بودجه ۱۵ میلیاردی معاونت امور زنان کدام مشکل زنان کشور را حل کرد؟

نماینده مجلس با انتقاد از عدم ارائه گزارش از سوی معاونت امور زنان و خانواده به مجلس شورای اسلامی گفت: معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری باید توضیح دهد که ۱۵ میلیارد تومان بودجه این حوزه هزینه چه کارهایی شده و کدام مشکل زنان را حل کرده است.

 زهره طبیب زاده نوری در گفت‌وگو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس گفت: در سال‌‌های گذشته بیشترین اعتباری که به حوزه زنان تعلق می‌گرفت ۷ میلیارد تومان بود که امسال این بودجه دو برابر شد و این بودجه در سال‌های گذشته بی سابقه بوده است.

وی ادامه داد: معاونت امور زنان و خانواده باید توضیح دهد که این بودجه صرف چه کارهایی شده است که هم اکنون انتظار افزایش بودجه را دارند و چه کارهایی می‌خواستند انجام دهند که به دلیل کمبود بودجه نتوانسته ‌اند آنها را محقق کنند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به اجرایی نشدن برخی قوانین در حوزه زنان و خانواده گفت: معاونت امور زنان بر اساس قانون موظف است گزارش هزینه‌کرد بودجه خود را به مجلس و فراکسیون زنان ارائه دهد اما تا آنجا که بنده اطلاع دارد تا کنون هیچ گزارشی که قانع کننده باشد ارائه نشده است.

طبیب زاده نوری گفت: افزایش بودجه در راستای چه هدفی باید صورت بگیرد اگر در دو سال اخیر شاهد بودیم که گوشه‌ای از مشکلات زنان جامعه حل می‌شد شاید افزایش بودجه توجیهی پیدا می‌کرد اما هم اکنون باید ابتدا بگویند با ۱۵ میلیارد تومان بودجه چه کرده‌اند و برای چه کارهایی بودجه بیشتری می خواهند.

 

چرا دولت راستگویان با مردم روراست نیست؟

روز اجرای برجام؛ از آنچه تبلیغ می کنند، تا آنچه واقعیت دارد/ عراقچی: واقعیت این است که همه تحریم ها لغو نمی شود / پس از خروج هزاران تن اورانیوم غنی شده و تخریب رآکتور اراک، کدام تحریم ها باز هم باقی می ماند!؟

«روز اجرا» صرفا یک اصطلاح حقوقی مندرج در متن برجام بوده و به معنای آغاز اجرای برجام نیست چرا که ایران مدت ها پیش از فرارسیدن این روز اقدام به اجرای برجام کرده و در واقع پیش از اقدام طرف مقابل به اجرای تعهداتش، آنچه را که تعهد کرده بود، شامل خروج هزاران تن ذخیره استرات‍ژیک اورانیوم غنی شده از کشور، تخریب رآکتور اراک، برچیدن سانتریفیوژهای نطنز و تبدیل فردو به یک مرکز تحقیقاتی و همچین ایجاد دسترسی برای بازرسی فراتر از پروتکل الحاقی را انجام داده است.

گروه سیاسی – رجانیوز: با سپری شدن دو مرحله «روز اعلام» و «روز تصویب» که شامل اعلام توافق بر سر متن برجام و سپس تصویب آن در مراجع قانونی کشورهای امضاء کننده متن برجام بوده است، در آستانه رسیدن به سومین مقطع زمانی در نظر گرفته شده در متن برجام با عنوان «روز اجرا» به نظر می رسد مهمترین مساله سرانجام تحریم‏ها است، موضوعی که تبلیغات دروغ سبب شده تا بصورتی وارونه برای افکار عمومی تبیین و تبلیغ شود.

 

«روز اجرا» صرفا یک اصطلاح حقوقی مندرج در متن برجام بوده و به معنای آغاز اجرای برجام نیست چرا که ایران مدت ها پیش از فرارسیدن این روز اقدام به اجرای برجام کرده و در واقع پیش از اقدام طرف مقابل به اجرای تعهداتش، آنچه را که تعهد کرده بود، شامل خروج هزاران تن ذخیره استرات‍ژیک اورانیوم غنی شده از کشور، تخریب رآکتور اراک، برچیدن سانتریفیوژهای نطنز و تبدیل فردو به یک مرکز تحقیقاتی و همچین ایجاد دسترسی برای بازرسی فراتر از پروتکل الحاقی را انجام داده است.

 

این در حالی است که سید عباس عراقچی هم در روزها و ساعات منتهی به فرارسیدن روز اجرا، آب پاکی را روی دست همگان ریخته است که «  این واقعیت را باید بپذیریم که همه تحریم ها برداشته نمی شود و فقط تحریم های مرتبط با هسته ای رفع خواهد شد؛ چرا که ما در مورد بقیه موارد مذاکره نکرده ایم.تحریم های اولیه شامل این است که اتباع آمریکا حق ندارند با ایرانی ها کار کنند و اگر قرار بود این تحریم ها لغو شود باید درباره روابط دوجانبه مذاکره می شد. ماهیت روابط بین ایران و آمریکا همچون گذشته باقی می ماند. قصد از مذاکرات ، رفاقت نبوده است. »

 

آنچه در روز اجرا قرار است که اتفاق بیافتد، فرارسیدن زمان اجرای تعهدات طرف مقابل است و نه اجرای برجام، اما در حالی که رهبر معظم انقلاب در نامه خود به آقای روحانی اجرای برجام به ۲۸ شرط منوط کردند، شواهد بیانگر آن است که شرط اصلی رهبر انقلاب برای اجرای برجام یعنی لغو تحریم ها و تعهد کتبی رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا محقق نشده است.

 

رهبر معظم انقلاب در نامه خود به رئیس جمهور تاکید کردند:

آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه‌ی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ی آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتّحادیه‌ی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیه‌ی اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌ی نقض برجام است.

 

هر چند رئیس جمهور در پاسخ به نامه مقام معظم رهبری مدعی شد که اوباما در نامه ای در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۴ به ‌صورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمامی تحریم‌های اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده است.

 

روحانی همچنین تاکید کرد:‌تحریم‌های ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بین‌المللی و یا یک‌جانبه‌ای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند. ساختار تحریم‌ها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقت‌فرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید.

 

فارغ از بررسی این موضوع که آیا نامه اوباما دربرگیرنده رفع تحریم های مورد اشاره در برجام هست یا خیر در این گزارش این موضوع بررسی می شود که آیا اظهارنظر رئیس جمهور در نامه به رهبر انقلاب درباره رفع ‌تحریم‌های ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بین‌المللی و یا یک‌جانبه‌ شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا، صحت دارد یا خیر؟

 

برای رسیدن به پاسخ این سئوال سرنوشت تحریم ها در برجام به صورت دقیق مورد بررسی قرار گرفته است.

 

در ابتدا باید تاکید کرد که تحریم ها علیه ایران به سه دسته کلی ، تحریم های اتحادیه اروپا ، تحریم های آمریکا و تحریم های شورای امنیت تقسیم می شود.

 

 

یک) وضعیت تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپا

بررسی بندهای برجام بیانگر آن است تحریم های ظالمانه اتحادیه اروپا برخلاف اظهارنظر رئیس جمهور رفع نشدند بلکه:

الف) ساختار تحریم حفظ شده است

ب‌)    تحریم‌های ملی کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپایی (مثل باقی ماندن تحریم بیمه‌ی لویدز انگلیس) که حتی برخلاف توافق ژنو نیز است، استمرار پیدا کرده است.

ج‌)     لغو «کلیه‌ی تحریم‌های هسته‌ای» در توافق ژنو به فقط خاتمه دادن تدریجی اجرای «تحریم‌های اقتصادی و مالی هسته‌ای» در توافق جامع محدود شده است.

د‌)       همزمانی اقدام‌های ایران با اقدام‌های اروپا رعایت نشده است

•          مشروط شدن اقدام طرف اروپایی به انجام تعهدات ایران و راستی‌آزمایی آژانس (بازرسی و تأیید انجام تعهدات ایران)

ه‌)       تحریم‌های اقتصادی-مالی هسته‌ای لغو نشده است :

•          باقی‌ماندن زیرساخت تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپایی «Decision ۴۱۳» که فقط بندهایی از آن تعلیق می‌شود (بند ۱۶.۱ پیوست ۵)

•          برخی از این زیرساخت‌ها تا ۸ سال بعد حتی تعلیق هم نمی‌شوند

و) اقدام‌های ایران با اقدام‌های اروپا تناظر و تناسب ندارد.

 

رجوع به برجام

برای اثبات گزاره های بالا به متن برجام رجوع می کنیم.

در بند ۱۹ برجام آمده است:

•          اتحادیه اروپایی همه مفاد «مقررات اتحادیه اروپایی» را، آنگونه که موخراً اصلاح شده است، که کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته‌ای را اجرایی می‌سازد، از جمله فهرست افراد مشخص شده‏ مربوطه، همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده‏ مرتبط با هسته‌ای توسط ایران، به نحو مشخص شده در پیوست ۵، که توسط آژانس راستی آزمایی شده باشد، خاتمه خواهد داد، و (این خاتمه) شامل تمامی تحریم‌ها و تدابیر محدود کننده در حوزه‌های زیر، که در پیوست ۲ تشریح شده، خواهد بود

 

•       ۱۹. The EU will terminate all provisions of the EU Regulation, as subsequently amended, implementing all nuclear-related economic and financial sanctions, including related designations, simultaneously with the IAEA-verified implementation of agreed nuclear-related measures by Iran as specified in Annex V, which cover all sanctions and restrictive measures in the following areas, as described in Annex II:

به پیوست ۵ بند ۱۶ یعنی همان بخشی که به تحریم های اتحادیه اروپا مربوط می شود رجوع می کنیم:

 

•          ۱۶. اتحادیه اروپایی: (روز اجرا)

•          ۱۶.۱. مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ را لغو و مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی را تعلیق خواهد نمود، به نحو مصرح در بخش های ۱.۱.۱ تا ۱.۱.۳؛ ۱.۱.۵ تا ۱.۱.۸؛ ۱.۲.۱ تا ۱.۲.۵؛ ۱.۳.۱ تا ۱.۳.۲ پیوست شماره دو (تا جاییکه به مواد ۱۶ و ۱۷ تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ مرتبط می شود) و به نحو مصرح در بخش های ۱.۳.۳، ۱.۴.۱ و ۱.۴.۲ و ۱.۱۰.۱.۲ پیوست شماره دو (تا جاییکه به مواد ۳۹، ۴۳، (الف)۴۳ آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ مربوط  می شود). دولت های عضو اتحادیه اروپایی در صورت لزوم اقدام به خاتمه یا اصلاح قوانین ملی اجرا کننده تصمیم و آیین نامه اجرایی فوق الذکر خواهند نمود.

 

•       ۱۶. The European Union will:

•       ۱۶.۱. Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲ and suspend the corresponding provisions of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP specified in Sections ۱.۱.۱-۱.۱.۳; ۱.۱.۵-۱.۱.۸; ۱.۲.۱-۱.۲.۵; ۱.۳.۱, ۱.۳.۲ (in so far as it concerns Articles ۱۶ and ۱۷ of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP) and ۱.۳.۳; ۱.۴.۱ and ۱.۴.۲; ۱.۱۰.۱.۲ (in so far as it concerns Articles ۳۹, ۴۳, ۴۳a of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲) of Annex II. EU Member States will terminate or amend national implementing legislation as required.

 

حفظ ساختار تحریم

یکی از ایرادات فنی برجام درباره تحریم ها «حفظ ساختار تحریم ها» است. میتوان برای اثبات این گزاره، موارد زیر را یادآور شد:

•          زیرساخت‌ تحریم های اتحادیه اروپا که حتی ۸ سال بعد نیز تعلیق نمی‌شوند

•          مواردی که از شمول همین تعلیق نیز خارج است و در «روز اجرا» تعلیق نمی‌شود و تعلیق آن نیز به ۸ سال بعد موکول می‌شود، از جمله:

۱- توقیف دارایی ۲۲۴ شخص حقیقی و حقوقی

۲- تحریم سوئیفت

۳- تحریم خدمات و سوخت رسانی به کشتی‌ها و بازرسی محموله کشتی‌ها و هواپیماهای باری در موارد دلخواه

۴- تحریم خدمات تعمیر و نگهداری هواپیماهای باری در موارد دلخواه

۵- تحریم اقلام و فناوری دومنظوره و هسته‌ای

۶- تحریم فلزات

۷- تحریم نرم افزار

۸- تحریم تسلیحات

•          ….

 

 

۱)      تعلیق توقیف دارایی ۲۲۴ شخص حقیقی و حقوقی ؛ ۸ سال بعد

 

پیش از بررسی این موضوع، باید اشاره ای به زمانبدی اجرای برجام داشت. در برجام مشخص نشده است که روز اجرا در چه زمان مشخصی به اجرا در می آید اما با توجه به مراحل قبل و بعد از آن حدود و ثغور آن مشخص می شود.

 

مرحله قبل از روز اجرا مرحله روز توافق است که این مرحله ۹۰ روز بعد از تایید برجام آغاز می شود( یعنی ۲۶ مهر ۱۳۹۴) و تا زمان اعلام نظر آژانس درباره راستی آزمایی اقدامات ایران طول می کشد. ( اوخر آذر ماه).

 

پس از «روزتوافق»، مرحله «روز اجرا» است. علی رغم اجرای تمام تعهدات ایران و راستی آزمایی آژانس (در مرحله روز توافق) طرف مقابل در این مرحله (روز اجرا) صرفا اقدام به تعلیق یا توقف موقت برخی از تحریم های اقتصادی و مالی هسته ای خواهند کرد.

 

اما نکته قابل تامل اینکه مرحله بعدی اجرای برجام، روز انتقال است که ۸ سال بعد از روز توافق خواهد بود (۲۶ تیر ۱۴۰۲). پس می توان نتیجه گرفت که آن دسته از تحریم هایی که به تعلیق یا توقف اجرای آنان در روز اجرا در برجام اشاره ای نشده، حداقل ۸ سال پابرجا خواهند بود.

 

حال باید دید کدام تحریم ها در «روز اجرا» تعلیق یا توقف اجرا می شوند:

برای یافتن کدهای مرتبط با این موضوع باید به بند ۲۰ پیوست ۵ برجام یعنی جایی که به صورت کلی به تحریم های اتحادیه اروپا (در روز انتقال) اشاره شده رجوع کنیم.

در این بخش از برجام امده است:

 

•          .اتحادیه اروپایی:

•          ۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

 

•       ۲۰. The European Union will:

•       ۲۰.۱. Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲ and suspend the corresponding provisions of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP specified in Sections ۱.۱.۴, ۱.۳.۲ (in so far as it concerns Articles ۱۵ and ۱۸ of Council Decision and Articles ۳۶ and ۳۷ of Council Regulation); ۱.۵.۱ and ۱.۵.۲ (in so far as it concerns Ballistic Missiles restrictions); ۱.۶.۱-۱.۹.۱ of Annex II.

 

همانگونه که در بند بالا اشاره شده ، جزییات تحریم های اتحادیه اروپا در پیوست شماره دو بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲، و ۱.۵.۲،۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ بوده که توقیف ۲۲۴ شرکت و مقام مسئول به بخش ۱.۹ و بخش های زیر مجموعه آن در پیوست دو مربوط می شود.

بنابر این برای یافتن تحریم توقیف دارایی افزاد حقیقی و حقوقی که ۸ سال  باید تعلیق می شود باید  به پیوست دو صفحه ۴۹  رجوع کنیم. یعنی آن بخش هایی که به این دست از تحریم ها اختصاص دارد:

•          ۱.۹.  فهرست اشخاص حقیقی، حقوقی یا نهاد های ایرانی (توقیف دارایی و ممنوعیت صدور روادید)

•          ۱.۹.۱. توقیف دارایی و ممنوعیت صدور روادید قابل اعمال نسبت به:

•          ۱.۹.۱.۱. بانک ها و موسسات مالی ایرانی فهرست شده شامل بانک مرکزی ایران؛

•          ۱.۹.۱.۲. اشخاص حقیقی، حقوقی یا نهاد های مرتبط با بخش های نفت، گاز و پتروشیمی؛

•          ۱.۹.۱.۳. اشخاص حقیقی، حقوقی یا نهاد های مرتبط با کشتیرانی، کشتی سازی و حمل و نقل؛

•       ۱.۹. Listing of persons, entities and bodies (asset freeze and visa ban)

•       ۱.۹.۱. Asset freeze and visa ban measures applicable to:

•       ۱.۹.۱.۱. listed Iranian banks and financial institutions, including the Central Bank of Iran;

•       ۱.۹.۱.۲. listed persons, entities and bodies related to the oil, gas and petrochemical sectors;

•       ۱.۹.۱.۳. listed persons, entities and bodies related to shipping, shipbuilding and transport;

 

 

•          ۱.۹.۱.۴. سایر اشخاص حقیقی، حقوقی یا نهاد های غیرمرتبط با فعالیت های حساس اشاعه هسته ای ، تسلیحات و موشک های بالستیک؛

•          ۱.۹.۱.۵. سایر اشخاص حقیقی، حقوقی یا نهاد های مرتبط با فعالیت های حساس اشاعه هسته ای ، تسلیحات و موشک های بالستیک؛

•          ۱.۹.۱.۶. اشخاص حقوقی وافراد فهرست شده توسط شورای امنیت،

•          به نحو مقرر در الحاقیه شماره ۱، بخش ۱ این پیوست برای گروه های ۱.۹.۱.۱-۱.۹.۱.۴، الحاقیه شماره ۲، بخش ۱ این پیوست برای تحریم های گروه ۱.۹.۱.۵ و بخش های ۲ الحاقیه های شماره ۱ و ۲ این پیوست برای تحریم های گروه ۱.۹.۱.۶ (مواد ۱۹ and ۲۰  و پیوست های I and II تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP؛ مواد ۲۳, ۲۴, ۲۵, ۲۶, ۲۷, ۲۸, ۲۸a, ۲۸b, and ۲۹  و پیوست های VIII and IX  آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی).

 

•       ۱.۹.۱.۴. other listed persons, entities and bodies not related to proliferation-sensitive nuclear-, arms- and ballistic missile-related activities;

•       ۱.۹.۱.۵. listed persons, entities and bodies related to proliferation-sensitive nuclear-, arms- and ballistic missile-related activities; and

•       ۱.۹.۱.۶. entities and individuals listed by the UN Security Council, as set out in Attachment ۱, part I to this Annex for categories ۱.۹.۱.۱-۱.۹.۱.۴, Attachment ۲, part I to this Annex for category ۱.۹.۱.۵, and Parts II of Attachments ۱ and ۲ to this Annex for category ۱.۹.۱.۶ (Articles ۱۹ and ۲۰, and Annexes I and II to Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP; Articles ۲۳, ۲۴, ۲۵, ۲۶, ۲۷, ۲۸, ۲۸a, ۲۸b and ۲۹, and Annexes VIII and IX to Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲).

 

در نتیجه تعلیق و توقف تحریم های بالا،  ۲۲۴ شخص حقیقی و حقوقی همچنان در لیست تحریم ها می مانند.

این اشخاص عبارتند از :‌

 

 

۲)      تعلیق تحریم سوئیفت در تعهدات اروپا؛ ۸ سال بعد

یکی از تحریم های مهمی که در «روز اجرا» لغو و یا تعلیق نمی شود تحریم سوئیفت است. در متن برجام آمده است که این  تحریم در روز انتقال (یعنی ۸ سال بعد) تعلیق خواهد شد .

بند ۲۰ پیوست ۵ برجام به تحریم هایی اشاره دارد که در مرحله «روز انتقال» یعنی مرحله ای که ۸ سال بعد آغاز می شود اشاره کرده است.

در این بند آمده است:

 

.اتحادیه اروپایی: (۸ سال بعد)

۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

پیوست دو:

۱.۱.۴. تحریم های مربوط به خدمات پیام رسانی مالی (سوئیفت) (ماده ۲۰(۱۲) تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP؛ ماده ۲۳(۴) آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی)؛

•       ۱.۱.۴. Sanctions on financial messaging services (Article ۲۰(۱۲) of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP; Article ۲۳(۴) of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲);

 

همانگونه که مشخص است تحریم ردیف ۱.۱.۴ تحریم سوئیفت است که در لیست تحریم هایی قرار دارد که قرار است در مرحله «روز توافق » (۸ سال بعد) تعلیق بشود.

 

در واقع بر اساس این بخش برجام:

•    تحریم شرکت خدمات پیام‌رسانی بانکی (SWIFT) همچنان پابرجاست.

•   تعلیق تحریم بانک‌های عمده مثل بانک مرکزی، بانک ملی، بانک ملت، بانک کشاورزی و … به روز انتقال (۸سال بعد) موکول شده است که پیام نامطلوبی به جامعه‌ی بانکی جهان برای اعتماد و اطمینان به این بانک‎‌هاست.

•   نرم افزار سوئیفت آمریکایی بوده و از جمله تحریم‌های اولیه است و تحریم آن پس از ۸ سال باقی مانده و نه تنها لغو بلکه تعلیق هم نخواهد شد.

 

۳- تحریم خدمات و سوخت رسانی به کشتی‌ها و بازرسی محموله کشتی‌ها؛ ۸ سال بعد

در بند ۲۰ پیوست ۵ برجام همچنین به مواد ۱۵ و ۱۸ از تحریم ۴۱۲  اروپا اشاره شده که باید در روز انتقال یعنی ۸ سال بعد تعلیق شود.

در بند ۲۰ پیوست ۵ برجام آمده :

•          .اتحادیه اروپایی:

•          ۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵ و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

 

مواد ۱۵ و ۱۸ از تحریم ۴۱۳ اروپا شامل تحریم های مربوط به بازرسی و تحریم خدمات حمل و نقل است.

در واقع تعلیق تحریم خدمات و سوخت رسانی به کشتی‌ها و بازرسی محموله کشتی‌ها و هواپیماهای باری در موارد دلخواه به ۸ سال بعد موکول شده است.

 

۴-تعلیق تحریم خدمات تعمیر و نگهداری هواپیماهای باری ؛ ۸ سال بعد

همانگونه که گفته شد ماده ۱۸ از تحریم ۴۱۳ اروپا نیز شامل آن دسته از تحریم هایی است که در مرحله روز انتقال (۸ سال بعد) تعلیق خواهد شد . این ماده مربوط به تحریم خدمات حمل و نقل است. بنابر این تا ۸ سال بعد خدمات مربوط به حمل و تقل در تحریم باقی می ماند. تصویر زیر مربوط به ماده ۱۸ تحریم ۴۱۳ اروپا است.

 

۵- تعلیق تحریم اقلام و فناوری با کاربرد دوگانه؛ ۸ سال بعد

تحریم اقلام دوگانه نیز از آن دست تحریم هایی است که حداقل تا ۸  سال بعد تعلیق نمی شود چرا که در متن برجام آمده است تعلیق این تحریم ها مربوط به مرحله «روز انتقال» خواهد بود.  در بندی که مربوط به تعلیق یا توقف اجرا تحریم ها در مرحله «روز انتقال» آمده است که تحریم های بند  ۱.۵.۱. و ۱.۵.۲. پیوست دو ، باید در این مرحله تعلیق شود. بند  ۱.۵.۱. و ۱.۵.۲. به تحریم های اقلام و فناوری با کاربرد دوگانه اشاره دارد.

پیوست ۵ بند ۲۰:

•          .اتحادیه اروپایی:

•          ۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

•       ۲۰. The European Union will:

•       ۲۰.۱. Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲ and suspend the corresponding provisions of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP specified in Sections ۱.۱.۴, ۱.۳.۲ (in so far as it concerns Articles ۱۵ and ۱۸ of Council Decision and Articles ۳۶ and ۳۷ of Council Regulation); ۱.۵.۱ and ۱.۵.۲ (in so far as it concerns Ballistic Missiles restrictions); ۱.۶.۱-۱.۹.۱ of Annex II.

 

 

پیوست ۲ صفحه ۴۸

•          ۱.۵.۱. تحریم های مرتبط با فعالیت های هسته ای حساس اشاعه ای (کالاها و فن آوری، سرمایه گذاری و آموزش های تخصصی) (مواد ۱(۱) (a), (b), (d), (e), (۲), (۳) and (۴), ۲, ۳, ۵, ۱۴ and ۲۱  تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP؛ مواد ۲, ۳, ۴, ۵, ۶,۷, ۱۷(۱), (۲) (a), ۱۸, ۱۹ and ۲۲ و پیوست های I, II and III آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی)؛

•          ۱.۵.۲. تحریم های مرتبط با خدمات تبعی برای هر یک از گروه های فوق (به ارجاعات فوق مراجعه کنید).

 

•       ۱.۵.۱. Sanctions related to proliferation-sensitive nuclear activities (goods and technology, investment and specialised training) (Articles ۱(۱) (a), (b), (d), (e), (۲), (۳) and (۴), ۲, ۳, ۵, ۱۴ and ۲۱ of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP; Articles ۲, ۳, ۴, ۵, ۶,۷, ۱۷(۱) and (۲)(a), ۱۸, ۱۹ and ۲۲, and Annexes I, II and III of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲); and

•       ۱.۵.۲. Sanctions on associated services for the category above (see the references above).

 

۶- تعلیق تحریم فلزات به ۸ سال بعد موکول شده است

تحریم فلزات نیز از آن دست تحریم هایی است که قرار است ۸ سال بعد تعلیق شود. بخش ۱.۶.۱. پیوست دو ، به تحریم های فلزات مربوط می شود که در بند ۲۰ پیوست ۵ تاکید شده که بخش  ۱.۶.۱. پیوست دو جز تحریم هایی است که در روز انتقال تعلیق می شود.

 

بند ۲۰ پیوست ۵:

•          .اتحادیه اروپایی:

•          ۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

 

 

پیوست ۲ صفحه ۴۹:

۱.۶.۱. تحریم های مرتبط با فلزات (مواد۴e and ۴f  تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP؛ مواد ۱۵a, ۱۵b, ۱۵c  و پیوست VIIB آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی)؛

 

۱.۶.۱. Sanctions on metals (Articles ۴e and ۴f of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP; Articles ۱۵a, ۱۵b and ۱۵c, and Annex VIIB of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲); and

 

 

۷- تعلیق تحریم نرم افزار؛ ۸ سال بعد

تحریم نرم افزار نیز ۸ سال بعد تعلیق می شود، بخش ۱.۷.۱ مربوط به تحریم نرم افزار است. همانگونه که در بند ۲۰ پیوست که مربوط به تحریم هایی است که در مرحله «روز انتقال= ۸ سال بعد» تعلیق می شود، بخش ۱.۷.۱. مورد اشاره قرار گرفته است. چرا که در این بند اشاره داره بخش های  ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ که طبیعتا ۱.۷.۱. شامل آن می شود.

 

بند ۲۰ پیوست ۵:

•          .اتحادیه اروپایی:

•          ۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

 

پیوست ۲ صفحه ۸۹:

•          ۱.۷. نرم افزار

•          ۱.۷.۱. تحریم های مرتبط با نرم افزار (مواد ۴i and ۴j تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP؛ مواد ۱۰d, ۱۰e and ۱۰f و پیوست VIIA آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی)؛

 

۱.۷. Software

۱.۷.۱. Sanctions on software (Articles ۴i and ۴j of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP; Articles ۱۰d, ۱۰e and ۱۰f, and Annex VIIA of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲); and

 

نکته قابل تامل اینکه در بخش ۱.۷.۱. در داخل پرانتز به تحریم های  پیوست ۵ آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی، نیز اشاره شده و این تحریم ها نیز جز تحریم هایی خواهند بود که قرار است ۸ سال بعد تعلیق شود. اما نکته اینجاست که تحریم های این پیوست ربطی به موضوع هسته ای ندارد. به عنوان مثال یکی از تحریم های مورد اشاره در این پیوست ، تحریم نرم افزار اوارکل است . نرم افزار اوارکل در مسائل بانکی در حوزه های نفت ، گاز، صنعت هوانوردی نیز استفاده می شود ولی این نرم افزار  حداقل برای ۸ سال بعد جز تحریم خواهد بود.

