[یک]
رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ؛ مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق دعوت میکند. گروهی با او همپیمان میشوند که مانند پارههای آهن هستند، بادهای تند قدمهایشان را نمیلغزاند، از نبرد و دفاع ترسی ندارند و از آن خسته نمیشوند، و توکلشان بر خدا است
انقلاب خمینی حقیقتا «انقلاب» بود. او همه چیز را دگرگون کرد. نگاهها را از «زمین» گرفت و رو به «آسمان» برد، قلبها را از «ماده» به «معنا» توجه داد و فرمان تاریخ را از سقوط به «ظلمات» جاهلیت مدرن رو به «نورانیت» برگرداند. «اسلام» را از قید و بند متحجرین و مقدسنماها آزاد کرد و به «مردم» هدیه داد، «خدا» را از گوشه حجرهها به متن «اجتماع» آورد و مردم دعوت او را لبیک گفتند، او شد «امام» و مردم، «امت».
[دو]
وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدى شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود آنان به فضل و رحمتى که از خداوند نصیبشان گردیده شادمانند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته اند و بعدا در پى آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم مخورند
شهدا «زنده»اند. شهدا از آنچه پروردگار به آنان عطا کرده «خوشحال»اند. شهدا به پشتسریها «بشارت» میدهند که «ترس» و «غم» در شما راه نداشته باشد. انقلاب اسلامی از دوران مبارزات و دفاع مقدس تا شهدای هستهای و مدافعان حرم، در داخل و خارج از ایران، سیصدهزار شهید داده است. گفته شده در نود و هشت درصد وصیتنامههای شهدا توصیه به پشتیبانی از «ولایتفقیه» شده است. سیصدهزار شهید بشارت دادهاند که تا «امام» دارید «ترس» و «غم» بر خود راه ندهید.
[سه]
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ؛ خدا مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است
از خرداد شصت و هشت، سلوک «امام و امت» با «سیدعلیخامنهای» تداوم یافت. او اکنون امامِ «بسیج» و «حزبالله» و «فاطمیون» و «حیدریون» و «بدر» و «حشدالشعبی» و «حوثیها» و «زکزاکی» و «کشمیریها» است. امت او به مراتب از امت خمینی گستردهتر است. ستونهای امت او را نسلی تشکیل میدهد که برابر یا جلوتر از نسل اول انقلاب است. نسل اول انقلاب همان نسلی است که سیصدهزار شهید داد و امام در وصفش فرمود «من با جرأت مدعى هستم که ملت ایران و توده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلىاللهعلیهوآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسینبنعلى صلواتاللهوسلامهعلیهما مى باشند»
[چهار]
اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیآءَهُ… قَالَ الشّیْطَانُ لَمّا قُضِیَ الأمْرُ إِنّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقّ وَ وَعَدتّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ؛ این شیطان است که دوستانش را مى ترساند… و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى گوید در حقیقت خدا به شما وعده داد وعده راست، و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم
قویترین ابزار شیطان، «خوف» و «وعده» است؛ با خوف «رعب» میاندازد و با وعده «مکر» میکند. سپاهیان جن و انس شیطان نیز از همین دو ابزار بهره میگیرند. با «جنگ» میترساند و با «مذاکره» گول میزند. «جمهوریخواه» میترساند و «دموکرات» گول میزند. ترامپ و نتانیاهو در دو مصاحبه جداگانه جدیترین تهدید علیه آمریکا و اسرائیل را «ایران، ایران، ایران» دانستهاند. ترکیب مایک پومپئو در کسوت وزارت خارجه، جیمز متیس به عنوان وزیر دفاع و جان بولتون مشاور امنیت ملی در کاخ سفید، سفر بنسلمان به آمریکا و اروپا و قراردادهای کلان تسلیحاتی اوضاع را برای خیلیها «ترس»ناک کرده است. «وعده» رفع تحریم رنگ باخته و