411280_338

احضار معاون امور زنان رئیس جمهوری به دادسرا/ شناسایی کسانی که چوب لای چرخ اجرا و تحقق اقتصاد مقاومتی بگذارند

سخنگوی قوه قضاییه در نود و جهارمین نشست خبری با اصحاب رسانه به تشریح عملکرد دستگاه قضایی و پرونده های مهم قضایی در سال ۹۴ پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، به نقل از خبرگزاری بسیج،حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در نود و چهارمین نشست خبری خود که با اصحاب رسانه بعدازظهر امروز برگزار شد، ضمن تبریک به مناسبت سال جدید و حلول ماه رجب اظهار کرد: امیدواریم در این ماهی که رحمت پروردگار به سوی بندگان سرازیر است ما هم مشمول رحمت خاص پروردگار قرار گیریم و از فیوضات این ماه بهره مند شویم.

انتصاب حجت الاسلام و المسلمین بهرامی به عنوان رئیس عدالت اداری

سخنگوی قوه قضائیه به خلاصه‌ای از اقدامات قوه قضائیه در سال ۹۴ اشاره کرد و گفت: در اواخر سال گذشته به دلیل اینکه حجت الاسلام و المسلمین رئیسی بنا به حکم و ابلاغ مقام معظم رهبری تولیت آستان قدس علی ابن موسی الرضا(ع) را عهده دار شدند، ناچاراَ از سمت دادستانی کل کشور فاصله گرفتند گرچه همچنان وی عضو مجموعه قوه قضائیه هستند و به عنوان مشاور ریاست قوه قضائیه انجام وظیفه خواهند کرد.

وی افزود: حجت الاسلام و المسلمین منتظری به عنوان دادستان کل کشور منصوب شدند و حجت الاسلام والمسلمین بهرامی به جای حجت الاسلام و المسلمین منتظری معرفی خواهد شد و ممکن است اگر میسر باشد مراسم تودیع و معارفه وی در همین هفته انجام شود، هنوز تصمیم نهایی درباره انتصاب فردی به جای حجت الاسلام بهرامی گرفته نشده است.

ساخت سه اردوگاه و انتقال زندانیان مواد مخدر به آن

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای تصریح کرد: یکی از مواردی که در سال ۹۴ با هماهنگی بخش‌های قوه قضائیه و خارج از قوه قضائیه صورت گرفت رسیدگی به وضع زندان و زندانیان بود که در پی آن نتایج خوبی حاصل شد. به عنوان نسبت به بهداشت زندان و زندانی و ظرفیت اسمی و عملی آن همیشه رنج می‌بریم و اگر بودجه و توانی برای این امر بود قدم‌های بلندتری در این زمینه برداشته می‌شد، البته در سال گذشته سعی شد با زحمت و صرفه جویی سه اردوگاه از هفت اردوگاهی که در دست احداث و تجهیز بود راه اندازی شود و تعدادی از محکومان مربوط به مواد مخدر تفکیک شوند و به آن اردوگاه منتقل شدند.

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای گفت: سعی شد برخی از بازداشتگاه‌ها که در حال تکمیل بود و مقدار کمی از آن باقی مانده بود با کمک ویژه ریاست قوه قضائیه و کمک مختصری از دولت بازداشتگاه ها و بعضی از فازها راه اندازی شد و در این جهت گشایشی به عمل آمد.

عفو ۱۱ هزار زندانی در سال گذشته

سخنگوی دستگاه قضا ادامه داد: در سال گذشته کارهای فرهنگی مورد توجه بیشتری نسبت به مدد جویان و زندانیان قرار گرفت و در مورد کسانی که تشخیص داده شد که توبه کرده اند طی تحقیق مفصلی توسط مسئولین ذیربط دادستانها و کسانی که با این متهمین سروکار داشتند و تضمین می دادند که می شود آنها مشمول عفو قرار بگیرند، حدود ۱۱هزار نفر مشمول عفو مقام معظم رهبری قرار گرفتند که برخی منجر به آزادی و یا تقلیل حبس آنها شد، امیدواریم خانواده‌ها مراقبت کنند و خود فرد نیز مراقبت که مجددا مرتکب جرم نشوند تا منجربه مجازات سنگین تر نشود.

اعطای حدود ۵۱ هزار مرخصی به زندانیان

وی تصریح کرد: در رابطه با اعطای مرخصی به زندانیان بررسی‌هایی صورت گرفت تا کسانی که می‌توانند به مناسبت‌های مختلف و بعضا به صورت مکرر از مرخصی استفاده کنند، بنابراین با خانواده‌ها و خود آنها صحبت شد و تضمین‌های کافی گرفته شد و در مجموع از ۵۱حدود هزار مرخصی استفاده شد که برخی از آن‌ها بیش از یک و یا ۴ و یا بیشتر از ۴ بار در طول سال از مرخصی استفاده کردند.

حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای اظهار کرد: اقدام بعدی در مورد کسانی بود که می‌توانستند از آزادی مشروط استفاده کنند که با آزادی مشروط از زندان آزاد شدند، از طرفی با توجه به قانون جدید مجازات اسلامی که در آن قاضی می‌تواند از مجازات‌های جایگزین حبس استفاده کند به قضات توصیه شد که چنانچه ضرورت ندارد افراد داخل زندان باشند از این مجازات‌ها استفاده کنند.

سخنگوی دستگاه قضا گفت: در سال ۹۴ حدود بیش از ۲۰ درصد کاهش زندانی نسبت به سال ۹۳ داشتیم و امیدواریم در سال ۹۵ از حبس‌های جایگزین بیشتر استفاده کنیم و اگر واقعا احراز شد که متهمین توبه کرده‌اند از مرخصی بهره مند و مشمول عفو شوند البته در این زمینه استثنائاتی هم وجود دارد که استثنائات عفو برای کسانی است که تشخیص داده می شود که عفو آنها برای جامعه مضراست چرا که مسئله امنیت برای ما فوق العاده مهم است.

کاهش جرائم خشن  در سال ۹۴

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه با اشاره به عزم جدی قوه قضائیه در دوران ریاست آیت الله آملی لاریجانی مبنی بر برخورد با جرائم خشن اظهار کرد: در سالهای اول ، دوم وسوم روی کار آمدن آیت الله آملی لاریجانی زندانیان ما از حیث ارتکاب جرائم خشن زیادتر شدند اما به تدریج میزان ارتکاب جرائم خشن در جامعه کاهش پیدا کرد به نحوی که در سال ۹۴ شاهد کاهش جرائم خشن درجامعه نسبت به سال ۹۳ بودیم.

 

 

وی ادامه داد: در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳ در تهران، قتل عمد کاهش پیدا کرد و در برخی از استان‌های دیگر نیز اگر چه جمع بندی صورت نگرفته اما با کاهش قتل عمد مواجه بودیم.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه با اشاره به اهتمام قوه قضائیه در سال گذشته به بخش اجرای احکام بیان داشت: علیرغم کمبود بودجه در دستگاه قضا تلاش‌های مضاعفی انجام گرفت تا شاهد کاهش پرونده‌ها در بخش اجرای احکام باشیم.

افزایش آمار پرونده‌های تجدیدنظر در سال ۹۴ به دلیل اجرای قانون آیین دادرسی کیفری

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه با اشاره به اجرایی شدن قانون آیین دادرسی جدید و بالا رفتن آمار پرونده های تجدید نظر بواسطه آن گفت: با اجرایی شدن قانون آیین دادرسی جدید و با توجه به شرایطی که قانونگذار برای محاکم تجدید نظر درقانون جدید درنظر گرفت آمار پرونده های تجدید نظر فزونی یافت و نوبت‌های دادگاه های تجدید نظر در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳ طولانی‌تر شد.

وی ادامه داد: درصدد هستیم راهکاری را اتخاذ کنیم تا نوبت های دادگاه های تجدید نظر کاهش پیدا کند.

حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه با اشاره به افزوده شدن بر صلاحیت‌های دیوان عدالت اداری در سنوات گذشته به سبب مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: برخی از وظایف و اختیارات شعب بدوی و تجدید نظر دیوان عدالت اداری نیز تغییر پیدا کرده است و از سال قبل ۱۳۵ هزار پرونده در دیوان عدالت اداری باقی مانده که از این مقدار حدود ۴۵ هزار پرونده مربوط به تجدیدنظر و۹۰ هزار پرونده هم مربوط به شعبات بدوی می‌شود.

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: بنابر این حجت الاسلام بهرامی که به عنوان رئیس دیوان عدالت اداری منصوب خواهد شد در بدو ورود به این دیوان علاوه بر پرونده های ورودی با ۱۳۵ هزار پرونده از سال گذشته مواجه است.

حکم اعدام بابک زنجانی مصلحت اندیشی نیست

وی در ادامه به اقدام موثر و قابل تقدیر قوه قضائیه در رسیدگی به پرونده نفتی در سال ۹۴ اشاره کرد و خاطر نشان کرد: پرونده نفتی از قبل سال ۹۴ مطرح شده بود و دراین پرونده ما با ۱۰۰۰ صفحه اوراق بازجویی مواجه بودیم و ۲۶ جلسه دادگاه پیرامون این پرونده نیز فقط به سه متهم آن اختصاص داشت.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای ادامه داد: در اواخر سال ۹۴ پرونده نفتی در دادگاه بدوی به سرانجام رسید و برای سه نفر در دادگاه حکم مفسد فی الارض صادر شد و این حکم هم به همه وکلای این سه متهم ابلاغ  شده است.

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه به برخی مطالب نادرست که در برخی سایت ها پیرامون پرونده نفتی مطرح می شود اشاره کرد و گفت: یک مطلب اینکه چنین مطرح می شود که این متهم را محکوم به اعدام کردند تا گروکشی کنند و پولها را از او بگیرند مطلقاَ این مطلب صحیح نیست.

وی ادامه داد: قوه قضائیه بر اساس موازین قانونی و تحقیقاتی که در طول دو سال انجام داده است در رابطه با پرونده نفتی در دادگاه بدوی حکم صادر کرده است.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای افزود: قوه قضائیه تمام تلاش خود را صرف می کند تا طلب وزارت نفت و شرکت مزبور را در پرونده نفتی وصول کند وتاکنون هم در این زمینه تمام اقدامات متصور انجام شده است.

سخنگوی قوه قضائیه تصریح کرد: اموال داخل و خارج متهم نفتی شناسایی شده و در حال حاضر در مقام این هستیم که اگر این اموال شناسایی شده تکافوی بدهی متهم نفتی را نمی دهد که به احتمال زیاد نخواهد داد، به هر راه ممکن طلب وزارت نفت و شرکت زیر مجموعه آن را وصول کنیم.

وی در ادامه با اشاره به مطلب نادرست دیگری که درباره پرونده نفتی در برخی سایت ها مطرح می شود، بیان داشت: در برخی سایت ها مطرح شده است که قوه قضائیه قصد اجرای حکمی را که درباره متهمان پرونده نفتی صادر کرده ، ندارد. این مطلب هم مطلقا صحیح نمی باشد چرا که قوه قضائیه بر اساس قانون و تشخیص قاضی این حکم را صادر کرده است و ما واقعا نمی دانیم که این پرونده و این حکم در مرحله تجدید نظر چه سرانجامی را پیدا می کند.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای تصریح کرد: اینکه مطرح می شود دستگاه قضا با مصلحت سنجی حکمی را در دادگاه بدوی صادر کرده که قرار به تغییر آن است، مطلقاَ صحت ندارد.

محکومیت ۱۰ متهم پرونده ارزی به حبس، ردمال و جزای نقدی

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه با بیان به نتیجه رسیدن پرونده ارزی در دستگاه قضا در سال ۹۴ گفت: در رابطه با پرونده ارزی حدود ۴۰۰  جلد اعم از ضمائم و اوراق پرونده در دستگاه قضا تشکیل شد و در این رابطه برای ده نفر احکام حبس، رد مال و جزای نقدی در دادگاه بدوی صادر و ابلاغ شد.

وی ادامه داد: برخی از متهمین این پرونده به دلیل اینکه متواری بودند به صورت غیابی محاکمه شدند که روال محاکمه آنها در ادامه دنبال خواهد شد.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه با اشاره به، به نتیجه رسیدن پرونده مهدی هاشمی در سال ۹۴ در دستگاه قضا اظهار کرد: یکی دیگر از پرونده های وقت گیر و پرحاشیه در سال ۹۴ پرونده مهدی هاشمی بود که این پرونده به نتیجه رسید و پس از قطعی شدن حکم، وی به زندان رفت.

آخرین وضعیت پرونده فساد سه هزار میلیاردی

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه به پرونده مدیر عامل سابق بانک صادرات و ۴۳ نفر دیگر که به نوعی با پرونده فساد سه هزار میلیاردی ارتباط داشتند اشاره کرد و گفت: در سال ۹۴ دادگاه های مدیر عامل سابق بانک صادرات و ۴۳ نفر دیگر که به نحوی به پرونده فساد سه هزار میلیاردی مرتبط می شدند، برگزار شد و احکام آنها یا صادر شده است و یا در شرف صدور است.

وی در ادامه به پرونده تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا در سال ۹۴ اشاره کرد و گفت: یکی از پرونده هایی که در سال ۹۴ وقت زیادی از کل قوه قضائیه گرفت پرونده تبادل چند زندانی با آمریکا بود که بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی انجام گرفت و به موجب آن برخی زندانیان همچون جیسون رضائیان و حکمتی پور مبادله شدند که در جریان آن قرار دارید.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای ادامه داد: این مسئله از جهاتی سیاسی بود و چون مصوبه شورای عالی امنیت ملی را نیز داشت، قوه قضائیه همکاری کرد و آنها را طبق شرایطی مبادله کرد.

صدور کیفرخواست برای ۴۸ نفر در رابطه با پرونده تعرض به سفارت عربستان

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه به پرونده حمله به سفارت عربستان اشاره کرد و گفت: پرونده دیگری که در سال ۹۴ وقت زیادی از قوه قضائیه گرفت و پیرامون آن حرف و حدیث های زیادی مطرح شد پرونده حمله به سفارت عربستان بود که در حدود ۷۰ روز در رابطه با آن کیفرخواست صادر شد.

وی ادامه داد: در این پرونده ۱۲۱ نفر جلب شدند که برای آنها قرار وثیقه یا بازداشت موقت یا قرار تأمین دیگری صادر شد و ۲۶ نفر دیگر در این رابطه احضار شدند که برای برخی از آنها قرار وثیقه صادر شد و  برخی دیگر نیز آزاد شدند.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای ادامه داد: در این پرونده در دادسرای تهران برای ۴۸ نفر کیفرخواست صادر شد و پرونده چند نفر هم در دادگاه ویژه روحانیت بررسی می شود.

آخرین وضعیت پرونده شرکت تعاونی ثامن الحجج

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه به رسیدگی به پرونده شرکت تعاونی ثامن الحجج در دستگاه قضا در سال ۹۴ اشاره کرد و گفت: در ابتدای امر در رابطه با این پرونده چنین مطرح می شد که این شرکت تعاونی دارای دو میلیون و ۴۰۰ هزار سپرده گذار است

وی ادامه داد: در رابطه با این پرونده یک کار چند جانبه قضایی و بانکی انجام گرفت وطبق اخرین اخبار تکلیف حدود ۷۵۰ هزار نفر از صاحبان  حساب این تعاونی روشن شده است و چیزی حدود ۱۰۰۰ میلیاردتومان پول نقد به مردم در رابطه با این پرونده پرداخت شده است که این میزان پرداختی ها از سه میلیون شروع شد و درحال حاضر با مبلغ ۳۵ میلیون انجام می گیرد.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای در ادامه به پیگیری معوقات بانکی در سال ۹۴ در دستگاه قضا اشاره کرد و بیان داشت: اگر چه سرجمع معوقات بانکی کاهش پیدا نکرده اما معوقات دانه درشت ها کمتر شده است و در برخی موارد که افرادی دارای معوقات شش هزار میلیاردی یا دو هزار میلیاردی بودند نیز حکم بازداشت صادر شد و آنها مجبور شدند پای میز بیایند و برای باز پرداخت بدهی خود با بانکها توافق کنند.

سخنگوی قوه قضائیه تصریح کرد: من به دادستان تهران توصیه کرده ام که توافقات بدهکاران دانه درشت با بانکها را دنبال  کند چرا که اگر وزارت نباشد ممکن است پس از یکسال خلل دیگری ایجاد شود.

وی بیان داشت: حتی به دادستان گفته ام که در این زمینه اگر تخلف دیگری از سوی بدهکاران بانکی صورت گرفت به موجب قانون حکم بازداشت مجدد آنها را صادر کند.

شناسایی کسانی که چوب لای چرخ اجرا و تحقق اقتصاد مقاومتی بگذارند

 

 

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در ارتباط با برنامه‌ها و اولویت‌های دستگاه قضا در دستگاه ۹۵ گفت: مصون سازی و سالم سازی داخلی قوه قضاییه به اشکال مختلف پیگیری شده و سعی داریم که نظارت‌ها را بیشتر کنیم و به صورت کمی و کیفی بر آن بیفزایم تا با کسانی که به نام قوه قضاییه سوءاستفاده می‌کنند برخورد شود و در این زمینه هیچ تبعیضی نداریم.

وی افزود: در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی به بازرسی کل کشور تاکید بیشتری شده تا نظارت‌های لازم انجام شود و در مورد کسانی این قانون را اجرا نمی‌کنند به صورت مرتب گزارش دهد، از طرفی به همه بخش‌ها دستور داده شده تا کسانی که تخلف می‌کنند و به نوعی چوب لای چرخ اجرا می‌گذارند و یا مانع تراشی می‌کنند شناسایی و چنانچه اهمال کرده‌اند به آنها تذکر داده شود و در صورت لازم با متخلفین برخورد قانونی شود. همچنین در زمینه قراردادهایی که بسته می‌شود هم صادرات و واردات نظارت صورت گیرد.

معاون اول قوه قضاییه تصریح کرد: یکی از مواردی که در رابطه با آن به دادستان کل کشور تاکید شده است امنیت کسانی که می خواهند فعالیت اقتصادی سالمی داشته باشند فراهم شوند و سعی شود از اختیارات دادستان کل کشور در جهت امنیت سرمایه گذاری کمک شود.

مبارزه با فساد بدون تبعیض همچنان در اولویت برنامه‌های قوه قضائیه است

سخنگوی دستگاه قضا گفت: مبارزه با فساد بدون تبعیض همچنان در اولویت برنامه های قوه قضاییه است و از سال ۹۴ آنچه قابل افتخار است این است که قوه قضائیه نسبت به دانه درشت‌ها و کسانی در هر کجای قدرت فسادی مرتکب شده‌اند و یا با فساد سازمان یافته شده برخورد می‌کند.

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در استان زنجان مشاهده شده که افراد خانه‌هایی در مزرعه شان ساخته اند آیا ساختن خانه در مزرعه جنبه جرم دارد، گفت: مشخصات مزرعه را بدهید تا از دادستانی پیگیری کنم، کسانی که بدون مجوز ساخت و ساز کنند با آن‌ها برخورد می‌شوند و این جز اولویت‌های سال ۹۵ است؛ اما گاهی ساخت و ساز با مجوز از نهادهای مختلفی مثلا دهیاری، شهرداری و یا … صورت می‌گیرد که این یکی از مشکلات است و باید بررسی شود.

وی  در ارتباط با آمار زمین خواری گفت: در استان تهران بیش از دو هزار قلع قمع، بیش از ۷ هزار پرونده و بیش از ۳۱ هزار هکتار رفع تصرف شده است و در برخی استان‌ها ۱۲ هزار پرونده تشکیل شده است که جزئیات آمار زمین خواری را در نشست بعدی بیان می‌کنم.

معاون اول قوه قضاییه در پاسخ به سوالی که مبنی بر این که آیا دستگاه قضایی برای رضا ضراب  پرونده تشکیل داده است و آیا استرداد وی به ایران صحت دارد گفت: اطلاعی ندارم و بعید می‌دانم که وی را به ایران مسترد کرده باشند، در پرونده زنجانی از افراد زیادی از جمله ضراب اسم برده شده و مسائلی مطرح شده است اما قراری برای وی صادر نشده است. اما اسم وی از طرف زنجانی و متهمین دیگر پرونده آورده شده است.

در سال ۹۴، ۱۸۸ نفر قاضی به قضات ما افزوده شد

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه با بیان اینکه قوه قضائیه از لحاظ بودجه‌ای در مضیقه است، اظهار کرد: حتی آن مقدار از بودجه تخصیص یافته به دستگاه قضا هنوز پرداخت نشده است و بنا به شنیده‌ها مقادیری از بودجه تخصیص یافته نیز که چک آن هم صادر شده هنوز به دستگاه قضا تعلق نگرفته است؛ البته قول داده‌اند که این مقدار را در فروردین ماه پرداخت کنند.

