تحقق اهداف الهی همه‌ی انبیا را بر گرده‌ی صبور و پرقدرت آنان نهاده است، و چه شرفی از این بالاتر؟ حزب الله از جانب خدا مأمور است که انسان را و جهان را تغییر دهد؛ انسانی که امروز بیش از هر زمان دیگر گرفتار ظلمت شرک و بت‌پرستی است. در اینچنین دنیایی که بشر امروز بت خویشتن را می‌پرستد، ظهور حزب الله معجزه‌ای است که از نفخات قدسی دم مسیحایی امام امت بر می‌آید. حزب الله پیروز است و پیروزی خویشتن را مدیون فقری است که در پیشگاه غنی مطلق دارد، و معراج تکامل او این است که وسیله‌ای در خدمت تحقق اراده‌ی حق باشد و از همین است که حزب الله اهل اطاعت است و سر به فرمان اولی الامر دارد.»
[دوازده]
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ و خواستیم بر کسانى که در زمین فرو دست‏ شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم
«بنده می‌دانم که خدای متعال اراده فرموده است که این ملّت را به متعالی‌ترین درجات برساند و بدانید که ان‌شاءالله ملّت ایران به برکت اسلام، به برکت نظام اسلامی، بدون تردید به عالی‌ترین درجاتِ یک ملّت در حدّواندازه‌ی ملّت ایران خواهد رسید و بدانید که توطئه‌ی دشمن، خرابکاری دشمن، حمله‌ی دشمن، ضربه‌ی دشمن هیچ اثری نخواهد داشت و به معنای واقعیِ کلمه، دشمن هیچ غلطی نخواهد توانست بکند.» هنوز هم «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».
25-min

واکنش مراجع به جنایات دراویش در تهران و اظهارات بی اساس دولتی ها

آیت الله نوری: عاملان جنایت تهران باطل و منحرفند، تعابیر «عاقل و معتدل» مسؤولان برای آنها درست نیست/ آیت الله مکارم: عرفان‌هاى کاذب سر از مسائل خطرناک دینى، اجتماعى و اخلاقى درمى‌آورند که نمونه‌اش جنایت بی سابقه تهران بود؛ مسئولان مراقب تعبیرات خود باشند