برجام در آستانه پاره شدن است. تحریم هوشمند «کاتسا» منبع قدرت منطقهای و دفاعی ایران یعنی سپاه را هدف گرفته و صحبت از محدودیتهای موشکی و حضور منطقهای و احتمالا کاتسا گروگانی برای کشاندن ایران پای میز مذاکرات موهوم موشکی و منطقهای است. اولیای خدا در مقابل خوف شیطان «شجاع» و در برابر وعده او به وعده الهی «یقین» دارند. از خوف شیطان نمیهراسند و فریب وعدههای او را نمیخورند. «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» تجلی توامان شجاعت و یقین امام بود. هنوز هم «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»
[پنج]
یَقُولُونَ طاعَهٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَهٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلًا؛ مى گویند فرمانبرداریم ولى چون از نزد تو بیرون مى روند، جمعى از آنان شبانه جز آنچه تو مى گویى تدبیر مى کنند، و خدا آنچه را که شبانه در سر مى پرورند مى نگارد، پس از ایشان روى برتاب و بر خدا توکل کن و خدا بس کارساز است
جایی نوشته بودند که حسامالدین آشنا در کلاس درس خود میگفته که سیاستمدار قدرتمند کسی است که شرایط را بحرانی نشان دهد و خودش را تنها شخصی که میتواند بحران را حل کند. در داخل، مسعود نیلی «مشاور اقتصادی رییس جمهور» هشدار میدهد که «ممکن است اعتراضات دی ماه بیشتر و بزرگتر شود و ابعاد وسیعتری به خود بگیرد» و اگر به آن توجه نشود « نتیجهای حاصل میشود که همه از آن پشیمان خواهیم شد». محمد فاضلی رییس یک مرکز وابسته به حسامالدین آشنا مشکلات کشور را یک «فیل» میداند که حکومت میخواهد آن را سوار یک «پراید» کند. «بیبیسی» در مطلبی با عنوان «۹۶؛ سال خوشههای خشم» با استناد به حوادث دیماه و اغتشاشات دراویش و اعتراضات انگشتشمار به قانون حجاب نوشت که سال گذشته سال «خشم سیاسی و اجتماعی» بود که «راس هرم قدرت» را غافلگیر کرد. مصطفی تاجزاده و عمادالدین باقی صراحتاً از نیتهایی در داخل کشور سخن میگویند که ایران را به سمت «سوریه» شدن پیش میبرد. محمود احمدینژاد در نامه به رهبر انقلاب مینویسد «امید عمومی به اصلاح وضع از طریق ساختارهای موجود به صفر نزدیک شده است. اکثریت قاطع ملت خواهان تغییرات اساسی اند. عده ای به دنبال تغییر حتی با روش های خیلی تند و درگیریاند و عده ای نیز از بیم تبدیل شدن به شرایط برخی کشورهای منطقه [سوریه] و آسیب دیدن کشور و مردم، به دنبال روشهای دیگری هستند». اسفندیار رحیممشایی علناً اعلام میکند که «زمستان» رو به پایان است و با آمدن «بهار»، به زودی «مسئولان قضایی» در «پیشگاه ملت» مجازات خواهند شد. «استاد-بازیگری» روبروی دوربین «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» مینشیند و به «کاپیتان» هشدار «سقوط» میدهد. احمدینژاد خطاب به رهبری مینویسد «ممکن است که حضرتعالی این امور را به دیگران احاله داده و با اعلام دفاع از این حقوق بفرمایید که به مسئولین تذکر داده اید و آنان مقصرند و باید جواب بدهند. اما کیست که نداند در جمهوری اسلامی اختیارات رهبری بسیار گسترده و فوق همه قوا و نهاد هاست و مسئولیت جایگاه رهبری به تذکر و احاله دادن به دیگران محدود نمی شود.در واقع اصل قدرت در دستان رهبری است و نظام جمهوری اسلامی به نام نظام ولایت فقیه معرفی شده و شناخته می شود». مصطفی تاجزاده در نامهای به احمد توکلی، مسئولیت وضع فعلی اقتصاد و فرهنگ و فساد را متوجه «رهبری» میداند. سعید حجاریان نیز میگوید در جمهوری اسلامی ایران، رییس جمهور واقعی «مقام رهبری» است. «غیر انقلابی» و «انقلابینما» در حال القای بحران هستند، عامل بحران را «یک نفر» و منجی را هم «خود»شان میدانند. اینجا هم «وعده» فروپاشی و «سقوط» گروگانی است که از «کاپیتان» امتیاز بگیرند.
