چه بودیم، چه شدیم
گوشه ای از دستاوردهای اقتصادی جمهوری اسلامی به روایت نهادهای بین المللی/ بانک جهانی و سازمان ملل در خصوص شکاف طبقاتی و توسعه انسانی ایران بعد از انقلاب چه می گویند؟
از جمله شاخص های سنجش شکاف طبقاتی، نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمند ترین ) به دهک اول (فقیرترین) است و هر چه این نسبت بالا باشد نشان دهنده شکاف طبقاتی بیشتر است. این نسبت بدون واحد است. این شاخص در سال ۱۳۵۴ یعنی سه سال پیش از وقوع انقلاب، بالاترین حد خود یعنی ۳۳٫۷۵ را به ثبت رسانده است و طبق آمار مرکزی در سال ۱۳۹۴ به ۱۲٫۶۵ رسیده است. یعنی کمتر از نصف در دوران قبل از انقلاب.
گروه اقتصادی-رجانیوز: «جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیه کشور است میباشد و شکنجهها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است! هر روز عدهای را اعدام میکنند به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمیگذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسامآور غوطه میخورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره میشود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا میشود.»
این صحبت های یک ضدانقلاب در ارتباط با وضعیت این روزهای کشور نیست بلکه قسمتی از پیش بینی های امام راحل در خصوص توطئه های آینده دشمنان و تزریق یاس و ناامیدی به جامعه برای پشیمان سازی مردم از انقلاب اسلامی است. خط خبری رسانه های بیگانه نشان می دهدکه این پیش بینی خیره کننده که در بند(ج) وصیت نامه سیاسی الهی امام راحل قرار دارد امروز محقق شده است،
رجانیوز به مناسبت ایام الله دهه فجر در سلسله مطالبی اقتصادی- سیاسی- بین الملل- علمی و فرهنگی به قسمت هایی مختصر از دستاوردهای انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف اشاره خواهد کرد.
هرچند نباید این نکته را فراموش کرد که کارآمدی نظام اسلامی نیازی به اثبات ندارد و بزرگترین اثبات آن جشن چهاردهه صلابت آن است که در ۲۲بهمن هرسال توسط مردم برگزار می گردد. چرا که جمهوری اسلامی با وجود دشمنانی که به عنوان قدرت مندترین، ثروت مندترین و خشن ترین کشورها در نظام بین الملل شناخته می شوند توانسته مسیر رو به رشد خود را در پی بگیرد و نه تنها بقای خود را حفظ کند که در این مسیر پیشرفت هم داشته باشد. رهبرمعظم انقلاب در این مورد می فرمایند: «بزرگترین دلیل کارآمدی نظام، استمرار و بقای آن است و اگر نظام اسلامی ناکارآمد بود، تاکنون بلعیده شده بود.»
قسمت اول: دستاوردهای اقتصادی
وقتی بخواهیم از دستاوردهای اقتصادی انقلاب سخن گوییم، اولین چیزی که در ذهن خطور می کند دستاوردهایی چون صنایع نظامی و هسته ای باشد، ولی محدود کردن کردن میوه حاصله تفکر اسلامی انقلابی در عرصه اقتصاد به پروژه های انجام شده، جفایی در حق آن است. در ادامه بیشتر به این موضوع می پردازیم.
شمردن دستاوردهای اقتصادی بدون نگاه به گذشته و عملکرد اقتصادی قبل از انقلاب ناقص و ابتر است بنابراین باید نگاهی به عملکرد اقتصادی در قبل از انقلاب داشته باشیم. فرآیند اقتصاد قبل انقلاب را می توان به شش دروه تقسیم نمود:
سالهای (۱۲۷۰-۱۱۹۹):
یک نظام اقتصادی ارباب رعیتی و مبتنی بر کشاورزی صرف در کشور حاکم بوده است و با توجه به شکوفایی اقتصادی در اروپا بدلیل انقلاب صنعتی، ایران یک کشور عقب افتاده محسوب می شد.
سالهای (۱۳۰۴-۱۲۷۰ هـ . ش) :
پنجاه سال بعد از انقلاب صنعتی، حکومت شاهنشاهی مانع شکل گیری اقتصاد مبتنی بر صنعت است و در مقابل خلاء موجود با واردات کالاهای خارجی تا حدودی تامین می شود و زمینه برای حضور گسترده سرمایه گذاران غربی برای فروش محصولات خود در ایران شکل می گیرد.
سالهای (۱۳۲۰-۱۳۰۴ هـ.ش) :
نظام اداری در کشور تغییر می کند و قوانین چون تعرفه گمرکی وضع می شود و در قبل آن کارخانجات کوچک دولتی چون قند، نساجی، کبریت، شیمیایی، شیشه گری وسیمان شکل می گیرد.ولی این کارخانجات همچنان وابسته خارج هستند و با شروع جنگ جهانی دوم دچار مشکلات عدیده ای می شوند و روبه ورشکستگی می روند. از سوی دیگر همچنان ساختار سنتی بر اقتصاد کشور حاکم است.