این مرجع تقلید ضرورت رسیدگی هرچه زودتر به این جنایت را مورد تاکید قرار داد و بیان کرد: بعضی از تعابیر مسؤولان که گفته‌اند اینها عاقل و معتدل هستند درست نیست، اینها باطل و منحرف هستند و دروغ می‌گویند؛ اینها نه با انقلاب بودند و نه در دوران دفاع مقدس حضور داشته‌اند.
گروه سیاسی – رجانیوز:آیت‌الله نوری همدانی با تسلیت شهادت شهدای ناجا و بسیجی در پاسداران تهران، خواستار رسیدگی فوری به جرائم مجرمان شد و گفت: نیروی انتظامی بستر امنیت در جامعه را ایجاد کرده و این امنیت را حفظ می‌کند.
وی از شهدای گرانقدر بسیج نیز تجلیل کرده و ضمن عرض تسلیت به خانواده این شهدا گفت: مسؤولان باید به جرایم مجرمان هر چه زودتر رسیدگی کرده و عاملان این جنایات را قصاص کنند.
آیت‌الله نوری همدانی یادآور شد: بنده در سال گذشته در بحث وقف به مناسبت وقف بر ادیان عرض کردم که صوفیه یک فرقه انحرافی است و هر ۷۲ فرقه که مدعی هستند منحرف بوده و دشمن اهل‌بیت علیهم السلام هستند.
وی بیان کرد: اینها چهره سازی و چهره آرایی می‌کنند و کرامات و سخنان اهل‌بیت را سرقت کرده و به نام خود چاپ می‌کنند تا چهره آرایی کنند و عمده اینها ریشه در زمان دوران ائمه و اقدامات بنی امیه و بنی عباس دارد که تلاش می‌کنند اهل‌بیت علیهم السلام را تحت الشعاع قرار دهند که هیچ گاه هم موفق نشدند.
این مرجع تقلید ضرورت رسیدگی هرچه زودتر به این جنایت را مورد تاکید قرار داد و با شاره به صحبت های اخیر وزیرکشور بیان کرد: بعضی از تعابیر مسؤولان که گفته‌اند اینها عاقل و معتدل هستند درست نیست، اینها باطل و منحرف هستند و دروغ می‌گویند؛ اینها نه با انقلاب بودند و نه در دوران دفاع مقدس حضور داشته‌اند.
وی خطر عرفان‌های کاذب را یادآوری کرد و گفت: عرفان حقیقی در کلام و بیان اهل‌بیت(ع) علیهم السلام است و راه سعادت بشر هم تبعیت اهل‌بیت(ع) است.
آیت‌الله مکارم شیرازی نیز با بیان اینکه بارها گفته‌ایم عرفان‌هاى کاذب سر از مسائل خطرناک دینى و اجتماعى و اخلاقى در مى‌آورند که یک نمونه‌اش همین حادثه دردناک تهران بود، اظهار داشت: حادثه ناگوارى که اخیراً در تهران اتفاق افتاد و منجر به شهادت چند نفر از مأموران انتظامى و بسیجى و موجب تخریب و سوزانده شدن اموال مردم شد، موجب تأسف شدید گردید.
 وی تصریح کرد: بارها گفته‌ایم عرفان‌هاى کاذب سر از مسائل خطرناک دینى و اجتماعى و اخلاقى در مى‌آورند که یک نمونه‌اش همین حادثه دردناک تهران بود. این جنایت تا کنون در کشور ما سابقه نداشت که شخص تبهکارى سوار ماشین شود و مردم بیگناه و افراد مدافع امنیت را زیر بگیرد و به قتل برساند. آرى این عارفان کاذب این بدعت را به نام خود ثبت کردند.
این مرجع تقلید در بخش دیگرى از سخنان خود در مورد عرفان‌های کاذب تاکید کرد: در واقع آنها کار داعشى‌ها را انجام دادند، داعشى‌ها همان وهابیون طرفدار توحید کاذب هستند که همه را غیر از خود کافر مى‌پندارند و خونشان را مباح مى‌دانند، این گروه هم طرفدار عرفان کاذب هستند و از جهاتى به هم شبیه هستند.
وی خاطرنشان کرد: امیدواریم مسؤولان وقتى مى‌خواهند درباره آنها سخن بگویند مراقب تعبیرات خود باشند و چیزى برخلاف آموزه‌هاى دینى که نتیجه معکوس خواهد داشت نگویند و نیز امیدواریم همه آن تبهکاران به زودى به جزاى کار خود برسند. خداوند همه را از شر اشرار محفوظ دارد.
378258_243-min

توصیه ی راننده اتوبوس فرانسوی به لیلا حاتمی: این یک موضوع ملّی است، به خارجی ها ربطی ندارد!

