هشت نکته در رابطه با آتش به اختیار
اولین معنی آتش به اختیار، بی فایده بودن عملکرد ساختارهای عریض و طویل فرهنگی است/ مجوز گرفتهها اگر از این فرصت تاریخی استفاده نکنند آینده را از دست میدهند .
این فرمان پیش از این فقط یکبار صادر شده و آن افراد با سربلندی و آبرو از این آزمون بیرون آمدند. روزهای آغازین جنگ، وسعت جنگ بگونه ای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود. هسته های پراکنده ولی متحد المرکز «جنگ های نا منظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هسته ها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و عملیات های بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد.
حسین شمسیان-رجانیوز: فرمایش آقا در دیدار دانشجویی خیلی مهم و واجد معانی زیادی بود.
به گزارش رجانیوز چند نکته در این باب چنین است:
۱- بدون تعارف،اولین معنی، بی فایده بودن عملکرد ساختارهای عریض و طویل فرهنگی است. مجموعه هایی که قرار بود حاصل طراحی آنها، پرورش نیروی انقلابی و متعهد بشود. صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی ، شورای عالی فضای مجازی، سازمان تبلیغات اسلامی، قرارگاه فلان و تشکیلات بهمان و…اینها با همه کارهایشان ، نتوانسته اند چنین ساختاری طراحی کنند.
۲-بدنه حزب اللهی، اغلب می اندیشد که در« آن بالا» یا در «آن پشت» یعنی در همان جاهایی که اسم بردم، اندیشمندانی در حال طراحی برای حفظ دستاورد های انقلابند! چون چنین فکر می کنند،دست روی دست گذاشته، منتظر فرمانند! البته یواشکی عرض کنم ،خیلی ها هم هستند که تنبلی خودشان را پشت بی عملی آن مرکز پنهان می کنند!
۳-همزمان با آن عملکرد و این تصور، دشمن بیکار نیست و لحظه به لحظه پیش می آید و تلفات میگیرد. صدای فرمانده به رزمنده وسط میدان نمیرسد. هشدارها و تشر های مکرر و پی در پی جواب نداده و حتی برخی پنهانی، دل به دشمن داده اند!
۴-این حکم یک معنی مهم و کلیدی دیگر هم دارد.اگر به کسی بر نخورد، این فرمان یعنی رهبری دانشجوی دلسوز و تازه کار را از خیلی ها،با شعور تر،دغدغه مند تر ، کاری تر و با عرضه تر می بیند.
۵-مثل جنگ نظامی،این فرمان یعنی هرکس با هر هنری که دارد ،بهترین راه را برای حمله به«دشمن» پیدا کند و منتظر هیچ کس نماند.بگذار ژنرال ها،ژنرالی بکنند، شما کار دشمن را یکسره کنید.
۶-ضرورت تمرکز حملات به دشمن،ممکن است برخی را به این مسیر سوق دهد که هر حرکتی را مخالف فلان شخص و بهمان مجموعه معرفی کنند و به معارضه با آن بر خیزند! حتی برخی را به تشکیل«قرار گاه آتش به اختیار» تشویق کند! یک افسر وسط میدان نباید توجه کند، حق ندارداسلحه اش را از جهت دشمن منحرف کند.
۷-این بالاترین هزینه ای است که یک فرمانده می دهد.اگر آنها که مجوز گرفته اند از این فرصت تاریخی استفاده نکنند، هم هزینه گزاف و سنگین رهبری را جبران نکرده اند، هم فرصتی تاریخی سوخته و هم آینده را از دست داده اند.
۸-این فرمان پیش از این فقط یکبار صادر شده و آن افراد با سربلندی و آبرو از این آزمون بیرون آمدند. روزهای آغازین جنگ، وسعت جنگ بگونه ای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود. هسته های پراکنده ولی متحد المرکز «جنگ های نا منظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هسته ها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و عملیات های بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد.
آنها آبرو داری کردند و نامشان برای همیشه در تاریخ قرین افتخار شد.امید که افسران کنونی هم چنین شوند.
یک نکته اضافه
جماعتی هرزه دهان، فرمان آقا را به هرج و مرج، بگیر و ببند، کشتار(!) هنرمندان و قتل های زنجیره ای(که از قضا در دوره اصلاحات اتفاق افتاد)، اسید پاشی و… ربط می دهند! اینان همانند که قرآن در حقشان می فرماید:«فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» هرکاری کنیم و هرچه بگوئیم، اینان همینند. اهمیتی ندهید که می فرماید:
مه فشاند نور و سگ عو عو کنند
هر کسی بر طینت خود می تند.
دیدگاه خود را ثبت کنید