سخنان مهم رهبر انقلاب در دیدار مهمانان کنفرانس اسلامی

امت اسلامی تمدن نوین اسلامی را پایه‌ریزی کند/ اظهارات امریکاییها در موافقت با سنی و مخالفت با شیعه دروغ است/ چرا دنیای اسلام در قبال فاجعه آفرینی در مورد شیخ مصلح تقریبی و مؤمن در نیجریه ساکت است؟/رئیس‌جمهور: ۹دی روز دفاع ملت از قانون و ولایت فقیه بود

رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات مقامات فعلی امریکا مبنی بر موافقت با اسلام را خلاف واقع و نشانه نفاق آنها دانستند و گفتند: مقامات فعلی امریکا با اصل اسلام مخالف و برخلاف اظهاراتی که می کنند، بدنبال ایجاد اختلاف میان مسلمانان هستند و نمونه آن هم ایجاد فرقه هایی تروریستی همچون داعش و فرقه های دیگر است که با پول وابستگان به امریکا و کمک های سیاسی آنان بوجود آمده و فجایع کنونی را در دنیای اسلام به بار آورده اند.
گروه سیاسی-رجانیوز:  همزمان با هفدهم ربیع الاول، خجسته سالروز میلاد پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) و حضرت امام صادق (ع)، مسئولان نظام، میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفرای کشورهای  اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، صبح امروز با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار ضمن تبریک سالروز میلاد پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و حضرت امام صادق(ع) با اشاره به دمیده شدن روح زندگی و معنویت واقعی و احیای دنیای مرده و آفت زده جاهلیت با ظهور اسلام و ولادت و بعثت پیامبر(ص)، مهمترین وظیفه امروز دنیای اسلام بویژه علماء و روشنفکران راستین را «تلاش مجدانه و مجاهدانه» برای دمیدن روح واقعی اسلام و معنویت در دنیای پر از ظلم و تبعیض و قساوت کنونی دانستند و تأکید کردند: امروز نوبت دنیای اسلام است که با استفاده از دانش و ابزارهای جهانی و همچنین عقل و خردمندی و تدبر و بصیرت، در جهت برپایی «تمدن نوین اسلامی» حرکت کند.
حضرت آیت الله خامنه ای گرامیداشت میلاد پیامبر(ص) را در مقابل وظیفه مورد انتظار از دنیای اسلام، بسیار کوچک برشمردند و گفتند: امروز وظیفه امت اسلامی، فقط گرامیداشت میلاد یا بعثت پیامبر اسلام (ص) نیست بلکه دنیای اسلام باید اهتمام خود را رسیدن به تمدن نوین اسلامی قرار دهد.
ایشان افزودند: تمدن نوین اسلامی به معنای تجاوز به سرزمین ها، پایمال کردن حقوق انسانها و تحمیل کردن اخلاق و فرهنگ خود به ملتها نظیر آنچیزی نیست که تمدن غربی انجام داد بلکه به معنای هدیه کردن فضیلت الهی به بشریت و ایجاد زمینه برای تشخیص مسیر صحیح بوسیله خود انسانها است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده غرب از دانش و فلسفه دنیای اسلام برای پایه ریزی تمدن خود، خاطرنشان کردند: این تمدن اگرچه جلوه های زیبایی از فناوری، سرعت، سهولت و ابزارهای مختلف زندگی ارائه کرد اما برای بشریت خوشبختی، سعادت و عدالت به ارمغان نیاورد و در درون خود نیز دچار تضاد شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تمدن غرب با ظاهر پر زرق و برق خود، اکنون از لحاظ اخلاقی فاسد و از لحاظ معنوی پوک شده است به گونه ای که خود غربی ها به این واقعیت اذعان می کنند.
ایشان با تأکید بر اینکه اکنون نوبت دنیای اسلام است تا در جهت پایه ریزی شالوده تمدن نوین اسلامی گام بردارد، گفتند: برای رسیدن به این هدف، امیدی به سیاستمداران دنیای اسلام نیست و باید علمای دین و روشنفکران راستین که قبله آنها غرب نیست، اقدام به روشنگری در میان امت اسلامی کنند و بدانند که برپایی این تمدن، امکان پذیر است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ظرفیت ها و توانایی های دنیای اسلام از جمله سرزمین های خوب، موقعیت جغرافیایی ممتاز، منابع طبیعی فراوان، و نیروی انسانی با استعداد، خاطرنشان کردند: اگر این ظرفیت ها با تعالیم واقعی اسلام درهم آمیخته شوند، امت اسلامی می تواند آفرینش های هنرمندانه خود را در عرصه های علم و سیاست و فناوری و همچنین عرصه های اجتماعی به ظهور برساند.
حضرت آیت الله خامنه ای نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نمونه از امکان رسیدن به این اهداف بزرگ برشمردند و افزودند: ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، از لحاظ علمی، سیاسی و اجتماعی، عقب افتاده و از لحاظ سیاسی، منزوی و از لحاظ شئونات کشور کاملاً وابسته بود اما امروز به برکت اسلام، ملت ایران هویت و شخصیت خود را نشان داده و کشور به پیشرفتهای مهمی در علم و فناوری و دانش های نوین رسیده و جزو چند کشور برتر در این عرصه ها است.
ایشان این نمونه را قابل تعمیم برای همه دنیای اسلام دانستند و تأکید کردند: رسیدن به این جایگاه شرط دارد و شرط آن نیز، کوتاه شدن سایه سنگین ابرقدرتها از ملتها است که البته هزینه هم دارد زیرا رسیدن به اهداف بزرگ بدون دادن هزینه امکان پذیر نیست.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در تمدن اسلامی بر خلاف تمدن غرب، هیچ کشوری با زور تحت سلطه  قرار نمی گیرد، افزودند: در پایه ریزی تمدن نوین اسلامی نباید نگاهمان به غربی ها باشد و نباید به لبخند و اخم آنها توجه کنیم بلکه باید با اتکاء به تواناییها و ظرفیت های خود، در مسیر صحیح حرکت کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای یکی از ابزارهای دشمنان برای جلوگیری از برپایی تمدن نوین اسلامی را ایجاد تفرقه میان مسلمانان دانستند و گفتند: از هنگامیکه موضوع شیعه و سنی در ادبیات مقامات و سیاستمداران امریکایی مطرح شد، اهل فهم و اهل نظر نگران شدند زیرا مشخص بود آنها بدنبال یک توطئه جدید و خطرناک تر از قبل هستند.
ایشان با تاکید بر اینکه امریکاییها با اصل اسلام مخالف هستند و نباید فریب اظهارات آنها را در حمایت از برخی فرقه ها، خورد خاطرنشان کردند: اظهارات رئیس جمهور قبلی امریکا بعد از ماجرای یازده سپتامبر که سخن از جنگ صلیبی بر زبان آورد، در واقع نشان دهنده جنگ دنیای استکبار با اسلام است.
رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات مقامات فعلی امریکا مبنی بر موافقت با اسلام را خلاف واقع و نشانه نفاق آنها دانستند و گفتند: مقامات فعلی امریکا با اصل اسلام مخالف و برخلاف اظهاراتی که می کنند، بدنبال ایجاد اختلاف میان مسلمانان هستند و نمونه آن هم ایجاد فرقه هایی تروریستی همچون داعش و فرقه های دیگر است که با پول وابستگان به امریکا و کمک های سیاسی آنان بوجود آمده و فجایع کنونی را در دنیای اسلام به بار آورده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه اظهارات مقامات امریکایی مبنی بر موافقت با سنی و مخالفت با شیعه، دروغ است افزودند: مگر مردم غزه که آنگونه مورد تهاجم و تعرض قرار گرفتند، سنی نبودند و یا مردم کرانه باختری که اینگونه تحت فشار هستند سنی نیستند.
ایشان با اشاره به اظهارات یک سیاستمدار امریکایی مبنی بر اینکه «دشمن امریکا، اسلام گرایی است» تأکید کردند: برای امریکاییها شیعه و سنی تفاوتی ندارند، آنها با هر مسلمانی که بخواهد براساس احکام و قوانین اسلامی زندگی و برای آن مجاهدت کند، مخالف هستند.
رهبر انقلاب اسلامی مشکل اصلی امریکاییها با مسلمانان را، پایبندی و تقید به احکام و دستورات اسلام و تلاش برای پایه ریزی تمدن اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: به همین دلیل است، هنگامی که بیداری اسلامی آغاز شد، آنها سراسیمه و نگران شدند و تلاش کردند آن را مهار کنند که در برخی کشورها نیز موفق شدند اما بیداری اسلامی نابود شدنی نیست و به لطف الهی، به اهداف خود خواهد رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای هدف اصلی جبهه استکبار را ایجاد جنگ داخلی میان مسلمانان و نابودی زیر ساخت های کشورهای اسلامی همچون سوریه، یمن و لیبی دانستند و گفتند: نباید در مقابل این توطئه ساکت نشست و تسلیم شد بلکه باید با کسب بصیرت و حفظ استقامت در مقابل توطئه ها ایستاد.
ایشان با انتقاد از سکوت دنیای اسلام در قبال استمرار فشار بر مسلمانان بحرین و همچنین نزدیک به یک سال بمباران شبانه روزی یمن، و اوضاع سوریه و عراق، به قضایای اخیر نیجریه اشاره کردند و افزودند: چرا باید در مورد شیخِ مصلحِ تقریبی و مؤمن اینگونه فاجعه آفرینی شود و حدود یک هزار نفر کشته شوند و فرزندان او به شهادت برسند و دنیای اسلام ساکت بماند؟
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اهداف دشمنان اسلام بسیار خطرناک است و وظیفه همه ، بصیرت و بیداری است و در این میان وظیفه علمای اسلام و روشنفکران راستین است که با مردم و سیاستمداران دارای وجدان بیدار صحبت و واقعیت ها را بیان کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنگامی که دنیای زر و زور با همه توان به دنبال طراحی های خطرناک برای دنیای اسلام است، کسی حق ندارد به خواب برود و متوجه واقعیت ها نباشد.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رییس جمهور با تبریک میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق (ع)، پیامبر اسلام را اسوه اخلاق و پاکدامنی خواند و افزود: حضرت محمد (ص) درس وحدت، اتحاد و برادری را برای جهان به ارمغان آورد.
رییس جمهور با بیان اینکه امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیروی ازنبی مکرم اسلام هستیم، گفت: با وحدت ملت و هدایت رهبر بزرگمان در برابر قدرتهای جهان به پیروزی رسیدیم و راه این پیروزی ادامه خواهد داشت.
وی با اشاره به در پیش بودن دو انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، این انتخابات‌ها را آزمون عظمت جهانی کشور دانست و افزود: همه باید به فکر پیروزی نظام اسلامی و کشور در این انتخابات باشیم.
آقای روحانی به حماسه ایرانیان در ۹ دی سال ۸۸ نیز اشاره و تاکید کرد: ۹ دی ، روز دفاع ملت ایران از خاندان رسالت، دفاع از نظام، قانون و دفاع از ولایت فقیه و ولی فقیه بود.
رییس جمهور گفت: امنیت امروز جمهوری اسلامی ایران در سایه برنامه ها و تدابیر رهبر معظم انقلاب تامین شده است و شکر این نعمت با وحدت بیشتر و کمک به دنیای اسلام برای نجات کشورها از تروریسم و دخالت بیگانگان میسر خواهد بود.
آقای روحانی با بیان اینکه دشمنان، جهان اسلام را به جان یکدیگر انداخته اند، گفت: اگر کشورهای بزرگ اسلامی در کنار یکدیگر به فکر مسائل عامه مسلمین بودند،به راحتی مشکلات منطقه حل و فصل می شد.
وی با بیان اینکه برخی کشورهای اسلامی به جای تعامل فرهنگی و اقتصادی با یکدیگر ، با قدرتهای بیرون منطقه تعامل می کنند، افزود: جای تاسف است که کشوری از پیروزی یک ملت در عرصه سیاسی ناراحت باشد و سرمایه سیاسی جهان اسلام را به ثمن بخس در اختیار قدرتهای بیگانه قرار دهد.
رییس جمهور اضافه کرد: کشوری که بیشترین نقش را در کاهش قیمت نفت داشت، اکنون بودجه سال آینده خود را با کسری صد میلیارد دلاری بسته که این نشان می دهد، کسی که چاه برای دیگران می کَند اول خود در آن خواهد افتاد.
در پایان این مراسم جمعی از میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی ، از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

واجب است آنچه موجب خروج از دین می شود را بشناسیم/ تعقیب نمازشان کشتن اباعبدالله بود!/ اصلی ترین علت آسیبها:‌ دشمن ناشناسی/ مسجد می سازند تا اسلام را نابود کنند!

صبح روز عاشورا عمر سعد اول، نماز جماعت خواند؛ شاید ده هزار نفر به او اقتدا کردند! یک نماز جماعت ده هزار نفری! یک چنین نماز جماعتی اقامه کردند بعد هم در تعقیبش رفتند تا امام حسین علیه السلام را بکشند که زودتر بروند بهشت!

گروه سیاسی- رجانیوز: رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در دیدار با تحریریه هفته نامه ۹دی اظهار داشت: باید سعی کنیم دشمن هایی که برای اسلام و انقلاب وجود دارند را خوب بشناسیم. گاهی دشمن خیلی آشکار است، شمشیر را از رو بسته و آماده جنگ است که همه می فهمند او دشمن است؛ تشخیص این، خیلی مشکل نیست؛ آدم در مقابلش موضع می گیرد؛ اگر هیچ کاری هم نتوانست بکند، فرار می کند؛ اما آن وقتی دشمن، خطرناک است که در لباسِ دوست باشد. ماسک دوست به چهره بزند اما باطنش دشمن باشد.

به گزارش رجانیوز، مشروح سخنان علامه مصباح یزدی در دیدار تحریریه هفته نامه ۹دی در ادامه آمده است.

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

«محمّد رسول الله والذین معه أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم تراهم رُکّعاً سُجَّداً»؛ امشب (شب بیست و هشتم صفر) یکی از بزرگ ترین شبهای سوگواری مسلمانان و اهل بیت علیهم السلام و دوستداران اهل بیت است و مناسب است  که هرکس بنا به موقعیت خود و شرایطی که برایش فراهم می شود در کنار عزاداری و عرض ارادت به پیشگاه پیامبر اعظم (صلوات الله علیه) و سبط اکبر ایشان (علیهما السلام) تلاش کند که قدمی در راه پیشبرد اهداف و منویات آن بزرگواران بردارد.

