vlcsnap-2016-02-06-15h36m49s229-min

سربازان جهانی روح‌الله از تاثیر انقلاب خمینی بر آفریقا، شبه قاره هند، اردن و مستضعفین جهان می‌گویند

انقلاب اسلامی چهار مرز را درنوردید؛ جغرافیا، دین، مذهب و قومیت و نژاد/ شاگرد ابراهیم زکزاکی: احیای حرکت اسلامی نیجریه، از دیدار امام خمینی با شیخ زکزاکی شروع شد/ شهروند ژاپنی: انقلاب اسلامی فقط برای یک کشور به نام ایران نیست و برای تمام دنیاست

فکر نمی‌کنم تاثیری که انقلاب ایران گذاشته است در جایی از جهان سابقه داشته باشد و به دلیل ضعیف کار کردن رسانه‌ها این ظرفیت به خوبی نمایش داده نشده است؛ شیعیان نیجریه خودشان را مدافع انقلاب اسلامی می‌دانند و هرجایی که فرصت پیدا کنند درباره انقلاب اسلامی ایران صحبت می‌کنند.

گروه سیاسی-رجانیوز: شب چهارم از برنامه ثریا با عنوان ” انقلاب ادامه دارد” با موضوع آرمان‌های جهانی انقلاب اسلامی و با حضور سید سرباز روح‌الله رضوی، از فعالان جهان اسلام و اهل کشمیر، حجت‌السلام حمیرضا غریب‌رضا، مسئول موسسه گفتگو دینی وحدت و حمزه امام موسی از شاگردان شیخ زکزاکی و عضو حرکت اسلامی نیجریه بر روی آنتن شبکه اول سیما رفت. همچنین میهمان ویژه این برنامه فاطمه اتسکو هوشینو از شهروندان ژاپنی ساکن ایران بود.

تاثیرات انقلاب اسلامی بر کشورهای خارجی، بیش از آنچیزی است که اساتید در سخنران‌هایشان می‌گویند

به گزارش رجانیوز سید سرباز روح‌الله رضوی، در خصوص آرمان‌های جهانی و فرامرزی انقلاب اسلامی گفت: اگر کسی بخواهد منکر هویت جهانی انقلاب اسلامی بشود مانند کسی است که در روز روشن خورشید را انکار می‌کند؛ حضرت امام متعدد بر این بعد جهانی و هویت بین‌المللی و نگاه جهان‌وطنی انقلاب تاکید می‌کردند و بنده هم نمی‌خواهم یک بار دیگر همین مسائل را بیان کنم.

وی با بیان اینکه می‌توانیم به انقلاب اسلامی به دو طریق نگاه کنیم، افزود: می‌توانیم یک بار دیگر این ادعا را تکرار کنیم و بگوییم که همچین هویتی وجود داشته است و راه دوم این است که نگاهی به واقعیت دنیای امروز بیاندازیم البته نه نگاهی که از خلال پنجره فیلتر شده رسانه‌های غربی و عربی وجود دارد بلکه نگاهی به کف این جامعه‌ جهانی بیاندازیم و به وضوح به بعد جهانی انقلاب اسلامی پی خواهیم برد هرچند که دشمن سعی کرد این ظهور و بروز و انعکاسات جهانی انقلاب اسلامی را بپوشاند.

روح‌الله رضوی در خصوص تاثیرات انقلاب اسلامی بر کشورهای دیگر گفت: بنده هرجا که سفر کرده‌ام تاثیرات انقلاب اسلامی را دیده‌ام و هرچه جلوتر رفتم، متعجب‌تر شدم و اغراق نمی‌کنم اگر بگویم آن چیزی که در سفرهای مختلف به کشورهای خارجی دیدم بسیار بیشتر از خواندن پیام‌ها وتعابیر و سخنرانی‌هایی که برخی از اساتید دانشگاه در رابطه با هویت انقلابی ایران دارند، بوده است؛ از شرق و غرب دنیای اسلام و حتی دنیای غیر مسلمان هم این تاثیرات را دیده‌ام.

اگرچه برخی می‌گویند تاریخ مصرف حرف‌های انقلابی گذشته است اما بدانند که ما یک حرفی زده‌ایم و اثراتی گذاشته‌ایم که دیگر نمی‌توانیم عقب بکشیم

این فعال جهان اسلام با بیان اینکه انقلاب ایران چهار دیوار راشکست، خاطر نشان کرد: انقلاب ایران دیوار جغرافیا را شکست چراکه آرمان‌هایش فراتر از مرزهای ایران بود؛ دیوار مذهب را شکست چراکه تنها یک انقلاب شیعی نبود؛ دیوار دین را شکست چراکه تنها حرف از دین نمی‌زد و بر روی آرمان‌های انسانی تاکید داشت و همچنین دیوار قومیت، نژاد و رنگ  را شکست؛ باوجود اینکه همه خانواده من در کشمیر هستند و بارها به این کشور سفر کرده‌ام اما بازهم تعجب می‌کنم وقتی که می‌بینم این انقلاب تا دل مردم نفوذ کرده است.

وی افزود: همانطور که در مستند کشمیرنامه آمده بود، جوانی کشمیری بود که اگرچه یک بارهم ایران نیامده بود اما به عشق انقلاب اسلامی، فارسی حرف می‌زد و بنده موارد متعددی را سراغ دارم که فارسی یاد گرفته‌اند و این آدم قطعا نسبت به انقلاب احساس هویت می‌کند.

کارگردان مستند کشمیرنامه افزود: اگرچه برخی از آقایان می‌گویند تاریخ مصرف حرف‌های انقلابی گذشته است اما باید بدانند که ما یک حرفی زده‌ایم و اثراتی گذاشته‌ایم که دیگر نمی‌توانیم عقب بکشیم؛ بگذریم از اینکه هیچ کشوری در نیا نیست که برای استراتژی به مرزهای خودش نگاه کند و همه دولت‌ها برای تحقق آرمان‌های ملی خودشان نگاهی فراملی دارند.

انقلاب اسلامی یک الگوی جدید جهانی است

حجت‌االاسلام غریب‌رضا، مسئول موسسه گفتگو دینی وحدت در خصوص بعد جهانی انقلاب اسلامی گفت: چند روز پیش وزیر امورخارجه عربستان که چند مرتبه به ایران هتاکی کرده بود با یک ژست دموکراتیک( به خیال خودش) گفته بود که ایران باید تکلیف خودش را مشخص کند، یا می‌خواهد یک حکومت انقلابی در جهان باشد یا عضوی محترم در نظام جهانی بین‌الملل به حساب بیاید!

وی افزود: بنده با یکی از مصری‌ها صحبت می‌کردم و دقیقا به این موضوع اشاره کرد و گفت شما تکلیف خودتان را مشخص نکرد‌ه‌اید که انقلاب هستید یا دولت؛ من گفتم شما مفهوم دولت انقلابی را درک نکرده‌اید چراکه این یک الگوی جدید است و تعارض  بین دولت و جمهوریت یک یک بحث عقب ماند‌ه‌ای است؛ به این شخص گفتم که شما یک کشور در دنیا پیدا کنید که  ۷۲ درصد جمعیت آن برای رای دهی، پای صندو‌ق‌ رای آمده باشند که واقعا هیچ کس پاسخی برای این بحث ندارند.

حجت‌االاسلام حمیدرضا، غریب‌رضا خاطر نشان کرد: بنده با یکی از جوانان اخوان‌المسلمین صحبت می‌کردم و همانطور که می‌دانید اخوان‌المسلمین اولین گروهی بود که بعد از پیروز انقلاب اسلامی با امام بیعت کردند؛ به این فرد گفتم که تحلیتان از شکستتان چیست؟ شما هشتاد سال سابقه مبارزاتی داشتید اما یکسال نتوانستید حاکمیت را حفظ کنید اما امام خمینی ۱۵ سال مبارزه کرد و ما ۳۷ سال است که انقلاب را با تمام وجود حفظ کرده‌ایم؟ این شخص تحلیل جالبی داشت و گفت که شما بعد از انقلاب سه ساختار را ایجاد کردید و این سه ساختار انقلاب شما را حفظ کرد اما ما اجرا نکردیم و با سر به زمین خوردیم؛ اولا انقلاب شما رهبر دینی داشت، دوما شما سپاه پاسداران داشتید یعنی افرادی که حاضر بودند جان خودشان را در راه انقلاب بدهند و سوم اینکه دادگاه‌های انقلاب داشتید یعنی سران رژیم سابق را اعدام کردید و ریشه فساد را در جامعه خودتان پاک کردید ولی ما این کار را نکردیم و کسانی را که از در بیرون کردیم از پنجره وارد شدند و دوباره  فتنه‌انگیزی کردند.

اطلاعات ما از نیجریه صرفا به تیم ملی فوتبال و آرایش موهایشان خلاصه شده است!

محسن مقصودی خطاب به حمزه امام موسی گفت: اطلاعات ما از نیجریه بیشتر معطوف به تیم فوتبال نیجریه و آرایش موهای آنهاست؛ برای ما از وضعیت اسلامی نیجریه و نحوه آشنایی آنها با انقلاب اسلامی بگویید.

حمزه امام موسی درخصوص وضعیت اسلامی نیجریه و نحوه آشنایی آنها با انقلاب اسلامی، گفت: کشور نیجریه از کشورهای اسلامی است و حدود دو قرن پیش یک شخصیت بزرگ و مکتبی بنام شیخ عثمان دان فودیو یک حکومت اسلامی تاسیس کردند اما حدود سال ۱۹۰۳ مستعمرین انگلیسی به شمال نیجریه رسیدند و توانستند حکومت اسلامی را نابود کنند ولی الحمدلله نتوانستند فرهنگ اسلامی ما را از بین ببرند و شیخ ابراهیم زکزاکی از همان فرهنگ الهام گرفت؛ ایشان دیدند که مستعمران آمدند و رفتند، پس چرا ما باید به دنبال مستعمران باشیم؟ و عقیده داشتند که باید به حرکت اسلامی خودمان بازگردیم و حدود سال ۱۹۷۸ در دانشگاه زاریا حرکت اسلامی شروع شد یعنی قبل از انقلاب اسلامی ایران، این حرکت شروع شد.

وی در ادامه افزود: سال ۱۹۷۹ که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، شیخ ابراهیم  بسیار خوشحال شد و امیدوار بود که یک روزی خواهد رسید که ماهم به پیروزی می‌رسیم لذا در سال ۱۹۸۰ با امام خمینی دیدار کردند. ایشان قبل از اینکه به ایران بیاید می‌گفتند که من اگر که با امام خمینی دیدار کنم، هر مکتبی که امام خمینی داشته باشد من هم به آن مکتب خواهم رفت، در نهایت ایشان به دست امام خمینی شیعه شدند و به نیجریه برگشتند و از آنجا حرکت اسلامی نیجریه که بر اساس مکتب اهل سنت بود متحول شیعه شدند و شیخ ابراهیم بسیار تلاش کردند تا شیعه بودنشان واضح نشود چون اگر اینطور می‌شد مردم نمی‌توانستند حرکت اسلامی را ادامه بدهند ولی از یک روش خاص استفاده کردند که این روش به این ترتیب است که در ابتدای کار با مردم کم کم جلو رفتند و بعد امام خمینی را معرفی کردند و در رابطه با امام سخنرانی‌های زیادی داشتند.

تاثیرات انقلاب اسلامی بر نیجریه به دلیل ضعف رسانه‌ها به خوبی به تصویر کشیده نشده است

حمزه امام موسی افزود: ایشان براساس دیدگاه امام خمینی مردم مسلمان را به وحدت و اتحاد دعوت می‌کردند و می‌گفتند که حرکت اسلامی نیجریه مکتب خاصی ندارد و این حرکت برای جهان است.

وی در خصوص تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بر نیجریه گفت: فکر نمی‌کنم تاثیری که انقلاب ایران گذاشته است در جایی از جهان سابقه داشته باشد و به دلیل ضعیف کار کردن رسانه‌ها این ظرفیت به خوبی نمایش داده نشده است؛ شیعیان نیجریه خودشان را مدافع انقلاب اسلامی می‌دانند  و هرجایی که فرصت پیدا کنند درباره انقلاب اسلامی ایران صحبت می‌کنند.

مقصودی در این بین گفت: ما رسانه‌ای‌ها برای معرفی نیجریه که بیش از ده میلیون مسلمان دارد مقصر اول هستیم و حتی خود ماهم از این ظرفیت مطلع نبوده‌ایم.

سرباز روح‌الله رضوی در ادامه خاطر نشان کرد: درباره این گزاره‌ای که ایشان گفتند که تاثیری که انقلاب اسلامی در نیجریه داشته است در جای دیگر نبوده است، باید بگویم که شما هرکجای جهان اسلام وقتی سفر می‌کنید همین گزاره را از زبان آنها می‌شنوید.

شهروند ژاپنی: دلبستگی به انقلاب اسلامی از واجبات شرعی است

میهمان ویژه این برنامه فاطمه اتسکو هوشینو، در پاسخ به سوالی مبنی براینکه این علاقه فراوان شما به انقلاب اسلامی از کجا نشات می‌گیرد، گفت: علاقه من به انقلاب اسلامی با ملیت من هیچ ارتباطی ندارد؛ من مسلمان هستم و بعنوان یک شیعه این انقلاب اسلامی را بنای ظهور امام زمان (ع) می‌دانم.

فاطمه اتسکو هوشینو درباره نگاهی که از انقلاب ایران در ژاپن بود، خاطر نشان کرد: متاسفانه در ژاپن درباره این قضیه اطلاعات درستی نداشتم و  بیشتر در ایران با این قضیه آشَنا شدم و متاسفانه ایام جنگ و انقلاب در تلویزیون ژاپن بطوری نشان می‌دادند که این انقلاب اسلامی تندروی است و سیاه‌نمایی می‌کردند اما بعد از اینکه به ایران مهاجرت نمودم فهمیدم که دلبستگی به انقلاب اسلامی از واجبات شرعی است و همه ما باید به خدا اعتقاد داشته باشیم و اعتقاد به خدا یعنی اعتقاد به پیامبر، اعتقاد به پیامبر یعنی اعتقاد به ۱۴معصوم و در همین راستا به انقلاب اسلامی اعتقاد دارم.

وی درخصوص نگاه اطرافیانشان در ژاپن نسبت به انقلاب ایران افزود: بعضی وقت‌ها با خانواده‌ام در ژاپن صحبت می‌کنم و شبهات آنها را حل می‌کنم اما متاسفانه تا کنون خیلی موفق نبوده‌ام ولی در خصوص یک موضوع موفق شده‌ام و آن این است که تمام صحبت‌هایی که رسانه‌های آنجا می‌گویند صحیح نیست.

فاطمه اتسکو هوشینو: انقلاب اسلامی فقط برای ایران نیست

این شهروند شیعه ژاپنی در خصوص فعالیت‌های اجتماعی زنان در ایران تصریح کرد: وقتی به مادرم گفتم که بعضی وقت‌ها به رسانه‌ها می‌روم، ایشان خیلی تعجب می‌کنند و حرفشان این است که در ایران خانم‌ها حق دارند که مقابل مردم صحبت کنند؟!

فاطمه اتسکو هوشینو در خصوص عقاید امام خمینی خاطر نشان کرد: امام خمینی فوق بشر بوده و با نفس ایشان مردم ایران قیام کردند و رحمت بزرگی برای تمام دنیا بوده و هستند چراکه انقلاب اسلامی فقط برای یک کشور به نام ایران نیست و برای تمام دنیاست.

مقصودی در این بین تصریح کرد: من دیدم که شما اقتصاد مقاومتی را خیلی بهتر از مسئولین کشور ما که متاسفانه بسیاری از وسایل‌شان خارجی است، درک کرده‌اید؛ میشه بفرمایید مردم بعد از جنگ‌جهانی در ژاپن چه اقداماتی انجام دادند و چه روحیه‌ای داشتند که امروز به این توسعه صنعتی رسیده‌اند؟

فاطمه اتسکو هوشینو در پاسخ خاطر نشان کرد: آنها خیلی بر سر این هدف متحد بودند و هدفشان این بود که دوباره کشورشان را بسازند و با صداقت، مدیریت و همکاری تلاش زیادی کردند و عامه مردم هم همکاری کردند و تولید کننده‌ها نیز کیفیت کالاهایشان را بالا بردند.

جوانان هندی نه تنها امام و اندیشمندانی مانند شهید مطهری و دکتر شریعتی را می‌شناسند بلکه با کارگردانانی مثل مجید مجیدی آشنایی کامل دارند!

سرباز روح‌الله رضوی درخصوص تاثیرات مصداقی انقلاب اسلامی بر خارج از مرزها گفت: مرحوم حاج علی اکرام رهبر حزب اسلام‌گرای آذربایجان بود؛ ایشان در کتاب خاطراتشان نقل می‌کردند که زمان جنگ، مردم ناوداران که از روستاهای نزدیک باکو است، هرچند وقت یکبار طلا و جواهرات همسر و بچه‌هایشان را با یک کار پلیسی جمع می‌کردند و با یکی از اعضای سفارت ایران هماهنگ می‌کردند که این طلاها را از کنار فلان قبرستان بردارد و بفروشد و به جبهه‌های جنگ ایران و عراق بدهد و دقیقا عین همین اتفاق را پدر بنده نقل می‌کردند که  وقتی در یکی از مناطق کشمیر درخصوص انقلاب ایران صحبت کردم، جوانی از دنبال من راه افتاد و گریه می‌کرد؛ از این جوان پرسیدم که چه می‌خواهی؟ در آخر فهمیدم که این شخص عکس امام را از من می‌خواست!

وی افزود: پدر بنده می‌گفتند که مردمی که در استضعاف تمام بودند برای جبهه‌های ایران پول می‌فرستادند؛ واقعا این خاطره‌ها تکان دهنده است.

کارگردان مستند کشمیرنامه تصریح کرد: بنده سال قبل برای تبلیغ به یکی از ایالات‌های جنوبی هندوستان رفتم؛ در آن ایالت مردمی را دیدم که واقعا تعجب کردم؛ دوستان اسلام‌گرای آنجا یک شبکه کاملا حرفه‌ای به زبان منطقه داشتند که مدیر این شبکه می‌خواست برای من توضیح بدهد که این شبکه چگونه است و گفت که بنده وصیت‌نامه امام را به زبان مالایرم ترجمه کرده‌ام و این زبانی است که متعلق به ایالتی است که ۳۵ میلیون جمعیت دارد و بنده واقعا تعجب کردم.

این فعال جهان اسلام خاطرنشان کرد: با ۴۰تا از دانشجویان اهل سنت یک جلسه‌ای داشتم که دیدم این جوان‌ها نه فقط امام را می‌شناسند و نه فقط اندیشمندانی مثل شهید مطهری و دکتر شریعتی را می‌شناسند بلکه هنرمندانی مثل مجید مجیدی را به خوبی می‌شناسند؛ از من درباره کارگردان‌هایی سوال می‌کردند که من واقعا نمی‌شناختم!

وی از تجربیاتش از سفر اردن گفت و تصریح کرد: ۵ سال قبل در اردن یک نشستی بود که یک جوانی بنده را کنار کشید و ما را به یک کافی‌شاپی برد و شروع کرد به صحبت کردن از دیدگاه‌های انقلابی که بخاطر خواندن کتب شهید مطهری و دکتر شریعتی در ذهنش ایجاد شده بود.

احمد دیدات از هندیان آفرقای جنوبی: خوشتیپ‌ترین پیرمردی که در عمرم دیده‌ام، امام خمینی است

رضوی همچنین گفت: در اوایل دهه هشتاد یکی از چهره‌های معروف اهل سنت آقای احمد دیدات بود که اصالتا اهل هند بود و در آفریقای جنوبی زندگی می‌کرد و به زبان انگلیسی صحبت می‌کرد و یک چهره‌ اسلامی بسیار شناخته شده بود و تخصص ایشان مناظره با غیر مسلمان‌ها و دعوتشان به اسلام بود؛ ایشان در آن سال‌ها به ایران آمد و به دیدار امام و مناطق جنگی رفتند و بعد از بازگشت یک سخنرانی می‌کند که اسم آن “ایران، یک ملت دوباره متولد شده” است و یک ساعت حرف می‌زند و وقتی گوش می‌دهید تمام وجودتان پر از احساس می‌شد و تعبیرات بسیار جالبی دارد که در جایی  می‌گوید “خوشتیپ‌ترین پیرمردی که در عمرم دیده‌ام، امام خمینی است”؛ تقاضا می‌کنم این سخنرانی را بینندگان عزیز بخوانند تا تاثیرات انقلاب اسلامی را درک کنند.

حجت‌السلام غریب رضا گفت: وقتی آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌بیند که همه دنیا تحت تاثیر انقلاب اسلامی به مرز مواجه با آنها تبدیل شده است و وقتی می‌بینند دختر ملک عبدلله شهادت شیخ نمر را محکوم می‌کند و وقتی می‌فهمند که در دانشگاه اسلامی مدینه مقلد مقام معظم رهبری وجود دارد و وقتی آقایی به نام رشید بن عیسی عکس امام خمینی را در ابتدای انقلاب در دفترش در یونسکو بالا می‌برد و از انقلاب دفاع می‌کند، احساس خطر می‌کنند و این طبیعی است که ایران هراسی و اسلام‌هراسی را در تمام دنیا گسترش بدهند و حتی خط شکستن وحدت را در کشور دنبال می‌کنند که این آرمان‌های ما تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

حمزه امام موسی در جمع‌بندی مباحث گفت: نمونه بارز تاثیرات انقلاب اسلامی، نیجریه است چراکه در نیجریه حدود ۱۵ میلیون شیعه وجود دارد و کشورهای همسایه نیجریه نیز از حرکت‌ها اسلامی نیجریه متاثر هستند.

در بخش پایانی سرباز روح‌الله رضوی، به سبک بچه‌های انقلاب بر دیوار نمادین ثریا شعاری مبنی بر اینکه انقلابی‌ماندن یعنی…، نوشت: برای فلسطین می‌جنگیم…

هاشمی-رفسنجانی-و-مهدی-هاشمی

در حاشیه هتاکی جدید هاشمی

از کلاغ خواندن منتقدان تا تشبیه منتقدین به منافقین و ستون پنجم زمان جنگ/ اصرار هاشمی بر افراطی خواندن جریان مومن علی رغم هشدار های مقام معظم رهبری/ هاشمی در حمله به جریان انقلابی چه هدفی را دنبال می کند

در شرایطی که رهبر معظم انقلاب بار ها در کنار توصیه های خود به جوانان انقلابی از لزوم تقویت روحیه انقلابی گری در جوانان سخن گفته بودند و مسئولان را به حمایت از این ویژگی مامور کرده بودند با این وجود هاشمی رفسنجانی در برهه های مختلفی تلاش کرد تا با انتخاب نقطه ای مقابل این بیانات، حمله به این جوانان را در دستور کار خود قرار دهد و با تمام توان خود در صحنه خشکاندن ریشه این روحیه حاضر شده است.

گروه سیاسی-رجانیوز: «تندرو های امروز شبیه منافقین و ستون پنجم زمان جنگ هستند» این جمله را می توان جدید ترین تلاش هاشمی برای به حاشیه بردن جریان انقلابی کشور دانست.

به گزارش رجانیوز هاشمی رفسنجانی که روزگاری خود را در متن اصلی جریانات سیاسی کشور می دیده، این روزها به وضوح درک کرده است که دیگر مقبولیتی در میان جامعه ایران ندارد و همین مساله است که او را وادار کرده است تا شاید با جنجال سازی های مکرر و اظهارات ساختار شکنانه حیات سیاسی خود را در جامعه ادامه دهد.

با این نگاه شاید فلسفه رفتار های این روزهای هاشمی را بهتر درک کرد. همین امر بوده است که او را وادار ساخته تا با اصرار بر جدا کردن خود از مسیر انقلاب اسلامی که هر روز با شیوه ای پیگری می شود جایگاه سابق خود را اندکی بازیابی نماید. روزی با حمله به فقهای شورای نگهبان و روزی نیز با حمله به روحیه انقلابی گری و جوانان انقلابی. در همین راستا هاشمی و روحانی از ابتدا دولت یازدهم با تعریف دو گانه اعتدال-افراط خود را به عنوان معتدلین معرفی کردند، اقدامی که نتیجه آن قرار گرفتن جریان انقلابی و حزب اللهی  که از قضا منتقد دولت هستنددر جناح افراطیون است. نتیجه ای که از مقدماتی اشتباه و ناصحیح نشات گرفته است.

در همین راستا سایت هاشمی رفسنجانی در حاشیه نگاری جدیدش از دیدار چند روز پیش هاشمی از شیوه تخریبی جدید هاشمی رفسنجانی رونمایی کرد. این سایت در گزارشی، سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی را این گونه روایت می کند:

«حرف بعدی آقای هاشمی حرف شباهت منافقین و ستون پنجم های زمان جنگ و تندروهای امروز است. حرفی که ۳۰ سال قبل هم زده بود، که “نفوذی ها در لباس انقلابی گری می آیند”.هاشمی خوب می داند که چگونه برخی انقلابی ها از ضد انقلاب بدتر می شوند. اگر به انحراف بروند و حقیقت انقلابی گری را درک نکنند. همانها که هاشمی بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به آنان گفت: انقلابی گری، کلّه شقّی نیست!. فاصله منافق و ستون پنجم و تندروها از مو باریکتر می شود. اگر به حقیقت انقلابی گری عمل نکنند. وگرنه نتیجه ی عمل آنها جملگی یکی می شود. درست مثل سنگ زدن به برجام و آتش زدن سفارت عربستان!»

اگرچه افراط و تفریط همواره مورد نقد تمامی گروه ها و جریانات بوده است اما هاشمی رفسنجانی با استخدام این واژه و استعمال همیشگی آن تلاش می کند تا شاید بتواند دلیلی موجه برای حملات خود به جوانان انقلابی دست و پا نماید. اما هاشمی رفسنجانی در ادامه پیگیری این استراتژی انتقاد از برجام و پر رنگ کردن اعتراضات جوانان انقلابی به اقدامات عربستان را مصداقی از افراطی گری معرفی می کند و این امور را اقداماتی منافق گونه و نشات گرفته از تفکر ستون پنجمی معرفی کرده است.

اما در شرایطی هاشمی رفسنجانی انتقاد از برجام را به سنگ زدن تشبیه کرده است و در سخنانی توهین آمیز به منتقدین برجام برچسب منافق و ستون پنجمی می زند که رهبر معظم انقلاب در بیانات آغاز سال جدید در حرم مطهری رضوی با انتقاد از رویه دولت یازدهم و حامیان دولت در توهین به منتقدین، دولت و حامیان دولت را از اهانت کردن به منتقدین منع کرده بودند. ایشان در بخشی از بیانات خود فرموده بودند: «من مردم عزیز را به بی‌تفاوتی دعوت نمی‌کنم به نظارت نکردن دعوت نمی‌کنم بلکه به اهتمام به مسائل اصلی کشور دعوت می‌کنم اصرار می‌کنم برخورد‌ها تحقیر آمیز نباشد. نه از سوی مردم نسبت به مسئولان و نه از سوی مسئولان نسبت به منتقدین. دلواپس بودن جرم نیست. دغدغه بودن جرم نیست».

از سوی دیگر اگرچه تعرض به سفارت عربستان اقدام صحیحی نبود و می توانست به شیوه ای صحیح تر صورت بگیرد اما با این حال اساس و فلسفه این اقدام که ناشی گرفته یکی از اصول انقلاب اسلامی یعنی حمایت از مستضعفین دیگر نقاط عالم بوده است بلاشک امری پسندیده و قابل دفاع است.

با این حال به نظر نمی رسد روی سخن هاشمی رفسنجانی صرفا به واقعه سفارت عربستان متمرکز باشد بلکه اساسا به دنبال قطع ریشه روحیه انقلابی و حمایت از مظلومان جهان است. روحیه ای که در مقابل سکوت های دیپلمات مابانه عده ای تمام قد در دفاع از رهبر شیعیان عربستان به صحنه آمداند.

اما این سخنان هاشمی درحالی است که رهبر معظم انقلاب در دی ماه سال جاری با انتقاد از سیاست زده شدن انتقاد از افراطی گری فرموده بودند: « یک عادتی هم در بعضی پیدا شده است که همین‌طور مدام تکرار میکنند «تندروها، تندروها»؛ خب بله، تندرَوی و کندرَوی -طرف افراط و تفریط- هر دو بد است، این معلوم است امّا [اینکه] تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزو مسائل بیّن نیست، تبیین لازم دارد».

ایشان در ادامه سخنان خود با اشاره به این که هدف از بیان این سخنان تخریب جوانان مومن و انقلابی است فرمودند: «من میفهمم که بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزب‌اللّهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه! جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزب‌اللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همه‌ی وجود، با همه‌ی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئله‌ی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان می‌آیند. به صِرف اینکه یک جایی یک قضیّه‌ای واقع بشود که مورد قبول و تأیید نباشد، فوراً پای حزب‌اللّهی‌ها را [وسط] بکشند، مثل قضیّه‌ی سفارت عربستان که البتّه کار بسیار بدی بود، کار غلطی بود و هرکسی کرده باشد کار غلطی است؛ جماعت مؤمن را، جوانهای انقلابی را که هم انقلابی‌اند -چون بنده با این جوانها تا حدود زیادی و از دور و نزدیک اُنس دارم- هم خیلی اوقات عقلشان و فهمشان و تعقّلشان هم از بعضی از بزرگ‌ترها خیلی بیشتر است، خوب میفهمند، خوب تحلیل میکنند، خوب مسائل را تشخیص میدهند و سینه‌چاک انقلابند، سینه‌چاک اسلامند، به این بهانه ما تضعیف کنیم که فلان قضیّه در فلان‌جا اتّفاق افتاده است که اتّفاق بدی بوده! بله، سفارت عربستان که هیچ، در سفارت انگلیس هم که چند سال پیش، آن اتّفاق افتاد، بنده بدم آمد؛ اصلاً هیچ قابل قبول نیست این‌جور عملیّات؛ این عملیّات عملیّات بسیار بدی است، به ضرر کشور و به ضرر اسلام و به ضرر همه است؛ این را بهانه قرار ندهند برای اینکه جوانهای انقلابی ما را مورد تهاجم قرار بدهند؛ این هم یک مسئله است».

اما اصرار هاشمی رفسنجانی به ادامه پروژه حمله به جوانان انقلابی و آن هم بعد از انتقاد رهبر انقلاب به این خط سیاسی تنها محدود به این مورد اخیر نبوده است و پیش از این به بهانه های دیگر از زبان و او و هم فکرانش بارها مطرح شده بود همین مساله بود که رهبری چندین بار نسبت به «تندرو خواندن» آنها هشدار داده اند. ایشان در بیانات خود در جمع اقشار مختلف مردم در ۱۸ شهریور سال جاری فرموده بودند:

«سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد».

در مجموع به نظر می رسد در شرایطی که رهبر معظم انقلاب بار ها در کنار توصیه های خود به جوانان انقلابی از لزوم تقویت روحیه انقلابی گری در جوانان سخن گفته بودند و مسئولان را به حمایت از این ویژگی مامور کرده بودند با این وجود هاشمی رفسنجانی در برهه های مختلفی تلاش کرد تا با انتخاب نقطه ای مقابل این بیانات، حمله به این جوانان را در دستور کار خود قرار دهد و با تمام توان خود در صحنه خشکاندن ریشه این روحیه حاضر شده است.

16

تحریمهای جدید علیه ایران در راه است

«تدبیر» دولت یازدهم برای بازگرداندن «امید» به بازار فرانسه/همزمان با تلاش دولت روحانی جهت خروج اقتصاد فرانسه از رکود، پاریس به دنبال وضع تحریم‌های جدید علیه ایران است!

رئیس جمهور نسبت به تقویت همکاری‌ها با شرکت‌های فرانسوی به شدت ذوق‌‌زده است و این ذوق‌زدگی به حدی است که پیش‌بینی می‌شود روحانی با فراهم ساختن شرایط جهت ورود شرکت‌های فرانسوی به کشور، در نهایت می‌تواند در احیای این شرکت‌ها و رونق‌ اقتصادی آن‌ها بهترین نقش را ایفا کند
گروه سیاسی-رجانیوز: حسن روحانی که در ادامه سفر چهار روزه خود به اروپا  دیروز وارد فرانسه شده است، در بدو ورود به فرودگاه بورژه پاریس، در جمع خبرنگاران بر آغاز فصل جدید روابط جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا از جمله فرانسه تاکید کرد.
به گزارش رجانیوز رئیس جمهور روحانی که غایت آمال خود را ورود سرمایه‌های خارجی به کشور می‌داند؛ به میزان بسیار زیادی نسبت به حضور شرکت‌های فرانسوی و خارجی در ایران پسابرجام، امیدوار است.
در همین راستا حسن روحانی در دیدار دیروز خود ( چهارشنبه هفتم بهمن ۹۴)  با روسای شرکت‌های فرانسوی در پاریس گفت: « معتقدم که حضور شما در این نشست نیز به معنای اعلام آمادگی برای مشارکت در اقتصاد سرشار از مزیت و ظرفیت ایران است….امروز با شرایط جدیدی که به دنبال توافق هسته‌ای حاصل شده، می‌توانیم حتی سطح همکاری های اقتصادی دو کشور را بیش از گذشته ارتقاء دهیم»
همچنین روحانی در ادامه گفت: « دستیابی به این سطح از رشد (شد ۸ درصدی در برنامه پنج‌ساله کشور) نیاز به سرمایه‌گذاری و فعالیت بیشتر و فناوری‌های جدیدتر دارد و ما پذیرای سرمایه‌ها و فناوری‌های جدید هستیم.ایران همچنین به عنوان قطب گردشگری تمایل دارد در عرصه صنعت گردشگری و نیز توسعه بنادر در کنار همکاری‌های علمی، سیاسی و منطقه‌ای، با فرانسه همکاری‌های خود را تقویت کند.»
همانطور که مشخص است رئیس جمهور نسبت به تقویت همکاری‌ها با شرکت‌های فرانسوی به شدت ذوق‌‌زده است و این ذوق‌زدگی به حدی است که پیش‌بینی می‌شود روحانی با فراهم ساختن شرایط جهت ورود شرکت‌های فرانسوی به کشور، در نهایت می‌تواند در احیای این شرکت‌ها و رونق‌ اقتصادی آن‌ها بهترین نقش را ایفا کند . گفتنی است که شرکتهای خودروسازی فرانسوی به لحاظ اقتصادی دارای مشکلات عدیده‌ای هستند؛ به نحوی که برنو فوشه سفیر فرانسه در ایران این مشکلات را بحرانی پیچیده توصیف کرده بود.
به همین خاطر شرکت‌های فرانسوی نیز، از فرصت ایجاد شده توسط رئیس جمهور به نحو احسن استقبال کرده‌اند؛ به طوری که نماینده شرکت رنو که در دیدار با روحانی به سخنرانی می‌پرداخت با اشاره به تاریخچه روابط این شرکت با ایران، گفت: « ایران جایگاه استراتژیکی در برنامه‌های رنو دارد، شرکت ما هیچگاه به تعهدات خود پشت پا نزده است و مایل هستیم با تمامی کارخانه‌های اتومبیل‌سازی ایران همکاری خود را تقویت کنیم.»
همچنین خبرگزاری رویترز نیز  از جزئیات قرارداد جدیدی بین ایران خودرو با پژو فرانسه  به ارزش ۸۰۰ میلیون یورویی داده است که بر این اساس ساماندهی تولید کنونی مدل‌های قدیمی پژو ۴۰۵ و پژو ۲۰۶ و تولید سه خودروی جدید پژو ۲۰۸، ۲۰۰۸ و ۳۰۱ از اواسط سال ۲۰۱۷ در این قرارداد پیش بینی شده است.
در ارتباط با مطلب فوق گفتنی است که  پیش از این نیز پایگاه اکومنیست در مقاله‌ای مدعی بازگشت شرکت‌های اتومبیل‌سازی فرانسوی چون رنو و پژو به بازار ایران شده بود.
همچنین رییس شرکت بزرگ ساختمانی فرانسه نیز در دیدار با روحانی با ابراز خرسندی و رضایت از آغاز همکاری با ایران گفت: « برای بازگشت به ایران احساس افتخار می‌کنیم و مذاکرات زیادی با شرکت‌های مختلف ایرانی داشتیم و تمایل داریم هر چه زودتر فعالیت‌ها و همکاری‌های خود را با ایران آغاز کنیم»
اما گفتنی است که با وجود همه ذوق‌زدگی‌هایی رئیس جمهور از روابط جدید اقتصادی با فرانسه و دم‌زدن از فصل جدید روابط ایران با فرانسه، خبرگزاری رویترز اعلام کرد که فرانسه به دنبال وضع تحریم‌های جدید علیه ایران است! در بخشی از این خبر آمده است: « فرانسه از اتحادیه اروپا خواسته است تا تحریم‌های جدیدی را علیه ایران به خاطر آزمایش‌های موشکی در نظر بگیرد.»
لذا به شکل بدیهی مشخص است که فصل جدید روابط ایران و فرانسه  نگاهی بسیار خوش‌بیانه‌ای نسبت به  دشمن تلقی شده، هیچ سنخیتی با واقعیت نداشته و بیش‌تر به افسانه شباهت دارد؛ به طوری که همزمان با کمکهای فراوان دولت یازدهم به اقتصاد فرانسه، پاریش مشغول وضع تحریمهای جدیدی علیه ایران است؛ لذا طرف مقابل همچنان سیاست‌های خصمانه خود را دنبال می‌کند و  به تعبیر مقام معظم رهبری « وقتی خرش از پل گذشت برمی‌گردد و به ریش شما می‌خندد .»
گفتنی است برخی اخبار تکذیب نشده حکایت از این دارد درخواست وضع تحریم‌های جدید علیه ایران هفته گذشته در جریان جلسه وزرای خارجه اتحادیه اروپا توسط دو کشور منجمله فرانسه ارائه شده است.
3500

«مُر قانون»، نه «مُر سلیقه» راهی برای دور زدن قانون

عده ای از ماه ها قبل با دمیدن بر شیپور «نهضت ثبت نام حداکثری» در انتخابات به دنبال وارد کردن عناصر نفوذی خود به مجلس بوده اند، و حالا که با عملکرد قاطع شورای نگهبان راهی برای ورود به انتخابات پیدا نکرده اند، داد و فریادشان بلند شده است که مُر قانون رعایت نشده و مُر سلیقه اعمال گردیده است!

به قلم: سمیرا خطیب زاده

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، این روزها شاهد اتفاقات عجیب و غریب زیادی در حواشی انتخابات هستیم. جوسازی و هجمه ی هماهنگ بسیاری از جریان ها از طریق سایت ها و خبرگزاری ها و روزنامه هایشان بر علیه شورای نگهبان زنگ خطری را به صدا درآورده است. گویا عده ای از هم اکنون گمان می کنند که می توانند با اظهارات و سخنان بر خلاف قانون، جو عمومی جامعه را متشنج کنند. هر چند چنین اقداماتی در انتخابات های گذشته مسبوق به سابقه بوده است و برای ملت ما تازگی ندارد!

گوش مردم ما پر از شعارها و وعده های سر خرمن انتخاباتی است که در لحظه حساس عمل شاهد عملکرد ۱۸۰ درجه متناقض و متضاد کسانی بوده ایم که با همین رای مردم به پست و مسئولیتی رسیده اند. شاید بازخوانی این موضع گیری ها و واکنش های عجیب و غریب خالی از لطف نباشد.

  •  عارف: ایستاده ایم تا مسئله رد صلاحیت ها یک بار و برای همیشه  حل شود!/ چرا باید عقب نشینی کنیم وقتی صورت اصلاحات با سیلی سرخ شده است.
  • یا شبکه آمریکایی سی‌ان‌ان اینگونه  می گوید: نتیجه انتخابات مجلس و خبرگان می‌تواند آینده روابط ایران با غرب را تعیین کند. هرچه تعداد اصلاح‌طلبان در مجلس ایران بیشتر باشد، حمایت‌ها از «حسن روحانی» افزایش می‌یابد. مجلس اصلاح‌طلب به روحانی کمک می‌کند تا تعامل بیشتری با دولت‌های منطقه‌ای و آمریکا را دنبال کند.

براستی این همه جوسازی بر علیه شورای نگهبان برای چیست؟ ثبت نام فله ای یا به عبارت دیگر «نهضت حداکثری ثبت نام» برای نامزدی دو انتخابات مجلس و خبرگان رهبری چه اهدافی را دنبال می کند؟! نفوذ و از آن مهمتر تعبیر «نفوذ جریانی» که در هشدارها و بیانات مقام معظم رهبری بر آن تاکید فراوان شده بود بر کدام مصادیق اشاره دارد؟

آیا بررسی و عمق اندیشی در اتفاقات حواشی انتخابات ما را به این نتیجه مهم نمی رساند که که عده ای از ماه ها قبل با دمیدن بر شیپور نهضت حداکثری برای ثبت نام در این دو انتخابات و ایجاد جریانی در جامعه به دنبال وارد کردن عناصر نفوذی و مسئله دار خود به مجلس بوده اند، و حالا که با عملکرد قاطع شورای نگهبان بسیاری از افرادی که حتی حداقل شایستگی های لازم برای ورود به این مسئولیت را ندارند حذف گردیده اند، داد و فریاد عده ای بلند شده است که مُر قانون رعایت نشده و مُر سلیقه اعمال گردیده است. خوبست از کسانی که این جوسازی ها را به راه انداخته اند بپرسیم که:

آیا رد صلاحیت ۶۰۳  نفر که مرتکب قتل شده و در دادگاه ها محکوم شده اند، مر سلیقه است؟!

آیا رد صلاحیت  ۴۲۲  نفر مجرمی که به زنا شناخته شده اند و احکام قضایی در مورد آنها ثابت شده است، مر سلیقه است؟!

آیا رد صلاحیت ۵۷۰  نفر که در دادگاهها به سرقت محکوم شده اند، نگاه سلیقه ای و حزبی است؟!

آیا رد صلاحیت ۳۴۰ نفر از داوطلبین که هر سه جرم قتل، زنا و سرقت را با هم مرتکب شده اند، نگاه سلیقه ای و حزبی است؟!

آیا رد صلاحیت ۴۱۵ نفر عضو گروه های منحله اعم از کموله، مجاهدین خلق(منافقین)، نهضت آزادی، مشارکت، مجاهیدین، پ.ک.ک، سلطنت طلبی و… نگاه سلیقه ای و حزبی است؟!

آیا رد صلاحیت  ۲۵۰  نفر که تابعیت ایرانی نداشته اند و ۱۷۶ نفر که دو تابعیتی بوده اند که بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران افراد غیرایرانی و یا دارای تابعیت دوگانه نمی‌توانند در هیچ‌کدام از انتخابات‌ نامزد شوند، اقدامی اشتباه  و نادرست است؟!

و آمار و ارقام دیگری که مجال پرداختن به آنها در این مطلب نیست.

سخنرانی ریاست جمهور کشورمان جناب آقای روحانی نیز در جمع استانداران تعجب همگان را بر انگیخت و به تیتر اصلی رسانه های معاند با نظم تبدیل شد. آیا شخص رئیس جمهور به عنوان یک حقوقدان آگاهی لازم در این زمینه را ندارد که ریاست دولت به عنوان مجری انتخابات حق دخالت  در امور تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را ندارد.

اگر روحانی به حافظه تاریخی خود مراجعه کند به یادخواهد آورد که خود اشخص ایشان نیز بارها به دلایل مختلف از جریان تایید صلاحیت شورای نگهبان عبور کرده و از این نهاد قانونی دفاعی تمام قد داشته است. وی که در سال ۱۳۵۹، نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی بود، در گفت‌وگویی با روزنامه «جمهوری اسلامی» که در صفحه ۷ شماره روز ۹ آذر ماه ۱۳۵۹ به چاپ رسید، با بیان این که در مقابل قوه مجریه اگر نهاد ناظری نباشد به سمت دیکتاتوری پیش می‌رود، گفت: «برای اینکه جلوی دیکتاتوری گرفته شود قانون اساسی پیش‌بینی کرده که شورای نگهبان تفسیر این قانون را برعهده داشته باشد. قوه مجریه در انقلاب‌های جهانی و در تاریخ همیشه قانون را به نفع خود تفسیر می‌کردند و انقلاب را به استبداد می‌کشاند بنابراین در قانون اساسی ما برای مقابله با دیکتاتوری، شورای نگهبان پیش‌بینی شد.»

اما ایشان را چه می شود که امروز بعد سال ها  شورای نگهبان را به رفتار سلیقه ای متهم می کنند و در اظهارات خود می گویند:« از اختیاراتم به عنوان رئیس جمهور استفاده خواهم کرد، اخبار رد صلاحیت شده ها خوشحال کننده نیست، شورای نگهبان نگذارد دلواپسی ها بوجود بیاید، مواردی که صلاحیتشان باید تایید شود بسیار است.»

البته این گونه موضع گیری ها با توجه به تحلیل های عجیب روحانی و حامیان دولت از تاریخ اسلام چندان هم عجیب نیست، به نظر می‌رسد از کسانی که از «قیام حسینی» «درس مذاکره» می گیرد و «صلح حسنی» را نه نتیجه تحمیل یاران سست‌پیمان، بلکه «افتخار» معرفی می‌کند نمی توان بیش از این انتظار داشت.

pup_0

حاشیه ای بر نطق پر حاشیه روحانی

گروه سیاسی – رجانیوز: یک روز پس از حمایت قاطع رهبر انقلاب از حق نظارت شورای‌نگهبان، حسن روحانی مجددا به روند تایید نامزدها توسط این شورا حمله کرد.
به گزارش رجانیوز محور اصلی سخنان دیروز روحانی بحث «ملاک‌های التزام نامزدها» بود. روحانی در صحبتهای خود کوشید التزام به ملاکهای دینی را در تقابل با کارآمدی و مدیریت قرار دهد.
«کسی که می‌خواهد نماینده مجلس شورای اسلامی شود البته که باید به دین، اسلام متعهد باشد و التزام به قانون اساسی و ولایت داشته باشد و این از بدیهیات است، اما محیط زیست، صنعت، توسعه کشور، حل بیکاری و رکود نمی‌شود و آیا همه مشکلات کشور همین است؟یعنی امیرالمؤمنین(ع) وقتی حاکمی را در یک منصب قرار دهد، فقط به نماز شب آن فرد یا اینکه اول وقت در مجلس حاضر می‌شود و یا اینکه زکات چگونه داده است، توجه می‌کرد؟ و فقط صداقت و ایمان بود؟ یا کارآمدی و کاربلدی فرد، توان اداره و مدیریت و فهم فرد را از جامعه نیز درنظر می‌گرفت؟»
روحانی درادامه تلاش برای جاانداختن و تشریح دوگانه «تعهد-تخصص» تلاش کرد برای موجه‌کردن سخنانش مثل قضیه برجام از تاریخ اسلام نمونه‌ای بیاورد. روحانی گفت:
«قنبر پاک، متدین و مخلص و چرا امیرالمؤمنین قنبر را فرماندار یا استاندار نکرد؟ در حالی که سیاستمداری را فرستاد و حتی ایرادی هم که به وی داشت، به وی عتاب می‌کرد و نامه می‌نوشت و گاهی امیرالمؤمنین برای حل برخی مشکلات پیچیده افرادی را انتخاب می‌کرد که انسان تعجب می‌کند و این تعجب به خاطر آن است که انسان به همه زوایا آشنا نیست وگرنه مشخص است کار امیرالمؤمنین معلوم است که درست است.امیرالمؤمنین مشاهده کردند که در فارس شلوغ است و کسی نمی‌تواند اداره کند و سیاستمدار پخته‌ای را و برخی مواقعی تا حدی قابل قبول بود زیادبن ابیه را استاندار فارس کرد که وی پدر عبیدالله‌بن زیاد بود، اما الان دولت یک همچنین فردی را قرار دهد، چه می‌شود؟»
تلاش روحانی برای غیرقابل جمع نشان‌دادن «تدین» با «تخصص و کارآمدی» و استناد به «انتصاب زیاد بن ابیه توسط امیرالمومنین» در حالی است که در حکومت امیرالمومین هیچگاه افرادی مثل زیاد بن ابیه به عنوان «مسئول طراز و شایسته آن حکومت» و «الگو» مطرح نبوده‌اند؛ بلکه تدین و تعهد از ملاکهای اصلی و اساسی انتصابات بوده است. بنا براین اگر قرار باشد به دنبال حاکم طراز زمان ایشان باشیم باید افرادی مثل «مالک‌اشتر» را معرفی کنیم، نه زیاد بن ابیه را. حال اینکه چرا روحانی به جای مالک اشتر سراغ زیاد بن ابیه می‌رود جای سوال دارد!
تحریف تاریخ و و برداشت‌های ناقص و غلط جناحی برای مقاصد سیاسیِ امروز، از آسیبهایی است که توسط برخی سیاستمداران متوجه تاریخ اسلام می‌‌شود. روحانی پیش از این برای عادی‌سازی مذاکره با آمریکا هم به «مذاکره امام حسین و عمر بن سعد در کربلا» استناد کرده و حتی کربلا را درس مذاکره نامیده بود. مدتی بعد رهبر معظم انقلاب این همسان‌سازی‌ها را نشانه «سهل‌اندیشی و نرسیدن به عمق مساله» معرفی کردند وگفتند: «مذاکره‌ی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله می کرد که یک چیزی بده، یک چیزی بگیر؟ امام حسین با ابن‌سعد معامله می کرد که یک چیزی بده یا یک چیزی بگیر؟ [هدف‌] این بود؟ تاریخ را اینجور می فهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل می کنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛» با توجه به تحلیلهای عجیب روحانی و حامیان دولت از تاریخ اسلام، به نظر می‌رسد بتوان گفت اسلامی که از «قیام حسینی» «درس مذاکره» میگیرد و «صلح حسنی» را نه نتیجه تحمیل یاران سست‌پیمان، بلکه «افتخار» معرفی می‌کند، در سیره حکومتی امیرالمومنین نیز «عهدنامه مالک اشتر» را سانسور کرده و می‌کوشد از آن «مدیریت تکنوکرات‌مآبانه» استخراج کند.
اما فارغ از اینکه چرا یک هفته پس از «انتقادات به مخالفت استاندار فارس با تشییع شهدا» در این استان، آقای روحانی «انتصاب زیاد بن ابیه به استانداری فارس توسط امیرالمومنین» را مطرح می‌کند، اگر روحانی به حافظه تاریخی خود مراجعه کند و به سی و پنج سال قبل بازگردد به یادخواهد آورد که دوگانه تعهد-تخصص توسط بنی‌صدر و برای تضعیف نیروهای ارزشی و مکتبی حامی انقلاب مثل حزب جمهوری وشهید رجایی مطرح می‌شد. از قضا آقای روحانی نیز آن روزها در جبهه مخالف بنی‌صدر حضور داشته است. ضمن اینکه بررسی برخی انتخاب‌ها و انتصاب‌ها توسط برخی دولتها در جمهوری‌اسلامی، نشان‌دهنده این است که جمهوری‌اسلامی با بدتر از زیاد ابن ابیه هم مدارا کرده است!
ضمن اینکه دوگانه ترسیم شده توسط آقای روحانی از اساس جعلی و غیرواقعی است. یعنی هیچکس نمی‌گوید برای مدیرشدن تنها تدین و به قول آقای روحانی نمازشب خواندن لازم است. بلکه تدین و تعهد به اسلام و نظام و قانون اساسی به عنوان شرط لازم و بدیهی برای مسئولیت در جمهوری اسلامی مطرح است و فردی که بخواهد در نظام جمهوری اسلامی مسئولیت بگیرد باید علاوه بر تدین و تعهد به مبانی نظام، در حیطه خود تخصص نیز داشته باشد.
اما روحانی بی توجه به این مساله با کاریکاتوری نشان دادن روند بررسی صلاحیت نامزدها گفت: «چرا در انتخابات آدرس غلط به مردم می‌دهیم و چرا دو اصل را چسبیده‌ایم و بقیه اصول را کنار قرار داده‌ایم. این افراد می‌خواهند در مجلس چه کنند؟ باید بهترین‌ها را به مجلس بفرستیم و در این شرایط منطقه و سیاست پیچیده جهانی و این دولت که با معضلاتی عجیب و غریبی روبه‌رو شده‌اند و کشورهایی که امروز با نفت اداره می‌شوند چه وضعی دارند؟»
به نظر می‌رسد این سخنان حسن روحانی و ایراد وارد کردن به عملکرد شورای‌نگهبان بیش از آنکه واقعا برخاسته از یک منظومه فکری باشد، ناشی از نارضایتی از عملکرد این شورا در بررسی صلاحیت‌هاست. چرا که در دوره‌های قبل نیز روند بررسی صلاحیت‌ها همینگونه بوده اما آنچه نسبت به گذشته فرق کرده جایگاهی است که الان حسن روحانی در آن قرار دارد. بنابراین «تلاش برای القاء دوگانه های جعلی مثل تعهد-تخصص» «آدرس غلط» است، چرا که مشکل اصلی روحانی و فتنه‌گران حامی دولت نه این مسائل، بلکه «زیربار حق نظارت شورای‌نگهبان نرفتن» است. مساله‌ای که در انتخابات ریاست‌جمهوری هم خود را در قالب اعتراض به «تشخیص رجل سیاسی بودن نامزدها» توسط این شورا نشان می‌دهد.
تلاش دولتی‌ها برای تقویت جریان همسو با خود در انتخابات مجلس مساله‌ای نیست که دولتی‌ها و حسن روحانی از بیان آن ابا داشته باشند. روحانی که فتنه‌گران از مهمترین متحدان دولتش در این دوسال بوده‌اند بازهم در مغالطه‌ای آشکار  نارضایتی خود از ردصلاحیت آنها را اینگونه بروز داد: «همانطور که رهبری گفتند باید مر قانون انجام شود نه اینکه مر سلیقه انجام شود و من نمی‌دانم در این قانون اساسی، یهودی‌ها و زرتشتی‌ها هرکدام نماینده خود را دارند و این خیلی خوب است، اما مگر ما چند یهودی و زرتشتی در کشور داریم، حال جناحی که در این کشور جمعیت ۷ یا ۱۰ میلیونی دارد ما قانون اساسی را چگونه تفسیر می‌کنیم و چگونه اجرا می‌کنیم؟ چرا که اسم مجلس خانه ملت است و این خانه یک جناح نیست، بنابراین بگذاریم مجلس آینه ملت باشد.»
در مجموع می‌توان انتقادات و طعنه‌های دیروز حسن روحانی درباره بررسی صلاحیت‌ها را یک «خود را به ندانستن زدن» و «تغافل عامدانه» دانست. شاید طعنه «مرسلیقه و مرقانون»ِ حسن روحانی در بیان زیبا جلوه کند اما شخص ایشان خوب می‌داند که اگر قرار بود شورای‌نگهبان و فقهای محترم آن در طول سالهای مختلف مرسلیقه‌شان را ملاک قرار دهند، نه دولت اصلاحات سر کار می‌آمد و نه اکنون آقای روحانی رئیس‌جمهور بود. اگر نامزدهای منتسب به یک جناح توسط شورای‌نگهبان ردصلاحیت شده‌اند نه ریشه در «سلیقه‌ای عمل کردن شورای‌نگهبان» بلکه ریشه در «اصررا یک جناح بر مواضع مخالف اصول اساسی انقلاب» است. اینکه جریانی که باعث و بانی فتنه سال ۸۸ بوده و هشت ماه کشور را با بحران مواجه کرده، بخواهد بدون عذرخواهی و اعتراف به اشتباه و با اصرار بر مشی قبلی خود وارد مجلس شود، به هیچ‌وجه قابل دفاع نیست.
2016-02-06_070043

علامه مصباح یزدی در همایش بررسی شیوه های نفوذ

مزیت انقلاب اسلامی به فرهنگ، باورها و ارزش‌ها است/ اگر نهضت امام نبود ما هیچ چیز نداشتیم/ کسانی به عنوان خادم حرمین جنایاتی را مرتکب شدند که هیچ گرگی با گرگ دیگر این کار را نمی‌کند

آیت الله مصباح یزدی با اشاره به ایام انتخابات گفت: بنده که امروز می‌خواهم نماینده مجلس شوم آیا به خاطر دین است یا به خاطر چیزهای دیگر است؟ آیا اگر خرجی انجام می‌دهم تنها برای دین است یا برای مسائل دیگر؟
گروه سیاسی-رجانیوز: عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: منظور از فرهنگ، حرکت‌های موزون نیست؛ مسئول نظام اسلامی که به برکت خون‌های شهدا مسئول شده باید ارزش‌های دینی و آخرت مردم را اولویت خود قرار دهد.
به گزارش رجانیوز، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی ظهر امروز در بیست و یکمین همایش کشوری دفتر پژوهش‌های فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که با عنوان «بررسی شیوه‌های نفوذ دشمن در انقلاب اسلامی و راهکارهای مقابله با آن» در شبستان کربلا مسجد مقدس جمکران برگزار شد، با اشاره به مفاهیم مختلف نفوذ اظهار کرد: سوءاستفاده از گروه‌های داخلی یکی از برترین راه‌های دشمن برای تحقق اهداف اوست.
وی با تاکید بر اینکه دشمن در طرح‌های نفوذی به دنبال تضعیف دستاوردهای نیروهای حق است، اضافه کرد: پیروان جبهه حق برای رسیدن به پیروزی نیز از راهکار نفوذ در جریان مخالف خود استفاده می‌کنند اما استفاده از این روش بیشتر در میان گروه‌هایی که مخالف حق هستند، رواج دارد.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: برخی از برداشت‌های غیرعاقلانه و نادرست می‌تواند جامعه را به سمت جهت‌گیری‌های نادرست هدایت کند به همین علت دشمن از راهکارهای مختلف برای ترویج این برداشت‌های نادرست استفاده می‌کند.
وی از شرایط کنونی جامعه اسلامی در ارتباط با کشورهای استکباری یاد کرد و افزود: اکنون راه‌های نفوذ استکبار در جامعه اسلامی ایران به عنوان پرچم‌دار بیداری اسلامی باید مورد بررسی قرار گیرد تا دین اسلام در این عرصه از دشمن ضربه نخورد.
آیت‌الله مصباح‌یزدی بر گسترش همکاری و تعامل میان کشورهای اسلامی تاکید کرد و گفت: نسل جوان جامعه اسلامی با اقدامات گسترده دشمن دچار شبهه‌هایی می‌شود که علما و دانایان جامعه اسلامی باید به دنبال رفع این شبهات باشند.
وی با بیان اینکه دشمن از روش‌های مختلف برای پیشبرد اهداف خود در نظام اسلامی استفاده می‌کند، تصریح کرد: برخی از سواستفاده‌های نادرست از جهاد ابتدایی در کشورهای شرق اروپایی سبب می‌شود که اسلام با عناوین جنگ و ظلم همراه شود.
مصباح یزدی خاطرنشان کرد: افرادی به عنوان خادم‌الحرمین و مدافع زادگاه اسلام، با نام دین جنایاتی را مرتکب شدند که گرگ‌ها هم انجام نمی‌دهند، به همین علت اعتبار کشورهای هم‌نژاد خود را نیز تضعیف کردند.
وی با تاکید بر اینکه افراد مذکور به دنبال قدرت‌طلبی هستند، عنوان کرد: اکنون گروه‌هایی با عنوان دلسوزان اسلام اقدامات بسیاری را انجام می‌دهند اما در باطن، اقدام آنها به نیت پیشرفت اسلام نیست زیرا در واقعیت آنها به دنبال کسب درآمدها و افزایش قدرت مالی خود هستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری از نزدیکی به انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی یاد کرد و گفت: افرادی که با تفکری مشترک مجموعه‌ای را برای رسیدن به اهداف خود ایجاد کرده‌اند با پیروزی هر عضو شادمان شده و از حرکت‌های هر عضو حمایت می‌کنند.
وی به اهمیت تقویت باورهای مشترک میان انسان‌ها اشاره کرد و ادامه داد: مردم ایران اسلامی خود را واحدی می‌دانند که با وحدت در عرصه‌های مختلف از جمله‌، اقتصاد، تربیت، فرهنگ، دین و سیاست داخلی و خارجی می‌توانند به نتایج و اهداف مورد نظر برسند.
مصباح یزدی با بیان اینکه رسیدن مردم به موفقیت در عرصه‌های مختلف با یکدیگر ارتباط دارد، مطرح کرد: فعالیت نظامی و فرهنگی با یکدیگر در ارتباط است زیرا اگر فعالیت‌های فرهنگی، تربیتی و آموزشی نبود اکنون نمی‌توانستیم به دستاورد تجهیزات نظامی نوین برسیم.
وی با اشاره به وجود تفاوت میان ارزش‌های ابعاد مختلف جامعه اسلامی گفت: برخی در وحدت ملت‌ها منافع مادی خود را دنبال می‌کنند اما افراد دیگری در این میان به دنبال ریاست و رسیدن به قدرت بیشتر هستند.
آیت‌الله مصباح‌یزدی رضایت خداوند متعال را بالاترین هدف خواند و یادآور شد: نمی‌توان ارتباطی میان افرادی که در اوج معنویت و افرادی که در اوج مادیت هستند، ایجاد کرد زیرا این دو گروه با دیدگاه‌های متفاوت، رفتارها و افکار مخالف یکدیگر را در جامعه دنبال می‌کنند.
این استاد برجسته حوزه علمیه با بیان اینکه مزیت انقلاب اسلامی به اسلامی بودن، فرهنگ و ارزش‌هاست، تصریح کرد: منظور از فرهنگ حرکت‌های موزون نیست بلکه معنای خدمت به ارزش‌ها و باورهای مردم مطرح است، مسئول نظام اسلامی که به برکت خون‌های شهدا مسئول شده باید ارزش‌های دینی و آخرت مردم را اولویت خود قرار دهند.
وی با تاکید بر اینکه تامین غذا یکی از نیازهای حیوانی انسان است عنوان کرد: بهترین انسان‌های این کشور جان خود را فدا کرده تا ارزش‌های دینی را زنده کنند به همین علت نباید ارزش‌های دینی را فدای رفاه جامعه کرد.
آیت‌الله مصباح‌یزدی گفت: میان ارزش فرهنگی و اقتصادی نسبت عددی وجود ندارد زیرا ارزش فرهنگی انسانیت حقیقی را تحقق می‌بخشد به همین علت باید بیشترین دغدغه در نظام اسلامی مسائل دینی باشد که با ابزار مختلف روابط بین‌الملل و توانایی‌های نظامی در ارتباط است.
گروه سیاسی-رجانیوز: عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: منظور از فرهنگ، حرکت‌های موزون نیست؛ مسئول نظام اسلامی که به برکت خون‌های شهدا مسئول شده باید ارزش‌های دینی و آخرت مردم را اولویت خود قرار دهد.
به گزارش رجانیوز، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی ظهر امروز در بیست و یکمین همایش کشوری دفتر پژوهش‌های فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که با عنوان «بررسی شیوه‌های نفوذ دشمن در انقلاب اسلامی و راهکارهای مقابله با آن» در شبستان کربلا مسجد مقدس جمکران برگزار شد، با اشاره به مفاهیم مختلف نفوذ اظهار کرد: سوءاستفاده از گروه‌های داخلی یکی از برترین راه‌های دشمن برای تحقق اهداف اوست.
وی با تاکید بر اینکه دشمن در طرح‌های نفوذی به دنبال تضعیف دستاوردهای نیروهای حق است، اضافه کرد: پیروان جبهه حق برای رسیدن به پیروزی نیز از راهکار نفوذ در جریان مخالف خود استفاده می‌کنند اما استفاده از این روش بیشتر در میان گروه‌هایی که مخالف حق هستند، رواج دارد.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: برخی از برداشت‌های غیرعاقلانه و نادرست می‌تواند جامعه را به سمت جهت‌گیری‌های نادرست هدایت کند به همین علت دشمن از راهکارهای مختلف برای ترویج این برداشت‌های نادرست استفاده می‌کند.
وی از شرایط کنونی جامعه اسلامی در ارتباط با کشورهای استکباری یاد کرد و افزود: اکنون راه‌های نفوذ استکبار در جامعه اسلامی ایران به عنوان پرچم‌دار بیداری اسلامی باید مورد بررسی قرار گیرد تا دین اسلام در این عرصه از دشمن ضربه نخورد.
آیت‌الله مصباح‌یزدی بر گسترش همکاری و تعامل میان کشورهای اسلامی تاکید کرد و گفت: نسل جوان جامعه اسلامی با اقدامات گسترده دشمن دچار شبهه‌هایی می‌شود که علما و دانایان جامعه اسلامی باید به دنبال رفع این شبهات باشند.
وی با بیان اینکه دشمن از روش‌های مختلف برای پیشبرد اهداف خود در نظام اسلامی استفاده می‌کند، تصریح کرد: برخی از سواستفاده‌های نادرست از جهاد ابتدایی در کشورهای شرق اروپایی سبب می‌شود که اسلام با عناوین جنگ و ظلم همراه شود.
مصباح یزدی خاطرنشان کرد: افرادی به عنوان خادم‌الحرمین و مدافع زادگاه اسلام، با نام دین جنایاتی را مرتکب شدند که گرگ‌ها هم انجام نمی‌دهند، به همین علت اعتبار کشورهای هم‌نژاد خود را نیز تضعیف کردند.
وی با تاکید بر اینکه افراد مذکور به دنبال قدرت‌طلبی هستند، عنوان کرد: اکنون گروه‌هایی با عنوان دلسوزان اسلام اقدامات بسیاری را انجام می‌دهند اما در باطن، اقدام آنها به نیت پیشرفت اسلام نیست زیرا در واقعیت آنها به دنبال کسب درآمدها و افزایش قدرت مالی خود هستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری از نزدیکی به انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی یاد کرد و گفت: افرادی که با تفکری مشترک مجموعه‌ای را برای رسیدن به اهداف خود ایجاد کرده‌اند با پیروزی هر عضو شادمان شده و از حرکت‌های هر عضو حمایت می‌کنند.
وی به اهمیت تقویت باورهای مشترک میان انسان‌ها اشاره کرد و ادامه داد: مردم ایران اسلامی خود را واحدی می‌دانند که با وحدت در عرصه‌های مختلف از جمله‌، اقتصاد، تربیت، فرهنگ، دین و سیاست داخلی و خارجی می‌توانند به نتایج و اهداف مورد نظر برسند.
مصباح یزدی با بیان اینکه رسیدن مردم به موفقیت در عرصه‌های مختلف با یکدیگر ارتباط دارد، مطرح کرد: فعالیت نظامی و فرهنگی با یکدیگر در ارتباط است زیرا اگر فعالیت‌های فرهنگی، تربیتی و آموزشی نبود اکنون نمی‌توانستیم به دستاورد تجهیزات نظامی نوین برسیم.
وی با اشاره به وجود تفاوت میان ارزش‌های ابعاد مختلف جامعه اسلامی گفت: برخی در وحدت ملت‌ها منافع مادی خود را دنبال می‌کنند اما افراد دیگری در این میان به دنبال ریاست و رسیدن به قدرت بیشتر هستند.
آیت‌الله مصباح‌یزدی رضایت خداوند متعال را بالاترین هدف خواند و یادآور شد: نمی‌توان ارتباطی میان افرادی که در اوج معنویت و افرادی که در اوج مادیت هستند، ایجاد کرد زیرا این دو گروه با دیدگاه‌های متفاوت، رفتارها و افکار مخالف یکدیگر را در جامعه دنبال می‌کنند.
این استاد برجسته حوزه علمیه با بیان اینکه مزیت انقلاب اسلامی به اسلامی بودن، فرهنگ و ارزش‌هاست، تصریح کرد: منظور از فرهنگ حرکت‌های موزون نیست بلکه معنای خدمت به ارزش‌ها و باورهای مردم مطرح است، مسئول نظام اسلامی که به برکت خون‌های شهدا مسئول شده باید ارزش‌های دینی و آخرت مردم را اولویت خود قرار دهند.
وی با تاکید بر اینکه تامین غذا یکی از نیازهای حیوانی انسان است عنوان کرد: بهترین انسان‌های این کشور جان خود را فدا کرده تا ارزش‌های دینی را زنده کنند به همین علت نباید ارزش‌های دینی را فدای رفاه جامعه کرد.
آیت‌الله مصباح‌یزدی گفت: میان ارزش فرهنگی و اقتصادی نسبت عددی وجود ندارد زیرا ارزش فرهنگی انسانیت حقیقی را تحقق می‌بخشد به همین علت باید بیشترین دغدغه در نظام اسلامی مسائل دینی باشد که با ابزار مختلف روابط بین‌الملل و توانایی‌های نظامی در ارتباط است.
45861_720

در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات با رهبر معظم انقلاب

گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند،نه اینکه ضدنظام را بفرستند مجلس/جوان مؤمن و انقلابی و حزب‌اللهی را متهم نکنید به تندروی/ تحلیل همین جوانان حزب اللهی، از برخی بزرگ ترها بهتر است/ در هسته ای از این بهتر هم می شد کار را انجام داد

عقل و فهم همین جوانان انقلابی و حزب اللهی، و تحلیل آنان در مورد مسائل در موارد زیادی، از برخی بزرگ ترها بهتر است و نباید این جوانانی که سینه چاک انقلاب و اسلام هستند به بهانه حمله به سفارت عربستان و یا قبل تر، حمله به سفارت انگلیس که هر دو به ضرر کشور و اسلام است و بنده هم بدم آمد، تضعیف شوند و مورد تهاجم قرار گیرند.

گروه سیاسی_رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار دست اندرکاران انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره  مجلس خبرگان با تشریح آداب و عناصر تضمین کننده «رقابت سالم در انتخابات»، ملت و جمهوری اسلامی ایران را برنده پرافتخار برگزاری یک «مسابقه ملی و قوی» در عرصه انتخابات خواندند و با بیان نکات مهمی درباره اجرای برجام خطاب به مسئولان افزودند: امریکا، همان امریکای قدیمی است، مراقب خدعه هایش در اجرای همین نتایج مذاکرات هسته ای باشید.

 

به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر معظم انقلاب اسلامی، دو انتخابات پیش رو را بسیار مهم و بزرگ خواندند و با تأکید بر اینکه انتخابات، یک رقابت و مسابقه ملی است، گفتند: در این رقابت، در واقع برد و باختی برای ملت مفهومی ندارد زیرا در هر صورت، ملت ایران برنده واقعی و نهایی است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اگر ملت ایران خوب، قوی و مصمم وارد میدان انتخابات شود و صندوق های رأی را از رأی و عزم خود پر کند، جمهوری اسلامی ایران به خود خواهد بالید و افتخار خواهد کرد.

 

رهبر انقلاب اسلامی سپس به تبیین «الزامات رقابت سالم در انتخابات» پرداختند و گفتند: مهمترین شرط یک رقابت سالم، شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن و حتی آن کسانی است که نسبت به نظام مسئله دارند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ممکن است افرادی نسبت به نظام مسئله داشته باشند اما این افراد قاعدتاً نسبت به امنیت، پیشرفت و عزت کشور مسئله ای ندارند و بر همین اساس اگر خواهان استمرار امنیت ملی، افزایش عزت ملی و تضمین پیشرفت و حرکت رو به رشد کشور هستند، باید در انتخابات شرکت کنند.
ایشان افزودند: البته کسانی که براساس وظیفه و با نیت الهی در انتخابات شرکت می کنند، قطعاً زمینه ساز جلب رضایت الهی برای خود خواهند بود.
رهبر انقلاب اسلامی در جمع بندی این بخش از سخنان خود تأکید کردند: شرط اول و مهم رقابت سالم، حضور همگانی و پرنشاط مردم در انتخابات است و به اذن و توفیق الهی، مردمِ آگاه و با بصیرت ایران چنین حضوری در دو انتخابات پیش رو خواهند داشت.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: عده ای کمین کرده اند که با حضور نیافتن مردم در انتخابات، با تحریم و یا سست کردن انتخابات، از نظام جمهوری اسلامی مچ گیری کنند، اما ملت در مقابل این کمین کرده هایِ نابکار، کارآمدی خود را نشان داده و در این انتخابات هم نشان خواهد داد.
ایشان شرط دوم رقابت سالم در انتخابات را، حضور همراه با بصیرت و با فکرِ مردم و انتخاب افراد صالح دانستند و افزودند: باید افرادی را برگزید که بعد از نشستن بر مسند مسئولیت، خود را سپر بلای مشکلات کشور قرار دهند و فانی در خدمات و مصالح و منافع عمومی مردم باشند و ضمن آنکه کشور را به دشمن نمی فروشند، مصالح ملی را به دلیل رودربایستی زیر پا نمی گذارند.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر با اشاره به این سخنان خود که گفته بودند «حتی کسانی هم که با نظام مسئله دارند در انتخابات شرکت کنند» خاطرنشان کردند: این سخن به معنای آن نیست که بخواهند  کسانی که نظام را قبول ندارند به مجلس بفرستند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در هیچ جای دنیا، افرادی را که اصل نظام آن کشور را قبول ندارند، به مراکز تصمیم گیری راه نمی دهند و حتی در کشوری همچون امریکا که خود را نماد آزادی معرفی می کند و عده ای ساده لوح هم آن را قبول و ترویج می کنند، در دوران رقابت بلوک شرق و غرب، افراد را با اندک اتهامِ گرایش سوسیالیستی، کنار می گذاشتند.
ایشان افزودند: اینکه مقید باشیم کسانی به مجلس بروند که نظام و مصالح آن و ارزشهای کشور را قبول داشته باشند، یک حق عمومی است که در سلامت انتخابات مؤثر است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به بیان دیگر الزامات سلامت انتخابات پرداختند و گفتند: «تمکین همه دستگاههای دست اندرکار انتخابات به قانون و رعایت مُرّ قانون»، «اهانت نکردن به نهادهای قانونی»، «مشوش نکردن اذهان عمومی»، «اهانت نکردن نامزدهای انتخاباتی به یکدیگر و حتی پرهیز از غیبت»، «ندادنِ و عده های غیرعملی و غیرقانونی»، و «برخورد صادقانه با مردم» از جمله معیارها و آداب لازم برای یک رقابت سالم انتخاباتی است.
حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص تشویش اذهان عمومی به برخی رفتارها و سخنان نسنجیده اشاره کردند و افزودند: برخی دائماً کلمه «تندروها» را تکرار می کنند که منظور آنها جریان مومن و حزب اللهی است، در حالیکه نباید جوانان انقلابی و حزب اللهی را متهم به تندروی کرد زیرا این جوانان با اخلاصِی تمام و با همه وجود در میدان حاضرند و هرگاه که دفاع از مرزها و دفاع از هویت ملی لازم باشد، وسط میدان هستند.
ایشان تأکید کردند: نباید به صرف یک اتفاق بسیار بد و غلط همچون حمله به سفارت عربستان، پای حزب اللهی ها و جوانان مؤمن و انقلابی را وسط بکشند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: عقل و فهم همین جوانان انقلابی و حزب اللهی، و تحلیل آنان در مورد مسائل در موارد زیادی، از برخی بزرگ ترها بهتر است و نباید این جوانانی که سینه چاک انقلاب و اسلام هستند به بهانه حمله به سفارت عربستان و یا قبل تر، حمله به سفارت انگلیس که هر دو به ضرر کشور و اسلام است و بنده هم بدم آمد، تضعیف شوند و مورد تهاجم قرار گیرند.
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی سخنان خود در خصوص انتخابات خاطرنشان کردند: انتخابات یک نعمت و فرصت بزرگ است که شکرگزاری این نعمت، برگزاری خوب و سالم انتخابات است بنابراین نباید با برخی سخنان و رفتارها و برخی نسنجیده گویی ها، این حرکت و افتخار بزرگ را مشوش و مشوه کرد.
رهبر انقلاب اسلامی بخش دوم سخنانشان را به بیان نکات مهمی درباره برجام اختصاص دادند.
ایشان با تشکر از زحمات رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و دیگر اعضای تیم هسته ای افزودند: البته همه خواستهای جمهوری اسلامی برآورده نشده اما مسئولان در این قضیه انصافاً زحمت کشیدند که انشاءالله خداوند اجر می دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد از کسانیکه همین حد از نتایج اجرای برجام را نیز ناشی از لطف امریکا، وانمود می کنند افزودند: عده ای می خواهند از این فرصت، چهره منحوس استکبار را بزک کنند! که این حرکت، خیلی زشت و خطرناک است.
رهبر انقلاب در تبیین بی منطق بودن این حرکت خاطرنشان کردند: اگر قلدرِ محله، خانه و اموال شما را به زور غصب کند و شما نهایتاً با تلاش و زحمت او را مجبور کنید از بخشهایی از خانه تان بیرون برود، آیا این، نتیجه لطف آن زورگو بوده یا ثمره قدرت و تلاش شما؟
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دستاوردهای هسته ای، حاصل تلاش و نبوغ دانشمندان ایران، از جمله چهار شهید ارزشمند هسته ای و حمایت و ایستادگی ملت بوده و این واقعیات همراه با تلاش مسئولان، دشمن را وادار به برخی عقب نشینی ها کرده، بنابراین کمال بی انصافی است که برخی، این نتایج را «لطف امریکایی ها» تبلیغ کنند!
ایشان با استناد به حرفهای «اخیراً آشکار امریکایی ها» گفتند: هدف دشمن از تحریم ها، عصبانی کردن مردم و کشاندن آنها به خیابانها بود اما ملت، صبوری و پایداری کرد و همراه با نظام و مسئولان از خود عزت و اقتدار نشان داد.
رهبر انقلاب افزودند: البته معتقدم از این بهتر هم می شد کار را انجام داد اما به هر حال توانایی، فرصت و امکانات، همین نتایج را به همراه آورد که کار مهم و قابل توجهی هم هست.
حضرت آیت الله خامنه ای آمریکا را «بت بزرگ» و دیگر زورگویان غربی را بتهای حاشیه ای استکبار برشمردند و در تشریح اهداف واقعی دشمنان ایران در مسئله هسته ای افزودند: می توان سوگند یاد کرد که طرفهای ما می دانستند ایران به دنبال بمب هسته ای نیست و آنها هدفهای دیگری را دنبال می کردند.
ایشان، متوقف کردن حرکت عمومی و رو به پیشرفت ملت ایران و پایان دادن به نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی در منطقه و جهان را اهداف اصلی جبهه استکبار در تشدید فشارها در مسئله هسته ای دانستند و افزودند: آنها می خواستند با تحقق این اهداف، به ملتها بقبولانند که جمهوری اسلامی هم نتوانست یک نظام مبتنی بر دین را اداره کند و ادامه دهد.
رهبر انقلاب تأکید کردند: همه از جمله مسئولان متوجه اهداف اصلی امریکایی ها باشند، آنها می خواهند با زور و تبلیغات، کار خود را به پیش ببرند و باید در مقابلشان هوشیار بود و مقاومت کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای، مسئولان دولت و اعضای هیأت نظارت بر برجام را به مراقبت در مقابل خدعه های امریکا فراخواندند و خاطرنشان کردند: طرف، اهل خدعه است، به لبخند و ماسک او اعتماد نکنند.
ایشان اهداف و سیاستهای امریکای کنونی را همان اهداف خشن و ضد ایرانی امریکای دوران ریگان و بوش خواندند و افزودند: مسئولان مراقب باشند امریکایی ها در اجرای برجام به تعهداتشان واقعاً عمل کنند و در غیر اینصورت حتماً مقابله به مثل کنند.
رهبر انقلاب با قدردانی عمیق از حرکت پاسداران عزیز انقلاب، در ماجرای تجاوز تفنگداران امریکایی به آبهای ایران گفتند: آنها در مقابل تجاوز دشمن، هویت و قدرت ایران را نشان دادند و مسئولان نیز باید در همه عرصه ها همین گونه عمل کنند و هر جا دشمن از خطوط منافع ملی ایران تجاوز کرد با قدرت جلوی او را بگیرند.
حضرت آیت الله خامنه ای در اشاره ای دیگر به ماهیت امریکا افزودند: رویدادهای کنونی منطقه، منظورِ چند سال قبل امریکایی ها از ضرورت شکل گیری یک خاورمیانه جدید را آشکار کرده است، خاورمیانه جدید آنها در واقع «خاورمیانه جنگ، تروریسم، تعصب و تحجر و لبریز از درگیری مذهبی و داخلی» است.
رهبر انقلاب به همه توصیه کردند: امریکای واقعی را از اینگونه عملکردهایش بشناسید.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه با رد این سخن که رفع تحریم ها به معنای پایان مشکلات معیشتی مردم و حل معضلات اقتصادی است افزودند: بهبود سفره های مردم و پیشرفت اقتصادی، برنامه و مدیریت می خواهد که این را بنده به همه دولتها گفته ام.
ایشان اقتصاد مقاومتی را راهبرد اصلی حل مشکلات اقتصادی برشمردند و با تأکید بر پیگیری جدی مسئولان برای اجرای برنامه های تنظیم شده دستگاهها افزودند: دوختن چشم به دست دشمن، مشکلی را حل نمی کند، باید اقتصاد ایران را به بگونه ای تقویت و مستحکم کنیم که در مقابل تکانه های خارجی بایستد و تأثیر نپذیرد.
رهبر انقلاب در نکته مهم دیگری افزودند: رفت و آمدهای کنونی هیأتهای خارجی و بسته شدن قراردادها، نباید به هیچ وجه به صنعت و تولید و کشاورزی داخل لطمه بزند، مسئولان مراقب باشند.
ایشان در پایان سخنانشان تأکید کردند: تدین، بصیرت، انقلابی گری و اقتدار ملت ایران تاکنون مانع دست اندازی جدی دشمنان سوگند خورده شده است و به فضل الهی، ملت در پرتو «تلاش عمومی، مخلصانه و همدلی و مهربانی» روز غلبه بر همه سیاستهای زورگویان جهانی و تحقق همه اهداف انقلاب را خواهید دید.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان در سخنانی، انتخابات را نعمتی الهی و پشتوانه امنیت، عزت و آبروی ملت و نظام اسلامی خواند و با تشکر از همکاری و همراهی وزارت کشور در مراحل مختلف برگزاری انتخابات افزود: تمام تلاش ما بر برگزاری انتخاباتی سالم، آزاد، قانونی، رقابتی و در کمال امنیت متمرکز است و برای تحقق این هدف، شورای نگهبان در کلیه مراحل از جمله بررسی صلاحیتها با دقت نظارت و اقدام خواهد کرد و  تحت تأثیر فشارها و فضاسازیها قرار نخواهد گرفت.
همچنین وزیر کشور نیز گزارشی از فعالیتهای ستاد انتخابات کشور در جهت برگزاری انتخاباتی پرشور و قانونی بیان کرد.
آقای رحمانی فضلی با اشاره به اقدامات مختلف وزارت کشور از جمله بکارگیری ظرفیتهای قانونی کشور، اطلاع رسانی به روز و شفاف، تلاش برای تأمین امنیت کامل و بسیج و ساماندهی همه امکانات  مورد نیاز، گفت: وزارت کشور تعامل بسیار خوبی با دستگاههای مسئول در امر انتخابات داشته است.

agha

روزشمار فعالیت‌های الگوی پیشرفت اسلامی در سال ۱۳۹۴؛

سال ۹۴، سال اعتراض نخبگان و مجلس به برنامه های توسعه غربی؛ لایحه دولت برای الگوی اسلامی پیشرفت هنوز در «کما» به سر می‌برد/ هر کجا ناموفق بوده‌ایم؛ علتش «استفاده از الگوهای غربی» بوده است

سال ۱۳۹۴ را می‌توان سال اعتراض گسترده نمایندگان مجلس و بسیاری از نخبگان نسبت به ماهیت عقیم، ناکارآمد و بخشیِ برنامه‌های توسعه غربی دانست؛ در این سال نطق‌ها، یادداشت‌ها، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های فراوانی با موضوع اعتراض به برنامه‌ریزی‌های مبتنی بر توسعه انجام شد.
گروه اجتماعی – رجانیوز: سال ۱۳۹۴ را می‌توان سال اعتراض گسترده نمایندگان مجلس و بسیاری از نخبگان نسبت به ماهیت عقیم، ناکارآمد و بخشیِ برنامه‌های توسعه غربی دانست؛ در این سال نطق‌ها، یادداشت‌ها، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های فراوانی با موضوع اعتراض به برنامه‌ریزی‌های مبتنی بر توسعه انجام شد. روزشمار حاضر به طور اجمالی به شاخص ترین حوادث پیرامون اعتراض به روند پیاده سازی برنامه های توسعه در کشور پرداخته است:
۲۶ اسفند ۱۳۹۳: یادداشت انتقادی مهندس بهرام بیرانوند درباره روند تصویب برنامه ششم؛ نماینده مردم بروجرد و اشترینان؛ در این یادداشت تدوین برنامه ششم از سوی دولت، قبل از ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه ششم، اتکای علمی برنامه ششم به نظریه نهادگرایی به عنوان یکی از مکاتب توسعه غربی و همچنین “عدم ارائه لایحه الگوی پیشرفت به مجلس از سوی دولت با وجود الزام قانونی آن” را سه نقطه ضعف روند برنامه‌ریزی برنامه ششم عنوان کرد. بیرانوند در پایان یادداشت خود به گفتگوی دکتر نوبخت با دوماه‌نامه گفتمان الگو؛ مبنی بر اینکه «نباید انتظار داشت الگو بسیار مفصل و همه‌جانبه باشد که در این صورت جایی برای توسعه نخواهد بود» اعتراض کرد.
۱ فروردین ۱۳۹۴: سخنرانی امام خامنه‌ای در حرم مطهر رضوی با موضوع تبیین پایه‌های چهارگانه نظام‌سازی اسلامی؛ امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر و نماز و زکات، چهار پایه اصلی نظام سازی اسلامی از منظر ایشان است: «معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم.»
۵ اردیبهشت ۱۳۹۴: نامه نماینده مجلس شورای اسلامی به رئیس‌جمهور پیرامون قانونی نبودن تدوین برنامه ششم؛ بدون توجه به الگوی پیشرفت؛ حجت‌الاسلام حمید رسائی نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات عدم تحویل لایحه الگوی پیشرفت اسلامی به مجلس توسط دولت با وجود امر قانونی در این مسأله و تنظیم برنامه ششم با نگاه نهادگرایی را نقد کرده و به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور توصیه کرد با مجموعه‌هایی که در حوزه علمیه قم مشغول مطالعات بر روی الگوی پیشرفت هستند؛ همکاری نماید.
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴: امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور از ضرورت ورود مباحث سند تحول بنیادین به برنامه ششم سخن گفتند؛ «یک موضوع دیگری که در این مسئله‌ی سند مهم است که وزیر محترم هم خوشبختانه امروز اشاره کردند، ظرفیّت برنامه‌ی ششم است. الان سیاست‌های برنامه‌ی ششم در حال تدوین است، بعد هم خود برنامه را تدوین می‌کنند، تصویب می‌کنند، اجرا می‌کنند. در ضمن این برنامه و در ذیل این برنامه، مسئله‌ی آموزش و پرورش و سند تحول بنیادین باید حتماً دیده بشود تا بدانیم ما در سال ۱۴۰۴ چه خواهیم داشت در آموزش و پرورش.»
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴: چهارمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و هفتمین کنگره پیشگامان پیشرفت با عنوان «پیشرفت ایران؛ گذشته، حال، آینده» برگزار شد؛ در مجموع ۱۰۴ مقاله به صورت شفاهی و ۲۵۱ مقاله به صورت پوستر در این کنفرانس ارائه شد.
۹ تیر ۱۳۹۴: سیاست‌های کلی برنامه ششم از سوی مقام معظم رهبری به رئیس‌جمهور ابلاغ گردید؛ معظم له در مقدمه این ابلاغیه تنظیم این ابلاغیه را بر اساس سه محور اقتصاد مقاومتی، پیشتازی در عرصه علم و فناوری و تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی دانست. ایشان بر تفاوت الگوی پیشرفت و الگوی نظام سرمایه‌داری تأکید کرد: «اتکاء بر توانایی‌های انسانی و طبیعی و امکانات داخلی و فرصت‌های وسیع برآمده از زیرساخت‌های موجود در کشور و بهره‌گیری از مدیریت جهادی و روحیه‌ی انقلابی و تکیه بر اولویت‌های اساسی آمده در سیاست‌های کلی: «اصل ۴۴»، «اقتصاد مقاومتی»، «علم و فناوری»، «نظام اداری» و «جمعیّت» و از همه بالاتر توکل به قدرت لایزال الهی می‌تواند ما را به‌رغم تمایل و اراده دشمنان عنود، با تحقق اهداف برنامه ششم در ارائه‌ی الگویی برآمده از تفکر اسلامی در زمینه‌ی پیشرفت که به‌کلّی مستقل از نظام سرمایه‌داری جهانی است، یاری رساند. »
۱۸ مرداد ۱۳۹۴: مهندس بهرام بیرانوند، نماینده مردم بروجرد و اشترینان در تذکری در صحن علنی مجلس خطاب به رئیس‌جمهور گفت: «آقای رئیس‌جمهور برنامه ششم چه شده؟ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که معیار تدوین برنامه ششم است، هنوز در کماست.»
۳۰ مهر ۱۳۹۴: دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی در نامه‌ای به احمد توکلی نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی ابتدا به عدم تحقق شاخصه‌های هویت اسلامی در کشور ایران با وجود اجرای برنامه‌های ده‌گانه توسعه و سپس به اعتراف دکتر محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی به ناکارآمدی برنامه‌های توسعه اشاره کرد. وی در پایان این نامه نیز از چهار نظریه پیوست الگوی پیشرفت اسلامی برای برنامه ششم نام برد.
۵ آبان ۱۳۹۴: دولت لایحه قانونی یک فوریتی تنظیم برخی از احکام برنامه‌های توسعه کشور (برنامه ششم) را وارد صحن علنی مجلس شورای اسلامی کرده و فوریت آن را به رأی نمایندگان گذاشت. چندتن از نمایندگان اعتراضاتی به این لایحه بیان کردند؛ پورابراهیمی نماینده مردم کرمان از عدم لحاظ مقاوم‌سازی اقتصاد در این لایحه سخن گفت، احمد توکلی نماینده مردم تهران این برنامه تدوین‌شده را ملغمه‌ای از احکام بخش‌های مختلف دانست و اما حجت‌الاسلام حمید رسائی نماینده مردم تهران مهم‌ترین اعتراض را مطرح کرد؛ مهمترین ایراد این لایحه از نظر حجت‌الاسلام رسائی عدم تطابق آن با مفاهیم الگوی پیشرفت اسلامی و عبور غیر قانونی دولت از بند اول برنامه پنجم کشور در تدوین این لایحه بود. نمایندگان در نهایت فوریت این لایحه را تصویب نکردند.
۷ آبان ۱۳۹۴: دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی در نامه‌ای به حجت‌الاسلام رسائی ضمن ابراز تشکر از وی به دلیل موضع انقلابی‌اش در مورخه ۵ آبان، نسبت به اقدام احتمالی دولت مبنی بر عدم ارائه لایحه الگوی پیشرفت و کسب آرای دو سوم نمایندگان مجلس برای نقض بند اول قانون برنامه پنجم هشدار داد.
۱۳ آبان ۱۳۹۴: موضع‌گیری صریح و منطقی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، حجت‌الاسلام احمد سالک پیرامون لزوم پرهیز از تدوین برنامه ششم با نگاه اقتصادمحوری و ضرورت محوریت فرهنگ در نوشتن این برنامه: «طبق بیان صریح مقام معظم رهبری، زیر ساخت برنامه‌های کشور می‌بایست فرهنگ باشد و نه اقتصاد و اگر در برنامه ششم متوجه بشویم که دولت زیرساخت آن را چیزی غیر از فرهنگ قرار داده است حتماً مجلس در آنجا ورود پیدا خواهد کرد و اقدام به اصلاح می کند.»
۱۷ آبان ۱۳۹۴: ادعای جالب دکتر محمد باقر نوبخت درباره الگوی پیشرفت اسلامی؛ رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در پاسخ به خبرگزاری دانشجو : «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تهیه و قرار شد به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و بعد برنامه ششم بر پایه آن تهیه شود، تا سال سوم این اتفاق عملی نشد به جهت اینکه در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام الگوی اولیه آن از سوی این مرکز تهیه شده بود ما در این خصوص دست پر بودیم و نمی خواستیم از منابع سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استفاده کنیم.»
۲۴ آبان ۱۳۹۴: تذکر رهبر انقلاب به دولت درباره توجه ویژه به مسائل اجتماعی و فرهنگی برنامه ششم توسعه؛ دکتر محمد باقر نوبخت در همایش تجلیل از کتاب‌داران گفت: از تذکر رهبر انقلاب به دولت در خصوص توجه به فرهنگ و مسائل اجتماعی در بودجه ٩۵ و لایحه برنامه ششم توسعه خبر داد و اظهار داشت: رهبری در جلسه محدودی که در هفته گذشته با ما داشتند، به ما متذکر شدند تا به فرهنگ و مسائل اجتماعی برنامه ششم توسعه توجه ویژه داشته باشیم.
۲۸ آبان ۱۳۹۴: هشتمین کنگره پیشگامان پیشرفت با موضوع «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ افق و تدابیر» در محل تالار علامه امینی دانشگاه تهران آغاز شد.
۴ آذر ۱۳۹۴: دومین رونمائی از محصولات مرتبط با اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی در حوزه علمیه مروی با سخنرانی حجت‌الاسلام رئیسی (دادستان کل کشور) و حجت‌الاسلام کشوری (دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی) برگزار گردید. حجت‌الاسلام کشوری: «راهبرد سند‌نویسی، الگوی پیشرفت اسلامی را به پذیرش نخبگان نمی‌رساند». حجت‌الاسلام رئیسی: «هر کجا ناموفق بوده‌ایم؛ علتش استفاده از الگوهای غربی بوده است»
۱۰ آذر ۱۳۹۴: اظهارات ضد توسعه ویکتور اوربان در محضر امام خامنه‌ای نخست‌وزیر مجارستان در این دیدار ضمن اشاره به تغییر وضعیت جهان به برخی از عوارض بسیار خطرناک توسعه غربی در اروپا اشاره کرد و گفت «مبنا قرار گرفتن «توسعه»، معیارهای گذشته‌ی غرب را در حوزه‌های اخلاق، سیاست و دین در معرض فروپاشی قرار داده و شرایط سخت و حساسی را ایجاد کرده است.» اظهارات ضد توسعه این مقام غربی می تواند نوعی عبرت برای توسعه گرایان وطنی و جریان ترجمه تفکرات غربی در ایران محسوب شود؛ تا این همه در مدح کارامدی این تفکرات ناکارامد و تجربه شده سخن نگویند.
۲۶ آذر ۱۳۹۴: همزمان با هفته پژوهش از ۲۵ کتاب از مجموعه کتاب‌های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اثر مرکز پژوهش کاربردی، اقتصادی، اجتماعی قدر  با حضور آیت الله مصباح یزدی در سالن اجتماعات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم رونمایی شد.
۱۹ دی ۱۳۹۴: انتشار ویژه‌نامه راهبردی الگوی پیشرفت؛ در این ویژه‌نامه –که به ضمیمه هفته‌نامه انقلابی ۹ دی منتشر گردید- پیشنهادات الگوی پیشرفت اسلامی برای برنامه ششم به صورت تفصیلی بررسی شده است. پیوست الگوی پیشرفت اسلامی برای برنامه ششم کشور اولین نمونه‌سازی با نگاه الگوی پیشرفت محسوب می شود؛ که بررسی آن باعث تببین تفاوت‌های الگوی پیشرفت اسلامی و توسعه غربی خواهد گشت.
۲۰ دی ۱۳۹۴: مناظره دکتر امیر باقری رئیس دفتر اقتصاد کلان سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور وحجت الاسلام علی کشوری دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی با موضوع چرائی عدم توجه دولت یازدهم به بند اول برنامه پنجم کشور در برنامه تیتر امشب شبکه خبر.
۲۱ دی ۱۳۹۴: رونمایی از مجموعه مقالات دومین همایش الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در خبرگزاری مهر؛ به همت مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا و همکاری پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه و خبرگزاری مهر مجموعه مقالات دومین همایش الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت -که شامل چهار جلد است- با حضور دکتر مسعود درخشان، برنده دومین جایزه جهانی علوم انسانی و اقتصاددان برجسته کشور و عطاءالله رفیعی آتانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت و معاون پژوهشی مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا رونمایی شد.

مناظره داغ درباره مفهوم «اسلام رحمانی»

مهدوی زادگان: ریشه طرح «اسلام رحمانی» در مبانی معرفتی لیبرالیسم است/ میری: قبول دارم کسانی که از اسلام رحمانی حرف می زنند ظاهر و باطن شان یکی نیست!

مهدوی زادگان افزود: این اسلام رحمانی که امروزه از ناحیه بعضی از افراد مطرح می‌شود به نحو ابزاری و دقیقاً واکنشی در مقابل رویکرد جامع‌نگر به آموزه‌های قرآنی است./ انقلاب اسلامی دقیقا آمد که این حرف را بزند و سخن اصلی‌اش این بود که باید اسلام را در همه جوانبش ببینیم، در همه چیز آن باید ببینیم و اسلام را هم در رحیمیت خدا و هم در رحمانیت خدا و هم در ذوالانتقام بودن خداوند باید دید و باید نگاه جامعی داشته باشیم
گروه اندیشه- رجانیوز: نشستی با عنوان بررسی ابعاد مفهوم اسلام رحمانی با حضور دو چهره دانشگاهی حجت الاسلام دکتر داوود مهدوی زاده عضو گروه اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و همچنین دکتر سید جواد میری عضو گروه علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی روز دوشنبه در کانون اندیشه جوان برگزار گردید. 
 
به گزارش رجانیوز، مجری در آغاز جلسه عنوان داشت: در جلسه‌ای در خدمتتان هستیم که به همت کانون اندیشه جوان با مشارکت هیئت حمایت از کرسی‌های آزاداندیشی و نقد و مناظره قرار است جلسه‌ای را در خدمتتان باشیم که با عنوان «اسلام رحمانی» است، موضوعی که در این روزگار و در این احوالی که جهان از تروریسمی که تحت عنوان اسلام و البته در پوشش اسلام در دنیا رعب و هراس می‌انگیزد و هرکسی که در پی فهم حقیقت اسلام هست با این قرائت از اسلام می‌تواند مشکل داشته باشد و دارد و بنا بر همین موضوع، ما امروزه با پدیده‌ای به عنوان اسلام هراسی روبه‌رو هستیم که در مقابل این موضوع اتفاق افتاده است، پدیده اسلام هراسی، آنتی اسلامیز پدیده‌ایست که سعی می‌شود به واسطه‌ آن مسلمانان را آن‌گونه که گروه‌های تروریستی ظاهر می‌کنند نشان دهد و مسلمانان را به عنوان یک خطر بالقوه‌ امروز جهان نشان دهد، البته در مقابل تلاشی را از برخی روشن‌بینان دینی و روشنفکران دینی با گرایشات لیبرالیستی می‌بینیم که این را با عنوان اسلام رحمانی ترویج می‌کنند، البته خود پدیده اسلام رحمانی هم با اینکه عنوان جالبی دارد اما به نظر می‌آید با قرائت‌های مختلفی که از آن می‌شود نوعاً ما و اذهان مخاطبین را دچار تشویش‌هایی کند. از این رو در این نشست به این موضوع عمیق‌تر و اندیشه‌ای‌تر بپردازیم، با حضور دو چهره بزرگواری که هردو از چهره‌های دانشگاهی ما هم هستند جناب حجت الاسلام آقای دکتر داوود مهدوی زاده عضو گروه اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و همچنین دکتر سید جواد میری که که عضو گروه علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی هستند و در خدمت این دو بزرگوار به بررسی و کندوکاو پیرامون چگونگی، چرایی و چیستی پدیده اسلام رحمانی بپردازیم و ان شاالله در پایان جلسه گفت‌وگو هم بتوانیم ضمن تبیین زوایای مختلف این موضوع پرسش و پاسخی هم اگر اقتضای جلسه بود در خدمت شما عزیزان باشیم.
از دکتر مهدوی‌زادگان دعوت می‌کنیم که در خدمتشان باشیم و جلسه گفت‌وگو را با ایشان آغاز کنیم، مقدمه ابتدایی را در خدمت دوستانی که در این جلسه در خدمتشان هستیم ارائه کردید که با این عنوان که یکی از وجوهی که به خصوص در دقایق اکنونی می‌توان از آن صحبت کرد چون جهان امروز به واسطه هجمه‌های رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی یک فضای بسیار کوچک شده را تجربه می‌کند و برای همین دقیقه اکنون شاید بی‌وجه نباشد این است که وقتی از اسلام‌هراسی صحبت می‌کنیم گویا به مقوله‌هایی مثل خشونت و از طرف دیگر عطوفت و رحمانیت هم توجه داریم و به نظر می‌رسد از دل توجه به همین بستر و گفتمان هست که پدیده‌ای مثل اسلام‌هراسی ظهور و بروز دارد. به ویژه در چهار دهه اخیر یعنی از انقلاب ۱۹۷۹ که در ایران عزیز اتفاق افتاد و ما یک نوع از اسلام انقلابی یا اگر بخواهیم به تعبیر قائد کبیر انقلاب را استفاده کنیم انقلاب اسلام ناب محمدی را در مقابل اسلام آمریکایی اسلام روادار تسامح و تساهل فرهنگی را شاهد هستیم. اما آنچه را که به عنوان اسلام رحمانی از آن نام می‌بریم به نظر می‌رسد مولود چهار دهه اخیری هست که برخی دایه‌دار آن هستند، اگر موافق باشید ابتدا برای تقریر محل صحبتمان بگوییم اگر اسلام رحمانی بخواهد تبارشناسی شود و اصطلاح‌شناسی شود و جریان‌شناسی مفهومش را بخواهیم فهم کنیم چه بستر تاریخی را باید برایش در نظر گرفت؟
مهدوی‌زادگان در صحبت‌های خود درباره موضوع جلسه بیان داشت: بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع اسلام رحمانی که مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی‌های اخیر در دیدار با دانشجویان مطرح کردند تعبیر جالب و مطلوبی هست، هم اسلام و هم رحمانی قشنگ است اما در واقع با این حرف، حضرت آقا می‌خواهند این را بفرمایند که این تعبیر، تعبیر رحمانی هست اسلام رحمانی جزو آموزه‌های اصلی تفکر انقلابی هست اما اینکه می‌بینیم این تعبیر در یک مقطع خاصی مطرح می‌شود و از ناحیه دیدگاه‌های خاصی مطرح می‌شود و عمیق‌تر که می‌شویم و پرسش می‌کنیم اسلام رحمانی به چه معناست و دقیقتر می‌شویم متوجه می‌شویم این اسلام رحمانی که توضیح داده می‌شود با اسلام رحمانی که در نهاد اسلام هست نیست و شاهد آن نیستیم، اما قبل از آن نکته‌ای را عرض کنم تا به این فضا برویم و به عنوان مقدمه بگویم.
در تاریخ اسلام در ۱۴۰۰ سال درباره مفاهیم اساسی دین مبین اسلام رویکردهای مختلفی را شاهدیم، به نظرم می‌رسد لااقل سه رویکرد را می‌توانیم گزارش کنیم یک رویکرد را رویکرد جامع‌نگر نام می‌گذارم به این معنا هست که در رویکرد جامع‌نگر می‌گوییم باید تمام آموزه‌های اسلام را باهم ببینیم و همه را تجربه کنیم و هیچ آموزه‌ای از آموزه‌های قرآنی را نباید کنار بگذاریم و همه را در کنار همدیگر ببینیم. این دیدگاه، یک تفسیر خاصی هم دارد و اینکه فهم قرآن کریم و فهم اسلام و فهم درست و واقعی آن فقط به این شکل معنا پیدا می‌کند یعنی همه مفاهیم اصیل و مبانی را باید در کنار هم قرار دهیم تا بفهمیم، آن موقع شما می‌توانید بگویید اسلام واقعی را فهمیدید اما اینکه بخواهید جزوی را نگاه کنید و جزو دیگری را کنار بگذارید به یک فهم ناقص می‌رسد.
رویکرد دوم دقیقاً مقابل رویکرد اول است و از آن به عنوان رویکرد جزءنگر یاد می‌کنم یعنی رویکردی هست که به اندازه دارایی خود جزئی از آموزه‌های قرآنی و اسلامی را بزرگ می‌کند و همان را معرفی و ترویج می‌کند مثلاً فرض بگیرید فقط مسئله رحمانیت خدا را می‌بیند یا یکی غضب خدا را می‌بیند و یا چیزهای دیگر از قرآن کریم را بزرگ می‌کند، این رویکرد جزءنگر هست اما رویکرد سوم را سراغ داریم و آن رویکرد ابزاری و غرض‌ورزانه هست و این رویکرد اساساً دنبال استفاده و فهم آموزه‌های دینی نیست بلکه به دنبال استفاده از کارکردهای آموزه‌های دینی است یعنی این آموزه دینی مثلا رحمانیت، چه استفاده‌ای برای من دارد و در کجای برنامه کاری من را می‌تواند تعمیم کند، از این استفاده می‌کنیم یعنی به شکل ابزاری از این مفاهیم دینی بهره‌برداری می‌کنیم، اگر بخواهم یک نمونه در تاریخ اسلام مثال بزنم همین جمله‌ای بود که خوارج در زمان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بعد از جنگ صفین مطرح می‌کردند و بحث حکمیّت که مطرح شد خوارج مسئله لاحکم الّا لله را مطرح نمودند که هیچ حکمی جز حکم خداوند مشروع نیست، حضرت در پاسخ فرمودند این جمله خوبیست و واقعاً هم هیچ حکمی غیر از حکم خداوند نیست ولی آن چیزی که دارند از آن استفاده می‌کنند آن چیزی نیست که خداوند می‌خواهد، یک امر باطلی را می‌خواهند استفاده کنند.
من خواستم این مورد را عرض کنم که رویکرد سوم به لحاظ تاریخی یکی از برجسته‌ترین و بارزترین نمونه‌هایش همین مورد است یا در خود زمان پیامبر عظیم الشان صلوات الله علیه و آله برای مسجد ضرار هم می‌توانیم مثال بزنیم که گفتند داریم مسجد می‌سازیم و نمی‌رسیم مسجد پیامبر بیاییم و همین‌جا نمازمان را می‌خوانیم، پیامبر می‌دانستند که اینها چه قصدی از این کار دارند دستور تخریب این مسجد را دادند. می‌خواهم این را عرض کنم که ما آن رویکرد دوم را که رویکرد جزءنگر هست در تاریخ اسلام بیشتر این را تجربه کردیم یعنی مسلمان‌ها بیشتر تجربه‌ای که داشتند تجربه جزءنگر بوده یعنی یک آموزه‌ از قرآن کریم و اسلام را گرفتند و بزرگ کردند و بیشتر روی همان پرداختند امّا این تجربه رویکرد اوّل یا سوم را در اوقات خاصی شاهد بودیم، تجربه اول را باید در تاریخ نگاه کرد که در چه مقاطعی اتفاق افتاده است، من فکر می‌کنم تجربه رویکرد جامع‌نگر با انقلاب اسلامی اتفاق افتاد یعنی به صورت برجسته در انقلاب اسلامی شاهد بودیم و انقلاب اسلامی دقیقا آمد که این حرف را بزند و سخن اصلی‌اش این بود که باید اسلام را در همه جوانبش ببینیم، در همه چیز آن باید ببینیم و اسلام را هم در رحیمیت خدا و هم در رحمانیت خدا و هم در ذوالانتقام بودن خداوند باید دید و باید نگاه جامعی داشته باشیم. انقلاب اسلامی با چنین رویکرد جامع‌نگر وارد صحنه شد و این رویکرد را تبلیغ می‌کند.
رویکرد دوم طبیعتاً مخالفتی با رویکرد اول که رویکرد جامع‌نگر است نمی‌تواند داشته باشد و عملاً هم که نگاه کنیم ادبیاتی که مربوط به رویکرد دوم یعنی رویکرد جزءنگر هست مخالفتی با رویکرد جامع‌نگر ندارد اما در مقابل می‌بینیم رویکرد سوم که رویکرد ابزاری هست در مقابل این رویکرد جامع‌نگر شکل گرفته و بازتاب پیدا کرده است یعنی می‌خواهم عرض کنم چه بسا اگر این نگاه رویکرد جامع‌نگر که با انقلاب اسلامی اتفاق افتاد روی کار آمد اگر این نبود هیچوقت هم این نگاه ابزاری هم که امروزه یک نمونه‌اش اسلام رحمانی هست پدید نمی‌آمد، بنابراین اجمالاً می‌خواهم عرض کنم این اسلام رحمانی که امروزه از ناحیه بعضی از افراد مطرح می‌شود به نحو ابزاری مطرح می‌شود و دقیقاً عکس‌العمل و واکنشی در مقابل رویکرد جامع‌نگر به آموزه‌های قرآنی هست و باید در این رابطه دید.
مجری برنامه در ادامه گفت: از جناب مهدوی‌زادگان سپاسگزارم و عرض سلام مجدّد خدمت همه بزرگوارانی دارم که به ما پیوستند به ویژه اصحاب رسانه‌ای که در خدمتشان هستیم و البته جناب آقای دکتر سید جواد میری عضو محترم هیئت علمی علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که مهمان بزرگوار دیگر ما بودند که در نشست اسلام رحمانی در خدمتشان هستیم و سپاسگزاری ویژه برای حضورشان در این نشست را دارم. جناب دکتر مهدوی‌زادگان موضوع را یک ایضاح مفهومی کردند و سه دیدگاه جامع‌نگر و جزئی‌نگر و ابزاری‌نگر که بنده تلقی خودم این بود که شما اسلام رحمانی را ذیل نگاه ابزاری توجه می‌کنید نه نگاه جزئی.
من قبل از اینکه در خدمت جناب آقای دکتر میری باشم این تفتن را خدمت شما بزرگواران بدهم که وقتی از اسلام رحمانی صحبت می‌کنیم اگر بخواهیم بگوییم که از چه صحبت می‌کنیم اسلام رحمانی بر مبنای لفظی و لغوی جنبه‌ای از اسلام است که جلوه جمالی اسلام و جلوه رحمانیت و رئوفیتی که یک دین می‌تواند داشته باشد و البته که دارد چنان که پیامبرش حضرت مهربانیست و رحمه للعالمین است آنکس که فرو فرستاده‌است از جانب خداوند برای بشارت و انذار این دین؛ از این معنا اسلام رحمانی برای همگان قابل فهم است، اسلامی که سرشار از مهربانیست و این مهربانی را حتی در رویکردهای نوین به این دین هم می‌توانید ببینید به مثال اینکه مثلاً در حوزه محیط زیست وقتی توجه می‌کنید به روایاتی که منقول است شخص پیامبر و بزرگواران دین و ائمه علیه‌السلام و بسیاری از درک و دریافت‌هایی که علمای ما دارند در طول تاریخ تفسیری که از اسلام ارائه شده و همه اینها یک درک و تلقی از رحمانیت و رئوفیت یک دین به ما ارائه می‌کنند کمااینکه بعضاً دین‌پژوهان هم به این اشاره می‌کنند که وقتی به آیین یهود نگاه می‌کنیم دین یهود را با تصلب‌های فقهی و حتّی ترسیم چهره خاصی از خداوند در متون مقدس عبرانی مشاهده می‌کنیم امّا وقتی از اسلام رحمانی به معنای متاخر آن صحبت می‌کنیم همانطور که در ابتدای عرایضم راجع به آن صحبت داشتیم ما یک اصطلاح را کار داریم، اصطلاحی که برخی از روشنفکران معاصر و برخی از دگراندیشان از آن نام می‌برند و اسلامی را مدنظر قرار دادند که دیگر نگاه جامع‌نگر از اسلام سلب شده و فقط با تکیه بر یکسری از عناصر توجه به این دارند که این دینی هست که صرفاً جنبه رحمانی دارد و لاغیر، در نتیجه هرآنچه که از آن استشمام خشونت و استشمام استقلال شود و تحت هر عنوانی باشد می‌توان مغایر با این اسلام رحمانی باشد، من فکر می‌کنم این نوعی گرته‌برداری مسیحیت هم هست همانطور که در انجیل متی می‌گوید که شما اگر به طرف راست صورتتان تپانچه‌ای زده شد طرف چپ صورتتان را هم به سمت آن زننده بگیرید تا سیلی دیگری بر آن بزند برای اینکه سراسر مهربانی و صلح و رحمتیم امّا بر این مبنا می‌بینیم دیدگاه جامع‌نگر در اسلام چنین قرائتی به ما نمی‌دهد، قرائتی که در مقابل دشمن نایستیم و برای عزت و استقلال خودمان تا پای جان هزینه بدهیم و بسیاری از مسائلی که در اثنای گفتگو به آن خواهیم پرداخت. این نکته را لازم دانستم که به آن اذعان داشته باشیم، اما در خدمت آقای دکتر سید جواد میری هستیم. آقای دکتر، اگر موافق باشید ابتدای سخن شما را هم با بررسی جریان‌شناسانه این مفهوم از زعم شما جویا شویم، اینکه به نظر شما اسلام رحمانی در پارادایم انقلاب اسلامی و قرائت‌هایی که از اسلام می‌شود چه جایگاهی دارد و شما چه درکی از این مفهوم دارید و فکر می‌کنید این درک درست یا نادرست است.
سیدجواد میری بحث خود را با توضیحاتی درباره صحبتهای آقای مهدوی‌زادگان شروع کرد و گفت: سیاق بحث را باید از گونه دیگری دید یعنی وقتی از اسلام رحمانی صحبت می‌کنیم بحث، یک بحث تئولوژیکال نیست و اتفاقاً در بستر خاصی این مفهوم زاییده شده و دلایلی هم دارد که چرا این بحث در ایران و در این برهه مطرح شده و چرا به عنوان مثال صحبت از اسلام رحمانی می‌شود، بعد هم فکر می‌کنم بحث به معنای دقیق کلمه سیاست‌محور است. کسانی که درباره اسلام رحمانی صحبت می‌کنند یک بحث حداقلی و حداکثری در حوزه سیاست دارند و دنبال این نیستند و اگر به فقه هم نگاه می‌کنند و به منابع قرآن و منابع اسلامی نگاه می‌کنند دغدغه اصلی‌شان دغدغه تئولوژیکال نیست و باید به این توجه کنیم.
نکته دیگر این است که یک صحبت خوبی را آقای مهدوی‌زادگان داشتند که اینجا یادداشت کردم: در گذشته این رویکرد جامع‌نگر نبوده و با انقلاب اسلامی این رویکرد جامع‌نگر ایجاد شده است. این سوال را در ذهنمان ایجاد می‌کند که چرا با انقلاب ایران ایجاد شد؟ یعنی قبل از این بالاخره افراد بزرگی مثل ابوعلی‌سینا و فارابی بودند و تالی آنها در تمدن و فرهنگ اسلامی نیست چطور آنها نتوانستند نگاه جامع‌نگر داشته باشند و ما امروز توانستیم چنین نگاه جامع‌نگری داشته باشیم؟ این قبل از اینکه به حراست و درک عمیق ما از مسئله و یا از منابع اسلامی و دینی برگردد به جوهر و ذات زمانی برمی‌گردد که در آن زندگی می‌کنیم، اینجا بحث ۱۵۰ ساله‌ای که در مورد سنت و تجدد بحث می‌کنیم و این امکانی که تجدد ایجاد کرده که قرائت‌های دیگرگونه‌ای را هم از اسلام داشته باشیم و از دین و دیانت داشته باشیم، اصلا لفظ دیانت را چطور بفهمیم و چطور بازخوانی کنیم یا همانطور که اقبال لاهوری از آن یاد می‌کند ؟ یعنی تفکر اسلامی و تفکر دینی را در دنیای مدرن به گونه‌ای بازخوانی کنیم.
نکته دیگر به آن بحث خیلی کلیدی برمی‌گردد که در نگاه به دین به صورت کلی هست که امام موسی صدر از آن به این عنوان یاد می‌کند که ما دو رویکرد عمده و کلی در نگاه به ادیان می‌توانیم داشته باشیم، یک موقع می‌گوییم دین در خدمت انسان است یا ادیان در خدمت انسان هستند در نگاه دیگر می‌گوییم انسان و آدمها هستند که در خدمت دین و ادیان هستند که فکر می‌کنم این به همان قرائتی برمی‌گردد که در جامعه‌شناسی هم از آن یاد می‌کنند که نگاه اقتدارگرایانه به دین و نگاه انسان‌محور به دین است، باز اینجا در بحث‌های سیاسی این مطرح می‌شود که مسئله اسلام رحمانی به عنوان یک الگو مطرح می‌شود که در برابر الگوهای دیگر است و آن اینکه ما نقش‌ مردم را نه در کهکشان و کون و مکان نسبت به خداوند بلکه نسبت به نهاد جدیدی که در ساحت انسانی و یا در ساحت اجتماعی متولد شده و به نام دولت و حکومت و حاکمیت است، نسبت انسانها و مردم و شهروندان با این چیست؟ آیا به عنوان مثال این حاکمیت و دولت است که برای انسانها انتخاب می‌کند یا انسانها و مردم هستند که انتخاب می‌کنند.
وی افزود: ممکن است بین نگاهها تنوع باشد، اینجا دو نگاه کلان را می‌گویم یکی نقش مردم را در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی نقش تزئینی می‌بیند و در نگاه دیگر مردم را در نقش تقنیمی می‌بیند یعنی به این معنا که خود مردم باید در وسط کار و در وسط معرکه حضور داشته باشند و آنها هستند که فقط در حوزه سیاست شرکت نمی‌کنند بلکه مشارکت هم می‌کنند، فرق مشارکت و شرکت را هم در این می‌بینم که در شرکت عده‌ای را انتخاب می‌کنیم و چهارسال هستند اما در مشارکت مردم سعی می‌کنند انجمن و جامعه مدنی تشکیل بدهند و حاکمیت و دولت را مورد بازخواست قرار دهند، وقتی از اسلام رحمانی صحبت می‌کنیم قرائت‌ها این است که نقش و رل انسان را محور قرار می‌دهد یعنی انسانها می‌توانند انتخاب بکنند و می‌توانند اختیار داشته باشند نه اختیار به معنای تئولوژیکال آن که در کون و مکان حق اختیار دارد یا مجبور است، خیر، در سیستم سیاسی آیا انسان حق انتخاب این را دارد که عملکرد حاکمیت را مورد بازخواست قرار دهد و آن را مسئول بداند و مورد پرسش قرار دهد؟ آن هم نه فقط به صورت تئوریک، که شما در ذهنتان می‌توانید حاکمیت را مورد سوال و پرسش قرار دهید، خیر، زیرساخت‌هایش وجود داشته باشد و چارچوب‌های جامعه مدنی وجود داشته باشد و بعد، بین حاکمیت و مردم چون امروز دیگر طایفه و ایل و تبار که وجود ندارد یعنی نهایتاً متعلق به خانواده هستید و ایل و تبار ندارید ولی حاکمیت تمامی قدرت فورس در دست اوست و وقتی می‌خواهد به عنوان مثال به شما ضربه‌ای بزند باید بین حاکمیت و مردم که به صورت شهروند هستند یک سپرهایی را که جامعه مدنی هستند جامعه مدنی بتواند ارگانایز بکند و بازخواست و سازماندهی کند، مثلا اگر درآمد نفت شما ۱۴۰ دلار بود چرا اینطور نشد؟ اگر مثلا در حوزه سیاست خارجی این همه نقش‌‌‌آفرینی یا سرمایه‌گذاری کردید نتیجه‌اش چه بود؟ یعنی این جامعه مدنی بتواند از حاکمیت سوال کند. این بحث اسلام رحمانی اگر اشتباه برداشت نکرده باشم بحث تئولوژیکال نیست .
در ادامه مجری برنامه گفت: آقای دکتر، قبل از ورود شما این بحث را داشتیم که اگر با پدیده آنتی اسلامیز نگاه داشته باشید و به اسلام‌هراسی در جهان جدید توجه داشته باشید در مقابل این یکسری واکنش‌هایی را جهان اسلام داشت از جمله بحث اسلام رحمانی که بگویند این روحیه خشونت‌طلب و تفسیری که دنیا به عنوان خشونت ادیان سراغ می‌گیرد و آن چهره‌ای که از اسلام نشان داده می‌شود متعلق به اسلام نیست برای اینکه اسلام چنین روحیه‌ای هم دارد، بر این مبنا به نظر می‌آید ناگزیریم یک مبنای تئولوژیکال داشته باشیم و وقتی از اسلام رحمانی صحبت می‌کنیم گریزی از این نداریم که مباحث حتی متافیزیکی را هم در آن دخیل بدانیم. آقای دکتر مهدوی‌زادگان نظر شما چقدر همسو با قرائت‌های دکتر میری هست که مفهوم اسلام رحمانی را یک مفهوم متفاوت از مقوله‌ای که حتی برخی از دگراندیشان به آن اشاره می‌کنند، مورد توجه قرار می‌دهند؟ در واقع به ویژه خود ایشان هم در ابتدا اشاره کردند که با رویکرد پولیتیکال مفهوم اسلام رحمانی را بازشناسی کردند.
مهدوی‌زادگان عمیقتر وارد بحث شد و گفت: من تقسیم‌بندی که از رویکردها کردم برای همین قضیه بود که ابتدا بحثمان را خوب شفاف کنیم، اتفاقا می‌خواهم عرض کنم که دقیقاً اینکه آقای دکتر میری می‌فرمایند و این طرح ایده اسلام رحمانی دقیقا یک طرح سیاسی هست و یک طرح تئوریک نیست و همین را می‌خواهم عرض کنم، آن رویکرد جزئی‌نگر یا جامع‌نگر در آنها نگاه تئوریک هست و لذا اگر اسلام رحمانی از سوی رویکرد جزءنگر مطرح می‌شد آنجا باید برای مباحثه با چنین رویکرد سراغ مبانی می‌رفتیم، اما در رویکرد سوم یا رویکرد ابزاری که دقیقا سیاسی هست دیگر با این نمی‌توان بحث مبانی کرد چون اصلاً مبانی‌اش متفاوت است و مبانی‌اش را از مبانی اسلامی نگرفته است یعنی کسی که اسلام رحمانی را به لحاظ پولیتیکال می‌خواهد به نحو سیاسی و ابزاری صحبت کند نمی‌توان با مبانی متافیزیکی‌اش وارد گفتگو شویم.
مجری پرسید: چرا؟
مهدوی‌زادگان پاسخ داد: به خاطر اینکه آن بر مبنای اسلام نیست و مبانی اسلامی را ندارد که بخواهد بحث کند.
مجری گفت: پس مطلقا اعتقاد دارید که وقتی از اسلام رحمانی صحبت می‌کنیم چیزی را از بیرون بر اسلام بار می‌کنیم که در ذات اسلام هیچ اجازه‌ این قرائت را به ما نمی‌دهد.
مهدوی‌زادگان در پاسخ ابراز داشت: این اسلام رحمانی که اگر آقای دکتر هم همین منظورشان هست سیاسی هست و به نحو ابزاری بحث می‌کند اساساً این اسلام رحمانی مبانی‌اش اسلامی نیست کما اینکه مقام معظم رهبری هم در کلامشان همین را فرمودند که باید ببینیم این به کجا برمی‌گردد، اگر این مبانی را از اسلام می‌گیرد یک بحث داریم و اگر مبانی‌اش را از جای دیگر می‌گیرد مثلا از لیبرالیسم و اومانیسم می‌گیرد کما اینکه در گفته‌های آقای دکتر هم مشهود بود نگاه اومانیستی را مطرح می‌کردند، این مبانی که اسلامی نیست که بحث را در ساحت متافیزیک و مبانی ببریم و بحث کنیم.
لذا باید در ساحت سیاسی بحث کنیم. بنابراین من هم می‌خواهم این را عرض کنم که این اسلام رحمانی همین اسلام سیاسی هست نه اسلام مکتبی و اسلامی که مورد توجه ماست. اما مطلب دوم که مطرح هست، اینکه بحث سیاسی بودن این اسلام رحمانی را بیشتر باعث می‌کند این است که الان می‌بینیم دو دیدگاه بحث اسلام رحمانی کردند، آن اسلام جامع‌نگر اسلام رحمانی را می‌کند و می‌گوید اسلام رحمانی را باید با سایر اسلام‌ها باید ببینیم پس در رویکرد جامع‌نگر که عرض کردیم با انقلاب اسلامی روی کار آمد در آن اسلام رحمانی هست، الان با یک اسلام رحمانی مواجه شدیم که به فرمایش آقای دکتر یک اسلام سیاسی هست و یک سوال این است که این اسلام رحمانی سیاسی حرف‌های قشنگی می‌زند امّا سخن در این است که در کجای این تاریخ ولو این تاریخ کوتاه دو سه دهه‌ای توانستند این حرفها را پیاده کنند؟ یعنی به ما نشان بدهند که کجاها بوده که اینها این اسلام رحمانی را به ما نشان دهند؟ خب اسلام جامع‌نگر که با انقلاب اسلامی وارد صحنه شد در این ۴۰ سال به همه حرفهایش عمل کرده است، ممکن است در برخی موارد کامل نبوده اما نشان داده است، مسئله نقش مردم را نشان داده و مردم را وارد صحنه کرده است.
اتفاقاً همین انقلاب اسلامی گفت که مردم یک امر تزئینی نیستند و باید نقش داشته باشند و عملاً هم همین را نشان داد، من الان در خاطرم هست که در انتخابات سال ۷۶ در بحث انتخاب وزرا که در مجلس مطرح بود یکی از آقایان روشنفکر در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود من ۹ ساعت تمام رادیو بیخ گوشم بود که بدانم وزیر پیشنهادی فرهنگ رای می‌آورد یا خیر، این یعنی حضور مردم و یعنی جدی بودن حضور مردم. وگرنه اگر مردم حضور جدی نداشتند که رادیو بیخ گوشش بگذارد که ببیند رای می‌آورد یا خیر، چون می‌داند از قبل تعیین شده و معلوم است چه کسی رای می‌آورد و اصلاً بحث نمی‌کند. از اسلام رحمانی انقلابی در تمام این سه چهار دهه نمونه‌های زیادی دیدیم، علاوه بر اینکه از ناحیه همین اسلام رحمانی سیاسی که آقای دکتر می‌فرمایند بیشتر خشونت دیدیم تا رحمانیت. یعنی مثلاً در اول انقلاب بسیاری از بزرگان ما به دست همین اسلام رحمانی به شهادت رسیدند از استاد مطهری گرفته تا استاد مفتح و هفتاد و تن و بزرگ شهدای هفتاد و دو تن شهید بهشتی و شهدای محراب یا همین جنگ تحمیلی که به دست چه کسی به راه افتاد؟ الان چه کسانی و چه نهادها و قدرت‌هایی دارند از این اسلام رحمانی دفاع می‌کنند؟
همان قدرت‌هایی دارند از اسلام رحمانی دفاع می‌کنند که جنگ تحمیلی را ایجاد کردند و ۱۷۰۰۰ نفر از مردم ما را در همین کوچه بازارها و خیابانها به شهادت رساندند، یا همین مسئله جامعه مدنی و انتخابات و نقش مردم، همین بلندگوها هم قبل از انقلاب که قدرت دستشان بود کی این مسئله جامعه مدنی را به راه انداختند؟ کی به قدرت حاکمه گفتند که رای مردم تزئینی نیست و سهیم هستند و باید مردم را دخالت دهیم؟ اصلاً بحث جامعه مدنی بحثی هست که با انقلاب اسلامی شکل گرفت. در قبل از انقلاب که این مسئله نبود، این است که سوال اساسی‌ام این است که این اسلام رحمانی انقلابی هم در نظر و هم در عمل ثابت کرد که واقعاً اسلام رحمانی است اما این بلندگو و این رویکرد سیاسی به اسلام رحمانی را می‌بینید که فقط حرفش را می‌زند و حرفهای قشنگی هم می‌زنند که رای مردم تزئینی نیست و حق دارند و باید حاکمیت را نقد کرد و خیلی مسائل. اما ما نمی‌بینیم که این اسلام رحمانی سیاسی در مقام عمل به یکی از رفتارهایش عمل کرده باشد چه در خود انقلاب اسلامی و چه پیش از انقلاب اسلامی که این بلندگوها و قدرت دستشان بود، لذا اگر بخواهیم فقط در ساحت مفاهیم بحث را پیش ببریم به نظر نمی‌رسد که کار به جایی کشیده شود. سوال این است که این اسلام رحمانی سیاسی به ما نشان بدهد در عمل کجا به این رحمانیت اسلام وفادار بوده و عمل کرده است؟ مثلا همین مسئله اسلام رحمانی بعد از واقعه فتنه ۸۸ بیشتر شایع شد، فتنه ۸۸ که اتفاق افتاد مسئله چه بود؟
مسئله انتخابات مردم بود که به یک گروه و یک کاندیدایی رای دادند، همین اسلام رحمانی علیه همین انتخاب مردم قیام کرد! دست به شورش زد و حرکت‌های مبارزاتی خیابانی راه انداخت. اگر اسلام رحمانی این است مردم تزئین نیستند چرا در فتنه این را اینطور نشان ندادید؟ اگر قانون ارزش دارد چرا از مجاری قانونی اقدام نکردید؟ پس وقتی این کار را نکردید تفاوت نظر و عمل ما را به سیاسی بودن اسلام رحمانی نزدیک می‌کند و بیشتر ما را به این معطوف و متوجه می‌کند. وقتی هم اسلام رحمانی سیاسی باشد دیگر ارزش پیدا نمی‌کند چون اساساً رویکرد ابزاری نمی‌تواند ارزش داشته باشد چون برای هیچ‌چیزی اصالت قائل نیست یعنی نه برای مردم ارزش قائل است و نه برای قانون ارزش قائل است و نه برای انتخابات، فقط برای قدرت خودش ارزش قائل است. آن چیزی که برایش ارزش دارد این است من به قدرت هستم، همین و بس.
سپس مجری گفت: سپاسگزارم. دکتر میری آقای مهدوی‌زادگان صراحتاً دو تلقی را از اسلام رحمانی ارائه داشتند که یکی اسلام رحمانی سیاسی است که حداقل برداشتم از فرمایش ایشان این بود که این اسلام رحمانی سیاسی رویه‌ای زیبا دارد اما باطنی که عملا نه تنها به ظهور نرسیده بلکه بر ضد آرمانهای خودش عمل کرده است، در مقابل یک اسلام رحمانی انقلابی هم داریم که می‌توانیم تحقق و تبلور آن را در انقلاب ایران ببینیم، آنچه که به نوعی همان اسلام ناب است. یک، شما این دو تلقّی را قبول دارید؟ هم از منظر معرفتی و هم واقع. آیا در عرصه عمل هم این به وقوع پیوسته است؟
میری در پاسخ به سوالات ایشان بیان داشت: آقای دکتر صحبت از فتنه کرد، اینجا در مقام سیاست‌مدار نیستیم، مفهوم فتنه یک کانستراکشن است و یک برساختی هست که کسانی که در حوزه سیاست کار می‌کنند به یک مفهومی رسیدند به عنوان مثال می‌گویند نیروهایی که با خودشان موافق نیستند از ساحت سیاست می‌خواهند کنار بزنند و از این مفهوم استفاده کردند. من اینجا بیایم و یا شما بیایید و اینجا از این مفهوم استفاده کنیم و بعد نتیجه بگیریم که نیروهایی که همگام با این قرائت نبودند و یا همگام با آن یکی قرائت بودند اهل فتنه بودند از بحث علمی به دور است و بیشتر بحث سیاسی است. فکر می‌کنم یک فرقی که بین سیاستمدار و فیلسوف و یا جامعه‌شناس یا اصحاب علوم انسانی هست این است که سیاستمدار در حوزه فعالیتهای سیاسی سیاست‌گذاری می‌کند و کسی که فیلسوف یا جامعه‌شناس است و اهل نظر است کار سیاسی نمی‌کند.
اگر می‌خواهیم درباره اختلافاتی که در سال ۸۸ اتفاق افتاد صحبت کنیم اگر بخواهیم از منظر سیاستمداران نگاه کنیم یک بحث پیش می‌آید، اگر بخواهیم از منظر اهل نظر نگاه کنیم بحث به گونه دیگر می‌شود. من فکر می‌کنم فضا را باید بازتر کنیم به این معنا، اگر در ایران به صحنه سیاسی نگاه کنیم تقریبا به سه گروه عمده تقسیم‌بندی می‌شود، یک گروه هستند که می‌توانیم به آنها راست بگوییم که در مقدار راست اصولگرا و تقسیم‌بندی‌هایی دارند، یک قسمت چپ هستند، یک قسمت هم تازه تازه دارد درست می‌شود و نامش سنتر است یا مرکز، هرکدام اینها یک تعبیر از ساختار قدرت دارند و سعی می‌کنند یک ایدئولوژی یا گفتمانی را تولید کنند و بر اساس آن گفتمان در صحنه اجتماع یارگیری کنند، به عنوان مثال اینکه از کدام منظر می‌خواهیم به ساختار نگاه کنیم مثلا یک بحث درباره اسلام سیاسی کردیم، حقیقتاً پنج دهه یا شش دهه مسئله و گفتمانی به نام اسلام گرایی یا اسلام سیاسی داریم که من حداقل در ۵ گروه مختلف می‌توانم تقسیم‌بندی کنم و برای هرکدام شاخص یا یک فرد شاخص را می‌توانیم در نظر بگیریم مثلاً اسلام‌گرایی با قرائت فقاهتی داریم که سردمدار و نماینده آن است خود امام خمینی است، یک نگاه دیگر به اسلام‌گرایی یا اسلام سیاسی اقبال دارد ولی یک نگاه لیبرالی به آن دارد که مهندس بازرگان را می‌توانیم به عنوان مثال کسی را که در این حوزه هست قرار دهیم، یک اسلام‌گرایی داریم که تقریباً با قرائت سوسیالیزمی هم‌خوانی دارد که دکتر شریعتی را می‌توانیم در آنجا نام ببریم، یک نگاه دیگر از اسلام‌گرایی داریم که با قرائت دموکراسی است که تقریباً در اینجا طالقانی را قرار می‌دهم و یک نگاه دیگر در اسلام‌گرایی داریم که تقریباً نمی‌توان گفت در ایران نماینده شاخصی دارد و آن هم نگاه سلفی هست که مثلاً به عنوان مثال شیخ بن باز را می‌توان یکی از نماینده‌های شاخص آن قرار دهیم و اگر بخواهیم پیش‌تر برویم رشید رضا را می‌توانیم در این گروه قرار دهیم.
هر گروه از اینها اسلامیت را برای خودشان تعابیری کردند، صحنه سیاسی ایران را هم اگر نگاه کنید تقریبا بیشتر گروهها غیر از نگاه فقاهتی را که در بدنه اصلی خودش نگه داشته ولی در این بدنه باز تقسیم‌بندی‌هایی بین خودشان پیدا کرده است، کسانی که در این بستر صحبت از اسلام رحمانی می‌کنند کسانی هستند که در مرکز و یا چپ هستند و حس می‌کنند قاطبه مردم یا به عنوان مثال بیشتر مردم به اینها اقبال دارند و منظور از مردم کسانی که بیشتر در شهرهای بزرگ هستند و طبقه متوسط رو به بالا هستند و تحصیلات عالیه و درآمد نسبتا خوبی دارند، حس می‌کنند با اینها نزدیکترند ولی ساختارهای قدرت و منابع قدرت در دست راست است، برای این مفهومی را ابداع کردند به این معنا: اسلام رحمانی. چرا؟ شما اگر به این ساختاری بیایید که ساختار فقاهتی هست صحبت از لیبرالیسم بکنید یعنی می‌خواهید آشکارا با قدرت مبارزه کنید، می‌گویید ما از اسلام رحمانی صحبت می‌کنیم که در این دیدگاه یعنی انتخاب مردم باید بیشتر باشد و مشارکت مردم و جامعه مدنی، بحث را به این صورت می‌بینم و بر اساس حق و باطل نمی‌بینم. بحثی که آقای مهدوی‌زادگان مطرح کردند که قبل از انقلاب هم اینها تریبون داشتند نمی‌دانم چه کسانی قبل از انقلاب تریبون داشتند که اسلام رحمانی را …
مهدوی‌زادگان در اثنای بحث گفت: همین لیبرالیسم که می‌گویید طبقه مرفه و متوسط و …
میری اضافه داشت: آقای بازرگان زندان رفت، محکوم شد، آن را نمی‌توان گفت کسانی بودند که هیچ‌کاری نتوانستند بکنند.
مهدوی‌زادگان گفت: آقای بازرگان که فقط لیبرال نبود، غیر از بازرگان هم کسانی دیگر لیبرال بودند که اینها هم در قدرت بودند.
میری اضافه کرد: آقای بازرگان که در قدرت نبود.
مهدوی‌زادگان جواب داد: می‌گویم فقط آقای بازرگان که لیبرال نبود.
میری در ادامه گفت: روحانیون دیگر را می‌گویید؟ مثلا آیت‌الله شریعتمداری و …؟
مهدوی‌زادگان گفت: لیبرال‌های دیگر بسیار بودند که در قدرت هم بودند.
میری جواب داد: بالاخره سازماندهی سیاست در قبل از انقلاب چیز دیگری بود.
مهدوی‌زادگان بیان داشت: شما از لیبرال‌ها می‌گویید. لیبرال‌ها که فقط آقای بازرگان نبود، بله بازرگان در زندان بود اما دیگران هم لیبرال بودند.
مجری اشاره داشت: جناب دکتر میری با برداشتی که از فرمایشات دکتر مهدوی‌زادگان داشتم ایشان اسلام رحمانی را با خاستگاه و زادگاه لیبرالیستی باز می‌شناسند امّا شما عملا در این ۵ گانه برای اسلام رحمانی خاستگاه خاصی قائل نیستید، درست است؟
میری در پاسخ به این سوال گفت: می‌توانم بگویم در بستر امروز ایران اتفاقاً در چارچوب نگاه‌های فقاهتی تعریف می‌شود مثلا آیت‌الله صانعی به عنوان مثال فقیه است و از هاروارد و آکسفورد که فارغ‌التحصیل نشده است، نگاهش نگاه فقاهتی است، آقای منتظری نگاه فقاهتی دارد و از داخل چارچوب فقه به مسائل نگاه می‌کند و نمی‌توانیم بگوییم ایشان تفکر هابرماسی دارد، ممکن است از تئوری هابر مثلا استفاده می‌کند ولی در ساحت سیستم سیاسی ایران عملاً اتفاقی که افتاده این بوده که کسانی که خارج از این چارچوب اگر صحبت کنند در داخل نظام اصلاً نمی‌توانند صحبت کنند، یا باید آن طرف مرز بروند یا در حاشیه باشند که عملاً هم به عنوان مثال مجتهد شبستری یک دوره نگاه فقاهتی داشته سال ۱۹۶۱ ایشان در آلمان در مسجد هامبورگ صحبتی می‌کند و عنوان سخنرانی‌اش این بود: اسلام برای تمامی مشکلات بشری راه‌حل دارد، ۳۱-۳۰ صفحه هم مقاله‌اش است. سال ۱۹۹۱ یعنی درست ۳۰ سال بعد همین آدم می‌گوید اصلاً اسلام برای هیچ‌چیزی برنامه ندارد و برنامه ما هم آخرت است، یک چرخش معرفتی.
مجری برنامه توضیحاتی داد و گفت: آقای مهدوی‌زادگان هم پاسخی به جناب آقای میری باشد چون پرسششان صریحاً این بود که این اسلام رحمانی در ساختاری که شما می‌گویید جا نمی‌گیرد و هم اینکه به نظرم اگر روی آدمها هم زوم نکنیم بد نیست، بیشتر به جریان‌شناسی خود موضوع بر حسب اندیشه‌ها بپردازیم، اینکه واقعا اگر بخواهیم سبقه اسلام رحمانی را بگیریم، چون شما در ابتدا موضعتان را مشخص کردید و گفتید دو دسته هست، گونه‌ای که ظاهر خوبی دارد و باطنی که می‌دانیم عملا باعث ابتلا به خشونت در جامعه شده است و اسلام رحمانی انقلابی و اصیلی که ما داریم، حالا اگر بخواهید همین را در عین پاسخ به تعریض‌های جناب میری تبیین کنید در خدمتتان هستیم.
مهدوی‌زادگان در پاسخ افزود: آقای دکتر فرمودند که بحث فیلسوفانه کنیم نه سیاستمدارانه، خب ما هم از ابتدا داشتیم بحث فیلسوفانه می‌کردیم و خواستیم بحث علمی کنیم. اگر بخواهیم بحث علمی هم کنیم نمی‌توان روی هوا حرف زد و باید اوبژه‌ها را از واقعیت علمی درآورد و به آن اشاره کرد. بحث عینی است و لذا وقتی بحث‌ عینی هست نمی‌توانیم اوبژه‌هایی خودساخته در ذهنمان درست کنیم و بعد بگوییم فلانی این کار را کرد، خیر، من باید از واقعیت‌های خارجی مثال بزنم فلذا وقتی مثال زدم مثال عینی زدم و اگر بخواهیم بحث عینی کنیم به این معنا نیست که پس من سیاستمدار شدم و آقای دکتر که نمی‌خواهد بحث عینی کند مثالهایی که زدید بحث عینی بود.
میری بیان داشت: مفهوم فتنه که گفتید یعنی پیش از اینکه بررسی کنید …
مهدوی‌زادگان گفت: شما می‌توانید فتنه را از من نپذیرید، مسئله‌ای نیست روی آن تاکید نکنید اما مثال‌ها و مصداق‌های خارجی گفتم. در مثال‌های خارجی نشان دادم و گفتم اسلام رحمانی که گفته می‌شود ما در باطن آن اسلام رحمانی نمی‌بینیم همانطور که کلام آقای دکتر هم معترض به همین مطلب بودند و گفتند یک رویکرد از این ۵ تا رویکرد لیبرال است و این رویکرد چون نمی‌تواند چون نمی‌تواند مستقیماً حرفش را بزند چون اگر مستقیم لیبرالی حرفش را بزند با حاکمیت در می‌افتد و لذا از طریق اسلام رحمانی حرف زده است. ما هم همین را می‌گوییم که اسلام رحمانی سیاسی که مطرح است باطن آن رحمانیتی نیست و در باطن این اسلام رحمانی رحمانیت ندیدیم جز شقاوت، خودخواهی، خشونت و ترور. چیز دیگری ندیدیم.
مثال‌هایش را عرض کردم، لذا اگر آقای دکتر می‌فرماید بحثم درباره بحث حق و باطل نیست ما بحث حق و باطل نمی‌کنیم. من هم بحث حق و باطل نخواستم کنم و فعلا خواستم یک تحلیل جامعه‌شناختی بدهم، در این تحلیل جامعه‌شناختی همین بود که گفتم این اسلام رحمانی واقع نما نیست و واقعیت را نمی‌گوید لذا باید باطنش را ببینیم. آقای دکتر اشاره کردند و گفتند این اسلام رحمانی در حاکمیت جایی ندارد، خب مسلم است که جایی ندارد و در هیچ حکومت و حاکمیتی چنین قرائتی جا ندارد، قرائتی که دارد یک چیز را می‌گوید ولی در باطن چیز دیگری را اراده می‌کند در هیچ حاکمیتی حتی حاکمیت‌های مدرن هم جایگاه ندارد. حتی حاکمیت‌های مدرن می‌گویند تو ایدئولوژی‌ات چیست و باید پایبند به این ایدئولوژی باشی و در عمل هم باید به همین معتقد باشی. اگر یک حاکمیتی ببیند که یک حزب و جریان و گروهی یک شعاری را می‌دهد که در مقام عمل چیز دیگری را می‌گوید مدرن‌ترین و دمکرات‌ترین حکومت هم که روی کار باشد هیچوقت حق ورود چنین جریانی به قدرت را نمی‌دهد چون می‌گوید نمی‌توان روی این برنامه‌ریزی کرد و با آن قرارداد بست و وارد گفتگو شد چون داری با او سر یک چیزی حرف می‌زنی اما در مقام عمل می‌بینی کار دیگری انجام می‌دهد لذا اینکه می‌فرمایید این نوع قرائت اسلام رحمانی جایگاهی ندارد به نظرم مسلم است و نه تنها در حکومت اسلامی جایی ندارد بلکه در حکومت‌های سکولار هم جایگاهی ندارد.
مجری به ویژگی‌های اسلام رحمانی پرداخت و در این رابطه پرسید: آقای دکتر، با این توصیف به نظر می‌رسد که خیلی خوب باشد که اصلاً ما محل نزاع کنیم که آنچه که شما اسلام رحمانی می‌خوانید چیست و چه ویژگی‌هایی دارد که از آنها عدول کرده و ضد خودش شده و در نتیجه در حاکمیت هم نمی‌تواند جایگاهی داشته باشد؟
مهدوی‌زادگان در پاسخ گفت: اسلام رحمانی که مطرح شده اساساً یک تابلو است، تابلویی که باطن آن چیزی دیگری هست یعنی اسلام رحمانی یک تاکتیک سیاسی است و همانطور که آقای دکتر هم معترف بودند که اسلام رحمانی یک پدیده و عمل سیاسی است. اسلام رحمانی یک تاکتیک است یعنی به اقتضای وضعیت‌های خاص سیاسی و اجتماعی این قرائت را انتخاب کرده یعنی اگر در وضعیت دیگری به سر می‌بردیم چه بسا ضد همین اسلام رحمانی را انتخاب می‌کنیم اینطور نیست که در همه حالات و همه وضعیت‌ها اسلام رحمانی را انتخاب کنیم و همه را دعوت به رحمانیت و بخشندگی و خضوع و مهربانی کنیم. من معتقدم اساساً همانطور که آقای دکتر هم اشاره کردند که این تابلوی رویکرد لیبرال هست، رویکرد لیبرال در عمل سیاسی یک رفتارهای حداکثری و یک رفتارهای حداقلی دارد، رفتارهای حداکثری آن وقتی اتفاق می‌افتد که خودش در قدرت قرار بگیرد و حاکمیت را به دست آورده باشد، آن وقت به شدت یک حرکت مقتدرانه را انجام می‌دهد و به شدت انحصارطلب است و قرائت‌های متفاوت را نمی‌پذیرد و با هرگونه رقیبی مقابله می‌کند و حرکت‌های سرکوب‌گرایانه را از خودش نشان می‌دهد یعنی در حالتهای حداکثری کاملا اقتدارگرا و سرکوبگر می‌شود و به شدت هم خشونت طلب می‌شود. نمونه آن را در دوره پهلوی داریم و این نگاه لیبرال که آقای دکتر مثال زدند آقای بازرگان یعنی به نظرم یک حرف انحرافی است که بگوییم نماد لیبرالیسم دوره پهلوی آقای بازرگان بوده است، اصلاً چنین چیزی نبوده است.
میری گفت: آقای دکتر، اسلام‌گرایی با قرائت لیبرالیستی گفتم.
مهدوی‌زادگان در ادامه بیان داشت: فرقی نمی‌کند. شما لیبرالیسم را می‌گویید. بحثمان سر این است که این رویکرد لیبرال که در دوره پهلوی حاکم بود دیدیم که به شدت خشونت‌طلب و سرکوبگر بود و اقتدارگرا و انحصارطلب بود و رای مردم برایش تضمینی بود و کسی حق تنفس جامعه مدنی را نداشت تا چه برسد بخواهد این مفاهیمی که اسلام رحمانی امروز مطرح می‌کند را بگوید، ما چنین چیزی را ندیدیم و شاهدش نبودیم. بله، وقتی که این رویکرد لیبرال از قدرت کنار زده می‌شود و حاکمیت را یا به دست مردم یا رقیب از دست می‌دهد و در حاشیه قدرت قرار می‌گیرد این نگاه لیبرال مجبوراً رویکرد حداقلی را انتخاب می‌کند یعنی مقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی این نیست که دیگر بخواهد شرایط رویکرد حداکثری را انتخاب کند چون قدرتش دست آن نیست و بنابراین مجبور است که رویکرد حداقلی را انتخاب کند و این رویکرد حداقلی را هم که انتخاب می‌کند امروزه شاهدیم که در قالب مفهوم اسلام رحمانی مطرح می‌شود و تابلویی که به نام اسلام رحمانی که لیبرال‌ها مطرحش می‌کنند تاکتیک حداقلی لیبرالیست هست وگرنه اگر بخواهیم در محتوای اسلام رحمانی بخواهیم جستجو کنیم هیچ چیزی از اسلام و رحمانیت در آن دیده نمی‌شود. الان چون قدرت دست او نیست، بحث اسلام رحمانی را می‌کند، همین که قدرت به دست این لیبرال‌ها بیفتد می‌بینید که به شدت حداکثری می‌شوند و به شدت اسلام رحمانی را زیر پا می‌گذارند کما اینکه بعد از انقلاب اسلامی کاملاً این را تجربه کردیم که جاهایی که قدرت به دستشان رسید به شدت این کار سرکوب را کردند، بنابراین اگر بخواهید دنبال محتوای اسلام رحمانی باشید اسلام رحمانی به نحوی که رویکرد جزءنگر از اسلام رحمانی تلقی می‌کند چیزی نخواهید یافت، یعنی محتوا ندارد و چیزی پیدا نمی‌کنید یعنی معارف دینی اسلامی از آن در نمی‌آید اما اگر بخواهید این را به عنوان یک تابلو از تاکتیک نگاه کنید عرض کردم که محتوایش همین است که عرض شد.
مجری بیان داشت: متشکرم. آقای میری شما این اسلام رحمانی را چه تعریف می‌کنید؟ برای اینکه دقیقا چیستی آن را جویا شویم و احصا کنیم، اختصاصی‌تر بفرمایید.
میری توضیحات بیشتری در این خصوص داد و گفت: آقای دکتر نکته خوبی را گفتند اما تعمیمش ندادند. نکته این بود که فرمودند اسلام رحمانی واقع‌نما نیست، اصولاً معتقدم هیچ قرائت سیاسی از اسلام واقع‌نما نیست، بلکه اینها یک نوع بازیگری سیاسی معطوف به قدرت است و اگر فکر کنیم به عنوان مثال کسانی که صحبت از اسلام رحمانی می‌کنند واقع‌نما نیستند و باطنشان با ظاهرشان یکی نیست اصلاً اساساً در عرصه قدرت و سیاست همه بازیگرند به این معنا که معطوف به قدرت است تا بتوانند قدرت را در دست داشته باشند و برای اهداف خودشان چه آن اهداف از نظر من خوب باشد یا از نظر دیگری بد باشد به این صورت است اما یک نکته‌ای که فکر می‌کنم باید به آن توجه کنیم مفهوم اسلام رحمانی یک موقع در بستر ایران درباره‌اش صحبت می‌کنیم یکسری مسائل اینگونه باید مطرح شود، ولی یک اتفاق خاصی هم در منطقه ما و در جهان ما اتفاق افتاده است و نمی‌توانیم چشممان را به روی این واقعیت ببندیم، مرزهای شرقی خودمان را که نگاه کنیم یک دولت به نام طالبان مدتی درست شد و بالاخره حرکاتی انجام داد و اشتراکات لفظی هم زیاد داشتیم، آنها هم می‌گفتند حکومت اسلامی درست کردیم و حدود الهی را جاری می‌کنیم و اسلام را پیاده می‌کنیم.
این طرف را می‌بینیم که داعش و … مدتیست که درست شده و جبهه النصره و … هم از این مفاهیم استفاده می‌کنند اجماع و فتوا و سنت پیغمبر و راه و رسم؛ ممکن است برای منی که در ایران نشستم و می‌گویم من شیعه‌ام و مسلمانم معلوم است اینها از هم متفاوت است ولی باور کنید وقتی پایتان را از منطقه اسلام و جهان اسلام بیرون بگذارید و در جهان اروپا و کره و آمریکای لاتین بروید همه اینها به عنوان جهان اسلام دیده می‌شود، اینجا یکی از تاکتیک‌هایی که بگوییم جمهوری اسلامی توانسته از آن استفاده کند این است که ما اسلام رحمانی هستیم و با دیوانه‌بازی‌های داعش هیچ نسبتی نداریم و اصلاً اینطور فکر نمی‌کنیم و نقش زنان را مخفی نمی‌دانیم و در عرصه سیاست نقش زنان و حضورشان را فعال می‌دانیم و به اقلیت‌ها نگاه منفی نداریم و از آنها جزیه نمی‌گیریم و به آنها تحمیل نمی‌کنیم لباس دیگری بپوشند و به خدا از این کارها نمی‌کنیم، فکر می‌کنم این هم یک جنبه مسئله است که منطقه‌ای و بین‌المللی هست.
مهدوی‌زادگان گفت: اسلام ولایی که این کارها را نکرده است.
میری پاسخ داد: اوایل انقلاب را اگر نگاه کنید زورکی می‌خواستند حجاب سر مردم کنند، اگر کسی مویش بیرون بود مویش را کوتاه می‌کردند.
مهدوی‌زادگان اضافه کرد: اینها قرائت نظام بود.
میری جواب داد: این اتفاقات می‌افتد، یک موقع من و شما در شهر نشستیم و داریم در خیابان راه می‌رویم، مثلا یکهو نگاه می‌کنیم این کوچه اینطور است و آن کوچه آنطور؛ یک مقدار که سوار هواپیما می‌شویم کل تهران یک نقطه می‌شود و از آن منظر نگاه می‌کنیم. وقتی شما بیرون از جهان اسلام می‌روید طرف دیگر نمی‌فهمد و شیعه و سنی دیگر برایش مهم نیست و داعش و غیرداعش برایش مطرح نیست و می‌گوید این هم الله اکبر می‌گوید این هم الله اکبر می‌گوید من از کجا بدانم این الله اکبر انسانی است و آن یکی غیرانسانی.
مجری گفت: آقای دکتر، اینجا به یک تعبیر معناشناسی اسلام رحمانی متفاوت می‌شود.
میری بیان داشت: یک نکته دیگر که باید به آن توجه کنیم این است که بر خلاف آقای مهدوی‌زادگان که به عنوان مثال گفتند برخی از قرائت‌ها در حاکمیت جا ندارند اتفاقا فکر می‌کنم برعکس است و حاکمیت جمهوری اسلامی نشان داده تعریف حاکمیت یک تعریف یک دست نیست و مجموعه قرائت‌ها در ذیل همان نگاه فقاهتی است، به عنوان مثال برخی معتقدند بازار باید نقش داشته باشد، برخی معتقدند دولت باید نقش بیشتری داشته باشد، برخی معتقدند دولت باید نقش تصدی‌گری داشته باشد، برخی می‌گویند دولت باید دستش را کنار بکشد و شرکت‌های خصوصی… اینها همه نگاه‌هایی هست که در ذیل نگاه فقاهتی هم در آن لیبرالی هست و هم سوسیالیستی و دمکراتی و گاهی هم برخی از حرکتهای ما بوی سلفی می‌دهد به عنوان مثال ما در کشوری زندگی می‌کنیم که هم اهل تسنن و هم مسیحی و یهودی و زرتشتی و … در آن هست و مذاهب مختلفی وجود دارد ولی مثلا در دهه فاطمیه حرف‌هایی را در تلویزیون خودمان نشان می‌دهیم، خب این تلویزیون جمهوری اسلامی که در تهران پخش می‌شود در سنندج و ترکمن صحرا هم دیده می‌شود، پس کمی دوزش را پایینتر بیاور و یک جای دیگر این کارها را بکن. منظورم این است که در داخل حاکمیت تمامی این قرائت‌ها وجود دارد و فقط یک قرائت نیست یعنی من اینطور تصور می‌کنم که شما تصور می‌کنید یک نگاه در حاکمیت هست و حاکمیت می‌گوید این نگاه باشد و دیگری خیر. اتفاقاً در حاکمیت جمهوری اسلامی در این ۴ دهه شاید یکی از دلایل موفقیت همین بوده که برآیند همه این نگاه‌ها بوده است و آنجا هم که آمده انحصارگرایانه برخورد کند برخلاف آنچه که شما فتنه ۸۸ می‌گویید من اینطور می‌بینیم، آنجا این بوده که آمده شائبه این بوده که خواسته یکدست بکند و گروه‌‌های دیگر که در داخل حاکمیتند گفتند این می‌خواهد قاعده بازی را به هم بزند، ما جور دیگر بازی می‌کنیم.
مهدوی‌زادگان گفت: قاعده بازی عمل به قانون است نه رفتن به خیابان.
مجری افزود: از بحث دور نشویم، اگرچه در ذات سیاسی هست. آقای دکتر مهدوی‌زادگان یک معناشناسی دیگری هم برای اسلام رحمانی قائل شدید که ابتدای عرایضم به آن اشاره داشتم و گفتم اسلام هراسی که در جهان شکل گرفته نماهای زیادی هم از آن می‌بینیم، در مقابلش جبهه‌ای به نام اسلام رحمانی ایجاد شده است. آیا شما بین این جبهه با این اسلام رحمانی که شما از آن نام بردید و گفتید در داخل کشور یک نگاه معطوف به قدرت بسیار بسته است که فقط تاکتیک سیاسی محسوب می‌شود اینجا شما اینها را هم‌نام و هم‌تبار می‌دانید یا اصلاً منفک می‌کنید؟