سالهای (۱۳۴۲-۱۳۲۰ هـ.ش) :
جنگ جهانی دوم آسیب جدی ای به اقتصاد کوچک و نوپای ایران وارد کرده بود و در حالی که کشورهای اروپایی نظارت شدیدی بر ورود کالا وضع کرده بودند، در ایران سیاست آزاد تجاری حاکم می شود و ذخایر ارزی ناشی از درآمد نفتی به سمت ورود کالاهای مصرفی از اروپا و امریکا می رود تا اندک صنعت بوجود آمده نیز نابود شود.
سالهای (۱۳۵۳-۱۳۴۲ هـ.ش) :
در این سال ها شاهد شروع اصلاحات ارضی هستیم که منجر به برهم خوردن روابط در تولیدات کشاورزی و خروج نیروی کار از کشاورزی و شروع مهاجرت به شهرها می گردد. اما در کشور همچنان سیاست آزاد تجاری حاکم است و این سیاست هیچگاه زمینه برای رشد صنعت را فراهم نکرده بود. به همین جهت مهاجرین روستا به شهر یا در اندک صنایع موجود با درآمد کم اشتغال پیدا می کنند، یا به شغل های کاذب می پردازند و همزمان شاهد افزایش بیکاری در کشور هستیم.
این نکته را هم باید اضافه کرد که عمده صنایع موجود، صرفا به بسته بندی و مونتاژ کاری محصولات خارجی می پرداختند و وابستگی کامل به خارج در صنعت وجود داشت.
سالهای (۱۳۵۷-۱۳۵۳ هـ.ش) :
این دوره مانند دوره قبل شاهد رشد درآمد نفتی کشور بوده است و سرازیر شدن دلارهای نفتی، هر چند قدرت خرید مردم را بالاتر برده بود ولی این درآمد به خرید کالاهای خارجی اختصاص داده می شود و لوکس و تجمل گرایی به عنوان ارزش معرفی می شد. صنایع شکل گرفته نیز با حداقل بازدهی ممکن گذران می کردند.
اقتصاد پسا انقلاب
پس از انقلاب تلاش های زیادی برای به اجرا درآمدن اقتصاد اسلامی در کشور به عمل آمد و فعالیت های تحقیقاتی و علمی فراوانی در حوزه و دانشگاه در این خصوص صورت گرفت و با ارائه نظریه اقتصاد مقاومتی از سوی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در اواسط دهه هشتاد، حرکت ها برای نیل به سمت اجرای اقتصاد مقاومتی جدی تر شد؛ اما به قطع یقین نمی توان مدعی شد که در پس از انقلاب، اقتصاد اسلامی به طور کامل به اجرا درآمد. اگر بخواهیم به طور واقع بینانه بگوییم، باید گفت که ایران در سال های پس از انقلاب در حال یادگیری برای اجرای سیاست های اقتصادی مبتنی بر شرع مقدس اسلام بوده و بعضا در دولت های مختلف نیز گاها خلاف آنچه ما آن را اقتصاد اسلامی می نامیم عمل شد و یا بخش های از ان اجرا شد و بخش های دیگر مطابق نظام اقتصادی لیبرالی به عمل آمد؛ اما با این حال شاهد دستاوردهایی بوده ایم که نشان از شکسته شدن جهت اقتصادی کشور و ورود به دروان جدیدی از سال ۱۳۵۷ می دهد.
بانک جهانی در گزارشی که شش سال قبل منتشر کرده، وضعیت اقتصادی ایران پس از انقلاب را با قبل آن قیاس کرده و نوشته است:
« طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، سطح فقر کاهش یافته ، زندگی مردم به سطح رفاه مطلوبی رسیده و فاصله ی طبقاتی نیز کاهش یافته است. ضررهای اقتصادی ایران در دوران دفاع مقدس طی ۱۵ سال بعد از آن به رشد اقتصادی تبدیل شده و سطح درآمد ایرانی ها نیز افزایش یافت. همچنین طی این سالها مصرف، و دستیابی به خدمات مهم حیاتی مثل آب، برق، تلفن و گاز نیز افزایش چشمگیری داشت. نکته قابل توجه دیگر آن است که به رغم توسعه اقتصادی نابرابری در ایران افزایش نداشته است. تا قبل از انقلاب به موازات افزایش رشد اقتصادی سطح نابرابری نیز افزایش پیدا می کرد اما در بعد از انقلاب این پدیده مشاهده نشده است. هیچ شاهدی بر افزایش نابرابری در توزیع درآمد و هزینه ها در ایران بعد از انقلاب مشاهده نشده است.»