اول تبرّی، بعد تولّی

آیه ای که در ابتدا تلاوت کردم و همه شما بارها شنیده اید و چه بسا در اطرافش هم بحث و گفتگو کردید در شأن پیغمبر اکرم و یاران آن حضرت است. برای یاران پیغمبر اکرم دو ویژگی ذکر می فرماید که با این تعبیر در جای دیگری سراغ نداریم. آن دو ویژگی این است: «اشداء علی الکفار»، «رحماء بینهم» خداوند می فرماید پیروان پیغمبر اعظم نسبت به کافران و معاندان خیلی سرسخت اند اما در میان خودشان با هم بسیار مهربانند. اگر بخواهیم با ادبیات خودمان صبحت کنیم باید بگوییم این آیه از بهترین آیاتی است که دلیلی است بر تبرّی و تولّی است و نشان می دهد ما غیر از انجام وظایف عینی و رفتارهای خارجی یک وظیفه قلبی هم داریم. در روایات زیادی روی این دو موضوع بیش از حتی نماز تکیه شده است. زیارتهایی که ما می خوانیم – مخصوصا زیارت سیدالشهدا صلوات الله علیه – پر است از مضامینی که دلالت بر تولی و تبری دارد؛ مانند «برئت الی الله عزّ و جلّ من اعدائکم» «اتولّی بولایتکم» و امثال این تعبیرات فراوان است. در آن روایت معروف هم به سند معتبر و با مضامین مشابه این مضمون تکرار شده؛ می فرماید اسلام بر پنچ پایه بنا شده است «بُنی الاسلام علی خمس»، نماز، روزه، زکات، حج و پنجمی هم ولایت؛ بعد می فرماید «و ما نودیَ احد بِشَیء کَما نودی بالولایه» به هیچ امری به اندازه ای که درباره ولایت تاکید شده تاکید نشده است!  اما نکته ای که در این آیه شریفه یک مقداری جلب توجه می کند این است که اول، تبرّی را ذکر می کند بعد تولّی را، نمی فرماید «رحماء بینهم اشداء علی الکفار»! اول می فرماید «اشدّاء علی الکفّار» بعد می فرماید «رحماء بینهم». یعنی از یک جهت شبیه همین کلمه توحید است: «لااله الّا الله» اول، نفی طواغیت است بعد اثبات توحید؛ یا آن آیه شریفه که خدای متعال می فرماید ما هر پیغمبری را فرستادیم سفارش کردیم که «اجتنبوا الطاغوت»؛ اجتناب از طاغوت جزو اولین شعارهای همه پیغمبران بود. این جای تامل دارد؛ قاعدتا باید بفرماید اول در میان خودشان با هم مهربانند و تولی دارند بعد بفرماید نسبت به کفار چه موضعی دارند. به هرحال اگر بر هیچ چیز دیگری این تعبیر دلالت نداشته باشد، اهمیت تبرّی را به هرحال اثبات می کند که البته مسئله مهمی است.

واجب است آنچه موجب خروج از دین می شود را بشناسیم

در روایتی است – که البته من یک روایت را یادم مانده و ظن قوی دارم که مضامینش مکرر در روایات دیگر آمده – که می فرماید چند علم و معرفت است که بر همه واجب است آنها را تحصیل کنند؛ معمولاً سه چیز را در روایات می فرمایند: اول اینکه خدا را بشناسد و بدانند که راه رسیدن به قرب خدا و اطاعت خدا چیست؛ دوم، راه عصیان و گناهانی که موجب دور شدن از خداست را بداند؛ اما در این روایت داریم چهارمین علمی که بر همه واجب است که بیاموزند، این است: «ما یُخرِجک عن دینِک»، یعنی غیر از اینکه باید یاد بگیرید که چه چیز واجب است و چه حرام؛ غیر از اینها واجب است هر فردی بداند که چه چیز باعث خروج او از دین می شود.

بزرگان توضیح داده اند که اهمیت این مسئله کمتر از بقیه نیست؛ برای اینکه اگر آمار بگیریم و تاریخ را بررسی کنیم، غالبا انحرافات در این بخش پیدا شده است! در اصل پرستش خدا خیلی مشکلی وجود نداشته؛ در قرآن هم به زحمت می شود آیه ای پیدا کرد که در مقام اثبات وجود خدا باشد. مرحوم آقای طباطبایی (رضوان الله علیه) می فرمودند که تلقی قرآن این است که وجود خدا بدیهی است و اصلاً احتیاجی به اثبات ندارد؛ به هر حال انحرافاتی که پیدا شده عمدتا در اثر این بوده که افراد در این امر که چه چیزی با دین نمی سازد مسامحه کردند. آنها خود دین را می شناختند؛ واجب و حرام را می شناختنداما اینکه چه چیز باعث می شود آدم بی دین شود؟ «ما یخرجک عن دینک»، این را نمی شناختند. اگر بخواهیم یک تعبیر عرفی بکنیم باید بگوییم این (بخش از روایت) جنبه دفاعی دین است. همانطور که هر فردی علاوه بر اینکه باید سلامتی خودش را بداند، این را هم باید بداند که چه چیز موجب بیماری و یا باعث مرگش می شود تا خودش را حفظ کند، باید بداند چه چیزهایی زهر است کشنده است تا از آنها اجتناب کند. این در زندگی فردی است، در زندگی اجتماعی هم آدم غیر از اینکه دوستان خود را می شناسد و با آنها ارتباط برقرار می کند، مهم ترش این است که بداند چه کسانی  دشمن اند و می خواهند او را از بین ببرند. اگر این گونه نباشد هر چقدر هم انسان دوستانش را بشناسد، در امان نیست. دوستان که خطری برای آدم ایجاد نمی کنند؛ این دشمن است که خطر ایجاد می کند ما باید مواظب باشیم دشمن را بشناسیم تا در دام او نیفتیم.

اینجاست که اهمیت دارد ما دشمنی را که می شناسیم در مقابلش موضع محکم داشته باشیم. «اشدّاء» (جمع) شدید؛ یعنی خیلی محکم، سخت و نفوذ ناپذیر و به تعبیر ادبیات امروزِ سیاسی، یعنی مقاوم! در مقابل دشمن باید مقاوم بود. با دوستان هم باید مهربان بود. غفلت از این نکته و همین طور آن نکته دیگر که باید «ما یخرجک عن دینک» را شناخت، برای خیلی ها اتفاق می افتد و همین باعث می شود در این جهات مسامحه کنند و یک وقت ناخودآگاه از دین خارج شوند.

تعقیب نمازشان کشتن اباعبدالله بود!

از بارزترین فتنه هایی که در صدر اسلام اتفاق افتاد و همه عالم آن را می دانند، داستان کربلاست. کسانی که تا دیروز در رکاب امیرالمومنین علیه السلام با معاویه می جنگیدند آمدند سیدالشهدا علیه السلام را به شهادت رساندند! توجه نداشتند این کار اصلا از دین خارجشان می کند؛ اتفاقاً نماز هم می خواندند؛ صبح روز عاشورا عمر سعد اول، نماز جماعت خواند؛ شاید ده هزار نفر به او اقتدا کردند! یک نماز جماعت ده هزار نفری! یک چنین نماز جماعتی اقامه کردند بعد هم در تعقیبش رفتند تا امام حسین علیه السلام را بکشند که زودتر بروند بهشت! به هر حال این مسئله مهمی است که خیلی ها آن را مورد غفلت قرار می دهند یا ذکری از آن نمی کنند یا از این سخن می گویند که اسلام دین رحمت است و ما با همه دوستیم، برای همه مهربانیم، با کسی دشمنی نداریم و با همه آشتی می کنیم، در اینجا غفلت می کنند و در دام دشمنان می افتد و اصل دینشان را از دست می دهند. شاید به همین مناسبت باشد که در این آیه شریفه، اول روی این نکته تکیه شده که «اشدّاء علی الکفار» باید دشمن را بشناسیم و نسبت به او موضع سخت داشته باشید، بعد نوبت می رسد به مهربانی و دوستی با خودی ها؛ آن یکی مهم تر است.

اصلی ترین علت آسیبها: دشمن ناشناسی

در زمان خودمان هم اگر دقت کنیم از آن وقتی که – بیشتر از پنجاه سال قبل – امام نهضت را شروع کردند تا پیروزی انقلاب و در طول سی و شش سالی که از انقلاب می گذرد، آفت هایی که برای انقلاب واقع شده، اگر نگوییم همه اش، اکثر آن برای این بوده که عده ای در دام دشمن افتادند. شاید از همان روز اول پیروزی انقلاب و مسئله انتخابات ریاست جمهوری در دام دشمن افتادیم. مرم کسی را با اکثریت قابل توجهی انتخاب کردند که خود امام فرمود من به او رأی ندادم، اما یکی از بهترین مبلغین آن فرد از بیت خود امام بود. بچه های خود امام، دخترهای خود امام، دامادهای خود امام. خب، امام هم مصلحت نمی دیدند مخالفت کنند و بنابراین نبود که شخصاً در این کارها دخالت کنند، اگر می خواستند اقدام کنند آفات زیادی داشت؛ امام این همه آزادی به همه داد اما به دیکتاتوری متهم اش کردند! اگر در این کارها هم دخالت می کرد که دیگر حساب روشن بود. پس قدم اول ریاست جمهوری ما پایه اش سست بود و بالاخره طولی نکشید که آن فرد بعد از آن فسادها و خیانتهایی که انجام گرفت با لباس زنانه فرار کرد. در دوره های بعد هم کم و بیش ضعف هایی وجود داشته که البته حالا ما در مقام قضاوت نیستیم و بحث ما هم بحث تاریخی و تحلیل تاریخ نیست؛ اما اگر بررسی کنیم که چرا ما ضربه خورده ایم، شاید به همین نتیجه برسیم که به دلیل دشمن ناشناسی بوده است. دشمن را درست نشناختیم.

اگر یادتان باشد اوایل انقلاب بعضی افراد از بیت امام با رهبر مجاهدین عکس می گرفتند و عکس شان منتشر می شد و چنان وانمود می شد که مثلاً فرزند امام یا بعضی از بستگان امام همراه با طرفداران مجاهدین هستند. یا حتی بعضی از بزرگانی که سابقه انقلابی داشتند و واقعاً هم زحمت هایی برای انقلاب کشیده بودند و صادقانه هم زحمت کشیده بودند، به اشتباه مجاهدین را می گفتند اینها فرزندان ما هستند، نور  چشمان ما هستند! در حالی که از ناحیه اینها (منافقین) چه آفت هایی از همان اول که نظام هنوز سامانی نگرفته بود ایجاد شد و اینها چه ضربه هایی به اسلام زدند و چه کسانی را از ما گرفتند؛ کسانی مثل مرحوم آقای مطهری، آقای مفتح و دیگران. همین ها (منافقین) فرزندان عزیز این بزرگان بودند. و تا امروز وقتی شما حساب کنید، هرجا ما ضربه خورده ایم در راستای همین عامل بوده است که بنا به دلایلی توده مردم، دشمن را درست نشناخته اند و علت نشناختن شان هم بعضی خواص بوده اند که کار را مشتبه می کردند.

اگر دشمنان در لباس دوست را می شناختیم ….

بنابراین با درس گرفتن از این آیه شریفه و با الهام گرفتن از روح رسول الله (صلی الله علیه و آله)، ما باید به این مسئله اهمیت کافی بدهیم. باید سعی کنیم دشمن هایی که برای اسلام و انقلاب وجود دارند را خوب بشناسیم. گاهی دشمن خیلی آشکار است، شمشیر را از رو بسته و آماده جنگ است که همه می فهمند او دشمن است؛ تشخیص این، خیلی مشکل نیست؛ آدم در مقابلش موضع می گیرد؛ اگر هیچ کاری هم نتوانست بکند، فرار می کند؛ اما آن وقتی دشمن، خطرناک است که در لباسِ دوست باشد. ماسک دوست به چهره بزند اما باطنش دشمن باشد. تعبیری که در روایات وارد شده این است: «یَلبسون مُسوک الکِباش و قلوبُهم قلوبُ الذِّئاب» لباس میش می پوشند اما قلبشان قلب گرگ است. شناختن اینها واجب تر از شناختن دشمنانی است که با شمشیر برهنه به جنگ می آیند یا می گویند با بمب اتمی نابودتان می کنیم. آنهایی که در ظاهر، لباس دوست تنشان است و اظهار محبت و همراهی می کنند اما باطنشان خراب است را باید شناخت و به صورت صحیحی نیز کسانی که آنها را می شناسند باید به دیگران معرفیشان کنند؛ البته نه به صورتی که دشمنان بتوانند بهره برداری کنند. اگر این کار از صدر اسلام بوسیله خواص اصحاب انجام گرفته بود، ما امروز روزگاری دیگر داشتیم. در انقلاب هم اگر ما از روز اول دشمنان را خوب شناخته بودیم خیلی ضربه ها را نمی خوردیم. شهادت آقای مطهری و آقای بهشتی برای جامعه ما مسأله کمی نبود، هنوز هم ما ارزش اینگونه شخصیت ها را آنطور که باید و شاید نشناخته ایم، ولی آنها را براحتی از دستمان گرفتند. و همچنین بزرگان دیگری که در همان سالهای اول انقلاب در کوچه و خیابان به شهادتشان رساندند؛ اخیرا هم همان بلاها را بر سر دانشمندان هسته ای و دیگران می آورند.

راحت طلبی، علت عدم موضع گیری در برابر دشمن

در زیارت عاشورا که همه ما هم بلد هستیم و می خوانیم، اول، لعن است بعد سلام؛ این هم تطبیق می کند بر همان آیه قرآن که اول «اشداء علی الکفار» را بیان کرده، بعد «رحماء بینهم»، یا کلمه تحید که اول «لا اله» آمده، بعد «الّا الله».

خب؛ این نکته را همه ما می گوییم و هر عقلی هم می فهمد که همینطور است اما در عمل می بینیم که کوتاه می آییم؛ علی رغم اینکه قبول داریم باید این کار را انجام داد اما در عمل آنطور که باید و شاید به دشمن شناسی و موضع گیری در مقابل دشمن اهمیت نمی دهیم. این امر، دلایل زیادی دارد؛ اصولا اینطور موضع گیریهایی که – به تعبیر آقایون – خشونت در آن باشد با طبع آدمیزاد نمی سازد. انسان دلش می خواهد راحت و آرام و با همه دوست و صمیمی باشد؛ اینکه با کسی اخم کند و تند حرف بزند، بر خلاف خواسته اولیه آدم است. علاوه بر این، اینگونه اخمکردنها یک تبعاتی هم به دنبال دارد؛ فقط یک اخم کردن نیست؛ بعدش بالاخره زد و خورد و کتککاری دارد؛ تهمت شنیدن دارد؛ عوامل نفوذیای هستند که محرومیتهایی و مشکلاتی ایجاد می کنند و دردسر درست می کنند و طبع آدمیزاد به گونه ای است که دنبال دردسر نمی رود؛ آدم دلش می خواهد آرام باشد؛ حتی اگر دشمن هم باشد او دنبال کار خودش باشد ما هم پی کار خودمان؛ درگیریای نباشد. پس اینکه آدم بخواهد فکر کند که دشمنان را بشناسد و بفهمد چگونه در مقابلشان موضع گیری کند و عملاً رفتارها و برنامهای برای مبارزه با آنها داشته باشد، به این راحتی انجام نمی گیرد.

مسجد می سازند تا اسلام را نابود کنند!