 

۸- تعلیق تحریم تسلیحات ، ۸ سال بعد

یکی از تحریم های مهمی که اتفاقا به موضوع هسته ای مرتبط نمی شود ، تحریم های تسلیحاتی است. این تحریم ها نیز حداقل برای ۸ سال دیگر پابرجا می ماند چرا که جز لیست تحریم های بند ۲۰ پیوست ۵ (تحریم هایی که قرار است در روز انتقال تعلیق شود) قرار دارد.

 

بند ۲۰ پیوست ۵:

 

•          .اتحادیه اروپایی:

•          ۲۰.۱. اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود، به شرح مصرح در در بخش های ۱.۱.۴، ۱.۳.۲ (تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آیین نامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های ۱.۵.۱ و ۱.۵.۲ (تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱.۶.۱ تا ۱.۹.۱ پیوست شماره دو.

 

پیوست ۲ صفحه ۴۹

. تسلیحات

۱.۸.۱. تحریم های مرتبط با تسلیحات  (مواد ۱(۱)(c), (۳), (۴), and ۳  تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP؛ مواد ۵(۱)(a) and (c), ۱۷(۱), (۲)(a), and ۱۹ آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی)؛

 

۱.۸. Arms

۱.۸.۱. Sanctions on arms (Articles ۱(۱)(c), (۳) and (۴), and ۳ of Council Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP; Articles ۵(۱)(a) and (c), ۱۷(۱) and (۲)(a), and ۱۹ of Council Regulation (EU) No ۲۶۷/۲۰۱۲); and

 

 

دو) وضعیت تحریم‌های آمریکا

بخش دیگری از تحریم های ظالمانه علیه ایران ، مربوط به تحریم های آمریکا علیه ایران است.

بیش از آنکه به موضوع بررسی بندهای تحریمی آمریکا ورود کرد ، باید دامنه تحریم های اولیه و ثانویه را بررسی کرد.

بر اساس توافق صورت گرفته توقف تحریم ها تنها شامل تحریم های ثانویه می شود اما مشخص می شود بخش مهمی از تحریم های ثانویه همچنان پابر جا باقی می ماند.

 

تعیین دامنه تحریم های اولیه و ثانویه از نظر آمریکا

بر اساس صفحه ۵۳ پیوست ۲ دامنه تحریم های اولیه و ثانویه از نظر آمریکایی ها به شرح زیر است:

 

•          [۱۱] . تحریم هایی که ایالات متحده وفق تعهدات خود در برجام (بخش ۴) اعمال آنها را موقتاً متوقف و متعاقبا آنها را خاتمه و یا با هدف خاتمه بخشی به آنها اصلاح خواهد کرد، عبارتند از تحریم های ناظر به اشخاص غیرآمریکایی. در مورد بخش های۴ و ۶.۷ این «توافق جامع»، منظور از “شخص غیر آمریکایی” عبارت است از هر فرد یا شخص حقوقی به استثنای ۱) هر شهروند ایالات متحده، فرد خارجی مقیم دائم آمریکا، شخص حقوقی تاسیس شده طبق قوانین ایالات متحده یا در حدود صلاحیت ایالات متحده (شامل شعبه های خارجی)، یا هر شخص در داخل ایالات متحده، و ۲) هر  شخص حقوقی که تحت مالکیت یا کنترل یک شخص آمریکایی باشد. در مورد شماره ۲ جمله فوق، یک شخص حقوقی در صورتی “تحت مالکیت یا کنترل” یک شخص آمریکایی تلقی می شود که: ۱) حداقل ۵۰ درصد از سهام از لحاظ ارزش یا قدرت رای را در اختیار داشته باشد؛ ۲) اکثریت کرسی های هیات مدیره شرکت را در اختیار داشته باشد؛ یا ۳) به شکل دیگری اقدامات، سیاست ها یا تصمیم های شخصی آن شرکت را کنترل کند. اشخاص آمریکایی و شرکت های خارجی تحت مالکیت یا تحت کنترل آمریکایی کمافی السابق مشمول منع کلی مراوداتی که وفق این «توافق جامع» مجاز شده اند، خواهند بود مگر اینکه از دفتر نظارت بر دارایی های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا (افک) مجوز گرفته باشند.

 

با این حال برخلاف آنچه که گفته می شود تمامی تحریم های این کشور علیه ایران لغو خواهد شد، بر اساس متن برجام این تحریم ها دارای ویژگی های زیر است:

 

۱. حفظ ساختار همه تحریم ها

۲. محدود کردن لغو «کلیه‌ی تحریم‌های هسته‌ای» در توافق ژنو به فقط توقف موقت تدریجی اجرای برخی «تحریم‌های اقتصادی و مالی هسته‌ای» در توافق جامع

۳. عدم لغو کلیه‌ی تحریم‌های اقتصادی و مالی هسته‌ای:

•          فقط توقف موقت اجرای برخی تحریم‌های اقتصادی و مالی ثانویه‌ی هسته‌ای

•          حفظ کلیه‌ی تحریم‌های اولیه (حتی اقتصادی و مالی هسته‌ای)

•          حفظ کلیه تحریم‌های ایالتی

۴. عدم همزمانی اقدامات ایران با اقدامات آمریکا

•           مشروط شدن اقدام‌های آمریکا به انجام تعهدات ایران و راستی‌آزمایی آژانس درباره انجام همه تعهدات ایران

۵. امکان بازگشت تحریم های متوقف شده (بدون نقض برجام)؛ حق آمریکا برای اعمال مجدد تحریم های متوقف شده با این قید که این تحریم ها مختص ایران نباشد(غیر تبعیض آمیز)

•          گروه ۱+۵ از تحمیل الزامات مقرراتی و آئین نامه‌ای تبعیض آمیز، به جایگزینی تحریم‌ها و اقدامات محدودیت سازی که مشمول این “توافق جامع» می‌شوند، خودداری خواهند ورزید   (بند۲۸ ص ۱۴)

 

۶. فقط وعده‌ی پیگیری (Seek) فرایند قانونی برای خاتمه یا اصلاح برخی تحریم‌های کنگره آمریکا در روز انتقال (۸ سال بعد)، در صورت اقتضا

 

۱) تحریم هایی که ۸ سال بعد صرفا پیگری می شود

وضعیت تحریم های آمریکا حتی بدتر از تحریم های اتحادیه اروپایی است.

در متن برجام اشاره شده که تحریم های اتحادیه اروپا در روز انتقال (۸ سال بعد) تعلیق می شود اما بر اساس متن برجام آمریکایی ها ۸ سـال دیگر برای لغو تحریم هایـی که وجـود دارد له جای لغو یا تعلیق صرفا پیگیـری خواهند کرد.

در بند ۲۱ پیوست ۵ به آن دسته از تحریم های ایالات متحده اشاره شده که در مرحله روز انتقال (۸ سال بعد) از سوی دولت این کشور پیگیری می شوند.

بند ۲۱ پیوست ۵:

•          ۲۱. ایالات متحده آمریکا:

•          ۲۱.۱. اقدام قانونی برای خاتمه، یا اصلاح قوانین به منظور حصول خاتمه، تحریم های مبتنی بر قوانین موضوعه به نحو مندرج در بخش های ۴.۱ تا ۴.۵، ۴.۷ و ۴.۹ پیوست شماره دو را در صورت اقتضا پیگیری خواهد کرد؛

•       ۲۱. The United States will:

•       ۲۱.۱. Seek such legislative action as may be appropriate to terminate, or modify to effectuate the termination of, the statutory sanctions set forth in Sections ۴.۱-۴.۵, ۴.۷ and ۴.۹ of Annex II;

 

 

آمریکا چگونه از تعلیق تحریم ها در روز اجرا شانه خالی می کند؟

در پیوست ۵ برجام به تحریم هایی که قرار است آمریکا در «روز اجرا» توقف موقت کند نیز اشاره شده . هر چند در متن برجام زمان مشخصی برای آغاز مرحله «روز اجرا» در نظر گرفته نشده اما به گفته مقامات دولتی این مرحله از دی ماه ۱۳۹۴ آغاز می شود.

البته در ابتدا برای آنکه نشان دهیم مقامات آمریکایی تحریم ها را «موقتا متوقف » کرد و «لغو» نمی کنند باید به متن اصلی برجام بند ۲۱ رجوع کنیم . در این بند آمده است:

در صفحه ۱۱ ترجمه فارسی برجام آمده است:

 

 

•     ۲۱- ایالات متحده منطبق با این «توافق جامع» اعمال تحریم‌های مشخص شده در پیوست ۲ را با اثربخشی همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده‏ مرتبط با هسته‏‌ای توسط ایران به نحو مشخص شده در پیوست ۵، که توسط آژانس راستی آزمایی شده باشد، موقتاً متوقف ساخته و به این توقف ادامه خواهد داد. این تحریم‌ها شامل حوزه‌های زیر، به نحوی که در پیوست دو تشریح شده می‌شود:

 

•   ۲۱. The United States will cease the application, and will continue to do so, in accordance with this JCPOA of the sanctions specified in Annex II to take effect simultaneously with the IAEA-verified implementation of the agreed nuclear-related measures by Iran as specified in Annex V. Such sanctions cover the following areas as described in Annex II:

 

اما نکته قابل تامل آنکه در پیوست ۵ صفحه ۸۸  بخش های مربوط به توقف موقت تحریم های آمریکا در « روز اجرا» ، موارد مهمی از تحریم های ثانویه استثنا شده است و در واقع شامل توقف تحریم نمی شود.

 

پیوست ۵ بند ۱۷:

 

•          .ایالات متحده آمریکا:

•          ۱.۱۷. اقدام به توقف موقت اجرای تحریم های اشاره شده در بخش های ۴.۱ تا ۴.۵ و ۴.۷ پیوست شماره دو، به استثنای بخش (الف)۲۱۱ قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه (TRA) ۲۰۱۲؛

•       ۱۷. The United States will:

•       ۱۷.۱. Cease the application of the sanctions set forth in Sections ۴.۱-۴.۵ and ۴.۷ of Annex II, with the exception of Section ۲۱۱(a) of the Iran Threat Reduction and Syria Human Rights Act of ۲۰۱۲ (TRA);

تحریم‌های باقی‌مانده آمریکا

بنابر این فقط آن دسته از تحریم هایی موقتا متوقف می شوند که شامل « در بخش های ۴.۱ تا ۴.۵ و ۴.۷ پیوست شماره دو، به استثنای بخش (الف)۲۱۱ قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه (TRA) ۲۰۱۲»

 

آن دسته از تحریم هایی که شامل این بخش از توقف تحریم ها نمی شوند را می توان در سه دسته زیر تقسیم بندی کرد:

الف) دستورهای اجرایی رئیس جمهور

ب) تحریم های وزارت خزانه داری

ج)تحریم های کنگره

***

 

 

الف) دستورهای اجرایی رئیس جمهور

در پیوست ۵  صفحه ۸۸ آن دسته از دستورهای اجرایی رئیس جمهور آمریکا که در مرحله «روز اجرا» موقتا متوقف می شود ذکر شده است:

 

•          ۱۷-۴- فرمان‌های اجرایی شماره ۱۳۵۷۴، ۱۳۵۹۰، ۱۳۶۲۲، ۱۳۶۴۵ و بخش‌های ۷-۵ و ۱۵ فرمان اجرایی شماره ۱۳۶۲۸ را به شرح مندرج در بخش ۴، پیوست شماره ۲ خاتمه خواهد یافت.

 

•       ۱۷.۴. Terminate Executive Orders ۱۳۵۷۴, ۱۳۵۹۰, ۱۳۶۲۲, ۱۳۶۴۵ and Sections ۵-۷ and ۱۵ of Executive Order ۱۳۶۲۸ as set forth in Section ۴ of Annex II; and

 

 

کدام یک از فرمان های تحریمی رئیس جمهور آمریکا باقی می ماند؟

از ۱۷ فرمان اجرایی ر ئیس جمهور آمریکا فقط چهار دستور اجرایی و بخشی از یک دستور دیگر  خاتمه خواهد یافت.  در جدول زیر اطلاعات تحریم های باقی مانده آمده است.

 

 

–         بانک‌های انصار و مهر

–         شرکت تایدواتر

–         سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

–         بنیاد تعاون سپاه

–         قرارگاه خاتم الانبیاء

–         دانشگاههای امام حسین، بقیه الله، مالک اشتر

 

یکی از تحریم های مهمی که جز دستورهای اجرایی رئیس جمهور آمریکا به حساب می آید ، توقیف دارایی دولت و نهادهای مالی ایران از جمله بانک مرکزی است که در نتیجه فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹ علیه ایران اعمال شده است. این فرمان اجرایی هیچ گاه علیه ایران بحتی توقف موقت هم نمی شود.

 

 

بر اساس بند ۴ دستور ۱۳۶۲۸ نیز هر بانک و شرکت غیرآمریکایی که تحت کنترل اشخاص آمریکایی (حقوقی و حقیقی) قرار گیرد، ملزم به قطع روابط تجاری و مالی با ایران است.

 

ب) تحریم های وزارت خزانه داری

 

تحریم های وزارت خزانه داری آمریکا را می توان به دو دسته تحریم تحریم روابط با بانک مرکزی و بانک‌های ایران و تحریم چرخه دلار اشاره کرد.

 

 

 :Aتحریم روابط با بانک مرکزی و بانک‌های ایران

همانگونه که در جدول بالا نیز اشاره شده قانون Patriot همچنان در لیست تحریم های آمریکا علیه ایران باقی می ماند. بر اساس این قانون هرگونه تراکنش بانک‌های آمریکایی با بانک‌هایی که در منطقه اول پولشویی قرار دارند ممنوع است. بر اساس مقررات اجرایی خزانه‌داری ۲۰۱۱ ایران از مصادیق منطقه‌ی اول پولشویی است

بند A ۱۲۴۵ NDAA: براساس این تحریم قانون NDAA وضع شده است. که در بند A آن تصریح شده است که ایران در منطقه اول پولشویی قرار دارد

 

بنابراین ۲۷۳ شرکت، بانک و مؤسسات مالی ایرانی به عنوان مؤسسات نامطلوب و تحریم شده در لیست وزارت خزانه داری آمریکا

the U.S. Department of the Treasury’s Office of Foreign Assets Control (OFAC)  باقی می ماند.

براین مبنا مؤسسات رتبه‌بندی جهانی این واحدها را با رتبه‌ی اعتباری نامطلوب خواهند شناخت و اموری مانند finance و صدور ضمانت‌نامه با مانع مواجه خواهد شد. (بالا ماندن ضریب ریسک)

 

 

B: تحریم چرخه‌ی دلار در ایران

یکی دیگر از تحریم های وزارت خزانه داری آمریکا که پابرجا باقی می ماند «تحریم چرخه دلار» است. بر اساس قانون تحریم چرخه دلار که تصویر آن در زیر آمده است کماکان تراکنش و نقل و انتقال‌های دلاری برای اتباع و بانک‌ها و نهادها و دولت ایران ممنوع خواهد بود.

 

 

تبعات تحریم چرخه دلار علیه ایران

عدم امکان بازکردن حساب دلاری توسط اتباع و نهادهای ایرانی

عدم امکان تراکنش دلاری توسط اتباع و نهادهای ایرانی

عدم امکان فروش نفت به دلار یا تسویه‌ی دلاری آن و ایجاد مشکل در فروش نفت با ارزهای محلی و تسویه‌ی آن

عدم امکان شرکت در مناقصات بین‌المللی که با دلار صورت می‌گیرد

 

تحریم تراکنش‌های نفتی (قانون NDAA و قانون IFCPA)

در تعهد برای توقف اعمال تحریم‌های مرتبط هسته‌ای در بند ۴.۳.۱ (ص۵۶) موضوع محدودیت‌ها بر مقدار فروش نفت خام ایران ضمن توقف بندهای d(۱) و d(۳) ، بند d(۴) مشمول توقف نمی‌شود که قابل اهمیت است. که همین در مورد IFCPA هم تکرار شده است.

 

 

صفحه ۵۶ پیوست ۲:

•          بخش های نفت، گاز و پتروشیمی

•          ۴.۳.۱. تلاش ها برای کاهش فروش نفت ایران شامل محدودیت ها بر مقدار فروش نفت خام ایران و کشورهایی که می توانند نفت خام ایران را بخرند؛

 

•       ۴.۳. Energy and petrochemical sectors

•       ۴.۳.۱. Efforts to reduce Iran’s crude oil sales, including limitations on the quantities of Iranian crude oil sold and the nations that can purchase Iranian crude oil

•          موارد d(۱) و d(۳) از ۱۲۴۵ و ۱۲۴۷(a) موقتاً متوقف شده است

ISA Section ۵(a)(۷); NDAA Sections ۱۲۴۵(d)(۱) and (۳); TRA Section ۲۱۲(a); IFCA Sections ۱۲۴۴(c)(۱) and (d), ۱۲۴۶(a) and ۱۲۴۷(a); Section ۱ of E.O. ۱۳۵۷۴, Sections ۱(a)(i)-(ii), ۲(a)(i) and ۵(a) of E.O. ۱۳۶۲۲, Section ۵ of E.O. ۱۳۶۲۸, and Sections ۲(a)(i) and ۳(a)(i) of E.O. ۱۳۶۴۵);

در واقع موارد d(۱) و d(۳) از ۱۲۴۵ و ۱۲۴۷(a) موقتاً متوقف شده است اما به به توقف d(۴) و ۱۲۴۷(d) اشاره نشده است و این یعنی باقی‌ماندن تحریم‌های نفتی.

 

 

تحریم بانک مرکزی در قانون (TRA)

در «توافق جامع» صحبتی از ماده ۵۰۲  قانون TRA نشده است

بر اساس ماده ۵۰۲ قانون TRA (که جز تحریم ثانویه‌ی هسته‌ای است) به دادگاه‌های آمریکا داده می شود از منابع مسدودی بانک مرکزی ایران استفاده کنند.

همچنین در تعهد برای توقف اعمال تحریم‌های مرتبط هسته‌ای در بند ۴.۱.۱ (ص۵۴) موضوع تحریم‌های بانک مرکزی، بند ۵۰۲ قانون TRA متوقف نمی‌شود.

 

ماده ۵۰۲ قانون TRA

section ۵۰۲

 

تحریم درآمدهای نفتی ایران

در برجام به قانون IFCA بند ۱۲۴۷ (d) نیز اشاره نشده است. بر اساس این قسمت درآمدهای نفتی ایران همچنان در تحریم باقی می مانند.

 

تحریم درآمدهای گازی

قانون IFCA بند ۱۲۴۷ (e) در برجام اشاره نشده است. این قانون مربوط به تحریم درآمدهای گازی است.

 

ج) تحریم های کنگره

تحریم های کنگره که علیه ایران باقی می مانند شامل جدول زیر است:

 

سه) تحریم‌های شورای امنیت

علاوه بر تحریم های اتحادیه اروپا و تحریم ها ایالات متحده ، بخش مهمی از تحریم های شورای امنیت نیز پابرجا باقی می ماند. بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ برخی تحریم‌ها و محدودیت‌ها موشکیی، تسلیحات و اشاعه‌ای حفط شده است.

علاوه بر این تحریم های شورای امنیت قابلیت «بازگشت‌پذیری» دارد.

 

قطعنامه:

بازگشت‌پذیری تحریم‌ها علی‌رغم حفظ محدودیت‌های درازمدت هسته‌ای

•          بازگشت تحریم های شورای امنیت صرفا با اعتراض یکی از طرفین «توافق جامع»

•          ادعای یک کشور از ۱+۵ به عدم اجرای تعهدات ایران در«توافق جامع»، در فاصله حداکثر ۶۰ روز، با طی کردن رجوع به کمیسیون های کارشناسان، وزرای خارجه، مشورتی و سرانجام رجوع به شورای امنیت، تمام تحریم ها بازمی گردد.

•           بند ۱۰ قطعنامه : « ظرف ۳۰ روز از دریافت اعتراض یکی از طرف ها ی «توافق جامع»، در مورد موضوعی که یک کشور طرف توافق جامع اعتقاد دارد مصداق عدم اجرای تعهدات ذیل توافق جامع است ادامه اجرای لغو مصرح در پاراگراف ۷ (a) قطعنامه باید به رأی گذاشته شود.»

•          بند ۳۷ «توافق جامع» :« متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، شورای امنیت می‌بایست منطبق با رویه‌های خود در خصوص قطعنامه‌ای برای ادامه  لغو تحریم‌ها رأی گیری نماید.»

•       ۳۷. Upon receipt of the notification from the complaining participant, as described above, including a description of the good-faith efforts the participant made to exhaust the dispute resolution process specified in this JCPOA, the UN Security Council, in accordance with its procedures, shall vote on a resolution to continue the sanctions lifting.

 

نکته شگفت آور آن است که چنانچه ایران به عدم اجرای تعهدات«توافق جامع»  از سوی طرف غربی اعتراض کند، باید همان مسیر کمیسیون ها و شورای امنیت را طی کند و سرانجام، تمام تحریم ها علیه ایران بازمی گردد یعنی عدم اجرای تعهد طرف غربی و اعتراض ایران، موجب تنبیه ایران خواهد شد. (بندهای ۱۱و۱۲و۱۳ قطعنامه۲۲۳۱)

•       ۱۱. Decides, acting under Article ۴۱ of the Charter of the United Nations, that, within ۳۰ days of receiving a notification by a JCPOA participant State of an issue that the JCPOA participant State believes constitutes significant non-performance of commitments under the JCPOA, it shall vote on a draft resolution to continue in effect the terminations in paragraph ۷ (a) of this resolution,

 

 

•          بند ۱۲ قطعنامه۲۲۳۱: شورای امنیت تحت ماده ۴۱ فصل ۷، تصمیم می گیرد در صورتی که قطعنامه برای ادامه انجام لغو مفاد قطعنامه های قبل، تصویب نشد؛ تمام مفاد قطعنامه های قبل به همان نحو پیش از تصویب این قطعنامه، مجددا اعمال خواهد شد.

 

•       ۱۲. Decides, acting under Article ۴۱ of the Charter of the United Nations, that, if the Security Council does not adopt a resolution under paragraph ۱۱ to continue in effect the terminations in paragraph ۷ (a), then effective midnight Greenwich Mean Time after the thirtieth day after the notification to the Security Council described in paragraph ۱۱, all of the provisions of resolutions ۱۶۹۶ (۲۰۰۶), ۱۷۳۷ (۲۰۰۶), ۱۷۴۷ (۲۰۰۷), ۱۸۰۳ (۲۰۰۸), ۱۸۳۵ (۲۰۰۸), and ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) that have been terminated pursuant to paragraph ۷ (a) shall apply in the same manner as they applied before the adoption of this resolution, and the measures contained in paragraphs ۷, ۸ and ۱۶ to ۲۰ of this resolution shall be terminated, unless the Security Council decides otherwise;

 

در متن اصلی «توافق جامع» نیز دراین باره آمده است:

•          ۱۸- قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که “توافق جامع» را تایید خواهد کرد، تمام مفاد قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت در خصوص موضوع هسته‌ای ایران- ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸)، ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) و ۲۲۲۴ (۲۰۱۵) را همزمان با اعلام راستی‏ آزمایی آژانس، درباره اقداماتِ توافق شده‏ مرتبط با هسته‌ای ایران به نحو مشخص شده در پیوست ۵ لغو خواهد کرد و محدودیت‌های خاصی را به نحو مشخص شده در پیوست ۲ برقرار خواهد کرد؛

 

•          ۱۸. The UN Security Council resolution endorsing this JCPOA will terminate all provisions of previous UN Security Council resolutions on the Iranian nuclear issue – ۱۶۹۶ (۲۰۰۶), ۱۷۳۷ (۲۰۰۶), ۱۷۴۷ (۲۰۰۷), ۱۸۰۳ (۲۰۰۸), ۱۸۳۵ (۲۰۰۸), ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) and ۲۲۲۴ (۲۰۱۵) – simultaneously with the IAEA-verified implementation of agreed nuclear-related measures by Iran and will establish specific restrictions, as specified in Annex V.

 

 

•          پیوست ۵ توافق جامع؛  بند ۱۷۰۱:  بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که این برجما را تایید خواهد کرد، موارد تحمیل شده وفق قطعنامه های شماره (۲۰۰۶) ۱۶۹۶، (۲۰۰۶) ۱۷۳۷، (۲۰۰۷) ۱۷۴۷، (۲۰۰۸) ۱۸۰۳، (۲۰۰۸) ۱۸۳۵، (۲۰۱۰) ۱۹۲۹ و (۲۰۱۵) ۲۲۴، مشروط به تحمیل مجدد آنها در صورت عدم اجرای عمده تعهدات برجما از سوی ایران، لغو خواهد شد و برخی محدودیت ها شامل محدودیت ها در زمینه انتقال کالاهای حساس اشاعه ای اعمال خواهد گردید.[۳]

•          ۱۸.۱: In accordance with the UN Security Council resolution endorsing this JCPOA, the provisions imposed in UN Security Council resolutions ۱۶۹۶ (۲۰۰۶), ۱۷۳۷ (۲۰۰۶), ۱۷۴۷ (۲۰۰۷), ۱۸۰۳ (۲۰۰۸), ۱۸۳۵ (۲۰۰۸), ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) and ۲۲۲۴ (۲۰۱۵) will be terminated subject to re-imposition in the event of significant non-performance by Iran of JCPOA commitments, and specific restrictions, including restrictions regarding the transfer of proliferation sensitive goods will apply.

 

 

•          .  «روز خاتمه» قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، وفق شرایط مندرج در متن قطعنامه شورای امنیت که “توافق جامع» را تایید می کند، یعنی ۱۰ سال پس از «روز تصویب» خواهد بود، مشروط به اینکه مفاد قطعنامه های قبلی مجددا اعمال نشده باشند.

•          ۲۳. UNSCR (UN Security Council resolution) Termination Day will occur in accordance with the terms of the UN Security Council resolution endorsing the JCPOA, which is ۱۰ years from Adoption Day, provided that the provisions of previous resolutions have not been reinstated.

 

فرجـــام تحریم‌ها در بـــرجام

 

۱- حفظ ساختار تحریم‌ها

۲- باقی‌ماندن فشار

•          درحالی که به اذعان آمریکا با «توافق جامع» همه مسیر دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به طور عینی و قطعی بسته می‌شود، اما

•          ساختار تحریم‌ها باقی می‌ماند

•          تحریم های اولیه اعم از اقتصادی و مالی و غیر آن و هسته ای و غیر هسته ای، باقی می ماند

•          تحریم های ثانویه هسته ای غیر اقتصادی و غیر مالی باقی می ماند

•          برخی از تحریم های اقتصادی و مالی ثانویه هسته ای باقی می ماند

•          آمریکا تعهد مسئو لیت آوری برای لغو تحریم های اقتصادی و مالی ثانویه هسته ای کنگره نداده است.

 

۳- فقدان سازوکاری برای تضمین عدم نقض و پایبندی اروپا و آمریکا به تعهدات برجام؛ به دلیل:

•          مرجع رسیدگی به شکایت ایران طرف متشاکی (کمیسیون مشترک؛ آمریکا و اروپا) است.

•          مجازات ایران به صرف شکایت از طرف مقابل (اعتراض به عدم تعلیق یا عدم توقف یک تحریم موجب بازگشت همه تحریم ها خواهد شد)

۴- پرهزینه و زمان‌بر بودن بازگشت ایران به نقطه اول

•          از نظر فنی هسته ای بسیار مشکل، هزینه دار و طولانی مدت است

•          از نظر سیاسی پذیرش مواجهه با اجماع ۵ عضو دائم شورای امنیت و مقابله با فضاسازی رسانه ای و سیاسی ۱+۵ در افکار عمومی جهان

 

 

۵- امکان اعمال مجدد تحریم های اروپا و امریکا (حتی اقتصادی و مالی هسته ای)، بدون نقض توافق (بندهای ۲۸، ۲۹ و ۳۰ بخش مقدمه)

۶- امکان اعمال تحریم‌ها در بسترهای دیگر (به بهانه حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و …)

معاونت امور زنان ریاست جمهوری به جای سیاسی‌کاری برای مطالبات زنان تلاش کند

رئیس بنیاد فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده گفت: زنان متعهد انقلابی ایران، پیوسته از معاونت امور زنان ریاست جمهوری می‌خواهند به جای پرداختن به مسائل فرعی و سیاسی‌کاری، برای اجرای مصوبات مربوط به زنان و خانواده تلاش کند.

 زهرا عباسی در گفت‌و گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس، با اشاره به انتخابات‌های پیش رو و اعلام کاندیداتوری زنان برای حضور در مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، گفت: حضور زنان داوطلب مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی نشانه آزادی و مشارکت مردم در عرصه سیاسی و اقتدار نظام اسلامی و علاقه و اعتقاد مردم به نظام و قانون اساسی و اصل ولایت فقیه است.

وی ادامه داد: البته نهادهای اجرایی و نظارتی کشور باید چند نکته را مورد توجه قرار دهند، از جمله شایسته‌سالاری دینی و شاخص‌های متناسب با آن‌که جزو حقوق مردم است، بنابراین فرمایشات مقام معظم رهبری باید دستورالعمل شورای محترم نگهبان، وزارت کشور و داوطلبان نمایندگی باشد.

این کارشناس امور زنان تصریح کرد: فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری درمورد تشکیل تمدن نوین اسلامی، بیانگر این مسئله است که علیرغم تمام توطئه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران، به لطف خداوند، کشتی انقلاب اسلامی هم‌چنان با عزت و اقتدار و با سرعت به پیش می‌رود.

عباسی افزود: هیچ مانعی باعث توقف حرکت شتابنده این انقلاب نمی‌گردد و ضمن هوشیاری و بصیرت و شناخت تمام روزنه‌های نفوذ مردم عزیز ایران بانشاط از فرصت طلایی و پربرکت انتخابات گامی مؤثر در پیشرفت انقلاب اسلامی برخواهند داشت و مهم این است که در این شرایط حساس به وظایف خود به‌طور جهادی عمل کنند.

وی خاطرنشان کرد: مشارکت گسترده و نقش مؤثر زنان متعهد انقلابی ایران اسلامی در عرصه سیاسی انتخابات مورد توجه جهانیان قرار گرفته و زنان اجازه نمی‌دهند، از آنها استفاده ابزاری شود.

رئیس بنیاد فرهنگی اجتماعی زنان افزود: زنان متعهد انقلابی ایران، پیوسته از معاونت امور زنان می‌خواهند به جای پرداختن به مسائل فرعی و سیاسی‌کاری برای اجرای مصوبات مربوط به زنان و خانواده تلاش کنند و مطالباتی مانند بیمه زنان خانه‌دار، مرخصی زایمان زنان کارمند، پست مشاورین دستگاه‌های اجرایی و تأمین بودجه مشاغل خانگی را که از مهم‌ترین مطالبات زنان است در اولویت کارهای خود قرار دهند؛ چراکه تاکنون معاونت امور زنان ریاست جمهوری برای اجرایی شدن آنها تلاشی نکرده است و این نشانه ناکارآمدی آن معاونت است.

 

معاونت امور زنان هیچ گزارشی از هزینه‌کرد بودجه خود به مجلس ارائه نکرده است

نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: علی‌رغم اینکه معاونت امور زنان باید گزارش هزینه‌کرد خود را به کمیسیون فرهنگی ارائه دهد اما تا‌کنون هیچ گزارشی ارائه نشده است.

 بیژن نوباوه وطن در گفت‌و گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس در مورد ارائه گزارش هزینه کرد بودجه معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به مجلس گفت: تا کنون هیچ گزارشی ارائه نشده است.

وی ادامه داد: مسئولان امور زنان و خانواده ریاست جمهوری باید توضیح دهند که چرا تا کنون علی رغم اینکه آنها ملزم به ارائه گزارش هستند هیچ گزارشی را به مجلس ارائه نداده‌اند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی افزود: اگر هم گزارشی به کمیسیون فرهنگی ارائه شده باشد تا کنون من چیزی ندیده‌ام و ممکن است در دستور کار قرار گرفته باشد.

این در حالی است که به گفته لاله افتخاری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و سخنگوی فراکسیون زنان مجلس ، معاونت امور زنان ریاست جمهوری موظف است هر شش ماه یک بار گزارش هزینه کرد بودجه خود را به مجلس ارائه دهد اما تا کنون هیچ گزارشی ارائه نشده است.

 

چه کسی پاسخگوی برهم خوردن آرامش روانی مردم است؟

کاسبی های غیر مسئولانه از پیامک و انفعال دولت؛ اگه دوسش داری و میخوای عاشق کنی عدد ۱ رو بفرست!

متأسفانه اگر فردی به اشتباه یا دلخواه کلید قبول ارسال پیامک تبلیغی را فشار دهد، هزینه های اکثراً بالای یکصد تومانی به ازای هر پیامک برایش محاسبه می شود. بعد از چند ماه اگر دقت کند، می بیند به نام ارزش افزوده در فیش مبالغ زیاد آمده است. آن موقع حتی نمی تواند و نمی داند چگونه باید صرف نظر کند و چگونه آن را لغو کند و دریافت نکند. این پول بدون اجازه مشترک از حسابش کسر می شود و این ظلم است و دزدی سر گردنه. وزارت ارتباطات متأسفانه نسبت به این موضوع حساسیت ندارد و نوعی همکاری در خالی کردن جیب مردم به چشم می خورد یا چراغ سبز داده شده است.
گروه اجتماعی- رجانیوز: دکتر محمد سلیمانی، وزیر اسبق ارتباطات و فنآوری اطلاعات و نماینده مردم شریف تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی با اشاره به پیامک های انبوه تبلیغاتی برای مردم به طور روزانه و برهم خوردن آرامش فکری مشترکان تلفن همراه از این موضوع نوشت:
اخیراً نمایندگان مجلس سؤالی از وزیر محترم ارتباطات و فنآوری اطلاعات کرده اند که نظر به اهمیت آن و خصوصاً ارتباط آن با “حق الناس” مناسب دیدم چند نکته ای ارائه کنم. اول سؤال و شرح آن را ملاحظه کنید:
متن سؤال : “چرا وزارت ارتباطات شرایطی را فراهم نکرده است تا مشترکان تلفن و شبکه های ارتباطی قادر باشند تبلیغات دریافتی خود را به تفکیک ارسال کنند. فعال یا غیر فعال نمایند تا فقط از اطلاع رسانی های مفید بهره مند شوند و کلیه اپراتوها موظف به همکاری شوند؟”
شرح سؤال : “امروزه با پدیده ای عجیب و غریب در شبکه های تلفن همراه مواجهه شده ایم که در دنیا بی نظیر و بدیع است. متأسفانه بدلیل عدم نظارت وزارت ارتباطات و از طرف دیگر ارائه مجوزهای بدون قید و شرط و چارچوب، موجب شده است که هجمه به همه امور زندگی روزمره بی محابا انجام می شود. ارسال پیامک های پزشکی، فرهنگی، مذهبی، تربیتی و غیره دغدغه اساسی برای مردم و مسئولین ایجاد کرده است. امروزه بدلیل عملکرد بسیار بد وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات و رها گذاشتن اپراتورهای تلفن همراه عده ای ناشناس دست به طبابت پزشکی، ادعای درمان دردهای فیزیکی  و بدنی، ارائه راه کار تربیتی و غیره می زنند و مشترکین مظلوم نمی دانند چه کنند؟ آیا اینها مجوز طبابت دارند؟ چرا خود را معرفی نمی کنند. آیا برای خالی کردن جیب مردم و پرکردن جیب عده ای ناشناس، وزارت ارتباطات می تواند چنین کاری انجام دهد. برای اطلاع عموم چند نمونه از پیامکهای ارسالی به مردم، با عذر از آنها، در زیر ارائه می شود:
سؤال نکات مهمی را مطرح می کند که اجازه می خواهد در مورد آن بیشتر توضیح داده شود:
۱- در پیامک های انبوه حق انتخاب برای مشترک وجود ندارد. مشترک اجباراً یا باید همه را بخواهد یا هیچکدام را. این تضییع حق مشترک است. امروزه که همه چیز نرم افزاری و الکترونیکی شده و می شود، دادن حق انتخاب به مشترک برای نخواستن بعضی پیامکها باید امری امکان پذیر و ساده باشد. ولی بدلیل منافع پولی و مالی همچنین بدلیل عدم اشراف وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات این حق را از مشترکان گرفته است و این ظلم است به حقوق مردم.
۲- متاسفأنه هر پیامکی دارای هزینه و قیمت مشخص است. ارسال و دریافت پیامک چرا باید دارای قیمت متفاوت باشد؟ مشترک محترم مواجه با پیامکهای تبلیغی با یک حوزه موضوعی ولی با قیمت های متفاوت است. یکی با قیمت مثلاً ۳۵ تومان دیگری ۲۰۰ تومان و دیگری ۱۲۰ تومان و الی آخر. این نوعی کلاه برداری است. اختلاف قیمتها گاهاً به ده برابر می رسد. وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات متأسفانه در این مورد کاری نکرده است، در صورتیکه مسئول تعیین تعرفه است. اگر تعرفه تعیین شده و تخلف می شود، وزارت مسئول است و اگر تعرفه تعیین نشده باز هم وزارت مسئول است. بنا به نظر اکثر حاضرین در کمیسیون فرهنگی که مستمع پاسخ وزیر بوده اند، وزیر محترم ارتباطات و فنآوری اطلاعات از نظر فنی و تخصصی و مدیریتی اشرافی بر این موضوع ندارد و کار به نوعی یله و رها شده است و “هر کی به هر کی” شده است!
۳- متأسفانه اگر فردی به اشتباه یا دلخواه کلید قبول ارسال پیامک تبلیغی را فشار دهد، هزینه های اکثراً بالای یکصد تومانی به ازای هر پیامک برایش محاسبه می شود. بعد از چند ماه اگر دقت کند، می بیند به نام ارزش افزوده در فیش مبالغ زیاد آمده است. آن موقع حتی نمی تواند و نمی داند چگونه باید صرف نظر کند و چگونه آن را لغو کند و دریافت نکند. این پول بدون اجازه مشترک از حسابش کسر می شود و این ظلم است و دزدی سر گردنه. وزارت ارتباطات متأسفانه نسبت به این موضوع حساسیت ندارد و نوعی همکاری در خالی کردن جیب مردم به چشم می خورد یا چراغ سبز داده شده است.
۴- سؤال از وزیر در مجلس فرآیندی دارد. سؤال مکتوب به وزیر ارسال می شود. در حوزه وزارتی بررسی و پاسخ مکتوب به کمیسیون و نمایندگان سؤال کننده داده می شود. نمایندگان پاسخ را بررسی می کنند و در صورت قانع نشدن وزیر در کمیسیون حاضر و سؤال و پاسخ به صورت حضوری انجام می شود. عدم حضور وزیر در کمیسیون تخلف از قانون اساسی محسوب می شود. وزیر باید شخصاً در کمیسیون حضور یابد و شخصاً به سؤال پاسخ دهد. ظاهراً وزیر محترم ارتباطات در کمیسیون که حاضر می شود (روز دوشنبه ۲۱/۱۰/۱۳۹۴) ارائه پاسخ را به معاونش حواله می دهد ولی سؤال کننده تذکر می دهد و اعضای حاضر در کمیسیون احساس می کنند وزیر محترم اشراف به وزارت ندارد. از آنجائیکه در افکار عمومی و فعالان این حوزه شائبه ای است که وزیر محترم به امور وزارت اشراف ندارد، چون تخصص مربوط را ندارد و با توجه به فعال بودن ایشان در حوزه امور خارجه این شائبه توسعه یافته است. در کمیسیون هم این شائبه به سمت تأیید رفته است. وزارت ارتباطات وزارتخانه تخصصی است. لذا می طلبد که تخصص وزیر برجسته باشد.
۵- در متن سؤال چند نمونه از پیامکهای انبوه ارسالی به مشترکان ذکر شده است. مرور آنها (صرفاً نمونه است) نشان می دهد که اپراتورهای پیامکی همه فن حریفند!! پزشکی، روان پزشکی، فرهنگی، تربیتی، مذهبی، مشاوره ای و …… و معلوم نیست پاسخ دهنده کیست؟ چه تخصصی و در چه حدی دارد؟ چه تجارب و برای چه مدتی دارد؟ نام و نشانش چیست؟ و…..؟ مجوز کسب و کارش را از چه سازمانی گرفته است؟ لذا تخلف محرز است و قاعدتاً باید وزارت ارتباطات اصلاح کند. ولی متأسفانه این اتفاق نیافتاده است.

مهدیه تهران/ بزرگداشت میلاد پیامبر(ص) و حماسۀ ۹ دی

پناهیان: چرا با وجود بهترین دین، هنوز به اوج آزادی و آبادی نرسیده‌ایم؟! /چون انقلاب ما ۳۵ سال است دارد از داخل «مهار» می‌شود!/ ای امام! ما فهمیدیم چرا جام زهر نوشیدید، چون همراهان امروز داعشی‌ها، آن‌روز شما را محاصره کرده بودند!

چرا ما به اوج آزادی و آبادی نرسیده‌ایم؟ چون انقلاب ما ۳۵ سال است که از داخل مهار می‌شود. این وِلوله باید در میان جوانان ما بیفتد که «آیا ما نمی‌توانستیم در جنگ پیروز شویم؟» آیا ما آن زمان از ملت هم اکنونِ عراق و شام و لبنان و غزه و یمن، ضعیف‌تر بودیم؟! یا اینکه کسانی بودند که حرف امام را گوش نمی‌کردند؟ آنها چه کسانی بودند؟ آنها همین کسانی بودند که فتنۀ ۸۸ را راه انداختند و دوست داشتند جریان‌های تکفیری و تروریستی که در سوریه و عراق راه افتاده است، همین‌ها را در ایران راه بیندازند.

گروه اجتماعی- رجانیوز: دربارۀ اصل و اساس دین، یک شبهه یا سؤال مشهور، حدود یک قرن است که ذهن‌ها را آزار می‌دهد و آن سؤال این است که «اگر دین ما بر حقّ است، چرا جامعۀ اسلامی باید عقب‌مانده‌تر از جوامع غیراسلامی باشد؟ در این ۳۵ سال چه اتفاقی افتاده که به نهایت آبادی و آزادی‌ای که می‌توانیم برسیم، نرسیده‌ایم؟ سیاستمدارانی که در این ۳۵ سال در این جامعه، نقش ایفا کرده‌اند، باید پاسخ دهند!  قدرت اسلام بسیار بیشتر از این است که امروز مردم ما دارای این مشکلات باشند. چه کسانی مانع شده‌اند جامعه خوب اداره شود؟

چرا ما به اوج آزادی و آبادی نرسیده‌ایم؟ چون انقلاب ما ۳۵ سال است که از داخل مهار می‌شود. این وِلوله باید در میان جوانان ما بیفتد که «آیا ما نمی‌توانستیم در جنگ پیروز شویم؟» آیا ما آن زمان از ملت هم اکنونِ عراق و شام و لبنان و غزه و یمن، ضعیف‌تر بودیم؟! یا اینکه کسانی بودند که حرف امام را گوش نمی‌کردند؟ آنها چه کسانی بودند؟ آنها همین کسانی بودند که فتنۀ ۸۸ را راه انداختند و دوست داشتند جریان‌های تکفیری و تروریستی که در سوریه و عراق راه افتاده است، همین‌ها را در ایران راه بیندازند.

 

امام! شما فرمودید درآینده راز جام زهر روشن خواهد شد. امام! ما فهمیدیم شما چرا جام زهر نوشیدید! چون بعضاً کسانی با شما کار می‌کردند که فتنۀ ۸۸ را راه انداختند و هیچ منطقی را قبول نمی‌کردند. چون کسانی که این جام زهر را به شما دادند، در طول این چند سال حمایت خود را از تروریست‌های داعشی و همراهی و هم‌مرامی خود را با آنان نشان داده‌اند. وقتی چنین کسانی شما را محاصره کرده باشند، طبیعی است که مجبور هستید جام زهر بنوشید.

 

حجت الاسلام پناهیان در مراسمی که به مناسبت میلاد محمد مصطفی(ص) و بزرگداشت حماسۀ ۹ دی در مهدیۀ تهران برگزار شده بود، سخنرانی کرد. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

 

سوالی که یک قرن است ذهن‌ها را آزار می‌دهد: اگر دین ما بر حقّ است، چرا جامعۀ اسلامی جلوتر از همۀ جوامع بشری نیست؟

 

·     میلاد مبارک پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع) انسان را به یاد اصل و اساس دین می‌اندازد و به اندیشیدن دربارۀ دین وادارد می‌کند. شخص نازنین اول عالم خلقت، پیامبر گرامی اسلام(ص) و بنیانگذار این دین جاودانه و رفیع، و امام صادق(ع)، بزرگ مفسّر دین و مبیّن احکام الهی، ما را به یاد اصل و اساس دین می‌اندازند.

 

·     دربارۀ اصل و اساس دین، یک شبهه یا سؤال مشهور، شاید حدود یک قرن است که ذهن‌ها را آزار می‌دهد و آن سؤال این است که «اگر دین ما بر حقّ است، چرا جامعۀ اسلامی باید عقب‌مانده‌تر از جوامع غیراسلامی باشد؟( لااقل در ظاهر)»  این یک نگاه واقع‌بینانه است. من به این نگاه، احترام می‌گذارم و حتی آن را یک شبهه تلقی نمی‌کنم. شبهه به سؤالی گفته می‌شود که پیش‌فرض غلطی داشته باشد، یعنی در آن یک اشتباهی نهفته باشد، اما این سؤال، یک سؤال منطقی است که می‌گویند: «اگر دین شما بر حقّ است، چرا مملکت و جامعۀ شما جلوتر از همۀ جوامع بشری نیست؟»

 

·     ما نمی‌توانیم و نباید در مقابل این سؤال واقع‌بینانه، فقط سخنان آرمانی و عقیدتی مطرح کنیم و بگوییم: «ما چه‌کار داریم به اینکه این دین در جامعۀ ما چه آثاری داشته است؟ مهم این است که این دین ما حقانیت دارد و ما بر اساس عقلانیت و یک اعتقاد راسخ آن را پذیرفته‌ایم!» باید به این سؤال پاسخ منطقی دهیم. این یک حرف منطقی است که: اگر دین شما بر حق است، باید شما را آزاد و آباد کند.

 

آیا این دین می‌تواند در دوران غیبت، جامعۀ بشری را آزاد و آباد کند؟

 

·     آبروی پیامبر گرامی اسلام(ص)، امام صادق(ع) و آبروی این دین، به این پاسخ وابسته است که شما بگویید: این دین ما بر حق است بهترین راهنما برای زندگی بشر است، و دلیلش این است که توانسته ما را آزاد و آباد کند. این آبرو در زمان ظهور حضرت به اوج خواهد رسید که فرمود: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه»(فتح/۲۸) در آن زمان می‌توانیم به صورت کامل، حقانیت دین خود را از این ناحیه به اثبات برسانیم و بگوییم: دیدید که دین ما در نهایت توانست بشریت را آزاد و حیات بشری را آباد کند!

 

·     اما تا قبل از ظهور، آیا این دین می‌تواند در دوران غیبت، جامعۀ بشری را آزاد و آباد کند؟ باید بتواند. ما نباید از مقابل این سؤال طفره برویم، نباید این سؤال را به فراموشی سپرد، نباید به این سؤال، پاسخ‌های نابه‌جا داد. اگر کسی گفت: «من می‌خواهم حقانیت دین شما و اسلامی را که این پیامبر(ص) آورده است را، نه در کتابخانه و نه در قدرت تحلیلی و عقلی، بلکه در وضعیت عینی جامعه بسنجم.» باید بتوانیم به او پاسخ مناسب بدهیم و بگوییم: «ببین که این اسلام، چگونه جامعه را آزاد و آباد کرده است. این عین آیۀ قرآن است که می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض»(اعراف/۹۶) یعنی «اگر مردم به این دین مؤمن باشند و تقوا پیشه کرده و به آن عمل کنند، نه تنها آباد و آزاد می‌شوند بلکه برکات از آسمان‌ها و زمین بر سر و روی آنها فرو خواهد ریخت و بشریت زندگی پر و پیمانی خواهد داشت.» ما چیزی بیشتر از این آیه قرآن نمی‌خواهیم.

 

 

در این ۳۵ سال چه اتفاقی افتاده که به نهایت آبادی و آزادی‌ای که می‌توانیم برسیم، نرسیده‌ایم؟

 

·     سؤال این است که «چرا ما تا کنون آباد و آزاد نشده‌ایم؟» پاسخ این است که ما تا کنون به این دین عمل نکرده‌ایم. اما چگونه باید به این دین عمل کنیم؟ «ماهی از سر گنده گردد، نِی زِ دُم» باید سران جامعه درست عمل کنند.

 

·     ما این سؤال را دربارۀ انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی هم داریم. در این ۳۵ سال، چه اتفاقی افتاده که ما به نهایت آبادی و آزادی‌ای که می‌توانیم برسیم، نرسیده‌ایم؟ سیاستمدارانی که در این ۳۵ سال در این جامعه، نقش ایفا کرده‌اند، باید پاسخ دهند! قدرت اسلام بسیار بیشتر از این است که امروز مردم ما دارای این مشکلات باشند. چه کسانی مانع شده‌اند جامعه خوب اداره شود؟

 

یقیناً در میان سیاستمداران بی‌تقوایی شده، راه دیگر و پاسخ دیگری هم ندارد

 

·     مبادا مردم فکر کنند که جامعۀ اسلامی، همراه با دولتمردان اسلامی، وضعش همین است که ما داریم! این توهین به اسلام است. اگر ما دقیق به اسلام عمل کرده بودیم، امروز خیلی جلوتر بودیم. این مطالبۀ ماست. این اعتقاد ما به رسول خدا(ص) است که اگر سخنان او اجرا شود، جامعه آزاد و آباد خواهد شد. پس چرا ما به اوج آبادانی نرسیده‌ایم؟ یقیناً در میان سیاستمداران بی‌تقوایی شده است و مردم به بی‌تقوایی مسئولان بی‌توجهی کرده‌اند یا از سر نجابت اغماض کرده‌اند. راه دیگری و پاسخ دیگری هم ندارد. اگر مسئولان یک جامعه باتقوا و مؤمنانه رفتار کنند «لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض» محقق خواهد شد.

 

·     این مشکلات و حتی مشکلات اقتصادی در جامعۀ ما از نظر ناظران بین‌المللی عجیب است. ما یا از سرِ نجابت و اغماض، یا از سرِ بی‌توجهی، مقصران این عقب‌ماندگی را محاکمه نمی‌کنیم.

 

دین ما از نظر برنامه چیزی کم ندارد/ چه کسی این دین را اجرا نمی‌کند؟

 

·     دین ما از نظر برنامه چیزی کم ندارد. اما چه کسی این دین را اجرا نمی‌کند؟ نه‌تنها ما هم‌اکنون باید در اوج آزادی و آبادی باشیم، بلکه باید کشورهای همسایه را نیز در پرتو قدرت و اقتدار و عزت و آبادانی خود، آباد و آزاد کنیم. ما کم و بیش در مظلومیت مردمانی که در این منطقه سربریده می‌شوند، مقصر هستیم.

 

·     مردم ما بیش از این ایمانی که دارند، لازم نیست داشته باشند تا برکات از آسمان‌ها و زمین فرو بریزد. مانده است نخبگان جامعه آن ایمان و تقوایی که باید داشته باشند را داشته باشند.

 

انتظار ما از انقلاب خمینی که مژده‌اش در شب تولد شخص اول عالم خلقت داده می‌شود، خیلی بیش از اینهاست!

 

·     حضرت امام(ره) دربارۀ میلاد پیامبر اکرم(ص) سخنی دارند. ایشان می‌فرماید: «اینکه [در شب میلاد رسول خدا(ص)] چهارده کنگره از کنگره‏هاى قصر ظلم(قصر کسری) خراب شد، به نظر شما نمى‏آید که یعنى‏ در قرن چهاردهم این کار مى‏شود، یا چهارده قرن بعد این کار مى‏شود؟ به نظر شاید بیاید این، محتمل هست که این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین مى‏رود و بحمداللَّه رفت از بین»(صحیفه امام/‏۱۹/۴۳۲و۴۳۵) این یعنی بعد از چهارده قرن دین پیامبر اسلام(ص) در ایران اسلامی حاکم خواهد شد. حضرت امام(ره) با تعبیر «شاید» این مطلب را بیان فرمود که البته ایشان سخن به گزافه نمی‌گفتند و ایشان سخنان عارفانۀ خود را معمولاً با همین تعابیر به‌کار می‌بردند.

 

·         به تعبیر حضرت امام(ره) انقلاب اسلامی آن‌قدر در تاریخ بشریت مهم است که وقتی شخص اول عالم خلقت، یعنی پیامبر اکرم(ص) به‌دنیا می‌آید، شب تولد او مژدۀ ظهور خمینی داده می‌شود.

 

کاستی‌ها قبل از هرکسی، تقصیر مسئولان است/ آدم‌های معمولی خوب، باید آدم‌های معمولی باشند نه در رأس کار!

 

·     انتظار ما از انقلاب امام(ره) خیلی بیشتر از این حرف‌هاست. توانایی ما هم بسیار بیشتر از این حرف‌هاست. هر جا کاستی‌ای هست، تقصیر ماست، و قبل از اینکه تقصیر مردم ما باشد، تقصیر مسئولان جامعه است.

 

·     انتظار ما از مسئولان جامعه، خیلی بیشتر از این حرف‌هاست. ما نمی‌توانیم آنها را به اندازۀ آدم‌های معمولی خوب، پذیریم. آدم‌های معمولی خوب، باید آدم‌های معمولی باشند نه اینکه در رأس کار باشند. کسانی که در رأس امور هستند، باید از نظر ایمان و تقوا در رأس باشند.

 

زورگویی دُول استکباری نتیجۀ کوتاهی ۳۵ سالۀ مسئولان این مملکت است

 

·     ما با همۀ مشکلات‌مان امروز در منطقه در اوج اقتدار هستیم، ولی این جایی که ایستاده‌ایم کم است. نباید دوَل استکباری بتوانند با صدای بلند با ما حرف بزنند. اگر امروز دوَل استکباری با صدای بلند با ما حرف می‌زنند یا زورگویی می‌کنند، نتیجۀ کوتاهی ۳۵ سالۀ مسئولان این مملکت است؛ آنها آن‌چنان که باید، رفتار نکرده‌اند.