دوست داشتم بدونم اعتصاب برای چیه؛ به خصوص که داشتم متضرر می شدم و ناخواسته در زنجیره نتایج اعتصاب دخیل شده بودم. گفتم: “ببخشید … می شه بدونم برای چی راننده ها اعتصاب کردند؟” راننده اتوبوس یه نگاهی به من انداخت و گفت: “این یه موضوع ملّیه. به خارجیا ارتباطی نداره.”
گروه فرهنگی-رجانیوز: حامد بامروت نژاد کارشناس فرهنگی با اشاره به اظهارات نسنجیده لیلا حاتمی در جشنواره ای خارج از کشور طی مطلبی نوشت:
فیلم حرف های خانم بازیگر را در جشنواره ای خارجی دیدم که دست و پاشکسته شکایت به خارجی ها برد و فکر می کرد بار اول اش است که از سیاست حرف می زند.
البته کارگردان فیلم جواب آن خانم را داد و در جواب خبرنگاری دیگر گفت: “ما اینجا نیستیم که کشورمان را عرضه کنیم و بگوییم بیایید و ببینید ما چقدر قربانی هستیم، بیایید و به ما کمک کنید. این خسته کننده و حال به هم زن است.”
و البته همین کارگردان تصریح کرد که: “ما فیلم ساخته ایم و بیایید درباره اثر هنری مان حرف بزنید. اینقدر از ما سوالات سیاسی نپرسید.”
اما من بعد از شنیدن بیانیه سیاسی بی محل خانم فرانسه دوست، یاد کتابی افتادم به اسم “خاطرات سفیر”. این کتاب، خاطرات دختر ایرانی است که برای ادامه تحصیل به فرانسه می رود اما در فرانسه همه او را به عنوان نماینده ایران و مسئول جواب به سوالات شان درباره ایران و اسلام می دانند.
بخشی از کتاب به خاطره اعتصاب راننده اتوبوس ها در فرانسه می پردازد. نویسنده اینطور می نویسد:
یه دفعه چشمم به یه اتوبوس افتاد که جلوی روی همه اومد و صاف وایساد توی ایستگاه. راننده اتوبوس رو خاموش کرد و سوت زنان از اتوبوس پیاده شد. رفتم جلو، سلام کردم و گفتم: “عذر می خوام. امروز اتوبوس نیست” گفت: “نه، امروز اعتصابه”
دوست داشتم بدونم اعتصاب برای چیه؛ به خصوص که داشتم متضرر می شدم و ناخواسته در زنجیره نتایج اعتصاب دخیل شده بودم. گفتم: “ببخشید … می شه بدونم برای چی راننده ها اعتصاب کردند؟” راننده اتوبوس یه نگاهی به من انداخت و گفت: “این یه موضوع ملّیه. به خارجیا ارتباطی نداره.”
(آفرین ورپریده! از این حس ملی گرایی ات خیلی خوشم اومد بی تربیت!)
خب، دیگه چی باید می گفتم؟ هیچی! اما واقعا این حس دوگانه ای که توی پرانتز نوشتم سراغم اومد. اگرچه جواب بی ادبانه ای بود، آفرین به این شخص که علیه دولتش هم که تحصن می کنه وقتی مقابل یه خارجی قرار می گیره بهش حق نمی ده که بخواد حتی وارد دعواهای ملی بشه. واقعا از این کارش خیلی خوشم اومد. من اگه جای رئیس اش بودم حتما تشویق اش می کردم.
حیدر رحیم پور-min

یادداشت حیدر رحیم‌پور ازغدی درباره «دراویش»

حکایت روباه پیر و دراویش داعشی مسلک

آخر چگونه رئیس‌جمهور کشوری که می‌داند در کشورش، روزانه ده‌ها نفر به‌دلیل تیراندازی و درگیری‌های خیابانی کشته و زخمی می‌شوند شرم نمی‌کند و حمله داعش‌وار یکی از دراویش با یک دستگاه اتوبوس به صف سربازان و ماموران نیروی انتظامی را اغتشاش عمومی می‌خواند!

حیدر رحیم‌پور ازغدی- رجانیوز:  درویشی و پریشانی، حالتی است که روباه پیر همیشه از آن سود برده است. چون می‌دانیم آن‌چنان که هرگاه در جنگل، بچه‌آهویی از مادر دور افتد و گمراه شود، شکار روباه جنگلی می‌گردد. عارفان و متکلمانی، به این حالت درویشان پی بردند و چون دانستند درویشان دانای تعهد و تعصبند لیکن گمراه، خود درویش‌مسلک شدند و در میان آنان نفوذ کردند، تا آن‌جا که برخی قطب درویشان هم گردیدند و به همین، بسیاری از درویشان را از پریشانی نجات دادند و به‌سوی علم هدایت کردند و از باورهای متحجرانه و متعصبانه رهایی بخشیدند.

این‌جا بود که انگلستان، روباه پیر، خود را به گناباد آرام و رامترین شکارگاه رسانید و با پرکردن شکم کلان‌درویشانی، از آنان خواست سلسله درویشانی را به نام دراویش گنابادی تشکیل دهند که امتیازاتشان از همه دراویش بیشتر باشد و آنان توانستند دراویشی را بیافرینند که معاشری با آنان قسم می‌خورد: اگر قطب درویشان سرچاهی رود و بگوید هرکس خود را در این چاه افکند مستقیم وارد بهشت می‌گردد این دراویش برای فرود در چاه از یکدیگر سبقت می‌گیرند و دیری است که افسار چنین مخلوقاتی به‌دست انگلستان است و خوب از آنان بهره می‌گیرد.