یکی از مواردی که قرآن درباره اهمیت دادن به این مسأله به ما یاد می دهد، داستان مسجدی است که بعد از مسجد قبا عدهای در مدینه ساختند؛ کسانی به نام اینکه بالاخره در شهر مدینه یک مسجد، کافی نیست و کسانی هستند که راهشان دور است و به نماز نمی رسند، باید یک جایی باشد که به محلشان نزدیک تر باشد تا بتوانند نمازشان را اول وقت بخوانند، پیشنهاد کردند در آن طرف شهر مسجدی بسازیم تا مردم به نمازشان زودتر برسند و از نماز جماعت محروم نشوند. قرآن در این باره می فرماید اول، باید این مسجد را خراب بکنید؛ نمی گوید ابتدا نروید در مسجد، می گوید اصلاً مسجد را خراب کنید. و نه فقط خراب، بلکه بالاتر از این، آنجا را مزبله کنید! جایی که مسجد ساختند را شما باید مزبله کنید. اسم این مسجد را قرآن میگذارد مسجد ضرار؛ می گوید این مسجد را درست کرده اند برای اینکه «صدّ عن سبیل الله» کنند! اسمش مسجد است، ولی راه خدا را می خواهند ببندند. یعنی از همان اول به ما یاد می دهد حواستان جمع باشد. گاهی برای نابودی اسلام مسجد هم می سازند. نظایرش هم در تاریخ زیاد است؛ در همین دوران انقلاب ما چیزهایی داشتیم که حالا من دوست ندارم با یادآوری آنها خاطر شما را تلخ کنم. راجع به یک موضوعی بود بارها امام (رضوان الله تعالی علیه) می فرمود آن آقا را نجاتش دهید، دولت (رژیم پهلوی) دارد فریبش می دهد و همینطور هم شد آخرش. ظاهرش آنقدر ظاهر فریبنده ای بود که یکی از بزرگان بسیار باتقوای متدین می گفت آخر آنجا شراب خانه که نیست چرا امام اینقدر حساسیت دارد؟! امام می گفت نگذارید این کار بشود اما علمای بزرگی – که بسیار باتقوا بودند و واقعا از افراد نمونه بودند در تقوا وحسن نیت و اخلاص و ارادت به امام – می گفتند چرا امام راجع این موضوع اینقدر حساسیت نشان می دهد؟! تعبیرشان این بود: آخَر شراب خانه که نیست! چرا امام مخالفت می کند؟ اما امام همینطور می فرمود که این آقا را نجاتش دهید، دربار دارد اینها را فریب می دهد.

رهبر انقلاب بصیرت را وارد ادبیات انقلاب کردند

درک کردن اینطور چیزها بسیار لطیف و پیچیده است و هر کسی براحتی درک نمی کند. خطر هم از همین جاها ناشی می شود. اینکه مقام معظم رهبری اینقدر کلمه بصیرت را بکار می برند و روی آن تکیه می کنند و به اشخاصی که به ایشان گاهی بیادبی هایی می کنند می گویند شما مشکلتان همین نداشتن بصیرت است، به همین دلیل است. و این در ادبیات ما قبل از این مطرح نبود؛ کسی که این را وارد ادبیات انقلابی کرد مقام معظم رهبری بودند و حالا مکرر روی آن تکیه می کنند. بزرگان از علمایی که واقعاً ما از عمق دل به اینها عشق میورزیدیم، نه تنها پشت سرشان نماز می خواندیم بلکه به آنها تبرک هم می جستیم، آنها می گفتند که امام چرا اینقدر مخالفت می کنند با این موضوع؟ آن آقا که شراب خانه درست نکرده، چرا امام مخالفت می کنند؟ اما امام می دانست این یک بذری است که بعدها چیزهای دیگری از درونش در می آید. از همینجا باید در نطفه خفه اش کرد و جلوی رشدش را گرفت هر چند  ظاهرش ظاهر مطلوب و دینی است.

سیاستمداری که ۴۰ سال است اشتباه نکرده!

قصدم این بود اشاره کنم که این موارد منحصر به زمان پیغمبر یا قضیه مسجد ضرار نبود؛ امروز هم می تواند مصداق داشته باشد. در این مسیر ما باید سعی کنیم از خدا بخواهیم، عقلمان را هم به کار ببریم، از تجربیات هم استفاده کنیم و بالاتر از همه از رهنمودهای مقام معظم رهبری بخصوص بهره بگیریم و فرمایشات ایشان قطب نمای ما باشد. ببینیم انگشت اشاره ایشان به کدام طرف حرکت می کند. ما کسی که بهتر از ایشان دارای بصیرت باشد، نمی شناسیم؛ نه این که یک ادعا باشد، زندگی چهل ساله ایشان این را نشان می دهد. شما تاریخ چهل ساله زندگی یک سیاست مدار را در نظر بگیرید، چند تا نقطه ضعف درونش پیدا می کنید؟ کجا کسی را پیدا می کنید که در طول چهل سال در مهمترین پست های کشور و در حساسترین دقایق تاریخ اشتباه نکرده باشد؟ دیگران اشتباه کرده اند اما ایشان اشتباه نکرده است؛ چند نفر  اینطوری سراغ دارید؟ واقعاً این چه نعمتی است خدا به ما داده؟! حالا (درست است) ما چشممان را ببندیم و بگوییم خب بالاخره معصوم که نیست اشتباه هم دارد؟! خب، پزشک هم معصوم نیست، وقتی چندتا پزشک یا پزشک حاذقی نسخه ای می دهد و می گوید این دارو برای شما کشنده است و از این نباید استفاده کنید، آنجا هم می گوییم پزشک که معصوم نیست! من اگر دلم بخواهد می خورم!! آیا از یک پزشک کمتر است کسی که چهل سال یک چنین تجربه ای دارد؟

ما کمک های الهی و غیبی را هم بگذاریم کنار، «أیّدَهُم بِروحٍ مِنه» (را درنظر نگیریم)؛ قرآن تصریح می کند کسانی که در راه خدا فداکاری کنند و مطیع امر خداوند باشد، خداوند «أیّدَهُم بِروحٍ مِنه»؛ این تعبیری است که درباره حضرت عیسی آمده است، می گوید مومنینی که به درستی اطاعت پیغمبر کنند و در مقام بندگی باشند، خداوند اینها را با روح خاصی تایید می کند. همینطور روایات متعددی که با سندهای معتبر در اصول کافی و کتابهای دیگر آمده، با این مضمون که اگر کسی مقید باشد به دستورات خدا و واجبات و نوافلش را انجام دهد خداوند می فرماید: «کُنتُ سَمعَهُ الّذی یَسمَعُ به و بَصَرُهُ الّذی یُبصِر به و یَدَهُ الّتی یَبطِش بِها» من می شوم چشم و گوشش، خدا این را می فرماید. نمی گوید بینایی به او می دهم، یا نگهش می دارم تا اشتباه نکند، می گوید اصلا خودم می شوم گوشش، «کُنتُ سَمعَهُ الّذی یَسمَعُ به و بَصَرُهُ الّذی یُبصِر به و یَدَهُ الّتی یَبطِش بِها» خود من می شوم دست او، حرکتی که او می کند حرکت دست من است. حال اگر از همه این ها هم صرف نظر کنیم، شما چهل سال زندگی یک فردی را ببینید چند اشتباه داشته است؟ کجا موضعی بوده که شما می توانید اثبات کنید اینجا او اشتباه کرده است؟ در حالی که در کنارش و دوستانش را ببینید؛ هر روز سخاوتمندانه اشتباه می کنند! به روی مبارکشان هم نمی آورند! امروز یک کاری می کنند بعد فردا ضدش را انجام می دهند؛ یک حرفی را امروز می زنند، فردا انکارش می کنند؛ انگار نه انگار که کسی حرفی زده، نه خانی آمده و نه خانی رفته!

کسی که در طول چهل سال در حساس ترین پست های دوران انقلاب، یک جا را نمی شود نشان داد که اینجا حتماً ایشان اشتباه کرده، این شخص را مقایسه کنید با کسانیکه عرض کردم هر روز اشتباه می کنند؛ اشتباهاتی که همه دنیا هم می فهمند حالا آنها روی مبارکشان به گونه ای است که به روی خودشان هم نمی آوردند آن یک حرف دیگری است، ولی همه دنیا می فهمند این کار تناقض یا اشتباه بوده است.

صدقه هر روزه برای شکر نعمت وجود رهبر انقلاب

به هر حال این درسی است که ما باید از این آیه شریفه بگیریم در این شب و فکر می کنم آن چیزی که قلب مقدس پیغمبر اکرم را شاد می کند این است که این درس را درست فرا بگیریم. به برکت پیغمبر اکرم است که فرزندشان، امروز راهگشای جامعه ماست و خدا به برکت او بلاها را از ما دور می کند، آبروی ما را حفظ می کند، اصلا کیان جامعه ما بستگی به این شخص پیدا کرده است. قدر این نعمت را بدانیم، هر روز برایش دعا کنیم، صدقه بدهیم، الحمدالله مردم ما واقعا قدردان هستند، مردم ما که می گویم یعنی همین توده های متدین؛ در همین قم کسانی هستند از قشر متوسط و ضعیف که هر ماه برای سلامتی مقام معظم رهبری یک شتر قربانی می کنند.

 ما هم سعی کنیم که به سهم خودمان شکر این نعمت را بجا بیاوریم و این نصیحت را – که بصیرت در دین داشته باشیم و برای کسب این بصیرت از رهنمودهای ایشان استفاده کنیم –  فراموش نکنیم، این مسئله ای حیاتی است.

کسانی هستند به احتمال قوی هیچ غرضی هم ندارند، صرف اشتباه است، اما بذری را می کارند که نتایج بسیار بدی به بار خواهد آورد خدا شرشان را کم کند و آفتشان را به خودشان برگرداند و مردم را از آفاتشان حفظ کند. و سعی کنیم دشمن را در قیافه های مختلف بهتر بشناسیم، گول قیافه های ظاهری را نخوریم.  گول سوابق گذشته را نخوریم، خب شما همه تان می دانید کسانیکه در تغییر مسیر حکومت اسلامی از روز رحلت پیغمبر نقش داشتند جزو اولین کسانی بودند که ایمان آوردند جزو هشت یا دوازده نفری بودند که قبل از همه ایمان آورده بودند به پیامبر. شمر بن ذی الجوشن از کسانی بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام با معاویه می جنگید و امثال او کسان دیگری هم بودند. ما باید افراد را بهتر بشناسیم، انحرافات را بهتر بشناسیم و سعی کنیم خودمان مبتلا نشویم و دیگران را هم تا آنجا که می توانیم از این انحرافات بر حذر بداریم و روشنگری کنیم. وفّقنا الله و ایاکم ان شاءالله، والسلام علیکم و رحمه الله.

اگر همراهی زنان شهدا با مردانشان نبود، داستان مقاومت و ایثار متفاوت می‌شد

زنان شهدای حرم، ایثارگری را به نحوی متفاوت به تصویر کشیده‌اند، زنانی که از عزیزان خود برای حفظ جان و خاک ملت مسلمان دیگری می گذرند و آنها را زمانی فدای حریم اهل بیت می‌کنند که دستگاه‌های کفر و ظلم به هر صورتی در صدد پایمال کردن خون و بزرگی عمل آنها هستند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، این روزها بار دیگر شهدا بر شانه‌های مردم شهرهای کشور اسلامی ما تشییع می‌شوند. شهدایی که نه در خاک وطن و نه تنها برای حفظ حریم و عزت ایران اسلامی بلکه برای حفظ اسلام و حرم ناموس دهر، زینب کبری سلام الله و حرم امام حسین (ع)، پرستو وار رخت سفر بر بسته و در سوریه و عراق به خیل شهدای کربلای زمان می‌پیوندند.

این شهدا برای مردم کشور ما نامی آشنا به اسم ” شهدای حرم” دارند، شهدایی که به راستی از یاران امروزی امام حسین (علیه السلام) هستند و ۱۴۰۰ سال بعد از واقعه کربلا، هنوز خیمه‌داری بانوی دشت کربلا، زینب کبری (سلام الله علیها) را برعهده دارند.

شهدای حرم، به این سوال که اگر در کربلا بودید امام حسین (علیه‌السلام) را همراهی می‌کردید، پاسخی قاطع داده و با خون آن را امضا کردند. شهدایی که یکی تازه داماد بود، یکی تازه پدر و آن دیگر چشم به انتظار آمدن مسافری کوچک … شهدایی که در آنها از سردار بزرگ اسلام تا بسیجی از پاسدار تا طلبه دیده می‌شود.

این جوانان، درس آموز مکتب حسینی و از سربازان علی خامنه‌‌ای هستند که ولایتمداری، عشق به اسلام و شهادت طلبی آنان را به این میدان می‌کشد، چند روز پیش بود که خبرنگاران خبرگزاری‌های معاند نظام با تهیه گزارشاتی از جوانان ما در سطح شهر مدعی شدند که سه  مقوله رقص و پارتی و دور دور از خواسته‌های جوانان ایران است، ادعایی که نمایندگان همین جوانان با برپایی بزرگترین گردهمایی مذهبی جهان اسلام و شرکت قریب ۲ میلیون زائر ایران که اکثر آنان را مردان و دختران جوان تشکیل می‌دانند، خط بطلان کشیدند.

اما در کنار مردان ایران اسلامی در برپایی این حماسه حسینی در خاک سوریه و عراق، زنان ایرانی نیز نقش آفرینی بی‌نظیری دارند، حمایت و تشویق زنان از مردان برای مبارزه با کفر و ظلم اگر چه امری تاریخی است و شواهد زیادی برای آن وجود دارد اما این فقط زن ایرانی است که همسر، فرزند خود را برای مبارزه با ظلمی که گریبان ملت مظلوم دیگری را گرفته رهسپار میدان مبارزه می‌کند و در کنار او لحظه لحظه در تیر رس فشارهای روحی و روانی قرار می‌گیرد.

زنان شهدای حرم، ایثارگری را به نحوی متفاوت به تصویر کشیده‌اند، زنانی که از عزیزان خود برای حفظ جان و خاک ملت مسلمان دیگری می گذرند و آنها را زمانی فدای حریم اهل بیت می‌کنند که دستگاه‌های کفر و ظلم به هر صورتی در صدد پایمال کردن خون و بزرگی عمل آنها هستند.

شهدای حرم، امروز نه در شعار بلکه در عمل، ندای ” هل من ناصرا ینصرنی”  امام حسین علیه السلام را  ” لبیک ”  گفتند و زنان و مادران آنها یاران زینب سلام الله هستند.

اگر همراهی زنان شهدا با مردانشان نبود، داستان مقاومت و ایثار متفاوت می‌شد

معصومه حاج حسینی، مسئول مرکز آینده پژوهی و مطالعات راهبردی تابان در خصوص نقش زنان در حماسه هایی همچون عاشورا گفت: خانواده از جایگاه بسیار مهمی در تمام عرصه‌ها برخوردار است و زمانی که اهل بیت علیهم السلام در کنار امام علیه السلام حرکت می‌کنند به معنی این است که جزء رهروان درجه اول برای ایشان هستند .