 

·     این مسأله هم یک مسألۀ سیاسی-جناحی نیست، بلکه از همۀ جناح‌ها ضعف وجود دارد. انگار حرف حساب گوش نکردن، نرخ شاه‌عباسی شده است! و این را لازم نیست ما بگوییم؛ ناظران بین‌المللی می‌گویند: «چرا سیاستمداران شما معمولاً این‌طوری رفتار می‌کنند؟! چرا اینها خوب حرف حساب گوش نمی‌دهند؟» این بحث ما هم فراجناحی است و در همۀ دولت‌ها این‌طور است.

 

·     ما اگر مسئولان خود را آدم‌های خوبی بدانیم، باید بگوییم: آن‌قدر نفوذی‌ها در اطراف‌شان مؤثر بوده‌اند که نمی‌گذارند اینها حرف گوش بدهند.

 

انقلاب ما ۳۵ سال است دارد از داخل «مهار» می‌شود! / اینها امید اول و آخر صهیونیست‌ها هستند!

 

·     انقلاب ما ۳۵ سال است که دارد مهار می‌شود و بر انقلاب ما فشار آورده می‌شود؛ فشار از خارج کشور و مهار از داخل کشور. برای اینکه فقط کمی سرعت و قدرت انقلاب ما را کاهش دهند.

 

·         من برخی از این مهارکنندگان انقلاب را به شما نشان دهم:

 

·         کسانی که حضرت امام(ره) فرمود: «آن فرد را به عنوان قائم مقام رهبری معرفی نکنید»، اما آنها معرفی کردند.

 

·         کسانی که حضرت امام(ره) فرمود: «جنگ را ادامه بدهید»، اما جام زهر را به امام(ره) نوشاندند.

 

·         کسانی که با رعایت نکردن ساده‌ترین قوانین، اوضاعی مثل فتنۀ ۸۸ پدید آوردند.

 

·     اینها جریان‌های مهارکنندۀ انقلاب هستند. مأموریت‌شان از کجا به‌دست آمده است؛ از سرِ ساده‌لوحی است یا از سرِ وابستگی، نمی‌دانم، اما مأموریت‌شان این است که انقلاب ما را مهار کنند و نگذارند که ما با اسلام به آنجایی که باید، برسیم. اینها امید اول و آخر صهیونیست‌ها هستند.

 

ای امام! ما فهمیدیم چرا شما جام زهر را نوشیدید، چون همراهان امروز داعشی‌ها، شما را محاصره کرده بودند!

 

·     حضرت امام(ره) در ماجرای قطعنامه-که فرمود من این جام زهر را نوشیدم- بعد فرمود: الان جوانان انقلابی نمی‌خواهد سؤال کنند که چرا این‌طور شد ولی در آینده روشن خواهد شد که این پدر پیر شما چه کشیده است.

 

·     (من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏دیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلًا خوددارى مى‏کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد…؛ صحیفۀ امام/۲۱/۹۲ در این روزها ممکن است بسیارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مسئله به خودى خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست‏..؛ همان، ص۹۵. تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابى‏تان را در سینه‏ها نگه دارید.. ؛ ص۹۶)

 

·     بنده می‌خواهم به امام(ره) عرض کنم: ای امام! ما متوجه شدیم که شما چرا جام زهر را نوشیدید! چون کسانی که این جام زهر را به شما دادند، در طول این چند سال حمایت خود را از تروریست‌های داعشی و همراهی و هم‌مرامی خود را با آنان نشان داده‌اند. وقتی چنین کسانی شما را محاصره کرده باشند، طبیعی است که مجبور هستید جام زهر بنوشید.

 

·     کسانی جام زهر را به امام(ره) دادند که وقتی بشار اسد، با تروریست‌ها مقابله می‌کرد، دربارۀ بشار اسد می‌گفتند: «او دارد مردم! را می‌کُشد» یعنی به تروریست‌ها می‌گفتند: «مردم»! کسانی جام زهر را به امام(ره) دادند که وقتی مواضع تروریست‌های تکفیری داعشی بمباران می‌شود، اینها مخالفت می‌کنند و-در همین چند ماه گذشته- می‌گویند: «چرا مردم را می‌زنید!» چنین کسانی حضرت امام(ره) را محاصره کرده بودند.

 

ایران ضعیف‌تر بود یا غزه و یمن؟! چرا یمنی‌ها با دستان خالی در هشت ماه نتیجۀ هشت سال دفاع مقدس ما را گرفتند؟!

 

·     الان از این جوانها و نوجوان‌ها بپرسید: ایران-در زمان جنگ- ضعیف‌تر بود یا غزۀ الان؟ ایران ضعیف‌تر بود یا جمع کوچک حزب‌الله لبنان که در کشوری زندگی می‌کند که دولت در دست او نیست؟ صدام قوی‌تر بود یا اسرائیل؟ ایران ضعیف‌تر بود یا وضع امروز مردم شام و مردم مظلوم عراق؟ ایران ضعیف‌تر بود یا یمن؟ چطور الان یمنی‌ها با دست‌هایی خالی‌تر از دست‌های ایران آن زمان، دارند دولت تجاوزگر عربستان سعودی را سرِ جای خود می‌نشانند؟! در هشت ماه نتیجۀ هشت سال دفاع مقدس ما را گرفته‌اند! چرا ما نتوانستیم؟

 

در دوران جنگ، در دولت پشت جبهه چه خبر بود؟! دولت جنگ دست کسانی بود که فتنۀ ۸۸ راه انداختند!

 

·     در دوران جنگ در ایران چه خبر بود؟! در دولتی که پشت جبهه بود، چه خبر بود؟! امام! ما الان فهمیدیم که دولت در آن زمان دست کسانی بود که-بعداً- فتنۀ ۸۸ را راه انداختند! ما الان فهمیدیم که شما چه می‌کشیدید که تا یکی دو ‌هفته قبل از پذیرش قطعنامه، فرمودید: امروز کوتاهی کردن در جنگ، خیانت به رسول الله(ص) است. مگر کسی آن زمان به رسول الله(ص) خیانت می‌کرد؟‏  ( باید همه براى جنگى تمام عیار علیه امریکا و اذنابش به سوى جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلى خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- است؛ صحیفۀ امام/۲۱/۶۹)

 

وزیر پشتیبانی‌کنندۀ لجستیک جنگ کسی بود که دنبال راه‌انداختن تروریست‌ها در خیابان‌های تهران است! می‌خواهید امام(ره) جام زهر ننوشد؟!

 

·     در زمان جنگ، بودجه‌های صنعتی و مالی این مملکت در دست کسی بود که در این فتنۀ ۸۸ دستگیر شد و به زندان افتاد. او قبل از فتنۀ ۸۸ می‌گفت: «ما به میلیشیا(چریکی که به خیابان بریزد و شلوغ کند و جنگ کند) نیاز داریم!» شما از چنین کسی انتظار دارید که-در زمان دفاع مقدس- از جنگ پشتیبان لجستیک کند؟! کسی که دنبال راه انداختن تروریست‌ها در خیابان‌های تهران است! چنین کسی که دنبال میلیشیا است تا مملکت را به خاک و خون بکشد، وقتی پشتیبانی‌کنندۀ لجستیک جنگ باشد، انتظار دارید که جنگ مهار نشود؟! می‌خواهید امام(ره) جام زهر ننوشد؟! می‌خواهید به دروغ به امام نگویند که «مردم به جنگ نمی‌روند»؟!

 

در فتنۀ ۸۸ متوجه شدیم چرا امام(ره) جام زهر نوشید!/ در کشور ما گروهی مأمور مهار انقلاب اسلامی هستند

 

·     امام در آن زمان فرمود: جوانان انقلابی بعدها خواهند فهمید که چرا من جام زهر را نوشیدم. حالا ما می‌گوییم: «امام! ما در فتنۀ ۸۸ متوجه شدیم که شما چرا جام زهر نوشیدید؟ سؤال‌های‌مان پاسخ گرفت. آن کسانی که قرار بود از شما اطاعت کنند؛ الان ماهیت خودشان را نشان داده‌اند»

 

برخی سیاستمدارانی که امروز در رأس امورند، جلسات «مجمع عقلا» راه انداختند تا امام را مهار کنند!

 

·     در کشور ما گروهی مأمور مهار انقلاب اسلامی هستند. بعضی از سیاستمدارانی که امروز در رأس امور هستند، جلساتی تشکیل دادند به نام «مجمع عقلا» تا امام را مهار کنند. امام(ره) فرمان داد آن کمیته را منحل کنید. آن زمان خود را عاقل‌تر از امام(ره) می‌دانستند!

 

چرا ما با دین پیامبر(ص) هنوز به اوج قدرت نرسیده‌ایم؟!/چون در میان‌مان «مهارکننده» داریم!

 

·     چرا ما با دین پیامبر(ص) به سرعت به اوج نرسیده‌ایم؟ چرا به نهایت قدرت نرسیده‌ایم؟ چون ما مهارکننده در میان‌مان داریم. اینها گروهی از نخبگان جامعه هستند که خون به دل امام کردند. سلسلۀ کسانی هستند که حضرت امام(ره) وقتی سخنان آنها را شنید، آرزوی مرگ کرد.

 

·     این وِلوله باید در میان جوانان ما بیفتد که «آیا ما نمی‌توانستیم در جنگ پیروز شویم؟» آیا ما آن زمان از ملت هم اکنونِ عراق و شام و لبنان و غزه و یمن، ضعیف‌تر بودیم؟! یا کسانی بودند که حرف امام را گوش نمی‌کردند؟ آنها چه کسانی بودند؟ آنها همین کسانی بودند که فتنۀ ۸۸ را راه انداختند و دوست داشتند همین جریان‌های تکفیری و تروریستی که در سوریه و عراق راه افتاده است، همین‌ها را در ایران راه بیندازند. اما مردم در مناسبت ۹ دی آمدند و بساط آنها را به هم ریختند.

 

·     امام! ما فهمیدیم شما چرا جام زهر نوشیدید؟ چون بعضاً کسانی با شما کار می‌کردند که فتنۀ ۸۸ را راه انداختند و هیچ منطقی را قبول نمی‌کردند.

 

·     خدایا! به حق حضرت امام(ره)، گروه مهار و فشار داخلی علیه انقلاب را نابود بفرما. کسانی که تاکنون این ملت را به عقب‌نشینی وادار کرده‌اند تا به اوج پیروزی نرسند، تا به آزادی و آبادی نهایی نرسند، رسوا و نابود بگردان.

هدف نفوذ «تحقیر»، «ایجاد فریفتگی» و «منحل کردن یک ملت» است/ دشمن پیچیده‌ترین راه نفوذ و مدرن ترین نمونه استعمار را در دست گرفته است/ اگر آمریکا کدخداست ما کدخداتریم

نباید اعتدال را به‌‌گونه‌ای تعریف کرد که در پازل دشمن بازی کنیم. متاسفانه گاهی تفاسیری که اصلاحات و برخی مدعیان اصولگرایی مطرح می‌کنند به این مهم ختم می‌شود؛ معتدلین افرادی انقلابی و عاقل هستند که تحقیر غرب را به هیچ عنوان نمی پذیرند، مبارزه می‌کنند و در این امر اسیر نقشه دشمن نمی‌شوند.
گروه سیاسی – رجانیوز: آیت‌الله میرباقری با بیان اینکه دشمن مدل تحقیر را بازتولید کرد، گفت: غرب در دنیای اسلام دو قرائت “اسلام سلفی” به پیشوایی عربستان و “اسلام سازشکار” که الگوی توسعه غربی را قبول دارد، پیگیری می‌کند.
به‌گزارش رجانیوز به نقل از تسنیم، آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری در همایش بزرگداشت حماسه ۹ دی که شامگاه پنجشنبه با هدف رمزگشایی از پروژه نفوذ و با حضور نماینده ولی فقیه در استان و فرمانده سپاه البرز در مسجد امام حسن مجتبی(ع) کرج برگزار شد، اظهار داشت: یکی از خطرات بزرگ و مهمی که جبهه حق را تهدید می‌کند و چنین موضوعی به زمان خاصی هم اختصاص ندارد، نفوذ در جبهه مومنین است.
وی افزود: دشمن درصدد است با نفوذ در جبهه مومنین کار خود را از طریق آنان به سرانجام برساند.
آیت‌الله میرباقری با بیان اینکه جریان نفاق نیز از این مهم منشأ می‌گیرد؛ به‌گونه‌ای که دشمن کار خود را در لباس و پوشش خودی انجام می‌دهد، تصریح کرد: این نفوذ در طول تاریخ شکل‌های پیچیده‌ای به خود گرفته و در دوران اخیر تمدن غربی یکی از پیچیده‌ترین حجاب‌های حقیقت است که شکل گرفته است.
نفوذ یکی از منافقانه‌ترین نمودهای شیطان است
وی با اشاره به اینکه «نفوذ یکی از منافقانه‌ترین نمودهای شیطان» محسوب می‌شود، متذکر شد: در دوران اخیر نفوذ اشکال مختلفی را به خود گرفته و باید این اَشکال‌ پیچیده را شناخت تا در راستای مقابله با آن برآئیم.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه در شکل تازه نفوذ بر این مهم تاکید دارند که در اراده نیروهای جبهه مقابل نفوذ کرده و تمایلات انسانی را تغییر دهند تا پیروزی را از آن خود کنند، گفت: در این مهم جامعه بر مدار گرایشات دشمن می‌چرخد و دشمن می‌تواند زیباشناسی‌های ما را تغییر دهد.
وی با تاکید بر اینکه اگر دشمن بتواند فکر، دانش، عقلانیت جامعه‌ای را تسخیر کند این جامعه با عینک آن‌ها جهان را ببیند و بیاندیشد، به طور قطع می‌توان گفت سرباز دشمن شده‌ایم، اظهار داشت: در این راستا دشمن نیازی به حمله نظامی نمی‌بیند چرا که از طریق جنگ نرم به اهداف خود دست می‌یابد.
آیت‌الله میرباقری با اشاره به اینکه این شکل از نفوذ در دو سده اخیر در هجوم تمدن غرب به دنیای اسلام بازسازی شده و به مدل‌های پیچیده‌ای تبدیل شده است؛ افزود: غرب در طول چند قرن گذشته یک تمدن ایجاد کرده که این تمدن یک ایدئولوژی و گرایشاتی دارد.
وی با بیان اینکه «ایده‌های اساسی این تمدن اصالت دادن انسان در مقابل خداست، به‌گونه‌ای که حق را بر مدار انسان و آدمی تعریف می‌کند و در این بین حرفی از خدا زده نمی‌شود» تصریح کرد: انسان‌گرایی در این امر به‌معنای کرامت انسان نیست بلکه  درصدد هستند بگویند انسان اصل است و خدا در این بین نقشی ندارد در حالی که انبیاء الهی آمدند تا بگویند از طریق وحی باید راه سعادت را بشناسید.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم با اشاره به اینکه زمانی که اروپا به نقطه اوج خود رسید نماد این تمدن را در آمریکا بازسازی کردند، خاطرنشان کرد: نفوذ را از مسیر تحقیر ملت‌ها در مقابل این تمدن ایجاد کردند و تحقیر، ایجاد فریفتگی و منحل کردن یک ملت از جمله اهداف این نفوذ بوده است.
وی تحقیر را رو به رو شدن با مظاهر پیچیده تمدن، نظم شدید و تکنولوژی ایجاد شده از سوی غربی‌ها تعریف کرد و افزود: دانشگاه‌هایی در جهان برای مسئله نفوذ درست کردند تا عده‌ای از نخبگان و شخصیت‌های بزرگ اسلام در کنار آموزش‌های رسمی با روح تمدن غرب آشنا شوند و بعد از بازگشت به کشور خود در مقابل  تمدن غرب احساس حقارت کنند و کشور خود را به جایی برسانند که تا مثل غربی‌ها بیاندشیند.
آیت‌الله میرباقری با اشاره به اینکه وقتی انسان تحقیر شد این بدترین اقدام برای بشر به شمار می‌آید، اظهار داشت: هیچ دولتی حق ندارد ملت و امت را در مقابل دستاورد دشمن تحقیر کند؛ چرا که این گناه بزرگی به شمار می‌آید از این رو باید اعتماد به نفس مردم و جوامع را افزایش داد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه حق نداریم ملت را در مقابل تمدن غرب تحقیر کنیم، یادآور شد: با وجود تمام اختلاف نظرهای موجود به هیچ عنوان نباید ملت را تحقیر کنیم، این تحقیر تا جایی پیش رفته که همه سنت‌ها و فرهنگ تاریخی خود را کوچک شمرده‌اند.
وی با بیان اینکه در بحث آغاز غرب زدگی برخی گفتند که باید نسل جوانان ایران را از نو و با شکوه غربی بسازیم و بر مسند قرار دهیم، تصریح کرد: در این بین گاهی به سراغ مذاهب رفتند و مذاهب دین را تحقیر کردند، در این بین اصل دینداری را نیز تحقیر کردند.
آیت‌الله میرباقری با اشاره به اینکه «در دوره رضا شاه به زور حجاب را از سر زنان ایرانی برداشتند در حالی که این مهم در دوره محمدرضا نشانه تمدن بود زیرا حجاب و پوشش اسلامی را در بین اذهان عمومی مردم نشانه عقب‌افتادگی مطرح کردند»، گفت: از طریق تحقیر یک ملت در مقابل تمدن غرب کاری می‌کنند که عریان‌گرایی جزء افتخارات مردم محسوب می‌شود.
وی با بیان اینکه ملتی که تحقیر شود به‌طور قطع هویت اصلی خود را از دست می‌دهد، افزود: در این بخش ارزش‌های خداپرستی، ایمان و عقاید افراد به آرامی مورد تحقیر واقع می‌شود که با تحقق این امر فریفته این تمدن می‌شویم که این مهم جنگ و نفوذ نرم دشمن را به همراه دارد.
آیت‌الله میرباقری با تاکید بر اینکه دشمن درصدد است ایران به عنوان قطب توسعه منطقه‌ای و در اختیار این تمدن قرار گیرد، متذکر شد: از نظر آنها اسلام، اخلاق اسلامی و دین برای دوران گذشته بشر است؛ دشمن در پایان سال ۳۸ به این نتیجه رسید که در ایران موانعی برای رسیدن به اهداف وجود دارد که توسعه غربی را نمی‌پذیرد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم بیان کرد: دشمن پیچیده‌ترین راه نفوذ و مدرن ترین نمونه استعمار را در دست گرفته است؛ آنها در نظر داشتند با صادرات علم مدرن و غربی ساختار اجتماعی کشور را به کشوری تحت فرمان فرهنگ خودشان تبدیل کنند اما خوشبختانه به سد عظیم اسلام ناب محمدی(ص) در این راه برخورد کردند.
آیت‌الله میرباقری با اشاره به اینکه در سال ۴۱ انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد، خاطرنشان کرد: یک حرکت معنوی در آن زمان به رهبری روحانیت و امام خمینی(ره) شکل می‌گیرد که نه تنها وضعیت را در ایران تغییر می‌دهد بلکه به یک سلسله جهانی مبدل می‌شود.
امام خمینی تمدن غرب را تحقیر کرد و به جامعه هویت و اصالت بخشید
وی با تاکید بر اینکه در سال ۵۸ با اشغال لانه جاسوسی آمریکا یک حرکت عظیم جهانی در کشور و دنیا شکل می‌گیرد، اظهار داشت: این اقدام و آزادی جاسوسان امریکایی بعد از گذشت یک‌سال ابهت آمریکا را در جهان شکست و امام خمینی تمدن غرب را تحقیر کرد.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی نشان داد ملت ما از امریکا هراسی ندارد و در مقابل تمدن غربی احساس حقارت نمی‌کند و به جامعه هویت و اصالت بخشید، افزود: انقلاب اسلامی غرب را تحقیر کرد، نتیجه تحقیر فرهنگی غرب فروپاشی شوروی را به همراه داشت.
آیت الله میرباقری با بیان اینکه امام خمینی در مقابل ابرقدرتی که سایه آن جهان را می ترساند ایستاد و فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، یادآور شد: دشمن مدل تحقیر را بازتولید کرد؛ در دنیای اسلام، دو قرائت “اسلام سلفی” و “اسلام سازشکار” را پیگیری کردند که قرائت اسلام سلفی به پیشوایی عربستان و قرائت اسلام سازشکار که الگوی توسعه غربی را قبول دارد، مدنظر آنهاست.
وی با اشاره به اینکه قرائت اسلام سلفی در قالب القاعده، طالبان و داعش شکل گرفته شد، اظهار داشت: این اسلام را برای تحقیر و منحل کردن اسلام تشکیل دادند و ترکیه، اسلامی که الگوی توسعه غربی را پذیرفت، اجرایی کرد و برخی در زمان اصلاحات در کشور اینگونه می‌گفتند که مدل ما ترکیه است.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم خاطرنشان کرد: امام خمینی اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی را مطرح کرد؛ در واقع این دو قرائت از اسلام “سلفی و سازش پذیر”، اسلام آمریکایی است.
آیت‌الله میرباقری با تاکید بر اینکه با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری باید پیشرفت و سبک زندگی را خودمان از اسلام بگیریم و از غرب الگوبرداری نکنیم، گفت: این دو قرائت از اسلام پایگاه نفوذ و عامل منحل شدن اسلام است؛ آمریکا توان و قدرت رویارویی با قدرت ایران را ندارد.
مذاکره مسیر تحقیر است، نباید به ریسمان پوسیده تمدن غرب متوسل شویم
وی با اشاره به اینکه دشمن می‌گوید ما کدخدا باشیم و شما زیر کدخدایی ما بمانید، افزود: مذاکره مسیر تحقیر است؛ من مخالف مذاکره نیستم اما نباید تحقیر شویم. دوران تمدن اروپا تمام شده است؛ تمدن غرب دوران پایانی خود را می‌گذراند و نباید به این ریسمان پوسیده متوسل شد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه مگر اینها تا جایی که بتوانند به ما ضربه نمی‌زنند که باید از این اتفاقات درس عبرتی گرفت، گفت: سیاست‌مداران جهان اخلاق‌مدار نیستند و برای رسیدن به قدرت دست به هر اقدامی می‌زنند.
وی با تاکید بر اینکه مذاکره به شرط درک صحیح از موازنه قدرت خوب است و ما یک طرف قدرت در جهان هستیم و دشمن ما کدخدا در جهان نیست، بیان کرد: اگر او کدخداست، ما کدخداتریم. ما رهبر تمدن نوظهور هستیم اما آنها رهبر تمدن رو به افول و فروپاشی هستند؛ بنابراین نسخه تحقیر را نباید بپذیریم.
این روحانی اندیشمند با اشاره به اینکه شعار اعتدال شعار خوبی است و کسی با این مهم مخالف نیست اما اگر معنای آن قرائت سازشکارانه اسلام است باید بگویم با این نوع اعتدال مشکل داریم، افزود: نباید اعتدال را به‌‌گونه‌ای تعریف کرد که در پازل دشمن بازی کنیم.
آیت‌الله میرباقری بیان کرد: متاسفانه گاهی تفاسیری که اصلاحات و برخی مدعیان اصولگرایی مطرح می‌کنند به این مهم ختم می‌شود؛ معتدلین افرادی انقلابی و عاقل هستند که تحقیر غرب را به هیچ عنوان نمی پذیرند، مبارزه می‌کنند و در این امر اسیر نقشه دشمن نمی‌شوند.
وی با بیان اینکه اعتدال به معنای کافی بودن انقلابی‌گری به هیچ عنوان مورد قبول نیست، یادآور شد: جریان‌های غرب زده که همه چیز را در غرب می‌بینند ملت را هیچ می‌دانند و درصدد هستند الگوی توسعه غربی را بیاورند.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در پایان خاطرنشان کرد: این موارد از جمله عوامل نفوذ و پل نفوذ دشمن است و به‌طور قطع نگرش امام‌خمینی (ره) برای مردم و جامعه ما نجات‌بخش است.

گزارش خبری تحلیلی از وعده‌ها و ادعا‌های دولتمردان در آستانه انتخابات/ کارناوال تبلیغاتی به جای کارنامه اقتصادی!