[شش]
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا؛ و چون خبرى [حاکى] از ایمنى یا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند، و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند و درستی یا نادرستی آن را بخواهند، اینان که قدرت استنباط داشته حقیقت را فهمیده و به آنان میگویند، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندکى از شیطان پیروى میکردید
«شیعه» بیصاحب نیست. منبع تحلیل و تعیین تکلیف او «بیبیسی» و «غیرانقلابی و انقلابینماها» نیست. او تحولات را بر «اولیالامر» عرضه میکند و با استنباط او حرکت میکند. قرآن میفرماید اگر جز این باشد، «قطعا جز اندکی از شیطان پیروی خواهند کرد»، یعنی از اصحاب القای «ترس» و «وعده». نگاه «امام سیدعلیخامنهای» به تحولات اینچنین است:
«همهی مشکلات کشور قابل حل است؛ ما در کشور هیچ مشکلی که قابل حل نباشد نداریم؛ هیچ مشکلی که کلید آن و حلّ آن دست بیگانهها باشد نداریم. مشکلات هست، امّا همهی مشکلات کشور قابل حل است، کلیدش هم دست خود ملّت ایران و مسئولین کشور است». «در بابِ ارزشهای اصلیِ انقلاب و شعارهای انقلاب و اصول بنیادین انقلاب، آنچه من میتوانم عرض بکنم این است که انقلاب، امتحان خوبی در این زمینه پس داده است؛ یعنی ملّت ایران توانسته است اصول بنیادین را و شعارهای اصلی انقلاب را به همان استحکامِ اوّل، تا امروز حفظ کند. شعارها و ارزشهای اصلی اینها است: استقلال، آزادی، مردمسالاری، اعتماد به نفس ملّی و خودباوری ملّی، عدالت، و برتر و بالاتر از همهی اینها تحقّق و پیاده شدن احکام دین و شریعت در کشور؛ این شعارها با همان طراوتِ اوّل حفظ شده است». «انقلاب با قدرت و با نشاط دارد پیش میرود؛ چهلسالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقبگرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهلسالگی، بحمداللّه با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچمهای اصلی، همچنان دارد به پیش میرود».
[هفت]
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرِینَ؛ شما را مى آزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم
«از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند؛ باید در مقابل این جریان ایستاد». «انقلابینمایی غیر از انقلابیگری است؛ انقلابینمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابیگری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همهکارهی کشور باشد، بعد یک دههی بعدی تبدیل بشود به مخالفخوان کشور؛ این[طور] که نمیشود».
[هشت]
هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی؛ این است راه من، که من و هر کس پیروى ام کرد، با بصیرت به سوى خدا دعوت مى کنیم
«ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم؛ نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد. امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار – که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد – همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعهی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم]؛ و دستگاههای شیطانی زمان یک جبههاند و طبعاً با یکچنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند؛ در عین حال با همهی زرق و برقی که آن جبههی مقابل دارد و جلال ظاهری و تواناییهای مادّیای که دارد، این حرکت الهی و حرکت پیامبرانه راه خودش را دارد ادامه میدهد و پیش میرود، اثر میگذارد، روزبهروز توسعه پیدا میکند، روزبهروز عمق پیدا میکند.»