وی ادامه داد: همسران و دختران اهل بیت علیه السلام به نقشه راه، ماموریت و آرمان‌های ائمه علیه اسلام، آشنا بودند و دراین راه از ابزاهای زنانه همچون احساس در مسیر کمک و همراهی به آنان بهره می‌جستند وی در تشریح این صحبت خود گفت: خداوند احساس را در زن به ودیعه نهاده است و در نظام تربیتی زن چنانچه از احساس خود به طور صحیح استفاده کند اقدامات بسیار مهمی را به انجام رسانده است .

مسئول مرکز آینده پژوهی و مطالعات راهبردی تابان افزود: به طور مثال احساسات زنان در کربلا، مشوق همسر و فرزندان‌شان بود و آنان را به سوی مقصدی والا و حمایت از ولایت رهنمون کرد، در جایی دیگر همین زن با سوء استفاده از این ودیعه الهی نقشی منفی و مانعی بزرگ را در راه ائمه اطهار ایجاد کرد مثلا در خصوص زندگی امام حسن مجتبی (ع) همسر ایشان با سوء استفاده از ودیعه الهی موجب شهادت امام خود می شود و نقش منفی از حضور یک زن را دارد .

وی گفت: زنانی که در مکتب الهی راه درست تربیتی را طی کنند در ماموریت‌های پرخطر همواره پا به پای همسران و فرزندان خود هستند و در خصوص زندگی امام حسین (ع) همراهی خانواده خود ایشان اذهان سالم را متوجه می کند که مگر چه ماموریتی در راه است که امام با اهل بیت و خانواده خود راهی این سفر شده است و همین تأثیرگذاری حضور زنان در حماسه‌هایی بزرگ چون عاشوراست که این حادثه را در طول تاریخ زنده و پویا کرده است .

 مسئول مرکز آینده پژوهی و مطالعات راهبردی تابان گفت: صحنه‌های سراسر حکمت آموز در حماسه امام حسین (ع) وجود دارد که تبلور آن را در ادامه مسیر کاروان اسرا می‌توان دید که نشان می دهد زنان نه تنها همسر و مادر شهدا بوده اند بلکه اصل پیروی از ولایت را با فضاسازی برای ایثار همسران و پسران خود، به بهترین نحوه به انجام رسانیده اند .

حاج حسینی ادامه داد: این اصل نه برای واقعه عاشورا است بلکه  زنان با توجه به مسائل عقلانی و احساسی درست خود همواره در طول تاریخ از صدر اسلام تا کنون در کنار مردان خود در دفاع از اسلام نقش آفرینی کرده اند، چنانچه زنان صحابه پیامبر مشوق شوهران خود بودند و اکنون زنان شهدای ما در کنار همسران خود قرار دارند و اگر نبود این همراهی داستان زندگی مقاومت مردان متفاوت می‌شد.

مسئول مرکز آینده پژوهی و مطالعات راهبردی تابان خاطر نشان کرد: در روضه حضرت علی اصغر (ع) آمده است که وقتی امام به خیمه باز می‌گردد نه تنها مادر علی اصغر علیه السلام در محضر امام شیون نمی کند که ایشان شرمنده نشوند، بلکه از سلامت امام زمان خود جویا می‌شوند و این نشان دهنده آن است، زنانی که احساس و عقلانیت را در مسیر الهی مدیریت می‌کنند مظهر هدایت الهی در نظام آفرینش هستند و همواره انسان هایی تاریخ ساز بوده اند .

وی افزود: در زمان پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس نیز روحیه مردم اینچنین بود، مردها در صفوف اول حضور داشتند و اما این زنان بودند که موجب حضور مردان در صحنه می‌شدند.

حاج حسینی با بیان اینکه زن‌ها از جایگاه لطیفی برخوردارند و حضور زن در صحنه‌های مبارزه مردان را تهییج کرده و انگیزه آنان را برای مبارزه در هر صحنه ای بیشتر می‌کند، افزود: زنان با استفاده از این ویژگی خود می‌توانند به نقطه کمال انسانی نزدیک تر شده و با هدایت احساسی خانواده به تربیت اعضای خانواده بپردازد و به بزرگترین رسالت خود دست یابند .

نفوذی که امروز رهبری از آن حرف می‌زنند تبدیل به استراتژی شده نه تاکتیک/ بومی سازی تجهیزات پزشکی و دارویی باید در اولویت‌های پزشکی قرار گیرد

رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: مسئله بومی سازی تجهیزات پزشک و دارویی مسئله مهم بعدی است که جامعه پزشکی باید آن را مورد توجه قرار دهد. هم اکنون در کشور از لحاظ جنبه‌های صنعتی پزشکی ظرفیت آن وجود دارد که بتوان تجهیزات پزشکی را بومی سازی کرد از نظر من تولید بومی را مصرف کنیم خیلی بهتر از استفاده از تولید خارجی است

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در دومین نشست هم اندیشی اساتید بسیجی دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور که امروز در تالار خلیج فارس باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد در خصوص جایگاه بسیجیان جامعه پزشکان کشور گفت: نقش و حضور جامعه پزشکی از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون بسیار پرشکوه و غرور آفرین بوده است و امروز نیز در عرصه مقاومت در غرب آسیا این افتخار دو چندان گشته است. در سال گذشته حدود ۲۵۰ نفر از جامعه پزشکی ما توفیق داشتند در جبهه‌های مقاومت اسلامی حضور پیدا کنند و در آن شرایط سخت تروریستی هم به این منافع کمک رسانی کنند و هم به مردمی که مظلومانه زیر بمباران وحشیانه‌ترین کشتار تاریخ قرار گرفته‌اند که چندی پیش فاجعه آمیز‌ترین آن را در بمباران بیمارستان قندوز افغانستان با کشته شدن یک باره ۲۵۰ کودک، زن و بیمار شاهد بودیم.

 

وی ادامه داد: این در حالی است که کشته شدن هزاران کودک در یمن و یا قتل عام ۲۵۰ مریض و بیمار در یک بیمارستان در سکوت رسانه‌ای مدعیان حقوق بشر قرار می‌گیرد و در مقابلش درگیری یک مجرم با یک پلیس ماه‌ها در صدر اخبار رسانه‌ای آن‌ها قرار می‌گیرد و در همه جوامع بین المللی مطرح می‌شود.

 

سردار نقدی با اشاره به اینکه ما به مقاومت بسیج پزشکی کشور دلخوشیم تصریح کرد: این مقاومت تاکنون جواب داده است و به این خاطر است که امروز دشمن به استراتژی نفوذ روی آورده است بعضی می‌گویند نفوذ از اول انقلاب بوده بنابراین شاید مطرح کردن دوباره آن گویای یک مسئله جدید و یا سو استفاده جناحی خاصی از این واژه باشد اما باید بگویم که نفوذ از ابتدای آغاز انقلاب اسلامی بوده و هست اما نفوذ دیروز تاکتیکی و نفوذ امروز تبدیل به یک استراتژی شده است.

 

رئیس سازمان بسیج مستضعفین در خصوص اظهارات خود خاطر نشان کرد: امروز که ولایت فقیه از مسئله نفوذ صحبت می‌کند نفوذ به یک استراتژی برای دشمن تبدیل شده است و رژیم منحوس ایالات متحده آمریکا طی ۳۰ سال عمر انقلاب اسلامی با راهکارهای مختلفی از جمله در سال‌های اول با کودتا و ترور پس از آن با هشت سال جنگ نظامی و پس از آن روی آوردن به استراتژی جنگ فرهنگی قصد سرنگونی این انقلاب را داشت.

 

سردار نقدی یادآور شد: آمریکا در سال ۷۸ خواست میوه نفوذ خود در کشور را بچیند و آن فتنه را راه انداخت اما مردم بسیجی ما در ۲۳ تیر آن را شکست دادند. پس از آن آمریکا سعی کرد با پررنگ کردن محور سیاسی در جنگ نرم اهرم‌های جدیدی را به کار گیرد و با روی کار آمدن ابزارهایی مثل فیس بوک، توی‌تر و شبکه‌های خارجی فارسی زبان مثل بی‌بی سی و وی او‌ای بار دیگر زمینه نفوذ را در کشور ایجاد کند آنجا بود که به طور ناگهانی شاهد بودیم در سال‌های ۷۸ و ۸۸ تمامی این ابزار را به کار بست و همه از رسانه‌هایشان از سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران خبر دادند و فتنه بزرگی را در سال ۸۸ رقم زدند اما اینجا هم مردم ما در ۹ دی این راهبرد آمریکا را نیز به شکست کشاندند.

 

وی اظهار داشت: بعد از این فتنه خواستند قفل تحریم‌ها را روی ما بندند اما ۵ سال بعد نتیجه‌اش این شد که رئیس جمهور آمریکا و وزیر امور خارجه‌اش در فرودین ماه امسال بگویند تحریم‌ها روی ایران اثر نگذاشت و ما نتوانستیم به اهداف خود دست پیدا کنیم. این یعنی آمریکا همه ابزار خود را علیه ملت ایران به کار گرفت و تمام استراتژی‌هایش شکست خورد از کودتا و جنگ نظامی گرفته تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی و حتی جنگ اقتصادی. دشمن حالا پس از گذراندن تمام استراتژی‌های شکست خورده‌اش پیشنهاد گفتگو را به ایران می‌دهد و نفوذ یعنی همین.

 

رئیس سازمان بسیج مستضعفین در خصوص چگونگی مسئله نفوذ در ایران عنوان کرد: وقتی دشمن به ما می‌گوید با هم دوست باشیم این نفوذ یک نفوذ راهبردی است دشمنی که دیگر هیچ هربه‌ای برای حمله ندارد همانند کسی است که خنجری را مخفی کرده و منتظر یک لحظه غفلت ماست تا از آن استفاده کند.

 

سردار نقدی در ادامه افزود: اگر آمریکا واقعا از دشمنی با ما خسته شده و قصد دوستی دارد چرا ملت عراق که خواستار بیرون رفتن منافقین است آمریکا باید تنها کشوری باشد که سفت و سخت ایستاده و می‌گوید باید منافقین در عراق بمانند چرا باید ریگی و امثال آن را اذیت کند. چرا باید عامل ایجاد داعش و ناامن کردن منطقه و دنیا باشد. پهپادهای آمریکایی که هر از گاهی اینجا می‌افتند برای چیست گروه‌های تروریستی که علیه ایران عملیات تروریستی انجام می‌دهند چرا باید در قلب آمریکا سازمان و تشکل داشته باشند پس این نشان می‌دهد که آمریکا این خنجر را به دست دارد و نفوذ یعنی باورمان مثل باور آن‌ها شده باشد.

 

وی در خصوص پیام نوروزی رئیس جمهور آمریکا در عید امسال گفت: مطمئنا آقای اوباما زمانی را برای فکر کردن روی این پیام صرف کرده است وقتی که این پیام را می‌خوانین مفهوم کلی‌اش این است که با ما بیایید بسازید و زندگی، اقتصاد خوب و اشتغال جوانانتان در گرو رابطه خوب شما با آمریکا است شش ماه بعد در سازمان ملل هنگامی که هر رئیس جمهور ۲۰ دقیقه وقت خطبه دارد تا حرف‌های اساسی و مهم خود را به گوش جهانیان برساند تمام حرف رئیس جمهور آمریکا در سخنانش می‌شود اینکه به مردم ایران بگوید مرگ بر آمریکا برای شما نان و آب نمی‌شود و برای جوانان شما شغل نخواهد شد. سوال من این است که آیا معیشت، شغل و پیشرفت ما در گرو دوستی با آمریکا است؟

 

رئیس سازمان بسیج مستضعفین خطاب به اساتید بسیجی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور گفت: شما که در جایگاه پزشکی کشور هستید خیلی قاطعانه در جواب این سوال می‌توانید بگویید نه، وقتی که امروز از ۵۲ کشور دنیا توریست معالج به ایران می‌آید باید فهمید که طی این سال‌ها ایران چه طور توانسته است با اقتدار علی رغم تمامی تحریم‌ها جایگاه پزشکی خود را در دنیا ثابت و ارتقا دهد می‌گویند نقدینگی در کشور وجود ندارد این عده بدانند ۸۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی ملت ماست دولت شش روز برای فروش خودرو گذاشت و طی آن ۱۱۰ هزار خودرو به فروش رفت دولت گذشته ۴۰ روز زمان برای فروش سکه گذاشت و طی آن ۱۰ میلیون سکه فروخته شد با این وجود عده‌ای می‌گویند ما نقدینگی نداریم این آمار‌ها را کسی از خودش نگفته و بانک مرکزی اعلام کرده است.

 

سردار نقدی خاطر نشان کرد: ایران اگر سرمایه‌اش سودآور باشد نیازی به دادن امتیاز سیاسی به کسی نداریم وقتی که سرمایه کشور سود قابل توجهی به سرمایه گذار دهد آن کشور سرمایه گذار کاری به مرگ و درود گفتن ما ندارد عده‌ای می‌گویند فناوری را از خارج وارد کنیم اما فناوری وارداتی هیچ وقت سطح اول نخواهد بود ما ۵۰ سال است که در صنعت خودروسازی با همین فکر پیش رفته‌ایم که از پیکان به پراید رسیده‌ایم اما در مقابلش در صنعت دفاعی با فکر داخلی و به این خاطر که همه دنیا دست به دست هم دادند تا هیچ فنی در این خصوص به ایران ندهند به سراغ دانشگاه‌هایمان رفتیم و امروز ایران به جایی رسیده است که تمامی تسهیلات دفاعی خودش را بومی تولید می‌کند.

 

وی با تاکید براینکه ۵درصد چیزی که در صنعت خودروسازی هزینه می‌شود در صنعت دفاعی نشده است تصریح کرد: این‌ها واقعیت‌هایی است که باید بدانیم و بفهمیم که ایستادگی در برابر آمریکا در راه بهبود معیشت و تعالی کشور است.

 

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ ۱ فروردین ۹۴ اظهار داشت: رهبری در این تاریخ سه دیدگاه اقتصادی را بیان داشتند که دیدگاه اول استفاده و فعال کردن ظرفیت داخلی و دیدگاه دوم کمک گرفتن از خارج برای فعال ساختن ظرفیت‌های کشور بود که دیدگاه دوم از نظر ایشان عقیم اعلام شد این تعریف همانند آروزی کسی است که خواستار حکومت ری بود و گندمی از ملک آن به او نرسید.

 

سردار نقدی مهم‌ترین اقدام عملی کشور را اقتصاد مقاومتی دانست و افزود: بحث اقتصاد مقاومتی در پزشکی کشور پیشگیری است که باید طی آن جریان پیشگیری را در درمان غلبه دهیم اما متاسفانه این غلبه فعلا وجود ندارد. به همین خاطر از اساتید و بسیجیان پزشکی می‌خواهیم مسئله پیشگیری را بر درمان غلبه دهند تا اثرات آن را در آسایش و امنیت مردم، رفاه جامعه و حتی امنیت ملی صدور انقلاب شاهد باشیم.

 

وی در ادامه با اشاره به اینکه قبلا امید زندگی در ایران ۵۷ سال بود اما امروز این رقم به ۷۴ سال افزایش پیدا کرده است تصریح کرد: این یک رکورد است اما شاخص کافی برای نظام اسلامی نیست.

 

رئیس سازمان بسیج مستضعفین دو عامل غلبه پیشگیری بر درمان در حوزه پزشکی را کاهش بستری و کاهش مصرف دارو عنوان کرد و گفت: زمانی که بتوانیم امید به زندگی را با این دو عامل ایجاد کنیم به یک رشد پایداری در سلامت کشور خواهیم رسید که می‌تواند الهام بخش در دنیا نیز باشد. هم چنین مسئله بومی سازی تجهیزات پزشک و دارویی مسئله مهم بعدی است که جامعه پزشکی باید آن را مورد توجه قرار دهد. هم اکنون در کشور از لحاظ جنبه‌های صنعتی پزشکی ظرفیت آن وجود دارد که بتوان تجهیزات پزشکی را بومی سازی کرد از نظر من تولید بومی را مصرف کنیم خیلی بهتر از استفاده از تولید خارجی است‌‌ همان طور که توانسته‌ایم در علم شیمی و بیولوژی و در بحث سلول‌های بنیادین در ترازهای بالای جهان قرار گیریم در بحث بومی سازی تجهیزات پزشکی نیز خواهیم توانست.

 

وی در پایان خطاب به اساتید بسیجی دانشگاه علوم پزشکی کشور گفت: اگر در حوزه پزشکی کشور کاستی، ضعف و اشکالی دیدید ملاحظه کسی را نکنید و آن را بیان دارید خیال نکنید که امر به معروف و نهی از منکر فقط مربوط به رابطه بین دختر و پسر در خیابان می‌شود ما در این سال‌ها آسیب‌های زیادی را در ترک امر به معروف دیده‌ایم که یکی از آن‌ها مسئله ازدیاد نسل است که در سال‌های گذشته علی رغم اینکه خیلی از ما شاهد پیش رو بودن این بحران شده بودیم غفلت و سکوت کردیم و حالا رهبری باید وارد عمل شود و در این خصوص هشدار دهد.

حجاب بهانه ای برای ایجاد تبعیض علیه زنان مسلمان آمریکایی

یک زن مسلمان آمریکایی گفت: زنان مسلمان در آمریکا به راحتی نمی توانند شغل داشته باشند و باید در این راه سختی های زیادی را تحمل کنند، وضعیت زنان خصوصا زنان مسلمانان در آمریکا به دلیل حجاب مناسب نیست و تبعیض زیادی وجود دارد.

نساء اسلام محمد یکی از زنان مسلمان آمریکایی است که در گفت وگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس با بیان اینکه ۳۵ سال پیش به دین مبین اسلام گرویده است، اظهار داشت: من در خانواده مسیحی متولد شدم و زمانی که ازدواج کردم دین اسلام را برگزیدم، همسر و فرزندانم نیز مسلمان هستند.

وی افزود: بنده خبرنگار و روزنامه نگار هستم، زنان مسلمان در آمریکا به راحتی نمی توانند شغل داشته باشند و باید در این راه سختی های زیادی را تحمل کنند، وضعیت زنان خصوصا زنان مسلمانان در آمریکا به دلیل حجاب مناسب نیست، تبعیض بسیار زیاد است اما سعی می کنیم با این شرایط مبارزه کنیم.

این زن مسلمان آمریکایی با بیان اینکه در آمریکا بنا بر ادعای رعایت حقوق بشر که دارد، حقوق بشری وجود ندارد زمانی که از رسانه ها تصاویر وحشی گری، تجاوز به آب و خاک و کشتار زنان و کودکان ملت های مسلمان نظیر بحرین، یمن، فلسطین و غزه را می بینیم که به واسطه دولت ما رخ داده است واقعا قلبمان به درد می آید و گریه می کنیم.

نساء اسلام محمد، ادامه داد: من مادر ۵ فرزند هستم ، یک دختر و ۴ پسر دارم، در مدارس آمریکا و دیگر کشورهای غربی اسلام تدریس نمی شود از آنجایی که تربیت اسلامی فرزندانمان برایم مهم است آنها را در مدارس مخصوص مسلمانان ثبت نام می کنیم؛ مادر نخستین آموزگار فرزند است و نقش تاثیرگذاری در رشد و بالندگی کودک دارد.

این زن مسلمان آمریکایی در خصوص نگرشی که به زنان ایرانی دارد، خاطرنشان کرد: من یک مسلمان هستم و هیچ گاه تحت تاثیر تبلیغات سوء غرب مبنی بر ضایع شدن حق زنان ایرانی قرار نمی گیریم چرا که به خوبی می دانم تمامی این تبلیغات دروغی بیش نیست چرا که زنان مسلمان ایرانی در تمامی عرصه های اجتماع فعالیت دارند.

چگونه مى توان بر گناه چیره و به توبه موفق شد؟

توبه و قبولى توبه از نعمت‌ها و مواهب کم نظیر الهى است و داراى آثار و نتایج بسیار درخشانى است.توبه حقیقى آنچنان انسان گنهکار را دگرگون مى‌کند، که گویى اصلاً گناه نکرده است. اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که شرایط توبه کدام است و چگونه مى توان بر گناه چیره و به توبه موفق شد؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس،  برای فهم توبه، باید بدانیم که توبه همراه استغفار است و فرق ظریفی با آن دارد. استغفار نگاه به گذشته و طلب بخشش برای اشتباه گذشته است. و توبه نگاه به آینده برای انتخاب شیوه صحیح و ترک اشتباه سابق است. بنابراین در توبه صرف پشیمانی کفایت می کند. همین که انسانی در اعماق وجود خود، از شیوه اشتباه گذشته پشیمان باشد، برای در پیش گرفتن شیوه دیگر، کفایت می کند. و هر چقدر این احساس پشیمانی عمیق تر باشد، عدم بازگشت به اشتباه گذشته، محکم تر خواهد بود. پس باید به طور جدی از اشتباه گذشته پشیمان باشیم. پشیمانی ای که از لقلقه زبان گذشته و در عمل و رفتار ما نمود داشته باشد.

اما برای استغفار باید جبران هایی نیز انجام داد. یعنی اگر آن گناه حق اللّه بوده؛ مانند ترک نماز، روزه و… قضای آن ها را به جا آورد، و اگر حق الناس بوده رضایت آنان را جلب کند، حتی اگر کاری را که موجب قصاص است مرتکب شده، خود را تسلیم کند تا صاحب حق، قصاص یا عفو کند.
● چگونه مى توان بر گناه چیره و به توبه موفق شد؟

بیشتر علماى اخلاق توبه را مجموعه مرکّبى از علم و حال و عمل مى دانند. اگر کسى بخواهد موفق به توبه شود، باید این سه امر را مورد توجه قرار دهد، یعنى اوّل لازم است انسان به زشتى گناه پى ببرد، سپس حال پشیمانى در دل او به وجود آید، سرانجام در مقام عمل، گذشته را جبران نماید.
آغاز توبه و ترک گناه، عنایت حق است. تا لطف الهى نصیب انسان نگردد، توبه امکان‏پذیر نیست.
علامه طباطبایى مى گوید: توبه عبد حسنه است و حسنه نیازمند به نیرو است و نیروى انجام حسنه را خداوند مى دهد. او است که توفیق میدهد، یعنى اسباب را فراهم مى سازد تا بنده موفق و متمکن از توبه شود و بتواند از فرورفتگى در لجنزار گناه و دورى از خدا بیرون آید و به سوى پروردگارش باز گردد.
امام سجاد(ع) به این نکته تصریح دارد که وفاى به توبه جز به نیروى حفظ و نگه‏دارى خداوند میسّر نیست. بنابراین در ابتدا باید از خداوند کمک خواست و سپس قدرت تصمیم‏گیرى را افزایش داد و اقدام عملى را شروع نمود.

● نتایج درخشان توبه

توبه و قبولى توبه از نعمت‌ها و مواهب کم نظیر الهى است و داراى آثار و نتایج بسیار درخشانى است.توبه حقیقى آنچنان انسان گنهکار را دگرگون مى‌کند، که گویى اصلاً گناه نکرده است. چنانکه امام باقر علیه السلام مى‌فرماید:
التائب من الذنب کمن لا ذنب له (۴۱)؛ توبه کننده از گناه مانند آن است که گناهى نکرده است.
توبه حقیقى موجب پرده‌پوشى و نابودى آثار گناه مى‌گردد، امام صادق علیه السلام فرمودند:
هنگامى که بنده توبه حقیقى کرد، خداوند او را دوست مى‌دارد، و در دنیا و آخرت گناهان او را مى‌پوشاند، هر چه از گناهان که دو فرشته موکل بر او برایش نوشته‌اند از یادشان ببرد و به اعضاى بدن وحى مى‌کند که گناهان او را پنهان کنید.و به نقاط زمین (که او در آن گناه کرده) فرمان مى‌دهد گناهان او را پنهان کنید.
فیلقى الله حین اَلقاه و لیس شَیى یَشهد علیه بشىء من الذّنوب (۴۲)؛ پس توبه کننده با خدا ملاقات کند به گونه‌اى که هیچ چیز نیست که در پیشگاه خدا گواهى بدهد که او چیزى از گناه را انجام داده است.
در آیه ۸ سوره تحریم که به توبه نصوح امر شده، به پنج ثمره و نتیجه توبه حقیقى اشاره شده که عبارتند از:
۱٫بخشودگى گناهان
۲٫ورود در بهشت پر نعمت الهى
۳٫عدم رسوایى در قیامت
۴٫نور ایمان و عمل، در قیامت به سراغ توبه کنندگان آمده و پیشاپیش آنها حرکت نموده و ایشان را به سوى بهشت، هدایت مى‌کنند.
۵٫توجه آنها به خدا بیشتر مى‌گردد، و تقاضاى تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خود مى‌کنند
بطور خلاصه، توبه حقیقى انسان را محبوب خدا مى‌کند، آن هم به عنوان محبوب‌ترین بندگان، چنانکه امام کاظم علیه السلام مى‌فرماید:
و اَحَبّ العِباد الى الله تعالى المُفَتَّنون التَّوابون؛ و محبوب‌ترین بندگان در پیشگاه خدا، آنهایى هستند که در فتنه (گناه) واقع شوند و بسیار توبه کنند.

● آیات  توبه

در قرآن کریم در آیات متعددی به توبه و توبه پذیر بودن خداوند متعال اشاره شده است، که از جمله ی این موارد با موارد زیر اشاره کرد:
_مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[فرقان/۷۰]
کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است
_و ان استغفروا ربکم ثم توبوا الیه [هود/۲] ؛
و از پروردگار خود آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید
_قُل یا عِبادِىَ الَّذینَ اسرفُوا على اَنفُسهِم لا تَقْنطوا مِن رَحمَه الله إنّ الله یَغفرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّه هو الغَفورُ الرّحیم[نساء/۱۱۰]؛
بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‌آمرزد و او بسیار بخشنده و مهربان است.
_والّذین اِذا فَعَلوا فاحِشَه اَو ظلموا اَنفُسهم ذکروا الله فَاستَغفروا لِذُنوبِهم [آل عمران/۱۳۵]؛
و از نشانه‌هاى پرهیزکاران آن است که: هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى‌افتند و براى گناهان خود از خدا طلب آمرزش مى‌کنند.
_من یَعمَل سُوء او یَظلِم نَفسَه ثُمّ یَستغفِرِ الله یَجد الله غَفوراً رَحیماً [هود/۳]؛
کسى که کار بدى انجام دهد، یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.

● احادیث توبه

_امام باقر علیه السلام فرموده اند:
التائِبُ من الذَّنب کَمَن لا ذَنبَ له و المُقیم على الذّنب و هو مستغفِرٌ منه کالمُستَهز [مصباح الشریعه/ص ۹۷] ؛
توبه کننده از گناه همانند کسى است که گناه ندارد و آن کس که در گناه بماند و در عین حال استغفار کند همانند مسخره کننده است.
_امام زین العابدین علیه السلام فرموده اند:
أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِکَ بَاباً إِلَى عَفْوِکَ، وَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَهَ، … فَقُلْتَ- تَبَارَکَ اسْمُکَ-: تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً عَسى‏ … فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِکَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَهِ الدَّلِیلِ! [مناجات تائبین] ؛                                          دری به سوی عفوت گشوده ای و نامش را توبه نهاده ای، و فرموده ای باز گردید به سوی خدا و توبه کنید، توبه خالص، حال که این در رحمت باز است عذر کسانی که از آن غافل شوند، چیست؟
_امام باقر علیه السلام فرموده اند:
ایّاکَ و التَّسویف فَانَّه بَحرٌ یُغرَقُ فیه الهَلْکى [غرر الحکم، میزان الحکمه، ج ۴ ص ۵۸۹]؛
از تاخیر انداختن (توبه) بپرهیز، زیرا تاخیر انداختن توبه (همچون) دریایى است که درمانده در آن غرق مى‌گردد.
_امام باقر علیه السلام فرموده اند:
ایّاکَ و التَّسویف فَانَّه بَحرٌ یُغرَقُ فیه الهَلْکى [غرر الحکم، میزان الحکمه، ج ۴ ص ۵۸۹]؛
از تاخیر انداختن (توبه) بپرهیز، زیرا تاخیر انداختن توبه (همچون) دریایى است که درمانده در آن غرق مى‌گردد.
_شخصى از پیامبر سؤال کرد که توبه نصوح چیست، حضرت فرمود: شخص توبه کننده به هیچ وجه بازگشت به گناه نکند، چنان که شیر به پستان هرگز باز نمى‏گردد.

● نتیجه

به طور کلی می توان گفت: “توبه” باعث شست وشوی دل است و پیامبر اکرم(ص) در این زمینه می فرمایند: «توبه سبب طهارت و پاکى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه کنند مى زداید.
توبه علاوه بر اینکه انسان را به خداوند نزدیک تر می کند از بُعد روانشناسی دینی نیز باعث آرامش روح و اعتماد به نفس بیشتر انسان شده و با ایجاد رضایتمندی انسان از خود وافزایش عشق به خداوند با تکیه بر رحمانیت و غفور بودن پروردگارش، او را برای رسیدن به هدف غایی آفرینش یعنی ” عبداللهی” و “سرسپردگی به مشیت الهی” آماده و مهیا می سازد.
انگیزه هاى روى آوردن به توبه
توجه به اثرات مثبت توبه :
الف) توبه کننده ، محبوبیت خاصى در پیشگاه خدا دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: توبه کننده واقعى از گناه، مانند کسى است که گناهى مرتکب نشده است.
ب) توبه باعث شستشوى دل است . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: توبه سبب طهارت و پاکى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه کنند مى زداید.
ج) توبه باعث جلب رحمت الهى مى گردد؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: التوبه تستنزل الرحمه.
د) توبه آدمى را از فشار وجدان اخلاقى مى رهاند.

●  منابع و مآخذ

۱- آدم از نظر قرآن جلد دوم، نشر نقاش، ۱۳۸۴، سید محمد جواد غروی، مترجم سید علی اصغر غروی، فصل ششم:آدم، بهشت و شیطان، مبحث توبه ی نصوح
۲- آدم از نظر قرآن جلد دوم، نشر نقاش، ۱۳۸۴، سید محمد جواد غروی، مترجم سید علی اصغر غروی، فصل ششم:آدم، بهشت و شیطان، مبحث توبه زبانی مانع ترقی مسلمین
۳-آدم از نظر قرآن جلد دوم، نشر نقاش، ۱۳۸۴، سید محمد جواد غروی، مترجم سید علی اصغر غروی، فصل ششم:آدم، بهشت و شیطان، مبحث مراتب توبه و تقوی
۴- مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهرى، ج۲۳، ص: ۵۵۵
۵- نهج البلاغه، شرح مغنیه، ج ۴، کلمات قصار، ص ۴۵۷، فقره ۴۱۱
۶- آزادی معنوی، مرتضی مطهری، فصل سوم: توبه
۷- معانی الاخبار، صدوق

سپردن ودیعه امامت به یک زن توسط امام حسین(ع)

حضرت زینب(س) امانتدار الهی بود و به مقام «امینه الله» رسید. زیرا اگر دارای چنان مقامی نمی بود ، هرگز امام حسین علیه السلام ودایع امامت را به وی نمی سپرد. آری این بانوی گرانقدر در سایه عبادت و بندگی به این مقام رسید.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس ، دوباره تقویم دل ورق خورد و صفحه محرم رو به چشمانمان باز شد، نوای کربلا طنین انداز و پیر و جوان، کودک، زن و مرد به تکاپو برای برپایی عزاداری امام حسین(ع) افتادند.

پس از گذشت قرن ها از واقعه کربلا هنوز شعله های این قیام برافروخته است و روز به روز بر خلاف مبارزه دشمنان برای سرکوبی نهضت عاشورا، سیل عاشقان و دلداگان حسینی افزوده می شود، باید دید در این نهضت چه چیزی نهفته است که  تاکنون زنده مانده و هر روز بر شور و شعور آن افزوده می شود.

امام حسین(ع) برای به ثمر رسیدن نهضت عاشورا، هر آنچه که داشت در راه خدا قربانی کرد؛ بی تردید یکی از گروه های نقش آفرین در نهضت عاشورا، زنان بودند؛ اگر اسلام با قیام امام حسین (ع) زنده است، سهم بزرگی از آن مربوط به زنانی است که تاریخ، مانند آن کمتر دیده است.

زنان کربلایی اثبات کردند که تکلیف اجتماعی، خاص مردان نیست، بلکه آنان نیز برابر وظیفه شرعی خود باید به جریان های اجتماعی توجه کنند و آنجا که مسئله حمایت از دین و احقاق  به میان می آید تنها با قیام آنان میسر می شود، در صحنه حضور یابند.

 در نهضت عاشورا زنان زیادی از قبیله هاشمی و غیرهاشمی، نقش آفرینی کردند، از قبیله هاشمی حضرت زینب(س) دختر امیرالمومنین علی (ع) یکی از شیرزنانی است که در واقعه عاشورا نقش تأثیرگذاری را ایفا کرده اند.

این بانوی بزرگوار در روز عاشورا علاوه بر حمایت های عاطفی از برادر بزرگوارش امام حسین(ع) و فدا کردن ۲ فرزند پسرش،پس از شهادت سالار شهیدان نقش بزرگ و تاریخی در حفظ و ماندگاری نهضت عاشورا داشت، خطبه خوانی در مجلس یزید و در هم کوبیدن آن مجلس و رسوایی قوم ظالمین از جمله شگفتی های این بانوی بزرگوار است که باید به این جمله اذعان داشت که کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.

حضرت زینب(س) دختر حضرت على(ع)  و حضرت زهرا (س) است که در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج ‏سالگى مادر خود را از دست داد و ازهمان دوران طفولیت ‏با مصیبت آشنا گردید.

در دوران عمر با برکت ‏خویش، مشکلات و رنج‏هاى زیادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و… را تحمل کرد. این سختى‏ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود.

القاب حضرت زینب(س)

از القاب حضرت زینب(س) می توان به ام کلثوم کبرى، صدیقه صغرى محدثه، عالمه و فهیمه  اشاره کرد اما به دلیل نسب نبوى، تربیت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طورى که او را «عقیله بنى هاشم‏» مى‏گفتند.

حضرت زینب(س) با پسرعموى خود «عبدالله بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانى بود که دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبدالله الحسین (ع) به شهادت رسیدند.

امام حسین(ع) که خود معصوم و واسطه فیض الهى است هنگام وداع به خواهر عابده‏اش مى‏فرماید:« یا اختاه لا تنسینى فى نافله اللیل ؛ خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مکن!» این نشان از آن دارد که این خواهر، به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته و به حکمت و هدف آفرینش دست ‏یپیدا کرده است.

زینب(س)؛ الگوى عفت و پاکى

عفت و پاکدامنى، برازنده ترین زینت زنان است تا جایی که گرانقیمت ترین چیزى است که یک فرد مى تواند به آن ستوده شود، یکى از درس هاى عاشورا، همین درس عفت و پاکدامنى است.

مرحوم شاهزاده فرهاد میرزا در کتاب قمقام در مورد خطبه خواندن حضرت زینب (س) در کوفه برای مردم مى‏فرمایند: عقیله بنى هاشم زینب طاهره مردمان را به خاموشى اشارت فرمود، همانگاه نفس ها به سینه برگشت و آواز مردمان در نای ها گره شد، به خداى که هیچ زنی چون او ندیدم، که فضیلت حیا با کمال فصاحت آمیخته چنین سخت گوید گوئى که از زبان پدر.

 حضرت زینب(س) امانتدار الهی بود و به مقام «امینه الله» رسید. زیرا اگر دارای چنان مقامی نمی بود ، هرگز امام حسین علیه السلام ودایع امامت را به وی نمی سپرد. آری او در سایه عبادت و بندگی به این مقام رسید.

چهار زنی که امام حسین (ع) از آنان استمداد طلبیدند/ نقش رقیه؛ همسر مسلم (ع) در کربلا

شاید بتوان از همسر او، رقیه، دختر امام علی علیه‌السلام، به عنوان یکی از زنانی که در کربلا نقش‌آفرینی کردند، نام برد؛ اگرچه در منابع تاریخی به طور مستقیم از ایشان نام برده نشده است، اما چندین مورد قرینه صریح وجود دارد که نشان می‌دهد رقیه در کربلا حاضر بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس،  با شروع ماه محرم؛ ماه اندوه و عزای حسینی، به‌منظور شناخت بهتر واقعیت‌های موجود این حادثه غم‌بار و عظیم، مهرخانه، جهت بررسی اتفاقات، افراد و وقایعی که در این ایام نقل محافل مذهبی و دینی است، سلسله‌بحث‌هایی را از منظر زنان و خانواده و در موضوعات گوناگون با حجت‌الاسلام حمید احمدی‌جلفایی؛ دانش‌آموخته فقه و اصول و نویسنده کتاب‌های «صحیفه فاطمیه»، «حجاب برتر» و مدیر پژوهش «موسوعه حجاب و عفت» داشته است تا صحت و سقم تاریخ شفاهی مرسوم را دریافته واین واقعه عظیم را واقعی‌تر و به دور از بدعت‌ها و جانب‌داری‌ها، درک کنیم.

حجت‌الاسلام حمید احمدی‌جلفایی در گفتگ‌وگو با خبرنگار مهرخانه، درخصوص خانواده حضرت مسلم‌ علیه‌السلام گفت: یکی از معروف‌ترین خانواده‌هایی که به صورت خانوادگی و با تعداد زیادی در کربلا حاضر بودند، خانواده حضرت عقیل علیه‌السلام است و حضرت مسلم علیه‌السلام، برادران و برادرزاده او در کربلا نقش مهمی داشتند؛ به‌طوری‌که امام حسین علیه‌السلام و یا بعد از آن، امام سجاد علیه‌السلام، از حضور این خاندان در کربلا به صورت ویژه قدردانی کردند. در رأس این خاندان کسی که نزد امام حسین علیه‌السلام از همه مقرب‌تر و پیک امام به کوفه نیز بود، حضرت مسلم‌بن‌عقیل علیه‌السلام است که مظلومانه در کوفه به شهادت رسید.

حداقل چهار پسر حضرت عقیل علیه‌السلام در کربلا حاضر بودند
او با بیان این‌که بنابر گزارش‌های تاریخی، حداقل چهار پسر حضرت عقیل، برادر امام علی علیه‌السلام، در کربلا حاضر بودند، خاطرنشان کرد: علاوه بر حضرت مسلم علیه‌السلام، سه برادر ایشان نیز حضور داشتند؛ به نام‌های جعفربن عقیل، عبدالله بن عقیل که به او عبدالله اکبر می‌گویند؛ چراکه یکی از پسران حضرت مسلم که در کربلا حاضر بود نیز به همین نام بود؛ دیگری عبدالرحمن بن عقیل؛ که شهادت یا عدم شهادت هر یک از آن‌ها دقیق مشخص نیست. همچنین یک پسر برادر ایشان به نام محمد بن ابی سعید نیز در کربلا حاضر بود.

اولین کسانی که در برابر رفع امان امام حسین (ع) جملات تکان‌دهنده‌ای به زبان آوردند، خاندان عقیل بودند
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: گزارش‌ها نشان می‌دهند که این خاندان، ادب و احترام ویژه‌ای برای خاندان امامت و اهل بیت علیهم‌السلام قایل بودند؛ به‌طوری‌که زمانی که خبر شهادت حضرت مسلم علیه‌السلام رسید و امام حسین علیه‌السلام بیعت خود را برداشتند، اولین کسانی که در برابر رفع امان امام علیه‌السلام لب به اعتراض گشودند و با غیرت تمام ایشان را تنها نگذاشتند و جملات تکان‌دهنده‌ای را به زبان آوردند، برادران و فرزندان حضرت مسلم علیه‌السلام بودند.

رقیه؛ خواهر امام حسین (ع)؛ همسر مسلم (ع)
احمدی‌جلفایی با تأکید بر این‌که در این میان نقش حضرت مسلم علیه‌السلام بیشتر و پررنگ‌تر از سایرین بوده است، افزود: از طرفی رقیه، خواهر امام حسین علیه‌اسلام و دختر امام علی علیه‌السلام، همسر مسلم علیه‌السلام بود. امام حسین علیه‌اسلام نیز در جواب نامه کوفیان، مسلم را به عنوان مطمئن‌ترین شخص از اهل خود معرفی می‌کند و عبارت «ثقتی» را در مورد او به کار می‌برد.

اتفاقی که در مورد کمتر شهیدی در واقعه عاشورا رخ داده است
او با بیان این‌که امام حسین علیه‌السلام، علاقه شدیدی به مسلم داشتند، اظهار داشت: وقتی خبر شهادت او به امام حسین علیه‌اسلام رسید، ایشان اشک ریختند و چندین بار انا لله و إنا الیه راجعون گفتند؛ اتفاقی که در مورد کمتر شهیدی در واقعه عاشورا رخ داده است، و سپس فرمودند: “خدا مسلم را رحمت کند، او به سوی خدا و بهشت و رضوان او رفت و وظیفه‌اش را درست انجام داد و وظیفه ما هنوز برجا مانده است.” این نشان می‌دهد که مسلم در امتحان خود به نحو اتم و اکمل، سربلند بیرون آمده است.

کل خانواده حضرت مسلم (ع)، همراه امام حسین (ع) در کربلا حاضر بودند
این استاد حوزه درخصوص خانواده حضرت مسلم علیه‌السلام و همسر و فرزندان او گفت: از قراین تاریخی این‌طور به دست می‌آید که کل خانواده حضرت مسلم علیه‌السلام در کربلا و همراه امام حسین علیه‌السلام حاضر بودند. شاید بتوان از همسر او، رقیه، دختر امام علی علیه‌السلام، به عنوان یکی از زنانی که در کربلا نقش‌آفرینی کردند، نام برد؛ اگرچه در منابع تاریخی به طور مستقیم از ایشان نام برده نشده است، اما چندین مورد قرینه صریح وجود دارد که نشان می‌دهد رقیه در کربلا حاضر بود. حتی بنابر برخی نقل‌ها از افرادی که در گذشته قبر را دیدند و سنگ قبر را مشاهده کرده‌اند، قبری که امروزه منتسب به حضرت رقیه بنت الحسین علیه‌السلام در شام است، متعلق به رقیه دختر امام علی علیه‌السلام است.

قراین تاریخی موجود بر حضور رقیه؛ همسر مسلم (ع) در واقعه عاشورا
او در ادامه به قراین موجود اشاره کرد و ادامه داد: در امالی شیخ صدوق آمده است: دو نوجوان از اسرای کربلا بودند که اسیر ابن‌زیاد شده و از زندان می‌گریزند و باز هم دستگیر شده و به طرز فجیعی در کنار آب به طرز مظلومانه سربریده شده و به شهادت می‌رسند. این قضیه مشهوری است و شاید همه منابع به صورت جسته و گریخته به آن اشاره کرده‌اند، اما در برخی منابع مثل امالی صدوق، این دو نوجوان را فرزندان مسلم می‌دانند، ولی طبری و بیشتر مورخین این دو نوجوان را فرزندان عبدالله بن جعفر می‌دانند. نکته این است که اگر ما نقل صدوق را بپذیریم، بعید است که مادر این دو نوجوان، حضرت رقیه، همراه ایشان نباشد؛ زیرا معمولاً نوجوانانی که در کربلا بودند، مادرشان همراه‌شان بوده است.

هیچ‌یک از خواهران امام حسین (ع) ایشان را در کربلا تنها نگذاشتند
احمدی‌جلفایی با اشاره به قرینه دوم گفت: هیچ‌یک از خواهران امام حسین علیه‌السلام، ایشان را در کربلا تنها نگذاشتند. حتی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها نیز که به دلایلی همسرشان با ایشان همراه نبود، امام حسین علیه‌السلام را تنها نگذاشتند؛ لذا بعید است که همه خواهران امام حسین علیه‌السلام در کنار ایشان باشند و حضرت رقیه علیهاالسلام در کنارشان نبوده باشد.

چهار زنی که امام حسین (ع) از آن‌ها برای ساماندهی خیمه‌ها و اطفال استمداد طلبیدند
این پژوهشگر تاریح با بیان این‌که سومین قرینه واقعه‌ای است که خوارزمی در کتاب مناقب ذکر می‌کند، ادامه داد: در این کتاب آمده است که در شبی که به شب امان معروف است و امام و بیعت خود را از اصحاب برداشتند، شروع به ساماندهی سپاه کردند و در این بین از چهارشخص برای ساماندهی خیمه‌ها و اطفال و… استمداد طلبیدند. خوارزمی و لهوف و برخی منابع دیگر، این اشخاص را “یا زینب”، “یا ام‌کلثوم”، “یا فاطمه”، “یا رباب” ذکر کرده‌اند؛ ایشان زنانی بودند که در کربلا کمک امام حسین علیه‌اسلام بودند.

او افزود: در یکی از نسخه‌های لهوف به این چهار شخص، اسم “یا رقیه” هم افزوده شده است؛ این رقیه به احتمال قوی، خواهر امام حسین علیه‌اسلام بود؛ زیرا همه افرادی که از ایشان یاری طلبیده شده است، افراد بزرگسال بودند و یاری‌طلبیدن از رقیه‌ای که دختر خردسال امام حسین علیه‌اسلام باشد، بسیار بعید به نظر می‌رسد.

احمدی‌جلفایی به قرینه چهارم اشاره کرد و گفت: قرینه دیگر آنست که در برخی از منابع دیگر تاریخی اولین شهیدی که در کربلا به شهادت رسیده است را عبدالله بن مسلم ذکر کرده‌اند؛ البته برخی نیز عبدالله را فرزند امام دوم دانسته‌اند که بعد از حضرت علی اکبر علیه‌السلام به شهادت رسیده است، اما منابعی که از عبدالله نام برده‌اند، مادر او را رقیه‌ای دانسته‌اند که در کربلا حاضر بوده است؛ بعضی به صراحت بر دختر امام علی علیه‌السلام بودن او اشاره دارند و برخی مانند منبع نسب قریش، صفحه ۵، اسم مادر عبدالله فرزند مسلم را رقیه‌الکبری نامیده‌اند، شاید این عنوان برای اشتباه‌نشدن او با دختر امام حسین علیه‌السلام بوده و یا شاید امام علی علیه‌السلام دختران دیگری با نام رقیه داشتند که برای تمایز قایل‌شدن میان آن‌ها، او را با این نام می‌خواندند.

این استاد حوزه با بیان این‌که در برخی منابع، نام همسر مسلم را رقیه بنت محمد بن سعید بن عقیل ذکر کرده‌اند که این گفته به طور قطع اشتباه است، اظهار داشت: اگر این طور باشد، همسر حضرت مسلم باید دختر برادر خودش باشد و این امکان ندارد و نشان‌دهنده آن است که در این ثبت، اشتباهی رخ داده است. همچنین قرینه آخر همان مطلبی است که در مورد قبر منتسب به حضرت رقیه دختر امام حسین علیه‌السلام گفته شد؛ عده‌ای که سنگ قبر را دیده‌اند گفته‌اند آن قبر، قبر رقیه دختر امام علی علیه‌السلام است. از جمله در کتاب نور الابصار که در قرن ۱۳ نوشته شده است، تصریح بر این نکته شده است که این قبر رقیه همسر جناب مسلم است.

نقش رقیه؛ همسر مسلم (ع) در کربلا
او با بیان این‌که به نقش رقیه در کربلا مانند سایر زنان حاضر، خیلی پرداخته نشده است، اما خواننده متدبر با تفکر در احوال و از قراین قضیه و شواهد موجود باید به نقش زنان در این قضیه پی ببرد، اظهار داشت: مهم‌ترین نقشی که حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها در کربلا داشتند این بود که فرزندان رشیدی را تربیت کردند که همگی در کربلا حضور داشتند و امام حسین علیه‌اسلام را تنها نگذاشتند. در کتاب کامل‌الزیارات ذکر شده است که امام سجاد علیه‌السلام همیشه به فرزندان مسلم و نوادگان او توجه ویژه داشتند. وقتی که پرسیده شد چرا نسبت به سایرین این توجه را ندارند، فرمودند: من حضور آن‌ها را در کنار امام حسین علیه‌السلام به یاد می‌آورم و دلم می‌سوزد که چه مظلومانه در کنار ایشان به شهادت رسیدند.

“السلام علی قتیل ابن القتیل عبدالله به مسلم بن عقیل”/ شهادت جانسوز پسر مسلم
نویسنده کتاب صحیفه فاطمیه درخصوص فرزندان حضرت مسلم علیه‌السلام گفت: از فرزندان حضرت مسلم علیه‌السلام تنها کسی که نامش در زیارت ناحیه مقدسه و زیارت رجبیه آمده است، عبدالله بن مسلم است: “السلام علی قتیل ابن القتیل عبدالله به مسلم بن عقیل”. بعضی منابع، او را اولین شهید کربلا دانسته‌اند و برخی نیز گفته‌اند بعد از علی اکبر علیه‌السلام، دومین شهید بوده است. حتی زمانی که امام حسین علیه‌اسلام بیعت خود را از یارانشان برداشتند، یکی از کسانی که به حرف آمد و سخنانی ایراد کرد همه را تکان داد، او بود که گفت: “من جانم را فدای تو می‌کنم، ای حسین!، خون‌ام را به پای تو می‌ریزم، ولی از غیرت و حمیت خود دست برنمی‌دارم!” این جوان در ۲۶ سالگی شهید شد و شهادت جانسوزی نیز داشت؛ زمانی که دستش را بر پیشانی گذاشته بود، تیری آمد و دست او را به پیشانی دوخت و تیر دوم هم به قلب او فرود آمد.

شهادت هر ۷ فرزند مسلم (ع) در رکاب امام حسین (ع)
احمدی‌جلفایی ادامه داد: فرزندان دیگر حضرت مسلم علیه‌اسلام، ابراهیم، محمد، عبدالرحمن، عبیدالله، ابوعبدالله و علی بودند. ازآن‌جایی‌که تمام کسانی که در رکاب امام حسین علیه‌السلام بودند تا پای جان ایستادند و دفاع کردند و به شهادت رسیدند، به نظر می‌رسد که هر ۷ فرزند مسلم نیز در کربلا به شهادت رسیده باشند.

او درخصوص دو طفلان مسلم اذعان داشت: در مورد ماجرای دو طفلان حضرت مسلم اختلاف شدیدی وجود دارد و تنها نقلی که به این ماجرا اشاره دارد، نقل ضعیفی از امالی شیخ صدوق است و در سایر منابع، این دو طفل را فرزندان عبدالله بن جعفر دانسته‌اند.

این ماجرا با ماجرای دلجویی پیامبر از دختران جعفر تداخل یافته است
این پژوهشگر تاریخ در ادامه درخصوص نقل شهادت حضرت مسلم علیه السلام و رفتار امام حسین علیه‌اسلام با دختر او گفت: برخی از وقایع نقل‌شده در روضه‌ها در خصوص حادثه عاشورا، نه تنها سند ضعیف، که حتی سند ندارند و بیشتر در کتاب‌هایی که منتسب به ۱۵۰- ۱۰۰ سال گذشته است، وجود دارد و یا در سروده‌های شاعران به صورت زبان حال بیان شده و در میان مردم گسترش یافته است. از جمله این وقایع، جریان مربوط به دختران حضرت مسلم است؛ این‌که امام حسین علیه‌اسلام بعد از شهادت مسلم علیه‌اسلام، دختران او را صدا کردند و تسلی دادند و مراسم سوگی برگزارشد؛ این قضیه سندی ندارد.

احمدی‌جلفایی افزود: برخی منابع متأخر مانند مرحوم آشتیانی و سایرین، بدون سند این ماجرا را ذکر کرده‌اند، ولی قبل از صد سال گذشته این قضیه سابقه‌ای نداشته است. به احتمال قوی این قضیه با قضیه ملاطفت پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و دلجویی ایشان از دختران حضرت جعفر تداخل یافته و شاید اولین گویندگان این مطلب دچار سهو و خطا شده‌اند.

طوعه؛ زنی که در ماجرای حضرت مسلم (ع) سنگ تمام گذاشت
او با اشاره به شخصیتی تاریخی و مهم در جریان زندگی حضرت مسلم علیه‌السلام، اظهار داشت: نکته مهم دیگر در ماجرای حضرت مسلم علیه‌السلام که تاریخ کمتر به آن پرداخته است، حضور زنی با ایمان و فداکار به نام طوعه است؛ زنی که گفته شده است در ابتدا کنیز اشعث بن قیس بوده، ولی چون از او فرزنددار شد، اشعث او را آزاد کرد. طوعه در ماجرای حضرت مسلم علیه‌السلام سنگ تمام گذاشت و تنها کسی که از حضرت دلجویی کرد و در شرایطی که همه شهر بر علیه مسلم بود، او را به خانه‌ خود دعوت کرد و پناه داد، طوعه بود.

واکاوی صحت و سقم اخبار مربوط به علامت ظهور بودن حادثه منا؛

آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟

شاید بتوان گفت، مسلمانان، در آن زمان چندان روابط صمیمانه‏‌اى باهم ندارند که بلافاصله پس از انجام مناسک حج و یا حتى پیش از اتمام آنها، طى انجام رمى جمرات در منا که بخشى از مناسک حج است، دسته‏ دسته‏ شده و شورشها شکل می‌‏گیرد. حاجیان غارت شده و اموالشان به تاراج رفته و خودشان هم کشته می‌‏شوند و پرده‏‌هاى نوامیس مردم دریده می‌‏شود.

 رجانیوز- مصطفی امیری : طبق روایات اسلامی، در سال ظهور امام مهدی، پس از قیام سفیانی و شنیده شدن صیحه آسمانی در ماه رمضان، در ایام حج و ماه ذی الحجۀ، در منطقه مِنا، میان حجّاج، کشتار و قتل خونین، روی می‌دهد؛ لکن حوادث فاجعه بار حج امسال، جزو حوادث و نشانه‌های ظهور نیست. زیرا هنوز ندای آسمانی که همه جهانیان می‌شنوند، رخ نداده است. در ضمن برخی از روایات در سال ظهور، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را می‌دهند که بعد از تزلزل در حاکیمت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی و قتل به امام عصر و با حمایت غربی‌ها وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه به سمت مکه حرکت می‌کنند که به معجزه الهی دچار خسف (فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء، در بین مکه و مدینه خواهند شد. بنابراین هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه نیست و هنوز این وقایع رخ نداده است.

ترتیب و حوادث ماه ذی الحجه سال ظهور

ذی الحجه سال ظهور، ماه خون و فتنه در عربستان

بسیارى از روایات از ماه ذیحجه به عنوان ماه خون و خون‏ریزى یاد کرده‌‏اند. ابى بصیر ضمن حدیثى طولانى نقل مى‏کند که از امام صادق علیه السّلام پرسیدم: و ذیحجه چطور ماهى است؟ فرمودند: ذالک شهر الدم.‏[۱] آن ماه خون (خونریزى) است.

حضرت رسول، صلّى اللّه علیه و آله، هم در این‏باره فرموده‏‌اند: و یسلب الحاج و تسفک الدماء فی ذی الحجه.[۲]

آشوب‌هاى منا در ذی الحجه سال ظهور

احادیث اهل سنت، از آشوبى که در میان حاجیان طى مراسم حج رخ خواهد داد، خبر می‌‏دهند که در واقع دنباله اختلافات اهالى حجاز بر سر پادشاهى آن دیار است. در کتاب الفتن ابن حماد، چنین نقل شده است:

یحج الناس معا، و یعرفون- أی یقفون بعرفات- معا على غیر إمام، فبینا هم نزول بمنى یأخذهم مثل الکلب، فتثور القبائل فیما بینها حتى تسیل- جمره- العقبه بالدماء، فیفزعون، و یلوذون بالکعبه.[۳]

مردم باهم حج می‌‏کنند (مناسک حج را به جاى می‌‏آورند) و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام می‌‏دهند. هنگامى که در منا هستند فتنه سختى برمی‌خیزد و همه قبایل بر هم می‌‏شورند. «جمره عقبه» از خون رنگین می‌‏شود. مردم وحشت‌‏زده گشته و به کعبه پناهنده می‌‏شوند.

شاید بتوان گفت، مسلمانان، در آن زمان چندان روابط صمیمانه‏‌اى باهم ندارند که بلافاصله پس از انجام مناسک حج و یا حتى پیش از اتمام آنها، طى انجام رمى جمرات در منا که بخشى از مناسک حج است، دسته‏ دسته‏ شده و شورشها شکل می‌‏گیرد. حاجیان غارت شده و اموالشان به تاراج رفته و خودشان هم کشته می‌‏شوند و پرده‏‌هاى نوامیس مردم دریده می‌‏شود.

همچنین، سهل بن حوشب از رسول مکرم صلّى اللّه علیه و آله، نقل کرده است:

سیکون فی رمضان صوت، و فی شوال معمعه، و فی ذی القعده تحارب القبائل، و علامته نهب الحج و تکون ملحمه بمنى و یکثر فیها القتل و تسیل فیها الدماء حتى تسیل دماؤهم على الجمره.[۴]

در ماه رمضان (ندای آسمانی) صدایى خواهد بود و در ماه شوال درگیرى و در ذیقعده قبایل باهم به جنگ می‌‏پردازند و نشانه آن تاراج [در] حج است. جنگى در منا به پا می‌‏شود و کشتار زیادى طى آن رخ می‌‏دهد و خون چنان جارى می‌شود که به جزیره (یا جمره) می‌‏رسد. که در ادامه، درباره این روایت، نکاتی، مطرح خواهد شد.

اما در منابع شیعه، نیز اشاراتی بر قتل و فتنه در سال ظهور، شده است. عبداللّه بن سنان نیز، از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است:

یشمل الناس موت و قتل حتى یلجأ الناس عند ذلک إلى الحرم فینادی مناد صادق من شده القتال، فیم القتل و القتال؟ صاحبکم فلان.[۵]

مردم چنان دچار مرگ و کشتار می‌شوند که به حرم، پناه می‌‏برند. پس [از آن‏] منادى راستگویى ندا درمی‌‏دهد که براى چه جنگ و کشتار به پا کرده‌‏اید؟ سرور شما فلانى (امام عصر) است.

آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟

آنچه که پس از حادثه تاسف بار و کشته شدن صدها نفر از حجاج مسلمان در صحرای منا، در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود که حاکی از آنست که پیامبر(ص) نوید این حادثه را داده بودند و از علائم ظهور میباشد، آیا صحت دارد؟

در ادامه، به بررسی این موضوع، پرداخته خواهد شد.

متن روایت و حدیث منقول از پیامبر به این شرح است: “خبر پیامبر(ص) از کشته شدن صدها نفر از حجاج در مسیر رمی جمرات در منا در آستانه ظهور”

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، حول علائم قیام القائم من أهل البیت علیهم السلام: … وعلامته نهب الْحَاج وَتَکون ملحمه بمنا یکثر فِیهَا الْقَتْل وتسیل فِیهَا الدِّمَاء حَتَّی تسیل دِمَاؤُهُمْ علی الْجَمْرَه.[۶]

… و نشانه آن، گریختن حاجیان است و فاجعه‌ای که در منا رخ خواهد داد که تعداد زیادی از حجاج در آن کشته خواهند شد و خون‌های‌شان، بر مسیر جمرات روان خواهد گشت.