با گذشت دوسال و اندی از عمر دولت یازدهم، این‌گونه به نظر می‌رسد که دولتمردان اصلا دلشان نمی‌خواهد کسی به یادش بیاید که دوسال قبل آنها چه گفتند و مردم را به چیز‌هایی امیدوار کردند! آن‌قدر از این موضوع گریزانند که حتی هرگونه درخواست و مطالبه عادی مردم هم زیاده خواهی قلمداد می‌شود و معاون اول دولت معتقد است نباید توقعات مردم را بالا برد! او البته نگفت چه کسی زیاده خواهی کرده و چه کسی توقع زیادی داشته است اما مرور وعده‌های خوش آب و رنگ آن روزها و وضع موجود نشان می‌دهد که مردم توقع زیادی دارند یا کار نابلدی و بی‌برنامگی باعث بدتر شدن اوضاع مردم شده و به‌خاطر همین هر روز سرگرمی تازه‌ای برپا می‌شود تا کسی یاد وعده‌ها نیفتد!
رجانیوز – گروه سیاسی: همیشه همین‌طور بوده که در آستانه انتخابات، بعضی صدا‌ها بلندتر بوده و بر عکس تلاش بر این بوده که برخی صداها شنیده نشود! این وسط معمولا آن صدایی که قرار است شنیده نشود، صدای مطالبات مردمی است که چشم امیدشان به دست دولتمردان است. اینکه این نوع تفکر و زندگی از اساس درست است یا نه و اینکه باید از خودمان توقع داشته باشیم یا از دولتمردانی که سطح زندگی برخی از آنها، تفاوت ناچیزی در حد صدها میلیارد تومان با مردم عادی دارد، فعلا موضوع بحث ما نیست و یا اینکه اساسا می‌توان از کسی که کمترین تصویری از زندگی مردم عادی ندارد، انتظاری داشت یا نه! اما هرچه هست این نکته را نمی‌توان انکار کرد که مردم در اثر وعده‌ها و ادعا‌های نامزدها به آنها رای می‌دهند و اینکه از یک کاندیدا به دیگری میل پیدا می‌کنند براساس همین وعده‌هاست.
به گزارش رجانیوز، روزنامه کیهان در گزارش خبری امروز (یکشنبه) خود نوشت: خود اما امروزه و با گذشت دوسال و اندی از عمر دولت یازدهم، این‌گونه به نظر می‌رسد که دولتمردان اصلا دلشان نمی‌خواهد کسی به یادش بیاید که دوسال قبل آنها چه گفتند و مردم را به چیز‌هایی امیدوار کردند! آن‌قدر از این موضوع گریزانند که حتی هرگونه درخواست و مطالبه عادی مردم هم زیاده خواهی قلمداد می‌شود و معاون اول دولت معتقد است نباید توقعات مردم را بالا برد! او البته نگفت چه کسی زیاده خواهی کرده و چه کسی توقع زیادی داشته است اما مرور وعده‌های خوش آب و رنگ آن روزها و وضع موجود نشان می‌دهد که مردم توقع زیادی دارند یا کار نابلدی و بی‌برنامگی باعث بدتر شدن اوضاع مردم شده و به‌خاطر همین هر روز سرگرمی تازه‌ای برپا می‌شود تا کسی یاد وعده‌ها نیفتد! به عنوان نمونه، همین انتخابات مجلس را در نظر بگیرید. دولتمردان و رسانه‌های حامی آنها آن‌قدر از گسترش نشاط سیاسی سخن می‌گویند که گویی تاکنون در ایران دیکتاتوری بوده و اکنون به یمن حضور دولت یازدهم، دموکراسی تمام عیار در کشور حاکم است و به همین خاطر، روی ثبت نام بیش از ۱۲ هزار نفر برای انتخابات مجلس شورای اسلامی مانور می‌دهند. آنها نمی‌خواهند به یاد بیاورند که در جریان انتخابات گذشته مجلس، هزاران نفر داوطلب نمایندگی ثبت نام کردند و مردم از بین آنها براساس سلایق و باور‌های گوناگون دست به انتخاب زدند. اما دولتمردان علاقه‌ای به شنیدن حرفی به جز حرف خودشان ندارند وصد البته حرفهای امروزشان! وگرنه همه توان خود را به‌کار بسته‌اند که حرف‌های دیروزاصلا به یاد نیاید! کدام حرف‌ها!؟
ارزش از دست رفته!
مثلا نباید کسی به یاد بیاورد که در گرما گرم رقابت‌های انتخاباتی، همان روزهایی که حرف زدن هزینه‌ای نداشت و حتی احتمال ضرورت اجرای حرف‌ها و وعده‌ها هم به ذهن برخی نمی‌رسید، دکتر روحانی در استادیوم شهید شیرودی تهران در خیل انبوه حامیانش اعلام کرد «اگر می‌خواهید ارزش پول ملی باردیگر به جایگاه واقعی خود باز گردد، به من رای بدهید» این وعده با غریو خوشحالی حاضران روبرو شد. دولت زمانی مستقر شد که دلار ۲۹۰۰ تومان بود و همه وعده‌ها هم حاکی از تک نرخی شدن ارز«به زودی» بود. اکنون دلار حدود ۳۷۰۰ تومان است! تلاش دولت برای بازگرداندن ارزش پول ملی همچنان ادامه دارد تا آنجا که در بودجه سال آینده هم دلار دولتی ۲۹۹۷ تومان پیش بینی شده و البته این پیام به بازار کار خودش را کرد و همین دو روز قبل دلار ناگهان سی تومان گران شد! طبیعی است که در چنین شرایطی، دولتی‌ها سعی می‌کنند کسی این وعده را به یاد نیاورد!
اعتباری که بازنگشت!
همان ایام و اتفاقا همان روزی که پیش از این اشاره شد، از رفتار دولت پیشین در مناسبات بین الملل گلایه‌های آنچنانی می‌شد و این‌گونه به مردم گفته می‌شد که این رفتار‌ها باعث از دست رفتن اعتبار پاسپورت ایرانی در سراسر جهان شده و اکنون ایرانی‌ها در جهان بی‌اعتبارند! و اگر می‌خواهید اعتبار به پاسپورت ایرانی باز گردد، به من رای بدهید.این وعده هم مورد استقبال جوانان و حاضران در مراسم قرار گرفت و همه سر مست از اینکه به زودی و در اثر دوستی با کدخدا، اعتبار پاسپورت ایرانی بازمی‌گردد و با ثروت افسانه‌ای که در اختیارشان قرار می‌گیرد، می توانند تعطیلات آخر هفته را در هر کشوری که می‌خواهند بگذرانند، در انتخابات شرکت کردند. اندکی بعد آثار بازگشت اعتبار به پاسپورت‌ها معلوم شد و آمریکا نماینده معرفی شده دولت یازدهم برای تصدی کرسی نمایندگی ایران در سازمان ملل را راه نداد! آنها در حالی که پیش از این هر ایرانی آزادانه به هرکجای جهان سفر می‌کرد، به پاس احترام پاسپورت ایرانی، نماینده مارا به اتهام تروریست بودن راه ندادند! دولتمردان مدتی به روی خودشان نیاوردند و سرانجام و با طولانی شدن پروسه جلب رضایت کدخدا و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات مربوطه، خیلی خونسرد و راحت، نماینده دیگری را معرفی کردند و چشم خود را به این گستاخی آمریکایی‌ها بستند! اما ماجرا به همین جا ختم نشد و تاثیر وعده بازگشت اعتبار آن‌قدر زیاد بود که سر ریز آن نصیب چهل کشور دیگر هم شد!یعنی آمریکا به اتباع چهل کشور اعلام کرد که در صورت سفر به ایران، برای سفر به آمریکا دچار مشکل شده و در فهرست امنیتی مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت! ۳۸ کشور از این کشورها، آنهایی بودند که پیمان ترک روادید با آمریکا داشتند و این بی‌سابقه‌ترین رفتار آمریکا با دوستان خودش بود! در چنین شرایطی، همه زیر ساخت‌های گردشگری کشور، بی استفاده و معطل می‌ماند و بالاتر ازآن ،هیچ شریک تجاری و بازرگانی نمی‌تواند برای یک مذاکره ساده، یک معامله معمولی یا یک سرمایه گذاری ناقابل، پایش را به ایران بگذارد! واقعا انتظار دارید دولت علاقه‌مند باشد مردم خاطره این وعده را هم به یاد بیاورند!؟
همه چیز می‌چرخد!
در یکی از مناظره‌های انتخاباتی، سخن از چرخیدن چرخ سانتریفیوژها و چرخ زندگی مردم به‌صورت همزمان به میان آمد وخوب چه بهتر از اینکه هم شرف و عزتمان حفظ شود و هم زندگی مردم آسان و راحت  بچرخد. هرکس به این وعده اعتماد کرده بود، با همین نگاه در انتخابات شرکت کرد. اکنون آن گونه که رسما اعلام شده، و آن گونه که دانشمندان سابق اتمی کشورمان می‌گویند، باد با سرعت زیادی در تاسیسات اتمی می‌چرخد، از این جهت وعده دولت محقق شده و اگر سانتریفیوژنمی چرخد، سرعت باد کم نیست و چرخش خوبی دارد!چرخ زندگی مردم هم که معلوم است و چنان می‌چرخد که هرچه مردم می‌دوند، به آن نمی‌رسند! شاید بهتر بود مسئولان در وعده خود تجدید نظر می‌کردند و اندکی سرعت چرخ زندگی را کم می‌کردند تا ازاین همه خوشی به عده بیشتری از مردم نصیبی برسد و جاماندگان و واماندگان،بی بهره نمانند! اکنون و با این سرعت، به نظر می‌رسد که دولت دوست ندارد مردم در خاطرات وعده‌های انتخاباتی بمانند و از پیشرفت و سرعت چرخ، عقب بمانند!
تورم تک رقمی، بنزین سه رقمی!
هنوز به یاد داریم که وعده داده شد که قرار است کاری کنند که به جای اینکه مردم دستشان را پیش دولت دراز کنند، دولت دستش را پیش مردم دراز کند و از مردم کمک بگیرد. چقدر این وعده شیرین و لذت بخش بود! یا مثلا تورم بالا در شان ملت فرهیخته ایران نیست و باید تورم را تک رقمی کرد و البته رئیس جمهور محترم افزوده بود: «معیار و ملاک تورم هم، آمار و ارقام نیست بلکه معیار جیب مردم است» حقیقتا چه وعده و قول و قراری از این بهتر!؟ مردم باور کردند و رای دادند. اکنون حسب اعلام مراکز آماری، تورم کم شده! آن‌قدر که احتمالا تا نوروز سال آینده دچارتورم منفی بشویم و ناچار، برای رفع مشکل تورم منفی، چند همایش بین‌المللی برگزار کنیم! چشم‌اندازهای کنونی که این‌گونه می‌گوید !مثلا تورم نقطه به نقطه –که معلوم نیست از کدام یک از اجرام آسمانی نازل شده-  یک رقمی و زیر ده درصد شده و در هر سخنرانی کمتر و کمتر هم می‌شود! تورم غیرنقطه به نقطه – همان تورم اصلی و واقعی- هم که زیر پانزده و چهارده درصد شده و آن هم هرروز کمتر می‌شود. این وسط یکی دو اشکال کوچک وجود دارد که بزودی برطرف می‌شود و اصلا جای نگرانی نیست! مثلا و از جمله این اشکالات کوچک، گرانی تقریبا فصلی شیر و محصولات لبنی است که مهم نیست و برطرف می‌شود! یا گران شدن پنج باره قیمت بلیط قطار که البته به قول جناب وزیر راه با مقاومت عده‌ای نامسلمان مارکسیست و… مواجه شده و هنوز به آزادی کامل نرسیده است! از جمله چیزهای بی‌ارزش دیگر هم موضوعاتی مثل گرانی آب و برق، یا اقلام خوراکی و مایحتاج مردم است که بنظر نمی‌رسد هیچ یک مهم باشد! آنچه اکنون مهم است، تک رقمی شدن تورم است که باید برای آن جشن گرفت! البته نباید بپرسیم چرا تورم و قیمت‌ها رابطه عکس دارند و هرچه این کمتر می‌شود، آن دیگری بیشتر و بیشتر!؟ نباید بپرسیم اگر تورم تک رقمی شده، اگر نفت یک سوم قیمت سال قبل شده، چرا باید بنزین- که به شهادت همه اندیشمندان و دانشمندان، یکی از مشتقات نفت است و قیمت آن ارتباط مستقیمی با بهای نفت دارد- هوس گران شدن بکند و ژنرال کابینه از یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های ملی و حتی بین‌المللی برای فروش بنزین با سه نرخ سخن بگوید!؟ بنزین خالی! بنزین با طعم تنظیم باد و بالاخره بنزین با طعم تمیز کردن شیشه خودرو! آیا مسئولان محترم موفق شده‌اند همان اتفاق مذکور در بحث تورم- یعنی پایین آمدن نرخ تورم همزمان با بالارفتن قیمت‌ها – را در عرصه نفت هم تکرار کنند و کاری کنند که هرچه قیمت نفت پایین‌تر می‌آید، قیمت بنزین بالاتر برود!؟ این یعنی پیوند جدید علم اقتصاد دولت یازدهم با نفت که بی‌تردید جای تقدیر و ستایش دارد! صرف‌نظر از اینکه جیب مردم چه می‌گوید.
هوا خوب است، نفس بکشید!
مثلا وعده شده بود که با آمدن ما آسمان آبی‌تر می‌شود و این چیزهایی که به اسم بنزین به خورد ماشین مردم داده می‌شود را جمع می‌کنیم و به‌جای آن بنزین خوب و پاک تحویل می‌دهیم. چه کسی است که هوای خوب دوست نداشته باشد!؟ به این وعده هم اعتماد شد و به امید هوایی تازه و سالم، انتخابات برگزار شد و مردم رای دادند. دوسال گذشته و شهرها یکی پس از دیگری از نفس می‌افتند. تابستان‌ها ریزگرد ، زمستان‌ها آلودگی و وارونگی و مه دود فتو شیمیایی. نفس شهرهابه شماره افتاده و کسی حالی از مردم نمی‌پرسد! اوائل که همه گرم بودند،کلی هیاهو و جنجال شد بر سر بنزین پتروشیمی و آن‌قدر گفتند و نوشتند تا ریشه‌کن شد و خیال همه راحت شد. اما امروز کسی نمی‌پرسد شما که منشا آلودگی را حذف کردید و پا روی تولید ملی گذاشتید، حالا چرا آلودگی داریم!؟ صد البته معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، در همین دوره تصدی خودشان خدمات زیادی داشتند که کوشیدند با سفر به قطب شمال، این تجربه را در اختیار مردم آن سامان هم قرار دهند!یا در همین ایام به شدت آلوده تهران، برای بررسی آب و هوای خلیج فارس، به جزیره زیبای کیش رفتند و از نزدیک با مشکلات اقلیمی آنجا و آب و هوای آن دیار در این فصل سال هم آشنا شدند! ایشان البته در ایام طوفان‌های تمام نشدنی که چهره استان کشور را درهم نوردیده بود، ترجیح دادند در تهران بمانند و با شیوه کنترل از راه دور امور را پیگیری کنند اما در همین ایام اخیر،آلودگی را ارث دولت قبل دانستند! به نظر میرسد عده‌ای چند بادکنک پر از هوای سالهای گذشته دارند که هر از گاهی برای بدنام کردن مسئولان دولت یازدهم ،آنها را در شهرها باز می‌کنند و هوا را آلوده می‌کنند! و معلوم نیست چرا مسئولان امنیتی با دارندگان این بادکنک‌ها برخوردی نمی‌کنند!
فراوانی اشتغال، پایان رکود
همان ایام وعده داده می‌شد که باید برای اشتغال جوانان کاری کرد و نمی‌شود ما با واردات گسترده از چین، برای کارگران آن سامان شغل ایجاد کنیم.این حرف منطقی و نوید بخش، بارقه‌هایی از امید در دل مردم و بخصوص جوانان ایجاد کرد. بالاخره سرکار بودن بهتر از بیکاری است و نمی‌توان تا همیشه بیکار بود، لذا به امید رفتن به سرکار، به این وعده هم اعتماد شد. اکنون معاون وزیر صنعت از تعطیلی هشتاد درصد صنایع سخن می‌گوید! واردات از کشور‌های دوست و برادر مثل آمریکا و چین، افزایش ناچیزی گاه تا حد صد در صد در اقلامی خاص داشته و دولت همچنان در حال اشتغال آفرینی است و حال اگر عده‌ای تنگ نظر ناراحتند، مشکل خودشان است! چه فرقی می‌کند کجا شغل ایجاد شده!؟ همه جهان وطن ماست و مرزهای جغرافیایی نباید ما را از برادران آمریکایی و اروپایی و چینی و…جدا کند! اینجا و آنجا ندارد، مهم اشتغال است که ایجاد شده. حال اگر جوان ایرانی بیکار است، لابد از بی‌هنری خودش است یا شاید به‌قول جناب معاون اول رئیس جمهور، توقع زیادی دارند و نمی‌دانند در این شرایط سخت، نباید از دولت توقع زیادی داشت! اکنون رکود پایان یافته، چهار وزیر نامه‌ای به رئیس جمهور ننوشتند و هشداری ندادند، صنایع بزرگ  و کوچک به یارانه تولید – که گفته می‌شود حتی یک ریال هم به کسی داده نشده- نیازی ندارند! و خلاصه تدبیر دولت درباره اقتصاد کاملا جواب داده است و اوضاع روز به روز بهتر می‌شود.
ده‌ها وعده دیگر را می‌توان برشمرد که هرگز عملی نشد و نخواهد شد، افتخاراتی که از دست رفت و می‌رود مثل رشد پر شتاب و تاریخی علمی کشور که با تدبیر مسئولان، معکوس شده است.
در چنین شرایطی، هر چه مردم چیزی به یاد نیاورند بهتر است، هرچه از گذشته و از آن همه وعده داده شده سخنی نگویند، بهتر است و هرچه سرشان به چیزهای دیگر گرم باشد، مطلوب‌تر است این روزها بهتر است به جای کارنامه اقتصادی، کارناوال انتخاباتی به راه‌ انداخت تا اصلاح طلبانی که موفق شدند در طول دوسال، این همه هنرنمایی در قوه مجریه بکنند، افتخار هنر نمایی در قوه مقننه را هم بدست بیاورند!

بررسی تحلیلی ابعاد «نفوذ» و راهبردهای عملیاتی

جای ما در مقابله با نفوذ کجاست؟/ محور سلطه در استعمار فرانو: تغییر محاسبات مردم و مسئولین

نفوذ پدیده‌ای چندبعدی است که قلب آن برجام و در لایهٔ بعد اقتصاد و علم‌ و فناوری است که از این طریق زمینهٔ دخالت در فرهنگ و سیاست فراهم می‌آید. یک بستهٔ کامل سیاسی، اقتصادی و علم و فناوری، فرهنگی-اجتماعی است که هر بخش آن‌هم به‌صورت چندلایه و هم با اثرگذاری بر ابعاد دیگر عمل می‌کند، مقصد اصلی نفوذ بر هم زدن نظام تصمیم‌سازی در جهت وابستگی کشور و تأمین منافع سلطه‌گران است که در حوزه‌های مختلف عمل می‌کند.

محمدصادق شهبازی – رجانیوز: هدف نظام سلطه کسب، حفظ و بسط منابع قدرت است که در دورهٔ استعمار سنتی با اشغال مستقیم، غارت منابع و برده‌گیری بود. در دورهٔ استعمار نو با گماردن حکام دست‌نشانده، تصاحب منابع و به کار گرفتن نیروها برای تأمین منافع خود با دست او، اما استعمار فرانو به دنبال تسخیر مغزها و قلب‌ها و به‌گونه‌ای است که با میل خود منافع سلطه‌گران را تأمین کنند. در این چارچوب سرمایه‌داران اکثراً صهیونیست و شرکت‌های بزرگ و فراملیتی که در بطن نظام سلطه هستند و در لایهٔ بعد دولت‌های قدرتمند سلطه‌گر از طریق سازوکارها، ابزارها، معاهدات و قوانین، سازمان‌ها، آموزش‌ها و حرکت‌های فرهنگی و شاخص‌ها به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که مردم، نخبگان و مسئولین کشورها به خواست خود، مطالبات آنان را تأمین کنند.

چیستی نفوذ؟

نظام سلطه راهبردهای کلانی برای خود دارد که هدف کسب قدرت را بسته به اهداف مقطعی و موضوعی تأمین می‌کند، مثلاً یک ضلع ناظر به فرهنگ است که هدفش تسخیر قلب و ذهن عموم مردم به‌ویژه جوانان است، رهبر انقلاب با عباراتی نظیر تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم به‌مثابهٔ تسخیر مغزها و قلب‌ها از آن یادکردند. بعد از ناکامی فتنه ۸۸ نسخه‌ای دیگر با ماهیت چندلایه، چندحوزه‌ای و با هدف مشخص تغییر محاسبات نخبگان و مسئولین و استحالهٔ ماهیت انقلاب سازمان یافت.

در این

چارچوب، نفوذ، ارتباط‌گیری مستقیم یا تأثیرگذاری غیرمستقیم دشمن بر تشخیص (فهم از مسائل)، تصمیم (راه‌حل برای مسائل) و اقدام (مواجههٔ عملی) در جهت برهم خوردن منافع کشور هدف و تأمین منافع سلطه‌گران به دست خود کشورهاست. گرچه نفوذ به مردم نیز امکان‌پذیر است اما اکثراً ماهیت نخبگانی-مسئولین دارد. درنهایت، هدف نفوذ شکل دادن بدنهٔ ذی‌نفع در نخبگان و مسئولین است که در چارچوب خواست دشمن، مسائل را فهم کرده، تصمیم گرفته و اقدام کنند و حفظ رابطهٔ سلطه‌گرسلطه‌پذیر برای آنان موضوعیت و حتی مطلوبیت و نفع داشته باشد. این مجموعه افراد یا ساده‌اندیش، خام و بی‌بصیرت هستند یا افرادی که به جبههٔ دشمن پیوسته یا ارزش‌ها و بینش‌های او را پذیرفته‌اند؛ توانایی اعمال سلطه وابسته به شکل‌گیری این طبقه و توانایی اقدام آن است.

این الگو از جانب استعمارگران از دوران استعمار سنتی وجود داشت، اما در دورهٔ استعمار نو و فرانو تغییر صورت داده و امروز با شکست پروژهٔ قطع رابطهٔ مردم با انقلاب، ضمن امکان ایجاد تغییر محاسبات مردم و مسئولین که در سال ۹۲ تجربه شد و در قالب تحمیل بدترین توافق ممکن در قالب برجام کارکرد خود را نشان داد، محوریت یافته است. هدف نهایی این پروژه، تغییر محاسبات نخبگان و مسئولین جهت استحالهٔ نظام اسلامی و عقب‌نشینی نهایی آن از شعارها و آرمان‌های اصلی انقلاب است که با تداوم فشار اقتصادی و تلاش برای تسخیر قلب و ذهن مردم در قالب تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، زمینه را برای فروپاشی جمهوری اسلامی مهیا می‌کند.

راه‌های مطالعهٔ نفوذ

یک‌راه مطالعهٔ نفوذ، بررسی اطلاعات پشت‌صحنهٔ دشمن و تحلیل مبتنی بر داده‌های امنیتی است که اولاً نیازمند به کدهای امنیتی سخت به دست می‌آید و هم آسیب‌های مترتب بر کدمحوری[۱] نظیر عدم راستی‌آزمایی، انفعال و امکان بازی خوردن را با خود دارد که البته بیشتر معطوف به یافتن افراد نفوذی است.

راه دیگر، مطالعهٔ نسخه‌های اعلامی سیاست‌مداران یا تصمیم‌سازان، اندیشکده‌ها، جریانات داخلی مدافع سلطه‌گران و مانند آن است که مستلزم بررسی دقیق پرونده‌های اصلی و کلان و هم‌چنین یافتن راهبردهای عملیاتی و تاکتیک‌ها از طریق مواضع و گزارش‌هاست که می‌توان آن را بر تمرکز بر یک سری موارد اولویت‌دارتر نیز پیگیری کرد.

یک‌راه هم بررسی سابقهٔ عملکرد، سلطه‌گران برای نفوذ به کشور ما یا سایر کشورهاست که به‌جز راهبردهای کنارگذاشته‌شده اکثر آن‌ها کماکان کاربرد دارند. این پژوهش اکثراً از این شیوه سود برده اما از بعضی گزارش‌ها و مواضع اولویت‌دارتر سلطه‌گران برای تبیین نفوذ نیز بهره می‌برد.

ابعاد نفوذ

نفوذ یک بستهٔ کامل سیاسی، اقتصادی و علم و فناوری، فرهنگی-اجتماعی است که هر بخش آن‌هم به‌صورت چندلایه و هم با اثرگذاری بر ابعاد دیگر عمل می‌کند و ماهیتی جدا ندارد، اما می‌توان ابعاد اصلی و مهم آن را جدا مطالعه کرد.

الف- اقتصاد

هدف: تضعیف و وابسته کردن کشور به اقتصاد جهانی و تنظیم رفتار مسئولین و مردم.

آماج: بدنهٔ ذی‌نفع وابستگی اقتصادی به غرب. نظیر واردکننده‌ها و خام‌فروشان (که یک کانون خاص دارند و از زبان و به‌جای بخش خصوصی و تولیدکنندگان حرف می‌زنند)، مجموعه‌های مشاور و واسط برای شرکت‌های خارجی و برندهای بزرگ به‌عنوان دلال، واسطه، مشاور حقوقی، لابی‌گر و…(چنان‌که لابی‌گران غول‌های نفتی در دههٔ ۷۰، حامیان فتنه در دههٔ ۸۰ و لابی تسلیم سیاسی در دههٔ ۹۰ شدند) و مسئولینی که وابستگی اقتصادی به غرب موجب تحکیم جایگاه و تصویر مثبت از آن‌ها در افکار عمومی و نتیجتاً بقایشان در قدرت می‌شود.

راهبردهای عملیاتی:

·         در اختیار گرفتن زنجیرهٔ پولی و مالی، انرژی و توزیع کالا

اول: بازار سرمایه و شرکت‌های چندملیتی

با سرمایه‌گذاری خارجی، بانک خارجی و حضور شرکت‌های خارجی در بورس و حضور مستقیم شرکت‌های خارجی، زنجیره‌های پولی و مالی را در دست می‌گیرند، مثلاً سوروس که ما بیشتر او را با انقلاب رنگی ناموفق در کشور ما و لبنان و موفق در کثیری از کشورها مثل صربستان، گرجستان، قرقیزستان و اوکراین می‌شناسیم، اقتصادهای آسیای جنوب شرقی را با بیرون کشیدن سرمایه‌های خود به همراه چند سرمایه‌دار دیگر، در ۱۹۹۷ (۱۳۷۶ شمسی) زمین زد. اندونزی، مالزی، کرهٔ جنوبی، تایلند و … دچار بحران شدید، اجبار به فروش سهام کارخانه‌ها به ثمن بخس به خارجیان (مثل Daewoo) و گرفتار فقر گسترده شدند. سرمایه‌های خارجی، آن‌هم در شرایطی که ضوابط و نظارت دقیق وجود ندارد (مثل کشور ما) گریزپا هستند و به دنبال سودهای کوتاه‌مدت و تضمین‌شده هستند. قانون حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی کشور ما با نگاه بسیط، ساده‌اندیشانه و بدون در نظر گرفتن شرایط لازم برای پیشرفت کشور همه‌گونه راه را برای این چارچوب مهیا کرده است.

دوم: آمدن شرکت‌های بزرگ با محوریت شرکت‌های توزیع‌کننده

هایپرمارکت‌ها و شرکت‌های بزرگ توزیعی به‌ویژه غذایی مثل Mc Donald، Burger King، Starbucks و… با حضور خود اقداماتی چندلایه انجام می‌دهند. رقبای داخلی و بنگاه‌های خرد اقتصادی را ورشکست می‌کنند، چراکه به علت مقیاس بالا، هزینهٔ تمام‌شده کاهش‌یافته و از سوی دیگر از مزیت برند و مشهور بودن بهره می‌برند، به علت بازار گسترده، شبکهٔ توزیع را در ست گرفته و اکثر تولیدکنندگان یا واردکنندگان به آن‌ها وابسته می‌شوند، مثلاً بازار تضمین‌شده‌ای مثل مک‌دونالد برای انبوهی از تولیدکنندگان سبزیجات، گوشت و… سودآوری دارد، لذا اولویت را فروش به آن می‌دانند و لذا شکنندگی ایجاد می‌شود (مثل نمونهٔ بالا رفتن قیمت مرغ به خاطر فشار واردکردن یک واردکننده از طریق نگه‌داشتن گنجالهٔ مرغ روی آب که اثر تحریم را در همهٔ خانواده‌های ایرانی آن‌هم در ماه رمضان ملموس کرد)، به ترویج ارزش‌های غربی و بعضاً سامان دادن شبکه‌هایی برای ناآرام کردن کشورها می‌پردازند مثل تجربهٔ مک‌دونالد و کوکاکولا در شوروی (که با حضور آن‌ها و صف‌های کیلومتری مردم مقابلشان فرهنگ غربی وارد شوروی شد) یا براندازی دولت انقلابی و ملی‌گرای سالوادور آلنده در شیلی به‌وسیلهٔ شرکت ITT (که به مقابله با سیاست‌های آلنده و بسیج معارضان سرمایه‌سالار و غرب‌گرای او پرداخت و درنهایت در ۱۹۷۳ به کودتا علیه آلنده انجامید) یا براندازی دولت انقلابی و ملی‌گرای آربنز در گواتمالا به‌وسیلهٔ شرکت United Fruit یا هدایت براندازی مصدق به‌وسیلهٔ BP (British Petrolium) یا نقش‌آفرینی ROYAL DEUTCH SHELL در تهاجم فرهنگی به ایران در دههٔ ۷۰ نظیر اقدامات در روستاهای جنوب کشور که به واکنش نمایندگان مجلس هفتم هم. انجامید. این اقدامات با اسامی نظیر مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها سامان می‌یابد.

سوم: شرکت‌های چندملیتی و بازار انرژی

ضلع سوم حیاتی برای کشور بازار انرژی است که با محوریت نفت، گاز و منابع آبی صورت می‌گیرد. شرکت‌های چندملیتی بزرگ با در اختیار گرفتن اکتشاف، تولید یا فروش کشورهای ضعیف، علاوه بر نصیب کردن سود سرشار، زمینهٔ فشار بر آن کشور را فراهم می‌کنند مثل فشار واردکردن BP بر دولت مصدق. این فشار از طریق اخلال در فرآیند کار یا جلوگیری از خودکفایی در این عرصه‌ها صورت می‌گیرد. قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC با دورهٔ بالای ۲۵ ساله از تولید تا توزیع، همکاری طولانی‌مدت در طول مدت اجرای پروژه، فقدان توان و سازوکار دقیق برای ضوابط چنین زمینه‌هایی را ایجاد می‌کند.

