photo_2015-12-21_13-39-28

حجج اسلام آقاتهرانی و حسینیان در انتخابات خبرگان حضور می‌یابند/ «فتنه اکبر» در انتخابات خبرگان است نه مجلس!

انتخابات خبرگان این دوره از حساسیت ویژه ای برخوردار شده است. آگاهان سیاسی، فتنه پیش رو در این انتخابات را فتنه اکبر می بینند، برای همین معتقدند که هر کس توان دارد، باید خود را عرضه کند.
گروه سیاسی – رجانیوز: حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
انتخابات خبرگان این دوره از حساسیت ویژه ای برخوردار شده است. آگاهان سیاسی، فتنه پیش رو در این انتخابات را فتنه اکبر می بینند، برای همین معتقدند که هر کس توان دارد، باید خود را عرضه کند.
بالاخره بعد از اصرار دوستان، دو عزیز دیگر به جمع کاندیداهای انتخابات مجلس خبرگان اضافه می شوند. واقعا اگر برخی از کسانی که در طول ۳۷ سال بعد از انقلاب در کار اجرایی بوده اند و هیچ سابقه علمی شناخته شده ای هم قبل از آن ندارند و حتی سو سابقه سیاسی هم پیدا کرده اند و در این سالها با اغماض شورای نگهبان در مجلس خبرگان بوده اند، یا برخی از کسانی که در راستای فتنه اکبر شال و کلاه کردند که بیایند، مجتهد به حساب می ایند، چطور چهره های باسابقه علمی و سیاسی روشن نباید حضور پیدا کنند؟
واقعا اگر کسانی که شانیت و توان این کار را دارند، خود را کنار بکشند و میدان را در برابر فتنه اکبر خالی کنند، در برابر خدا حجت دارند؟ به سهم خودم از حضور این عزیزان تشکر می کنم.
779728_0

سخنان مهم آیت الله یزدی درباره مجلس خبرگان

مجلس خبرگان مهمترین بخش تشکیلاتی نظام جمهوری اسلامی است/ تعداد زیاد کاندیداها به نظر می‌رسد اهداف دیگری را دنبال می‌کند .

آیت‌الله محمد یزدی پیش از ظهر پنجشنبه در نهمین کمیسیون مشترک هیات رئیسه و روسای کمیسیون‌های مجلس خبرگان رهبری در قم اظهار داشت: از صدر اسلام تاکنون اقدامات خشونت‌آفرینی و خلاف‌هایی صورت گرفته که پشت سر این‌گونه اقدامات تضعیف اسلام است.

گروه سیاسی – رجانیوز: آیت‌الله محمد یزدی پیش از ظهر پنجشنبه در نهمین کمیسیون مشترک هیات رئیسه و روسای کمیسیون‌های مجلس خبرگان رهبری در قم اظهار داشت: از صدر اسلام تاکنون اقدامات خشونت‌آفرینی و خلاف‌هایی صورت گرفته که پشت سر این‌گونه اقدامات تضعیف اسلام است.

امروز اسلام از فراز و نشیب‌های مختلفی عبور کرده و در وضعیت حساسی قرار گرفته است که در بین مراکز علمی و نخبگانی جهان مطرح است و دشمنان نیز از این اسلامی که از خاندان عصمت و طهارت نشأت گرفته، هراس دارند.

به گزارش رجانیوز به نقل از مهر، رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: دشمنان به دنبال تحریف ماهیت اسلام ناب هستند و قصد دارند چهره‌ای خشونت‌آمیز از آن به جهان ارائه دهند، چرا که موضوع خشونت مورد تنفر همگان است. آیت‌الله یزدی در ادامه با اشاره به در پیش بودن دو انتخابات مهم در کشور اظهار داشت: با ادله‌هایی تصمیم گرفته شد تا انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری با هم برگزار شود.

وی با بیان اینکه کلید جمهوریت و اسلامیت نظام در دست مجلس خبرگان رهبری است، افزود: شرایطی که برای مجلس خبرگان رهبری در قانون به آن اشاره شده است، هم جمهوریت و هم اسلامیت را در نظر گرفته و این مردم هستند که می‌بایست افراد واجد شرایط را انتخاب کنند.

آیت‌الله یزدی همچنین عنوان داشت: همزمانی برگزاری انتخابات مجلس خبرگان با انتخابات مجلس شورای اسلامی نباید موجب فراموشی اهمیت مجلس خبرگان شود، چرا که مجلس خبرگان مهمترین بخش تشکیلاتی نظام جمهوری اسلامی ایران است و از این مجلس است که رهبری تعیین می‌شود. رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: اعضای خبرگان با انتخاب مردم و بر اساس سهمیه هر استان معرفی می‌شوند که مهمترین وظیفه آنها تعیین رهبری است.

وی افزود: در ابتدای انقلاب، مردم امام راحل را به رهبری انتخاب کردند و امام خمینی(ره) نیز قبل از پیروزی انقلاب مسئله ولایت فقیه را در حوزه نجف تدریس می‌کرد و بعد از انقلاب نیز به آن امر کرد و سپس این مجلس خبرگان بود که رهبر معظم انقلاب را برای رهبری انقلاب برگزید.

آیت‌الله یزدی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از نحوه ثبت‌نام برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: قانون انتخابات نام‌نویسی را برای همگان آزاد گذاشته است و متاسفانه می‌بینیم خانمی با یک وضعیت نامناسب و با بدحجابی برای مجلس خبرگان ثبت‌نام می‌کند و بعد هم مطرح می‌شود که ثبت‌نام که مشکلی ندارد و برای همگان آزاد است.

وی افزود: تاکنون نزدیک به ۸۰۰ نفر برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت‌نام کرده‌اند که از این میان ۸۸ نفر به این مجلس راه می‌یابند که این تعداد زیاد کاندیداها به نظر می‌رسد اهداف دیگری را دنبال می‌کند.

آیت‌الله یزدی با بیان اینکه نظارت بر عمل و بقای شرایط موجود در رهبری از دیگر وظایف مجلس خبرگان است، افزود: تحقیقات و بررسی‌های کمیسیون مربوطه نشان می‌دهد نظام اسلامی تاکنون به بهترین وجه ممکن رهبری شده و از فراز و نشیب‌های مختلفی عبور داده شده است.

رئیس مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: جامعه را نباید در آستانه انتخابات دوقطبی و آن را تکه‌تکه کرد و می‌بایست از همه اقشار برای پیشبرد اهداف مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی استفاده کرد. وی در ادامه تصریح کرد: ملت ما نباید اهمیت مجلس خبرگان را فراموش کند و در این راستا باید تحقیقات و بررسی‌های خوبی برای انتخاب خود داشته باشند.

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: گروه‌بندی‌های سیاسی را باید کنار گذاشت و تنها برای رضای خدا و آینده کشور و آرمان‌های امام راحل وارد صحنه شد و امیدواریم که انتخابات خوبی را در اسفندماه داشته باشیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حوادث جهان اسلام، حادثه کشتار شیعیان نیجریه را موجب نگرانی دانست و افزود: ما این‌گونه اقدامات را محکوم می‌کنیم و توجهیات در این زمینه قابل قبول نیست و گروه حقیقت‌یابی باید در این زمینه تشکیل شود تا علت چنین برخوردهایی با مسلمانان و شیعیان مشخص شود.

علامه مصباح یزدی

علامه مصباح یزدی کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان شد

ایشان در دروس امام راحل(قدس سره) شرکت و در همین زمان، در درس تفسیر قرآن، شفاى ابن سینا و اسفار ملاصدرا از وجود علامه طباطبایى(رحمه الله)کسب فیض کرد. وى حدود پانزده سال در درس فقه آیت الله بهجت مدظلّه العالى شرکت داشت.

گروه سیاسی – رجانیوز: نماینده آیت الله مصباح یزدی قبل از ظهر دوشنبه با حضور در فرمانداری قم، ثبت نام رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) برای شرکت در پنجمین دوره انتخابات خبرگان را انجام داد.

آیت الله مصباح یزدی هم اکنون نماینده مجلس خبرگان رهبری، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) است.

 

به گزارش مهر، حجت الاسلام ابوالحسن حقانی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره)، به نمایندگی از آیت الله مصباح یزدی وظیفه ثبت نام را بر عهده داشت.

گفتنی است محمد تقى مصباح یزدى در سال ۱۳۱۳ هجرى شمسى در شهر کویرى یزد دیده به جهان گشود. وى تحصیلات مقدماتى حوزوى را در یزد به پایان رساند و براى تحصیلات تکمیلى علوم اسلامى عازم نجف شد; ولى به علت مشکلات فراوان مالى، بعد از یکسال براى ادامه تحصیل به قم هجرت کرد. از

 

سال ۱۳۳۱ تا سال ۱۳۳۹ ه.ش در دروس امام راحل(قدس سره) شرکت و در همین زمان، در درس تفسیر قرآن، شفاى ابن سینا و اسفار ملاصدرا از وجود علامه طباطبایى(رحمه الله)کسب فیض کرد. وى حدود پانزده سال در درس فقه آیت الله بهجت مدظلّه العالى شرکت داشت. بعد از آن که دوره درسى ایشان با حضرت امام به علت تبعید حضرت امام قطع شد، معظّم له به تحقیق در مباحث اجتماعى اسلام، از جمله بحث جهاد، قضا و حکومت اسلامى، پرداخت. وى در مقابله با رژیم معدوم پهلوى نیز حضورى فعّال داشت که از آن جمله، همکارى با شهید دکتر بهشتى، شهید باهنر و حجه الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانى است و در این بین، در انتشار دو نشریه با نام هاى “بعثت” و “انتقام” نقش داشت که تمام امور انتشاراتى اثر دوم نیز به عهده معظّم له بو

 

د. سپس در اداره، مدرسه حقّانى به همراه آیت الله جنتى، شهید بهشتى و شهید قدوسى فعّالیّت داشت و حدود ده سال در آن مکان به تدریس فلسفه و علوم قرآنى پرداخت. از آن پس، قبل و بعد از انقلاب شکوه مند اسلامى با حمایت و ترغیب امام خمینى (قدس سره)، چندین دانشگاه، مدرسه و مؤسّسه را راه اندازى کرد که از مهم ترین آنها مى توان از بخش آموزش در مؤسّسه در راه حق، دفتر همکارى حوزه و دانشگاه و بنیاد فرهنگى باقرالعلوم نام برد.