«تأثیر شیطان در دستگاه محاسبهى ما، از راه تهدید و تطمیع است. یکى از کارهاى شیطان ترساندن است: اَلشَّیطنُ یَعِدُکُمُ الفَقر؛ شما را از فقر میترساند – بنابر یک احتمال در معناى این آیهى شریفه – این تهدید بود، از طرف دیگر تطمیع است؛ از سوى دیگر وعده میدهد شیطان، وعدههاى فریبنده؛ اینجا هم آیهى شریفهى قرآن میفرماید: یَعِدُهُم وَ یُمَنّیهِم وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرورا؛ وعده میدهد، آرزوها را در دل آنها بیدار میکند، زنده میکند، یک آیندهى رنگى و دروغین و خیالى مثل سراب در مقابل چشم مؤمنینِبهخود میگذارد؛ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرُورا؛ امّا فریب است. از یک طرف تهدید، از یک طرف تطمیع؛ مثل رفتارى که امروز آمریکا دارد و قدرتهاى استکبارى همیشه [دارند]؛ از یک طرف تهدید میکنند، از یک طرف تطمیع میکنند. تطمیع، فقط تطمیع شخصى نیست؛ تطمیعهاى کلّى: «چنین میکنیم، چنان میکنیم»؛ بعد هم نمیکنند، دروغ میگویند؛ کار شیطان این است. همهى این کارهایى که شیطان انجام میدهد – این اغوا، این تهدید و تطمیع – براى این است که دستگاه محاسباتىِ انسان مؤمن را از کار بیندازد تا محاسبهى غلط انجام بدهد؛ وقتى دستگاه محاسباتى از کار افتاد، کار خراب میشود. محاسبهى غلط، یکى از بزرگترین خطرها است؛ گاهى حیات انسان را تهدید میکند؛ گاهى سرنوشت انسان را تهدید میکند؛ چون توان انسان، نیروى انسان، توانایىهاى انسان، تحت سرپنجهى ارادهى او است، و ارادهى انسان تحت تأثیر دستگاه محاسباتى او است: اگر دستگاه محاسباتى بد کار کرد، ارادهى انسان تصمیمى میگیرد و در جهتى میرود که خطا است؛ آنوقت نیروهاى انسان، همهى توانایىهاى انسان در این جهتِ خطا به کار مىافتد؛ این آن چیزى است که باید مراقب آن باشید.»
«هم در زمینهى تحریم، هم در زمینهى تهدید نظامى، دست دشمن خالى است: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛ اگر ما [مؤمن باشیم]، دشمن در میدان واقعى کارى نمیتواند بکند. خب، حالا که کارى در میدان واقعى نمیتواند انجام بدهد و دستش از تأثیرگذارى خالى است، راه علاج دشمن چیست؟ راه علاج این است که دستگاه محاسبهى طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ دستگاه محاسباتى من و شما را؛ این کار را هم با تبلیغات، با کار سیاسى، با تماسهاى گوناگون دنبال میکنند؛ میدانند که جمهورى اسلامى براى رسیدن به هدفهاى خود داراى توان است؛ باید نخواهد؛ اگر «خواست»، میتواند؛ میخواهند کارى کنند که نخواهد. امروز تلاش دنیاى استکبار و در رأس آنها آمریکا است.»
«یکی از خطاهای محاسباتی این است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادّی محدود بماند؛ یعنی عوامل معنوی را، سنّتهای الهی را، سنّتهایی که خدا از آنها خبر داده است، آن چیزهایی را که با چشم دیده نمیشود، ندیده بگیرد؛ این یکی از خطاهای بزرگ محاسباتی است. خداوند فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم، دیگر از این واضحتر؟ اگر شما در راه خدا حرکت کنید، دین خدا را نصرت کنید، خدا شما را نصرت خواهد داد؛ این سنّت الهی است، این غیر قابل تغییر است: وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللهِ تَبدیلاً؛ اگر در راه احیای دین الهی حرکت کردید و این جهت را رعایت کردید، خدا شما را نصرت خواهد داد.»
[نُه]
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ؛ به درستی که شایستهترین مردمان به ابراهیم کسانی هستند که از او تبعیت کردند
«ولایت در یک انسان به معنای وابستگی فکری و عملی هر چه بیشتر و روزافزونتر با ولیّ است. ولیّ را پیدا کن. ولی خدا را بشناس. آن کسی که او ولیّ حقیقی جامعه اسلامی است او را مشخص کن بعد از آنکه مشخص کردی شخصاً از لحاظ فکر، از لحاظ عمل، از لحاظ روحیات، از لحاظ راه و رسم و روش، خودت را به او متصل کن، مرتبط کن، بدنبالش حرکت کن به طوری که تلاش تو، تلاش او و جهاد تو، جهاد او، دوستی تو دوستی او، دشمنی تو، دشمنی او و جبههبندیهای تو جبههبندیهای او باشد این است آدمی که دارای ولایت است کسی که ولی را بشناسد، فکر ولی را بشناسد و با ولیّ همفکر بشود عمل ولیّ را بشناسد و با ولیّ هم عمل بشود، دنبال او راه بیفتد خودش را فکراً و عملاً پیوسته با ولی بخواند چنین کسی دارای ولایت است.»