·         به هم ریختن اقتصاد جمهوری اسلامی و گره زدن آن به اقتصاد جهانی و شرکت در تقسیم‌کار جهانی

این اقدام به‌صورت عمده از طریق مختل کردن نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری با اجرای نسخه‌های نهادهای بین‌المللی صورت می‌گیرد. نسخه‌هایی که راه‌حل‌هایی را ارائه می‌دهد که کشورهای ثروتمند و سلطه‌گر، از طی طریق غیر یا عکس آن به پیشرفت و قدرت رسیده‌اند و در حققت نردبانی که خود برای پیشرفت از ان بالا رفته‌اند را وارونه می‌کند. نهادها و معاهدات مختلفی در این چارچوب عمل می‌کنند. IMF (صندوق بین‌المللی پول) و World Bank (بانک جهانی) کشور را مجبور به اصلاحاتی نظیر خصوصی‌سازی افسارگسیخته، کاستن نقش سیاست‌گذارانهٔ دولت در اقتصاد و عدم تقویت تولید ملی می‌کنند. WTO (سازمان تجارت جهانی) پایین آوردن تعرفه و قطع یارانه و حمایت از تولید را خواهان می‌شود. در مجموعهٔ معاهداتی که برای عضویت در این باید یکجا پذیرفته شود دو مورد مشت نمونهٔ خروار است: TRIPS (حقوق مالکیت معنوی در عرصهٔ تجاری Trade Related Intelectual Property Rights) مستوجب اجرای مالکیت فکری و صنعتی است که در پی آن باید پروانه‌های ثبت‌شده برای کلیت یا تک‌تک محصولاتی که می‌خواهیم تولید کنیم را بپردازیم. اجازهٔ تولید موازی یا خرید نسخه‌های کپی‌شده را نداریم. این اتفاق موجب می‌شود، کشور همیشه دنباله‌رو باشد و هزینه‌های گزاف بپردازد، مثلاً برای تولید یک ماشین اصلاح نه‌تنها باید پروانهٔ اصل آن را پرداخت که باید پروانه‌های خرد دیگر نظیر دکمه را هم پرداخت. آفریقای جنوبی به خاطر خرید داروی هندی ارزان ساخته‌شده از روی داروی آمریکایی ایدز (باقیمت سالانه ۱۲۰۰۰ دلار) از سوی ۴۱ شرکت داروسازی غربی مورد شکایت قرار گرفت و هزاران نفر مورد خطر جانی واقع شدند. پذیرش مالکیت معنوی موجب می‌شود از نشر کتب به‌صورت ترجمه‌ای، افست و… بازبمانیم. نرم‌افزارهایی که الآن در حد رایگان هزینه‌دارند مانند ویندوز ۱۰ باید بین ۱۱۰ تا ۸۰۰ دلار خریداری شود. طبق معاهدهٔ TRIMS(تمهیدات سرمایه‌گذاری در عرصه‌های تجاری Trade Related Investment Measures) باید موانع حضور سرمایهٔ خارجی و ضوابط مدیریت‌کننده و هدایت‌کنندهٔ آن را برداشت. نهادهایی مثل سازمان جهانی غذا (FAO) نسخه‌هایی غلط مثل طرح نکاشت را از طریق کارمندانشان ‌که بعضاً مقامات سابق عالی‌رتبهٔ کشور در حد وزیر کشاورزی بودند در کشور ما گسترش دادند و UNDP نسخه‌هایی مثل تولید سوخت گیاهی را برای کشور ما که دچار بحران آب و به‌تبع آن محصولات غذایی است، توصیه کرد. هدف نهایی باز شدن راه واردات و خام‌فروشی و خودداری کشور از تولید مستقل ملی است و اساساً محیط‌زیست یکی از مهم‌ترین عرصه‌های نفوذ دشمن است که حتی آلارم‌هایی از داخل نظیر آمادگی برای مذاکره در مورد آن و همکاری منطقه‌ای با الگوی برجام به خارج صادرشده است. نتیجهٔ این موارد سیطره دادن به خام‌فروشی و واردات‌محوری به‌ویژه از اروپای غربی و آمریکا و خام‌فروشی بر اقتصاد جهت وابستگی دائم اقتصاد به‌نظام سلطه. است.

ب‌-  علم و فناوری

هدف: جلوگیری از رشد علم و فناوری و وابسته کردن کشور به غرب از این طریق

آماج: نخبگان به‌ویژه جوانان (ارتباط‌گیری با آن‌ها و شبکه‌سازی‌شان) و مسئولین علم و فناوری کشور.

راهبردهای عملیاتی:

·         دیپلماسی علم و فناوری: یکی از محوری‌ترین راهبردهای نفوذ است که هم در گذشته در مورد دیگران و هم امروز در مورد ما محوریت دوچندان یافته است، چند محور اصلی برای آن قابل‌ردیابی است:

اول: کارآفرینی: با توجه به وجود نسل جوان گسترده در کشورهای اسلامی، جهان سوم و مشخصاً کشور ما و وجود مشکلات اقتصادی عمده که مسئلهٔ اشتغالبیکاری را به محوری جدی تبدیل می‌کند. این محور موردتوجه جدی است، اوباما نیز در سخنرانی خود به این‌که مرگ بر آمریکا برای ایرانی‌ها اشتغال ایجاد نمی‌کند اشاره کرد. این چارچوب در قالب‌های مختلف و عمدتاً با محوریت فضای مجازی از طریق بعضی مؤسسات واسطهٔ ایرانی پیگیری می‌شود که کار ارتباط با جوانان نخبه و ساماندهی آنان را تحت این عنوان پیگیری می‌کنند. یک نمونهٔ این خروجی‌ها Startup Weekend ها هستند که با محوریت شرکت‌های خارجی نظیر Google و بعدها Microsoft و Cocacola حامی چنین حرکت‌هایی هستند. مجموعه‌هایی حامی تحت عنوان شتاب‌دهنده نیز به ثمر رساندن این ایده‌ها را پیگیری می‌کنند. پرسروصداترین واقعه در این مورد اجلاس «تحلیل فرصت‌ها و چالش‌ها برای کارآفرینی فناوری برتر در ایران» با عنوان Bridge ۲۰۱۴ در دانشگاه برکلی کالیفرنیا بود که در ۶ سپتامبر برگزار شد و خیل کثیری از مجموعه‌های ایرانی با مجموعه‌های آمریکایی و ازجمله گوگل و فیس‌بوک ارتباط برقرار کردند. آژانس توسعهٔ بین‌الملل ایالات‌متحده USAID نیز صندوق توسعهٔ ملی برای حمایت از کارآفرینان را دارد که در کشورهای دیگر مستقیماً ارتباط‌گیری و عمل می‌کند. محور جدی این حوزه از طریق فضای مجازی صورت می‌گیرد.

دوم: ارتباطات و همکاری‌های دانشگاهی و پژوهشی: این ارتباطات هم زمینهٔ یافتن نیروهای همراه و شبکه‌سازی آن‌ها را دنبال می‌کند، هم زمینهٔ حساسیت‌زدایی از حضور آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و سایر مجموعه‌های غربی را در کشور ایجاد کرده و هم فرصت تأثیرگذاری بر نظام تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی را فراهم می‌کند. در کوبا، بعد از ارتباط بعضی پزشکان و متخصصین با متخصصین مطرح آمریکایی نظیر سایین، تفاهم‌نامه بین مؤسسهٔ اسمیتسونیان آمریکا و آکادمی علوم کوبا با محوریت تحقیقات زیست‌پزشکی، سپس آکادمی علوم کوبا با انجمن آمریکایی برای پیشرفت علم (AAAS) امضا شد. آکادمی کوبا و آکادمی علوم ایالات‌متحده هم این همکاری را تداوم و به حوزه‌های مختلف مانند پیشگیری از نشت نفت، زلزله، محیط‌زیست، سلامت، تغییرات آب و هوایی، غذا، امنیت فضای مجازی، مقابله با حوادث طبیعی و علوم اجتماعی تسری دادند. زمینهٔ ارتباط ایالات‌متحده با کوبا را بعد از قریب به نیم‌قرن چالش فراهم آوردند که در حاشیهٔ عقب‌نشینی‌های ایران به‌عنوان محور مقاومت در سیاست خارجی و هسته‌ای به ایجاد رابطه بین آمریکا و کوبا انجامید. یا در مورد جین و ویتنام شمالی، آمریکا از مسافران آپولو به مدت دو ماه برای مسافرت و ارتباط‌گیری با کشورهای حاشیه‌ای بلوک شرق نظیر رومانی استفاده کرد و موازی آن از دیپلماسی ورزشی حول بازی پینگ‌پنگ بهره برد و با نفوذ در چین، زمینهٔ تغییرات در حزب کمونیست و واردکردن چین در سرمایه‌داری جهانی را فراهم ساخت. مرکز دیپلماسی علم آمریکا محوری است که نفوذهایی ازاین‌دست را در کشورها دنبال می‌کند، مثلاً همکاری با کرهٔ شمالی بر سر آتش‌فشان. اسرائیل برای جلوگیری از ورود مصر به مقابله با او سال‌هاست در حوزهٔ کشاورزی، همکاری مشترک با مصری‌ها تعریف کرده است.

مسیر مشخصی در طول سال‌های پس از جنگ جهانی دوم تا امروز در ارتباطات دانشگاهی برای شکل دادن به دانشگاه‌های کشورهای ضعیف نگه‌داشته شده و ایجاد تغییر در کشورها پی گرفته‌شده است. مثلاً، دانشگاه‌های کرنل و M.I.T. قبل از کودتا در اندونزی علیه دولت مردمی و ملی‌گرای سوکارنو پژوهش‌های میدانی در اندونزی را تأمین مالی کردند و دانشکده‌های اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه جاکارتا پیوند برقرار کردند، پیوندی که زمینهٔ مخالفت نخبگان با اقتصاد ملی‌گرا-جمع‌گرای دولت سوکارنو را فراهم کرد و بعد از کودتا اقتصاد بازار آزاد را در دورهٔ سوکارنو در اندونزی حاکم کرد. در دههٔ ۴۰ از طریق بنیاد فورد، دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شهید مجید شریف واقفی ملقب به صنعتی شریف امروز) و بعدها دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی اصفهان امروز) تحت نظارت MIT (موسسهٔ فنّاوری ماساچوست) و دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز) تحت نظارت دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه تهران تحت تأثیر تعداد زیادی از دانشگاه‌های آمریکایی سامان یافتند تا پروژهٔ مدرنیزاسیون ایران را ذیل انقلاب سفید و اصل ۴ ترومن پیش ببرند، در این میان MIT محوریت داشت. اصل ۴ ترومن برای توسعهٔ جهان سوم و جلوگیری از پیوستن آن‌ها به بلوک شرق و کمونیسم طراحی شد. چهره‌هایی مثل والت روستو همکار CIA، مشاور امور امنیت ملی در دولت کندی و هماهنگ‌کنندهٔ سیاست خارجی در دولت جانسون و عضو فعال مؤسسهٔ فناوری ماساچوست MIT (Massachusetts Institute of Technology) بود، طرح رشدی تحت عنوان مانیفست غیرکمونیستی آماده کرد که محور سامان دادن دانشگاه‌ها و توسعه در جهان سوم شد، همین الآن شما در دانشکدهٔ علوم سیاسی حتی کشور ما درسی به‌عنوان نوسازی دارید یا در دانشکده‌های علوم اجتماعی درس جامعه‌شناسی توسعه که محورش تدریس همین بحث‌هاست. MIT رفته‌ها قبل و بعد از انقلاب در کشور ما تغییرات بنیادینی ایجاد کردند، چهره‌هایی مثل هویدا (نخست‌وزیر بهایی به مدت ۱۳ سال)، حسنعلی منصور (ترور شده به‌وسیلهٔ فدائیان اسلام)، فرمانفرماییان در قبل از انقلاب و دانشکدهٔ مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف و موسسهٔ عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی معروف به نیاوران در مدرنیزاسیون و غربی کردن کشور بعد از انقلاب محوریت یافتند و اجرای نسخه‌های بانک و صندوق در دههٔ ۷۰ و ۹۰ شمسی که به هم ریختن اقتصاد کشور انجامید با محوریت نهادهای پیش‌گفته پیش رفت. جالب است همین مجموعه علاوه بر تربیت نسلی از برنامه‌ریزان غرب‌زده، یکی از سه شتاب‌دهندهٔ اصلی Startup ها را سامان داده است. موج دیگری از تغییرات در کشور ما با ارسال حدود ۲۵۰۰ نفر از نخبگان در سال‌های آخر دههٔ ۶۰ و ابتدای دههٔ ۷۰، به غرب برای تحصیل رقم خورد که جریاناتی نظیر اصلاح‌طلبان حاصل همین حرکت بودند.

علاوه بر الگوهای سابق بسیاری از افراد به دنبال برقراری رابطهٔ ایران و آمریکا بر اهمیت این بخش از استراتژی تأکید ورزیده‌اند، مثلاً موسویان سخنگوی اولین تیم مذاکره‌کنندهٔ هسته‌ای (روحانی-ظریف) که بعد از محاکمه با اتهام دادن اطلاعات به بیگانگان به خارج از کشور رفته هم در کتابش و هم در سخنرانی‌های زیادی محور ایجاد ارتباط بین ایران و آمریکا را ارتباطات مدنی و ازجمله دانشگاهی خوانده است. لابی آمریکا برای نفوذ در ایران که به شورای ملی ایرانیان آمریکا موسوم به NAIACNational Iranian American Council) خوانده می‌شود از نقش‌آفرینان این روزهای سازش ایران و آمریکاست، دو سال پیش در گزارشی جنجالی به قلم بیژن خواجه‌پور (متهم فتنه ۸۸)، تریتا پارسی (رییس مجموعه) و رضا مرعشی (از دلالان سابق نفتی) تحت عنوان «دست‌های دراز- مشت‌های باز: جهت‌دهی مجدد چشم‌انداز ایران فراتر از توافق هسته‌ای» به راهبردهایی برای به حاشیه راندن گفتمان مقاومت (در ادبیات آن‌ها افراط) و نزدیک شدن ایران و آمریکا اشاره می‌کند که محورهای اصلی آن چنین است: نشست‌های علمی میان ایران و اروپا-آمریکا (ضمن تأکید بر بزرگداشت دانشمندان باستان ایران مثل عمر خیام و بوعلی سینا برای کاهش میزان بروز شک در تهران)، انرژی پاک، فرستادن رئیس کمیتهٔ علمی کنگره به تهران، بازدید روسای دانشگاه‌های مهم آمریکا از تهران، تسهیل بورس کردن دانشجویان ایرانی در امریکا، طرح‌های زیست‌محیطی در دریاچه ارومیه و  آلودگی هوا در ایران.

در همین چارچوب و حتی پیش از دولت یازدهم انبوهی از اقدامات از طرف آمریکا ناظر به ایران برنامه‌ریزی و اجرا شد، به‌صورت نمونه: برگزاری ۱۷ کارگاه در طول دههٔ گذشته به‌وسیلهٔ AAAS (انجمن آمریکایی پیشرفت علوم) و آوردن ۵ برندهٔ نوبل آمریکایی به ایران به‌عنوان پیش‌قراول همکاری، بردن محققان ایرانی به آمریکا و همکاری دانشمندان ایرانی و آمریکایی و مقامات بهداشت عمومی در جلوگیری از بیماری‌های منتقل‌شده از غذا، پیش‌بینی زمین‌لرزه و بهبود امدادرسانی، شهر پایدار و … . آکادمی ملی علوم (NAS) برای تعامل دانشمندان ایالات‌متحده و ایران در رشته‌های مهندسی، بهداشت و علوم در مسائل مختلف، از علم زلزله تا چالش‌های آموزش عالی را پیگیری کرده و در سال ۹۳ با همکاری دانشگاه‌های آریزونا، برکلی و آکادمی ملی علوم مهندسی آمریکا ضمن برگزاری همایش شهرهای پایدار با دانشگاه شریف برای اولین بار در تاریخ کشور، مرکز بین‌المللی پایداری و شهرهای پایدار را ذیل دانشکدهٔ عمران دانشگاه شریف شکل داده است. بین دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز و کنسرسیومی متشکل از دانشگاه ایالتی جکسون، بنیاد بازار پزشکی جکسون و گروه توسعهٔ بین‌المللی آکسفورد قرارداد همکاری منعقدشده است و موارد زیادی که اعلام‌نشده است.

فرستادگان علمی: این طرح که در مورد جهان اسلام محوریت دیگری نیز تحت عنوان بانوان فناور دارد (که در سخنرانی اوباما در دانشگاه قاهره بعد بیداری اسلامی مطرح شد)، با محوریت دفتر مشاور علم وزارت خارجهٔ آمریکا پی گرفته می‌شود. در دورهٔ دولت یازدهم خیل کثیری از اساتید و مراکز دانشگاهی آمریکا در حال سفر، دیدار و انعقاد همکاری با دانشگاه‌های ایران شده‌اند، جنجالی‌ترین مورد آن دیدار هیئتی با رهبری آلن ای گودمن، رئیس و مدیر اجرایی موسسه آموزش بین‌المللی، متشکل از نمایندگان دانشگاه بال (Ball State University)، کالج پیتزر (Pitzer College)، روتگرز (Rutgers)، دانشگاه نیوجرسی، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه واین [Wayne] و همچنین نمایندگان ارشد موسسه آموزش بین‌المللی با بسیاری از دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی رده‌بالای ایران ازجمله دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه الزهرا، دانشگاه شریف، دانشگاه شیراز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک (NIGEB)، موسسه تحقیقات ملی علوم و فن‌آوری (IROST)، موسسه رویان، پژوهشگاه دانش‌های بنیادی (IPM)، دانشگاه زند و نمایندگان وزارت علوم بود. کِن هول‌اند مدیر مرکز توسعه بین‌المللی دانشگاه ایالتی بال پس از بازگشت از این سفر که با بحث دربارهٔ بعضی عرصه‌های همکاری ممکن بین ایران و آمریکا نظیر مدیریت منابع آب، حوادث طبیعی مانند زمین‌لرزه، تغییرات آب‌وهوایی، امنیت غذایی، انرژی و توسعهٔ شهری صورت گرفت، در سایت دانشگاه نوشت: «ما برای دیپلماسی مردم با مردم به ایران سفر کردیم. تحصیل، شیوه‌ای مهم برای فراهم کردن زمینهٔ گفتگوی آمریکا با ایران است». هم‌چنین آلن گودمن مدیر اجرایی موسسه آموزش بین‌المللی و رهبر این هیئت، نیز بعد از بازگشت از ایران گفت: «دیپلماسی آموزشی در صدر اقدامات برای گشایش باب گفت‌وگو بین دو کشور است که اغلب پیش از آنکه روابط دیپلماتیک به‌طور کامل احیا شود، صورت می‌گیرد. این قضیه‌ای است که درباره چین و ویتنام دنبال شد و این موسسه آموزش بین‌المللی چنین تلاش‌هایی را در سال‌های اخیر، در خصوص میانمار و کوبا انجام داده است و اکنون این طرح در مورد ایران آغازشده است».  در سال ۲۰۱۲ حدود ۱۲۰۰۰ دانشجو و پژوهشگر ایرانی در آمریکا فعال بوده‌اند و به گزارش کریستین ساینس مانیتور از سال تحصیلی ۹۴، ۵ آمریکایی، ۵ انگلیسی و یک کانادایی در رشته‌هایی نظیر ادبیات فارسی و ایران‌شناسی در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل و به عبارتی بورس شده‌اند.

·         بر هم ریختن نظام تصمیم‌گیری علم و فناوری: این مسئله با توصیهٔ مسائلی صورت می‌گیرد که منجر به ترک فناوری‌هایی که پیشرفت ایجاد می‌کند (رویکرد مأموریت‌گرا به فناوری) و تأکید به فناوری‌هایی است که صرفاً نیازهای روزمره را پاسخ می‌گوید (رویکرد نفوذگرا). در همین چارچوب است که مثلاً نیاز به انرژی هسته‌ای، فناوری موشکی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و دفاعی به‌عنوان امور غیرضروری انکار شده و هزینه-فایده‌های کوتاه‌مدت اقتصادی برجسته می‌شوند. حال آن‌که رشد دادن هر حوزهٔ فناوری-صنعتی مستلزم حمایت دولتی و صبر بر ضرر در دوره‌های مشخص است. خروجی‌اش این است که کشورهایی که ضعیف نگه‌داشته شده‌اند، باید بر مزیت‌های نسبی خود نظیر کشاورزی یا استخراج مواد خام تمرکز کنند و در تقسیم‌کار جهانی خام‌فروشی و واردات‌محوری را برگزینند. همین‌که مسئولین ما به‌جای تکیه‌بر توانمندسازی داخلی در انرژی که در کنار هوافضا، مسکن و خودرو جزو صنایع پیشران به‌حساب می‌آید و با فعال شدنش اکثر صنایع ما فعال می‌شود، به دنبال قرارداد با غول‌های بزرگ خارجی هستند، نمونه‌ای از آن است و ابزار فشار بر تولید ملی و علم‌ و فناوری ما نیز هست،

ج- فرهنگی و اجتماعی

هدف: تغییر سبک زندگی و تسخیر قلب و مغز نخبگان

آماج: مدیریت فرهنگی، دانشجویان، نخبگان، هنرمندان، رسانه‌ای‌ها، سمن‌ها، ورزشکاران و… .

راهبردهای عملیاتی:

·         دیپلماسی فرهنگی و ارتباط‌گیری از طریق مجموعه‌های فرهنگی و هنری، ورزشی، سمن‌ها (NGO): این مسئله در قالب‌های مختلف پیگیری می‌شود، محور آن ارتباط‌گیری و رفت‌وآمد نخبگان، دانشجویان، مجموعه‌های فرهنگی و هنری، ورزشی، سمن‌ها (NGO) و… است. حساسیتی که رهبر انقلاب به اردوهای دانشجویی خارج از کشور دارند در همین چارچوب است. در پروژهٔ نفوذ و براندازی شوروی، یک ضلع کار در قالب پروژهٔ تبادل (Exchange) پیشرفت که حدود ۵۰ هزار نفر از اهالی شوروی با تأکید بر نخبگان، هنرمندان، دانشگاهیان به آمریکا آورده شده و تعداد زیادی آمریکایی نیز به شوروی رفتند که زمینهٔ تغییر ذهنیت مردم شوروی را فراهم آورد. این پروژه از اواخر دورهٔ جرج واکر بوش پسر در مورد ایران کلید خورد و دفتر امور ایرانیان راهبری آن را در وزارت خارجهٔ آمریکا عهده‌دار شد. در پروژهٔ چین بازی پینگ‌پنگ محور بود و درنهایت چوئن‌لای و نیکسون بعد از حساسیت‌زدایی در حاشیهٔ بازی‌های مداوم پینگ‌پنگ که در چین و آمریکا برگزار می‌شد، باهم دست دادند. اتفاقاتی که در قالب تبادل، آموزش سمن‌ها، فعالان مدنی، رسانه‌ها، دانشجویان و… شکل‌گرفته و مجموعه‌های عامل یا واسطی آن را دنبال می‌کنند.

·         فضای مجازی به‌عنوان قلب نفوذ فرهنگی: اهمیت روزافزون فضای مجازی به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی موجب شده تا بخش عمده‌ای از این پروژه در همین قالب پیگیری شود. ارتباطات رمزشده محور این ارتباطات است که برای جمهوری اسلامی قابلیت رمزگشایی، نظارت یا محدودسازی را ندارد، چنان‌که بعد از صدها میلیارد تومان خرج برای ادعای ناممکن فیلترینگ هوشمند شبکه‌های رمز شده مثل Instagram، Telegram،Viber، Whatsapp و.. چنین اتفاقی نیفتاد. اهمیت این حوزه به حدی است که این ارتباطات هیچ‌وقت از تحریم‌های ایران متأثر نشد. اوباما در گزارش به کنگره بر واردکردن Android به ایران تأکید کرد و مک‌کین رقیب اوباما از اینترنت چمدانی و پهپادی برای نفوذ در ایران سخن گفت.

۰-            به هم ریختن نظام برنامه‌ریزی و جابه‌جایی اولویت‌ها: بسیاری از نهادهای بین‌المللی یا مجموعه‌های وابسته به دولت‌های ثروتمند از طرق متعدد نظیر ضریب دادن در قالب جوایز بین‌المللی، ارتباطات با نهادهای تصمیم‌ساز، پروپاگاندها و پویش‌های مردمی، معاهدات و… اولویت‌های مسئولین را جابه‌جا کرده و نظام برنامه‌ریزی ما را مختلف می‌کنند. تجربهٔ گذشته ما در بحث جمعیت یا اشتغال زنان چنین مسائلی را نشان می‌دهد. فشارها در حوزهٔ حقوق بشر، اولویت‌های بزرگ و کوچک‌شده مثل هدایت نهادهایی مثل بهزیستی به تمرکز صرف روی مواردی مثل مهدها و رها کردن مجموعهٔ وظایف دیگر حتی مطرح‌شدن مواردی مثل کودک‌یار یا روستامهد در همین چارچوب، بزرگ و کوچک‌نمایی مسائل مثلاً ایدز مسئلهٔ چند هزار نفر از جمعیت ماست و باید به‌اندازهٔ خطر واقعی به آن پرداخته شود، اما حجم عظیمی از پروژه‌های ملی و بین‌المللی ضریبی بیش از واقعیت به آن اختصاص داده که خروجی‌اش بی‌توجهی به سایر مسائل اصلی ماست، همه بخش‌هایی از آثار این رویکرد هستند. به‌صورت نمونه کنترل جمعیت تنها یک تصمیم غیرعاقلانهٔ ملی نبود، صندوق بین‌المللی جمعیت سازمان ملل در ایران میلیون‌ها دلار کمک مالی برای آن اختصاص داده و به توزیع قرص‌های اسپرم‌کش و کاندوم مبادرت کرد و نهادهای ایران را برای این مهم به کار گرفت نظیر مجلس، مرکز آمار ایران، هلال‌احمر، وزارت بهداشت، کمیته امداد و NGO ها با اعطای جوایز به متخصصان داخلی و ارتباط با فضای رسانه‌ای، حتی کتب درسی. یونیسف، یونسکو، بانک جهانی و سازمان  بهداشت جهانی نیز صدها میلیون دلار برای این مسئله در ایران اختصاص دادند که آمار تفصیلی آن‌ها موجود است. ثبت و عدم ثبت رویدادهایی مثل راهپیمایی اربعین در یونسکو و محوریت دادن به مسائلی مثل آن برای مسئولین ما حتی آن‌هایی که لباس روحانیت به تن دارند و بر مقامات بالای کشور تکیه‌دارند، نمونهٔ این نفوذ و به هم ریختن نظام برنامه‌ریزی است.

·         معامله بر سر تغییر در فضای داخلی در مواردی مثل هسته‌ای و اقتصاد: تجربهٔ دههٔ ۷۰ و برگشتن سرمایه‌داران، برداشته شدن گزینش دانشگاه‌ها و تغییرات فرهنگی از بالا نشان می‌دهد که تعاملات خارجی در مواردی مثل هسته‌ای یا اقتصاد از طرف مقابل به تغییرات فرهنگی منوط می‌شود، این‌که طرف مقابل با قاطعیت از تغییر ایران در چند سال آینده سخن می‌گوید نمی‌توان با این مسائل بی‌ارتباط باشد، چنان‌که در دههٔ ۷۰ نهادهایی مثل صندوق بین‌المللی پول یا اتحادیهٔ اروپا تعاملات خود با ایران را به مواردی ازاین‌دست گره زدند.

د- سیاسی

هدف: حاکم کردن طبقه‌ای از نخبگان سیاسی موافق یا ذی‌نفع از رابطه با غرب و به دنبال تنش‌زدایی و تغییر در ماهیت انقلابی جمهوری اسلامی

آماج: نخبگان و مسئولین غرب‌گرا و ساده‌اندیش از طریق فضای مجازی یا مجموعه‌هایی واسط مثل نایاک، NED (موقوفه ملی برای دموکراسی که هدایت بسیاری اقدامات غیرمستقیم برای دخالت در کشورها عمدتاً از طریق گروه‌های مدنی پی‌گیری می‌کند)، توانا  (موسسه‌ای که توانمندسازی معترضین ایرانی را عمدتاً از طریق اینترنتی پی‌گیری می‌کند)و…

راهبردهای علمیاتی:

·         ارتباط‌گیری و تقویت غرب‌گرایان برای رسیدن به مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی: ازیک‌طرف تلاش می‌شود تا با فشار و تخریب دستاوردهای مقاومت و از سمت دیگر مذاکرات خارجی به نیروهای غرب‌گرا ضریب داده شود و از سوی دیگر تلاش می‌شود تا نیروهای مردمی، انقلابی و معتقد به استقلال، عدالت و آزادی در انتخابات، رسانه‌ها، افکار عمومی و… با عناوینی مثل افراطی تخریب شوند. تجربهٔ شوروی با این محوریت بود که فشار و برهم ریختگی زندگی مردم تداوم داشت، از سویی جناح غرب‌گرا با محوریت گورباچف مدام به مذاکره و تنش‌زدایی می‌پرداختند و جناح‌های ارتدکس حزب کمونیست تخریب می‌شدند، گورباچف هم با شعار توسعهٔ سیاسی و اقتصادی درهای کشور را به روی رسانه‌ها و شرکت‌های چندملیتی مثل کوکاکولا و مک‌دونالد باز می‌کرد و مردم احساس تغییر می‌کردند، با پوک شدن شوروی از این طریق در لحظه‌ای حساس یلتسین کودتا کرد و شوروی فروپاشید. این تلاش‌ها در سراسر حدود ۱۰۰ دخالت آمریکا در کشورهای مختلف به‌ویژه در دورهٔ جنگ سرد تکرار شده است.

·         رفت‌وآمد هیئت‌های خارجی به تهران و ارتباط با بعضی مخالفین و احزاب که نمونه‌هایی نظیر سفر هیئت پارلمان اروپا با محوریت ماریچه اسخاکه (که در ایران به خاطر بدحجابی جلوی مسئولین معروف شد اما در هلند و اروپا محور اقدامات ضد ایرانی نظیر فشارهای حقوق بشری یا فشار برای آزادی اینترنت و رفع محدودیت از آن است)، سفر جک استرا و موارد متعدد دیگر که بسیاری از آن‌ها هم رسانه‌ای هست.

·         به‌کارگیری لابی ایرانی-آمریکایی برای نزدیک کردن آمریکا و ایران با محوریت نهادهایی مثل نایاک.

·         خارج کردن مردم از تصمیم‌گیری برای توسعه کشور یا تغییرات سیاسی با شعار ضرورت نخبه‌گرایی و فرستادن کارها به دست نخبگان. هم‌چنین اخته کردن دولت و سپردن مسئولیت‌های دولت به بخش‌هایی از نخبگان مثلاً اقتصاد به نهاد جمعی تجار، استقلال بانک مرکزی و… .

·         تخریب وجههٔ انقلابی جمهوری اسلامی در جهان، گسستن پیوند با جبههٔ مقاومت مثل انقلابیون مردم‌گرای آمریکای لاتین و گره زدن کشور به سرمایه‌داری بین‌الملل.

·         محدود کردن آزادی بیان به‌صورت سخت و برخورد امنیتی و قضایی یا نرم و از طریق مارپیچ سکوت حاصل فضای رسانه‌ای.

ه) برجام: نتیجه و دروازهٔ نفوذ

دراین‌بین برجام اهمیت دوچندان دارد. چراکه هم نتیجهٔ جنگ نرم دشمن برای تغییر محاسبات مردم و مسئولین و تلاش دشمن برای نفوذ در مسئولین و برهم زدن نظام تصمیم‌سازی ماست. البته الآن دیگر برجام جمع‌بندی نهادهای مختلف درون نظام است و باید عمل شود اما این به معنی ندیدن نحوهٔ اتخاذ این تصمیم و آثار فاجعه‌بار آن نیست؛ اما باید توجه کرد:

برجام سوراخ دعای دشمنان ما شده که برای فشار و پذیرش آن از جانب ما راه ایجاد کرده است که در حوزه‌های مختلف تداوم بیابد، نظیر حقوق بشر، مقاومت اسلامی و آنچه آنان تروریسم می‌نامند، دفاعی و موشکی که در خود برجام هم محدودشده است. علاوه بر آن طبق برجام تحریم‌ها و ساختمان اصلی تحریم‌ها که تحریم بانکی و انرژی است، تداوم‌یافته است، تنها صورتی از تحریم‌های بی‌اهمیت، آن‌هم به‌شرط دادن همهٔ برگ‌های برندهٔ ما و به‌صورت محدود، برگشت‌پذیر و تعلیق شده و در مورد آمریکا تنها اجرایش متوقف‌شده و لغو یا حتی تعلیق نشده است. لذا ما را وارد مکانیسم ماشه کرده و در صورت تخطی ما از این پیمان نابرابر موجب ایجاد اجماع بین‌المللی علیه ماست و حتی هر اعتراض ما نیز علیه ما محسوب می‌شود. برجام این نسخه را به مردم و مسئولین ما داده که راه اصلاح در خارج از کشور است، چیزی که پیام نوروزی اوباما و سخنرانی مرگ بر آمریکا برای ایرانی‌ها اشتغال ایجاد نمی‌کند، نمود یافت. برجام و تکرار الگوی آن برای تقویت طرفداران غرب در داخل کشور و به قول غربی‌ها تقویت میانه‌روها مقابل افراطی‌هاست و تلاش دارد تا از این طریق تغییر سیاسی و فرهنگی در کشور ایجاد کرده و ماهیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را تغییر دهد. از سوی دیگر برجام وسیلهٔ تداوم فشار به علم و فناوری، صنعت و اقتصاد است و مواردی نظیر کالاهای دومنظوره (نظامی و غیرنظامی) و PMD زمینهٔ نفوذ و نظارت بر فضای علم‌ و فناوری و صنعتی کشور را فراهم می‌کند. به ثمر نشستن تلاش‌های آمریکا در شوروی از معاهدهٔ Salt ۱، ۱۹۷۰ برای محدود کردن مسابقهٔ تسلیحاتی شروع شد و با معاهدهٔ هلسینکی در ۱۹۷۵ ورود غربی‌ها را به شوروی آزاد کرد. چیزی که در مورد لیبی با امضای خلع سلاح در ۲۰۰۳ رخ داد و با سلسله همکاری‌های علم و فناوری که از ۲۰۰۶ رخ داد زمینهٔ نفوذ، خلع سلاح کامل، همکاری با معارضان و درنهایت براندازی قذافی با استفاده از انگیزهٔ اعتراضی مردم را در قالب حملهٔ غرب و مشخصاً آمریکا و انگلیس به لیبی فراهم آورد.

و) حواشی نفوذ

نفوذ حواشی‌ای هم دارد که بدون این حواشی نفوذ به‌صورت کامل به ثمر نمی‌نشیند. اهم آن‌ها ۲ مورد است:

الف) تداوم فشار از طریق تحریم که در بخش برجام بخشی از آن را بازخوانی کردیم و ابهامات برجام، عدم رفع واقعی تحریم‌ها و بقای ساختار تحریم و هم‌چنین تحریم‌های جدید با استفاده از قطع‌نامه ۲۳۳۱ و برجام با محوریت کالاهای دومنظوره نمونهٔ آن است. بزرگ‌ترین تجربه هم ماجرای عراق است که برجام عراق در ۱۹۹۱، منجر به یک دهه بازرسی، خلع سلاح کامل و سرانجام حمله به عراق در ۲۰۰۳ شد. تحریم‌های جدید و قدیمی با محوریت حقوق بشر، تروریسم و دفاعی نیز تداوم خواهد داشت.

ب) تخریب انقلابیون، انقلابی‌گری و ایجاد دعوای مردم با مردم: تلاش خواهد شد تا نیروهای اصیل انقلاب تحت عناوینی نظیر افراطی تخریب شوند و بخش‌هایی از مردم به همین عنوان به جان ‌هم بیفتند. مسائل حاشیه‌ای و فرعی طرح شود و دشمن‌شناسی کشور از مقابله با نظام سلطه به مقابله با افراط تغییر پیدا کند. یک ضلع جدی تخریب انقلابیون با محاکمهٔ معکوس انقلابیون با شعارهای اصلی آن‌ها نظیر ولایتمداری، فسادستیزی و قانون‌گرایی صورت می‌گیرد. تضعیف نهادهایی که قدرت مقابله دارند نظیر مجلس، سپاه و… در همین چارچوب صورت می‌گیرد. یک ضلع مهم این مسئله نمایش این فضا برای مردم است که انقلابیون صرفاً دغدغهٔ استقلال دارند و گذاشتن مردم بین دوگانهٔ معیشتاستقلال است.

·         جمع‌بندی نفوذ

نفوذ ارتباط‌گیری مستقیم یا تأثیرگذاری غیرمستقیم دشمن بر تشخیص (فهم از مسائل)، تصمیم (راه‌حل برای مسائل) و اقدام (مواجههٔ عمل) نخبگان و مسئولین در جهت برهم خوردن منافع کشور و تأمین منافع سلطه‌گران است که از طریق شکل دادن به بدنهٔ ذی‌نفعی در نخبگان و مسئولین که حفظ رابطهٔ سلطه‌گرسلطه‌پذیر و وابستگی برای آنان موضوعیت دارد، است.

نفوذ پدیده‌ای چندبعدی است که قلب آن برجام و در لایهٔ بعد اقتصاد و علم‌ و فناوری است که از این طریق زمینهٔ دخالت در فرهنگ و سیاست فراهم می‌آید. یک بستهٔ کامل سیاسی، اقتصادی و علم و فناوری، فرهنگی-اجتماعی است که هر بخش آن‌هم به‌صورت چندلایه و هم با اثرگذاری بر ابعاد دیگر عمل می‌کند، مقصد اصلی نفوذ بر هم زدن نظام تصمیم‌سازی در جهت وابستگی کشور و تأمین منافع سلطه‌گران است که در حوزه‌های مختلف عمل می‌کند.

آماج نفوذ بر نخبگان و مسئولین و شکل دادن و حاکم کردن طبقه‌ای از غرب‌گرایان میان آن‌هاست. این تلاش برای تغییر محاسبات و تغییر رفتار نه تنها نیروهای غرب‌گرا که حتی نیروهای انقلاب را نیز هدف قرار داده و به نوعی عمل می‌کند که آن‌ها بر معیارهایی مخدوش و مخشوش عمل کنند، بعضی از رفتارها و تصمیمات خارج از چارچوب انقلابی و حتی در مقابل آن از جانب بعضی نخبگان، مسئولین و نهادهای انقلابی در همین چارچوب قابل‌ارزیابی است.

عناصر اصلی نفوذ بر این مبنا مؤسسات و نهادهای بین‌المللی، هم‌چنین مؤسسات واسطه‌ای وابسته به ابرقدرت‌ها، شرکت‌های چندملیتی و غربی هستند که از طریق بعضی لابی‌های ایرانی-آمریکایی به شکل‌دهی، هدایت و تقویت غرب‌گرایان در داخل کشور همت می‌گمارند و مستقیم و غیرمستقیم ذهنیت و خواست نخبگان و مسئولین را شکل می‌دهند. در هر حوزه‌ای که در کشور وارد می‌شویم، پیشگام این نفوذ و تغییر محاسبات مسئولین و اثرگذاری بر تشخیص، تصمیم و اقدام مسئولین نهادهای بین‌المللی هستند که عمدتاً از طریق سازمان ملل عمل کرده و با ارتباط‌گیری با مسئولین، فضاسازی، ارائهٔ نسخه و منوط کردن بعضی امتیازات و حقوق به انجام اصلاحات خواسته‌شده عمل می‌کنند.

بر این مبنا راهبردهای عملیاتی متفاوتی جهت تأمین منافع سلطه‌گران و از بین بردن امکان مقاومت و پیشرفت جمهوری اسلامی پی‌گرفته می‌شود:

بر این مبنا برجام قلب نفوذ است، در لایهٔ بعد در حوزهٔ علم و فناوری و اقتصاد تلاش می‌شود، اما نتیجهٔ نهایی در حوزهٔ سیاست و فرهنگ گرفته می‌شود، چراکه توقف پیشرفت کشور و تأثیرگذاری مستقیم بر زندگی و معیشت مردم و محاسبات مسئولین در این حوزه‌ها محقق می‌شود.

برجام حاصل تغییر محاسبات مردم و مسئولین و تلاش دشمن برای نفوذ است که خود مقدمهٔ نفوذهای دیگر جهت تغییر ماهیت انقلاب است.

در این چارچوب برجام به‌عنوان قلب نفوذ از چند منظر اهمیت و محوریت دارد:

راه‌های مقابله با نفوذ

·         مطالبهٔ اجرای ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی: مهم‌ترین محوری که زمینه برای جنگ نرم و نفوذ دشمن در قالب برجام و پسابرجام فراهم شد، اقتصاد بود. محور اقتصاد مقاومتی جستجوی ضعف‌هایی در اقتصاد، صنعت، علم و فناوری و مدیریت کشور است که زمینهٔ برهم ریختگی یا دخالت سودجویان داخلی یا دشمنان خارجی را فراهم می‌کند. این مسئله دامنهٔ وسیعی دارد که بسیاری از تعاملات بین‌المللی منوط به توانمندی داخلی، حمایت و انحصار در حوزه‌های مختلف علم‌ و فناوری، خودداری از خام‌فروشی و واردات‌محوری، محوریت دادن به اقتصاد دانش‌بنیان، اصلاح نظام بانکی (به‌ویژه شرکت‌داری و دلالی بانک‌ها و نقششان در تورم) و مالیاتی، خودکفایی در کالاهای استراتژیک کشاورزی و… است. به‌جای تکرار ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی باید مواردی ازاین‌دست را مورد مطالبه و پیگیری چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه‌ای قرارداد.

رصد کردن و مطالبه در موردتعامل درست با خارجی‌ها و مقابله با تعاملاتی که منجر به نفوذ و برهم ریختن نظام تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی می‌شود. بر این مبنا باید با حضور و تأثیرگذاری نهادهای بین‌المللی، به‌صورت موشکافانه و با توجه به عملکرد آن‌ها واقع‌بینانه که متضمن بدبینی و نقد نسخه‌ها و ارتباطات آنان است اقدام کرد. ارتباطات بدون اولویت، مشکوک، مضر برای کشور باید موردنقد قرار گیرد و در صورت خودداری مسئولین از ترتیب اثر دادن به این مطالبات باید مستقیماً هزینهٔ این ارتباطات را بالا برد. سوابق عملکرد این نهادها، افراد و کشورها در مورد ما و سایر مستضعفین دنیا باید بازخوانی شود.

•         عدالت‌خواهی در کنار استقلال‌خواهی: تلاش جبههٔ معارض و رقیب جبههٔ انقلاب و کاسبان تسلیم بر دوگانه‌سازی بین استقلال و معیشت و تبلیغ عدم به فکر مردم بودن جبههٔ انقلاب است، راه درست مقابله با این مسئله مطالبهٔ عدالت اجتماعی و مسائل معیشتی مردم در کنار استقلال‌خواهی است، چه این‌که این دو عمیقاً به یکدیگر مرتبط‌اند و لازمهٔ نفوذ دشمن دامن زدن به نابرابری در کشور و تشکیل و تقویت افراد ذی‌نفع از حل شدن کشور در سرمایه‌داری بین‌المللی است. از سوی دیگر جبههٔ معارض و رقیب تلاش کرده تا در قالب محاکمهٔ معکوس شعارهایی نظیر مبارزه با فقر، فساد، تبعیض و اشرافیت را به جبههٔ انقلاب برگرداند و در موضع متهم قرار دهد.

•         شفافیت‌خواهی، آزادی‌خواهی و جمهوریت‌خواهی: نفوذ وقتی می‌توان کارگر شود که مردم از وقایع اطلاع نداشته باشند، آزادی بیان محدود باشد و نقش مردم در عرصهٔ سیاست کشور کاسته شده و به نخبگان سپرده شود، راه مقابله با این فرایند مطالبهٔ شفافیت در مورد پنهان‌کاری‌ها، مطالبهٔ آزادی، اعتراض به تلاش‌ها برای محدود کردن اطلاع و آزادی چه در قالب سخت با برخوردهای امنیتی و قضایی چه در قالب مارپیچ سکوت نشریات است. هر کشوری که به سمت آمریکا و نظام سلطه حرکت کرده جز با محدود کردن اطلاع مردم، آزادی و نقش مردم در حکومت نرفته و امروز مهم‌ترین راهکار حفظ اسلامیت نظام و قلب آن‌که استقلال است، از همین طریق محقق می‌شود، چه این‌که رهبر انقلاب، استقلال را در چارچوب آزادی مطرح کرده و به معنای آزادی در مقیاس یک ملت خواندند. اولین و مهم‌ترین گام در مقابله با نفوذ، آگاه‌سازی مردم و ایجاد امکان نقش‌آفرینی آن‌ها در ادارهٔ کشور و مقابله با نفوذ است.

•         مطالبهٔ اولویت‌های اصلی برنامه‌ریزی در کشور و اعتراض به اولویت‌های فرعی یا نسخه‌های بین‌المللی.

•         اعتراض به تسری مذاکرات و مذاکرات بی‌حاصل مداوم با طرف‌های غربی در موضوعات مختلف.

•         مطالبه و ایستادن مقابل سوءاستفاده از برجام و رصد کردن نقض عهدها مثل بیانیه کاخ سفید، وزارت خزانه‌داری و جان کری در مورد رفع تحریم‌ها. یا ادعای بسته شدن PMD در آژانس که در حقیقت بردن پروندهٔ ایران با اذعان به پنهان‌کاری و حرکت به سمت بمب هسته‌ای است به سازمان ملل. مردم باید آگاه شوند که علی‌رغم از بین بردن صنعت و فناوری ما با برجام، نه‌تنها تحریم‌ها برداشته نمی‌شوند بلکه زمینهٔ خرابکاری و حملهٔ دشمن مثل عراق فراهم می‌شود.

•         بازخوانی سوابق نفوذ و تعامل نهادها و قدرت‌های بین‌المللی با ما و سایر مستضعفین و دادن تصویر واقعی از آمریکا، انگلیس و جنایات آنان به مردم.

•         رصد کردن اقدامات نهادهای بین‌المللی، مشخصاً وابسته به سازمان ملل و نهادهای واسطه‌ای و سایر سازمان‌های بین‌المللی وابسته به انگلیس، آمریکا، هلند (که حمایت از بسیاری پروژه‌های اصلی نفوذ مثل لغو محدودیت اینترنت و پشتیبانی از نفوذی‌ها را همپای آمریکا و انگلیس برعهده‌گرفته است) و… .

•         افشای منافع کاسبان تحریم اعم از واردات‌چی‌ها، خام‌فروشان، دلالان شرکت‌های بزرگ، مسئولین و سیاسیون به دنبال تنش‌زدایی و… باید منافع این گروه و بلاهایی که بر سر بیش از همه اقتصاد کشور و معیشت مردم با کارهای گذشته و حال اینان فراهم می‌شود، مورد افشاگری و مقابله قرار گیرد.

اجازه اجتهاد، شرط کافی تأیید صلاحیت نامزدهای خبرگان نیست/ معرفی کسانی که اوراق امتحانی مجتهدان را تصحیح می‌کنند

اعتبار داشتن اجازه اجتهاد موجب می‌شد که عده ای برای گرفتن اجازه اجتهاد به مراجع عظام تقلید اصرار کرده و باعث آزار و اذیت ایشان شوند و حتی بعضی از مراجع فرمودند که به اجازه اجتهاد ما ترتیب اثر ندهید. اگر برای ما مشخص شود که کسی کرسی فقاهت دارد، ما از او امتحان نمی‌گیریم ولی یک زمانی هست که یک نفر فقط برای خودش کرسی فقاهت دارد و فضلای قم هم او را قبول ندارند. خب ما در این شرایط چه کاری باید انجام دهیم؟ طبیعی است که به فقاهت و اجتهاد فرد شک کنیم».

گروه سیاسی – رجانیوز: آیت الله مومن در گفتگویی تفصیلی در ابتدا به سوالی درخصوص هشدار برخی علما نسبت به تحرک برخی جریانات سیاسی برای نقش آفرینی در انتخابات خبرگان پاسخ داد و گفت: «محکم کاری‌هایی توسط شورای نگهبان در موضوع خبرگان انجام شده است و اگر این محکم کاری‌ها باشد اقدام خلاف شرع و قانونی انجام نمی‌گیرد».

به گزارش رجانیوز به نقل از خبرگزاری مهر، وی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است عده‌ای از طریق تبلیغات بخواهند تاثیر و تغییری در ترکیب خبرگان داشته باشند؟، تصریح کرد: «هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ان شاالله تعالی کار انجام می‌شود و من هیچ ترسی ندارم. مثلا می‌خواهند چه کار کنند؟ ما که با کسی تعارف نداریم. ما امتحان اجتهاد می‌گیریم، اگر بلد است و فاضل است بفرماید! فقهای شورای نگهبان در مقابل کسی کوتاه نمی‌آیند تا فردی خلاف قانون تائید صلاحیت شود. اصلا چرا کوتاه بیایند؟ چرا بترسند؟ اگر آدم بمیرد بهتر از این است که بترسد».

عضو مجلس خبرگان رهبری با تشریح چگونگی آزمون اجتهاد گفت: «این آزمون در قانون تعیین شرایط اعضای خبرگان نیامده است؛ مرجع تشخیص دارا بودن شرایط ۵ گانه اعضای خبرگان، فقهای شورای نگهبان هستند. گاهی کسی که ثبت‌نام می‌کند از قدیم رفیق ما و از ما هم فاضل‌تر بوده است و ما نیز او را می‌شناسیم، بنابراین این فرد نیازی به امتحان دادن ندارد».

وی ادامه داد: «کسی هم که ما با او آشنایی نداریم اما در حوزه تدریس می‌کند، نوارهای جلسات درس او نیز موجود است، خوب هم درس می‌دهد، ملا است و در مسائل سیاسی هم اظهارنظر کرده و مواضعش روشن است؛ این فرد هم نیازی به امتحان اجتهاد ندارد. بنابراین وقتی فقهای شورای نگهبان تشخیص بدهند که یک فرد علمیت و همه شرایط را دارد یعنی یک ارتباط علمی با او داشته باشند و برایشان اجتهاد و صلاحیت فرد ثابت شود دیگر نیازی به آزمون اجتهاد نیست».

آیت الله مومن در پاسخ به این سوال که اگر کسی از یکی از مراجع تقلید اجازه اجتهاد و یا کرسی درس خارج فقه داشته باشد بازهم نیازی به آزمون اجتهاد دارد؟، گفت: «خیر، یکی از جهاتی که تصمیم گرفته شد اجازه اجتهاد فایده ای نداشته باشد این بود که اعتبار داشتن اجازه اجتهاد موجب می‌شد که عده ای برای گرفتن اجازه اجتهاد به مراجع عظام تقلید اصرار کرده و باعث آزار و اذیت ایشان شوند و حتی بعضی از مراجع فرمودند که به اجازه اجتهاد ما ترتیب اثر ندهید. اگر برای ما مشخص شود که کسی کرسی فقاهت دارد، ما از او امتحان نمی‌گیریم ولی یک زمانی هست که یک نفر فقط برای خودش کرسی فقاهت دارد و فضلای قم هم او را قبول ندارند. خب ما در این شرایط چه کاری باید انجام دهیم؟ طبیعی است که به فقاهت و اجتهاد فرد شک کنیم».

عضو فقیه شورای نگهبان با بیان اینکه بنا نیست ما کسی را در موضوع تائید اجتهاد اذیت کنیم، اظهار کرد: «امتحان کتبی اجتهاد را کسانی می‌گیرند که برای حوزه علمیه مورد قبول و شناخته شده باشند. در میان ممتحنین سه نفر از سطح خارج می‌آیند؛ برخی از این افراد هم در امتحان شفاهی شرکت می‌کنند. ما در میان ممتحنین افرادی داریم که مقام معظم رهبری و حوزه علمیه هم آنها را قبول دارند».

آیت‌الله مومن در ادامه مصاحبه در پاسخ به این سوال که آیا ما می‌توانیم یک مجلس خبرگان با ترکیبی جوان داشته باشیم؟، خاطر نشان کرد: «اینکه می‌پرسید آیا می‌توانیم یک مجلس خبرگان جوان داشته باشیم؛ من می‌گویم بله. منتهی همه آنها  باید شرایط کاندیداتوری و عضویت در مجلس خبرگان را داشته باشند. البته اعضای خبرگان باید انسان‌هایی باشند که عقلشان برای پیشبرد کارها بهتر برسد، یعنی هم از نظر فقهی و هم از نظر بینش سیاسی و اجتماعی باید سواد داشته باشند».

عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: «داشتن سواد فقهی و عقل سیاسی یک مقدار گذشت زمان و تجربه می‌خواهد که طبعا سن و سال بیشتری هم طلب می‌کند. علی‌القاعده نباید همه اعضای خبرگان جوان باشند ولی اگر هم جوان بودند، منوط بر داشتن شرایط لازم، اشکالی ندارد».

وی گفت: «اینکه می‌فرمایید تحرکاتی برای جوان کردن خبرگان انجام شده است را من خبر ندارم. مثلا فعالیتی شده باشد که چه کنند؟ مثلا بخواهند برای نامزدی اشخاصی که شرایط مدنظر را نداشته باشند تحرکی کنند؟ یا اینکه فعالیتی انجام شده است که شورای نگهبان رسیدگی نکند؟؛ من در این زمینه نگرانی ندارم».

مصاحبه با آیت‌الله مومن که در بیت ساده و علمایی وی در قم انجام شد در دو بخش منتشر خواهد شد که قسمت نخست این گفتگوی تفصیلی در ادامه می آید:

اخیرا برخی از بزرگان و علما به خصوص آیت الله جنتی هشدارهای مکرری را در خصوص انتخابات خبرگان می دهند. شما به عنوان عضو فقیه شورای نگهبان و یکی از اعضای خبرگان رهبری علت هشدارهای مکرر برخی بزرگان در خصوص انتخابات خبرگان را چه می‌دانید و چقدر این هشدارها جدی تلقی می شود؟

من نمی‌دانم اصل این هشدارها چیست که بتوانم راجع به علت طرح آن صحبت کنم. باید از خود این بزرگان سوال کرد که چه رازی در این هشدارها نهفته است، اما واقعیت این است که وظیفه خبرگان رهبری تعیین رهبر نظام و معرفی آن به مردم است. بعد از تعیین رهبری هم خبرگان باید نسبت به اعمال رهبری نظارت داشته باشند چراکه اساس کار نظام اسلامی ما به وجود رهبر معظم انقلاب وابسته است. در واقع کارهایی که در کشور انجام می‌شود و مسئولیت های مختلفی که مسئولین مختلف از ریاست‌جمهوری، قوه قضائیه، مجلس تا نیروهای مسلح و صدا و سیما برعهده دارند وابسته به رهبر نظام است. به عنوان مثال صلاحیت رئیس‌جمهور با نظر شورای نگهبان تایید شده و انتخابات ریاست‌جمهوری هم براساس نظارت شورای نگهبان انجام می‌شود. بعد از تمام این حرف‌ها شرط رئیس‌جمهور شدن یک فرد این است که مقام معظم رهبری آرای مردم را تنفیذ کند یعنی بگوید من قبول دارم که شما رئیس‌جمهور شوید. درست است مردم فردی را برای ریاست‌جمهوری انتخاب کردند اما ولی فقیه باید کار مردم را نافذ قرار دهد، بنابراین این مهم اختصاص به مقام معظم رهبری فعلی ندارد بلکه زمان حضرت امام(ره) هم بدین گونه بود. حتی آن رئیس‌جمهوری که عزل هم شد(بنی صدر)، امام(ره) بعد از انتخابش توسط مردم فرمودند تو را نصب می‌کنم و این نصب و تایید من تا زمانی است که وظایفت را به درستی انجام دهی. فلذا مشروعیت واقعی رئیس‌جمهور با تنفیذ رهبری است.