هفته‌‌های پیش از ترامپ می‌شنیدم که می‌گفت برای ایجاد آشوب و همراهی با اغتشاش‌گران در ایران به کمک آمریکا بیاید و روباه پیر که اینک در بالاها پایگاهی ندارد، به خانقاه درویشان گنابادی رفت و از نمایندگان خود خواست که چند نفری از وابسته‌ترین‌ها را برای ایجاد آشوب به تهران بفرستند و به راننده داعش‌مسلک دستور داد که باید سربازان و مردم عادی را به زیر بگیری. کار دون‌مایه و ددمنشانه‌ای که یک رانندۀ مست یا دیوانه هم می‌توانست با اتوبوس انجام دهد ولی رسانه‌‌های خبری غرب، همین‌ حرکت دیوانه‌وار را اغتشاش و آشوب‌های براندازانه در ایران نامیدند و بلندگوهایشان اعلام کرد که اعتراض مردمی در ایران بالا گرفته، تا آن‌جا که مردم از بیم جانشان می‌ترسند به خیابان‌ها بیایند!

و من می‌گویم اگر چنین حرکات فسقلی، اغتشاش است، با معیارگرفتن آن‌چه در آمریکا صورت می‌پذیرد باید گفت که در آمریکا جنگ دوباره‌ای برپاگشته که از جنگ داخلی گذشته‌اش خطرناکتر است.

 آخر چگونه رئیس‌جمهور کشوری که می‌داند در کشورش، روزانه ده‌ها نفر به‌دلیل تیراندازی و درگیری‌های خیابانی کشته و زخمی می‌شوند شرم نمی‌کند و حمله داعش‌وار یکی از دراویش با یک دستگاه اتوبوس به صف سربازان و ماموران نیروی انتظامی را اغتشاش عمومی می‌خواند!

دلیل چرایی این پررویی را از کتاب آیینی و آیین‌نامۀ صهیونیست‌ها بخوانید؛ چرا که می‌نویسد هرگاه به قدرتی رسیدید که توانستید افرادی را به ریاستی برسانید سعی کنید برگزیدۀ شما دارای عقدۀ جنسی باشد؛ زیرا عقده‌هایی که در دوران کودکی برایش آفریده‌اند، او را فرمان‌بردار می‌کند.