ایشان هم اکنون ریاست مؤسّسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله) را از جانب مقام معظّم رهبرى برعهده دارد. ایشان داراى تألیفات و آثار متعددى در زمینه هاى فلسفه اسلامى، الهیّات، اخلاق و عقاید مى باشد.

3918631_320

پزشکی قانونی تکذیب کرد: هنوز علت فوت مرحوم رکن‌آبادی مشخص نیست

رییس سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: هنوز جوابی در مورد علت فوت مرحوم رکن آبادی نداده‌ایم.
 به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ رییس سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: هنوز جوابی در مورد علت فوت مرحوم رکن آبادی نداده‌ایم.

احمد شجاعی با بیان این مطلب اظهار کرد: هنوز نتایج آزمایشات در رابطه با علت فوت مرحوم غضنفر اصل رکن‌آبادی مشخص نشده است.

وی درباره اعلام علت فوت رکن آبادی توسط یکی از مقامات وزارت خارجه مبنی بر اینکه وی بر اثر گرمای شدید هوا و عدم رسیدگی مناسب در آن شرایط و تشنگی مانند سایر حجاج جان خود را از دست داده است، گفت: این موضوع صحت ندارد.

وی تصریح کرد:ما نمی دانیم که بر اساس کدام سند این مطالب بیان شده است؛ زیرا قاعدتا برای علت فوت مرحوم رکن آبادی باید نتایج آزمایشات مشخص شود که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.

نبویان1

گزارش آمانو و سرانجام PMD در گفت‌وگوی رجانیوز با حجت‌الاسلام نبویان:

نتیجه «دیپلماسی لبخند» و دست دادن به شیطان بزرگ این شد که ایران ۱۲ سال دروغ می‌گفته و به دنبال سلاح هسته‌ای بوده است/ تأسف‌بارتر اینکه آقایان گزارش آمانو را «فراتر از انتظار» می‌دانند

جالب این است که تنها بندی که به نفع ایران آورده در بند ۹ است می‌گوید پرونده ابعاد احتمالی نظامی را می بندیم ولی قبلش گفته که ایران فعالیت نظامی هسته‌ای داشته است. این به چه معناست؟ به این معناست که ایران ۱۲ سال دروغ گفته است ولی ما از آن می گذریم. یک قتلی صورت گرفته. ایران گفته من قاتل نیستیم ولی ما اثبات کردیم که ایران، تو قاتلی اما از تو می‌گذریم، دروغگو هستی، پنهان کاری کردی و اطلاعات غلط دادی اما ما می گذریم و پرونده را می بندیم.

گروه سیاسی – رجانیوز: گزارش اخیر آمانو دبیرکل آژانس انرژی اتمی در خصوص پرونده ابعاد احتمالی نظامی ایران PMD و پیش نویس قطعنامه شورای حکام و اتهاماتی که در آن به ایران وارد شد، دلیلی بود تا به گفت‌وگو با روحانی برجسته سیاسی، حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر سید محمود نبویان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بپردازیم.

 

به گزارش رجانیوز؛ دکتر نبویان در این گفت‌وگو به تحلیل جامع بندهای مهم و اساسی این گزارش و پیش نویس پرداخته است که مشروح آن را در از نظر می‌گذرانید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم. می‌خواهم در مورد پیش نویس قطعنامه و قبل از آن درباره گزارش دبیرکل آژانس اتمی در خصوص PMD و نکاتی که در آن هست تذکراتی بدهم.

یکی از چیزهای مهمی که مردم عزیز ما باید به آن توجه کنند این است که مطابق ماده ۴ NPT هر کشوری صاحب صنعت هسته‌ای حق دارد به هر میزان و هر درصدی که می خواهد به غنی سازی اورانیوم به شرط صلح آمیز بودن بپردازد، دشمنان ما از اول برای اینکه صنعت هسته ای کشور را از دست ما بگیرند، ادعا کردند که ایران انحراف به سمت نظامی داشته؛ بنابراین حق داشتن صنعت هسته‌ای را ندارد. آنها برای رسیدن به اهدافشان چاره ای نداشتند جز اینکه این دروغ رو نسبت به نظام جمهوری اسلامی داشته باشند. ۱۲ سال است که علیه ایران پرونده‌ای بصورت جدی مطرح شده و تمامی حرف‌های آنها این است که برنامه هسته‌ای ایران در زمان دولت اصلاحات و قبل از آن به سمت نظامی انحراف داشته است.

آقای روحانی که در سال ۸۲ مسئول رسیدگی پرونده هسته‌ای ایران شد در کتاب خودش امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای در صفحات ۶۱۴ و ۶۲۰ می‌گوید: از موفقیت‌های من در آن دو سال مسئولیت ۸۲ تا ۸۴ این است که برای آژانس و دنیا اثبات کردم که این حرف دروغ است. ما انحرافی به سمت نظامی نداشته ایم. همچنین ایشان در بند ۵ صفحه ۶۰۷ و پاراگراف دوم صفحه ۵۷۲ اشاره می کند که کار به اینجا رسید که شورای حکام در قطعنامه نوامبر ۲۰۰۴ یعنی آبان ۱۳۸۳ آورده است که برنامه هسته‌ای ایران مطلقا به سمت نظامی انحراف نداشته است.

این جزء موفقیت هاست. درست هم هست. آقای روحانی انجام داده است. الان در ژنو، لوزان، وین آقای روحانی، آقای ظریف، آقای عراقچی رفتند و این همه عقب نشینی کردند و بیش از ۹۰ درصد صنعت هسته‌ای کشور را تعطیل کردند و طرف مقابل نقشه راه طراحی کرد، بازدید از پارچین را خواستند و در اختیارشان قرار گرفت و دوباره بعد از ۱۰ سال و پس از این همه عقب نشینی و سابقه آژانس در گزارشی که برای شورای حکام در خصوص مسائل حال و گذشته PMD تهیه می کند بیش از ده‌ها مورد ایران را متهم به دروغگویی کرده که اطلاعات غلط به آژانس داده، پنهان کاری کرده، به دنبال فعالیت های نظامی هسته ای بوده است.
من بعضی از بندهای این گزارش را می خوانم.

در بند ۲ آمده که از سال ٢٠٠٢ به بعد “یعنی زمان دولت اصلاحات” ، آژانس به تدریج در مورد احتمال وجود فعالیت‌های افشا نشده هسته‌ای مرتبط با سازمان‌های نظامی، شامل فعالیت‌های مربوط به توسعه یک کلاهک هسته ای برای یک موشک نگران شد. گزارشات مدیرکل موضوعات باقیمانده مربوط به ابعاد احتمالاً نظامی برنامه هسته‌ای ایران را مشخص نمود و خواستار اقداماتی از سوی ایران برای حل و فصل آنها شد. این اطلاعات نشان داد که ایران فعالیت هایی در ارتباط با توسعه یک وسیله انفجاری هسته‌ای انجام داده بود. این اطلاعات همچنین نشان داد که پیش از پایان سال ۲۰۰۳، این فعالیت‌ها بر اساس یک برنامه  ساختاری، و اینکه برخی از فعالیتها ممکن است هنوز ادامه داشته باشد تحقق یافته است.

این یعنی ایران دروغ گفته است. آقای روحانی می گوید قطعنامه شورای حکام آمده است و در سال ۸۳ ایران ثابت کرده که برنامه نظامی هسته ای نداشته اما الان پس از این همه عقب نشینی ایران محکوم می شود که دروغگو بوده و به سمت مسائل نظامی هسته ای رفته است.

ما به چند بند دیگر گزارش آژانس اشاره می کنم.

در بند ۱۴ آمده است؛ آژانس مجموعه ای از اطلاعات را در اختیار داشت که نشان میداد ایران فعالیتهای مرتبط با توسعه یک وسیله انفجاری هسته ای را انجام داده بود و این اطلاعات نیز معتبر است.

در بند ۲۲ آمده است؛ اطلاعاتی که پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس قرار داشت نشان می داد که ایران از طریق تعدادی از ساختارهای مدیریتی متفاوت و متغیر، تمهیدات لازم برای فعالیت هایی در پشتیبانی از یک جنبه نظامی احتمالی برای برنامه هسته ای خود را فراهم کرده است. بر اساس این اطلاعات، ساختارهای سازمانی بیشتر حوزه های فعالیت مرتبط با تولید یک ابزار انفجاری هسته ای را پوشش می داد.

اسم فرد محقق را هم می آورد و می گوید: یک سازمان جدید با عنوان سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی توسط محسن فخاری‌زاده تاسیس شده و در سایت مژده در نزدیکی دانشگاه مالک اشتر در تهران مستقر شد.

و در ادامه در بند ۲۳ اسم شرکتش را می آورد و می گوید در “دفتر ارکیده” بوده است و دقیق در گزارش می‌گویند که ایران دروغ‌گو است.

۱۲ سال است که نظام جمهوری اسلامی می گوید که ما تاکنون بدنبال برنامه نظامی هسته‌ای نبودیم و با آمدن آقای روحانی در لوزان و ژنو و وین این همه از منافع ملت عقب نشینی کردیم، می خواستیم اعتمادسازی کنیم؛ الان دوباره ایران دروغ‌گو شده و ادعا می‌کنند که ایران بدنبال سلاح هسته‌ای بوده است.

