یادداشت شفاهی/ روایت شهریار زرشناس از عبرت های برجام
دلار ۷ هزارتومانی نتیجه عملکرد افرادی است که برجام را نسخه رهگشا برای مشکلات کشور معرفی می کردند/نقش پیگیری بیست ساله سیاست های نولیبرالی در ایجاد شرایط اقتصادی فعلی
“امروز دیگر جامعه باید به مدیران نولیبرال تاکید کند که استراتژی شما در سیاست خارجی علیرغم دادن امتیازات فراوان شکست خورده و نه تنها هیچ نتیجه ای نداشته بلکه کشور را در وضعیت خطرناک اقتصادی و معیشتی قرار داده است که ممکن است استقلال و امنیت ما را هم به خطر بیاندازد. الحمدلله فضای این مطالبه را رئیس بزرگوار مجلس خبرگان اخیرا و با بیانیه خود گشودند و بنظرم رسانه ملی و سایر رسانه ها هم وظیفه شان است که بیایند و مطالبه تجدیدنظر در این سیاست ها را به طور حداکثری دنبال کنند.”
گروه سیاسی_رجانیوز: شهریار زرشناس، استاد دانشگاه و مولف چندین کتاب در زمینه غرب شناسی با اشاره به تجربه برجام و لزوم عبرت آموزی جامعه ایرانی از این مهم، به آسیب شناسی مدیران تکنوکرات و بوروکرات و نقش آنان در عقب ماندگی کشور پرداخت. او همچنین تجدیدنظر در سیاست های نولیبرالی دولت را خواستار شد.
به گزارش رجانیوز، متن یادداشت شفاهی زرشناس در ادامه آمده است:
اگر ما به روند مذاکراتی که جریان غربگرا و نولیبرال از سال ۹۲ دنبال می کردند نگاه کنیم و حتی چند ماه زودتر از آن از نیمه دوم سال ۹۱، مشاهده می کنیم که استراتژی اصلی و ادعای این طیف این بود که از طریق همگرایی و انطباق با نظام جهانی که در عمل به حذف در نظام جهانی می انجامد، می توان مشکلات اقتصادی کشور را حل کرد. برجام میوه چنین رویکردی است و اکنون می توان درس ها و عبرت های متعددی از شرایط فعلی و سرانجام برجام گرفت؛
نکته اول اینکه مسائل و مشکلات اقتصادی امروز جامعه ایران در چند دهه اخیر کشور بی سابقه است. وضعیت اقتصادی امروز حتی در تاریخ اقتصاد شبه مدرن ایران هم بی سابقه است.
نکته مهم دیگر اینکه همین شرایط بد اقتصادی، نتیجه مستقیم اجرای سیاست های نولیبرالی است، یعنی نتیجه مستقیم بیش از بیست سال نولیبرالیزاسیون اقتصاد ایران است که از سال ۶۸ به طور مشخص شروع شد.
با توجه به این دو نکته، رویکردی که مدیران تکنوکرات بوروکرات و نولیبرال ما از سال ۹۲ در پیش گرفتند مبنی بر حل این مشکلات از طریق به قول خودشان تعامل سازنده با جهان که چیزی جز وادادگی نبود، از ابتدا مشخص بود که به جایی نمی رسد. امروز هم ثابت شد که راه حل آقایان کاملا غلط بوده است. چرا که نولیبرال ها برای حل مسائل و مشکلاتی استراتژی مبتنی بر وادادگی طراحی کردند که خودشان مسبب آن مشکلات بودند!
از سوی دیگر پذیرش سلطه جهانی کاملا با آرمانگرایی انقلاب اسلامی و همچنین با استقلال و منافع ملی کشورمان در تضاد و با واقعیات جامعه ایرانی ناسازگار بود. الان مردم ما به تجربه دریافتند که نسخه نولیبرالی برای ایران، نتیجه ای جز ظلم و وابستگی نداشته و در صورت تداوم آن ما بیش از پیش از عدالت دور خواهیم شد، فاصله طبقاتی روز به روز افزایش یافته و رانتخواری مدیران اشرافی مآب تداوم می یابد. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی اکثریت مردم همچنان حل نشده باقی خواهد ماند.
تداوم حاکمیت نگاه های نولیبرالی حتی می تواند به بی ثباتی های اجتماعی و خطرات امنیتی و سیاسی و اغتشاشات منجر شود. بنابراین به نظر می رسد ما باید به طور جدی و در این لحظه تاریخی تامل کرده و یک نوع تجدید نظر را در حرکت های نولیبرالی مطالبه نماییم. این خواسته باید به یک مطالبه فراگیر اجتماعی از مدیران نولیبرال تکنوکرات و نجومی بگیر تبدیل شود.
امروز دیگر جامعه باید به مدیران نولیبرال تاکید کند که استراتژی شما در سیاست خارجی علیرغم دادن امتیازات فراوان شکست خورده و نه تنها هیچ نتیجه ای نداشته بلکه کشور را در وضعیت خطرناک اقتصادی و معیشتی قرار داده است که ممکن است استقلال و امنیت ما را هم به خطر بیاندازد. الحمدلله فضای این مطالبه را رئیس بزرگوار مجلس خبرگان اخیرا و با بیانیه خود گشودند و بنظرم رسانه ملی و سایر رسانه ها هم وظیفه شان است که بیایند و مطالبه تجدیدنظر در این سیاست ها را به طور حداکثری دنبال کنند.
اگر تا چند ماه پیش نولیبرال ها سعی داشتند تا با عملیات روانی سنگین پیرامون دستاوردهای برجام توهماتی را به جامعه القا کنند که گویی برجام یک نسخه رهگشا برای مشکلات کشور است و یا مدعی بودند که ما می خواهیم از سیاست به اقتصاد سوبسید بدهیم، امروز دلار ۷ هزار تومانی به عنوان نتیجه این نگاه پیش روی مردم است. آزموده را تا کی باید دوباره آزمود؟
اینکه با خروج آمریکا از برجام و شکست عملی این معاهده، بازهم مدیران تکنوکرات به اروپا دل می بندند یعنی از این تجربه درس نگرفته و قصد تجدیدنظر در این سیاست ها را ندارند. مسئله فقط برجام نیست مسئله ایدئولوژی های نولیبرالی است که مدیران تکنوکرات بوروکرات ما می خواهند به هر قیمتی که شده آن را اجرایی کنند.
علت دیگر تمایل این دولت به ادامه برجام با اروپا در این است که این مدیران نگاه مثبتی به انطابق ایران با نظام جهانی داشته و نظام جهانی هم فقط در آمریکا خلاصه نمی شود و اروپا بخشی از آن به حساب می آید. اینها اگر می توانستد تا جای ممکن به آمریکا و به قول خودشان کدخدا تکیه می کردند ما چون می بینند که کدخدا با آنها چنین برخوردی کرده، رفته اند سمت اروپا. انگیزه اصلی را باید در نگاه نولیبرالی آقایان دانست.
یک نکته ای که در خصوص قضایای اخیر نباید مغفول واقع شود، این است که ما باید از تجربه برجام برای نقد و تجدید نظر در همه سیاست های نولیبرالی در فرهنگ، سیاست و اقتصاد بهره بگیریم و صرفا در نقد خود برجام محدود نمانیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید