از رذالت انگلیسیها در خلق قحطی بزرگ تا اشتباه بزرگ «فرزند کمتر زندگی بهتر»/ دو کاری که باید انجام داد تا از خطر رشد منفی جمعیت فاصله بگیریم
در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اشتباهی بزرگ در سیاستگذاریهای کلان کشور به وقوع پیوست و طی یک فرهنگسازی گسترده، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تبلیغ و نهادینه شد. نتیجه این شد که تناسب جمعیتی به هم خورد و علاوه بر کاهش جمعیت، کشور به سمت سالمندی حرکت کرد. اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال به اشتباه خود پی بردهایم.
احسان عابدی- رجانیوز: فیلم سینمایی تحسین برانگیز «یتیمخانه ایران» یادآور قطعهای دیده نشده از تاریخ معاصر ایران زمین است که باب برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در بین نخبگان باز کرد. از جمله این مسائل، تاثیر قحطی و همچنین خباثت انگلیسیها در مرگ و میر گسترده مردم ایران است که از آن با عنوان «قتل عام جمعیتی» تعبیر میکنند. طبق اسناد تاریخی، در طی آن چند سال جمعیتی قریب به ۱۰ میلیون نفر از مردم سراسر ایران از پیر و جوان و زن و مرد به کام مرگ رفتند و حدود ۴۰ درصد از جمعیت کشور به یکباره از بین رفت. این فاجعه تاریخی ضربه شدیدی به ساختار اجتماعیِ وقتِ ایران زد و کشور را برای سالها در زمینه پیشرفتهای گوناگون عقب نگه داشت.
اما گفتهاند تاریخ آیینه عبرت است. باید گذشته را آیینه راه خودمان کنیم. آن روز قحطی و وبا آمد و انگلیسیها هم توطئه کردند تا جمعیتی کثیری از ایرانیها از بین بروند؛ امروز اما به دست خودمان این اتفاق در حال رخ دادن است!
در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اشتباهی بزرگ در سیاستگذاریهای کلان کشور به وقوع پیوست و طی یک فرهنگسازی گسترده، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تبلیغ و نهادینه شد. نتیجه این شد که تناسب جمعیتی به هم خورد و علاوه بر کاهش جمعیت، کشور به سمت سالمندی حرکت کرد. اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال به اشتباه خود پی بردهایم. بخش زیادی از تاثیرات سیاستگذاری غلط سالهای پیش قابل جبران نیست، اما برای جلوگیری از تداوم آن باید کمر همت بست.
اگر صد سال پیش، قحطی و رذالت انگلیسیها فاجعه جمعیتی در کشور ما خلق کرد، امروز قحطی اندیشهها و طرز فکرهای نادرست عامل کاهش جمعیت کشور شده است. از یک طرف دولتها آنگونه که باید و شاید، بر این موضوع تمرکز نکرده و در فراهم ساختن زمینههای رشد جمعیت و اصلاح سیاستهای غلط اقدامات شایسته انجام ندادهاند. از سوی دیگر طرز فکر بخش عمدهای از خانوادهها مبنی بر داشتن فرزند کمتر برای آسایش و رفاه بیشتر، ازدواجهای دیرهنگام، سبک زندگی و تغذیه ناسالم که منجر به ناباروری میشود و… عاملی برای تک فرزندی و کاهش جمعیت کشور گردیده است.
طیف خاصی از روشنفکرنماها نیز به مواضع حمایتی حوزه جمعیت هجمه کردهاند و با ژست علمی خود در تلاش هستند تا از تبلیغات منفی خود نسبت به افزایش جمعیت کشور دریغ نکنند. متاسفانه زمامداران فعلی کشور نیز در این موضوع اگر مخالف نباشند، حداقل دغدغهای ندارند و کاری از پیش نبردهاند.
کارشناسان جمعیت و جامعه شناسی به اندازه کافی هشدار دادهاند و اقداماتی هم انجام شده است، اما همچنان در این زمینه عقب هستیم. به نظر میرسد دو کار به صورت موازی باید انجام شود و استمرار داشته باشد: یکی فرهنگسازی برای اقناع مردم نسبت به ضرورت فرزندآوری و دیگری فراهم کردن بسترهای لازم اجتماعی و حمایتی توسط دولت، به گونهای که مشوقهای مادی برای افزایش جمعیت خانوادهها ایجاد شود. مردم عامل افزایش جمعیت هستند، اما نقش نخبگان و دولت در این موضوع اهمیت بسیاری دارد و تا زمانی که این دو اقدام اصلی و مؤثر به صورت همافزا انجام نشود، مردم به مسیر گذشته خود ادامه میدهند.
بدیهی است که جمعیت انسانی نقش اساسی در پیشرفت و موفقیت یک جامعه دارد و در شرایط کنونی که تدبیر رهبر فرزانه انقلاب بر دفع توطئههای اقتصادی دشمن و تلاش برای تقویت اقتصاد با تکیه بر ظرفیتهای داخلی متمرکز شده، قطعاً یکی از راهها، جلوگیری از پیر شدن جمعیت و افزایش جمعیت جوان و مولد کشور است تا بتوان چرخه تولید داخلی را بر روی دوش آن نهاد. اگر آینده کشور برای ما مهم است، نباید فرصت ها را از دست داد.
دیدگاه خود را ثبت کنید