در ابتدای بند ۲۳ آژانس می گوید؛ «ایران اطلاعاتی در ارتباط با برخی از سازمان های ذکر شده در پیوست ۲۰۱۱ و ارتباطات آنها و کارکردهای آنها به آژانس ارائه کرد. در این ارتباط، ایران از جمله وجود یک برنامه هماهنگ شده با هدف تولید یک ابزار انفجاری هسته ای را رد کرد.» اینجا آژانس اشاره می کند که ایران برنامه نظامی هسته ای را رد کرده ولی در ادامه در بند ۲۴ آژانس می آورد که ایران دروغ گفته. در متن بند ۲۴ آمده است: «آژانس چنین ارزیابی می کند که، پیش از پایان سال ۲۰۰۳، یک ساختار سازمانی در ایران برقرار بوده که برای ایجاد هماهنگی برای طیفی از فعالیت‌های مرتبط با تولید یک ابزار انفجاری هسته‌ای مناسب بوده است.» معنی بند ۲۴ چیست؟ معنی آن این است که ایران اطلاعاتی را داده که کاملا کذب است. بعد از این همه که قرار شد اعتماد سازی کنیم به اینجا رسیدیم که دروغ‌گو شده‌ایم.

در بند ۲۵ آمده است: « تا پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس بود، ایران قادر بود خریدهای خود را، عمدتا برای فعالیت های چرخه سوخت هسته ای خویش، از طریق شرکت هایی که مستقیما با سازمان انرژی اتمی یا وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ارتباطی نداشتند انجام دهد، و لذا مصرف کننده نهایی را پنهان کند.» آژانس در چند بند به صورت پشت سر هم اتهاماتی را به ایران وارد می کند.

در بند ۲۶ آژانس آورده است؛ « آژانس همچنین نشانه‌هایی در دست داشت از برخی نمونه های خرید و اقدام به خرید اقلامی که، علاوه بر سایر امور، به تولید یک ابزار انفجاری هسته ای مربوط می شد. آژانس اطلاعاتی در اختیار ندارد که اقدام به چنین خریدهایی پس از سال ۲۰۰۷ صورت گرفته باشد.»

در بند ۲۹ آمده که معدن “گچین” برای تولید اورانیوم فعالیت های هسته ای اعلام نشده بود. در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ ایران اورانیومی را که از آنجا استخراج می کرد را برای تولید کلاهک هسته ای اختصاص می داد.

در بند ۳۳ آمده است؛ « اطلاعاتی که پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس قرار داشت نشان می داد که، در اوایل دهه ۱۹۹۰ “یعنی سال ۱۳۸۰ در دولت اصلاحات” ، ایران ممکن است اطلاعات مربوط به طراحی یک ابزار نظامی هسته ای را از طریق یک شبکه مخفی عرضه هسته ای دریافت کرده باشد. » یعنی تند تند و پشت سر هم آژانس دارد می گوید که ایران در این ۱۲ سال به ما دروغ گفته است. پس از این همه عقب نشینی هایی که آقای روحانی و ظریف انجام داده اند، دستمزدش می شود این گزارش.

در بند ۳۴ آمده است؛ «که ایران کارهای مقدماتی، بدون مواد هسته ای، برای تولید اجزاء اورانیومی برای یک ابزار انفجاری هسته ای صورت داده است.»

در بند ۳۷ و ۳۸ آژانس آورده است که اطلاعاتی که ایران در خصوص تولید چاشنی های EBW داده است با برنامه چاشنی ها همخوانی ندارد. ایران اینجا دروغ می گوید. در ادامه همین بحث در بند ۴۰ آژانس می نویسد؛ « آژانس چنین ارزیابی می نماید که چاشنی‌های EBW تولیدی توسط ایران دارای مختصاتی هستند که به ابزار انفجاری هسته ای مربوط می شود.»

در بند ۴۱ آژانس می گوید ایران در سال ۲۰۰۳ آزمایش بزرگی با مواد منفجره در مکانی به نام “مریوان” و نه در “منطقه” مریوان انجام شده است.

در بند ۴۶ آمده است؛ « فناوری MPI توسعه یافته توسط ایران ویژگی های مربوط به یک وسیله انفجاری هسته ای را دارد.»

در بند ۴۷ آمده است؛ « ایران اجزای شبیه سازی شده برای یک وسیله انفجاری هسته ای از مواد دارای چگالی بالا را تولید کرده است.»

شما هر چه به این بندها و موارد نگاه می کنید جز اثبات دروغ‌گویی ایران در این ۱۲ سال نیست. یعنی آقای روحانی دروغ گفته، نظام دروغ گفته، مقام معظم رهبری که فتوا داده سلاح هسته ای حرام است، همه این ها دروغ است و این دستمزد این همه اعتمادسازی ای است که آقای روحانی انجام داده است.

در بند ۴۸ آژانس آورده که ایران در سال ۲۰۰۰ یک سیلندر بزرگ برای مهار آثار انفجار تا ۷۰ کیلوگرم مواد منفجره با قدرت بالا در پارچین ایجاد کرده است.

در بند ۵۰ آورده که ایران هیچ توضیحی در خصوص فعالیت های مربوط به توانمندی های پژوهشی انفجاری به آژانس نداده است.

در بند ۵۱ آورده که با درخواست بازدید آژانس از پارچین، ایران سعی کرده است که مکان مدنظر در پارچین را تخریب و امکانات را ببرد. یعنی چی؟ یعنی ایران پنهان کاری می کند.

در بند ۵۳ دوباره در خصوص پارچین آژانس آورده است؛ « هنگامی که مدیرکل و معاون مدیرکل در امر پادمان ها از ساختمان اصلی مورد نظر آژانس در سایت پارچین در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵ بازدید کردند (۲ ماه پیش)، آنها یک محفظه یا هر گونه تجهیزات مربوطه را در داخل ساختمان مشاهده ننمودند. آنها از جمله نشانه‌های تازه‌ای دال بر  نوسازی داخلی، یک سقف با یک سطح مقطع غیر معمول و یک سامانه تهویه مطبوع که به نظر می رسید ناقص است را مشاهده نمودند.»

جالب هست. ما با وزیر دفاع و آقای صالحی صحبت کردیم، گفتند اینها کاری در اینجا انجام ندادند و بعد حالا ببینید آنها چه گزارشی تهیه کردند. کل گزارش علیه ایران است.

آژانس گفته که ایران ادعا می کرد ما از آن مکان در پارچین برای انبار مواد شیمیایی استفاده می کرده ولی در بند ۵۵ آژانس آورده که «آژانس نمونه های محیطی را تجزیه و تحلیل نموده است. آژانس ترکیبات انفجاری یا پیش‌سازهای آنها را که نشان دهد ساختمان برای انبار کردن بلند مدت مواد شیمیایی مربوط به مواد منفجره مورد استفاده قرار داشته است را پیدا نکرد.» این اثبات دروغگویی ایران هست.

در بند ۵۶ آژانس می گوید؛ «به دنبال تکمیل جلسه کارشناسی فنی در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵ که در آن ایران با نشان دادن یک عکس هوایی گرفته شده توسط ایران، تصاویر ماهواره ای آژانس را مورد چالش قرار داد، آژانس از منابع مختلف از جمله یک منبع بازرگانی، تصاویر ماهواره ای جدیدی را به دست آورد که نشانه های قبلی مربوط به حضور یک شیء استوانه ای شکل بزرگ در محل مورد نظر آژانس در سایت پارچین در تابستان ۲۰۰۰ را حمایت می کرد.» آژانس دارد می گوید عکس های ماهواره ای ما در تناقض با عکس های هوایی ایران است و ادعای آژانس درست است.

در بند ۵۷ آژانس ادامه می دهد؛ «اطلاعات موجود نزد آژانس شامل نتایج تجزیه و تحلیل و تصاویر ماهواره ای، اعلام ایران در باره هدف (نوع کاربری) ساختمان را حمایت نمی کند. فعالیت های گسترده انجام شده توسط ایران از فوریه ۲۰۱۲ در محل خاص مورد نظر آژانس، توان آژانس برای انجام راستی آزمایی مؤثر را به صورت جدی تضعیف نمود. »

در بند ۵۸ آژانس آورده است؛ «ایران قبل از ۲۰۰۴ و بین ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ مطالعات مدل سازی رایانه ای ترتیبات اجزای متعددی را که فقط مختص تنظیمات انفجاری هسته ای مبتنی بر فناوری انفجار داخلی بودند را انجام داده است.»

در بند ۶۳ آژانس می گوید؛ «ایران اقدامات عملی برای تضمین آغازگر نوترونی یک وسیله انفجاری هسته‌ای از نوع انفجار داخلی را مورد توجه قرار داده بود.»

در بند ۶۴ می گوید که ایران منکر اقدام علمی برای تضمین آغازگر نوترونی یک وسیله انفجاری هسته ای شده که این انکار ایران کذب و غلط است.

در بند ۶۶ آژانس مدعی هست که « ایران ممکن است در ۲۰۰۲-۲۰۰۳ آزمایش های مقدماتی مربوط به آزمایش یک وسیله انفجاری هسته ای را برنامه ریزی کرده و انجام داده باشد.»

در بند ۶۹ آژانس می گوید در ایران طی سالهای ۲۰۰۲-۲۰۰۳ یک پروژه بزرگ برای بررسی چگونگی قرارگیری یک کلاهک کروی در داخل محفظه کلاهک موشک شهاب ۳ انجام داده است.

من تعجب می کنم. آقای ظریف! آقای عراقچی! چرا گزارش غلط به مردم می دهید؟ چرا صادقانه با مردم برخورد نمی کنید؟ شما می گویید این گزارش مثبت است. واقعا این گزارش مثبت است؟ این گزارش اثبات می کند که ایران دروغگو بوده و به سمت انفجار هسته ای رفته، پنهان کاری کرده است. ارزیابی نهایی این گزارش را هم می‌خوانم.

در بند ۷۹ آژانس آورده است؛ «آژانس ارزیابی می کند که چاشنی های انفجاری (EBW) توسعه یافته از سوی ایران مشخصاتی مرتبط با یک وسیله انفجاری هسته ای دارند. آژانس همچنین ارزیابی می کند که فنآوری آغازگر چند نقطه‌ای توسعه یافته از سوی ایران مشخصات مرتبط با یک وسیله انفجاری هسته‌ای و همچنین (مرتبط) با تعداد محدودی از کاربردهای جایگزین دارد.»

در بند ۸۰ آورده که «اطلاعات در اختیار آژانس در رابطه با آزمایش هیدرودینامیک نشان داد که ایران اتاقکی بزرگ را در مجتمع نظامی پارچین در سال ۲۰۰۰ ساخته و نصب کرده است.» این یعنی سال ۱۳۷۹. زمان دولت اصلاحات. یا راست هست و یا دروغ. من درباره این توضیح می دهم. در ادامه بند آمده؛ «  این اتاقک منطبق با پارامترهای یک اتاق آتش انفجاری ترسیم شده خارجی است. آژانس اظهارات ایران درخصوص منظور از این ساختمان را تایید نمی کند.» یعنی ایران دارد دروغ می گوید. در ادامه می‌گوید ایران این اتاقک را از بین برده و لذا راستی‌آزمایی از سوی آژانس را تضعیف می کند.

در بند ۸۱ آمده است؛ «آژانس ارزیابی می‌کند که ایران مدل سازی کامپیوتری از یک وسیله انفجاری هسته ای را قبل از سال ۲۰۰۴ میلادی و ما بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ میلادی انجام داده است.»

در بند ۸۴ آمده است؛ «آژانس ارزیابی می کند که، قبل از پایان سال ۲۰۰۳ میلادی، یک ساختار سازمانی در ایران مناسب برای هماهنگی طیفی از فعالیتهای مرتبط با توسعه یک وسیله انفجاری هسته ای وجود داشته است.» یعنی قبل از سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۱. در زمان دولت اصلاحات.

در بند ۸۵ و ۸۶ هم ادعای فعالیت نظامی هسته ای از سوی ایران قبل از سال ۸۱ را از سوی آژانس مطرح می کند.

این گزارش که ایران را محکوم می کند و می گوید انفجار هسته ای داشته است و دروغگو بوده و پنهان کاری کرده است؛ این گزارش راست است یا دروغ؟ اگر راست است در زمان دولت اصلاحات چرا اینکارها را انجام داده‌اند؟ مشکل برای مردم ایجاد کرده‌اند. همه قطعنامه‌ها زیر سر اینها است. اگر راست بوده مردم باید بدانند که قطعنامه‌ها همه زیر سر دولت اصلاحات انجام شده. زمان قبل از اصلاحات یعنی زمان هاشمی هم انجام شده. این گزارش به آن زمان‌ها بر می‌گردد. چرا انجام دادند؟ هاشمی و اصلاحاتی‌ها که حامی اصلی دولت فعلی به شمار می روند و این دولت در آن طیف سیاسی قرار می‌گیرد.

اما اگر این گزارش دروغ است؛ که ما هم می گوییم دروغ است و روحانی هم قبلا در کتابش نوشته که «من اثبات کردم دروغ است»؛ چرا علیرغم این‌همه عقب نشینی‌ها و گذشتن از منافع کشور و اعتماد سازی در ژنو و لوزان و وین و بعد اینکه این‌همه اطلاعات و امکان بازرسی از پارچین را در اختیار آنها قرار داده‌ایم و هیچ چیزی تقریبا نمانده بطوریکه فقط ۳۰۰ نفر را از تهران بردند تا سانتریفیوژها را در نطنز باز کرده و جدا و جمع‌آوری کنند. آمریکا این همه عجله ندارد ولی اینها عجله دارند و به قول خودشان دارند با از بین بردن صنعت هسته ای کشور اعتمادسازی می‌کنند. علیرغم این همه اقدامات سخیف این دولت، ایران چرا باید اینگونه در دنیا محکوم شود؟ یعنی ایران کشوری است که ۱۲ سال دارد دروغ می گوید؟ ۱۲ سال دارد پنهان کاری می کند و اطلاعات غلط به دنیا می دهد؟ آیا این دستمزد ملت ایران است؟ دستمزد آقای ظریف و آقای عراقچی است که از منافع ملت عقب نشینی کردند و در عوض دست‌شان به هیچ بند شد.
توجه بفرمایید اگر این گزارش راست است برای زمان اصلاحات و آقای هاشمی است. قطعنامه‌هایی که علیه ما صادر شده برای کارهای اینهاست و اگر دروغ است آیا با این گزارش ایران در دنیا اعتبار پیدا کرده است؟ ایرانی که به دروغگویی و همه چیز محکوم شده است.
اما در رابطه با پیش نویس قطعنامه شورای حکام که امروز قرار است تصویب شود. من به بندهای آن اشاره کنم.

در بند C اشاره می کند به گزارش های مدیر کل که یکی از آنها همین گزارش اخیر در خصوص PMD هست. یعنی از طرف شورای حکام پذیرفته شده پنهانکاری و دروغگویی ایران و این الان قرار است که مصوب شود.

در بند F استقبال از برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ می کند.

در بند I آورده است؛ «با وقوف به ماهیت درازمدت مفاد برجام و آثار آن برای آژانس» یعنی تایید اجرای طولانی مدت برجام.

در بند K تاکید می کند بر این زمان طولانی که معلوم نیست چند سال است، چند ده سال است؛ آژانس باید به شورای حکام گزارش بدهد.

در بند M آروده است؛ «توافق ایران مبنی بر اینکه این کشور وارد فعالیت‌هایی که می‌تواند باعث تولید بمب انفجاری اتمی شود». این به چه معناست؟ یعنی اینکه اقلام دو منظوره هم صادرات آن به ایران ممنوع می شود.

بند ۲ تاکید می کند که ایران در دنیا ویژه است. میگوید این در قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام آمده است. اینجا هم می آوریم که این احکامی که در خصوص بازرسی ها و نظارت و … فقط مختص ایران است و نباید به عنوان یک رویه درباره هیچ کشور دیگه ای در دنیا بکار گرفته شود.

در بند ۳ یک نکته اضافه می کند که خیلی جالب است. این نکته نه در برجام است و نه در ۲۲۳۱. اینجا فقط آمده است. تاکید می کند که ویژه بودنی که در بند ۲ گفتم کافی نیست. حتی نظارت ویژه ای که ما در نظر گرفته ایم برای آژانس که نسبت به ایران داشته باشد باید توجه کنید که این نظارت ها نباید یک عرف استاندارد لحاظ شود. این فقط مختص ایران است.

من نمی دانم این توهین به ملت ایران چگونه می تواند یک دستاورد باشد. تعجب می کنم که چگونه آقایان این را یک دستاورد می دانند. آقای عراقچی و آقایانی که می‌گویید این یک دستاورد است، به ملت ایران جواب دهید این چه دستاوردیست؟

نکته بعدی اینکه در بند ۴ می گوید این گزارش ها هم به شورای حکام و هم به شورای امنیت ارائه شود. ما با شورای امنیت چه کاری داریم که باید به آن گزارش داده شود؟

در بند ۶ آژانس باید با کمیسیون مشترک تبادل اطلاعات داشته باشد و باید به کشورهای امریکا، آلمان، چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و نماینده اتحادیه اروپا گزارش دهد.

جالب این است که تنها بندی که به نفع ایران آورده در بند ۹ است می‌گوید پرونده ابعاد احتمالی نظامی را می بندیم ولی قبلش گفته که ایران فعالیت نظامی هسته‌ای داشته است. این به چه معناست؟ به این معناست که ایران ۱۲ سال دروغ گفته است ولی ما از آن می گذریم. یک قتلی صورت گرفته. ایران گفته من قاتل نیستیم ولی ما اثبات کردیم که ایران، تو قاتلی اما از تو می‌گذریم، دروغگو هستی، پنهان کاری کردی و اطلاعات غلط دادی اما ما می گذریم و پرونده را می بندیم. این قبل بند ۹ است. ولی بعد این بند ۹ جالب است. بلافاصله در بند ۱۰ می آورد البته ایران ملزم است که کاملا همکاری بکند با آژانس در زمینه دسترسی به تمام اماکن نظامی خود. بند Q از برجام که دسترسی به تمامی اماکن نظامی ایران در آن آمده است. جالب است. اول می گویند ایران محکوم است. در بند ۹ می گویند پرونده PMD را می بندیم ولی بعد آن ایران را الزام می کند که تمامی اماکن نظامی خود را در اختیار بازرسان آژانس قرار دهد.

در بند ۱۴ هم می گوید پرونده ایران تا ۱۰ سال در دستور کار شورای حکام باقی خواهد ماند.