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: یکی از مشکلات قوه قضائیه در سال گذشته در رابطه با کادر قضائی و کارمندان این قوه بود که با تلاش‌های معاونت منابع انسانی قوه قضائیه در سال ۹۴، ۱۸۸ نفر قاضی به قضات ما افزوده شد که البته اینها در مرحله دادیاری دادسراها هستند.

وی تصریح کرد: هر قاضی به سه کارمند نیاز دارد؛ طبق قانون قوه قضائیه تنها مجاز به استخدام قاضی است و برای جذب کارمندان نیز دولت باید مساعدت کند؛ بنابر این حدود ۱۰۰۰ نفر قاضی جذب شده به دستگاه قضا به سه هزار کارمند نیاز دارند که امیدواریم دولت در زمینه جذب این تعداد کارمندان به قوه قضائیه کمک کند.

۴۴ درصد از کل زندانیان کشور مرتبط با مواد مخدر هستند

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در ادامه به پرونده قاچاقچیان مواد مخدر اشاره کرد و گفت: متأسفانه کشور ما یک بخش از ترانزیت مواد مخدر به اروپا و نقاط دیگر است و از زمانی که نیروهای ناتو کشور افغانستان را اشغال کرده‌اند کشت مواد مخدر در این کشور چندین برابر شده است.

سخنگوی قوه قضائیه با بیان اینکه بار بی کفایتی نیروهای ناتو در جلوگیری از کشت و صدور مواد مخدر بر دوش قوه قضائیه و نظام جمهوری اسلامی ایران است، گفت: ما نمی توانیم در رابطه با ترانزیت و توزیع مواد مخدر بی تفاوت باشیم و طبق آماری که دادگستری‌ها به ما داده‌اند در سال ۹۴، ۱۲۴ تن مواد مخدر کشف و ضبط شد و برخی از این مواد کشف شده شامل محموله های ۲۰۰ کیلویی هروئین یا ۱۰ کیلویی شیشه بود که این مقدار از مواد مخدر می تواند خانواده های بسیاری را متلاشی کند و موجبات مرگ تدریجی افراد زیادی را فراهم آورد.

وی با بیان اینکه ۴۴ درصد از کل زندانیان کشور مرتبط با مواد مخدر هستند، اظهار کرد: بیشترین مرگ و میر در زندان های کشور نیز به خاطر مواد مخدر است و ما متهمی را داشتیم که حدود یک کیلو و ۳۰۰ گرم مواد مخدر را بلعیده و در زندان مرده بود.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای در ادامه با اشاره به تبلیغات سوئی که غربی ها علیه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اعدام مجرمین مرتبط با پرونده های مواد مخدر می کنند، گفت: قوه قضائیه در این زمینه بر اساس قانون عمل می‌کند و به موجب قانون قاضی باید برای فردی که بالای ۱۰۰ گرم ماده مخدر از نوع هروئین را حمل کرده حکم اعدام صادر کند.

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: البته اگر آن فرد برای نخستین بار مرتکب چنین جرمی شده باشد و یا در روند رسیدگی به پرونده همکاری‌های لازم را انجام داده باشد قاضی می‌تواند با یک درجه تخفیف برای آن فرد حکم حبس ابد صادر کند.

وی تصریح کرد: قانون مزبور در سال ۷۶ وضع شده است و در سال ۸۶ نیز اصلاحاتی در رابطه با آن صورت گرفت و سرانجام مورد تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه با اشاره به جنجال آفرینی آمریکایی‌ها و غربی ها در رابطه با اعدام مجرمین مرتبط با مواد مخدر در ایران اظهار کرد: آنها که به ما می گویند این مجرمین را اعدام نکنید چون خلاف حقوق بشراست باید این را بگویند که حقوق بشر را چگونه تعریف می کنند؟

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: در طول سالهایی که نیروهای ناتو و آمریکایی ها افغانستان را اشغال کرده اند ظلم ها و تجاوزهای زیادی را علیه مردم این کشور انجام دادند و علاوه بر غصب اموال و زمین های مردم افغانستان هر از چند گاهی با پهباد و جنگ افزارهای دیگر مردم بی گناه این کشور را می کشند؛ حال اینها با این کارنامه سیاه ادعا می کنند که اعدام قاچاقچیان مواد مخدر نقض حقوق بشر است!

وی در ادامه با بیان اینکه ما مدعی نیستیم روش بهتر دیگری برای مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر به غیر از اعدام وجود ندارد، تصریح کرد: طبق ماده ۳۴ قانون مبارزه با مواد مخدر ستاد مبارزه با مواد مخدر تشکیل شده است که ریاست این ستاد بر عهده رئیس جمهور است و وزرای کشور، اطلاعات، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان نیز عضو آن هستند و از قوه قضائیه ، دادستان کل کشور و رئیس محاکم انقلاب تهران نیز عضو ستاد مزبور هستند.

با گذشت حدود دو سال و نیم از دولت یازدهم در مجموع سه جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر تشکیل شده است

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای در ادامه با اظهار گلایه از جلسات کم تعداد تشکیل شده ستاد مبارزه با مواد مخدر در طول سه دولت اخیر گفت: باید پرسید که در سه دوره دولت های نهم، دهم و یازدهم چند جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر با توجه به وظایف مهمی که این ستاد بر عهده دارد، تشکیل شده است؟

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: با گذشت حدود دو سال و نیم از دولت یازدهم در مجموع سه جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر تشکیل شده است که تنها یک جلسه از آن با ریاست رئیس جمهور بوده و دو جلسه دیگر را وزیر کشور اداره کرده است.

وی تصریح کرد: اگر همه کسانی که در این رابطه وظیفه داشتند به وظایف خود به درستی عمل می کردند چه بسا شاید تعداد اعدام های مرتبط با پرونده های مواد مخدر نیز کاهش می یافت.

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در ادامه بیان داشت: قانونی که در حال حاضر در رابطه با مجازات قاچاقچیان مواد مخدر اجرا می شود مصوبه مجمع تشخیص است و قانونی است که دارای منطق است و نباید از آن کوتاه بیاییم و بدون شک نیز با سخنان آمریکایی ها و امثال احمد شهید از قانون اصولی خود و مصلحت کشور کوتاه نخواهیم آمد.

سخنگوی قوه قضائیه اظهار کرد: قوه قضائیه در سال ۹۴ با کمک نیروی انتظامی و برخی سیستم های اطلاعاتی به سراغ قاچاقچیان اصلی مواد مخدر رفته است که امیدواریم در سال جاری نیز این روند را ادامه دهیم.

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای درارتباط با ادعای وکیل بابک زنجانی مبنی بر تحویل لیست اموال موکلش  اظهار کرد: اموال جدیدی شناسایی و کشف نشده است، وی به وزات نفت  و دادستانی اختیارتی داده که اگر توانستند اموال را بفروشند و بابت طلب بردارند.

سخنگوی دستگاه قضا در پاسخ به وسالی مبنی بر اینکه چرا رسیدگی به پرونده بقایی طولانی شده است گفت: گاهی مواقع پرونده ای تشکیل می شود که رسیدگی به آنها تکمیل نشده است اما اینگونه نیست که پرونده راکد مانده باشد و در برخی پرونده ها گاهی فرد فراری و امکان محاکمه غیابی وی نیز فراهم نیست، من هیچ گاه نمی گویم که همه کارهای ما به وقت و بدون عیب و نقص است اما تلاش ما این است خدمت رسانی به مردم را آسان تر بکنیم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آخرین وضعیت پرونده زمین خواری حیران به کجا رسید گفت: اطلاعات جدیدی در این زمینه ندارم.

احضار معاون امور زنان رئیس جمهور به دادسرا

 معاون اول قوه قضاییه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه پرونده مولاوردی معاون امور زنان رئیس جمهور به کجا رسید گفت: مسئولان قضایی سیستان و بلوچستان پرونده را به دادستانی تهران ارسال کرده اند و وی رسما به دادسرا اظهار شده است.
سخنگوی دستگاه قضا در پاسخ به وسالی مبنی بر اینکه نظر شما در مورد اتهام پولشویی نسبت رئیس جمهور سابق که در سند پاناما مطرح شده است چیست گفت: اصل چنین چیزی تایید نشده است که ما بخواهیم اظهار نظر کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای در پاسخ به وسالی مبنی بر اینکه آیا پرونده ای درباره فساد فوتبال از مجلس به قوه قضاییه رسیده است یا خیر گفت: یک مورد گزارشی از مجلس آمده بود که در داسرا مشغول رسیدگی است که به بازداشت برخی منجر شد و برخی با قرار آزاد شدند در مورد مسئله فوتبال پرونده هایی تشکیل شده است و پرونده هایی جاری بوده و بعضا هم با گزارش مجلس مشترک است.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ایا اخبار مبادله سیامک نمازی و پدرش و مشاور هیات نمایندگی ایران را تایید می کنید گفت: تا آنجایی که من اطلاع دارم به صورت رسمی به قوه قضاییه منتقل نشده است، به صورت پراکنده شنیده ام که آمریکایی ها پیشنهاداتی داده اند.
حجت الاسلام و المسلیمن محسنی اژه‌ای در ارتباط با آخرین وضعیت دکل گمشده نفتی گفت: پرونده در دادسرا و به دادگاه نرفته است.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا پزشکی قانونی در مورد دوران  نقاهت مهدی هاشمی نظر خاصی داده است، گفت: زندان و دادسرا بدون نظر پزشکی قانونی کاری نمی کند و تا الان چیز جدیدی اتفاق نیافتاده است.
وی  در ارتباط با پرونده سعید مرتضوی گفت: برای آن بخش از پرونده که نقص گرفته بودند  و به دادسرا رفته هنوز تکمیل نشده است
حجت الاسلام و المسلمین محسنی  اژه ای در ارتباط با اقدامات قوه قضاییه در زمینه جمع آوری دارو فروشان ناصر خسرو گفت: مسئله سلامت مردم فوق العاده مهم است و کسانی که از روی امر و برای منفعت جان انسان ها را با فروش داروهای تقلبی و یا تاریخ گذشته و یا غذاهای آلوده به خطر می اندازند باید با آنها برخورد جدی صورت گیرد.

وی افزود: نباید هیچ کس در این زمینه کوتاه بیاید، وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با قاچاق باید برخورد کنند، اما این امر رافع مسئولیت دادستان های ما نیست، کما این که با خود وزارت بهداشت در اواخر سال ۹۴ جلسه ای برگزار شد. بنابراین چنانچه گزارش آن به دادستان برسد حتما دادستان باید با حساسیت تمام قضیه را پیگیری کند.

سخنگوی دستگاه قضا در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه حجت الاسلام باقری نماینده بناب مطرح کرده اند که در روز انتخابات ۳۰ هزار رای توسط کاندیده ها خریداری شده است و همچنین نماینده اردبیل بیان کرده اند که ۱۷ اکیپ که مشغول خرید و فروش رای بودند دستگیر شدند آیا پرونده ای در این زمینه تشکیل شده است یا خیر گفت: در رابطه با تخلفات انتخاباتی ۹۰۰ پرونده تشکیل شده است که گاهی مختومه شده است و برخی در رابطه با خرید رای بود و در برخی موارد ارتباط مستقیمی با انتخابات نداشته است. بنابراین آن نماینده اگر چنین چیزی بوده اول باید به نظار گزارش می کرده تا شورای نگهبان و وزارت کشور اقدامات لازم را انجام می دادند و اگر صحت داشته باشد حتما دنبال می شود و چنانچه لازم باشد آرا باطل و یا صندوق ابطال می شود اما در مورد مصداق آن اطلاعی ندارم.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بیان شده محمد رضا رحیمی بعد از مرخصی در ایام عید هنوز به زندان بازنگشته است آیا این قضیه صحت دارد گفت: وی از مرخصی ایام عید استفاده کرده، اما غیبت نکرده است و اینکه مرخصی را تمدید کرده است یا خیر باید از دادستان پرس و جو کنم و گاهی اتفاق می افتاد فردی مرخصی را چند روز دیگر با دلایلی که نزد مسئولان مربوطه می آورد تمدید می کند.
135990_593

پاسخ رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی

پس از ابلاغیه سیاستهای اقتصادمقاومتی،رهبرانقلاب درسخنرانی درحرم مطهررضوی به سؤالات و ابهاماتی که دراین باره مطرح شده بود پاسخ دادند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری: پس از ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی در حرم مطهر رضوی به سؤالات و ابهاماتی که در این باره مطرح شده بود پاسخ دادند.آنچه در ادامه می‌آید پاسخ به این ده سوال است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR آن را منتشر کرده است:

۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟  
۱.یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست
۲.درون‌زا و برون‌گرا است درون‌گرا نیست
۳.مردم‌بنیاد
۴. دانش‌بنیان
۵.عدالت‌محور
۶.همیشه بارور خواهد بود و به مردم کمک خواهد کرد
۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا به چه معناست؟  
یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.
۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟  
نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست.
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟  
اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟
عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟  
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی و محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد کشور.
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است.
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟  
۱. نیروی انسانی ما
ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها
بیش از چهار میلیون دانشجو
میلیونها نیروی مجرّب و ماهر
۲. منابع طبیعی
مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا بیشتر است
معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب
سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی
۳. موقعیّت جغرافیایی
با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم
در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود
۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند
۴. زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری
سیاستهای اصل ۴۴، سند چشم‌انداز
زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه
۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟
ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری.
۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟  
۱. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند
۲.صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند
۳. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر
۴.مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه‌ی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانه‌های اجتماعی و زیروروشدن‌های اقتصادی‌ای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتاده‌اند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه‌ی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست.
۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا به چه معناست؟
این اقتصاد درون‌زا است. درون‌زا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون‌زا به این معنا است.
۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟
درون‌گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینه‌ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیل‌ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومی‌مان روشن باشد.
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامه‌ریزی، زمینه‌سازی، ظرفیّت‌سازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ به‌عنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوء‌استفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آماده‌سازی شرایط، وظیفه‌ی دولت است؛ تسهیل میکند.
چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربه‌ها و مهارتها ـ تجربه‌های صاحبان صنعت، تجربه‌ها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانش‌محور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه‌ی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده‌اند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده‌ی اینها است.
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟
این اقتصاد، عدالت‌محور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایه‌داری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایه‌داری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی، محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل.
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق‌پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ به‌خاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق‌العاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیب‌و‌غریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه می‌بینند.
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگ‌ترین ظرفیّت‌های کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغ‌التّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغ‌التّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغ‌التّحصیل داریم. علاوه‌ی بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاه‌های ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضی‌هایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساخت‌وساز کردند، ساخت‌وسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیب‌وغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، به‌وسیله‌ی همین نیروهای مجرّب و ماهر به‌وجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الی‌ماشاءالله؛ تحصیل‌کرده نیستند، امّا تجربه‌ و مهارتی دارند که گاهی از تحصیل‌کرده‌ها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همین‌جا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجه‌ی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا به‌قدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیره‌های گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره‌ی منابع انرژی ــ که همه‌ی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه‌ی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفت‌وآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایه‌های ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایه‌ها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.
یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است؛ نرم‌افزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشم‌انداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساخت‌های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینه‌های بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
۹. آیا با وجود تحریم‌های اقتصادی می‌توان از ظرفیت‌های کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته‌ایم به نقطه‌های بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعین‌حال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هسته‌ای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنه‌ها و عرصه‌های گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه‌کار میتوانیم بکنیم.
۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه‌ی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چه‌جوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهره‌وری را افزایش بدهند. بهره‌وری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفاده‌ی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهره‌وری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایه‌گذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینه‌های تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بی‌تدبیری‌ها، بی‌سیاستی‌ها موجب میشود هزینه‌ی تولید برود بالا، بهره‌‌وری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایه‌ای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راه‌هایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایه‌های کم، چه سرمایه‌های افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همه‌ی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّه‌ای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید به‌جای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده‌اید، هم کارگر ایرانی را وادار کرده‌اید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده‌ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روز‌به‌روز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش داده‌اید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و به‌عکس بشود.
91

اصرار بر تکرار رویکردهای غلط با وجود هشدار ها

آدرس غلط از تعریف اعتدال و افراط در روز بزرگداشت فناوری هسته ای/ روحانی: فکر افراطی به ما می‌گوید که به هیچ کس اعتماد نکنید! / ما به قدرت هوشمند معتقد هستیم

روحانی تأکید کرد: افراط همه جا برای ما مضر است، به ویژه در اندیشیدن، فکر کردن، بزرگ‌ترین خطر برای جامعه می‌آفریند، در فکر افراطی، هیچ‌گاه نباید با آژانس بین‌المللی اتمی همکاری کرد. در فکر افراطی هیچ‌وقت نباید با سازمان ملل متحد، همکاری کرد، حتی فکر افراطی به ما می‌گوید به هیچ کس اعتماد نکنید، فکر افراطی به ما می‌گوید به همسایگان هم اعتماد نکنید. فکر افراطی به ما می‌گوید به دوستان هم اعتماد نکنید.
گروه سیاسی-رجانیوز: حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان صبح امروز در مراسم گرامیداشت روز ملی فناوری هسته‌ای که در سالن اجلاس سران برگزار شد، اظهارداشت: روز بیستم فروردین ماه روز فناوری هسته‌ای را که امسال با ایام میلاد باسعادت حضرت باقرالعلوم(ع) مقارن است، گرامی‌ میداریم؛ همچنین یاد همه شهیدان سرزمین اسلامی‌مان، دفاع مقدسمان و یاد شهدای بزرگوار هسته‌ای‌مان، عزیزانی که برای عظمت کشور از جان خود گذشتند و افتخارات علمی و فناوری را در این کشور جاودانه ساختند را گرامی می‌داریم.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس وی افزود: بیستم فررودین امسال، حال و هوای دیگری دارد، ما در شرایط جدیدی امسال بیستم فروردین را به عنوان روز فناوری هسته‌ای جشن می‌گیریم؛ امسال، سالی است که حق ملت ایران در زمینه فناوری هسته‌ای از سوی جهانیان و سازمان‌های بین‌المللی به رسمیت شناخته شده، امسال بیستم فروردینی است که جهان به صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، اذعان و اعتراف کرده است.
۹۴، سالی به‌یادماندنی در تاریخ دیپلماسی جهان خواهد بود
روحانی ادامه داد: امسال، بیستم فروردینی است که دنیا همکاری را با ایران در زمینه فناوری هسته‌ای آغاز کرده، سال ۹۴، سالی تاریخی، به‌یادماندنی برای ملت ایران و حتی در تاریخ دیپلماسی جهان خواهد بود.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه سال ۹۴، سالی بود که ما به جهانیان اعلام کردیم به قدرت نرم بیش از قدرت سخت باید توجه داشت، اضافه کرد: سال ۹۴ سالی بود که همه جهانیان دیدند، منطق، استدلال، میز مذاکره بر قدرت سخت، بر تهدید، فشار، پیروز است.
وی خاطرنشان کرد: بی‌تردید موفقیت دیپلمات‌های کشورمان در سال گذشته در مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان یکی از مهم‌ترین روزهای دیپلماسی کشور در قرن اخیر بوده است.
رئیس‌جمهور اقدامات دیپلمات‌های ایرانی در سال ۹۴ را باعظمت خواند و گفت: این کار  را مردم و ملت ما در سایه اعتدال به ثمر رساندند، اعتدال به ما می‌گوید نه همه جا به دیگران اعتماد کنید و نه همه‌جا به دیگران بدبین باشید.
وی افزود: اعتدال به ما می‌گوید، این چنین نیست که همه مسائل صرفاً با مذاکره حل شود، اما این چنین هم نخواهد بود که با مذاکره نتوانیم هیچ‌یک از مسائل مهم را به ثمر برسانیم، همانکه مقام معظم رهبری فرمودند، روزگار ما، روزگار همه چیز است، از همه ابزار و وسایل‌مان باید به‌درستی، به خوبی استفاده کنیم.
افراط همه جا برای ما مضر است
روحانی تأکید کرد: افراط همه جا برای ما مضر است، به ویژه در اندیشیدن، فکر کردن، بزرگ‌ترین خطر برای جامعه می‌آفریند، در فکر افراطی، هیچ‌گاه نباید با آژانس بین‌المللی اتمی همکاری کرد. در فکر افراطی هیچ‌وقت نباید با سازمان ملل متحد، همکاری کرد، حتی فکر افراطی به ما می‌گوید به هیچ کس اعتماد نکنید، فکر افراطی به ما می‌گوید به همسایگان هم اعتماد نکنید. فکر افراطی به ما می‌گوید به دوستان هم اعتماد نکنید.
وی ادامه داد: اما در همین حال اندیشه اعتدالی به ما می‌گوید رویکرد ما باید رویکرد معتدلی باشد، هم باید با دنیا حرف بزنیم، هم باید با دنیا سخن بگوییم، هم باید برای خوداتکایی و خودکفایی تلاش کنیم و هم به فناوری خودمان تکیه کنیم و هم برای پیشرفت فناوری با دنیا تعامل داشته باشیم.
رئیس قوه مجریه تصریح کرد: شدنی است که در یک کاری انسان به نتیجه برسد، اما با چه هزینه‌ای و در چه مدتی؟ ممکن است که نوجوان بگوید من نیاز به مدرسه ندارم و نیاز به معلم و استاد ندارم و براساس خوداتکایی و خودکفایی باید به خودم متکی باشم و خودم می‌نشینم و فکر می‌کنم، این همان تفکر نادرست افراطی است، ما باید هم از استعداد خود استفاده و تلاش کنیم و هم از تجربه دیگران استفاده کنیم و با دیگران در حال تعامل باشیم.
روحانی بیان کرد: مگر در دنیای امروز که ده‌ها کمپانی کنار هم قرار می‌گیرند، با ایجاد یک شرکت بزرگ و واحد کار را شروع می‌کنند، آنها مگر عقل‌شان را از دست داده‌اند. یک کمپانی در موتور ماشین پیشرو است و کمپانی دیگر در بدنه ماشین پیشرو و دیگر کمپانی در بازاریابی پیشرو است و هر سه با هم جمع می‌شوند و یک ماشین ارزان‌تر با کیفیت بهتر و با بازار عمیق‌تر می‌توانند جنس خود را بسازند و صادر کنند.
گفت: اعتدال اساس کار پیشرفت یک ملت است، اسلام اصلش بر اعتدال است، ما امت وسط هستیم و اعتدال را می‌پذیریم و پذیرفته‌ایم، با اعتدال و هزینه کم‌تر، از طریقی‌مستقیم‌تر و کوتاه‌تر به مقصد می‌رسیم.
نمی‌توانیم صد درصد به یکی بدبین باشیم
رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: اعتدال معنایش آن است که رویکرد ما نسبت به جهان و کشورهای دیگر، رویکرد متوازنی باشد، ما نمی‌توانیم صد درصد به دیگری اعتماد کنیم و هم نمی‌توانیم صد درصد به یکی بدبین باشیم.
روحانی تصریح کرد: در همین موافقت هسته‌ای ما با دنیا نه بنای ما در برابر ۱+۵ بر مبنای اعتماد صد درصد به آنهاست و نه آنها برای‌شان با ما بنای‌شان بر اعتماد صد درصد است، مبنای آنها در کار با ما راستی‌آزمایی است و مبنای ما در کار با آنها، راستی‌آزمایی است. قدم به قدم با نظارت دقیق نسبت به همدیگر کار را پیش می‌بریم.
وی افزود: ما در زندگی شخصی خودمان هم همین‌طور هستیم شما دائما با دوست صمیمی‌تان هم در حال پایش هستید. دوست صمیمی شماست، اما کلامش، سخنش، رفتارش همواره مورد پایش شماست و لذا شما به دوست صمیمی هم می‌گویید من از شما گله دارم، چرا آن کار را انجام دادید و چرا آنگونه رفتار و سخن گفتید. ما همواره در حال نظارت دقیق بر یکدیگر هستیم.
روحانی تصریح کرد: مگر می‌شود یک کسی بگوید من نسبت به یک کشور دیگر چشم‌بسته چک سفید می‌دهم، بدون توجه و بدون نظارت و آن دیگری هم نسبت به ما این چنین است، ما باید در مقام عمل، اعتمادآفرینی کنیم.
وی ادامه داد: بنده می‌خواهم بر این نکته مهم تأکید کنم، برادران و خواهران عزیز ایران، دشمنان ما در طول سال‌های گذشته، ایران‌هراسی را تبلیغ کردند و گاهی متأسفانه ایران‌هراسی را در ذهن برخی جوامع به باور رساندند، در تبلیغاتشان از ایران‌هراسی سخن گفتند، کار دولت تدبیر و امید در طول این دو و نیم سال بر این مبنا بوده که ایران‌هراسی را به شکست منجر کند. دنیا به ایران اعتماد کند و به این ملت بزرگی که به ناروا در گذشته در مورد این ملت قضاوت کردند، نباید امروز سخن ما، کلام ما دو مرتبه آن ایران‌هراسی شکست‌خورده از بین‌رفته را دو مرتبه زنده کند.
ما برای هیچ کشوری تهدید نیستیم
رئیس‌جمهور ادامه داد: ما برای هیچ کشوری تهدید نیستیم. ما نسبت به هیچ کشوری نه تهدید می‌کنیم و نه برنامه تهدید و فشار داریم. ما در طول ۳۷ سال بعد از انقلاب، نه به کشوری تجاوز کرده‌ایم و نه کشوری را تهدید کرده‌ایم، فقط از خودمان دفاع کرده‌ایم، آنگاه که به ما حمله شد، آنگاه که به ناروا به ما تجاوز شد. ما البته باید صاحب قدرت باشیم، زیرا هر کشوری در برابر تهدیدات احتمالی، باید قدرت خود را بسازند و تقویت کند.
روحانی خاطرنشان کرد: ما می‌دانیم گاهی قدرت نرم و گاهی قدرت سخت موثر است، ما معتقد به یک قدرت هوشمندانه هستیم و قبول داریم که روزگار، روزگار همه‌چیز است، اما درعین حال ما برای هیچ کشوری تهدید نیستیم.
وی با بیان اینکه ما علیه هیچ کشوری برنامه‌ریزی نکرده و نمی‌کنیم، افزود: ما امنیت منطقه و همسایگان را امنیت خودمان می‌دانیم، امنیت قابل تقسیم نیست، اگر همسایه ما امنیت نداشت، مرزهای ما و کشور ما امنیت نخواهد داشت.
قدرت نظامی و سلاح ما برای ایجاد امنیت در کشور ما و منطقه است
رئیس قوه مجریه تأکید کرد: قدرت نظامی و سلاح ما برای ایجاد امنیت در کشور ما و منطقه است، همه کشورهای همسایه ما باید به این نکته توجه کنند که ایران برنامه‌اش، حمایت از همسایگان و کشورهای اسلامی است و اگر کشوری فکر می‌کند ایران برای او تهدید است، در محاسبه خود اشتباه کرده است.
روحانی تأکید کرد: ایران برای کسی تهدید نیست، ایران علیه هیچ کشوری جنگی را آغاز نکرده و نخواهد کرد، در کشور ما در طول دو قرن گذشته، هیچگاه ایران به کشوری تجاوز نکرده و تجاوز هم نخواهد کرد، البته ایران کشوری است که از حقوق خود به خوبی دفاع می‌کند، آنجا که لازم باشد با نرم‌افزار و سخت‌افزار از حقوقش دفاع می‌کند.
وی ادامه داد: در جنگ ۸ ساله، ما اول از قدرت نرم‌افزار استفاده کردیم و بعد از قدرت سخت‌افزار، ایمان، انگیزه و توجه مردم به خداوند و تکیه مردم به عنایت حق، قدرت نرم ما بود، البته از ابزار سخت هم در برابر تهاجم دشمن استفاده کردیم.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه سال ۹۴ سال نمایش قدرت نرم ایران بود، اظهار داشت: ما به همه فناوری‌های خودمان و هنرمندی‌های هنرمندان خودمان، افتخار می‌کنیم چه این هنرمندی و فناوری در میدان فناوری هسته‌ای باشد و چه این هنرنمایی در میدان فناوری دیپلماسی کشور باشد، ما به هر دوی این هنرنمایی افتخار می‌کنیم.
روحانی افزود: اگر دانشمندان هسته‌ای‌مان و همه دانشمندان بزرگ کشورمان به‌خاطر خدماتشان در علم و فناوری محبوب مردم هستند، همه دیپلمات‌هایمان هم برای دفاع درست از حقوق کشور، محبوب ملت ما هستند.
وی خاطرنشان کرد: محمدجواد ظریف مخترعی نبوده که چیزی را اختراع کند، اما هنرمندی بوده که در پای میز مذاکره، به بهترین وجه با یارانش از حقوق ملت ایران دفاع کرده است.
کسی بگوید بوعلی سینا افتخار ماست و حافظ افتخار ما نیست، خطا کرده
رئیس‌جمهور تأکید کرد: ملت ما به همه افتخارات خودش، افتخار می‌کند. اگر کسی بگوید بوعلی سینا افتخار ماست و حافظ افتخار ما نیست، خطا کرده است، هم بوعلی و هم حافظ هم زکریای رازی و همه اندیشمندان و دانشمندان و بزرگان ایران، افتخار ما هستند. کار بزرگی که در برجام انجام شد، اول ملت ما این افتخار را آفرید.
روحانی تصریح کرد: ملت ما با وحدت، انسجام و با حمایت خود در خرداد ۹۲، راه را هموار کرد، ملت ما دولتی را روی کار آورد که رویکردش نسبت به جهان، تعامل سازنده بود. اگر این رویکرد وجود نداشت ما به برجام نمی‌رسیدیم. ملت ما به دولتی رای داد که این دولت تفکرش در مذاکرات جهانی برد ـ برد بود و این پایه‌های موفقیت ما است.
وی تأکید کرد: اگر ما به دنبال برد ـ باخت بودیم نه در سال ۹۴ بلکه در ۹۰ سال دیگر هم به موفقیت و پیروزی نمی‌رسیدیم. ملت ما قدم اول را برداشت، رهبری مقتدر و فرهیخته ما که همه جا راهنمای ما بود در خرداد ۹۲ هم او ما را راهنمایی کرد و او فرمود این آرا حق‌الناس است. او مسیر را برای آرای مردم هموار کرد. در مذاکرات هسته‌ای هم او هدایت کرد، او حمایت و تدبیر کرد و اگر دولت ما دولت تدبیر و امید بود، هم تدبیر را از او آموختیم و هم امید را از او گرفتیم و البته آنهایی که در این صحنه و میدان کار بزرگ و عظیم از جمله وزارت امور خارجه، سازمان انرژی اتمی بودند و در مقطعی هم وزارت دفاع، همه دست به دست هم دادند.
رئیس قوه مجری ادامه داد:  اگر دکتر ظریف و دکتر صالحی و دکتر دهقان دست به دست هم نمی‌دادند ما الان در این نقطه نبودیم این وحدت، اتحاد و همدلی که رهبری نیز بر آن تأکید کردند و نه تنها در میان دولت و ملت حتی در میان مسئولان و کارگزاران و قوای سه‌گانه و نیروهای مسلح و غیرمسلح دست به دست هم دادیم.
روحانی بیان کرد: امروز روز استفاده از فرصت به وجود آمده است، سال ۹۴، فرصت‌سازی بود و همه دست به دست هم دادیم یک فرصتی را ساختیم.
فرصتی که برجام برای ما به وجود آورده دائمی و ابدی نیست
وی تأکید کرد: بنده می‌خواهم این نکته را بگویم حتی اگر لحن وعبارت به‌گونه‌ای باشد و یا برخی فکر کنند در این زمینه افراط‌ و تفریطی وجود دارد و آن این است که فرصتی که برجام برای ما به وجود آورده، دائمی و ابدی نیست، همان‌طور که ابر بالای سر ما دائم نمی‌ماند و عبور می‌کند، همه فرصت‌ها این‌چنین است، برجام امروز یک فرصت بزرگ برای ملت ما در زمینه جذب فناوری، مسائل اقتصادی و در زمینه تعامل با جهان و جذب سرمایه‌گذاری و وحدت بیش‌تر و اتحاد در درون کشور ما است.
رئیس‌جمهور ادامه داد: اگر خدای ناکرده عده‌ معدودی موفق شوند و نگذارند ما به‌خوبی از این فرصت استفاده کنیم، این فرصت بازنخواهد گشت، ما امروز باید تمام هنرمندی‌ خود را به کار بگیریم و از فرصت به‌وجودآمده برای پیشرفت کشور و تعالی کشور استفاده کنیم.
روحانی گفت: فرصت بعد از برجام برای فناوری هسته‌ای ما هم فرصت است، شما امروز فرصتی به دست آوردید که UF6 می‌فروشید و کیک زرد را می‌خرید، شما فرصتی به دست آوردید که آب سنگین را می‌فروشید و میله سوخت را می‌سازید و با همکاری با کشورهای دیگر از جمله کشورهای ۱+۵ به حول قوه الهی ما قادر خواهیم بود در سوخت راکتور قدرت خودکفا شویم و روی پای خود بایستیم و این افتخار است.
اگر کسی فکر کند علم و فناوری مرز دارد، اشتباه می‌کند
وی گفت: ما امروز فرصتی پیدا کردیم که در زمینه فناوری هسته‌ای بتوانیم از فناوری‌های روز کشورهای دیگر هم استفاده کنیم و آن فناروی‌ها را جذب کنیم، اگر کسی فکر کند علم و فناوری مرز دارد، اشتباه می‌کند و اگر فکر می‌کند اقتصاد و سیاست هم مرز دارد، اشتباه می‌کند، ما باید با همه جهان از طریق درست و صحیح به‌ویژه دوستان و همسایگان‌مان ارتباط و هم بهره بگیریم و نه اینکه ترس و رعب بیفشانیم و ترس و رعب درو کنیم، اینکه هنر نیست.
رئیس‌جمهور تأکید کرد: درشت‌گویی و حرف‌های بی‌پایه زدن که هنر نیست، امروز فرصت بسیار خوب برجام برای ملت ما به وجود آورده و امروز رهبری رهبر انقلاب و هدایت‌های معظم له فرصت خوبی برای ما به وجود آورده، امروز در کشور ما وحدت و انسجام ملی فرصت خوبی را برای ما به وجود آورده و امروز نگاه جدید جهان به ایران فرصت خوبی پدید آورده و باید از فرصت به‌خوبی استفاده کنیم.
روحانی بیان کرد: ملت ایران، همه ما برادریم و درکنار هم قرار داریم و همه مسلمان‌ها باهم برادریم و با کشورهای همسایه برادری و دوستی داریم، از این فرصت به‌خوبی استفاده کنیم برای پیشرفت و تعالی کشور، سالی که سال اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل است و سالی که همچنان مانند پارسال باید همدلی و همزبانی را ادامه دهیم، بی‌تردید از این فرصت ان‌شاءالله شاهد آبادانی بیشتر ایران عزیزمان و رفاه مردم و تعالی کشورمان در زمینه مادی و معنوی باشیم.
679804_908

تفسیر عملی دولت یازدهم از اقتصاد مقاومتی

با مصوبه دولت راه ورود برندهای لوکس غربی به تهران باز شد / ایندپیندنت: ایرانیان در پسابرجام ۶ میلیارد پوند در املاک انگلیس سرمایه گذاری می کنند / تدبیر روحانی برای شکستن رکود اروپا

بعد از افتتاح این شرکت صاحب نشان (برند) کالاهای لوکس در تهران، خبرنگار شبکه ان پی ار امریکا گزارش داد که حاصل همه رفت و امدهای مکرر هیئت های اقتصادی تنها، گشایش دفتر این نشان (برند) کالای لوکس در تهران است.

گروه اقتصادی – رجانیوز: به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، مورگان استنلی یکی از بزرگ ترین موسسات مالی جهان و امریکا گفته است گشوده شدن بازار ایران یکی از بزرگ ترین تحولات برای اقتصاد جهان بعد از افتادن دیوار برلین است .

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، بر اساس برنامه امروز پیک بامدادی رادیو، نیویورک تایمز با رناتو سمراری مدیر شرکت ایتالیایی صاحب نشان (برند) مشهور کالاهای لوکس “کاوارلی” مصاحبه کرده است؛ شرکتی که توانست است نخستین شعبه خود را در زعفرانیه تهران افتتاح کند وی می گوید:

ما از مدتی قبل، علاقه مند به حضور در ایران بودیم اما وقتی تحریم ها برداشته شد ما فرآیند حضورمان در ایران را شدت بخشیدیم.

بعد از افتتاح این شرکت صاحب نشان (برند) کالاهای لوکس در تهران، خبرنگار شبکه ان پی ار امریکا گزارش داد که حاصل همه رفت و امدهای مکرر هیئت های اقتصادی تنها، گشایش دفتر این نشان (برند) کالای لوکس در تهران است.

به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، مدیر شرکت کالاهای لوکس “کاوارلی” می گوید:

ما می دانیم که رقیبان دیگر عرضه کننده کالاهای لوکس هم پشت سر ما در حال ورود به ایران هستند؛ البته این را هم می دانیم که ما در گرفتن ذهنیت مصرف کنندگان کالاهای لوکس ایرانی، سرعت عمل به خرج داده ایم.

روزنامه امریکایی از باز شدن فروشگاه های شرکت زنجیره ای لوازم ارایشی فرانسوی Sephora   امسال هم خبر داده و نوشته مشکل ایران کمبود پرسنل اموزش دیده در فروشگاه های این کالاهای لوکس و همچنین ساختمان های متناسب برای عرضه این اقلام است که قرار است تا دو سه سال دیگر این مشکل هم رفع شود.

Claudia D’Arpizio از فعالان مطرح صنعت مد و کالاهای لوکس می گوید:

“برندهای Zegna یا Brioni ” هم در صف عرضه کالاهای لوکس و ارایشی خود در ایران هستند.

Madeleine Moda شرکت دیگر مد و لباس است که این شرکت هم بزودی تجارت خود را در ایران آغاز می کند.
نیویورک تایمز ابراز امیدواری می کند که به مدد اشنایی مردم با شرکت های لوکس و آرایشی تمایل آنها برای خرید این کالاها بیشتر شود .

در حالی که شرکت های کالاهای لوکس و مد برای گشایش دفتر در ایران بر یکدیگر سبقت می گیرند مصوبه اخیر دولت برای شرکت های دیگری که در ایران شعبه و نمایندگی ندارند هم چراغ سبز را روشن کرده است .

بر اساس این مصوبه که معاون رییس جمهور ان را ابلاغ کرده با افزایش تعرفه ورودی ، ممنوعیت ورود این کالاهای لوکس و غیر ضروری برداشته شده است؛ موضوعی که جدا از بحث اقتصادی پیامدهای فرهنگی ان قابل اغماض نخواهد بود.

دکتر آلبرت بغوزیان، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این زمینه می گوید:

افراد مورد اثر وقتی بی آیند این کانال های لوکس را استفاده بکنند؛ وقتی ماشینی با قیمت چند صد میلیونی در خیابان بچرخد، آن موقع است که می گویند پورشه هست دو میلیارد تومان، پراید که ۲۰ میلیون تومان هست چیزی نیست؛ بشود ۲۵ میلیون تومان

افرادی هم که این اختلافات درآمدی و ریخت پاش ها و تضاد فرهنگی را می بینند موجب نارضایتی خواهد شد. ممکنه شما تعرفه را بالا ببرید بجای اینکه ممنوع کنید. شما تعرفه را بکنید ۳ برابر. ۳۰۰ درصد، ۴۰۰ درصد. فردی که  این کالا را وارد می کند، آن را به ۳ برابر قیمت می فروشد. حالا اگر راهی وجود داشته باشد و در اینجا بتواند آن را تبدیل به یک انحصار بکند، از آن سود سرشاری خواهد برد.

همزمان با انتشار این مقاله روزنامه امریکایی نیویورک تایمز درباره صف شرکت های مد و لوکس برای ورود به ایران، یک روزنامه انگلیسی هم وجه دیگری از باز شدن مرزهای اقتصادی را بررسی کرده است.

روزنامه ایندپیندنت نتایج تحقیقی را منتشر کرده که نشان می دهد با برداشتن تحریم ها بازار املاک لندن تحرک قابل ملاحظه ای را تجربه خواهد کرد، به طوری که ایرانیان تقریبا شش میلیارد پوند در املاک لندن سرمایه گذاری خواهند کرد .

بر اساس این تحقیق که موسسه روک استون انجام داده پیش بینی شده است:

ایرانیان درلندن، دوشادوش قطری ها، کویتی ها و سعودی ها بازار لندن را از خمودی درآورند.

222222-min

راز عتاب های صریح رهبری به خط استحاله / ایران بدون روحیه ی انقلابی؛ غایت اهداف استحاله

این تلاش برای استحاله و دفن کردن اصول انقلابی پروسه‌ای طولانی را شامل میشود که به صراحت و با عنایت به بررسی های تطبیقی میتوان «هاشمی رفسنجانی» را لیدر آن دانست . از جعل خاطرات در جهت پیش بردن اهداف سیاسی در مقاطع حساس تحقیر توان نظامی را همگی در راستای این خط میتوان تحلیل کرد که وی آگاهانه در تلاش است تا قطار انقلاب اسلامی را به تدریج از ریل انقلابی گری و تفکرات اصیل خارج ، و به ریل سازش‌کاری و محافظه‌کاری و عافیت طلبی اندازد.

گروه سیاسی- رجانیوز:  در حالی که سومین دهه‌ی انقلاب اسلامی رو به پایان است؛ بررسی کلی نهیب ها و هشدارهای رهبری در خصوص خطر تحریف مبانی انقلاب و تفکرات امام و روحیه ی انقلابی گری جمهوری اسلامی ، بیانگر آن است که آنچه که حیات انقلابی و سیاسی جمهوری اسلامی را تهدید میکند ، «استحاله ی جمهوری اسلامی» است .
به گزارش رجانیوز، هشدارهای رهبری و انذارهای ایشان در مواجهه با تلاش میدان داران استحاله‌ی فکری نظام اکنون لحنی صریح‌تر به خود گرفته و مصداقی تر شده است. امری که خود به خوبی بیانگر درجه ی اهمیت این موضوع است .این تلاش برای استحاله و دفن کردن اصول انقلابی پروسه‌ای طولانی را شامل میشود که به صراحت و با عنایت به بررسی های تطبیقی میتوان «هاشمی رفسنجانی» را لیدر آن دانست . از جعل خاطرات در جهت پیش بردن اهداف سیاسی در مقاطع حساس تحقیر توان نظامی را همگی در راستای این خط میتوان تحلیل کرد که وی آگاهانه در تلاش است تا قطار انقلاب اسلامی را به تدریج از ریل انقلابی گری و تفکرات اصیل خارج ، و به ریل سازش‌کاری و محافظه‌کاری و عافیت طلبی اندازد.

 
پروسه ای که ابزارهای متعددی – مثل سخنرانی های هاشمی و جریانسازی متعاقب آن در رسانه های مجازی و نشریات مکتوب–   پیش برنده ی اهداف آن هستند. حتی اگر دفتر هاشمی رفسنجانی ناشیانه حساب های کاربری‌اش را پش از نهیب رهبرانقلاب تکذیب کند بازهم نمیتوان منکر «جریان رسانه‌ای-سیاسی» پیش‌برنده استحاله و  تحریف اصول انقلاب شد که یک سر نخش همیشه در دستان هاشمی است.
بررسی کلی و گذرای صحبت های هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی مصادیقی از تلاش برای استحاله ی فکری نظام را به دست می دهد که بررسی تطبیقی آنان شایان توجهه است .

انزوای جریان ارزشی و دلسوزان نظام !
یکی از مصادیق تلاش برای استحاله ی نظام فکری جمهوری اسلامی را میتوان ادبیات سیاسی نامناسب مقامات دولتی و اتهامات پیاپی آنان به دلسوزان کشور و جوانان حزب الهی دانست . روندی که دولت با اتهام تندروی به جوانان حزب اللهی آغاز کرد کوشید تا با بدل کردن این اتهام به اهرم فشار ، جوانان حزب الهی را از میدان به درکند.فاز تکمیلی این اقدامات هم بها دادن به جریان های غربزده و شبه روشنفکری در عرصه‌های فرهنگی و به کارگیری جریانها و چهره‌های بدسابقه سیاسی در سطوح مختلف مدیریتی بود.
روندی که به شدت و بارها مورد خطاب و عتاب رهبری قرار گرفت و حتی در مقطعی مکمل پروژه ی نفوذ نامیده شد. نادیده گرفتن دشمن خارجی و تقسیم‌بندی جریان ارزشی داخلی با القاب تندرو و افراطی به رویه ثابت گفتمان اعتدال و پدرخوانده اصلی اش-هاشمی رفسنجانی- تبدیل شده بود.
پیامد نهایی این بخش از پروژه ی استحاله ی فکری نظام را در واقع میتوان عوض‌کردن مرزهای دوست و دشمن دانست . دولت به طور آهسته و آرامی در پی عوض کردن مرزهای اصلی انقلابی است . مرزهایی که نظام اسلامی میان دوست و دشمن کشیده بود ، اکنون توسط دولت در حال عوض شدن است . قطب نمای گفتمان انقلاب اسلامی که روزگاری استکبار شرق و غرب را به عنوان دشمن نشان میداد ، اکنون توسط دولت در حال نشان دادن منتقدین دولت و جوانان حزب اللهی به عنوان دشمن هستند . پروژه ای که نهایتا به حذف کامل دلسوزان انقلاب از صحنه های اجرایی نظام و روی کار آمدن بی اعتقادان به نظام و نتیجتا سست شدن پایه های انقلاب را به دنبال دارد .

اما رهبر انقلاب استفاده از ادبیات تندرو و میانه رو را ادبیات سیاسی دشمن نامیدند و استفاده از این ادبیات را به شدت تقبیح کرده و مذموم دانستند و فرمودند :« از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بدخواهان این تعبیر را به‌کار بردند و منظور آنها از تندرو کسانی است که نسبت به انقلاب اسلامی و تفکر و اصول امام پایبندتر و مصمم‌تر هستند و مقصود آنها از میانه‌رو کسانی هستند که در مقابل بیگانگان، تسلیم و سازش‌پذیرتر هستند. .کسانی که در داخل این تعابیر را به‌کار می‌برند باید معارف اسلامی را به‌دقت مطالعه کنند زیرا در اسلام، چنین تقسیم‌بندی وجود ندارد و میانه و وسط، به معنای «راه مستقیم» است، بنابراین در مقابل راه میانه، تندروی قرار ندارد بلکه منحرفین از صراط مستقیم قرار دارند. ایشان افزودند: در مسیر مستقیم ممکن است عده ای تندتر بروند و عده ای هم کندتر، که این اشکالی ندارد.
در ادبیات سیاسی بیگانه، به داعش نیز تندرو می‌گویند در حالی‌که داعش منحرف از اسلام، قرآن و صراط مستقیم است..
کسانی که در بیرون مرزها تعبیر تندرو را به‌کار می‌برند، مقصودشان جریان وفادار به انقلاب و حزب‌اللهی‌ها است، بنابراین در داخل باید مراقبت شود که با تکرار این تعابیر، هدف دشمن تأمین نشود.»

مذاکره‌ی امام !
یکی دیگر از مصادیق تلاش برای استحاله ی انقلاب را میتوان در دو بخش تحریف تاریخ اسلام و تحریف فکری امام راحل تعریف کرد . استحاله کنندگان در تلاش اند تا خلاء های فکری و عقیدتی خود را با توسل به تاریخ صدر اسلام و تحریف مبانی ناب انقلاب پر کنند.
وقتی یک اقدام و یا یک رویکرد غلط مساله‌ساز می‌شود، آنها ناگزیرند برای توجیه افکار عمومی دست به دامان تفسیرهای من‌درآوردی از تاریخ اسلام شوند. شاید بارزترین مصداق را برای این بخش بتوان تاکید درس مذاکره بودن کربلا دانست . روحانی طی سخنانی جنجال برانگیز مدعی شد:« امام حسین(ع) خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛ امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید، اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همین‌رو در آن شب، ساعت‌ها با عمر سعد مذاکره کرد، تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود..
این به معنای آن نیست که امام حسین(ع) از شهادت می‌ترسید، بلکه امام حسین(ع) از شهادت استقبال هم می‌کرد اما با این حرکت خود به ما یاد داد که حتی با دشمن خود باید به گونه‌ای رفتار کنیم که دنیا منطق ما را در صحنه مذاکره پیروز بداند.»

 
کمتر از یک سال بعد رهبرانقلاب در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ۱۵ مهر ۹۴ با اشاره به طرح برخی مسائل از جانب افراد سهل اندیش و سهل انگار درخصوص مذاکره با آمریکا، گفتند: «این افراد می گویند چگونه است که حضرت علی علیه السلام و حضرت امام حسین علیه السلام با دشمنان خود مذاکره کردند اما اکنون با مذاکره با آمریکا مخالفت می شود؟»
ایشان در پاسخ به این شبهه افزودند: «چنین تحلیلی درخصوص مسائل تاریخ اسلام و مسائل کشور، نهایت ساده اندیشی است زیرا حضرت علی علیه السلام با زبیر و حضرت امام حسین علیه السلام با عمر بن سعد، مذاکره به معنای امروز یعنی معامله نکردند بلکه هر دوی این بزرگواران به طرف مقابل خود نهیب زدند و آنها را نصیحت به خداترسی کردند.»
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: «متأسفانه عده ای برای توجیه مذاکره جمهوری اسلامی ایران با شیطان بزرگ، با نگاهی عوامانه، اینگونه مسائل را در روزنامه ها، سخنرانی ها و فضای مجازی مطرح می کنند، که کاملاً اشتباه است.»
نکته ای که رهبر معظم انقلاب نیز روی آن تاکید نمودند توسل به تحریف تاریخ برای مشروعیت زایی موهوم برای اقدامات خود بود. در واقهع ستحاله کنندگان با طرح این مباحث و تحریفات گسترده فکری و تاریخی در تلاش اند تا برای قبح شکنی های ناموجهه خود مشروعیت زایی کنند .
استحاله کنندگان در واقع در تلاش اند تا مواجهه و مقابله ی جمهوری اسلامی با آمریکا را که برخاسته از اختلافات عمیق ایدیولوژیک-به عنوان نمایندگان جبهه حق و باطل- است را به اختلافات سیاسی دو دولت ایران و آمریکا تقلیل دهند.

یکی دیگر از مصادیق استحاله، «تحریف امام» است . استحاله کنندگان در تلاش اند تا با توسل به مقبولیت و مشروعیت امام و تحریف آن ، برای اقدامات خود مقبولیت تولید کنند. در حالی که رویکرد کنارآمدن با استکبار و به طور خاص آمریکا و دست کشیدن از مبارزه، همیشه به کوتاه آمدن از آرمانهای امام تفسیر می‌شود؛ تحریفگران می‌کوشند برای توجیه خود؛ امام را نیز تحریف کنند.
بنابراین امامی که توسط آن‌ها ترسیم می‌شود امامی است که آشکارا فریاد مبارزه با آمریکا سر میدهد ولی در خلوت خواهان حذف شعار مرگ بر آمریکا است. امامی که به تعبیر رهبرمعظم انقلاب تنها «یک شخصیت محترم تاریخی» است و همه جوره قال تفسیر است و هیچ شاخص فکری و سیاسی ندارد.

تلاش های مکرر مقامات دولتی و وابستگان به آنها برای بازتولید مفهوم نامانوسی به نام برجام ۲ نیز در همین راستا تبیین و تحلیل میشود که این مدل فکری نیز در بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم رضوی مورد نقد جدی قرار گرفت و ایشان در همین راستا فرمودند :« یا ما مشکلات دیگری داریم، اختلافات زیادی با آمریکا داریم، این اختلافات را باید حل کنیم، این اختلافات بایستی تمام بشود؛ حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرف‌نظر کند، از خطّ قرمزهای خود هم صرف‌نظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمیکند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا در نتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجسته‌ای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیه‌ی هسته‌ای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام»؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲ و ۳ و ۴ و الی‌غیرذلک بایستی به‌وجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی‌ای که به حکم اسلام و به حکم برجستگی‌های نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفِ‌نظر کند»
درحالی این مدل در حال القا به افکار عمومی از سوی دولت بود و مورد نقد رهبری قرار گرفت که به باور بسیاری آنچیزی که بیش از همه در این تئوری مدنظر قرار گرفته است نه خود برجام؛ بلکه «مدل برجام» است. به این معنا که مدل رویارویی جمهوری اسلامی با معضلات و مشکلات که تا پیش از این پایداری و مقاومت بود جای خود را به وعده‌های نسیه بدهد.
در واقع با قرار دادن افکار عمومی بر سر دوراهی هایی مانند آن چه که در مذاکرات هسته ای رخ داد ، مانند دوراهیی جنگ یا برجام ، افکار عمومی را اقناع کنند که تنها راه عاقب اندیشانه و عافیت طلبانه برای حل مشکلات فراروی نظام ، نه مقاومت و پایداری که پیاده کردن برجامی دیگر است . در واقع در تلاش اند تا پتانسیل های انقلابی کشور را در عرصه های دیگر با قیود برجام های دیگر محدود کنند.
مدلی که در در اولین امتحان خود نیز بنا به پیش بینی ها مردود شد چه رسد به پیاده کردن آن در حوزه‌های دیگری مثل مسایل سیاست خارجی و حوزه ی دفاعی کشور . با عنایت به بیان این خطرات و هدف های پیش روی استحاله کنندگان و بنیان های خطرناک فکری آنها ، بدیهیست که اگر این پروژه به نتیجه برسد از جمهوری اسلامی چیزی جز پوسته ای ظاهری ؛ خالی از تفکرات و روحیه ی اصیل باقی نخواهد ماند .  پاسخگویی های صریح و مقابله های بی واهمه ی رهبری مقابل این تفکرات و صحبت ها نیز در همین راستا تبیین و تحلیل میشود .

139411062235043006977834-min

عربستان با بمب‌های ۹۰۷کیلوگرمی آمریکایی مردم یمن را می‌کُشد

دیده‌بان حقوق بشر تأکید کرد ائتلاف عربی به‌سرکردگی سعودی‌ها از بمب‌های ۹۰۷کیلوگرمی آمریکایی در بمباران شهرهای یمن استفاده می‌کند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از خبرگزاری فرانسه، دیده‌بان حقوق بشر اعلام کرد جنگنده‌های سعودی در بمباران بازاری در یمن در پانزدهم مارس از بمب‌های ۹۰۷کیلوگرمی استفاده کردند که به کشته شدن حداقل ۹۷ غیرنظامی از جمله ۲۵ کودک منجر شد.

در بیانیه این سازمان مدافع حقوق بشر آمده است حملات هوایی به بازار مزدحمه در روستای مستبأ یمن از حملات غیرقانونی، عمدی،‌ نقض کننده ارزش‌ها و جنایات جنگی به شمار می‌رود.

این سازمان از آمریکا و دیگر کشورهایی که همچنان به رژیم آل سعود سلاح می‌فروشند، خواست فروش تسلیحات به این رژیم را متوقف کنند.

دیده‌بان حقوق بشر همچنین از انجام تحقیقات میدانی در بیست و هشتم مارس خبر داد و فاش کرد در جریان تحقیقات در این بازار، بقایای بمب جی‌پی‌یو۳۱ هدایت‌شونده با ماهواره را پیدا کرده است که این بمب‌های ۹۰۷کیلوگرمی را آمریکا در اختیار عربستان قرار داده است.

بریانکا موتابارتی از پژوهشگران بخش اضطراری دیده‌بان حقوق بشر تأکید کرد در خونین‌ترین حمله به غیرنظامیان یمنی از سلاح‌‌های ساخت آمریکا به کار گرفته شد که این مسئله فاجعه‌بار این مسئله را آشکار می‌کند که این کشورها باید فروش تسلیحات به سعودی‌ها را متوقف کنند.

سازمان ملل متحد آمار قربانیان حملات هوایی رژیم سعودی به مستبأ یمن در ۱۵ مارس را ۱۱۹ کشته و ۴۷ زخمی دانسته است که ۲۲ کودک در میان قربانیان به چشم می‌خوردند.

این در حالی است که قرار است از شامگاه یکشنبه ۲۲ فروردین، آتش‌بس در یمن آغاز و در پی آن در ۱۸ آوریل، مذاکرات صلح در کویت انجام شود.

رسایی:جریان اصولگرایی نباید پای لاریجانی ذبح شود

وقتی کسی که هر دو راهنمایش کار می‌کنند و در مواقعی که نیاز است او را به عنوان اصولگرا و در مواقع دیگری به عنوان اصلاح‌طلب معرفی و بهره‌برداری کنند و به نوعی برای آنها بهتر است.کنترل جریان اصولگرایی برای دولت و اصلاح‌طلبان به وسیله آقای لاریجانی خیلی برای آنها راحت‌تر است یا به عبارت دیگر سرکوب جریان اصولگرایی با آقای لاریجانی راحت‌تر جلو می‌رود تا آقای عارف.

مجلس دهم جایی برای او ندارد، اما شنیدن حرف‌هایش از معادلات مجلس آینده و انتخاباتی که یکی از غایبان آن بود، خالی از لطف نیست. حمید رسایی، در گفت‌وگویی کوتاه با «اعتماد» اصولگرایان را به ایجاد هویتی مستقل در مجلس بعدی دعوت می‌کند.سخنان حمید رسایی، در مقام نماینده‌ای که از ادامه کار بازمانده است از آن رو می‌تواند حایز اهمیت باشد که این طیف از اصولگرایان نشان داده‌اند که حداقل در عرصه ترسیم وضعیت سیاسی و تصویر‌سازی از موقعیت‌های مختلف، حرف‌هایی می‌زنند که عموما انطباق زیادی با هم دارد.رسایی معتقد است که طیف اصولگرایان منتقد دولت امکان انتخابی بین لاریجانی و عارف برای ریاست مجلس ندارند. چرا که از نظر او هر دوی این چهره‌ها دارای کار ویژه‌ای تقریبا مشابه برای رقبای دولتی و اصلاح‌طلب این طیف هستند. از همین روست که او می‌گوید آنها در هر شرایطی باید نامزد خود را برای ریاست مجلس داشته باشند. در مقابل هم بعید به نظر می‌رسد که اصولگرایان منتقد دولت برای روزهای بعد از هفتم اسفند، برنامه‌ دیگری جز این در دستور کار خویش قرار دهند. آنها هم کمابیش مانند حمید رسایی، رییس فعلی مجلس را چهره‌ای می‌دانند که تنها نامی از اصولگرایی برای او باقی مانده است. نشانه‌های این برداشت عمومی در سطح اصولگرایان منتقد دولت را هم به راحتی در کوران رقابت‌های انتخاباتی می‌شد رصد کرد؛ از لیستی که برای قم بدون حضور علی لاریجانی بسته شد تا اعلام حمایت چهره‌های اصولگرای مجلس نهم از سه نامزد حوزه انتخابیه قم که نامی از علی لاریجانی در آن وجود نداشت.
تصویر شما از هویت مجلس بعدی و خط و ربط سیاسی آن تا همین مرحله چگونه است؟ به عبارتی فکر می‌کنید تمایلات سیاسی غالب در این دوره مجلس متوجه کدام سمت باشد؟

هویت مجلس آینده را نخستین بزنگاه آن مشخص می‌کند که آن انتخاب هیات رییسه مجلس دهم است. اگر رییس مجلس آینده سر لیست اصلاح‌طلبان در تهران یا سرلیست اصلاح‌طلبان در قم باشد، آن مجلس به نظر من یک مجلسی می‌شود که گرایش به همین جریان دارد و آن وقت خوش به حال دولت خواهد شد. اما اگر به غیر از این نفر سرلیست، گزینه دیگری از مجلس بیرون بیاید آن وقت می‌توان گفت که مجلس گرایش متفاوتی دارد. و الا آقای لاریجانی و عارف، هر کدام‌شان که باشند فرقی نمی‌کند.

یعنی شما بین این دو نفر که یکی اصلاح‌طلب و دیگری اصولگرا ست، تفاوتی نمی‌بینید؟

نه. به هر حال هر کدام که بشوند برای دولت یک سری محاسن و معایبی دارند. آن چیزی که روشن است این است که همه اینها دل‌شان می‌خواهد آقای لاریجانی رییس باشد.

 مثلا چه کسانی؟

هم دولتی‌ها و هم اصلاح‌طلبان و هم آقای هاشمی. همه اینها دل‌شان با آقای لاریجانی است.

 یعنی واقعا فکر می‌کنید در جریان اصلاحات گرایش برای ریاست به سمت آقای عارف وجود ندارد؟

وقتی کسی که هر دو راهنمایش کار می‌کنند و در مواقعی که نیاز است او را به عنوان اصولگرا و در مواقع دیگری به عنوان اصلاح‌طلب معرفی و بهره‌برداری کنند و به نوعی برای آنها بهتر است. به نوعی آقای لاریجانی از نظر من حالت تقطیر‌کننده جریان اصولگرایی را دارد. یعنی وقتی آقای لاریجانی انتخاب می‌شود، جریان اصولگرایی فکر می‌کند کسی آنجا نشسته که منتسب به او است در حالی که این‌گونه نیست. کنترل جریان اصولگرایی برای دولت و اصلاح‌طلبان به وسیله آقای لاریجانی خیلی برای آنها راحت‌تر است یا به عبارت دیگر سرکوب جریان اصولگرایی با آقای لاریجانی راحت‌تر جلو می‌رود تا آقای عارف.

جریان اصولگرای منتقد دولت آیا در این شرایط چهره و گزینه‌ای دارند که بتوانند وارد این میدان کنند یا این که شما می‌گویید فقط بیان چیزی شبیه یک آرزوی سیاسی است؟

به عقیده من دارند و چهره‌هایی هم هستند که این قابلیت را دارند که وارد رقابت شوند. اما اصل حرف من این است که تفکری که برای خود حرفی دارد و مبنا دارد، حالا درست یا غلط بحث دیگری است، نباید پای رفتار زیگزاگی آقای لاریجانی بیاید که برای ماندن در قدرت یک روز راهنمای چپ می‌زند و یک روز راهنمای راست. این جریان اصولگرایی نباید پای آقای لاریجانی ذبح شود. از نظر من اصلا مهم نیست چه کسی رییس بشود، آقای لاریجانی یا آقای عارف.

 خب با این حرف شما من یک فرض مطرح می‌کنم که مثلا رقابت ریاست نهایتا بین آقایان لاریجانی و عارف باشد. آن وقت به نظر شما اصولگرایان باید چه کنند؟ شما در چنین لحظه و موقعیت فرضی چه پیشنهادی برای جریان اصولگرایی دارید؟

من اگر در مجلس بودم، می‌گفتم که جریان اصولگرایی باید مستقل عمل کند و کاندیدای سومی را وارد عرصه رقابت کند. چون عرض کردم که از نظر من هیچ فرقی نمی‌کند. آقای لاریجانی در ظاهر اصولگرایی را قبول دارد اما در واقع امر یک ورژن دیگری از تفکرات اصلاح‌طلبی است. تفکر اصلاح‌طلبی متاسفانه یعنی اینکه برای رسیدن به قدرت باید هر کاری انجام داد. همین هم جریان اصلاحات را زمین زد و همین موضوع هم آقای لاریجانی را زمین خواهد زد. اصلاح‌طلبانی که دوستان جانی حضرت امام‌(ره) بودند حاضر شدند با دشمنان امام دست دوستی بدهند تا با رقیب مقابله کنند.

 کنایه شما به کیست؟ یعنی مثلا الان به آقای ظریف و روحانی دارید کنایه می‌زنید؟

نه، من دارم از سال ٧۶ به بعد را می‌گویم. از آن سال به بعد به خاطر رقابت سیاسی و برای اینکه طرف مقابلش در قدرت نباشد حاضر شد دست بدهد با نهضت آزادی که خودشان آمدند گفتند که امام فرموده اگر اینها به قدرت برسند چنان سیلی‌ای به اسلام می‌زنند که اسلام به این زودی‌ها سر بلند نمی‌کند. آقای لاریجانی هم دقیقا همان مسیر اصلاح‌طلبی سال ٧۶ را جلو می‌رود و دقیقا در این مسیر متاسفانه این جریان که آقای لاریجانی در راس آن است، عاقبتی پیدا می‌کند که اصلاح‌طلبان الان پیدا کرده‌اند. چون هویت آن بر اساس رسیدن به قدرت تعریف شده است.

با توجه به نتیجه انتخابات تهران و جو روانی حاصل از آن فکر می‌کنید دور دوم اصولگرایان کار راحتی داشته باشند یا نه؟ فکر می‌کنید در انتخابات دور دوم نتیجه تهران تاثیر می‌گذارد؟

تهران متفاوت از شهرستان‌هاست و تابع یک‌سری مسائل دیگری هم هست. شهرستان‌ها خیلی تابع مسائل سیاسی نیستند. در تهران بخشی از مردم با چشم بسته رای دادند و کاری نداشتند که در این لیست چه کسانی هستند. فقط چون یک چیزی شنیده بودند همین‌طور به همه رای دادند.

 این توهین به رای مردم پایتخت نیست؟ به هر حال ما مدام می‌شنویم که مردم با شعور و بصیرت انتخاب می‌کنند. این همخوانی با حرف شما ندارد.

این حرف خود رای‌دهندگان و حتی سیاسیون اصلاح‌طلب است که می‌گفتند ما حتی اینها را نمی‌شناسیم یا تعداد کمی را می‌شناسیم. رسما حتی می‌گفتند که اگر آقای کوچک‌زاده هم در این لیست بود ما به آن رای می‌دادیم.

خب خود مقام معظم رهبری هم یک بار به صراحت گفتند که ایشان هم بر اساس لیست‌ها رای می‌دهند و امکان دارد که به عنوان رهبر جمهوری اسلامی برخی نامزدها را نشناسند، اما به لیست‌ها اعتماد می‌کنند. این تعبیر شما حتی با اظهارنظر رهبری هم متعارض است.

نه، آن موضوع فرق می‌کرد. مال جریان اصلاح‌طلبی این شکلی نبود. اصلاح‌طلبان می‌گفتند ما اصلا کاری نداریم. چون آدم‌های اصلی اصلاحات هم اینها را نمی‌شناختند. خدایی شما فکر می‌کنید حتی آقای خاتمی اینها را می‌شناخت؟ قطعا خیلی‌ها را نمی‌شناخت. حالا چه برسد به بقیه. یا آقای هاشمی و روحانی که از این لیست حمایت کردند آیا آن را می‌شناختند؟ قطعا نمی‌شناختند. واقعا دست‌انداختند و هر کس دم دست‌شان رسید آوردند توی لیست. من خیلی از اینها را می‌شناسم و شاید بیشتر از اصلاح‌طلبان هم بشناسم. حالا ان‌شا‌الله اینها می‌آیند توی مجلس و شما می‌بینید چه کسانی هستند و چقدر اصلاح‌طلب هستند. احتمالا می‌آیند و یک جور دیگری که شما توقع ندارید حرف می‌زنند.

 این نشانه نفوذ آن دعوتی که برای رای دادن انجام شد، نیست؟ نشانه مقبولیت عمومی آن دعوت نیست؟

نه، نشانه این است که جریان اصلاح‌طلبی پادگانی عمل می‌کند. اصلا هم بحث مقبولیت آقای خاتمی نیست. همین آقای خاتمی در مجلس هشتم آمد جلو و به اسم او لیست دادند که آقای جهانگیری و انصاری و امثال این چهره‌ها هم در لیست آنها بودند و آقای خاتمی هم آمد عکس خود را بالای همه اینها زد. خب بعد چند نفر رای آوردند از آن لیست؟

 آن لیست مربوط به هشت سال قبل بود و امروز ما داریم درباره شرایط سال ٩۴ حرف می‌زنیم. آدم‌ها یک وقتی محبوب هستند و مقبول و یک وقت دیگر خیر. الان اگر این لیست رای آورده، به نظر شما دلیلش اگر آن دعوت نبود، چه چیزی بود؟

من که دماسنج ندارم بفهمم چقدر از این رای تهران مربوط به پیام تصویری آقای خاتمی می‌شد و چقدر برای بقیه عوامل. خیلی چیزها موثر بود. ٢٠ درصد مشارکت در جنوب تهران کاهش پیدا کرد و ٢٠ درصد مشارکت در شمال شهر افزایش یافت. خب نتیجه به هم خوردن این توازن شد این لیستی که رای آورد.

خب اصلا فرض بگیریم حرف شما درست. اصلا چرا باید ٢٠ درصد مشارکت در جنوب شهر کاهش بیابد و در شمال شهر بیشتر شود؟

دلیلش در جنوب شهر این بود که مردم تفاوتی بین چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا نمی‌دانند. در این دو سال عملکرد دولت به شکلی بود که مشکل اقتصادی مردم را بیشتر کرد و مردم هم که حاکمیت را یکپارچه می‌دیدند نیامدند و در شمال شهر هم که مسائل اقتصادی مهم نیست و همه متوجه مسائل سیاسی هستند، موقعیت را مناسب دیدند و آمدند.

 ولی این چیزی که درباره جنوب شهر می‌گویید با بحث بصیرت سیاسی مردم در تضاد است. چطور مردمی که حتی مسائل جهانی را به خوبی درک می‌کنند و گفته می‌شود جلوتر از نخبگان سیاسی حرکت می‌کنند، از درک چنین مساله ساده‌ای عاجز هستند؟

اتفاقا بصیر هستند. مردم می‌فهمند.

خب از یک طرف می‌گویید بصیر و سیاسی‌ترین مردم دنیا هستند و از طرف دیگر می‌گویید فرق دولت را با کلیت حاکمیت نمی‌دانند؟

همین مردم می‌گویند وضع معیشت جامعه بدتر شده. آنها حاکمیت را یکپارچه می‌بینند. این را هم بارها در مجلس گفته‌ام که مردم کوچه‌و بازار تفاوتی بین من و فلانی قایل نیستند. می‌گویند بالاخره جمهوری اسلامی است و همه را یکی می‌بینند.

 

1303739_251

روزهای سخت مقامات وزارت خارجه برای پوشاندن عیب های بزرگ برجام/ دروغی که برملا شد؛ «تحریم دلار U-Turn» تحریمی هسته ای بود که با اجرای برجام هم حذف نشد

در سال ۲۰۰۸ پس از صدور قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امینت سازمان ملل علیه برنامه هسته ای ایران این تحریم تغییر شکل داد و با برچسب تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای = تحریم های عدم اشاعه ، علیه ایران به اجرا درآمد. بر اساس این تحریم که تحریم تشدید شده ی سال ۱۹۷۸ بود، ایران دیگر اجازه مبادله دلاری غیرمستقیم نیز نداشت.
گروه بین الملل – رجانیوز : تلاش های مقام های دولتی به ویژه مقامات وزارت خارجه برای پوشاندن عیب های بزرگ برجام روزهای سختی را برای آنان به ارمغان آورده است.
شرایط به گونه ای شده است که کتمان«واقعیت» رویه ثابت این دست از مقامات در گفتگوها یا اظهارنظرهای مرتبط با موضوع هسته ای شده است.
البته لزوما نادیده گرفتن و کتمان واقعیت به معنای اراده این افراد برای دادن ادرس اشتباه به مردم نیست بلکه ممکن است از روی ناآگاهی آنان باشد. هر چند که این افراد به عنوان کارشناسان خبره این حوزه یاد می شوند.
عباس عراقچی که به عنوان عضو ارشد تیم مذاکره کننده این روزها بار سنگین تری نسبت به برخی از همکاران خود دارد ، شامگاه شنبه در برنامه گفتگوی ویژه خبری تلویزیون در پاسخ به اینکه چرا تحریم های دلار لغو نشده است گفت: این تحریم ها مرتبط با موضوع هسته ای نبوده است.برای روشن شدن واقعیت در این باره ابتدا لازم است «تحریم دلار» مورد بررسی قرار گیرد.
تا قبل از سال ۲۰۰۸ بانک‌های ایرانی با واسطه بانک‌های خارجی (مانند بانک‌های سوییسی) از چرخه دلار استفاده می‌کردند. این نوع همکاری در نظام بانکی با عنوان «U-Turn» شناخته می‌شود. به عبارت دیگر بانک‌های ایرانی بدون داشتن ارتباط مستقیم با سیستم بانکی آمریکا و با استفاده از بانک‌های دیگر از خدمات دلاری بهره می‌بردند. چرا که هرگونه استفاده از دلار در نظام بانکی در هرکجای جهان نیازمند اخذ مجوز لازم از نظام بانکی آمریکاست.
بر همین اساس ایران می‌توانست مهم‌ترین تجارت خارجی خود یعنی فروش نفت خام خود را با استفاده از دلار انجام دهد. همچنین در طرف دیگر و در واردات از ارز دلار استفاده کند. این اجازه استفاده از ارز دلار بر اساس مقرراتی بود که در آمریکا وجود داشت. مقررات تراکنش‌های مالی ایرانی (the Iranian Transactions Regulations) به ایران اجازه استفاده از U-Turn (چرخه دلار) را می‌داد.
اما از نوامبر ۲۰۰۸ این مقررات تغییر کرد و بر اساس مصوبه وزارت خزانه‌داری آمریکا استفاده بانک‌های ایرانی از این خدمت ممنوع شد. اداره کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا طی یک فدرال رجیستر (Federal Register) که در تاریخ ۱۰ نوامبر ۲۰۰۸ منتشر شد، اعلام کرد که مقررات قبلی مربوط به تراکنش‌های مالی ایرانی اصلاح شده و در نتیجه اختیارات قبلی مبنی بر اجازه استفاده از U-Turn لغو (revoking) می‌شود.
علت تحریم دلار علیه ایران چیست؟
عباس عراقچی در برنامه گفتگوی ویژه خبری (۱۴ فروردین ۱۳۹۵) با بیان اینکه تمامی تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای ایران برطرف شده است گفت: « برخی تحریم‌ها همچنان برقرار است اما این تحریم‌ها ارتباطی به تحریم‌های هسته ای و برجام ندارد. یکی از این تحریم‌ها، انجام مبادلات بر پایه دلار است که جزء تحریم‌های اولیه آمریکاست و ارتباطی با مذاکرات هسته‌ای ندارد و اگر به دنبال برقراری مبادلات بانکی بر پایه دلار هستیم باید بر سر برقراری روابط دوجانبه با آمریکا مذاکره کنیم که این نکته به صلاح کشور نیست.»
عباس عراقچی در حالی مدعی است که تحریم چرخه دلارمربوط به موضوع هسته ای نمی شود که اطلاعی درباره تاریخچه و چرایی اعمال دوباره تحریم دلار علیه ایران در سال ۲۰۰۸ ندارد و یا عمدا اشتباه می کند!
تحریم دلار در ابتدا در ۳۰ اکتبر ۱۹۷۸ و به بهانه حمایت از تروریسم علیه ایران وضع شد. بر اساس این تحریم ایران از انجام مبادلات مستقیم دلاری با موسسات مالی و بانک های آمریکایی محروم شد. البته همانگونه که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شده است ایران همچنان به واسطه بانک های خارجی از چرخه دلار استفاده می کرد.
در سال ۱۹۹۵ این تحریم ذیل سرفصل های « قانون حالت فوق العاده» قرار گرفت . تا اینکه در سال ۲۰۰۸ پس از صدور قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امینت سازمان ملل علیه برنامه هسته ای ایران این تحریم تغییر شکل داد و با برچسب تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای = تحریم های عدم اشاعه ، علیه ایران به اجرا درآمد. بر اساس این تحریم که تحریم تشدید شده ی سال ۱۹۷۸ بود، ایران دیگر اجازه مبادله دلاری غیرمستقیم نیز نداشت.
در فدرال رجیستر وزارت خزانه داری آمریکا صراحتا تاکید شده است که این تحریم بر مبنای تحریم ۱۸۰۳ شورای امنیت (که تحریم مرتبط با موضوع هسته ای است) علیه ایران اعمال شده است.
The reasons OFAC is revoking this authorization include the need to further protect the U.S. financial system from the threat of illicit finance posed by Iran and its banks. This threat was highlighted in March of 2008 when the United Nations Security Council adopted Resolution 1803, which calls upon all states “to exercise vigilance over the activities of financial institutions in their territories with all banks domiciled in Iran…in order to avoid such activities contributing to the proliferation [of] sensitive nuclear activities, or to the development of nuclear weapon delivery systems * * *.”
در گزارش گروه بین‌المللی بحران با عنوان «تار عنکبوت، ساختن و برداشتن تحریم‌های ایران» این تحریم را به این صورت توضیح می‌دهد:
«تا قبل از ۲۰۰۸ بانک‌های آمریکایی می‌توانستند تراکنش‌های غیر مستقیم دلاری از سوی بانک‌های ایرانی را تمیز (clear) کنند. این اختیار با عنوان U-Turn شناخته می‌شد. در سال ۲۰۰۶ وزارت خزانه‌داری آمریکا یکی از بزرگترین بانک‌های ایرانی را، بانک صادرات، متهم به انتقال پول به حزب الله لبنان کرد و آن بانک را از استفاده از خدمات بانکی آمریکایی محروم کرد. دو سال بعد (یه بهانه موضوع هسته ای ) این محدودیت به تمامی بانک‌های ایرانی تسری پیدا کرد. اولین اثر این تحریم در دریافت درآمدهای نفتی ایران بود. چرا که دلار ارز بین‌المللی در بازار نفت است.»
آیا تحریم U-Turn دلار یک تحریم اولیه است؟
شاید برخی همانند عباس عراقچی بگویند که این تحریم یک نوع تحریم اولیه بوده و در نتیجه قرار نبوده است که تحریم‌های اولیه آمریکا برداشته شود.
در این باره دو نکته مهم لازم است اشاره شود. اول اینکه بازی تحریم اولیه و ثانویه بازی غلطی بود که متاسفانه تیم مذاکره کننده ایران این بازی را پذیرفت. تحریم‌های اولیه آمریکا سطوح گسترده‌ای داشته که علت آن نیز گستردگی اقتصاد آمریکاست. آمریکا با تعریفی که از افراد آمریکایی (US-persins ) ارایه کرده است (پی‌نوشت ۶ از ضمیمه دوم برجام) بسیار گسترده بوده و ابعاد واقعی آن نامشخص است.
نکته دوم این که دلار هرچند ارز ملی آمریکاست اما در حال حاضر یک کارکرد جهانی داشته و وقتی نظام بانکی یک کشور اجازه استفاده از آن را ندارد، مشکلاتی در ابعاد بین‌المللی ایجاد می‌شود. آمریکا به عنوان صاحب دلار حق سو استفاده از دلار را ندارد و خلاف تعهدات این کشور در کنفرانس برتوون وودز است. آمریکا دارای یک مسئولیت بین‌المللی در قبال دلار است و تحریم استفاده از چرخه دلار را نمی‌توان یک تحریم اولیه دانست.
سرنوشت تحریم U-Turn در برجام
در برجام در هیچ کدام از بندهای مربوط به تحریم‌های آمریکا و تعهدات آن کشور در برداشتن تحریم‌ها، اشاره به تحریم U-Turn دلار نشده است. در نتیجه این تحریم پابرجا خواهد بود.
این نکته را آدام ژوبین که جانشین دیوید کوهن در اداره کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری شده است و نیز کنت کاتزمن در گزارش مرکز تحقیقات کنگره مورد تاکید قرار می‌دهند.آدام ژوبین در ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ (۵ آگوست) ۱۵ روز بعد از جمع‌بندی توافق جامع در مجلس سنا می‌گوید: «بانک‌های ایرانی قادر نخواهند بود تا دلار آمریکا را از طریق نیویورک تمیز (clear) کنند»
کاتزمن نیز در آخرین گزارش خود از سلسله گزارش‌های «تحریم‌های ایران»  که در ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ (۴ آگوست) منتشر شده است،‌به ممنوعیت استفاده از U-turn اشاره کرده و از عدم برداشته شدن این تحریم بر اساس برجام می‌گوید.
تیم اقتصادی

نتیجه سیاست اقتصادی “درهای باز” دولت یازدهم؛ غرق شدن در دریای بدهی خارجی، نابودی صنایع و توقف صنعتی شدن/ اقتصاد «کم‌خون» و دکترهایی که تمایل به تجویزهای نادرست دارند!

بنابراین مدارک موجود نشان می‌دهند که اگر این رویدادهای نامیمون تعدیل، متوقف و یا دگرگون نشوند، جدا از آن‌که رئیس‌جمهور روحانی و تیم اقتصادی او چه نیّت و هدف نیکی در سر داشته باشند، ایران دچار روند و یا پدیده‌ای بدشگون به‌نام نابودی صنایع و روند صنعتی شدن خواهد شد.
گروه اقتصاد – رجانیوز: برخی از گزارشگران و منتقدان سیاست باز کردن درهای بازار ایران به روی تجار غربی که توسط رئیس‌جمهور روحانی انجام گرفته را با سیاست‌های اقتصادی دنگ شائو پینگ (Deng Xiaopiny) چین مقایسه ‌کرده‌اند که حدوداً چهاردهه پیش به دنبال مرگ مائوتسه دونگ اتخاذ گردید. ولی، نگاهی دقیق‌تر به سیاست اقتصادی درهای باز آقای روحانی نشان می‌دهد که سیاست اقتصادی ایشان بیش‌تر شبیه سیاست‌های بوریس یلتسین (Boris Yeltsin) روسیه پس از سقوط دیوار برلین است، نه سیاست‌های چین از زمان دنگ شائوپینگ تاکنون.
این مقاله به بحث و احتجاج درباره این موضوع می‌پردازد که دولت روحانی، هم در عرصه نظری و هم در میدان عمل، از مدلی اقتصادی پیروی می‌کند که شهرت دارد به این‌که موجبات بدهکار شدن کشورها، جمع شدن بساط صنعتی شدن و همچنین توسعه متکی شدن آنها به خارج را فراهم نموده، و اینکه این وضع نیز غالباً منجر به از دست رفتن استقلال سیاسی- ژئوپولتیک کشورها می‌گردد. این مقاله، برای رسیدن به این هدف، توجه خود را بر نگاه دولت به موضوعات تجارت و توسعه، سرمایه خارجی، به‌علاوه صنعتی شدن کشور و انتقال تکنولوژی متمرکز می‌سازد.
باز شدن درهای چین به روی سرمایه خارجی از زمان دنگ شائوپینگ به نحوی بسیار روشمند و منضبط صورت گرفت. رهبران این کشور بسیار مراقب بودند که مبادا کشورشان به بازاری برای کالاها و خدمات خارجی بدل شود. آن‌ها به نحو هوشمندانه‌ای از تئوری فریبکارانه تجارت آزاد، که کشورهای از نظر اقتصادی ضعیف را مجازات و کشورهای قوی را پاداش می‌دهد، دوری جستند. در عوض، آن‌ها از مدل تجارت هوشمندانه یا استراتژیکی پیروی کردند که از صنایع نوپای کشور در مقابل تولیدکنندگان رشید و جاافتاده و بی‌رقیب حفاظت می‌کند و در عین حال صادرات صنایعی که قادر به رقابت با صنایع خارجی می‌باشند را تشویق می‌کند. از همین رو، رهبران چین در زمینه انتخاب سرمایه خارجی بسیار وسواسی و گزینشی عمل کردند: در حالی که سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و یا سرمایه‌گذاری در صنایع تولیدی را تشویق می‌کردند، در مقابل ورود سرمایه تجاری و یا کالاهای سرمایه‌ای ــ یعنی سرمایه به شکل کالاها و خدمات آماده مصرف ــ به شدت مقاومت کردند.
ولی درست برعکس، تلاش‌های دولت روحانی برای ادغام مجدد ایران در بازارهای خارجی در واقع از آموزه (دکترین) اقتصادی لیبرالیستی/ نولیبرالیستی و نظریه مربوط به تجارت آزاد الهام گرفته که، همان‌گونه که قبلاً گفته شد، متمایل است به این‌که کشورهای از نظر اقتصادی قوی را منتفع سازد و به کشورهای ضعیف و یا ناتوان در رقابت صدمه برساند.
خطر نابودی صنایع و روند صنعتی شدن کشور:
پیش از به اجرا درآمدن سیاست اقتصادی درهای باز رئیس‌جمهور روحانی، ایران تحریم‌های اقتصادی (ناخواسته و تحمیلی) را نعمتی پنهان می‌دانست که باعث می‌شد کشور به خوداتکایی، تکیه بر استعدادها و منابع داخلی و همچنین خودکفایی اقتصادی در تولید بسیاری از کالاهای مصرفی و صنعتی ــ تا جایی که امکان دارد‌ ــ دست یابد. و ایران، واقعاً هم به پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در تحقیقات علمی، مهارت‌های فنی تکنولوژیک و صنایع تولیدی دست یافت.
ایران در تولید بسیاری از محصولات صنعتی مانند لوازم خانگی و برقی (تلویزیون، ماشین‌های لباسشویی و لباس خشک‌کنی و غیره)، نساجی، تولیدات چرمی، محصولات دارویی و کشاورزی، صنایع تبدیلی غذایی و نوشیدنی‌های مختلف و سایر محصولات (از جمله شکر تصفیه‌شده و روغن نباتی) به خودکفایی رسید. ایران همچنین به پیشرفت قابل توجهی در تولید فولاد، تولیدات مسی، کاغذ، محصولات لاستیکی، تجهیزات ارتباطی و مخابراتی، سیمان، و ماشین‌آلات صنعتی دست یافت. این کشور همچنین بیش‌ترین جمعیت روبات‌های صنعتی در غرب آسیا را تولید کرد.
لیکن. چشمگیرترین پیشرفت صنعتی ایران را می‌توان در تولید تسلیحات مختلف مورد نیاز آن مشاهده کرد. صنایع دفاعی ایران گام‌های بلندی در تولید بسیاری از انواع مختلف تسلیحات و تجهیزات برداشته است. “سازمان صنایع دفاعی ایران” تانک‌ها، نفربرهای زره‌پوش، موشک‌های هدایت‌شونده، سیستم‌های رادار، ناو موشک‌انداز،‌ سفینه‌های نظامی، زیردریایی‌های مختلف و یک هواپیمای جنگنده را تولید کرده است. ایران، در سال ۲۰۰۶، به ۵۷ کشور جهان سلاح صادر کرده است.
این کشور همچنین دست به ساخت یک سیستم دفاع هوایی پیچیده متحرک به نام “باور ۳۷۳″ زده است.
پیشرفت‌های علمی، تکنولوژیکی و صنعتی ایران که تحت شرایط جنگی و تحریم صورت گرفته نشان می‌دهد که این کشور، علی‌رغم تحریم‌های ظالمانه اقتصادی، توانسته است به عنوان یک کشور صنعتی ظهور کند. حتی، کتاب انجیل نخبگان مالی جهانی، یعنی مجله اکونومیست لندن، اخیراً اعتراف کرد که “ایران دارای اقتصادی متنوع است که شامل بخش‌های بسیار مهم تولیدی می‌باشد.”
حیف که سیاست اقتصادی درهای باز دولت روحانی و در نتیجه آن سیل کالاهای خارجی، همراه با بی‌اعتنایی به تولیدکنندگان داخلی، به‌ویژه تولیدکنندگان کوچک،  این دستاوردهای تکنولوژیک را به شدت تضعیف کرده است. دولت روحانی، با الهام گرفتن از فلسفه تجارت آزاد، عوارض گمرکی مربوط به واردات بسیاری از کالاها و خدمات خارجی ــ منجمله واردات کالاهایی که جایگزین داخلی آن‌ها موجود است ــ را حذف و یا به شدت کاهش داده است.
به گفته محمد صرفی، تحلیلگر اقتصاد ایران، میزان جایگزینی واردات در ایران می‌تواند به ۷۰ درصد برسد. به این معنی که تا ۷۰ درصد واردات ایران می‌تواند جای خود را به محصولات تولیدی داخلی بدهد. با این‌ حال، به علت سیاست تجارت درهای باز دولت روحانی، استراتژی به شدت سرنوشت‌ساز جایگزین واردات در عرصه صنعتی شدن کشور ــ که توسط کشورهای بیش‌تر توسعه‌یافته در مراحل اولیه رشدشان به شدت دنبال می‌گشته ــ به کلی نادیده گرفته شده است.
غلامحسین شافعی، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، ضمن شکایت از فقدان استراتژی اقتصاد در دولت روحانی، به این نکته اشاره داشت که با این‌که فارغ شدن از شرّ تحریم‌های اقتصادی به طور شهودی لازم است ولی کافی نیست؛ شاید بسیار مهم‌تر از آن، اهداف اقتصاد کلان دولت و برنامه اجرایی دقیقاً طراحی شده برای دستیابی به این اهداف است. شافعی با توضیح بیش‌تر خاطرنشان کرد که، ایران در فقدان اهداف به‌دقت تعریف شده اقتصادی، می‌تواند به بهشت محصولات خارجی تبدیل شود و در عین حال، بسیاری از تولیدکنندگان داخلی از صحنه تولید و کسب و کار اخراج شوند.
با کمال تأسف، این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاده است: “… بسیاری از تولیدکنندگان داخلی… از میدان کسب و کار اخراج شده‌اند.” مطابق گزارشی که خبرگزاری فارس اخیراً انتشار داد، ورود فاحش کالاهای خارجی به بازار ایران منجر به بیکار شدن و یا تعطیلی کامل ۱۴۸۰۰ واحد تولیدی و صنعتی گردیده است. این گزارش با توضیح بیش‌تر نشان داد که دولت، با بهانه قرار دادن محدودیت بودجه، حتی بسیاری از پروژه‌های تحقیقاتی را تعطیل کرده است. به گفته کارشناس بازار کار ایران حمید حاج‌اسماعیلی “۶۵ درصد کارگاه‌ها یا واحدهای تولیدی در بخش صنعتی ایران کاملاً از کار بیکار شده‌اند.”
بنابراین مدارک موجود نشان می‌دهند که اگر این رویدادهای نامیمون تعدیل، متوقف و یا دگرگون نشوند، جدا از آن‌که رئیس‌جمهور روحانی و تیم اقتصادی او چه نیّت و هدف  نیکی در سر داشته باشند، ایران دچار روند و یا پدیده‌ای بدشگون بنام نابودی صنایع و روند صنعتی شدن خواهد شد.
خطر بدهکار شدن کشور و از دست رفتن حق حاکمیت آن:
دولت روحانی نشان داده است که تمایل شدیدی نسبت به دریافت وام برای تأمین مالی هزینه‌های مورد نیاز خود ــ یعنی تأمین هزینه واردات کالاها و خدمات و یا تأمین مخارج داخلی ــ دارد. این تمایل نسبت به تأمین مالی هزینه‌های دولت از محل دریافت وام از خارج در واقع خطر ایجاد بدهی غیرقابل تحمل برای کشور را مطرح می‌سازد ــ مانند آن‌چه که بر سر یونان و سایر کشورهای جنوبی و شرقی اروپا آمده است.
به فاصله کوتاهی پس از به اجرا درآمدن توافق هسته‌ای در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶، رئیس‌جمهور سفری به اروپا کرد و طی آن دست به خریدهای بی‌در و پیکرو گرانقیمتی زد و تعدادی قرارداد تجاری به امضاء رساند که می‌رود در نهایت ایران را وادار به دریافت وامی به مبلغ بیش از ۵۰ میلیارد دلار نماید. دفتر ریاست جمهوری فرانسه برآورد نمود که کل ارزش معاملاتی که آقای روحانی در دیدار از فرانسه به انجام رساند به حدود ۳۰ میلیارد یورو (۸/۳۲ میلیارد دلار) می‌رسد. قرارداد خرید ایرباس (خرید ۱۱۸ هواپیمای ایرباس) به تنهایی ۲۲ میلیارد یورو (۲۵ میلیارد دلار) می‌باشد. و رئیس‌جمهور روحانی و هیئت همراه او همچنین قراردادهایی به ارزش۱۸ میلیارد دلار با ایتالیا امضاء نمودند که شامل قرارداد اکتشاف نفت و خرید خودرو می‌باشد.
جزئیات و یا شرایط مورد توافق در این قراردادها برای مردم ایران نامکشوف باقی مانده است. لیکن، یک چیز روشن است و آن این است که این قراردادها قرار است از محل دریافت وام خارجی تأمین مالی شوند. لیکن، برای دریافت وام از بازارهای مالی جهانی، ایران باید از آژانس‌های رتبه‌بندی جهانی مانند آژانس مودی، آژانس استاندارد اند پور و آژانس فیچ (Moody, Standard & Poor and Fitch) در رابطه با میزان اعتبار خود رتبه دریافت کند. این روشن می‌سازد که چرا دولت‌ روحانی با پیگیری شدید در پی دریافت رتبه‌ اعتباری از این آژانس‌ها می‌باشد. “یکی از مقامات رسمی می‌گوید ایران، در حالی که در حال پشت سر گذاردن سال‌ها تحریم است و در پی قرار دادن اقتصاد کشور بر پایه‌ای محکم می‌باشد، در حال گفتگو برای دریافت نخستین رتبه اعتباری خود می‌باشد.” مقام پیش‌گفته، معلوم شد، که آقای محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس‌جمهور روحانی می‌باشد. او در مصاحبه‌ای در لندن به خبرگزاری رویترز گفت، “ما در حال مذاکره با برخی از این آژانس‌های رتبه‌بندی می‌باشیم.” او همچنین گفت که انتظار دارد این آژانس‌ها رتبه کاملی به ما بدهند.
وام گرفتن از خارج فی‌ نفسه نه خوب است نه بد. بد و خوب آن بستگی دارد به این‌که وام دریافتی چگونه مصرف و یا سرمایه‌گذاری شود. اگر در امری تولیدی سرمایه‌گذاری شود، یعنی در یک پروژه صنعتی تولیدی که نرخ سود حاصل از آن بیش‌تر از نرخ بهره وام دریافتی باشد، آن‌وقت این وام می‌تواند نقشی مثبت در توسعه اقتصادی کشور دریافت‌کننده وام ایفا کند و مشکلی در بازپرداخت آن وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر، اگر وام دریافتی صرف وارد کردن کالاهای مصرفی، به‌خصوص کالاهای لوکس، شود آن‌وقت این وضع منجر به عدم توانایی در بازپرداخت آن می‌گردد.
با کمال تأسف، رئیس‌جمهور روحانی و مشاوران اقتصادی ایشان به نظر می‌رسد وقتی که بخش اعظم وام دریافتی از فرانسه (۲۵ میلیارد دلار از کل ۸/۳۲ میلیارد دلار) را به خرید هواپیما اختصاص می‌دادند، از اهمیت این تمایز تعیین‌کننده غافل بوده‌اند. از نکات مورد توجه این‌که فقط یکی از فرودگاه‌های ایران ــ “فرودگاه امام خمینی” در تهران ــ را می‌توان برای فرود و صعود این هواپیماها آماده نمود. ۷۳ فروند از ۱۱۸ فروند هواپیمای ایرباسی که قرار است خریده شوند – منجمله ۱۲ فروند ایرباس ۳۸۰A که سوپرجمبوجت می‌باشند – پهن‌پیکر بوده و نیاز به باند طولانی برای فرود و صعود دارند.
انتخاب الگوی نامناسب اقتصادی – تجارت آزاد در مقابل تجارت استراتژیک:
هدف ما از انتقاد از سیاست‌های اقتصادی رئیس‌جمهور روحانی این نیست که نیات و اهداف او و یا مشاوران ایشان در رابطه با به‌ارمغان آوردن توسعه اقتصادی در ایران را مورد سؤال قرار دهیم، بلکه ‌لازم است شیوه و سیاست‌هایی که ایشان برای رسیدن به این اهداف به کار گرفته‌اند را مورد انتقاد قرار دهیم که همانا به اجرا گذاردن سیاست تجارت آزاد و اقتصاد لیبرالیستی- نئولیبرالیستی است. مطمئناً آن‌ها دوست دارند اقتصاد کشورشان را از ورطه رکود عمیقی که در آن فرو رفته نجات دهند و در این صورت این سؤال پیش می‌آید که چرا آن‌ها بر پیروی از سیاست‌های اقتصادی اصرار دارند که – بارها و در کشورهای بسیار یکی پس از دیگری – ثابت شده که منجر به بدهکاری کشور، نابودی صنایع کشور و وابستگی آن به اجانب خواهد شد؟
پاسخ آن، در یک کلمه، این است که رئیس‌جمهور و مشاوران ایشان به نظر می‌رسد مفتون و مجذوب الگوی اقتصادی می‌باشند که متأسفانه برای دستیابی به هدف توسعه خوداتکا در کشورهای کمتر توسعه‌یافته بسیار زیان‌آور می‌باشد. این الگوی نامناسب، نامقتضی و گمراه‌کننده، که توسط ایدئولوگ‌ها و نظریه‌پردازان کشورهای بیش‌تر‌ توسعه‌یافته “علم” اقتصاد نامیده شده است و نتیجه آن در میدان عمل منجر به کسری موازنه تجاری، بدهکاری کشور، توسعه اقتصادی وابسته به خارج و نابرابری بی‌حد و حصر اقتصادی و اجتماعی در کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته خواهد بود. این لیبرالیسم رسوای اقتصادی مکتب کلاسیک در عرصه آراء و افکار اقتصادی است که این امر را بدیهی فرض می‌کند که تجارت آزاد و پیروی بی‌حد و شرط از اصل منافع شخصی منجر به بسط و توسعه اقتصادی و رفاه و کامیابی همه ملت خواهد شد، و این‌که برنامه‌های تور ایمنی اجتماعی یا سیاست‌های تجارت استراتژیک در واقع به سبب از دست رفتن بهره‌وری “گزینه‌ای هزینه‌بر” بوده، و این‌که نتیجتاً باید از دخالت دولت در اقتصاد اجتناب گردد.
مطابق این آموزه، دستیابی به راه‌حل لازم برای رفع کسادی و رکود اقتصادی، فقر و عقب‌ماندگی کشور فقط و فقط در فعالیت لجام‌گسیخته و بی‌مانع سرمایه و همچنین ادغام بی‌قید و شرط کشور در نظام سرمایه‌داری جهانی نهفته است. از نگاه این دکترین رکودهای اقتصادی، بیکاری و سختی اقتصادی در بسیاری از کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته چندان هم مدیون مدیریت نادرست اقتصاد، رقابت نامتوازن و تبعیض‌آمیز در بازار جهانی، و یا طبیعت ذاتی سرمایه‌داری جهانی نیست، بلکه علت بروز این معضلات دخالت دولت در اقتصاد و یا کنار گذارده شدن کشور از بازارهای سرمایه‌داری جهانی است.
تجارت آزاد عنصر اصلی را در این مکتب و تفکر اقتصادی تشکیل می‌دهد. این مکتب اقتصادی بر این فرض استوار است که چنانچه تجارت بین‌الملل بر پایه تقسیم کار بین‌المللی استوار گردد، یعنی آن‌که بر پایه تخصص (کشورها در تولید محصولات بخصوص خود) استوار گردد که مبتنی بر مزیت‌های نسبی در عرصه هزینه تولید باشد، آن‌وقت تجارت جهانی برای تمام طرف‌های تجاری کارآمدترین و پرمنفعت‌ترین کار خواهد بود. این به‌خصوص به این معنی است از آن‌جایی که به‌عنوان مثال کشور X قادر به تولید کلیه نیازهای مادّی خود به نحوی کارآمد و یا کارآمدی یکسان با سایر کشورها نیست، بنابراین باید برای اهداف تولیدی خود اولویت قائل شود. این کشور باید بر تولید کالاهایی تمرکز کند و یا در تولید آن‌ها تخصص پیدا کند که در رابطه با هزینه تولید دارای مزیت نسبی می‌باشند. و سپس تولید اضافی خود از این محصولات را برای دریافت کالاهایی که در تولید آن‌ها مزیت نسبی ندارد با کشورهای دیگر در معرض مبادله قرار دهد. و چنانچه این الگوی تجارت را کلیه کشورهای جهان اتخاذ نمایند، آن‌وقت تجارت بین‌المللی برای تمام طرف‌های تجاری معامله‌ای سودآور و بردـبرد خواهد بود.
این تئوری، در ظاهر قضیه، بسیار منطقی و عقلانی است. تجارت آزاد، با وادار کردن تولیدکنندگان کشورهای کم‌ترتوسعه‌یافته به رقابت با تولیدکنندگان کشورهای بیش‌تر توسعه‌یافته، باعث افزایش کارایی و در نتیجه رشد اقتصادی و رونق اقتصادی و کامیابی برای همه خواهد شد، لیکن، علی‌رغم این منطق و عقلانی بودن ظاهری، این قضیه به شدت گول‌زننده است. این یک اصل خدشه‌ناپذیر است که رقابت، برای این‌که منصفانه و معنی‌دار باشد، باید در سطح و شرایطی برابر انجام شود. در غیر این‌صورت، طرفی که در موقعیتی ضعیف و غیررقابتی قرار دارد لِه و نابود خواهد شد.
هنوز یک منطق و عقلانیت ظاهری و فریبکارانه در این تئوری تجارت آزاد وجود دارد و این عقلانیت ظاهری از این واقعیت سرچشمه می‌گیرد که فرض و یا نقطه شروع این تئوری ــ یعنی این‌که هر کشوری در هر برهه از زمان دارای مزیت نسبی در تولید کالاهای معینی می‌باشد ــ را نمی‌توان به چالش طلبید و یا آن را انکار کرد، بلکه فرضی است که صحت آن، در واقع، بسیار مشهود است. بخش نادرست و قابل اعتراض این تئوری از این واقعیت سرچشمه می‌گیرد که این فرض مشهود،  مزیت کوتاه عمر و یا موقت را چنان مزیتی طبیعی و ذاتی مطرح می‌کند که باید آن را به‌عنوان مزیتی بلندمدت و تخصصی ذاتی در تجارت بین‌المللی مورد استفاده قرار داد. واضح است که انجام تجارت بر اساس تئوری تخصصی در تولید کالاها، حتماً کشورهای کمترتوسعه‌یافته را محکوم به رسیدن به تخصص در تولید مواد اولیه و یا کالاهای کمتر فرآورده شده خواهد کرد ــ یا آن‌ها را به این سطح از تولید تنزل خواهد داد ــ و در مقابل تولید و داشتن تخصص در تولید کالاهای دارای تکنولوژی بسیار پیشرفته و با ارزش افزوده بسیار زیاد را به کشورهای بیش‌تر پیشرفته واگذار خواهد کرد.
تعدادی از منتقدان این تئوری تجارت، مابین مزیت استاتیک و مزیت دینامیک تمایز قائل شده‌اند. این منتقدان، استعدادها و یا مزیت‌های کشورها را مزیت‌های ذاتی یا طبیعی و یا ابدی نمی‌دانند بلکه مزیت‌هایی می‌دانند که با به‌اجرا گذاردن دقیق سیاست‌های سنجیده و ایجاد نهادهای لازم کسب شده‌اند. این به این معنی است که یک کشور می‌تواند و باید از مزیت‌های کوتاه‌مدت خود بهره‌برداری کند تا بتواند در طول زمان مزیت‌های دینامیک برای خود ایجاد کند. مشخص‌تر و دقیق‌تر آن‌که، هرگونه استعداد و یا مزیتی که یک کشور ممکن است در برهه‌ای از زمان داشته باشد، عمدتاً محصول سیاست‌ها و بسط و توسعه‌ای است که در گذشته صورت گرفته و این‌که نتیجتاً این مزیت‌ها و استعدادها می‌توانند در طول زمان تغییر کنند و به این ترتیب مزیت‌های بهتر و والاتری ایجاد گردد.
کلیه کشورهایی که اکنون پیشرفته‌تر از بقیه کشورها می‌باشند در مراحل پیشین صنعتی شدن خود دست به اتخاذ و اجرای استراتژی‌های پیچیده و مفصّلی زده‌اند تا به مزیت‌های تجاری دست یابند. این استراتژی‌ها نه‌تنها شامل سیاست‌های نامعمول حمایتی، وضع یارانه برای صادرات و تعرفه گمرکی برای واردات است بلکه همچنین شامل استراتژهای بغرنج و درهم‌تنیده و مفصّل است مانند مقررات مربوط به شیوه‌های تولید، کنترل کیفیت در صنایع صادراتی، آموزش و تربیت نیروی کار ماهر در صنایع صادراتی و صنایع شبیه آن.
نظریه‌پردازی سیستماتیک اولیه در رابطه با تجارت بین‌الملل در عصر مدرن به آموزه‌های مرکانتالیستی (mercantilism مکتب سوداگری) کلاسیک در قرون شانزده تا هجده بازمی‌گردد. همچنان‌که انقلابات پروتستان اروپای کاتولیک رومی را متلاشی کرده به دولت‌های ملّی رقیب یکدیگر بدل می‌کرد، شاهزاده‌هایی که دست به تشکیل و برپایی ملت و کشور زده بودند سیاست‌های مرکانتالیستی را در آغوش گرفتند.
جوهره آموزه مرکانتالیستی عبارت از تنظیم مقررات گسترده دولتی در رابطه با اقتصاد، بخصوص تجارت خارجی می‌باشد تا به این ترتیب منابع اقتصادی داخلی و بین‌المللی در جهت صنعتی کردن و توسعه ملّی بسیج گردد. هیچ تعجبی ندارد که دولت‌ـ‌‌‌ملت‌های اروپایی که از ویرانه‌های قرون وسطی سربرمی‌آوردند، این آموزه را سنگ بنای استراتژی کشورسازی خود تلقی می‌کردند.
مرکانتالیست‌ها برای توسعه کشور خود به شدت به تجارت اتکاء نمودند. آنها مازاد تجاری خود را منبع اصلی سرمایه‌گذاری، تجمیع سرمایه و رشد کشور می‌دانستند. همین دیدگاه بود که منجر به سیاست فعّال ترویج صادرات و محدود کردن واردات گردید. چرا که این سیاست باعث ورود حداکثر وجه نقد یا منابع قابل سرمایه‌گذاری به داخل کشور می‌گردید. تأثیر تجارت بر توسعه کشور در این دیدگاه چنان مهم بود که گاهگاهی گفته می‌شود توازن تجارت ملّی در نظر مرکانتالیست‌ها بازتاب موازنه قدرت بین‌المللی آن کشور بود که با ضابطه قدرت اقتصادی، نه نظامی، اندازه‌گیری و سنجیده می‌شد.
با این‌که کشورهای از نظر اقتصادی مقتدر تجارت آزاد را از سر ریاکاری همچون آیات انجیل به طرف‌های تجاری خود عرضه و پیروی از آن را موعظه می‌کردند، واقعیت این است که از لحاظ تاریخی کلیه کشورهایی که اکنون صنعتی هستند در ابتدای کار خود استراتژی‌های حمایت‌گرانه مرکانتالیستی را برای شروع توسعه اقتصادی خود اتخاذ کرده و در کشور خود به اجرا درآوردند. آن‌ها فقط پس از آن‌که به یمن اتخاذ سیاست‌های مرکانتالیستی – حمایتی قبلی خود به قدرتی بی‌رقیب و یا سلطه‌گر در بازارهای جهانی بدل شدند، به هواداران سفت و سخت تجارت آزاد بدل شدند. این کشورها شامل انگلستان، امریکا، فرانسه، آلمان، ژاپن و کره جنوبی می‌باشند.
تجارت آزاد در مقابل تجارت هوشمندانه: مزیّت‌های استاتیک در مقابل مزیّت‌های دینامیک ــ بررسی پرونده انگلستان:
انگلستان، پیش از آن‌که در نیمه دوم قرن هجدهم در بازارهای جهانی به برتری و توفق بر سایر کشورها دست یابد، به شدت می‌کوشید از آموزه (دکترین) تجارت آزاد پرهیز کند. و برای رسیدن به دستاوردهای اقتصادی در بازارهای جهانی به شدت به سیاست‌های مرکانتالیستی اتکاء می‌کرد. این به این معنی است که دولت بریتانیا نقش فعّالی در بسیج و کانالیزه کردن منابع اقتصادی داخلی و خارجی کشور انگلیس در جهت صنعتی کردن و توسعه اقتصادی آن بازی می‌کرد. سیاست‌های استعماری، فتوحات ارضی و انتقال منابع اقتصادی آن‌ها به انگلستان بخش مهمی از تئوری مرکانتالیستی صنعتی‌کردن کشور را تشکیل می‌داد. در همین راستا بود اجرای دقیق سیاست‌های سخت‌گیرانه حمایت از صنایع انگلیس در مقابل رقبای بین‌المللی، بخصوص در مقابل کارخانه‌داران هلندی که در آن زمان کارایی بیش‌تری از رقبای انگلیسی خود داشتند.
بیش از دو قرن پیروی از سیاست‌های مرکانتالیستی به انگلیس کمک کرد تا در نیمه دوم قرن هجدهم به برتری اقتصادی در سطح بین‌المللی دست یابد. برتری صنعتی بین‌المللی، همراه با هزینه نامتناسب و سنگین نگهداری یک بوروکراسی عظیم استعماری، بسیاری از نخبگان و رهبران انگلستان را به این نتیجه رساند که، در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، سیاستی متفاوت با سیاست مرکانتالیستی برای تداوم دستیابی به دستاوردهای اقتصادی را مطرح سازند.
نظریه متفاوتی که مطرح شد [و توسط تعدادی از محترم‌ترین متفکران اقتصادی آن عصر مانند جاشوا تاکر (Josiah Tucker)، آدام اسمیت (Adam Smith)، دیوید ریکاردو (David Ricardo) به نحو مؤثرتری تشریح شد] بر این عقیده بود که توانایی انگلستان در سلطه بر بازارهای جهانی به کمک نیروی بی‌رقیب اقتصادی که دارد در واقع انگلستان را از پیروی از سیاست‌های مرکانتالیستی و همچنین داشتن بخش مهمی از دم و دستگاه نظامی و اداری استعماری بی‌نیاز کرده است.
مسئله کارخانه‌داران انگلیس و نمایندگان آن‌ها در پارلمان که در آن زمان دولت با آن‌ها دست به گریبان بود، درواقع این بود که دولت چگونه به سیاست‌های مرکانتالیستی و پیوندهای رسمی استعماری پایان می‌دهد و مخارج اقتصادی آن را کاهش می‌دهد بدون این‌که صدمه‌ای به الگوی موجود تجارت تخصصی که انگلستان در اثر دو قرن اجرای موفق سیاست‌های مرکانتالیستی به نحوی روشمند به آن دست یافته بود، وارد ‌آورد. جوهره آن الگوی تجارت تخصصی، که تقسیم بین‌المللی کار هم نامیده می‌شد، عبارت بود از این‌که انگلستان به اقمار و طرف‌های تجاری خود کالاهای ساخته شده صنعتی عرضه کند و در مقابل مواد اولیه و معدنی آن‌ها را دریافت کند.
طرفداران تغییر سیاست تجاری و پیروی از تجارت آزاد و لیبرالیسم اقتصادی چنین استدلال می‌کردند که وقتی‌که انگلستان به برتری اقتصادی دست یافته است، دیگر ادامه دادن به حمایت از سیاست‌های مرکانتالیستی حمایت از صنایع داخلی عملاً می‌تواند به رهبری اقتصادی این کشور لطمه وارد کند. چرا که ادامه دادن به سیاست حمایتی می‌تواند این فرصت را در اختیار کشورهای دیگر قرار دهد که به آنچه انگلستان در نتیجه دو قرن پیروی از آن سیاست رسیده دست یابند. آن‌ها همچنین استدلال می‌کردند، که از سوی دیگر، چنانچه انگلستان سیاست‌های مرکانتالیستی خود را به سیاست تجارت آزاد تغییر دهد، و مهم‌تر از آن،‌ چنانچه موفق شود طرف‌های تجاری خود را به اتخاذ سیاست تجارت آزاد متقاعد کند، آن‌وقت می‌تواند آن‌ها را از پرورش صنایع مستقل و حمایت از آن‌ها، یعنی اتخاذ سیاست حمایت از صنایع خود در مقابل صنایع برتر انگلستان، باز دارد. به عبارت دیگر، آموزه تجارت آزاد فقط وقتی به نفع انگلستان تمام می‌شد که این سیاست در سطح بین‌المللی پذیرفته شده و توسط کشورهای جهان اتخاذ می‌شد.
انگلستان، که به شکرانه پیروی از مرکانتالیسم استعماری، به برتری صنعتی در سطح جهان دست یافته بود، سپس به تحمیل سیاست تجارت آزاد به بازارهای جهانی روی آورد تا این‌که بتواند تقسیم کار جهانی موجود را حفظ کند و درنتیجه به رهبری صنعتی خود از طریق تجارت آزاد، به جای تجارت کنترل شده و تحت قید و بند، ادامه دهد. از آن‌جایی‌که هواداران این آموزه جدید آن را اقتصاد آزاد (Laisse-Faire) یا لیبرالیسم اقتصادی نامیدند، همیشه آن را آزادی و یا دموکراسی به طور عام تصویر می‌کردند. منتقدان آن را “امپریالیسم تجارت آزاد” می‌نامیدند که اشاره داشت به اولویت برای کشورهای ارشد و برتر در عرصه اقتصاد تا بتوانند، به جای استفاده از قدرت نظامی، از قدرت خود در بازارها برای دستیابی به منافع اقتصادی استفاده کنند.
تجارت آزاد در مقابل تجارت هوشمند: مزیّت‌های استاتیک در مقابل مزیّت‌های دینامیک ــ بررسی پرونده امریکا:
موقعی که امریکا استقلال خود را گرفت، انگلستان دیگر به برتری اقتصادی دست یافته بود و در بازارهای جهانی از برتری رقابتی بر حریفان برخوردار بود. بنابراین، در حالی‌که انگلستان به‌تدریج اصول مرکانتالیستی را در عرصه تجارت و توسعه به نفع آموزه تجارت آزاد کنار می‌گذارد، امریکا داشت از این اصول، برای پیگیری توسعه اقتصادی و اهداف برپایی و ایجاد دولت ــملت خود پیروی می‌کرد. الکساندر هامیلتون (۱۸۰۴‌-‌۱۷۵۵) (Alexander Hamilton) و فردریک لیست (Fredrich List) قوی‌ترین استدلال سیاسی و نظری خود را علیه آموزه در حال ظهور اقتصاد لیبرالیستی عرضه می‌داشتند که تصادفاٌ در همان سال‌ها با انتشار کتاب ثروت ملل آدام اسمیت (Adam Smith) در سال ۱۷۷۶ تبلیغ آن تشدید شده بود.
هامیلتون بر آن شد تا ثابت کند که دکترین اقتصاد آزاد (Laissez- Faire)، که در آن زمان از سوی کشورهای قوی‌تر اروپایی به لحاظ تکنولوژی عرضه و تبلیغ می‌شد، برای اقتصاد تازه‌کار و نوپا و غیررقابتی امریکا مناسب نیست. و او، بجای آن، استدلال‌های مهم مرکانتالیستی را در حمایت از سیاست تجارت و توسعه اقتصادی تحت هدایت دولت به کار گرفت.
استدلال‌هایی که هواداران اروپایی تجارت آزاد در مقابله با نظریات هامیلتون مطرح می‌کردند مشابه همان نظرات کسانی است که در زمان ما از تجارت آزاد حمایت می‌کنند. آن‌ها چنین استدلال می‌کردند که بهترین سیاست تجاری برای ایالات متحده امریکا این است که بر بخش‌هایی از اقتصاد خود تمرکز کند و به آن‌ها تخصص یابد که در آن‌ها استعداد “طبیعی” و مزیت اقتصادی دارد. و آن کشاورزی است ــ آن هم “به‌خاطر وجود پهنه گسترده‌ای از اراضی حاصلخیز، عاری از جمعیت و هنوز آباد نشده.”
هامیلتون، با این‌که قبول می‌کرد، در آن زمان، امریکا دارای مزیت تجاری در کشاورزی است، ولی استدلال می‌کرد که از این واقعیت نمی‌توان نتیجه گرفت که بنابراین مزیت تولید صنعتی را باید به اروپا واگذار کند .‌ و این‌که امریکا، در حالی که از برتری خود در کشاورزی بهره می‌جوید، ناچار است و باید سعی کند در تولیدات صنعتی برای خود مزیّت ایجاد کند. صنعتی کردن و متنوع ساختن اقتصاد نه‌تنها فی‌النفسه و فی‌حدالذاته مهم بود، بلکه باعث می‌گشت مزیت‌هایی که امریکا تا همان موقع در کشاورزی داشت تشدید و تقویت گردد. هامیلتون همچنین خاطرنشان ساخت که متنوع‌سازی صنعتی همچنین باعث می‌شود آسیب‌پذیری اقتصاد عمدتاً کشاورزی امریکا در مقابل شوک‌ها و نیروهای اقتصادی خارجی کاهش یابد.
هامیلتون تعدادی از سیاست‌های مشخصی که به امریکا کمک می‌کرد تا به توان و سطح رقابت کردن با کشورهای دیگر در سطح جهانی دست یابد را برشمرد ــ همان سیاست‌هایی که امریکا توانست با پیروی از آن‌ها پس از گذشت بیش از یک قرن به قدرت رقابت با دیگران در سطح جهانی دست یابد. این سیاست‌ها و اقدامات عبارتند از: “حقوق گمرکی حمایتی ــ یا عوارض گمرکی برای ورود آن دسته از کالاهای خارجی که رقیب آن دسته از تولیدات داخلی است که قصد داریم تولید آن‌ها تشویق شود”؛ “تحریم صادرات مواد اولیه‌ای که مورد نیاز کارخانه‌های صنعتی می‌باشند”، یعنی مواد اولیه‌ای که برای تولیدات داخلی وجودشان لازم می‌باشد؛ “اعطای پاداش‌های نقدی [و] پرداخت اضافه‌بها” یا یارانه به تولیدکنندگان داخلی و/ یا صادرکنندگان؛ “معافیت مواد لازم برای تولیدات صنعتی از پرداخت عوارض گمرکی [واردات]؛ تشویق ابداعات و اختراعات و اکتشافات جدید؛ [و] وضع مقررات منطقی و معقول برای بازرسی کالاهای تولیدی صنعتی.”
فردریک لیست (۱۸۳۲‌ـ‌‌۱۷۷۲) نیز، مانند هامیلتون، چنین استدلال کرد که با فرستادن صنایع نوپای امریکا به میدان رقابت با صنایع بالغ انگلیس، در واقع موجبات آن فراهم می‌گردد که تجارت آزاد  فرآیند صنعتی‌کردن و رشد اقتصادی امریکا را تخریب کند. او تخصص‌گرایی در تجارت  که مورد تأیید اقتصاددانان انگلیسی مانند آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و سایر همفکران آن‌ها بود را به قوت به چالش کشید، چراکه امریکا را محکوم می‌کرد با متخصص شدن در تولید کشاورزی،  بدین‌وسیله خاک و معادن خود را مستهلک نماید و در همان حال شانس و امکان امریکا برای رشد و تعالی صنایع‌اش  از آن دریغ گردد.  فردریک لیست، همچنین مانند هامیلتون منکر مزیت‌های تجارت آزاد تحت شرایط “مناسب” یعنی سطح و میدان مناسب برای بازی و رقابت، یا تعالی تکنولوژیکی یکسان مابین کشورهای تجارت‌کننده، نگردید. به عبارت دیگر، هم لیست هم هامیلتون، هر دو، از سیاست حمایت از صنایع داخلی به‌عنوان تدبیری موقت یا مرحله بینابینی برای پرورش صنایع نوپا و تازه‌کار دفاع کردند: وقتی که سیاست‌های حمایتی به اهداف خود رسیدند و طرف‌های تجاری به سطح یکسانی از توان تکنولوژیکی دست یافتند، آن وقت تجارت آزاد می‌تواند حاکم گردد.
صحت و درستی توصیه‌های لیست و هامیلتون، که برای نیازهای تجاری و توسعه اقتصادی امریکا در آن زمان انجام شده، (به همان دلیل) برای نیازهای تجاری و توسعه‌ اقتصادی بسیاری از کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته امروزین غیرقابل تردید است. ولی به علت برتری که امریکا اکنون در میدان رقابت بازارهای جهانی از آن برخوردار است، جهان در حال توسعه را از دریافت چنین توصیه‌هایی محروم کرده است – و کُنه و جوهره حرفی که به کشورهای در حال توسعه می‌گوید این است: به آن‌چه می‌گوییم عمل کنید، نه آن‌چه می‌کنیم، و یا قبلاً کرده‌ایم!
چند نکته به عنوان جمع‌بندی:
بررسی اجمالی سیاست‌های اولیه انگلیس و امریکا برای صنعتی کردن آن کشورها در این مقاله به روشنی نشان داد که،  برخلاف آن‌چه که امروز، ادعا می‌کنند، این کشورها در مراحل اولیه توسعه اقتصادی خود به دقت از الگوی تجارت آزاد به نفع سیاست‌های استراتژیک مرکانتالیستی اجتناب کرده‌اند. نه‌تنها انگلیس و امریکا از این الگوی مرکانتالیستی توسعه اقتصادی پیروی کردند، بلکه کشورهایی که اکنون پیشرفته هستند مانند آلمان، فرانسه، هلند، ژاپن، و کره جنوبی نیز از همین الگو پیروی کردند. این بررسی اجمالی هم‌چنین نشان می‌دهد که کشورهای بیش‌تر پیشرفته حال حاضر تنها زمانی به هواداری از سیاست تجارت آزاد پرداختند که به شکرانه سیاست‌های اولیه استراتژیک، مرکانتالیستی تجاری و توسعه اقتصادی،  در بازارهای جهانی به توان رقابت دست یافتند.
علی‌رغم درستی و قابل اجرا بودن این تجربیات درس‌آموز برای اتخاذ سیاست‌های لازم برای تجارت و توسعه اقتصادی ایران،‌ این تجربیات به کلی توسط رئیس‌جمهور روحانی و مشاوران اقتصادی ایشان نادیده گرفته شده است. رئیس‌جمهور و تیم اقتصادی او گاهگاهی به‌عنوان مفتونان دنیای غرب و اروپا مورد انتقاد قرار می‌گیرند. لیکن، مسئله اصلی، این نیست که آن‌ها مجذوب غرب هستند، بلکه موضوع اصلی این است که علاقه آن‌ها به غرب و اروپا نابهنگام و بی‌جا و به شیوه‌ای نامناسب و اشتباه انجام می‌گیرد. آن‌ها،‌ به‌جای این‌که از این تجربیات بسیار آموزنده درس‌های منطقی اخذ کنند – که همانا پیروی از استراتژی‌های تجارت و توسعه مراحل اولیه صنعتی شدن کشورهای اکنون توسعه‌یافته می‌باشد ــ دولت روحانی از استراتژی‌ زمان حاضر این کشورها، یعنی استراتژی نظام سرمایه‌داری بالغ و تعالی‌یافته، پیروی می‌کند. به عبارت دیگر، دولت روحانی، به‌جای پیروی از استراتژی‌ها و الگوی مرکانتالیستی تجارت و توسعه، از الگوی تجارت و اقتصاد لیبرالیستی دنباله‌روی می‌کند.
اقتصاد ایران به شدت دچار کم‌خونی است و اکثریت عظیمی از شهروندان این کشور تحت فشارهای مالی سنگینی قرار دارند. با این حال، با کمال تأسف، دکترهای کشور به شدت تمایل به صدور تجویزهای نادرستی برای اقتصاد بیمار ما دارند که از جمله عبارتند از: تجارت آزاد، واردات نامحدود و آزاد بی‌مانع، فقدان سیاست تشویق صادرات (به استثناء نفت و سایر مواد اولیه)، تمایل به اخذ وام از خارج، فقدان مقررات جدی بانکی/ مالی ــ خلاصه کلام، فقدان هرگونه برنامه راهنما و هدایتگر. تا وقتی که این سیاست‌های منحرف و نابه‌جای ضدتوسعه تصحیح و یا دگرگون نشده‌اند، مشکلات اقتصادی ایران محکوم به تشدید است و بازارهای کشور در اختیار انبوه کالاهای خارجی است، پایه‌های صنعتی شدن کشور سست گردیده،‌ دیون خارجی آن افزایش یافته و، همراه با آن، استقلال و حق حاکمیت کشور مخدوش میگردد..
493510

گزارش دوم کمیته تخصصی مردمی صیانت از حقوق هسته ای از رعایت توافق صورت گرفته در برجام از سوی کشورهای غربی/ نقض ­برجام از سوی ایالات متحده آمریکا/ آیا وزارت امور خارجه اقدامی متقابل در این خصوص انجام داده است؟

بنابراین، «کمیته تخصصی مردمی صیانت از حقوق هسته‌ای» ضمن اینکه این اقدامات ایالات متحده آمریکا را نقض برجام و کاملاً غرض‌ورزانه و خصمانه می‌داند، هرگونه اظهارنظر و یا رفتاری که توجیه‌کننده‌ی اقدامات ایالات متحده امریکا از سوی هر شخص و یا نهادی را محکوم نموده و خواستار آن است که دولت و وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در راستای اجرای فرامین رهبر معظم انقلاب و مصوبات مجلس شورای اسلامی،بیش از این تاخیر و سکوت را جایز ندانسته و اقدامات قاطع و لازم را به عمل آورند.

گروه سیاسی- رجانیوز: گزارش دوم «کمیته تخصصی مردمی صیانت از حقوق هسته‌ای» پیرامون توافقنامه “برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بین ایران و کشورهای ۵+۱″ به شرح ذیل اعلام می­گردد:

“برنامه معافیت از اخذ روادید ایالات متحده آمریکا” از سال ۱۹۸۶ میلادی و به موجب قانون تابعیت و مهاجرت این کشور اجرا شده است. بر اساس این برنامه، به شهروندان ۳۸ کشور  اجازه داده می‌شود تا با اهداف تجاری و گردشگری و برای مدت ۹۰ روز بدون نیاز به اخذ روادید به ایالات متحده سفر کنند و در مقابل نیز این کشورها باید تعهدات مشابهی را در این خصوص بپذیرند.[۱]

در عین حال، قانون H.R. 158 موسوم به قانون بهبود برنامه معافیت از اخذ روادید و ممنوعیت سفر تروریستی[۲] در تاریخ ۸ دسامبر سال ۲۰۱۵ میلادی – بعد از توافق برجام – با همراهی و پشتیبانی دولت دموکرات اوباما، در مجلس نمایندگان کنگره ایالات متحده به تصویب رسید و هدف از آن، ایجاد محدودیتهایی برای به‌کارگیری قانون برنامه معافیت از اخذ روادید از سوی اتباع ۳۸ کشور که –۲۳ کشور، عضو اتحادیه اروپا هستند- به کشورهای خاصی( ایران، عراق، سوریه و سودان) سفر کرده یا می‌کنند، بوده است. البته قانونH.R. 2029  موسوم به قانون تخصیص بودجه تلفیقی[۳] نیز در ۱۷ دسامبر سال ۲۰۱۵ میلادی به تصویب رسیده و همان مفاد طرح قانونی پیش‌گفته را بیان کرده است.

به موجب این قوانین، اصلاحاتی بر قسمت «الف» بخش ۲۱۷ قانون تابعیت و مهاجرت[۴] اعمال شده و برخی ممنوعیت‌ها برای افرادی که به کشورهای ایران، سودان، عراق و سوریه سفر کرده یا می‌کنند به وجود آمده است. در واقع، این قوانین به صورت مستقیم حوزه تجارت و گردشگری  جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده و صراحتاً بر خلاف بندهای ۲۸ و ۲۹ توافقنامه برجام است.

مطابق با قانون H.R. 2029 موسوم به قانون تخصیص بودجه تلفیقی، اعمال محدودیت‌های “برنامه معافیت از اخذ روادید” و تشخیص مصادیق‌ آنها در اختیار وزارت امنیت داخلی ایالات متحده امریکا قرار دارد که با مشورت وزارت امور خارجه این کشور صورت می‌پذیرد. بر همین اساس نیز این وزارتخانه در ۲۱ ژانویه سال ۲۰۱۶ میلادی، اجرای تغییرات در خصوص ممنوعیت لغو روادید و شرایط مربوط به آن را اعلام نمود و بار دیگر تکرار نمود که جمهوری اسلامی ایران نیز مشمول این ممنوعیت‌ها قرار دارد.[۵]

بدین‌سان مطابق با قانون فوق‌الذکر، افراد ذیل از مزایای “برنامه معافیت از اخذ روادید ایالات متحده امریکا”،محروم خواهند شد و برای سفر به ایالات متحده باید فرآیند معمول اخذ روادید را طی کنند:

الف- در صورتی که اتباع کشورهایی که مشمول برنامه معافیت از اخذ روادید هستند از تاریخ ۱ مارس ۲۰۱۱ میلادی به بعد در کشورهای ایران، عراق، سودان و سوریه بوده باشند (به استثنای معدود مواردی که با اهداف دیپلماتیک یا نظامی به کشورهای مزبور سفر کرده باشند.)؛

ب- در صورتی که اتباع کشورهایی که مشمول برنامه معافیت از اخذ روادید هستند، دارای تابعیت یکی از کشورهای ایران، عراق، سودان و سوریه باشند.

به دنبال اعتراض جمهوری اسلامی ایران به تصویب این قانون و درج محدودیت ها در آن که بر خلاف برجام انجام گرفته است، جان کری وزیر خارجه آمریکا در نامه‌ای به وزیر امور خارجه کشورمان در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۵،  تأکید کرد که دولت آمریکا این قانون را به‌گونه‌ای اجرا خواهد کرد که نقض برجام محسوب نشود. بخشی از این نامه بیان می‌دارد:

« … ما به اجرای کامل تعهداتمان طبق توافقات پایبند می‌مانیم … من اطمینان دارم تغییرات اخیری که در کنگره برای اخذ روادید به تصویب رسید و دولت اختیار توقف اجرای آن را دارد، به هیچ وجه مانع اجرای تعهدات طبق برجام نمی‌شود، و ما این تغییرات را به‌گونه‌ای اجرا می‌کنیم که مداخله‌ای با منافع اقتصادی مشروع ایران ایجاد ننماید. بدین منظور، ما ابزارهای متعددی را به طور بالقوه در اختیار داریم، از جمله [صدور] ویزاهای تجاری ده‌ساله چندبار ورود، برنامه‌هایی برای تسریع در [صدور] ویزاهای تجاری، و اختیار توقف اجرای قانون که طبق این مصوبه جدید به ما داده شده است.»[۶]

در همین راستا نیز مقامات وزارت امور خارجه ایران، نامه جان کری را تضمینی در راستای تأثیر نگذاشتن این تغییرات بر تعهدات آمریکا بر اساس برجام اعلام کردند. چنانکه اقای سیدعباس عراقچی، رئیس کمیته اجرای برجام، در این خصوص اظهار داشت که:

« … آنچه اکنون آمریکا رسماً به ما تعهد کرده و نامه‌ای که کری به ما نوشته یک نامه معمولی نیست، بلکه نامه وزیر خارجه یک کشور است. زمانی که وزیر امور خارجه نامه‌ای را امضا می‌کند، برای کشورش تعهد حقوقی و سیاسی ایجاد می‌کند. آقای کری دیروز با این تعهد که برای دولت آمریکا ایجاد کرده اجرای موفق برجام را در حقیقت تضمین کرده و گفته آمریکا به تعهداتش در برجام به گونه‌ای عمل می‌کند که نقضی در آن وجود نداشته باشد و قانون مربوط به لغو روادید که کنگره تصویب کرده را به گونه‌ای اجرا خواهد کرد که منافع اقتصادی ایران متاثر نشود، ولو این که قانون مذکور را اجرا نکند… .»[۷]

در راستای اجرای این قانون دستورالعملی از سوی وزارت امنیت داخلی آمریکا صادر شد:

طبق دستورالعمل مزبور، تنها مواردی که ممکن است به ‌عنوان یک قاعده کلّی مشمول حکم توقف محدودیت‌ها شوند، عبارتند از:

الف. افرادی که از جانب سازمان‌های بین‌المللی، سازمان‌های منطقه‌ای و برای انجام وظایف رسمی به کشورهای ایران، عراق، سودان یا سوریه سفر کرده‌اند؛

ب. افرادی که از جانب سازمان‌های غیر دولتی بشردوستانه برای انجام وظایف رسمی به کشورهای ایران، عراق، سودان یا سوریه سفرکرده‌اند؛

ج. افرادی که به منظور گزارشگری به عنوان خبر‌نگار به کشورهای ایران، عراق، سودان یا سوریه سفر کرده‌اند؛

د. افرادی که برای اهداف تجاری مشروع پس از انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک (۱۴ جولای ۲۰۱۵) به ایران سفر کرده‌اند؛

ه. افرادی که برای اهداف تجاری مشروع به عراق سفر کرده‌اند.[۸]

وزیر امنیت داخلی تنها در این شرایط خاص می‌تواند به توقف برخی از محدودیت‌های فوق‌الذکر مبادرت ورزد. یعنی در صورتی که وزیر امنیت داخلی توقف این محدودیت‌ها را قانونی و یا مطابق با منافع ملی آمریکا تشخیص دهد، از این اختیار برخوردار خواهد بود که در صورت صلاحدید تنها به‌ صورت مورد به مورد و برای یک شخص و موقعیت خاص این محدودیت‌ها را اعمال ننماید.

بنابراین عدم اعمال محدودیت‌های برنامه معافیت از اخذ روادید تنها به صورت موردی، برای یک شخص خاص و در یکی از شرایط مذکور امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر، افرادی که مشمول بندهای پنج‌گانه فوق‌الذکر شوند، تنها از این امکان برخوردار خواهند شد که در صورت صلاحدید و تصمیم شخص وزیر امنیت داخلی ایالات متحده  امریکا مشمول محدودیت‌های قانون تخصیص بودجه تلفیقی قرار نگیرند. بدیهی است اینکه وزیر امنیت داخلی نیز چنین تصمیمی را بگیرد یا نه، مستلزم آن است که طی فرآیندی خاص از وزیر درخواست شود و رسیدگی و بررسی‌های لازم در این خصوص صورت پذیرد.

لذا باید توجه داشت که:

اولاً آنچه از این قوانین و دستورالعمل وزارت امنیت داخلی بر می‌آید، آن است که اتباع ۳۸ کشوری که از تسهیلات برنامه معافیت از اخذ روادید با ایالات متحده آمریکا برخوردارند، در صورت مسافرت به ایران علی‌الاصول از چنین امکان و مزیتی محروم می‌شوند و برای آنکه مشمول توقف اجرای قانون شوند، باید طبق فرآیندی خاص از شخص وزیر امنیت داخلی ایالات متحده درخواست نمایند که محدودیت‌های قانون تخصیصبودجه تلفیقی شامل حال آنها نشود.

 در واقع، اتباع این کشورها باید بین سفر به ایران و بهره‌مندی از مزایای برنامه معافیت از اخذ روادیدایالات متحده یکی را انتخاب کنند که بسیار محتمل است اتباع کشورهای مزبور برای جلوگیری از تبعات سفر به ایران ترجیح دهند که اساساً به ایران مسافرتی نداشته باشند. به عبارت دیگر، اینکه این امکان وجود داشته باشد که اجرای قانون به صورت موردی و برای یک شخص و موقعیت خاص متوقف شود، اصل این احتمال را به هیچ وجه از بین نمی‌برد که اتباع کشورهای مربوطه مشمول محدودیت های ایجادشده بوسیله این قانون نشوند.

بنابراین، برای اتباع کشورهای ۳۸ گانه، همواره چنین احتمالی وجود خواهد داشت که در صورت مسافرت به ایران مشمول محدودیت‌های قانون تخصیص بودجه تلفیقی در رابطه با برنامه معافیت از اخذ روادید ایالات متحده شوند. از همین روی نیز کاملاً‌ طبیعی است که انگیزه بسیاری از تجار، شرکت های چندملیتی، اساتید دانشگاه، دانشجویان، گردشگران، هنرمندان و … کشورهای مزبور برای سفر به ایران با چالش و تردید جدی مواجه شود.

ثانیاً دستورالعمل اخیر صادره از وزارت امنیت داخلی، با نامه جان کری به وزیر امور خارجه ایران، نه تنها به طور کامل مطابقت ندارد بلکه مغایرت نیز دارد. در دستورالعمل؛ صحبتی از اعطای ویزاهای تجاری ده‌ساله چندبار ورود مورد ادعای وزیر خارجه آمریکا نیست. بنابراین، برخلاف ادعای جان کری، این قانون بدون ایجاد موانع عمده از جمله در فعالیت‌های تجاری ایران به اجرا گذاشته نخواهد شد و از هم اکنون معلوم است که نامه وزیر خارجه آمریکا نمی‌تواند مستمسک مستحکمی در این خصوص در نظر گرفته شود.

ثالثاً هرچند دستورالعمل وزارت امنیت داخلی آمریکا صرفا این امکان را به وجود آورده است که به صورت مورد  به مورد و برای یک شخص و موقعیت خاص نظیر افرادی که تنها پس از انعقاد برجام، با اهداف تجاری مشروع به ایران مسافرت کرده‌اند، مشمول این محدودیت‌ها نشوند، اما باید توجه داشت که:

الف- بر اساس دستورالعمل مزبور؛ تشخیص موارد استثنا، کاملاً مورد به مورد و مبتنی بر صلاحدید است و بنابراین، بسیار محتمل است که محدودیت‌های مذکور متوقف نشوند؛

ب- اتباع ۳۸ کشور از جمله ۲۳ کشور اروپایی که از اول مارس ۲۰۱۱ تا قبل از انعقاد برجام، در طول۵ سال گذشته؛ به ایران سفر کرده باشند، شامل این دستور العمل نمی شوند و لذا محدودیت بر این افراد اعمال خواهد شد و نقض صریح برجام رخ خواهد داد.

ج- اینکه اصل بر ممنوعیت و اعمال محدودیت‌هاست موجب می‌شود که بسیاری از تجار و نمایندگان شرکت‌های تجاری خارجی، به دلیل محظوراتی که احتمالاً برایشان به وجود می‌آید ترجیح دهند که به ایران سفر نکنند.

د- مواردی که به عنوان استثنای از محدودیت‌ها عنوان شده‌اند، مسافرینی که اهداف گردشگری دارند را شامل نمی‌شود. بنابراین محدودیت ها روی صنعت گردشگری و توریسم ایران قطعا اعمال خواهد شد و این قانون جدید، این صنعت را با مشکلات عمده مواجه خواهد ساخت.

رابعاً توجه به این مسئله نیز ضروری است که تصویب چنین قانونی علیه کشوری که خود در خط مقدم جنگ با تروریسم قرار دارد، با هیچ منطقی موجه نمی‌باشد و از همین روی، اغراض سیاسی برای آنکه ایران پس از برجام، مجددا از نظر اقتصادی و تجاری در تنگنا و انزوا قرار بگیرد کاملاً به چشم می‌خورد.

در واقع، مشخص است که به طور قطع، هدف از تصویب چنین محدودیت‌هایی مبارزه با تروریسم نبوده است؛ چه اینکه تروریست‌هایی که در حال حاضر وارد سوریه می‌شوند نیز به هیچ عنوان به طور رسمی از کشورهایی نظیر سوریه و عراق ویزا دریافت نمی‌کنند و در عین حال، هیچ یک از کشورهای حامیان تروریسم نظیر ترکیه و عربستان نیز مشمول این قانون نشده‌اند. بنابراین اگر مقصود از این قانون مبارزه با تروریسم باشد، اتباع کشورهای ترکیه و عربستان که محور اصلی ورود و خروج یا همکاری با تروریست‌های مستقر در سوریه و عراق هستند، باید در وهله نخست مشمول این محدودیت‌ها در نظر گرفته می‌شدند که چنین نشده است.

خامساً افزون بر این مطالب، قانون H.R. 2029 موسوم به قانون تخصیص بودجه تلفیقی به دلایل ذیل مغایر صریح موافقتنامه برجام نیز به نظر می‌رسد:

مطابق با بند ۲۸ برجام «گروه ۱+۵ و ایران متعهد هستند که برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا نمایند و از هر گونه اقدام مغایر با نص، روح و نیت این برجام که اجرای موفقیت‌آمیز آن را مختل سازد، خودداری کنند. مقامات ارشد دولتی در گروه ۱+۵  و ایران تمام تلاش خود را برای اجرای موفقیت آمیز این برجام، از جمله در بیانات عمومی خود، به کار خواهند بست. گروه ۱+۵ کلیه اقدامات لازم را برای لغو تحریم‌ها به نحو مقتضی به عمل خواهند آورد، و از تحمیل مقررات آئین‌نامه‌ای استثنائی یا تبعیض‌آمیز و الزامات شکلی به جای تحریم‌ها و اقدامات محدودیت‌ساز تحت پوشش این برجام، خودداری می‌ورزند.»[۹]

همچنین به تصریح بند ۲۹ برجام «اتحادیه اروپایی و دولت‌های عضو و همچنین ایالات متحده امریکا، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تاثیرگذاری خصمانه و مستقیم بر عادی‌سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهدات‏شان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیت‌‏آمیز برجام خودداری خواهند کرد.»[۱۰]

بنابراین مطابق برجام، علیرغم اینکه:

۱٫       ایالات متحده  امریکا ملزم به پرهیز از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و نیت برجام است؛

۲٫       ایالات متحده امریکا ملزم است تا از تحمیل مقررات آئین‌نامه‌ای استثنائی یا تبعیض‌آمیز و الزامات شکلی به جای تحریم‌ها و اقدامات محدودیت‌ساز تحت پوشش برجام، خودداری ورزد.

۳٫       ایالات متحده امریکا مکلف است از هر گونه اقدامی که بر روابط اقتصادی با ایران اختلال ایجاد کند، خودداری کند.

۴٫       مقامات ارشد دولت ایالات متحده امریکا تمام تلاش خود را برای اجرای موفقیت امیز برجام از جمله در بیانات عمومی خود به کار خواهند بست.

لیکن مصوبات اخیر ایالات متحده آمریکا؛ مغایرت صریح با چهار تعهد مذکور، طبق برجام دارد و در روابط تجاری، اقتصادی و گردشگری با ایران اختلالات عمده ایجاد خواهد کرد.

رهبر معظم انقلاب در نامه‌ی خود به رئیس‌جمهور محترم ایران،[۱۱] درباره الزمات اجرای برجام عنوان کرده بودند:

«در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجاممحسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعالیت‌های برجام را متوقّف کند[۱۲]

مجلس شورای اسلامی نیز در بند (۳) قانون اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۱/۷/۱۳۹۴ در اجرای برجام تاکید کرده بود که:

«دولت موظف است هرگونه عدم ‌پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌های لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را به‌دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به‌طوری‌که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنی‌سازی کشور به ۱۹۰ هزار سو افزایش یابد. شورای‌عالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع می‌باشد. دولت باید ظرف مدت ۴ ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید.»

بنابراین، «کمیته تخصصی مردمی صیانت از حقوق هسته‌ای» ضمن اینکه این اقدامات  ایالات متحده آمریکا را نقض برجام و کاملاً غرض‌ورزانه و خصمانه می‌داند، هرگونه اظهارنظر و یا رفتاری که توجیه‌کننده‌ی اقدامات ایالات متحده  امریکا از سوی هر شخص و یا نهادی را محکوم نموده و خواستار آن است که دولت و وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در راستای اجرای فرامین رهبر معظم انقلاب و مصوبات مجلس شورای اسلامی،بیش از این تاخیر و سکوت را جایز ندانسته و اقدامات قاطع و لازم را به عمل آورند.

والسلام


[۱] کشورهایی که مشمول “برنامه معافیت از اخذ ویزای ایالات متحده آمریکا” هستند، عبارتند از:

آندورا، استرالیا، اتریش، بلژیک، برونئی، شیلی، جمهوری چک، دانمارک، استونی، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، مجارستان، ایسلند، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، کره جنوبی، لاتویا، لیختنشتاین، لیتوانی، لوکزامبورگ، مالت، موناکو، هلند، زلاندنو، نروژ، پرتغال، سان مارینو، سنگاپور، اسلواکی، اسلونی، سوئد، اسپانیا، سوئیس، تایوان، پادشاهی متحده (بریتانیا). نک:

U.S Department of State, Bureau of Consular Affairs at: https://travel.state.gov/content/visas/en/visit/visa-waiver-program.html

[۲] The Visa Waiver Program Improvement and Terrorist Travel Prevention Act of 2015, Available at:https://www.congress.gov/bill/114th-congress/house-bill/158/text?q={%22search%22%3A[%22\%22hr158\%22%22]}&resultIndex=1

[۳] Consolidated Appropriations Act, 2016; Available at: https://www.congress.gov/bill/114th-congress/house-bill/2029/text#toc-H817E7A09DD2C47BFA0E019C5C89DDFB7

[۴] ۸ U.S. Code § ۱۱۸۷ – Visa waiver program for certain visitors; Available at: https://www.law.cornell.edu/uscode/text/8/1187

[۵] See Official Website of U.S Homeland Security at: http://www.dhs.gov/news/2016/01/21/united-states-begins-implementation-changes-visa-waiver-program

[۶] See: CNSNews.com

[۷] http://www.irinn.ir/news/140385/

[۸]  Ibid.

[۹]  Iran Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), Available at: http://www.state.gov/documents/organization/245317.pdf

[۱۰] Ibid

[۱۱] . مورخ ۲۹ مهر ۱۳۹۴

[۱۲] نامه رهبر انقلاب به رئیس‌جمهور درباره الزامات اجرای برجام، قابل دسترسی در:

http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=31168