تازه بعد از همه این حرف‌ها، اختیارات مقام معظم رهبری بعد از اصلاحاتی که در سال ۶۸ در قانون اساسی به وجود آمد ولایت مطلقه است یعنی ولی فقیه بر تمام آنچه که در کشور می گذرد اختیار تام دارد و اینطور نیست که به آنچه در قانون اساسی آمده است مقید باشد. ولایت مطلقه را حضرت امام(ره) اعمال کردند. به عنوان مثال حضرت امام(ره) دادگاه ویژه روحانیت را تشکیل دادند با اینکه اصل این دادگاه در قانون اساسی نیامده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در قانون اساسی نیامده اما حضرت امام(ره) تشخیص به تشکیل چنین شورایی داد. بنابراین ولایت امری رهبری نظام، ولایت مطلقه‌ است و پایبند به آنچه که در قانون اساسی آمده باشد نیست. به عنوان مثال مجلس حق ندارد در جایی دستوری بدهد که حتما از طرف مقام معظم رهبری انجام شود یعنی شورای نگهبان می‌گوید حق اینکه بخواهید مقام رهبری را مقید کنید، ندارید.

محکم کاری‌هایی توسط شورای نگهبان در موضوع خبرگان انجام شده است و اگر این محکم کاری‌ها باشد اقدام خلاف شرع و قانونی انجام نمی‌گیرددر اصل ۱۰۷ قانون اساسی آمده است که حضرت امام(ره) را مردم به عنوان رهبر تعیین کردند ولی بعد از حضرت امام، فقهایی که به عنوان خبرگان از سوی مردم انتخاب شدند باید بنشینند و از میان فقهای متعددی که وجود دارد و با توجه شرایط ذکر شده برای رهبری، رهبر نظام را انتخاب ‌و به مردم معرفی کنند. البته اعضای خبرگان طبق ضوابطی که براساس قانون اساسی است و شرع هم آن ضوابط را تعیین می‌کند باید رهبر نظام را انتخاب کنند؛ این مقام ارزشمندی برای خبرگان است که بالاترین قدرتی که در نظام اسلامی است را تعیین می‌کند. البته خبرگان در عین وجود اختیارات وسیعی که رهبری دارد، باید بر کار او نیز نظارت داشته باشد. به عنوان مثال بعد از انتخاب رهبری اگر از سوی خبرگان تشخیص داده شود که وی بعضی از شرایط را نداشته یا اینکه داشته و از دست داده و برخلاف عدالت و سیاست عمل کرده و نتوانسته است تصمیم صحیحی را بگیرد، خبرگان او را از کار برکنار می‌کنند. بنابراین اعضای خبرگان باید کسانی باشند دغدغه‌مند باشند و بتوانند فرد صاحب صلاحیت را برای رهبری نظام انتخاب و به مردم معرفی کنند.

آیا ممکن است اهمیت برخی دوره‌های انتخابات خبرگان بیشتر شود و یک برنامه‌ریزی از سوی عده ای یا گروهی برای تغییر ترکیب این مجموعه بسیار مهم، بوجود بیاید؟

یعنی شما می‌گویید ممکن است عده‌ای برخلاف قانون عمل کنند؟ یا مثلا نظارت شورای نگهبان را در نظر نگیرند؟ یا اینکه در شورای نگهبان آدم‌های بی ربط و بی‌حالی حضور داشته باشند که اگر مسئله‌ای پیش آمد خودشان را کنار بکشند؟ یا اینکه فقهای شورای نگهبان، که صلاحیت نامزدهای خبرگان را تعیین می‌کنند و آدم‌های درستی هم هستند، ممکن است الکی صلاحیت برخی افراد را تائید کنند؟

اگر مقام معظم رهبری درست دقت کرده باشند و اشخاص عادلی که بتوانند به خوبی شرایط را تشخیص بدهند و به وظایفشان عمل کنند را به عنوان فقهای شورای نگهبان برگزیده باشند، علی القاعده نباید برنامه‌ریزی و اقدام خلاف قانونی در انتخابات خبرگان بوجود بیاید. مگر اینکه شورای نگهبان به درد بخور نباشد یا اینکه اعضای آن در مقابل عده‌ای به وظایف خود عمل نکنند؛ اگر اینطور باشد ممکن است برخی بتوانند در ترکیب خبرگان تغییر ایجاد کنند. اما محکم کاری‌هایی توسط شورای نگهبان در موضوع خبرگان انجام شده است و اگر این محکم کاری‌ها باشد اقدام خلاف شرع و قانونی انجام نمی‌گیرد. تا بحال هم در میان شورای نگهبان و فقهای شورای نگهبان و همچنین در بین اعضایی که به عنوان خبرگان رهبری شناخته شده اند، افراد نابابی وجود نداشته است و اگر هم یک نفر و نصفی ناباب بوده بیرونش کرده‌اند.

ممکن است در جریان انتخابات با تبلیغات و فضاسازی‌های رسانه‌ای، انتخابات خبرگان و در نهایت ترکیب خبرگان را به سمتی ببرند که ترکیب این مجلس، متمایل به یک جریان سیاسی خاص شود. از طرفی این هشدارها از سوی آیت‌الله جنتی دبیر شورای نگهبان بیان شده است. بنابراین آیا با توجه به فضای جدید سیاسی، ممکن است عده‌ای از طریق تبلیغات بخواهند تاثیر و تغییری در ترکیب خبرگان داشته باشند؟

هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ان شالله تعالی کار انجام می‌شود و من هیچ ترسی ندارم. مثلا می‌خواهند چه کار کنند؟ ما که با کسی تعارف نداریم. ما امتحان اجتهاد می‌گیریم، اگر بلد است و فاضل است بفرماید! البته تنها نباید فاضل باشد، بلکه شرایط دیگری هم در متن قانون است که ما باید به عنوان فقهای شورای نگهبان همه را احراز کنیم – البته حقوقدانان شورای نگهبان هم آدم‌های خوبی هستند، حتی بعضی از آنها نیمه فقیه هستند. حتی یکی از آنها که معمم هم نیست امتحان اجتهاد داده و پذیرفته شده است، اما آنها وظیفه ای در موضوع خبرگان ندارند- فقهای شورای نگهبان در مقابل کسی کوتاه نمی‌آیند تا فردی خلاف قانون تائید صلاحیت شود. اصلا چرا کوتاه بیایند؟ چرا بترسند؟ اگر آدم بمیرد بهتر از این است که بترسد. الحمدلله در بین فقهای شورای نگهبان اشخاصی حضور دارند که سابقه تبعید و مبارزه با طاغوت داشتند. آقای جنتی سه سال به اسدآباد همدان تبعید شده بود. من و آیت‌الله یزدی هم تبعید شده بودیم.

ببنید بر حسب اصل ۱۰۸ قانون اساسی خبرگان رهبری برای خصوصیات مجلس و تشکیلات خودشان می‌توانند قوانینی را تصویب کنند، البته کسی در کشور حق تصویب برای خود ندارد، حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم حق تصویب ندارد و تنها خبرگان رهبری برای امور داخلی خود حق تصویب دارد. در همین راستا اعضای خبرگان شرایط انتخاب شوندگان برای مجلس خبرگان رهبری را هم تصویب کرده‌اند.

یکی از جهاتی که تصمیم گرفته شد اجازه اجتهاد فایده ای نداشته باشد این بود که اعتبار داشتن اجازه اجتهاد موجب می‌شد که عده ای برای گرفتن اجازه اجتهاد به مراجع عظام تقلید اصرار کرده و باعث آزار و اذیت ایشان شود و حتی بعضی از مراجع فرمودند که به اجازه اجتهاد ما ترتیب اثر ندهیددر ماده ۲ این قانون آمده است که خبرگان منتخب مردم باید دارای شرایط زیر باشند:

الف) اشتهار به دیانت، وثوق و شایستگی اخلاقی (یعنی مردم بگویند فلانی آدم درستی است)،

ب) اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشد. ما در مباحث حوزوی می گوییم مجتهد و اجتهاد دو نوع است، اجتهاد مطلق و اجتهاد در حد تجزی. اجتهاد مطلق این است که فرد همه مسائل را بتواند از روی قرآن، روایات و حکم عقل استنباط کند ولی اجتهاد در حد تجزی به این معنی است که پایه علمی فرد به اندازه ای قوی نیست که بتواند تمام مسائل را استنباط کند ولی می‌تواند بعضی مسائل را استنباط کرده و می‌تواند ولی فقیه واجد شرائط رهبری را تشخیص دهد. البته این شرایط از ابتدا نبود و بعدا تصویب شد.

ج) بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز

د) معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی

ه) نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی»

 این ۵ شرط برای اعضای خبرگان رهبری است. در تبصره یک این قانون آمده است «مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فوق فقهای شورای نگهبان قانون اساسی می‌باشند». در تبصره ۲ هم آمده است «کسی نیاز به تائید فقهای شورای نگهبان ندارد که رهبر انقلاب او را جلوتر در جایگاهی منصوب کرده بوده که آن جایگاه اجتهاد لازم داشته است، مانند جایگاه ریاست قوه قضاییه که اجتهاد لازم دارد».

بنابراین فقهای شورای نگهبان قانون اساسی مسئول تشخیص صلاحیت اعضای خبرگان هستند و تا زمانی که قانون اساسی و قوانین شرع وجود دارد، وضعیت همین است و بقیه حرف‌ها همگی هیچ است. ما از کسی ترسی نداریم. ما برای تائید صلاحیت افراد امتحان می‌گیریم تا ببینیم سواد دارند یا خیر. سپس بررسی می‌کنیم ببینیم فرد سو سابقه دارد یا ندارد، دیانت دارد یا ندارد. با کسی هم رودربایستی و پدر کشتگی نداریم.

اجازه بدهید به چگونگی آزمون اجتهاد برای اعضای خبرگان هم بپردازیم. چه کسانی لازم نیست آزمون بدهند؟

آزمون اجتهاد در قانون تعیین شرایط اعضای خبرگان نیامده است. مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فوق فقهای شورای نگهبان هستند یعنی فقهای شورای نگهبان باید تشخیص بدهند که فرد این شرایط را دارد یا خیر. گاهی کسی که ثبت‌نام می‌کند از ما هم فاضل‌تر بوده است و ما نیز او را می‌شناسیم، بنابراین این فرد نیازی به امتحان دادن ندارد. یا کسی است که ما آشنایی با او نداریم اما در حوزه تدریس می‌کند، نوارهای جلسات درس او نیز موجود است، خوب هم درس می‌دهد، ملا است و در مسائل سیاسی هم اظهارنظر کرده و مواضعش روشن است؛ این فرد هم نیازی به امتحان اجتهاد ندارد.

وقتی فقهای شورای نگهبان تشخیص بدهند که یک فرد علمیت و همه شرایط را دارد یعنی یک ارتباط علمی با او داشته باشند و برایشان اجتهاد و صلاحیت فرد ثابت شود دیگر نیازی به آزمون اجتهاد نیست. تاکنون همینطور بوده است و در دوره اخیر مجلس خبرگان هم مواردی را داشتیم که لازم نبوده امتحان گرفته شود.

ممکن است یک فاضلی برای فقهای شورای نگهبان شناخته شده نباشد ولی از یکی از مراجع تقلید اجازه اجتهاد داشته باشد.

خیر، یکی از جهاتی که تصمیم گرفته شد اجازه اجتهاد فایده ای نداشته باشد این بود که اعتبار داشتن اجازه اجتهاد موجب می‌شد که عده ای برای گرفتن اجازه اجتهاد به مراجع عظام تقلید اصرار کرده و باعث آزار و  اذیت ایشان شود و حتی بعضی از مراجع فرمودند که به اجازه اجتهاد ما ترتیب اثر ندهید. اگر وضعیت عادی باشد ممکن است بپذیریم ولی واقع امر این است که برخی از فقهایی که مرجع تقلید بودند ممکن است افرادی را در دوره ای به عنوان مجتهد تائید کرده باشند. من برای بار اول نیست که از سوی شورای نگهبان مسئول امتحان اجتهاد خبرگان هستم. آیت‌الله جنتی از سال اول تاسیس شورای نگهبان فقیه این شورا بودند، یعنی ۳۵ سال بیشتر است که عضو شورای نگهبان هستند. من هم به اصرار امام(ره) از سال ۱۳۶۲ به عنوان فقیه شورای نگهبان منصوب شدم. تاکنون چهار دوره انتخابات خبرگان رهبری داشتیم که در دوره اول من عضو شورای نگهبان نبودم. وقتی برای خبرگان رای آوردم بمنظور شرکت در اجلاسیه خبرگان در ۲۱ و ۲۲ تیر ماه ۱۳۶۲ به تهران رفتم و ۲۵ تیرماه عضو فقیه شورای نگهبان شدم. برای دوره دوم خبرگان رهبری تصمیم بر این شد که امتحان اجتهاد برگزار شود؛ آقایان فقها هم مسئولیت این امتحان را به من واگذار کردند. ما در این امتحانات سوالاتی می‌کنیم که بفهمیم فرد مورد نظر در حدی که در قانون مصوب مجلس خبرگان رهبری آمده علمیت دارد یا ندارد. پس از اثبات علمیت فرد، جهات دیگری را هم بررسی می‌کنیم تا صلاحیت فرد برای ما محرز شود.

برخی این انتقاد را به شورای نگهبان دارند که چرا کسانی که کرسی درس خارج فقه دارند و از برخی مراجع عظام اجازه اجتهاد گرفته اند باید آزمون اجتهاد بدهند.

اگر برای ما مشخص شود که کسی کرسی فقاهت دارد، ما از او امتحان نمی‌گیریم ولی یک زمانی هست که یک نفر فقط برای خودش کرسی فقاهت دارد و فضلای قم هم او را قبول ندارد. خب ما در این شرایط چه کاری باید انجام دهیم؟ طبیعی است که به فقاهت و اجتهاد فرد شک کنیم.

یعنی باید فقاهت و اجتهاد او در حوزه علمیه شایع باشد؟

باید علمیت یک فرد بین فقها و اعاظم حوزه شایع و مشهور باشد تا کسی خودش را «جا زن» نکند. ممکن است خدای ناکرده چنین آدمی هم باشد. اما اگر مراجع تقلیدی مانند حاج آقا شبیری زنجانی یا آیت‌الله وحید خراسانی بخواهند برای خبرگان بیایند، ما غلط بکنیم از آنها امتحان بگیریم! اصلا ما نزد این بزرگان درس می‌خوانیدم و هرگز چنین کاری را انجام نمی‌دهیم. فقط از کسانی که برای فقهای شورای نگهبان قهرا روشن نیست که در حد لازم علمیت دارند، به ناچار امتحان گرفته می‌شود.

بنابراین اگر کسی صرف اینکه اجازه اجتهادی از یکی از مراجع داشته باشد یا اینکه درس خارج فقه تدریس کند، کفایت نمی‌کند و علمیت فرد باید برای فقهای شورای نگهبان روشن شود.

بله، مگر اینکه فرد را بشناسیم و برای ما مسجل شود که فرد مورد نظر صلاحیت تدریس درس خارج فقه را داشته باشد.

احتمال دارد از یک عضوی از اعضای خبرگان که در دوره‌های گذشته نماینده خبرگان بوده است و قصد کاندیداتوری در دوره جدید دارد، آزمون اجتهاد گرفته شود؟

در این شرایط دو حالت پیش می‌آید؛ اگر فردی نزد فقهای شورای نگهبان امتحان داده باشد دیگر نیازی به آزمون اجتهاد نیست و همان آزمون اول کفایت می‌کند اما اگر در دوره اول انتخابات خبرگان رهبری که امتحانی در کار نبوده کاندیدا و عضو شده باشد، قاعدتا علمیت وی روشن نیست و باید امتحان بدهد.

پس اگر کسی در دوره‌های دوم و سوم عضو خبرگان رهبری بوده باشد، اجتهادش برای فقهای شورای نگهبان اثبات شده است.

بله. اصلا ممکن است کسی فقیه شورای نگهبان یا رئیس قوه قضائیه باشد که دیگر امتحان لام نیست. من اخیرا در روزی که امتحانات را برگزار کردیم گفتم امتحان برای کسانی است سابقه علمی آنها هنوز برای فقهای شورای نگهبان مشخص نشده است در غیر اینصورت نیازی به امتحان نیست. حتی شنیدم بعضی‌ها که سابقه علمی داشتند برای امتحان آمده بودند که درنهایت شرکت نکردند. بنا نیست ما کسی را اذیت کنیم.

تصحیح اوراق آزمون کتبی و سپس آزمون شفاهی توسط فقها صورت می‌گیرد یا عده‌ای خاص؟

فقها تصحیح نمی‌کنند. مثلا آقای جنتی با این مشغله زیاد بیاید ورقه تصحیح کند؟ فقط سه برگه بود که به دلایلی به بنده دادند تا تصحیح کنم. حتی به من ‌گفتند در امتحان شفاهی که قرار است بگیریم شرکت کنید که گفتم من نمی‌توانم بیایم و فرد دیگری را در نظر بگیرید. امتحان کتبی را هم کسانی می‌گیرند که برای حوزه علمیه مورد قبول و شناخته شده باشند. در میان ممتحنین ما سه نفر از «سطح خارج» می‌آیند که ما از آنها تقاضا کردیم امتحان کتبی را تصحیح کنند؛ برخی از این افراد هم در برگزاری امتحان شفاهی شرکت می‌کنند. ما در میان ممتحنین افرادی را قرار دادیم که «مو لای درزشان نمی‌رود»؛ یعنی آدم‌های عادلی تعیین کردیم. حتی برخی از این افراد را مقام معظم رهبری می‌شناسند و قبول دارند و کسی در حوزه نسبت به آنها شک ندارد.

یک امتحان دومی هم بعد از ثبت نام در انتخابات وجود دارد؛ در مورد این امتحان هم توضیحی بفرمایید.

مطابق آیین‌نامه اجرایی انتخابات خبرگان رهبری، اشخاصی که در هر استانی می‌خواهند کاندیدا شوند، بعد از اعلام وزارت کشور ثبت نام می‌کنند. وزارت کشور هم با اطلاع دادن، اجازه گرفتن و هم نوا بودن با شورای نگهبان عمل می‌کند، یعنی وزیر کشور با شورای نگهبان زمان انتخابات خبرگان را هماهنگ و سپس اعلام می‌کند. امروز این کارها انجام و تاریخ برگزاری انتخابات مجلی شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری اعلام شده است. طبعا وزارت کشور باید انتخابات خبرگان را اجرا کند؛ یعنی می‌گوید کاندیداها در فلان تاریخ نام نویسی کنند.

از طرفی هیات‌های اجرایی وزارت کشور حق ندارند در مورد صلاحیت نامزدهای خبرگان اعلام نظر کنند، بلکه باید افرادی که نام نویسی کردند را به فقهای شورای نگهبان معرفی کرده تا آنها صلاحیت کاندیداها را بررسی کنند. نکته مهم دیگر این است که برخی فضلای حوزه قم به ما گفتند در امتحان مجددی که بعد از نام‌نویسی گرفته می‌شود ممکن است برخی قبول نشوند و فکر کنند به آنها توهین شده است چراکه در میان حوزویون عدم تائید این افراد مطرح و یرای این‌ها بد می‌شود.

هیات‌های اجرایی وزارت کشور حق ندارند در مورد صلاحیت نامزدهای خبرگان اعلام نظر کنند، بلکه باید افرادی که نام نویسی کردند را به فقهای شورای نگهبان معرفی کرده تا آنها صلاحیت کاندیداها را بررسی کنندمن این مساله را خدمت فقهای شورای نگهبان مطرح کردم، سپس تصمیم گرفتیم طی اطلاعیه‌ای از سوی دفتر خبرگان در حوزه علمیه قم اعلام کنیم کسانی که می خواهند در انتخابات خبرگان رهبری کاندیدا شوند و اجتهاد علمی‌شان هم روشن نیست ثبت نام کنند تا ما از آنها امتحان اجتهاد بگیریم. از طرفی هم اگر کسی قبول نشد ما اعلام عمومی نمی‌کنیم تا ابروی فرد برود. حتی وقتی کاندیدایی نام نویسی کرد به او می‌گوییم اسم خود را بر روی برگه ننویس تا اگر بدست مصححی افتاد دردسر ساز نشود. سپس ما طبق شماره لیست، افراد را شناسایی می‌کنیم و بعد از اینکه ورقه تصحیح شد به یک مصحح دیگری می‌دهیم تا اشتباهی در تصحیح رخ نداده باشد. اگر در نمره دادن اتفاق نظر داشتند که هیچ، اما اگر اختلاف داشتند معدل دو نمره را می‌گیریم. یعنی اگر مصححی به برگه‌ای ۹ داده بود و یکی دیگر ۱۲ داده بود، معدل آن یعنی ۱۰ و نیم را منظور می‌کنیم. ما سه امتحان هم داریم؛ یک امتحان از «مباحث اصولی»، یک امتحان از «مکاسب شیخ انصاری» و یک امتحان هم «راجع به مسائل ساده اجتهاد». بعد از اینکه برگه‌ها تصحیح می‌شوند ریز نمرات اصول، مکاسب و درس سوم بررسی و سپس قبولی یا عدم قبولی آن‌ها نهایی می‌گردد. من در جمع ثبت‌نام کنندگان که برای امتحان به فیضیه آمده بودند هم گفتم که اگر نمره نیاوردید به معنای این نیست که سواد ندارید بلکه تقصیر ماست که نتوانستیم احرازتان کنیم. اخیرا هم حدود ۲۲۳ نفر اسم نوشتند که بعضی از آنها افرادی بودند که قبلا امتحان داده بودند و اشخاصی که در روز امتحان حاضر شدند نزدیک ۱۸۰ نفر بودند. تقریبا تصحیح اوراق امتحان یکی دو هفته پیش تمام شده است و امروز(روز مصاحبه) هم مشغول امتحان شفاهی هستند.

اخیرا برخی آقایان گفته‌اند که ترکیب دوره پنجم خبرگان باید جوان باشد. برخی اخبار هم از سازماندهی طلاب و فضلای جوان حوزه توسط برخی آقایان جهت کاندیداتوری در انتخابات خبرگان حکایت می‌کند. شما توصیه‌هایی که عده‌ای به جوان کردن ترکیب خبرگان دارند را چطور ارزیابی می‌کنید؟ اصلا ما می‌توانیم یک مجلس خبرگان با ترکیبی جوان داشته باشیم؟

اینکه می‌پرسید آیا می‌توانیم یک مجلس خبرگان جوان داشته باشیم؛ من می‌گویم بله. منتهی همه آنها باید شرایط کاندیداتوری و عضویت در مجلس خبرگان را داشته باشند. یعنی فقهای شورای نگهبان باید تشخیص بدهند که این افراد ولو ۲۵ سال داشته باشند، شرایط لازم را دارند. البته معمولا تا قبل از سن ۲۵ سالگی بعید است که فقاهت در فرد پیدا شود زیرا طی کردن و خواندن مقدمات سطح حوزه معمولا ۱۰ سال طول می‌کشد و سپس پیدا کردن قدرت استباط و گذراندن دوره خارج فقه، فرد را به سن۳۰ سالگی می‌رساند. اما شاید یک نفر خوش استعداد بود و در سن کم صاحب شرایط کاندیداتوری شد. بنابراین ممکن است با تائید شرایط از سوی شورای نگهبان و برگزاری انتخابات در کشور۹۰ درصد اعضای خبرگان جوان باشند؛ ایرادی ندارد.

اینکه من جوان شدن خبرگان را مصلحت بدانم یا ندانم که اثری ندارد؛ مهم آن است که مردم به چنین افرادی رای بدهند یا ندهنداما اینکه مصلحت درخصوص جوان بودن ترکیب مجلس خبرگان چیست، حرف دیگری است. اینکه من جوان شدن خبرگان را مصلحت بدانم یا ندانم که اثری ندارد؛ مهم آنست که مردم به چنین افرادی رای بدهند یا ندهند. البته اعضای خبرگان باید انسان‌هایی باشند که عقلشان برای پیشبرد کارها بهتر برسد، یعنی هم از نظر فقهی و هم از نظر بینش سیاسی و اجتماعی ب

اید سواد داشته باشند تا بتوانند با اشراف بر قانون اساسی و امور فقهی بر کار رهبری نظارت کنند. بنابراین داشتن سواد فقهی و عقل سیاسی یک مقدار گذشت زمان و تجربه می‌خواهد که طبعا سن و سال بیشتری هم طلب می‌کند. علی‌القاعده نباید همه اعضای خبرگان جوان باشند ولی اگر هم جوان بودند، منوط بر داشتن شرایط لازم، اشکالی ندارد.

اینکه می فرمایید تحرکاتی برای جوان کردن خبرگان انجام شده است را من خبر ندارم. مثلا فعالیتی شده باشد که چه کنند؟ مثلا بخواهند برای نامزدی اشخاصی که شرایط مدنظر را نداشته باشند تحرکی کنند؟ یا اینکه فعالیتی انجام شده است که شورای نگهبان رسیدگی نکند؟ ببینید! نه رای مردم دست اشخاصی است که می‌خواهند تحرکاتی در این زمینه بکنند و نه شورای نگهبان بین شخص فاضل ۵۰ ساله یا ۶۰ ساله‌ای که با سواد است، علمیت و تقوایش هم خوب است و مردم هم او را می شناسند تفاوتی می‌گذارد. ولی من از فعالیت‌های آنچنانی در مورد خبرگان خبری ندارم. مگر می‌خواهند چه کنند؟ آیا می‌خواهند از غیر این مسیر عبور کنند؟ از خوش شانسی یا بدشانسی من این است که تقریبا امتحانات سه دوره خبرگان را من برگزار کردم. اخیرا که امتحانات برگزار شد من به برادری که مسئولیت نام نویسی را داشت گفتم متعرض هیچکس نباش و هرکسی می‌آید را ثبت نام کن. بنابراین مسیر ما مشخص است و نگرانی هم در این زمینه نداریم.

پس شما می فرمایید عنصر تجربه یا سن و سال یا به تعبیری شیخوخیت تاثیری در رد یا تایید صلاحیت افراد ندارد؟

بله. باید دیانت نیز باشد. اگر جوان ۲۵ ساله‌ای اجتهاد داشته باشد خدا خیلی هم او را دوست دارد و شیخوخیت لازم نیست. نه شیوخیت شرط و نه جوان بودن مانع است. جوانی که شرایط لازم را دارد می‌تواند نامزد شود و شیخی که این شرایط را ندارد نمی تواند کاندیدا شود.