سئوالم این است. از ملت می پرسم. از آقای روحانی و ظریف و عراقچی نمی پرسم. این‌ها حالا هر گرایشی دارند و هر کاری می خواهند بکنند. اطلاعات غلط هم متاسفانه به مردم می‌دهند. من سوالم این است. این چه نوع بسته شدن پرونده PMD هست که قبلش ایران را محکوم می‌کند و ایران را پنهان‌کار و دروغ‌گو می‌خواند و فتوای رهبر معظم انقلاب را نادرست خطاب می کند و بعد می‌گوید ما باید چند ده سال به اماکن نظامی ایران دسترسی داشته باشیم  و در بند آخرش هم می گوید ده سال هم پرونده ایران باید در شورای حکام باقی بماند. من نمی فهمم این چه بسته شدنیست. قضاوت با مردم ایران.
از مسئولین وزارت خارجه می خواهم خواهشا اطلاعات غلط به مردم ندهند. متاسفانه قرار است همین گزارش امروز با آرای بالا تصویب شود و این واقعا جای تاسف بسیاری دارد و این از دست دادن منافع ملت ایران است. بر اساس این گزارش الان ایران در دنیا محکوم شده است. نتیجه دیپلماسی لبخند و دست دادن به شیطان بزرگ این شد که ایران ۱۲ سال به تمام دنیا دروغ می‌گفته. ۱۲ سال اسرائیل درست می‌گفته که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای بوده است و تأسف‌بارتر آن این است که آقایان مسئول ما، آقایان عراقچی و ظریف می‌گویند این گزارش خوبی است و فراتر از انتظار ما بوده است. یعنی تایید ادعای اسرائیل چیز خوبی است و ایران یک کشور دروغ‌گو است.

photo_2015-12-19_09-05-37_0

سخنی کوتاه با سید حسن خمینی

بنیانگذار انقلاب اهل سهم خواهی نبود/ بزرگترین سهم انقلاب را برای پابرهنگان می دانست .

این بزرگترین زنگ خطر و انحراف است که جریاناتی که در فتنه ۸۸ جزء بازیگردانان اصلی بودند و تبر به ریشه انقلابی می زدند که خمینی کبیر آن را انفجار نوری در سراسر عالم هستی می نامید امروز در قامت دوست، شما را به عنوان بزرگترین سهامدار انقلاب اسلامی معرفی می کنند!!

به قلم سمیرا خطیب زاده

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس،

سید حسن عزیز!

بدون شک ارادت و محبت قلبی شما به امام خمینی(ره) نه به عنوان پدربزرگ، بلکه به عنوان مردی تاریخ ساز در جهان، که با بنیانگذاری انقلاب اسلامی حرکتی مبارک را در پیروزی حق بر علیه باطل آغاز کرد از همه ما بیشتر است.

 شما یادگار امام روح الله (ره) هستید. همو که فارغ از همه ی جناح بندی ها و صف کشی های سیاسی بود و خود را متعلق به چپ و راست نمی دید و همه ی اقشار جامعه با هر نگرش و هر دیدگاهی او را متعلق به خود می دانستند.

همو که هر چند به اعتراف جهانیان بیشترین رنج و خون دل را برای پیروزی این انقلاب و بعد از آن به ثمر نشستن آن متحمل شد؛ اما هیچ گاه سخنی از سهم و سهم خواهی از انقلاب به میان نیاورد.

همو که با وجود عظمت روح معنوی و چهره شناخته شده و جهانی اش خود را خدوم و خدمتگزار مردم می دانست و رسیدگی به حال محرومان و پابرهنگان ایران و جهان را جزو وظایف ذاتی خویش و انقلاب اسلامی که بنیان نهاده بود بر می شمرد.

آری امروز بدون شک الگوی عملی و رفتاری شما، همان پدر بزرگی است که با کاخ نشینی و خوی استبدادی و سهم خواهی از مردم به شدت بیگانه بود و در عوض جانش را در راه احقاق حق کوخ نشینان عالم فدا می کرد.

اما امروز چه شده است که تا خبر اعلام حضور شما در انتخابات مجلس خبرگان در سایت ها و خبرگزاری ها می پیچد. اشرف بروجردی معاون وزیر کشور دولت اصلاحات و عضو شورای مرکزی حزب تازه تاسیس اتحاد ملت در مصاحبه با روزنامه وقایع الاتفاقیه می گوید: «سید حسن آقای خمینی کسی است که بیش‌ترین سهم را در این انقلاب دارد!»

اینکه امروز برخی افراطیون جبهه ی اصلاحات شما را خودی می دانند جای بسی تأمل است . کسانیکه عملا با آرمان های امام راحل بیگانه اند چگونه شما را ستایش می کنند؟!

 آنهایی که در جمع های خصوصیشان و صفحات شخصی فیسبوک و اینستاگرامشان پر از توهین به امام راحل و خاندان اوست برای رسیدن به چه هدفی امروز خود را سینه چاک خاندان امام(ره) می دانند؟!

مگذارید نااهلان و فتنه گران با نزدیک خواندن خودشان به شما چهره کریه خود را تطهیر کنند.

این بزرگترین زنگ خطر و انحراف است که جریاناتی که در فتنه ۸۸ جزء بازیگردانان اصلی بودند و تبر به ریشه انقلابی می زدند که خمینی کبیر آن را انفجار نوری در سراسر عالم هستی می نامید امروز در قامت دوست، شما را به عنوان بزرگترین سهامدار انقلاب اسلامی معرفی می کنند!!

بدانید و آگاه باشید که اگر تصور کنید دوستی این جماعت از روی صداقت و دلسوزی است است بسیار سده اندیشی و کوته بینی است.

این جماعت با نوع عملکرد و طرح دیدگاهشان مدت هاست نشان دادند که با امام روح الله (ره) بیگانه اند و ممکن نیست مسیر و هدفشان در طول مسیر انقلاب باشد.

ملت ایران اسلامی عاشق امام روح الله (ره) است و خاندان و اهل بیتش را نیز عزیز می شمارد. و مطمئن است شما هم دوستی فتنه گران که نه تنها به مبانی امام(ره) اعتقادی ندارند بلکه آرزویشان کمرنگ شدن و فراموشی آن آرمان هاست را باور ندارید و محبت ملت ایران که دلداده این مکتب و این راه هستند را در قلب خود جای داده اید.

 شنیدن و خواندن کلام نورانی امام خمینی(ره)، همیشه روح ملت ایران و بدون شک شما را زنده و بیدار می کند در گزیده ای از این بیانات گهر بار  را می خوانیم و مرور می کنیم.

« ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم.

اکثر این خوی های فاسد از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است.

طبع کاخ نشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت.

ما وقتی که در مذهب خودمان ملاحظه می کنیم که فقه ما آن طور غنی است، و فلسفه ما آن طور غنی است، [می بینیم] اشخاصی که این فقه را به این غنا رساندند، و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غنا رساندند کاخ نشینان نبودند، کوخ نشینان بودند.

تزلزلی که در بین کاخ نشینها هست در بین کوخ نشینها نیست، آرامشی که این طبقه محروم دارند، آن طبقه ای که به خیال خودشان در آن بالاها هستند ندارند.

ما در طول مشروطیت از این کاخ نشینها خیلی صدمه خوردیم. مجلس های ما مملو از کاخ نشین بود، و در بینشان معدودی بودند که کوخ نشینها بودند؛ و همین معدودی از کوخ نشینها بودند که از خیلی از انحرافات جلوگیری می کردند.

ما _ بحمدالله _ امروز همه دست اندر کارهایمان کاخ نشین نیستند، دولت ما یک دولت کاخ نشین نیست. آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم.

آن روزی که رئیس جمهور ما _ خدای نخواسته _ از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای او و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می شود.

کاش کاخ نشینان حال دردمندان ما را مشاهده می کردند، تا به جنایات دولت جبار آمریکا دامن نزنند!

شما طبقه جوان برومند زاغه نشین، بر آن اشخاص کاخ نشین شرافت دارید، و شما هستید که اسلام را حفظ کردید.

یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ ها و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.

این پایین شهریها و این پابرهنه ها _ به اصطلاح شما! _ اینها ولی نعمت ماها هستند.

اگر همراهی این توده های محروم نبود، حکومت نمی توانست بر قرار باشد.

اگر نبود / این / همت این محرومان و همت این روستاییان و همت این جنوب شهری ها، اگر نبود این، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات می توانستیم مقاومت کنیم.

آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. »(۱)

photo_2015-12-19_09-04-38_0 photo_2015-12-19_09-05-25_0

غضنفر+رکن+آبادی+اصل

شهید رکن‌آبادی، دیپلماتی بود که بسیجی بودن همیشه در وجودش تفوق داشت

از جمله کارهای ایشان در لبنان ایجاد ارتباط با طوایف و جمعیت‌های لبنانی چون حزب‌الله ، حزب امل و سنی‌ها و شیعه‌ها و مسیحیان بود. به طوری که در اولین ماه ورودشان به لبنان بیش از ۱۷۰۰ ملاقات انجام دادند که بنابر قول کارمندان محلی سفارت ایران قبلا هیچ سابقه‌ای نداشته است.

به گزارش خبرنگار اعزامی پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به مجمع عالی بسیج که در مشهد مقدس در حال برگزاری است؛ همسر شهید دیپلمات فاجعه منا، عذرا حاج علی گل، طی سخنانی به معرفی ابعاد شخصیتی این شهید پرداخت و گفت: صحبت ده دقیقه‌ای درباره شهیدی که یک لحظه از عمر خود را هدر نداد کار ساده ای نیست.

وی ادامه داد: دوران بلوغ شهید رکن‌آبادی مصادف با تشکیل بسیج مستضعفین  بود و ایشان از همان ابتدا در بسیج محله عضویت عادی و سپس عضوفعال بسیج شدند.

همسر شهید رکن‌آبادی با اشاره سه دوره ماموریت وی در سوریه و لبنان گفت: دو دوره از ماموریت شهید در لبنان و یک دوره آن در سوریه بوده است، در ابتدای ورود، اولین کاری که می کردند این بود که خانواده‌های ایرانی اعم از کارمندان،  خانواده های مقیم، تجار، دانشجویان را جمع کرده و پایگاه‌های بسیج خواهران، برادران، دانشجویان و حتی زنان خانه‌دار تشکیل می‌دادند.

وی ادامه داد از جمله کارهای ایشان در لبنان ایجاد ارتباط با طوایف و جمعیت‌های لبنانی چون حزب‌اله ، حزب امل و سنی‌ها و شیعه‌ها و مسیحیان بود.  به طوری که در اولین ماه ورودشان به لبنان بیش از ۱۷۰۰ ملاقات انجام دادند که بنابر قول کارمندان محلی سفارت ایران قبلا هیچ سابقه‌ای نداشته است.

همسر شهید رکن‌آبادی ادامه داد: سرکشی و دیدار با خانواده شهدای لبنانی و رفع مشکلات آنها از جمله مهم‌ترین کار شهید بود، همچنین برگزاری اردوهای شبانه روزی برای کارکنان سفارت و کارگزاران و خانواده‌های آنان در ایجاد روابط حسنه بینشان بسیار موثر بود.

حاج علی گل،  با بیان اینکه،  شهید دیپلماتی بود که همیشه بسیجی بودن در وجودش  تفوق داشت، گفت: شهادت آرزوی او بود و آن را در هر قنوت نمازش از خدا می‌خواست.

وی در ادامه با اشاره به انفجار شدید دو سال پیش در سفارت ایران در لبنان گفت: مدیریت ایشان بعد انفجار، لبنانی‌ها را انگشت به دهان کرد، آنها فکر می‌کردند با این اتفاق حداقل یک ماه سفارت تعطیل شود اما وقتی بعد از دو ساعت از انفجار با شهید صحبت کردند، گفته بود که حالم خوب است ولی ای کاش از شهدا بودم.

وی از دیگر اقدامات شهید رکن‌آبادی بعد از انفجار در سفارت را تشکیل جلسه قبول تسلیت با شرکت مسئولین لبنان به ویژه رئیس جمهور لبنان بر شمرد و گفت: در کنار این اقدامات شهید رکن‌آبادی در امر بازسازی مناطق جنگی لبنان در کنار شهید شاطری فعالیت گسترده داشت.

همسرشهید رکن‌آبادی به فعالیت های علمی وی اشاره کرد و اظهار داشت: تشکیل جلسات علمی مباحثه ای در جهت پیش‌برد اهداف انقلاب با جوانان نخبه، اساتید دانشگاه‌ها، دانشمندان و احزاب از دیگر اقدامات ایشان بود که به دلیل تسلط خوبشان به زبان عربی بسیار تاثیر گذار بود.

وی بیان کرد: شهید رکن‌آبادی، همچون خیل عظیم شهدا در هر سنگری مردانه و با همت و عزم آهنین حضور یافت؛ در زمان  جنگ تحمیلی در دفاع از حریم ارضی ایران و بعد آن درعرصه علم آموزی مدارج علمی را با موفقیت به پایان رسانید تا بتواند در جبهه دیپلماسی از کیان سیاسی کشور دفاع کند و دشمنان و مستکبران را از نفوذ به مرزهای سیاسی کشور ناامید کند.

وی با بیان اینکه، شهید رکن‌آبادی دیپلماتی بود که همیشه بسیجی بودن در وجودش تفوق داشت، گفت: نگاه تیزبینش  همواره به مقام معظم رهبری و ولایت بود و با ذکاوت و حساسیت ویژه‌ای منویات ایشان را اجرا می‌کرد.

عذرا حاج علی گل ادامه داد: خدمات ارزشمند شهید رکن‌آبادی در سوریه و لبنان مدنظر همه گروه‌ها و حتی مردم عادی است و این محبوبیت به خاطر تواضع و فروتنی بی‌حد و اندازه‌اش بود.

وی ادامه داد: در دوره فعالیتش در محدوده روابط دیپلماتیک نمی‌گنجید و ساعات اداری برایش معنا نداشت و شب و روزش را به حل مشکلات مردم می‌گذراند خواه مردم مظلوم جنوب لبنان، خواه دانشجوی هموطن یا آوارگان سوری و …

وی توجه به خانواده را از ویژگی‌های شهید رکن‌آبادی دانست و گفت: وی اهمیت فوق العاده‌ای برای امورات خانواده  قائل بود و نه تنها خانواده که هر کسی در حل مشکل به ایشان مراجعه می کرد تا حل شدن آن آرام و قرار نداشت.

همسر شهید رکن‌آبادی گفت: شهادت آرزوی دیرینه شهید رکن‌آبادی بود و ان را در هر قنوت نمازش از خدا می‌خواست و در منا در حالی که به گفته همراهانش مجال نجات جان خود را داشت به نجات جان دیگر حجاج همت گمارد و به شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در اربعین به میهن بازگشت.

flowers-background

بسیج جامعه زنان کشور دوره تربیت مربی سلاح و افسران میدان تیر برگزار می کند

سازمان بسیج جامعه زنان کشور با هدف ارتقای توانمندی فردی نظامی، از روز جمعه ۱۳ آذر ماه در مشهد مقدس، دوره تربیت مربی سلاح و افسران میدان تیر برگزار می کند.
به نقل از ایرنا از سازمان بسیج جامعه زنان کشور، این دوره ۱۵ روزه بصورت حضوری برگزار می شود و از ۳۳ استان کشور، ۲۴۰ نفر در آن شرکت می کنند که ۸۰ نفر موفق به راهیابی به دوره نهایی آموزش خواهند شد.

این افراد اغلب از اعضای گردان های کوثر و واکنش سریع بسیجیان فعال و موثر هستند و در پایان به آنها گواهینامه مربی سلاح و افسران میدان تیر همراه با آموزش های تئوری و نیمی دیگر عملی در میدان تیر و فوق برنامه از جمله کلاس های آموزشی تحلیلی سیاسی، مشاوره خانوادگی و مطالعات زنان ارائه می شود.
به گفته رییس بسیج جامعه زنان کشور، اکنون هفت میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از بانوان کشور عضو بسیج هستند.

Untitled-5

تلاش وام‌ داران فمنیست بین‌ الملل در زنانه کردن چهره مجلس!

بررسی برخی از جریان های زنان به خوبی نشان می‌دهد که مسئولین آنها بده بستانی با همتایان غربی خود داشته‌اند که حالا درصدد برآورده کردن قول‌های خود حتی از طریق بهره گیری از شبکه‌های اجتماعی در صدد جذب مخاطبان زن و تغییر چهره مجلس از مردانه به “زنانه” هستند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، مباحث “فمینیستی” از دیرباز در عرصه سیاست جهانی مطرح بوده و همیشه مخالفان و موافقان زیادی را به خود دیده است. همان کسانی که با شعار “برابری جنسیتی” تابلودار این تفکر هستند اما زمانیکه حرف از مشاغل سخت برای زنان میزنی، رگ کردنشان بیرون می زند که “زن را چه به کارگری معدن و حفاری و تونل و …”

هرچند ظهور و بروز این تفکر از غرب نشات گرفته و ریشه چنین تفکراتی از کشورهای لائیک و بیدین سرچشمه میگیرد اما همزمان با انقلاب اسلامی ایرانی و روی کار آمدن حکومت اسلامی، طرح مباحث “فمینیستی” یکی از راهکارهای غرب برای ایجاد انحراف در مسیر انقلاب و شبهه افکنی در تفکرات مذهبی ایرانیان بوده که تا کنون نیز ادامه داشته است.

 

اینکه حامیان “فمینیست” در گوشه و کنار جامعه هر از چند گاهی ابراز وجود کنند و با تابلوی “برابری جنسیتی” فریاد برآورند چندان دور از انتظار نیست اما دردآور زمانی است که چنین تفکری در عالیترین تشکیلات اجرایی کشور رسوخ کرده کند و از درون دولت جمهوری اسلامی ندای “برابری جنسیتی” و “سهم خواهی برای زنان” در پست های مدیریتی به گوش برسد!

کارنامه دولت اصلاحات پر است از اظهار نظرهای این چنینی و زنانی که فارغ از شایسته سالاری صرفا “زن بودن” را ارجح میدانستند و به واسطه جنسیت برای خود شان و منزلت قائل میشدند و اکنون با روی کار آمدن دولت تدبیر و گذشت بیش از دو سال از عمر جلوس روحانی بر کرسی ریاست جمهوری، بار دیگر “امید” فمینیست ها زنده شده و حالا از درون دولت اصوات فمینیست ها به گوش می رسد.

 

شهیندخت ملاوردی را شاید باید پرچمدار این رفتار و تفکر در دولت فعلی دانست. فردی که پس از انتصاب به عنوان معاونت رییس جمهوری در امور زنان و خانوده از هیچ تلاشی برای به دست آوردن دل “فمینیست‌ها” دریغ نکرد، هر روز حرف تازهای حول محور “زن سالاری” بر زبان جاری می کند و کارنامه خود را رنگین‌تر!

البته در این مجال به دنبال بررسی کارنامه “فمینیستی” معاون رئیس جمهور نیستیم چرا که به اندازه کافی در این باب سخن رانده شده است اما نکته قابل تامل، تشدید فعالیتهای فمینیستی همزمان با نزدیکی انتخابات مجلس شورای اسلامی است. انتخاباتی که حالا زنان از آن “سهم” می خواهند!

فاطمه هاشمی در این باره و در گفت و گو با جماران به زنان توصیه می کند: “زنان حتما باید فعالتر از گذشته در انتخابات مجلس هم کاندیدا شوند و هم رأی بدهند، زنانی که می خواهند رأی بدهند نیز اولویت اولشان زنان باشند و به نامزد های زن رأی بدهند.”

روزنامه اصلاح طلب قانون درباره این سهم خواهی می نویسد: “زنان فعال د‌‌‌‌‌ر حوزه سیاست نیز با نگاهی به عملکرد‌‌‌‌‌ زنان مجلس و چهره مرد‌‌‌‌‌انه‌ای که بر مجالس‌ایران حاکم است با ارائه مطالبه‌ای خواستار تغییر ترکیب فعلی مجلس شد‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌. طرح مطالبه سهمیه ۳۰ د‌‌‌‌‌رصد‌‌‌‌‌ی زنان از لیست‌های انتخاباتی که بر اساس یک سیستم جهانی برای برقراری تعاد‌‌‌‌‌ل بین زنان و مرد‌‌‌‌‌ان ارائه شد‌‌‌‌‌ه یکی از همین مطالبات است.”

معصمه رفیعیپور در این باره می نویسد: حضور زنان د‌ر مجلس باعث تغییر چهره مرد‌انه مجلس و  افزایش انگیزه د‌ختران جوان به آیند‌ه شد‌ه و مشکلات حد‌اقل نیمی از جامعه تحت عنوان مشکلات بیمه‌ای، د‌رمانی، اشتغال زنان، مشکلات زنان بد‌سرپرست و بی‌سرپرست وغیره را مورد‌ توجه قرار می‌ د‌هد‌. باید‌ توجه د‌اشت که حضور زنان د‌ر مجلس باعث تغییر نگرش از رای د‌هند‌ه به تصمیم گیرند‌ه می‌شود‌.  به این منظور بهتر است با توجه به اهمیت موضوع، راهکار‌های ذیل د‌ر د‌ستور کار قرار گیرد‌. اول: اینکه توسط احزاب و جریانات سیاسی زنان مستعد‌ و توانمند‌ د‌ر عرصه‌های مختلف د‌ر سراسر کشور شناسایی و به طیف رای د‌هند‌ گان معرفی شوند‌ د‌ر حال حاضر تعد‌اد‌ زیاد‌ی از زنان د‌ارای تحصیلات عالیه بود‌ه ومد‌ارج علمی را طی کرد‌ه‌اند‌ و د‌ر رد‌ه‌های مد‌یریتی با وجود‌ تعد‌اد‌  اند‌ک‌ شان کارنامه د‌رخشانی از خود‌ برجای گذاشته‌اند‌ که جا د‌ارد‌ از این ظرفیت به نحو احسن استفاد‌ه شود‌. د‌وم  حمایت از این بانوان د‌ر عرصه انتخابات می‌تواند‌ از چند‌ راه محقق شود‌   از جمله کسب سهمیه از لیست‌های انتخاباتی قد‌رتمند‌، توانمند‌ سازی زنان، استفاد‌ه از ظرفیت اطلاع رسانی آنان د‌ر جامعه، حمایت مشروط از احزاب و اخذ تعهد‌ آنان جهت تامین بستر مشارکت بیشتر زنان، مقابله با استفاد‌ه ابزاری از زنان د‌ر جهت جذب رای و عواملی از این قبیل. سوم  استفاد‌ه از تجربه کشور‌های موفق د‌ر زمینه افزایش نمایند‌گان زن همانند‌ پارلمان کشور عراق.

فاطمه راکعی فعالی زن اصلاح طلب نیز تاکید می کند که توان تامین جمعیت ۳۰ درصدی زنان را در انتخابات مجلس شورای اسلامی داریم!

دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش با بیان اینکه گروه های بیست گانه و شخصیت های ممتاز اصلاح طلب  پذیرفته اند که در لیست های ائتلافی اصلاح طلبان ۳۰ درصد  جایگاه برای حضور بانوان در مجلس در نظر بگیرند گفت: اصلاح طلبان در این زمینه قول کمک دادند و در شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان آقای عارف به جایگاه سیاسی و اجتماعی زنان باورمند است.

فاطمه راکعی در گفتگو با ایسکانیوز پیرامون حضور زنان در انتخابات مجلس گفت: برای تصریح فعالیت سیاسی زنان شبکه های مجازی و رسانه ها می توانند با مصاحبه با اشخاصی که معتقد به حضور ۳۰ درصدی زنان در انتخابات و مشارکت سیاسی آنان در جامعه هستند به این پروسه کمک کنند.

 

راکعی در حالی سخن از تلاش های پشت پرده در بهره گیری از شبکه های اجتماعی برای فعالیت سیاسی زنان به میان می آورد که از این فضا خبر می رسد، یک کانال تلگرامی سعی دارد با جذب مخاطبان زن، چهره مجلس را از مردانه به “زنانه” تغییر دهد!

هرچند این کانال تلگرامی مدت زیادی است که راه اندازی شده و تلاش هایی را نیز برای تخریب چهره نمایندگان زن فعلی مجلس شورای اسلامی صورت داده، اما تعداد اعضای حدودا ششصد نفری این کانال به خوبی نشان از عدم تمایل جامعه زنان کشور با چنین تفکرات پوچ و بیاساسی است!

در توضیحات اولیه این گمپین آمده است: ترکیب فعلی مجلس شورای اسلامی به گونه‌ای است که فقط ۳ درصد نمایندگان آن را زنان تشکیل می‌دهند. یعنی؛ مجلس تقریباً در انحصار مردان است. پس جای تعجب نیست که در مراکز تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری کشور ما پیوسته نوای ناساز با حقوق برابر و انسانی زنان به گوش می‌رسد و ما با انفعال شاهد تصویب قوانینی هستیم که به جای توانمند کردن زنان،روزبه‌روز آنان را ناتوان‌تر می‌کند. زنان نیمی از جمعیت‌ کشورند و ترکیب مجلس باید به گونه‌ای باشد که بتواند قشرهای مختلف جامعه را نمایندگی کند. مجلس نباید در انجصار مردان باشد.

از این پس باید نمایندگانی را راهی  مجلس کنیم که با حقوق انسانی و برابر برای زنان و همۀ شهروندان موافق‌اند. از همین روست که «کمپین پیش به سوی تغییر چهرۀ مردانه مجلس» را به راه انداخته‌ایم تا خواست «حداقل ۵۰ کرسی برای زنان برابری‌طلب» در مجلس دهم را در میان افکار عمومی مطرح کنیم.

البته این کمپین صراحتا اعلام می کند که ما گوش به فرمان سران غربی خود هستیم و بر طبق نظر آنها باید در سال ۹۴، ۳۰ درصد مجلس مان را در اختیار زنان قرار دهیم: “یکی از اهداف «توسعه هزاره» که سند آن را در سال ۱۳۷۹ سران کشورها امضا کردند (و در سال ۱۳۸۴ نیز با حضور رئیس جمهوری ایران در اجلاس سران، بار دیگر دولت ایران بر آن مهر تأیید زد) برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان است؛ اهداف سند توسعۀ هزاره باید تا سال ۱۳۹۴  توسط کشورهایی که آن را امضاء کرده‌اند محقق شود. در «نقشۀ راه» این سند که «کوفی عنان» دبیر کل وقت سازمان ملل آن را پیشنهاد داده، به صراحت آمده است که همۀ کشورهای امضاءکنندۀ‌ سند هزاره ـ از جمله ایران ـ باید تا سال ۱۳۹۴ بالغ بر ۳۰ درصد کرسی‌های مجالس‌ خود را به زنان اختصاص دهند. پس چگونه است که دولت‌مردان ایران نسبت به سندی که آن را امضاء کرده اند، پایبندی نشان نمی‌دهند؟”

حال باید منتظر ماند و دید حامیان ششصد نفری این کمپین که در تلگرام راه اندازی شده است، طی ماه های آنیده به چند نفر خواهد رسید!

اینکه زنان مطالباتی دارند و مجلس به عنوان نهاد قانون‌گذار می بایست آنها را پیگیری کند مورد تایید همه تفکرات سیاسی است اما چند نکته:

اولا؛ مطالبات زنان باید در چارچوب آموزه های زن ایرانی و دین مبین اسلام نگاشته شود نه پیروی از خواسته غربی ها مبنی بر آزادی زنان و …

دوما؛ اگر طی این سال ها کمبودی در بررسی و رسیدگی به مطالبات زنان وجود داشته (که بنابر تفاسیر قانونی نمی توان زحمات و تلاش های مجلس و قوانین اختصاصی یافته در این باره را نادیده گرفت) راهش حضور زنان در مجلس است؟! راهش سهم خوانی زنانه برای لیست های انتخاباتی است؟!

علیایحال؛ به نظر میرسد عده ای بیش از آنکه به فکر مطالبات جامعه زنان باشند، میخواهند زمینه خوشنودی طرف های غربی و فمینیست خود را فراهم نمایند.

بیش از این نیز برخی اظهار نظرهای مسئولان دولتی در حوزه زنان که حالا می توان آنها را تابلوداران فمینیستی دولتی نیز نام نهاد، به خوبی نشان می دهد که گویا بده بستانی با برخی همتایان غربی خود داشته اند که حالا درصدد برآورده کردن قول های خود به آنها هستند. به عبارت دیگر، مسئولان دولتی مرتبط با نهاد زنان و خانواده، مایل نیستند تا شرمنده دوستان فمینیست و غربی خود شوند و برای اینکه زیر بار این دِین قرار نگیرند، از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند!

مصباح

علامه مصباح یزدی در دیدار جمعی از دانشجویان؛

این فکر که بالاخره آمریکا کدخداست و باید از او اطاعت کرد و نمی‌توان برای همیشه با او جنگید، همچنان وجود دارد/ «خطر فرهنگی» زیربنای همه خطرهای دیگر

بعد از شاه، خطر فرهنگی که زیربنای همه اینهاست، همچنان باقی است؛ یعنی این فکر که آمریکا کدخداست و باید از او اطاعت کرد و نمی‌توان برای همیشه با او جنگید، همچنان وجود دارد.
گروه سیاسی – رجانیوز: علامه مصباح یزدی در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین خطر فرهنگی زیربنای همه خطرهای دیگر دانست.
مشروح این سخنرانی بدین شرح است:
فرض کنید کسی که پزشک است بگوید به من ارتباطی ندارد که چه کسی و چگونه کشور را اداره می‌کند یا با دشمنان خارجی و دوستان خود چگونه رفتار می‌کند؛ اما گاهی شرایطی پیش می‌آید که به دلیل خیانت مسئولان ـ مانند رژیم گذشته که همه سرمایه‌های ما در دست دشمنان قرار داشت ـ همه هستی انسان بر باد می‌رود؛ دنیا و آخرت او نابود می‌شود. برای مثال، همه، مرکز اسلام را مکه و مدینه می‌دانند؛ بیشترین منابع نفتی و ثروت‌ بادآورده در این منطقه قرار دارد؛ بگونه‌ای که حتی حساب آن نیز در دستشان نیست؛ اگر آنها می‌توانستند این ثروت خدادادی را خودشان استخراج و مدیریت کنند، اول کشور خودشان را آباد و بعد هم سایرعالم اسلام را مدیریت می‌کردند.
این، هم افتخاری برای خودشان بود و هم سعادت مردم تأمین می‌شد و با این ثروت هنگفت مسلمانان نیز ارباب می‌شدند و عزت پیدا می‌کردند. اما الان وضعیت چگونه است؛ دشمن این ثروت را با عنوان خرید، استخراج می‌کند و وقتی می‌خواهد پولش را بدهد، می‌گوید چون شما را خیلی دوست داریم، ‌در عوض پول آن، به شما اسلحه می‌فروشیم و با این کار بازار اسلحه‌سازی‌ خودشان را رونق می‌دهند. بعد از دادن اسلحه به آنها می‌گوید البته باید زیر نظر من از این اسلحه استفاده کنید و کارشناس آموزش آن را من به شما می‌دهم؛ یعنی رمز آن را فقط در اختیار خودشان نگه می‌دارند و بعد می‌گویند مسلمان‌های همسایه‌تان را بکشید. یعنی چه؟ یعنی با سرمایه خودتان برادران دینی، هم‌سنخ‌ و همسایه‌تان را با ثروت خودتان بکشید. آیا رسوایی از این بیشتر در عالم می‌شود؟ حماقتی بیشتر از این وجود دارد؟ امکان دارد که انسان ثروتش را به کسی بدهد و اسلحه بخرد تا دوست، همسایه، هم‌قوم و همزاد خود را بکشد؟!
نمونه‌ای از وابستگی به دلیل بی‌توجهی به مسیر درست انسانی
اگر بنا باشد در عالم دو کشور وجود داشته باشد که از نظر نژاد، فرهنگ و اقلیم نزدیکترین روابط را با هم دارند، این دو کشور حجاز و یمن است. اصل عرب این‌ کشورها هستند؛ شاید از یک نظر، یمنی‌ها در عربیت اصیل‌تر از حجازی‌ها هم باشند؛ آنگاه دشمن، سرمایه اینها را می‌گیرد و بعد هم منت بر سر آنها می‌گذارد که من در مقابل این دلارها، به شما سلاح می‌دهم و بعد هم می‌گوید برادرهایتان را بکشید! آنها هم قبول می‌کنند؛ چون به آنها می‌گویند اگر این کار را نکنید، فردا حکومتتان را ساقط می‌کنیم و پسرعموهای دیگر شما شاه می‌شوند و شما باید نوکری کنید؛ بدبختی از این بالاتر می‌شود؟
فساد بالاتر از این، آن است که افرادی دیگر که با اسلام سروکار دارند می‌گویند مسلمان‌ها عجب ملت احمقی هستند؛ اینجا که مرکز اسلام است، چه بلایی بر سر ثروت‌های خدادادی‌شان می‌آورند؛ اگر اینها عقل، فرهنگ و دین درستی داشتند، خودشان را اداره می‌کردند؛ اینها چطور می‌خواهند دنیا را اداره کنند؟! چرا؟ برای اینکه نفهمیدند برای چه آفریده شدند و دین برای چه آمده است؛ به خیالشان همه اینها آمده است تا آنها به هر شکلی اطفای شهوت و هوسرانی کنند و بعد هم هر چه می‌خواهد بشود. اگر از ابتدا درست می‌فهمیدند، برای چه آفریده شده‌اند و این جامعه، امکانات، ثروت‌ها و معادن برای چه در اختیارشان است، آنگاه عاقلانه‌تر برخورد می‌کردند و این همه زحمت هم برای مسلمانان دنیا درست نمی‌کردند.
اینها را نمی‌توان تقسیم کرد؛ نمی‌توان گفت من معدن نفت را استخراج می‌کنم، ولی کاری ندارم که پولش را چه کسانی می‌گیرند و با چه معامله می‌کنند و یا اگر به جای آن اسلحه دادند،‌ چه کسی می‌خواهد این اسلحه‌ها را آموزش دهد و اینکه چرا رموزش را به ما یاد نمی‌دهند؛ مهم نیست که هر اسلحه‌ یا هواپیمایی را برای تعمیر به آمریکا بفرستند؛ فعلا پولی بگیریم و چند روزی خوش باشیم و بعد هم هر چه می‌خواهد بشود، مهم نیست.
همه باید این را بدانند که برای چه آفریده شده‌اند، به کجا می‌روند و راه خوشبختی ابدی‌شان چیست؛ این همان اصول دین، یعنی توحید، نبوت و معاد است. ما برای کسانی که منکر دین هستند یا در اثر عوامل مختلفی دچار دین‌های انحرافی می‌شوند، ناراحت می‌شویم؛ اما بخشی از آن هم تقصیر خودشان است که همت نکردند.
شاه؛ ژاندارم منطقه
حدود چند قرن است که ما کمابیش به غرب وابستگی پیدا کرده‌ایم؛ از وقتی که اسلحه آتشین در اروپا ساخته شد، کشورهای اسلامی کمابیش وابسته شدند؛ چون اینها خودشان این تجهیزات را نداشتند و از آنها یاد گرفتند؛ بتدریج پیشرفت‌های صنعتی دیگر نیز به آن ضمیمه شد. این حرکت در کشور ما، بویژه از اوائل دوره قاجار و اندکی قبل از آن شروع شد. در بین کشورهای اسلامی، اولین کشوری که با اروپایی‌ها ارتباط پیدا کرد -به خاطر استفاده از توپ‌های آتشین- کشور ترکیه بود.
آنها اسلحه‌های آتشین را از اروپایی‌ها دریافت کردند و با ایران جنگیدند. بتدریج، ما در همه چیز احساس ضعف کردیم و کارمان در این اواخر به اینجا رسید که در همه چیز وابسته شدیم؛ یعنی عینا نقشی را که امروز سلطان عربستان ایفا می‌کند، سال‌‌ها پیش شاه ایران این کار را انجام می‌داد؛ نفت ایران را می‌خریدند و به‌جای آن اسلحه می‌دادند و می‌گفتند با خلق ظفار در عمان بجنگید! شاه می‌باید سلاح‌هایی را که در مقابل پول نفت ایران گرفته بود، به همراه سربازهای ایرانی به عمان می‌برد و با عده‌ای طرفدار کمونیسم و مخالف غرب می‌جنگید و ثروت و نیروهای خود را هدر می‌داد، چون آمریکا گفته بود. به تعبیر خودشان، آن روزها شاه ژاندارم آنها در منطقه بود؛ وقتی انقلاب اسلامی رخ داد، این معادلات را بر هم زد. آنها می‌پنداشتند بزودی می‌توان این انقلاب را کنترل کرد؛ بر این اساس می‌گفتند در طی شش ماه یا یک‌ سال فاتحه انقلاب اسلامی را می‌خوانیم؛ وقتی نتوانستند این کار را انجام دهند، گفتند تا دو سال آن را تمدید می‌کنیم. بعد هم دیدند این تو بمیری، غیر از آن تو بمیری‌هاست؛ بالاخره جنگ عراق را به‌وجود آوردند و هشت سال ما را درگیر جنگ کردند؛ اما ملت انقلابی ایران، به برکت راهنمایی‌های امام، روح اسلام، تشیع و آموزه‌هایی که از مکتب امام حسین فراگرفته بود، باز هم تسلیم نشد.
خطر فرهنگی؛ زیربنای همه خطرهای دیگر
بتدریج جایگاه شاه به دو کشور ترکیه و عربستان داده شد؛ ولی خطر فرهنگی که زیربنای همه اینهاست، همچنان باقی است. یعنی این فکر که بالاخره آمریکا کدخداست و باید از او اطاعت کرد و نمی‌توان برای همیشه با او جنگید، همچنان وجود دارد. وقتی از آنها می‌پرسید پس دین برای چیست، می‌گویند دین برای روابط انسان با خداست، اعتکاف کنید، در ماه رمضان روزه و احیا بگیرید، اینها برای دین است؛ اما مسائل سیاسی و روابط بین‌الملل و این نوع امور به شما ارتباطی ندارد و به تخصص خاص خودش نیاز دارد؛ کسانی که سی سال در آمریکا زندگی کردند و تربیت شدند، آنها بهتر این نوع مسائل را می‌دانند و باید این کارها را به آنها واگذار کنید. متأسفانه این‌ نوع مسائل هنوز در فرهنگ ما هست و امکان دارد به نسل بعد نیز انتقال داده شود. بخش اول هم که جزء ضروری‌ترین امور است، آنها نیز روز‌به‌روز در حال کمرنگ شدن است و به‌جای آن، مسائل اقتصادی و مادی و پیشرفت‌های صنعتی خیلی پررنگ می‌شوند و مسائل معنوی رنگ می‌بازد.