از جمله شاخص های سنجش شکاف طبقاتی، نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمند ترین ) به دهک اول (فقیرترین) است و هر چه این نسبت بالا باشد نشان دهنده شکاف طبقاتی بیشتر است. این نسبت بدون واحد است. این شاخص در سال ۱۳۵۴ یعنی سه سال پیش از وقوع انقلاب، بالاترین حد خود یعنی ۳۳٫۷۵ را به ثبت رسانده است و طبق آمار مرکزی در سال ۱۳۹۴ به ۱۲٫۶۵ رسیده است. یعنی کمتر از نصف در دوران قبل از انقلاب.
همچنین بر اساس گزارش سال ۲۰۱۶ دفتر توسعه سازمان ملل متحد در ۴ دهه گذشته ایران بالاترین رشد را در شاخص جهانی توسعه انسانی (HDI) داشته است. در این رده بندی ۳ کشور چین، نپال و ترکیه بعد از ایران قرار دارند. شاخص توسعه انسانی از نظر سازمان ملل کلیدی ترین شاخص کمی توسعه کشورها و متشکل از سه زیر شاخص آموزشی (میانگین سال های تحصیل افراد)، اقتصادی (درآمد سرانه) و بهداشتی (میانگین عمر مورد انتظار در بدو تولد) است.
در نمودار زیر رشد این شاخص در ایران بعد از انقلاب در مقایسه با میانگین جهانی توسعه، میانگین کشورهای توسعه یافته و میانگین کشورهای جنوب آسیا درج شده است. بر اساس این نمودار در حدود سال ۱۳۷۶ شاخص توسعه یافتگی ایران از میانگین جهانی بیشتر شده و در سال ۲۰۱۲ این شاخص تقریبا مساوی کشورهای دارای نرخ توسعه یافتگی بالا شده است. همچنین رتبه ایران در بین کشورهای دنیا از ۱۱۰ در آخرین سال قبل از انقلاب اسلامی به ۶۹ ارتقا یافته است.
یکی از اصلیترین نشانههای هویتیابی اقتصادی انقلاب اسلامی را باید تأکید بر حداکثرسازی فرایندی دانست که به «خودکفایی» منجر گردد. بدیهی است که تحقق این راهبرد، میتواند به کاهش وابستگی کشور به اقتصاد سرمایهداری و کشورهای غربی منجر شود. دو جمله معروف امام خمینی در این زمینه را می توان شاهدی بزرگ بر این نگاه راهبردی انقلاب از سال ۵۷ دانست:
«این محاصره اقتصادى را که خیلى از آن میترسند، من یک هدیهاى میدانم براى کشور خودمان، براى اینکه محاصره اقتصادى معنایش این است که «ما یَحْتاج» ما را به ما نمیدهند. وقتى که ما یحتاج را به ما ندادند، خودمان میرویم دنبالش.» (صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱۵ و ۱۱۶)
« من دست و بازوى همه کسانى که بیادعا و مخلصانه درصدد استقلال و خودکفایى کشورند را میبوسم.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۳۳)
این راهبرد با فرمان اجرای اقتصاد مقاومتی به سیاست های اقتصادی جمهوری اسلامی تبدیل شد، هر چند نمی توان ادعای اجرای کامل آن را توسط دولت ها را داشت، اما با همین اجرای ناقص شاهد نتایج بسیار خوبی بوده ایم. تبدیل شدن ایران به عنوان اولین کشور تولید کننده در صنایع نظامی و خودکفایی کامل در بخش های بزرگی چون صنایع موشکی، عضویت ایران در باشگاه تولید کننده سوخت اورانیوم تا ۲۰ درصد و خودکفایی کامل در صنایع هسته ای همچون ساخت سانتریفیوژهای مدرن و رآکتورهای هسته ای، ورود ایران به عرصه فضا و ارسال ماهواره ایرانی با ماهواره بر ملی به فضا، تبدیل ایران به بزرگترین تولید کننده فولاد، مس، روی، آلومینیوم و بسیاری از صنایع فلزی دیگر در خاورمیانه، کسب جایگاه نخست در تولیدات معدنی همچون انواع سنگ، رتبه های اول تا هفتم جهان در تولیدِ زعفران، پسته، گردو، خرما، سیب، مرکبات، هلو، زدآلو، خیار، هندوانه، خودکفایی در گندم، احداث چند صد هزار هکتار گلخانه و مزرعه مکانیزه، رتبه اول تولید حبوبات در آسیا، رتبه بالا در تولید گل، رتبه ٧دنیا در تولید و رواج گیاهان دارویی و طب سنتی را می توان تنها بخشی از راهبرد بزرگ ایران در راستای خودکفایی و تولید ملی در پسا انقلاب دانست.
از سوی دیگر این جهش بزرگ اقتصادی خود نشان دهنده تحول در زیر ساخت های آموزشی و فرهنگی کشور دارد. از سوی دیگر نشان می دهد که هر جا نقصی بوده ناشی از عدم اجرای اقتصاد مقاومتی و رویکردهای اصلی انقلاب بوده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید