شادی چیست ؟ چگونه می توان شادی را به خود و دیگران هدیه کنیم ؟ ( جلسه هفتم )
خلاصه جلسه هفتم
دو کلید دیگر شادی و شاد زندگی کردن :
۱- در زندگی باید آماده کسب اطلاعات جدید باشیم . خود را ملزم کنیم هر روز حداقل یک مطلب جدید علمی ، فرهنگی ، سیاسی ، عقیدتی و… را یاد بگیریم . و هرچه به اطلاعات قبلی خود اضافه کنیم احساس رضایت مندی بیشتر خواهیم داشت . و این امر باعث شادی ما خواهد شد . همانطورکه حضرت علی (ع) فرمودند : خسران دیده کسی هست که امروز و دیروز او یکسان باشد و بدبخت کسی است که امروزش از دیروز پایین تر باشد .
زمانیکه می خواهند چیزی را به زور در مغز ما بگنجانند ما اصلاً آن را یاد نمی گیریم ! چرا؟
آسان ترین راه ، تغییر نکردن و ادامه دادن به کار خود است تا بالاخره سرمان به سنگ بخورد ! جسم خود را در نظر بگیرید . زمانی که باید رژیم غذایی مان را تغییر دهیم ، ورزش کنیم وقتی است که ، سیستم بدنی مان کاملاً به هم خورده و پزشک میگوید: اگر رژیمت را تغییر ندهی خودت را از بین می بری ! در این زمان ناگهان به خودمان می آییم !
• در روابط خانوادگی خود، معمولاً چه وقت از غم و مشکل خود با یک مشاور و متخصص امر سخن می گوییم ؟ زمانی که زندگی مشترکمان در حال از هم پاشیدن است .
• دانشجو که باید واقعاً زحمت بکشد و همت کند و درس بخواند چه وقت زمان می گذارد ؟ زمانی که چیزی به مشروط شدن او نمانده است !
• در کسب و کار ، چه وقت تصمیم جدی می گیریم و راهکارهای جدید را امتحان می کنیم ؟ زمانی که قادر به پرداخت صورت حسابهای خود نیستیم !
• معمولاً چه وقت با خدا راز و نیاز می کنیم ؟ وقتی زندگیمان در حال از هم پاشیدن است !
( خداوندا ! می دانم آخرین باری که با تو راز و نیاز کردم زمانی بود که آن اتفاق ناگوار برایم افتاد !)
ما بزرگترین درس زندگیمان را هنگامی که اوضاع وخیم است می آموزیم.
• چه زمانی مجبور می شویم مهم ترین تصمیم زندگی خود را بگیریم ؟
وقتی توانایی را از دست دادید و به زانو افتادید ! به خودت می گویی : از تنها شدن ترس دارم ، از این که فراموشم کنند بیزارم ، از اینکه آدم با استعدادی نیستم ناراحتم ! می خواهم کاری بکنم .
در هنگام موفقیت جشن می گیریم ولی از آن چه که گذشته چیز زیادی یاد نمی گیریم .
در حالیکه : ۱- با نگاهی به گذشته ، متوجه می شویم ، تمام ناکامی هایمان نقطه عطفی در زندگی ماست . ۲- این عالم هستی دانشگاه بزرگی است و انسان دانشجوی آن ، تا زمانی که درسهای عالم را نگیریم ، همیشه مشکلات و غم و غصه و ناراحتی هایمان با ما خواهند ماند و هنگامی که درس را خوب یاد بگیریم ، با نمره خوب وارد کلاس دیگر و درس دیگری می شویم .
افراد لایق به دنبال مشکلات نمی گردند بلکه زمانی که با مشکل روبه رو می شوند از خود می پرسند چطور باید رفتار و کردار خود را تغییر دهم ؟ چطور می توانم از اینکه هستم بهتر باشم ؟
اما افراد نالایق : تمام موارد هشدار دهنده زندگی ( درسهای زندگی ) را نادیده گرفته و زمانی که با مشکل روبه رو می شوند از خود می پرسند : چرا تمام اتفاقات بد برای من می افتد ؟ واین ضرب المثل غلط ،که در بین مردم زیاد شنیده می شود (هرچه سنگه برای پای لنگه ) را با خود تکرار میکنند.
بدانیم که این ناکامی ها هستند که بیشترین تغییر را در ما می توانند ایجاد کنند و اگر اینطور به زندگی نگاه کنیم که همیشه پشت هر حادثه ای هدفی نهفته است زندگی ما هدفمند خواهد شد . و ما اهل تدبر و تفکر خواهیم شد .
چه کسی طالب هدایت می گردد ؟
مسلماً کسی که هدفمند است به دنبال هدایت می گردد. یعنی کسی به دنبال هدایت است که به کیفیت و درست زندگی کردن اهمیت می دهد .
نتیجه بحث ما :
نگاه ما به زندگی باید این گونه باشد :
۱- پشت هر حادثه ای در این عالم هدفی نهفته است .
۲- هدفمند بودن درس اول عالم هستی است .
۳- اهل تفکر و تدبر باید باشیم .
۴- اگر ما هدفمند و اهل تفکر شویم پس به دنبال هدایت هستیم ( یعنی درست زندگی کردن )
۵- هدایت : دلالت بر اموری دارد که زندگی بر اساس آن امور گوارا شود . چون : ( اندیشه ، قهر و آشتی ، خوردن و خوابیدن ) تعاملات : ( با همسر ، فرزند ،بستگان ،دوستان و دیگر انسانها و…)
غربالگری هفته :
اتفاقاتی که در روز برایمان می افتد را ساده از آن نگذریم . تفکر کنیم تا درس از آن بگیریم . و یاداشت کنیم ، مطمئن باش که در پس هر اتفاقی در این عالم درسی است برای ما که خود بردو بخش است :
۱- عمومی (برای همه انسان ها )
۲- خصوصی ( فقط برای شخص شما خواهد بود . )
نسرین فنایی / کارشناس تربیتی
دیدگاه خود را ثبت کنید