[دَه]
وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ؛ و اگر بخواهند تو را بفریبند، [یارى] خدا براى تو بس است، همو بود که تو را با یارى خود و مؤمنان نیرومند گردانید
«جوانان دانشجو، جوانانی که در حوزههای علمیّه مشغول تحصیلند یا جوانانی که در میدانهای عملی مشغول کار هستند تعدادشان بسیار زیاد است؛ اینها تواناییهای زیادی دارند و میتوانند در علم، در صنعت، در امور تجربی و در تربیت نقشآفرینی کنند. اینکه بنده اصرار دارم که جوانها هر جایی که دستشان میرسد خودشان کار کنند، اقدام کنند، تأسیس کنند، ابتکار کنند بهخاطر این است. یک برنامهریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد برای استفاده از این مجموعهی جوانی که ما در کشور داریم. اینکه ما گفتیم «آتش به اختیار»، فقط مخصوص کارهای فرهنگی نیست، در همهی زمینههایی که برای پیشرفت کشور مؤثّر است جوانها میتوانند نقشآفرینی کنند. مسئولین ما باید به قدرت جوانان و به توانایی جوانان ایمان بیاورند و اهمّیّت بدهند؛ جوانان ما هم باید از کار خسته نشوند، از ابتکار خسته نشوند، از بعضی از قدرنشناسیها دلسرد نشوند. بعضی جوانها به ما شکایت میکنند که «ما این کار را کردیم یا میتوانستیم بکنیم یا میتوانیم بکنیم؛ [امّا] به ما اعتنائی نمیشود»؛ خیلی خب، دلسرد نباید بشوند؛ باید دنبال کنند کار را، ابتکار را؛ مسئول هم وظیفه دارد، خود جوان هم وظیفه دارد. جوانان ما در همهی میدانها سرمایهی امید کشورند؛ جوانان خیلی باارزشند. در صنایع برتر، جوانها هستند که مشغول فعّالیّتند؛ در مسائل فرهنگ و هنر، جوانها هستند که مشغول فعّالیّتند؛ در نظامیگری و فرماندهی، جوانها هستند که نقشآفرینی میکنند؛ در مدیریّت هم هرجا جوانها باشند، مدیریّت، مدیریّت بانشاطتری خواهد بود و توصیهی ما این است که در مدیریّتهای مختلف، جوانها بیشتر به کار گرفته بشوند و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند. جوانهای عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی -که نسل ما است- وجود داشته است؛ انشاءاللّه بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آنچه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.»
[یازده]
أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ اینانند حزب خدا آرى حزب خداست که رستگارانند
«حزب الله اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت میشناسد، فداکار است و از مرگ نمیترسد و گوش به فرمان «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» سپرده است و اینچنین، تو گویی خداوند وظیفهی تحقق اهداف الهی همهی انبیا را بر گردهی صبور و پرقدرت آنان نهاده است، و چه شرفی از این بالاتر؟ حزب الله از جانب خدا مأمور است که انسان را و جهان را تغییر دهد؛ انسانی که امروز بیش از هر زمان دیگر گرفتار ظلمت شرک و بتپرستی است. در اینچنین دنیایی که بشر امروز بت خویشتن را میپرستد، ظهور حزب الله معجزهای است که از نفخات قدسی دم مسیحایی امام امت بر میآید. حزب الله پیروز است و پیروزی خویشتن را مدیون فقری است که در پیشگاه غنی مطلق دارد، و معراج تکامل او این است که وسیلهای در خدمت تحقق ارادهی حق باشد و از همین است که حزب الله اهل اطاعت است و سر به فرمان اولی الامر دارد.»
[دوازده]
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ و خواستیم بر کسانى که در زمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم
«بنده میدانم که خدای متعال اراده فرموده است که این ملّت را به متعالیترین درجات برساند و بدانید که انشاءالله ملّت ایران به برکت اسلام، به برکت نظام اسلامی، بدون تردید به عالیترین درجاتِ یک ملّت در حدّواندازهی ملّت ایران خواهد رسید و بدانید که توطئهی دشمن، خرابکاری دشمن، حملهی دشمن، ضربهی دشمن هیچ اثری نخواهد داشت و به معنای واقعیِ کلمه، دشمن هیچ غلطی نخواهد توانست بکند.» هنوز هم «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».