درباره این روایت و بررسی فقه الحدیث آن، نکاتی قابل طرح است:

۱. این روایت با این مضمون، فقط در منابع حدیثی اهل سنت، ذکر شده است و در منابع شیعی، تصریحی به حادثه منا در ماه ذی الحجه سال ظهور، نشده است. تنها در روایتی از امام صادق، بدون تعیین موقعیت مکانی و زمانی، به قتل و کشتار و پناهنده شدن مردم به حرم امن الهی، اشاره شده است. که اصلا نمی توان بر مکان خاصی، تطبیق داد. اما می توان گفت، از مضمون و فحوای برخی روایات، فتنه و درگیری و حتی خونریزی، برداشت میشود. از امام صادق علیه السّلام روایت شده است:

یشمل الناس موت و قتل حتى یلجأ الناس عند ذلک إلى الحرم فینادی مناد صادق من شده القتال، فیم القتل و القتال؟ صاحبکم فلان.[۷]

مردم چنان دچار مرگ و کشتار می‌‏شوند که به حرم، پناه می‌برند. پس [از آن‏] منادى راستگویى ندا درمی‌‏دهد که براى چه جنگ و کشتار به پا کرده‌‏اید؟ سرور شما فلانى (امام عصر) است.

لکن در احادیث اهل بیت، بیشتر به اختلاف، جنگ و اضطراب در سال ظهور در کشور حجاز (عربستان) و ورود لشکر اعزامی سفیانی با حمایت غربی ها، بیشتر اشاره شده است که در اثر اختلاف خاندان حکومت بنی فلان در حجاز، ایجاد میشود.

… فَیَبْعَثُ جَیْشاً إِلَى الْمَدِینَهِ فَیَدْخُلُونَهَا فَیُسْرِفُونَ‏ فِیهَا فِی‏ الْقَتْلِ‏ وَ الْفَوَاحِشِ‏ … .[۸]

… سفیانی، لشکری را به مدینه می فرستد و در این شهر بسیار قتل و کشتار و اعمال منافی عفت و اقدامات ناشایست انجام می‌دهند … .

۲. از بررسی سندی روایت مورد نظر در منابع حدیثی اهل سنت، که بگذریم، از جهت متن روایت، تحریف صورت گرفته است و روایت کامل نقل نشده است! متن اصلی روایت، در منابع حدیثی اهل سنت، چنین است: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: سیکون فی رمضان صوت، و فی شوال معمعه، و فی ذی القعده تحارب القبائل، و علامته نهب الحج و تکون ملحمه بمنى و یکثر فیها القتل و تسیل فیها الدماء حتى تسیل دماؤهم على الجمره.[۹]

بانگی (ندای آسمانی) در ماه رمضان شنیده می شود، آتش جنگی در ماه شوال بر افروخته می‌گردد، قبیله‌ها در ماه ذی‌الحجه به جنگ بر می‌خیزند و نشانه آن این است که حجاج را غارت می‌کنند و فاجعه بزرگی در منا روی می‌دهد و افراد بیشماری کشته می‌شوند و خون‌ها روان می شود و بر جمرات می‌ریزد.

۳. مراد از بانگی در رمضان در حدیث فوق، همان صیحه آسمانی است که جزو علایم حتمی ظهور است. این نشانه قبل از واقعه منا رخ می‌دهد در حالی که ماه رمضان گذشته، باید واقع می‌شده و ندای آسمانی را همه جهانیان، باید بشنوند. این مطلب در احادیث اهل‌بیت علیه السلام با تعبیر‌های همچون: شنیدن اهل مشرق و مغرب، شنیدن تمام اهل زمین، شنیدن تمامی جانداران، عام بودن ندای آسمانی، مطرح شده است. ویژگی دیگر ندای آسمانی، برای مخاطبان، شنیدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است؛ سه حدیث که از جهت سند، نیز معتبر هستند با عبارت‌های: «یسمعه کل قوم بألسنتهم»؛ «حتی یسمعه کل قوم بلسانهم»؛ «عام یسمع کل قوم بلسانهم» به بیان این مطلب می‌پردازند.[۱۰] و زمان آن نیز در احادیث، ماه مبارک رمضان معرفی شده است. این احادیث با عبارت‌های «صیحه فی شهر رمضان»، «یکون الصوت فی شهر رمضان»، «شهرالله تعالی و فیه ینادی باسم صاحبکم و اسم ابیه» و… آمده است.[۱۱] بنابراین، ندای آسمانی، به دلیل معجزه آسا بودن و قابلیت تکرار ناپذیری، که در تاریخ بشریت، فقط یک بار، رخ خواهد داد، مهمترین و اصلی ترین نشانه حتمی ظهور است که قابلیت مشابه سازی، ندارد و بقیه حوادث و نشانه ها، باید با این معبار، سنجیده شوند.

۴. در روایت، تعبیر به کشتار بی شما، شده است “تکثر فیها القتلی” در حالی که کشته شدن حدود ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰ نفر را در مقایسه با تعداد بی‌شمار حجاج از کشورهای مختلف را نمی‌توان کشتار گسترده ای دانست.

۵. ظاهر روایت چنین است که جوی خون جاری می‌شود و بر جمرات ریخته می شود، در حالی که در حادثه منا، چنین چیزی مشاهده نشده است. هرچند شاید به تعبیر کنایه‌ای نیز می توان حمل شود.

۶. در ضمن برخی از روایت، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را می دهند که بعد از تزلزل در حاکمیت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی به امام عصر، و با حمایت غربی ها، وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه، به سمت مکه حرکت کرده که به معجزه الهی، دچار خسف (فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء، در بین مکه و مدینه، خواهند شد. امام علی علیه السلام در نامه‌ای که به معاویه می نویسد، حمله لشکر سفیانی به مدینه را چنین توصیف می‌کند:

… َ فَیَبْعَثُ جَیْشاً إِلَى الْمَدِینَهِ فَیَدْخُلُونَهَا فَیُسْرِفُونَ‏ فِیهَا فِی‏ الْقَتْلِ‏ وَ الْفَوَاحِشِ‏ … .[۱۲]

… سفیانی، لشکری را به مدینه می‌فرستد و در این شهر بسیار قتل و کشتار و اعمال منافی عفت و اقدامات ناشایست انجام می دهند … .

۷. بنابر آنچه ذکر شد، حادثه منا در ماه ذی‌الحجه، در موسم حج، زمانی رخ می دهد که بعد از ندای آسمانی، آوازه حضرت مهدی و منجی مسلمانان، در جهان طنین‌انداز شده است و جهانیان در جستجوی این امر برآمده‌اند. از اینرو، لشکر سفیانی بعد از تسلط بر تمام مناطق شام و سرمست از این غرور، همزمان در عین اعزام لشکری به عراق و حمله به مراکز مقدسه شیعیان به قصد دسترسی و قتل آخرین ذخیره الهی، به مدینه، نیز لشکر نظامی، اعزام می‌کند. امام باقر علیه ‌السلام در روایت معتبری فرموده‌اند:

… وَ یَبْعَثُ السُّفْیَانِیُّ جَیْشاً إِلَى الْکُوفَه… وَ یَبْعَثُ السُّفْیَانِیُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِینَه … .[۱۳]

… و سفیانی سپاهی را به کوفه گسیل می­‌دارد … و سفیانی سپاهی را به مدینه می‌فرستد … .

در حالیکه اگر حادثه منا، جزو نشانه‌های ظهور بود، باید تمام این حوادث و نشانه‌های حتمی، قبل از این حادثه، اتفاق می افتاد. در حالیکه چنین نیست. در حادثه حج سال ۹۴ و فاجعه منا، هیچکدام از این حوادث و نشانه‌های مهم، قبل از حادثه منا اتفاق نیفتاده است.

بنابراین، هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه نیست و هنوز این وقایع رخ نداده است تا بتوان گفت این حادثه نیز جزو نشانه‌ها و علائم ظهور می‌باشد.

۸. و در پایان، نکته بسیار مهم این است که: مجموعه حوادث و نشانه‌های حتمی ظهور باید در کنار هم بررسی شوند و بررسی جداگانه و منفصل آنها و تطبیق، خسارت زیانباری است که با ایجاد هیجان و احساس کاذب در منتظران ظهور امام عصر، ممکن است تبعات ناگوراری، به دنبال خود داشته باشد. بنابراین باید به دستور ائمه معصومین، همواره ظهور را نزدیک دانست و در عین حال، از عجله در امر ظهور و درخواست زودتر از موعد قبل از وقوع نشانه‌های حتمی ظهور، بویژه وقوع ندای آسمانی در ماه رمضان که تمام جهانیان می‌شنوند، پرهیز کرد. چنانچه، در احادیث منقول از اهل بیت، تاکید شده است:

… هَلَکَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ.[۱۴]

… تعجیل کنندگان در امر ظهور، هلاک می‌شوند و تسلیم شوندگان (و آنان که در انتظار وقوع نشانه های حتمی ظهور می‌باشند) نجات می‌یایند.

بنابراین، آنچه که پس از حادثه تاسف بار و کشته شدن صدها نفر از حجاج مسلمان در صحرای منا، در شبکه های اجتماعی پخش شد که حاکی از آنست که پیامبر (ص) نوید این حادثه را داده بودند و از علائم ظهور میباشد، صحت ندارد. زیرا هنوز ندای آسمانی به عنوان اصلی ترین نشانه حتمی ظهور که باید بقیه علامت های حتمی و غیرحتمی با این نشانه حتمی (ندای آسمانی)، سنجیده شوند، که در ماه رمضان، رخ میدهد و تمام جهانیان، می شنوند، هنوز اتفاق نیفتاده است.

البته وقوع این گونه حوادث تلخ و تاسف بار در سرزمین حجاز و در ایّام فریضۀ حج، سبب بی‌آبرویی خاندان پادشاهی آل سعود و بروز اختلاف میان آنان و ان شاءالله سقوط‌شان در آینده‌ای نزدیک می‌شود.

——————————-

*دانش آموخته حوزه علمیه قم


[۱] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۲؛ بشاره الاسلام، ص ۱۴۲.

[۲] . منتخب الاثر، ص ۴۵۱؛ یوم الخلاص، ص ۲۸۰.

[۳] . الممهدون للمهدى، علیه السّلام، ص ۶۰؛ یوم الخلاص، ص ۵۷۰.

[۴] . منتخب الاثر، ص ۴۵۱.

[۵] . الغیبه نعمانى، ص ۱۷۸.

[۶] . الملاحم و الفتن، ص۳۳.

[۷] . الغیبه نعمانى، ص ۱۷۸.

[۸] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۱۵۷.

[۹] . عقد الدرر، ص ۱۴۲.

[۱۰] . طوسی، الغیبۀ ص۴۳۵؛ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۵۶؛ نعمانی، الغیبۀ، ص۲۸۲.

[۱۱] . نعمانی، الغیبۀ، ص۲۶۲ و ۲۶۶؛ طوسی، الغیبۀ، ص۴۵۲.

[۱۲] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۱۵۷.

[۱۳]. نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۸۰.

[۱۴] . الغیبۀ نعمانی، ص ۱۹۸.

حج آغاز انقلابی معنوی در وجود انسان است

یک استاد دانشگاه و کارشناس امور مذهبی گفت: حاجی باید پس از این سفر معنوی دقت نموده و شأنیت الهی خود را حفظ کند و در جهت آبرویی که نزد خداوند به دست آورده است، بکوشد.

حجت الاسلام صدیق، کارشناس امور مذهبی و استاد دانشگاه در خصوص حج و آمادگی فکری برای این سفر معنوی خاطر نشان کرد: حج آغاز انقلابی معنوی در وجود انسان است و می‌بایست این انقلاب را در وجود حاجی ایجاد شود چرا که منظور از حج بهانه‌ای برای بخشش انسان‌ها از جانب پروردگار متعال است .

وی ادامه داد: در طول مناسک حج خصوصا رمی جمرات خداوند تمامی رفتارهای غیر اخلاقی و غیر شرعی را می‌بخشد و بنده همانند طفل تازه متولد شده پاک می‌گردد.

این استاد دانشگاه گفت: حاجی باید پس از این سفر معنوی دقت نموده و شأنیت الهی خود را حفظ کند و در جهت آبرویی که نزد خداوند به دست آورده است، بکوشد.

این کارشناس مسائل مذهبی: هیچ کس حق ندارد خود را بی‌آبرو کند حتی اگر هیچ کس متوجه آن نشود خصوصا حاجی که دیگر بعد از حج جایگاه ویژه ای نزد خداوند یافته است .

وی در ادامه اظهار کرد: کسانی که شأنیت حج را نمی‌دانند به غیر از اینکه خسارت‌های  اجتماعی برای خود ایجاد می‌کنند نزد خداوند نیز می‌بایست پاسخگو باشند چرا که بعد از خطاهای متعددی که انجام داده اند تنها یک بار این فرصت را می‌یابند تا پاک گردنند، حتی اگر حج‌های متعددی را انجام داده باشند .

حجت الاسلام صدیق تصریح کرد: حاجی می‌بایست به این تحول اساسی که در فرصت حج ایجاد می‌شود توجه ویژه داشته باشند و از آن پاسداری کنند .

وی ادامه داد: در مناسک حج برای هر عمل غیر شرعی جریمه‌ای به عنوان دیه در نظر گرفته شده است و ظرافت‌های زیادی در آن وجود ارد که توجه به همه این نکات از جنبه‌های تربیتی زیادی برخوردار است .

حجت الاسلام صدیق گفت: حاجی در زمان قبل از اعزام زائران می‌بایست آمادگی فکری و روحی برای حج را داشته باشد و در طول سفر حج نیز با دقت نظر در اعمالی که انجام می‌دهد بر معنویت خود بیافزاید .

این کارشناس مسائل مذهبی خاطر نشان کرد: حاجی از زمانی که وارد عربستان می‌شود باید بداند که نماینده‌ای از طرف مردم بزرگ ایران است و هر گونه عمل غیر اخلاقی به پای تمام مردم ایران نوشته می شودو نام ایرانی برای آنان به یدک کشیده می‌شود  و  از این رو در کلیه رفتارها می‌بایست دقت نظر داشته باشد .

حجت الاسلام صدیق ادامه داد: پس از مراسم حج نیز حاجی باید بداند که به لطفی عظیم دست یافته و می‌بایست علی الدوام از آن مراقبت به عمل آورد تا همه مناسکی که به جا آورده است و فرصت عباداتی که داشته است به عنوان توشه این سفر معنوی تا آخر عمر به همراه او باشد .

وی در پایان در خصوص سوغات و هدیه دادن بعد از سفر تأکید کرد: درست است که این عمل سفارش شده است اما با شرایط فعلی عربستان و وهابیت و …حاجیان بهتر است سوغات خود را از داخل ایران تهیه کنند و در خصوص خریداری از آنجا هوشیارانه تر عمل نمایند .