photo_2018-01-05_20-53-36-min

«به وقت شام»؛حماسه‌ای دیگر/ حاتمی کیا و ارتقای دوباره سینمای ایران

کاری که حاتمی‌کیا خوب بلد است. توان دراماتیزه کردن و ایجاد تعلیق‌های فراوان در لوکیشن‌های محدود است. این اتفاق اینبار در ایلیوشین تکرار شده است. تمایز «به وقت شام» البته سکانس‌های پرتعداد خارجی هم هست. قوت سکانس‌های خارجی نیز هم‌تراز با فضای دراماتیک داخل هواپیماست و البته به جهت فنی و تکنیکی سخت‌تر و پیچیده‌تر.
گروه فرهنگی- رجانیوز: «به وقت شام» مخاطب را در سالن سینما میخکوب می‌کند و با هنرمندی قصه‌ای از دل مهمترین جنگ سال‌های اخیر روایت می‌کند.  توان بالای حاتمی‌کیا در طراحی و اجرای میزانسن‌های سخت در کنار بازی‌های عالی این فیلم را به اثری بالاتر از استاندارد سینمای ایران مبدل کرده است.نظر منتقدان درباره شاهکار حاتمی‌کیا  را در ادامه میخوانید:
به وقت شام
نجات ایلیوشین سینمای ایران
رضا کردلو
«به وقت شام» یعنی به وقت شام، یعنی به وقت این ۵،۶ سال، یعنی به وقت زمانه خود. یعنی فارغ نبودن از اتفاقاتی که اطراف‌مان می‌گذرد. یک کارگردان چگونه می‌تواند، عکس‌العمل خود را نسبت به این اتفاقات نشان دهد؛ جز با فیلم ساختن؟! «به وقت شام» البته امتحان معرفت و مردانگی و کنار نیامدن با خود است. قصه کاپیتان حاتمی‌کیا که برای نجات ایلیوشین سینمای فروخفته در خود و بی‌خبر از عالم و آدم دست به کار می‌شود. باقی هم نسلانش نیستند؟ کجایند، نمی‌دانم. اما نیستند و حاتمی‌کیا تنهای تنهای تنها از میان کارگردانان هم دوره خود، هنوز «به وقت عمل کردن» را درک می‌کند.
حاتمی‌کیا «به وقت امروز» است. اما «به وقت شام»؛ که روایتی نو و تکنیکال و فراتر از سینمای ایران است از یک خاطره جمعی که احتمالا هیچکس تا سالها فراموشش نخواهد کرد. حتی آنهایی که بی‌تفاوت از کنارش عبور کرده‌اند؛ «تراژدی سوریه» و اتفاقاتی که خواه ناخواه گریبانگیر ماست. داعش و گروههای تکفیری. «به وقت شام» اعتقادی‌ترین اثر ابراهیم حاتمی‌کیاست. پایه این اعتقاد «انتخاب» اوست. او انتخاب کرده خود را در کشاکش جدال گروه‌های سیاسی و اجتماعی داخل کشور تعریف نکند. او انتخاب کرده برای «اعتقاد» درباره تراژدی سوریه فیلم بسازد. درگیر شعار نشود. به ارتقای جهات فنی سینمای ایران اهمیت دهد. از زبان مفاهمه با دنیا استفاده کند. مردم را نشان دهد. به موضوع شکاف نسلی بپردازد و قصه داشته باشد. قصه‌ای پرکشش که اجازه نمی‌دهد مخاطب ۱۱۰ دقیقه پلک چشم برهم بگذارد. فیلمی پرحادثه و پر از تعلیق و نشانه‌گذاری‌های دقیق و فکر شده.
کاری که حاتمی‌کیا خوب بلد است. توان دراماتیزه کردن و ایجاد تعلیق‌های فراوان در لوکیشن‌های محدود است. این اتفاق اینبار در ایلیوشین تکرار شده است. تمایز «به وقت شام» البته سکانس‌های پرتعداد خارجی هم هست. قوت سکانس‌های خارجی نیز هم‌تراز با فضای دراماتیک داخل هواپیماست و البته به جهت فنی و تکنیکی سخت‌تر و پیچیده‌تر. در همین زمینه بی‌تردید سکانس اولین تیک‌آف ایلیوشین در فرودگاه تدمر و تلاش ابتدایی برای نجات هواپیما یکی از کم‌نظیرترین سکانس‌های خارجی در سینمای ایران است.
به وقت ابراهیم
یاسر فریادرس
بعضی وقتها در سالن سینما دوست داری فیلم زودتر تمام شود، نه به خاطر قصه حوصله سر بر یا ریتم کند ماجرا، اتفاقا با لحظههای نفسگیر فیلم روی صندلی میخکوب شده‌ای، ولی میخواهی زودتر قهرمان داستان را رها شده و آزاد از بحران فیلم ببینی.
«به وقت شام» به واسطه قهرمان‌های دوست‌داشتنی و ضدقهرمان‌هایی منفور، به شدت مخاطب را درگیر فیلم می‌کند. احتمالا ارجاعات بیرون از فیلم هم به این موضوع کمک می‌کند اما مهم قدرت حاتمی‌کیا در خلق همین کاراکترهای واقعی است.
نترسیدن شاید امتیاز ویژه حاتمی‌کیاست که برعکس هم نسل‌های خودش-که هر روز بیشتر عقب‌گرد می‌کنند و بی‌مایه‌تر می‌شوند- دست کم او را در تکنیک به روز کرده است. حتی اگر جلوه‌های ویژه «به وقت شام» در حد فیلم‌های هالیوودی تر و تمیز نباشد جسارت او خشت اول یک حرکت رو به جلو در استفاده از این امکانات سینماست. آن‌هم با استفاده از نیروی جوان متخصص ایرانی به جای خرج دلار برای استفاده از تکنسین اسکاربرده‌ی خارجی.
دیگر امتیاز حاتمی‌کیا اما این است که روی حرفش ایستاده است و ثبات روش خودش را دارد، حتی اگر بعضی «به وقت شام» را تکرار «آژانس شیشه‌ای»، «موج مرده» یا «ارتفاع پست» بدانند و بعضی دیگر او و فیلمش را شعارزده بخوانند- و مگر در فیلم‌های درجه یک هالیوودی هم کم شعار می‌بینیم؟- تعلیق‌های به موقع، ریتم فیلم را لحظه‌ای کند نمی‌کند اما زیاد شدن عنصر «تصادف» از ضعف‌های زیر سایه‌ی این لحظات نفسگیر است.
شاید اگر حاتمی کیا قرار بود یک قصه در دل یک آپارتمان را روایت کند درد سرش برای راضی کردن مخاطب خیلی کمتر از «به وقت شام» بود، اما او از تجربه فضای جدید واهمه‌ای ندارد و اتفاقا از این تجربه‌ها هم معمولا سربلند بیرون می‌آید و شاید دلیلش ربط مستقیم حس و حال امروز حاتمی‌کیا با فیلم‌هایش باشد. حس و حالی که با قاعده خاصش گاهی به سمت «گزارش یک جشن» می رود و گاهی «به وقت شام» تنظیم می‌شود.
یب

