انرژی انسان

آیا مباحث مربوط به انرژی های انسان که از خود ساطع می کند پشتوانه علمی دارد یا تجربه است ؟

چگونه میتوان بدون شرکت در کلاسهای مختلف مدیتیشن و آرمیدگی به وضعیت آلفا ( آرامش روح وجسم ) برسیم ؟
سلام
قبل از پاسخ به سوالات شما مقدمه کوتاهی را باید عرض کنم :
قانونی در فیزیک است به نام قانون دبرویی ، این قانون می گوید هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است یا به هر ذره ای می توان طول موجی را نسبت داد . هرچیزی که در این عالم هست مثل خودکار ، مداد، پرنده و بدن ما از میلیاردها ذره تشکیل شده است وهر یک از آنها در حال ساطع کردن انرژی هستند .همه چیز دارای انرژی و درحال ساطع کردن انرژی است توسط سنسورهای خاص توانسته اند پی به هاله ها ،میزان تراکم و رنگ انرژی ها در بدن انسان ببرند که در علم پزشکی ازآن می توان بهره بسیار برد ) در بیمارستان میلاد تهران دوربینی خریداری شده که انرژی های اطراف بدن بیمار را تصویر می گیرد تا از طریق عضو و انسان هایی که به اطراف ما کشیده میشوند مشخص گردد گستردگی بیماری چگونه است ؟ ویا اتفاقاتی که برای ما ایجاد میشود توسط انرژی هایی است که به دستور ضمیر ناخودآگاه ما در حال رفت و برگشت هستند .واما انرژی که از بدن ما ساطع می شود ۴ مدل می باشد :
۱ – بتا                                        ۲- آلفا                                         ۳- تتا                                              ۴- دلتا
در مغز انسان بین نیمکره چپ و نیمکره راست فرکانس هایی مدام در ارتعاش هستند .اگر ارتعاشات مغزی ما بین ۲۶-۱۴ بار در ثانیه تکرار شود ما در وضعیت بتا هستیم . هرچه جسم و ذهن ما درگیر شود فرکانس امواج مغز فعالتر میشود . زمانی که مشغول کارهای روزانه :غذا خوردن و حرف زدن و… هستیم انرژی ها در حالت بتا قرار دارد . اگر ذهن آرامتر باشد فرکانس امواج مغزبه ۱۳-۸ در ثانیه میرسد.
درحالت آرمیدگی : چشم ها راببندیم و ذهن را آرام کنیم ، افکار را رها کرده و…شما به حالت آلفا نزدیک و نزدیکتر خواهید شد و توصیه میکنم شما خود می توانید به راحتی به این حالت آلفا برسید و نیازی به کلاس های مختلف مدیتیشن و آرمیدگی نیست. لازم به ذکر است که بسیاری از اکتشافات و یافته های بشر زمانی بوده که فرد در وضعیت آلفا بوده . مثال: ارشمیدس زمانی که در آب غوطه ور شد کشف کرد که : به اندازه وزن مایع هم حجم بدن ما ، از وزن ما ، کم میشود . یا نیوتن در حالیکه زیر درخت سیب دراز کشیده بود (در حالت آلفا ) بود جاذبه عمومی زمین را کشف کرد . زمانیکه انسان در حالت آلفا قرار دارد متابولیسم بدن در تعادل قرار می گیرد . زمانی که انسان در حالت خواب سبک یا خمیازه کشیدن و خواب آلودست ارتعاشات مغز او بین ۷-۵ بار در هر ثانیه می باشند. (انرژی ضعیف است ) .
واما وقتی انسان در حالت خواب عمیق است فرکانس مغز او بین ۴-۵/۰ بار در هر ثانیه می رسد که هیچ لحظه از عمر ما نیست مگر با داشتن یکی از ۴ مدل انرژی ها.
نکته : انرژی ما با انرژی های دنیای اطراف ما (چراغ – میز و…) متفاوت است .
۱- انرژی انسان می تواند به نقطه خاصی منتقل شود ولی انرژی دنیای پیرامون ما این امکان را ندارد .وقتی به کسی فکر میکنید ذهن شما درگیر آن فرد میشود بلافاصله انرژی بدون وقفه زمانی به آن فرد منتقل می گردد که یا با شما تماس میگیرد ویا حداقل او هم به شما فکر میکند . در خیابان قدم میزنی یا در مترو ایستاده ای ویا…احساس می کنی کسی به شما نگاه می کند ناخودآگاه نگاهت را به طرف آن می بری ،اوبه شما انرژی فرستاده وشما انرژی او را دریافت کردید .البته به خود ما بستگی دارد که واکنش نشان بدهیم یا خیر . مثال: ( به کسی فکر میکنیم اگر آن فرد واکنش نشان ندهد دریافت انرژی نمیکند یعنی انرژی ساطع می شود اما ما خود را درگیر آن نمی کنیم .) شکل پررنگ این مطلب را تله پاتی می گویند . (با تبادل انرژی به افکار هم پی می برید .)
۲- انرژی انسان باردار میشود (بار مثبت و بار منفی ) اما انرژی اشیاء کاملا خنثی هستند . وقتی ما محبت می کنیم یا دعا می کنیم حال خوبی پیدا میکنیم وآن انرژی ، مثبت باردار شده است و در زمان استرس ، نگرانی و غم و…انرژی ، منفی باردار می گردد.
نکته : در مباحث مهم علمی تاکید دین فراوان دیده شده است که از منفی ها فاصله بگیریم چون : غیبت ، تهمت ، استرس ، بدگمانی ، بدکلامی ، عصبانیت و…
در آخر باید اشاره کرد که بیشترین تراکم انرژی ها در اطراف چشم ها و اطراف دست ها از مچ تا سر انگشتان است .
۳- ما از طریق انرژی ها خود دوستان خود را به طرف خود میکشانیم و هم چنین بسیاری ازاتفاقات زندگی ما به واسطه افکار و انرژی هایی که ساطع می گردد برما رقم می خورد .

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>