گام به گام تا آرامش

خلاصه مطالبی که در طول ۲ ترم متوالی به مدت ۴ ماه بطور مبسوط به لطف الهی بیان و توضیح داده شد.

گام اول : چرا خانه آرامش ندارد؟
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سرو صدا ، بی مشکل و بدون کار سخت یافت شود بلکه مهم آن است که در میان شرایط سخت بمانی و آرام باشی و آن برگرفته از ذهن و افکار ما خواهد بود .
ذهن آشوب زده ، زندگی ما را آشوب زده خواهد کرد . افکار ما ، زندگی ما را رقم می زند.
گام دوم : چرا جوانان دائما” در طلب عشق هستند؟
انسان به همراه نور الهی به این دنیا متولد می شود. نور، همان برکت، محبت و عشق است که خداوند به انسان ودیعه داده است.
انسان در دوران کودکی دارای شادی و آرامش است چرا که دارای نور الهی است و بدون موانع “محبت – عشق – برکت و….” را دریافت می کند.
در اثر خطاها و اشتباهات، حجابی مانع نفوذ این نور میگردد و انسان از آن به بعد دچار سردر گمی می شود و به دنبال عشق هایی می گردد تا به آرامش حقیقی برسد . اما چون این عشق ها حقیقی نیستند پس آدمی را به آرامش حقیقی نمی رسانند . بدین ترتیب در این دوره انسان، مکرر در طلب عشق است و به آرامشی که حق اوست نمی رسد.
اثرات نور الهی : رفع گرفتاری – شفای جسم و روح و ایجاد برکت …. برای انسان دارد.

گام سوم : اگر لذت جویی سراب است پس چرا اکثر انسانها بدنبال آن می روند؟
شادی یا لذت ؟ کدام یک برای انسان آرامش و ماندگاری بیشتری به ارمغان می آورد؟
شادی : احساسی است که در قلب ایجاد میشود و زائیده نور الهی است.
لذت : پدیده ای است در فکر و خیال.
اگر نگاه ما به جهان نگاهی عمل گرا باشد ما را به آرامش حقیقی می رساند. در حالیکه نگاه سطح نگر ، انسان را به دنبال لذت جویی ها می برد که چیزی جز سراب نخواهد بود . همانطور که خداوند در سوره مبارکه نور آیه ۳۹ به این مطلب اشاره فرموده است .
گام چهارم : چگونه دوست و یار او شوم؟
سهم ما انسانها در این دنیا این است که رفیق باشیم اما رفاقت با کی؟ آفریننده جهان هستی، بارها تذکر داده است که رفیق او باشیم و کلید رفاقت ، تسلیم شدن و اطاعت محض از دستورات اوست . بزرگترین مشکل امروز بشر قهر با خود است اگر خود را دوست داشته باشیم و برای خودِ انسانی ، ارزش قائل باشیم به دنبال دستورات قانونگذار عالم می رویم تا حالمان را خوب کند و کسی که تسلیم می شود ترس و غم در وجودش جایگاهی نخواهد داشت

همانطور که خداوند در سوره مبارکه بقره آیه ۳۸می فرماید :
کسی که هدایت را بپذیرد،ترس و غم در او راه نخواهد داشت.
گام پنجم : چگونه آتش های زندگی سرد میشود؟
برای خاموش کردن آتش های زندگی باید باورهایمان را تقویت کنیم.
به میزان آنچه که باورهای ما قویتر گردد اضطراب ، ترس و غم کاهش می یابد.

گام ششم : چگونه مکان و خانه خود را با برکت کنیم ؟
برکت : نوعی انرژی عرفانی و ماوراءالطبیعه است که در نشانه های آنرا در (۱- انسان ۲- مکان ۳- اشیا ۴- غذا) می توان دریافت کرد.
چگونه برکت را تولید کنیم ؟ با افکار – گفتار – اعمال (یاری ، همدلی ، همدردی ، دستگیری و ….)
گام هفتم : چگونه می توان کسب درجه کرد؟
۱- اعمال بد و گناه کثیر نتایج به ظاهر بد
زندگی افراد۴ دسته می باشد: ۲ – اعمال بد و گناه کثیر نتایج به ظاهر خوب
۳- اعمال خوب و ثواب نتایج به ظاهرخوب

۴- اعمال خوب و ثواب نتایج به ظاهر بد
برای کسب درجات باید به این دو امر مهم توجه کرد
۱- صبوری در رفتارهای عبادی
۲- صبوری در ترک خطاها
گام هشتم : چگونه از سر در گمی و دلهره نجات یابیم ؟
عاشق شویم و لازمه آن داشتن نور است .

گام نهم : آیا همه چیز بر علیه من است ؟
انسان می تواند با افکار ، احساس و باورهای خود کسب خوبی ها یا بدی ها می کند . یکی از کلیدهای جذب خوبیها
* شکر گزاری* است و یکی از کلید های جذب بدی ها نا سپاسی است.
بسیاری از رازها و سرهای پنهان در درون شکر است .

گا م دهم : چرا دوستانم بی مهر شده اند ؟
قضاوت ناعادلانه و زود هنگام ، لذت زندگی را از انسان می گیرد و روابط بین فردی را تخریب می کند.

لازم به ذکر است : در این دوره برای تفهیم بهتر مطالب از روانشناسی رنگها استفاده بهینه گردید و برای بیان و توضیح هر موضوع از گامها : رنگی که متناسب برای درک بهتر مفاهیم بود استفاده شد.

 

نسرین فنایی
روانشناس و مشاور خانواده

جمعیت_0

از رذالت انگلیسی‌ها در خلق قحطی بزرگ تا اشتباه بزرگ «فرزند کمتر زندگی بهتر»/ دو کاری که باید انجام داد تا از خطر رشد منفی جمعیت فاصله بگیریم

در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اشتباهی بزرگ در سیاستگذاری‌های کلان کشور به وقوع پیوست و طی یک فرهنگ‌سازی گسترده، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تبلیغ و نهادینه شد. نتیجه این شد که تناسب جمعیتی به هم خورد و علاوه بر کاهش جمعیت، کشور به سمت سالمندی حرکت کرد. اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال به اشتباه خود پی برده‌ایم.
احسان عابدی- رجانیوز: فیلم سینمایی تحسین برانگیز «یتیم‌خانه ایران» یادآور قطعه‌ای دیده نشده از تاریخ معاصر ایران زمین است که باب برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در بین نخبگان باز کرد. از جمله این مسائل، تاثیر قحطی و همچنین خباثت انگلیسی‌ها در مرگ و میر گسترده مردم ایران است که از آن با عنوان «قتل عام جمعیتی» تعبیر می‌کنند. طبق اسناد تاریخی، در طی آن چند سال جمعیتی قریب به ۱۰ میلیون نفر از مردم سراسر ایران از پیر و جوان و زن و مرد به کام مرگ رفتند و حدود ۴۰ درصد از جمعیت کشور به یک‌باره از بین رفت. این فاجعه تاریخی ضربه شدیدی به ساختار اجتماعیِ وقتِ ایران زد و کشور را برای سال‌ها در زمینه پیشرفت‌های گوناگون عقب نگه داشت.
اما گفته‌اند تاریخ آیینه عبرت است. باید گذشته را آیینه راه خودمان کنیم. آن روز قحطی و وبا آمد و انگلیسی‌ها هم توطئه کردند تا جمعیتی کثیری از ایرانی‌ها از بین بروند؛ امروز اما به دست خودمان این اتفاق در حال رخ دادن است!
در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اشتباهی بزرگ در سیاستگذاری‌های کلان کشور به وقوع پیوست و طی یک فرهنگ‌سازی گسترده، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تبلیغ و نهادینه شد. نتیجه این شد که تناسب جمعیتی به هم خورد و علاوه بر کاهش جمعیت، کشور به سمت سالمندی حرکت کرد. اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال به اشتباه خود پی برده‌ایم. بخش زیادی از تاثیرات سیاستگذاری غلط سال‌های پیش قابل جبران نیست، اما برای جلوگیری از تداوم آن باید کمر همت بست.
اگر صد سال پیش، قحطی و رذالت انگلیسی‌ها فاجعه جمعیتی در کشور ما خلق کرد، امروز قحطی اندیشه‌ها و طرز فکرهای نادرست عامل کاهش جمعیت کشور شده است. از یک طرف دولت‌ها آن‌گونه که باید و شاید، بر این موضوع تمرکز نکرده و در فراهم ساختن زمینه‌های رشد جمعیت و اصلاح سیاست‌های غلط اقدامات شایسته انجام نداده‌اند. از سوی دیگر طرز فکر بخش عمده‌ای از خانواده‌ها مبنی بر داشتن فرزند کمتر برای آسایش و رفاه بیشتر، ازدواج‌های دیرهنگام، سبک زندگی و تغذیه ناسالم که منجر به ناباروری می‌شود و… عاملی برای تک فرزندی و کاهش جمعیت کشور گردیده است.
طیف خاصی از روشنفکرنماها نیز به مواضع حمایتی حوزه جمعیت هجمه کرده‌اند و با ژست علمی خود در تلاش هستند تا از تبلیغات منفی خود نسبت به افزایش جمعیت کشور دریغ نکنند. متاسفانه زمامداران فعلی کشور نیز در این موضوع اگر مخالف نباشند، حداقل دغدغه‌ای ندارند و کاری از پیش نبرده‎اند.
کارشناسان جمعیت و جامعه شناسی به اندازه کافی هشدار داده‌اند و اقداماتی هم انجام شده است، اما همچنان در این زمینه عقب هستیم. به نظر می‌رسد دو کار به صورت موازی باید انجام شود و استمرار داشته باشد: یکی فرهنگ‌سازی برای اقناع مردم نسبت به ضرورت فرزندآوری و دیگری فراهم کردن بسترهای لازم اجتماعی و حمایتی توسط دولت، به گونه‌ای که مشوق‌های مادی برای افزایش جمعیت خانواده‌ها ایجاد شود. مردم عامل افزایش جمعیت هستند، اما نقش نخبگان و دولت در این موضوع اهمیت بسیاری دارد و تا زمانی که این دو اقدام اصلی و مؤثر به صورت هم‌افزا انجام نشود، مردم به مسیر گذشته خود ادامه می‌دهند.
بدیهی است که جمعیت انسانی نقش اساسی در پیشرفت و موفقیت یک جامعه دارد و در شرایط کنونی که تدبیر رهبر فرزانه انقلاب بر دفع توطئه‌های اقتصادی دشمن و تلاش برای تقویت اقتصاد با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی متمرکز شده، قطعاً یکی از راه‌ها، جلوگیری از پیر شدن جمعیت و افزایش جمعیت جوان و مولد کشور است تا بتوان چرخه تولید داخلی را بر روی دوش آن نهاد. اگر آینده کشور برای ما مهم است، نباید فرصت ها را از دست داد.