مهدوی‌زادگان در جواب گفت: اوّل خیلی خوشحالم که بحث‌های آخری آقای دکتر مؤید ما شدند، در ابتدای صحبتشان گفتند قرائت لیبرال هیچ جایی در حاکمیت ندارد ولی در سخن پایانی فرمودند اسلام فقاهتی است که تحمّل قرائت‌های مختلف را در حاکمیّت خودش دارد و این را پذیرفتند که در اسلام سیاسی فقاهتی در عرصه‌های مختلف حضور داشتند، پس موید این گفتار ما هست. اما نکته‌ای که من گفتم که جا ندارد عرض کردم که یک قاعده است و قاعده هم پذیرفته شده در تمام حاکمیت‌ها است و اختصاص به حاکمیت اسلامی ندارد و به طور کلی هیچ حاکمیتی نمی‌پذیرد که نمایندگان سیاسی، احزاب، گروه‌ها علامت راست بدهند ولی چپ بپیچند یا علامت بدهند و راست بپیچند، هر حکومتی می‌گوید موضع خودت را مشخص کن. آیا جامعه مدنی را قبول داری یا نداری؟ آیا رحمانیت را قبول داری یا نداری؟ در عمل هم از آن می‌خواهند که همین را نشان دهد. هیچ حاکمیتی در اصطلاح دینی ما نفاق را نمی‌پذیرد و اختصاص به حکومت اسلامی ندارد اما آقای دکتر اشاره کردند و فرمودند از معنای اسلام رحمانی سیاسی عبور کردید و کلامتان این بود که وارد یک معنای جدید شدید و می‌گویید من یک معنای جدید از اسلام رحمانی را دارم و می‌خواهم آن را بگویم.
اینکه در جهان رفتارهای خشونت‌باری را می‌بینیم مثل طالبان و داعش و … و بعد اسلام رحمانی را مطرح کنیم، خب من هم این را قبول دارم ولی به این معنا اسلام رحمانی سیاسی نیست و همین اسلام رحمانیست که در خود آموزه‌های دینی قرار دارد اما حرف ما این است که مگر تا به حال جمهوری اسلامی غیر از این اسلام رحمانی را داشت معرفی می‌کرد؟ ما از ابتدای انقلاب اسلامی وحدت اسلامی را گفتیم و امام خمینی دعوت به وحدت اسلامی کردند و برای نشان دادن رحمانیت و اینکه فرقی بین شیعه و سنی نمی‌گذاریم از مردم فلسطین دفاع کردیم و روز قدس را تعیین کردیم و خیلی کارها و خدمات را کردیم و همین خدمات را الان هم انجام می‌دهیم. بنابراین می‌گویم اگر می‌گویید چنین اسلام رحمانی را راه بیندازیم می‌گویم خب مگر تا الان راه نینداخته‌ایم که راه بیندازیم؟ تا الان همین اسلام رحمانی که نشان دهنده رحمانیت و بخشندگی خداوند هست و اینکه مقابل خشونت بایستیم را مطرح کردیم، مگر غیر از این بوده است؟ الان شما بفرمایید غیر از جمهوری اسلامی در جهان اسلام چه کسی این اسلام رحمانی را مطرح کرده است؟
اما مسئله اساسی که داریم بحث می‌کنیم اگر بخواهیم یک نسبت بین اسلام رحمانی دومی که شما گفتید با اسلام رحمانی سیاسی برقرار کنید اینجا مسئله هست اگر بخواهید اسلام رحمانی دوم را به سمت همان اسلام رحمانی اول شیب بدهید آن موقع این سوال برایمان پیش می‌آید که اگر این اسلام رحمانی که اول داریم چرا همین اسلام رحمانی که توسط قدرت‌های بزرگ از آن حمایت می‌شود چرا علیه داعش و طالبان و این جریانهای خشونت‌طلب در جهان اسلام، هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهد؟ چرا این اسلام رحمانی به جای اینکه نوک پیکانش به طرف اسلام خشونت و داعش و … باشد طرف انقلاب اسلامی است که از اول انقلاب شعار رحمانیت و دوستی و محبت و اخوت بین مسلمانان را می‌داد؟ پس بنابراین اگر بخواهیم اسلام رحمانی دوم را همان اسلام رحمانی اول بدانیم که تا حالا بحثش را گرفتیم و همان اسلام سیاسی باشد این سؤالات برای ما مطرح هست که این اگر چنین اسلامی باشد این اسلام رحمانی واقعی نیست اما اگر معنای دومش را می‌گویید به نظرم جمهوری اسلامی هیچ مخالفتی با این نداشته و جزو طرفداران این نوع اسلام هست. علاوه بر اینکه فرمودید بیرون از جهان اسلام اینطور نگاه می‌کنند به نظرم اول باید تکلیفمان را درباره جهان اسلام روشن کنیم بیرون از جهان اسلام هم مهم است نه اینکه مهم نباشد امّا آن را باید در مرحله دیگر بررسی کنیم، این در مسائل امروز ما نیست. فعلاً باید تکلیفمان را با اسلام رحمانی لیبرالی که در باطن خودش انحصارطلبی، اقتدارطلبی و خشونت وجود دارد و روی دیگر داعش که اسلام خشونت و اسلام‌هراسی هست روشن کنیم و تا این را روشن نکنیم در مسائل بیرون از اسلام پرداختن به آن بیهوده است. البته در کلام آقای دکتر پیدا بود که ایشان از آن معنای اول عبور کردند.
مجری گفت: آقای دکتر معنای دومش هم مهم است به این معنا که الان ما و هر مسلمانی و هر جامعه مسلمانی یک زیست جهانی هم دارد و معناشناسی اسلام رحمانی در وجه دومین خیلی مهم است، یک گریز به فرمایشات اخیر آقا می‌زنم که در جمع دانشجویان گفتند اسلام رحمانی که مورد قبول ما هست امّا اینجا پرسش از مرزهای رحمانیت چیست؟ آیا این بدان معناست که آنجا که باید نگاه خشونت‌آمیز داشته باشیم و اینجا از حکمت قدیم اسلامی وام می‌کنند قوۀ غضبیه ما حاکم باشد آنجا هم آیا باید رحمت به خرج دهیم؟ به یک تسامح بی‌حد؟ یا به عبارت دیگر، مرزهای رواداری در اسلام رحمانی در معناشناسی بازپسین کجاست؟ آقای دکتر نظر شما چیست؟
میری جواب داد: یک نکته را آقای مهدوی‌زادگان گفتند که نکته خوبی هست که برخی اوقات چپ می‌زنند ولی به راست می‌روند و به راست می‌زنند ولی به چپ می‌روند. فکر می‌کنم قبل از اینکه اشکال را به کسانی که این کار را می‌کنند بگیریم باید اشکال را به ساختارهای خودمان بگیریم. چرا که در ساختارهای ما نبود احزاب به معنای واقعی کلمه که در جامعه مدنی و جامعه مدرن وجود دارد باعث شده نتوانیم یک مرام‌نامه و چارچوب درست و یک ساختار درستی داشته باشیم. به جای اینکه چپ می‌زنند و راست می‌زنند را بگوییم باید بگوییم چرا در ساختار ما بعد از ۴ دهه هنوز با مسئله تحزب به معنای واقعی کلمه مشکل داریم؟ و نکته دیگر، که آقای مهدوی‌زادگان اشاره کردند که من این را گفتم و اذعان کردم که این نگاه فقاهتی توانسته تمام این نگاه‌ها را در خودش جا دهد پس نشان از تساهل و تسامح فقه دارد، فکر می‌کنم این هم باید از منظر دیگری تعبیر کرد. تا زمانی که به عنوان مثال و الگو و چارچوب در یک حجره یا دانشگاه به عنوان یک مسئله نظری تدریس می‌شد یک وظایف و کارکردی می‌توانستی از آن بخواهی یک موقع فقه وسط جامعه ایستاده و می‌خواهد کشورداری کند، اینجا مسئله پراگماتیزم مطرح می‌شود که مصلحت چیست و چه کارهایی را می‌توانیم بکنیم یا تا چه حد می‌توانیم کنشگر باشیم. بعضی اوقات وارد فضایی می‌شوید که یکسری چیزها را تحمیل می‌کنید و مجبور می‌شوید یک جاهایی تساهل و تسامح بکنید. فکر نمی‌کنم این فقط به قدرت ذاتی مسئله فقه به معنی یک چارچوب و پارادایم برگردد، این یک مسئله مصلحت پراگماتیزمی بودن است. سوالتان چه بود؟
مجری پرسید: مرزهای رواداری در معنای اخیر اسلام رحمانی به نظرتان کجاست؟
میری در پاسخ بیان داشت: این را گفتم، اسلام رحمانی آنطور که در فضای ایران می‌فهمم به این برمی‌گردد که در ساختار قدرت باید به عنوان مثال مردم نقش بیشتری داشته باشند و نقششان نه فقط تزئینی باشد و نه حتی شرکت باشد بلکه مشارکت باشد یعنی فعالانه باشد.
مجری گفت: به این اشاره شد، در معنای اخیر به این معنا که اگر بخواهیم برای جهانیان یک چهره از رحمانیت اسلام داشته باشیم، اسلامی که وجه خشونتی که به ادیان نسبت می‌دهند را دیگر نمی‌توان به آن نسبت داد.
میری جواب داد: من فکر می‌کنم این بحث یک بحث انحرافی می‌شود، می‌دانید چرا؟ ما اینطور در ذهنمان داریم فرض می‌کنیم که ما در جهان نماینده اسلامیم.
مجری افزود: بالاخره بخشی از این نمایندگی به عهده ایران هست.
میری این مطلب را رد کرد و گفت: خیر، بحث ایدئولوژیک است. ایران به عنوان یک کشور یک ساختاری برای خودش درست کرده و در داخل این ساختار سعی می‌کند در جهان اموراتش را بگذراند. این لفظ که ما به عنوان یک کشور و یک سیستم کجا باید رحمانیت و غضب نشان دهیم این بحث را خیلی تقلیل می‌دهد کانّه این سیستم یک شخص است.
مهدوی‌زادگان گفت: سوالمان اتفاقا از اسلام رحمانی همین بود.
میری توضیحات بیشتری داد و گفت: هر کشوری برای خودش یکسری مصالح و منافع دارد، براساس آن مصالح و منافع همانگونه که خودش تعریف کرده و من نمی‌خواهم بگویم کدامش درست و کدامش نادرست است حرکت‌هایی می‌کند مثلاً شما ده سرباز آمریکایی را گرفتید، اینجا سیستم باید چه کند؟ باید رحمانیت نشان دهد؟ خب اگر گردن اینها را بزند در وضعیت موجود چه اتفاقی می‌افتد؟ نگاه می‌کند و مدارا می‌کند و سیاست به خرج می‌دهد و بر اساس سیاست و مصلحت کارش را انجام می‌دهد، بحث بیشتر جنبه فردیت دارد که کجا من به عنوان یک انسان باید رحیم باشم یا …؛ عملاً سیستم‌ها نمی‌توانند رحیم باشند.
مجری گفت: خیر، جناب دکتر واقعاً پرسشم به این معنا اینقدر جزئی‌انگار نبود و نسبت به این مقوله اینطور فکر نمی‌کنم و فکر می‌کنم جامعه مخاطبین هم اینطور فکر نمی‌کنند از این باب که وقتی مقام رهبری می‌گویند وقتی از اسلام رحمانی صحبت می‌شود به این معنا نیست که ما بیاییم و هرچه را که فرهنگ غربی به ما بگوید باور کنیم، در واقع یک نگاه اقلّی به فرهنگ اسلامی داشته باشیم و یک نوع غرب مرجع انگاری داشته باشیم. اگر به این زاویه بخواهیم نگاه کنیم.
میری ادامه داد: باز شما تقلیل دادید، کانّه غرب یک آدم است و به ما می‌گوید این کار را بکن و این کار را نکن. غرب یک فرهنگ با هزاران تفاوت است، مثلا اریک فروم هم برای آن فرهنگ است و آبراهام مازلو هم برای آن فرهنگ است و هیتلر هم برای آن فرهنگ است. فاصله هیتلر تا اریک فروم چقدر است؟ همه اینها فرهنگ غرب است.
مجری گفت: ولی یک برآیندی دارد.
میری اضافه داشت: ببینید، این چیزی که امروز با آن روبرو هستیم یک سیستم به نام نظام سرمایه‌داری است و این نظام شاخصه‌هایی دارد و ما هم در آن شاخصه‌ها خودمان را تعریف کردیم و اتفاقا ما الان از درون و برون بسیار سرمایه‌دار شده‌ایم یعنی نظام اقتصادی ما اسلامی، فقاهتی و … که نیست.
مجری پرسید: این ضعف است یا خیر؟
میری در جواب گفت: این را شما می‌توانید بگویید، حاج آقا می‌تواند بگوید ضعف است یا قدرت است. از نظر من این یک واقعیت است که داریم با آن زندگی می‌کنیم.
مجری سوال کرد: این توصیف است، ارزش داوری‌اش چه؟
میری پاسخ داد: تقریبا می‌توان گفت ۴ دهه و کمی قبلتر از آن اگر به زمان سیدجمال و اقبال و … برسیم حدود ۱۲۰ سال است که داریم از این صحبت می‌کنیم که می‌خواهیم یک طرح نو بیندازیم، این طرح نوی شما چه شد؟ عملاً چیزی از آن ندیدیم. نهایتش این شد که ما قدرت سیاسی را در ایران حداقل توانستیم بگیریم و یک چارچوبی را تعریف کردیم و در این چارچوب، شما سرگذشت انقلابیون ایران را نگاه بکن، بیوگرافی‌شان را نگاه کن، مثلا در این ۶۰-۵۰ سال چه تحولاتی داشتند؟ زمانی که بیرون بودند و داشتند به عنوان یک انقلابی و یک اکتویست انجام می‌دادند یک بحث داشتند و وقتی وارد مناسبات قدرت شدند و وارد مقتضیات زمان و مکان شدند دیدند یکسری چیزها هم به آنها تحمیل می‌شود، آرام آرام خودشان را تطبیق دادند و یک جاهایی تا آنجا که به حوزه اخلاقیات فردی برمی‌گشته یا نمونه‌های بارز آن که توانستیم موفق عمل کنیم مثلاً در حوزه سینما یک سینمایی درست کردیم که حداقل در این سینما ظاهرش این را نشان می‌دهد که این سینما سبک خاص خودش را دارد یا مثلاً بحث‌هایی را در حوزه انسان‌شناسی و فلسفه مطرح کردیم به خاطر عقبه قوی که داشتیم و توانستیم در جهان یک حرفی بزنیم که واقعاً یک حرف متفاوتی هست، خب اینکه انسان چیست؟ انسان چگونه می‌تواند زندگی کند؟ جامعه مطلوب چیست؟ ولی اینکه چقدر توانستیم جامعه کنونی خودمان را به جامعه مطلوب آنگونه که می‌اندیشیم و می‌پنداریم برسانیم یک بحث دیگر است و عملاً می‌توانم بگویم نمره ما از ۱ تا ۱۰۰ مثلا ۲۰ بوده است، این است که اگر در چارچوب کلان بخواهیم نگاه کنیم بحثی که شما درباره غرب می‌کنید کانّه غرب یک جوهر خاصی دارد و در برابر این جوهر خاص باید یک جوهر دیگری بیافرینیم و جنگ هویتی داشته باشیم.
مجری گفت: خیر، جنگ هویتی که خیر. چون اگر غرب یک هویت واحد پیرامون ما دارد، که دارد…
میری پاسخ داد: ندارد.
مجری برنامه سوال کرد: در مقابل آنچه که پدیده غرب است نمی‌توانیم یک هویت قائل شویم؟
میری مثالی در این رابطه زد و افزود: یک روزی دوستی داشتم که اسپانیایی بود و به او می‌گفتم شما همه اروپاییها همینطورید، برآشفت و گفت یعنی چه همه اروپایی‌ها؟ من اسپانیایی هستم و خیلی هم با انگلیسی‌ها تفاوت دارم، من را اگر مثل انگلیسی بپنداری از شما خیلی هم دلگیر می‌شوم. در بین آنها آداب و رسوم و زبان مختلف هست و حتی نگاهشان به دین متفاوت است، مثلا نگاهی که جامعه انگلستان به دین دارد با نگاهی که جامعه پرتغالی‌ها و اسپانیا به دین دارد خیلی متفاوت است و نمی‌توان یکی دانست یا حتّی در خود بریتانیا شما به ایرلندی‌ها نگاه کن و بعد به انگلیسی‌ها نگاه کن، خیلی متفاوت است. ولی چیزی که باعث شده در جهان اتفاقاتی بیفتد و شباهت‌هایی باشد این است که نظام سرمایه‌داری در تمام جهان خودش را دیکته کرده است و روابط ما با همدیگر پولی شده است و این است که اتفاقاً رفتارهای ما تا حدودی با رفتارهای کسی که در آمریکاست یا در انگلیس است خیلی شباهت دارد، وقتی می‌خواهیم برای کسی یک سرویسی انجام دهیم نمی‌گوییم فی سبیل الله؛ اول می‌گوییم پولش را بریز، وقتی ریختی انجام می‌دهم. ۲۰۰ سال قبل یا ۸۰-۷۰ سال قبل در رساله‌های عملیّه در باب اینکه آیا پزشک باید از بیمار پول بگیرد، بحث بوده است که آیا از نظر فقهی درست است یا خیر؟ حالا شما در بیمارستان ایران یا سوئد بروید این غیرانسانی بودن را نمی‌بینید، اگر پول نداشته باشید عمل نمی‌کنند.
مجری گفت: برای اینکه از بحث خارج نشویم، آقای دکتر نظر شما نسبت به این بحث که این مرزهای رواداری رحمانیت در اسلام رحمانی چیست صحبت کنید.
مهدوی‌زادگان پاسخ داد: اگر بخواهید بحث‌های اسلام رحمانی را بررسی کنید اگر همین اسلام ناب و همین اسلامی که مدنظر است منظور باشد باید در ساحت مبانی و درسهای متافیزیکی و آموزه‌های قرآنی پیش بکشیم و بر اساس آن صحبت کنیم، اگر این باشد که دیگر از آن اسلام رحمانی خارج شدیم. نمی‌دانم آقای دکتر مایل هستند به این ساحت برویم یا خیر، چون وقتی که به این ساحت برویم ایشان فرمودند نمی‌خواهم بحث متافیزیکی کنم و اسلام رحمانی سیاسی بحث متافیزیکی در خودش ندارد بنابراین فکر می‌کنم در این بخش ابتدا باید تکلیفمان را روشن کنیم اگر پذیرفتیم که این اسلام رحمانی سیاسی هست در باطنش اسلام نیست چه برسد به اینکه رحمانی باشد، این را کنار بگذارید. الان می‌خواهیم بدانیم مرزهای اسلام رحمانی چیست که در اینجا طبیعتاً وارد کتاب و سنت شویم و آموزه‌های قرآنی را بررسی کنیم و از سنت نبوی بگوییم.
مجری پرسید: چند فکت را بفرمایید.
مهدوی‌زادگان توضیح داد و گفت: مثلا در قرآن کریم داریم که می‌فرماید: محمد رسول الله و الذین معه اشدّاء علی الکفار و رحماء بینهم؛ خب این دارد مرز تعیین می‌کند که مومنین باید با هم به شدت در رحمانیت به سر ببرند امّا وقتی پای دشمن و کافر وسط می‌آید باید شداد به خرج دهند، نحوه این شداد چه هست بحث‌های فقهی مطرح می‌شود، یعنی به این معنا که هر کافری را پیدا کردیم باید به او بتازیم؟ یا اینکه مسائلی دارد؟ خب اینها در فقه مطرح می‌شود و باید در فقه به آن بپردازیم و جایی غیر از فقه به این موضوع پرداخته نمی‌شود.
مجری سوال کرد: بحث اخلاق چطور؟ یعنی این بیشتر در حوزه اخلاق نمی‌گنجد تا فقه؟
مهدوی‌زادگان گفت: وقتی در ساحت سیاست و حکومت می‌خواهیم بحث کنیم چاره‌ای جز فقه نداریم یعنی فقه یک اقدام تضمینی هست و یک اقدام متاخر است، می‌خواهم اینطور عرض کنم که ما در اداره حکومت به نحو فقاهتی می‌توانیم حکومت کنیم نه به نحو اخلاقی. البته این بحثی هست که باید در جای خود به آن پرداخت.
مجری گفت: ولی خب اخلاق سیاست و اخلاق فقه را می‌توانیم داشته باشیم.
مهدوی‌زادگان در پاسخ بیان داشت: بله. اینکه منشا این اخلاق از کجا در می‌آید، از فقه در می‌آید یک بحث دیگر است. به هرحال می‌خواهم بگویم اخلاق نمی‌تواند پایه بنیاد یک حکومت را داشته باشد، فرض کنید یک حاکم به اتباع خود بگوید خوب است که این کار را نکنید، خوب است که از چراغ قرمز عبور نکنید، بد است که از چراغ قرمز عبور کنید، با این حرفها و ادبیات نمی‌توان حکومت کرد پس بنابراین باید فقهی حکومت کرد. می‌خواهم بگویم وقتی بحث از مرزهای اسلام رحمانی می‌شود چاره‌ای از این نداریم که سراغ کتاب و سنت برویم و آن هم باید در جای دیگر بحث شود امّا یکی دو فرمایشی که آقای دکتر در رابطه با فقه داشتند، یک مطلبی عرض کنم. ایشان فرمودند که فقه این استعداد ذاتی را ندارد و مصالح هست، اما می‌خواهم عرض کنم که اینکه در تجربه حکومت اسلامی در ایران این از ذاتیات فقه اسلامی تشیع هست که هیچوقت به سمت مصلحت‌گرایی و ابزاری عمل کردن نمی‌رود. چند سال پیش یک اشکالی مطرح کردیم به همین دوستانی که مسئله عرفی شدن فقه شیعه را مطرح می‌کردند و می‌گفتند که فقه به شدت عرفی و مصلحت گرا می‌شود آن موقع در ۱۵-۱۰ سال پیش یک اشکالی مطرح کردیم و گفتیم خب شما که طرفدار عرفی‌گرایی و مصلحت‌گرایی هستید و از این طرف می‌گویید ولایت‌فقیه به شدت عرفی ‌کننده هست سوالمان این بود که اگر ولایت‌فقیه عرفی‌کننده است شما باید طرفدار ولایت فقیه باشید نه اینکه مقابل آن قرار بگیرید، اینکه در مقابل ولایت فقیه قرار می‌گیرید دلیلش چیست؟ آیا به این معناست که شما فقاهت را نشناختید؟ یا اینکه واقعاً ولایت فقیه ضد این معنای عرفی شدن هست و ضد اقتدارطلبی و انحصارطلبی هست؟ هنوز که هنوز است پاسخی از جانب این افراد که این نظریه را مطرح کردند نداریم اما یک مطلب دیگر که فرمودید ما نماینده اسلام نیستیم، این حرف غلط است و اینطور نیست که بگوییم اسلام نماینده ندارد.
بله اسلام یک نماینده‌های ذاتی و بالاصاله دارد که در درجه اول روح مقدس پیامبر مقدس عظیم الشان و بعد معصومین علیهم‌السلام هستند که نماینده‌های اصلی اسلام هستند امّا در کنار اینها اسلام نماینده‌های بالواسطه دارد و نماینده‌های بالواسطه‌اش را به نحو کلی معرفی کرده است و در قرآن کریم نشانه‌هایی دارد و وقتی می‌فرماید: واسئلوا علی اهل الذکر؛ خب این اهل الذکر در درجه اول پیامبر و معصومین هستند ولی اینها امتداد دارد و شاخص‌هایی دارد که بر اساس آن شاخص‌ها می‌توانید تطبیق بدهید یا مثلا این افراد می‌توانند نماینده اسلام باشند. البته ممکن است در گفتارشان خطا بکنند اما این بدان معنا نیست که بگوییم در اسلام اساساً نماینده نداریم، این حرف به نظرم پذیرفتنی نیست، البته بعضی بحث‌های دیگر را فکر می‌کنم که از این بحث خارج است.
مجری گفت: پرسشی از شما هست، که بعد از این پرسش هم باید در جمع‌بندی در خدمت شما باشیم. چند تا از گفتگو از شما در خبرگزاری‌ها دیدم که درباره مرحوم دکتر آیینه‌وند بود که جا دارد یادی هم از این استاد فقید کنیم که رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و چهره ماندگار تاریخ و فرهنگ ایران هستند، شما در اندیشه ایشان اشاره به اسلام فتوحات و اسلام رحمانی کرده بودید. این آخرین پرسش من از شماست و بعد جمع‌بندی هست. مرحوم آیینه‌وند چگونه به این جنبه از اسلام می‌پرداخت؟
میری پاسخ داد: ایشان معتقد بود که از همان ابتدا و تولد اسلام دو حرکت در جغرافیای سیاسی اسلام می‌توان دید. یکی حرکتی هست که به صورتی از یمن و … وارد ایران می‌شود و یکی هم حرکتی هست که از سمت نجد و … است و می‌گفت در آن اسلام فتوحات معمولاً شمشیر محور بوده و در این اسلام رحمت و عرفانی عقل و تعقل و … محور است، این حرف مرا به صحبتی که آقای دکتر مهدوی‌زادگان رهنمود می‌کند که ایشان می‌فرماید اسلام نمایندگانی دارد و نماینده‌اش پیامبر و معصومین هستند؛ آقای مهدوی‌زادگان صحبت من این است که سیستم حکومتی نمی‌تواند نماینده اسلام باشد، اگر از من بپرسند نماینده اسلام کیست من می‌گویم سهروردی و علامه حلّی می‌تواند نماینده اسلام باشد، مرجع تقلید می‌تواند نماینده اسلام باشد ولی وقتی در داخل سیستم حکومتی قرار می‌گیریم چون منافع و مصالح آن مملکت مطرح است و مسائل ژئوپولیتیکی مطرح است و هزاران مسئله‌ کسانی که دارند حکومت را می‌گردانند بهتر از ما هم ممکن است بدانند و به این مسائل واقف باشند با مسائل روزمره درگیرند و مثلا می‌گویم آیا شلوغ کردن گفتگوی خصوصی افراد جایز هست یا نیست؟ اگر به عنوان مثال از یک مرجع تقلید بپرسید که به مسائل اخلاق و … می‌گوید من چه‌کار دارم فضولی کنم ولی وقتی می‌خواهید یک کشور را بگردانید به عنوان مثال باید وزارت اطلاعات داشته باشید و خیلی هم دقیق به تمامی چیزها اشراف داشته باشد آن هم در این منطقه که مثل ماست و هزاران مشکل و مسئله هست، اما وقتی از نماینده می‌گوییم با نماینده بالذات کاری نداریم من که به نماینده بالذات دسترسی ندارم، شما هم ندارید، ما به آن چیزی که کار داریم …
مهدوی‌زادگان گفت: به اقوال و …
میری افزود: اقوالش را شما می‌خوانید مثلاً شاه نعمت الله ولی هم اقوال پیامبر را می‌خواند و یک تعبیری از آن دارد، آیت الله سید محسن حکیم هم می‌خواند و یک تعبیری دارد، من هم می‌خوانم و یک تعبیری دارم و شما هم می‌خوانید و یک تعبیری دارید و آنهایی که در عربستان نشستند هم می‌گویند ما کلّا لب مطلب را فهمیدیم، امّا واقعیت امر این است که مسائل وقتی وارد سیستم حکومتی می‌شود بحث‌های دیگری مطرح می‌شود و من از این منظر می‌گویم. این هم اگر به طور خلاصه بخواهم بگویم که اسلام رحمانی؛ همانطور که گفتم این بحث‌ها را در داخل جمهوری اسلامی از منظر سیاسی تحلیل می‌کنم اما اگر بخواهیم به عنوان مثال از نگاه تئولوژیکال بخواهیم نگاه کنیم به نظر می‌آید یک قرابت‌هایی وجود دارد که نقش انسان را در فهم امور بیشتر دخیل می‌داند تا اینکه بگوید مثلا حکومت این را می‌گوید یا مثلاً چارچوب‌های متقن این را می‌گوید و انسان هیچ نوع اختیاری ندارد و در خدمت ادیان باشد. مثلاً وقتی نگاه امام موسی صدر را نگاه می‌کنید خطابی با عنوان ادیان در خدمت انسان دارد که مطلبی در مورد کلّ ادیان مطرح می‌کند نه فقط دین اسلام؛ و می‌گوید این چیزی که به اسم ادیان داریم از آنجا نشات گرفته که انسانها و کسانی که خودشان را متولّی دین در جهان معرّفی کرده بودند به جای اینکه به دنبال این باشند که برای آلام بشریت درمان پیدا کنند برای خودشان دکّان زدند و خودشان را مطرح کردند و تلقی و خودخواهی خودشان را از اینکه واقعیّت چیست مطرح کردند، و آنجاست که اختلاف بین ادیان شروع شد و چیزی که این وسط فراموش شده آن آلام بشر است، مثلا در قرن ۲۱-۲۱ مطرح است و در جامعه‌شناسی و فلسفه هم مطرح است که به عنوان مثال چرا آدم از خودش بیگانه می‌شود؟ این را هیچ حکومتی نمی‌تواند برای شما تعبیر کند. ما از حکومت و سیاستمداران نمی‌توانیم این انتظار را داشته باشیم که به ما بگویند چرا انسان از خودش بیگانه است، چرا انسان حس می‌کند در این جهان پرت شده است، چرا هبوط اتفاق افتاده است، این را نمی‌توانم از یک سیاستمدار بجویم. دنبال این رفتن که حکومت بخواهد برای من این مشکلات را حل کند یک خطای فاحش استراتژیک است، کاری که آدم می‌تواند از حکومت بخواهد این است که حکومت بتواند امنیت و رفاه فراهم کند و بیکاری را حل کند و بتواند در وضعیت موجود که وضعیت بسیار پیچیده‌ای هست نه فقط در ایران و منطقه ما، در جهان بتواند ما را به ساحل امن‌تری برساند، بقیه کارها را باید بگذارد تا علما و عرفا و فیلسوفان و دانشمندان و اهل تحقیق دنبالش بروند.
مجری بیان داشت: سپاسگزارم، به نوعی جمع‌بندی شما از بحث اسلام رحمانی بود. آقای دکتر مهدوی‌زادگان کوتاه جمع‌بندی خودتان را از بحث اسلام رحمانی در دو نوع از واژه‌شناسی و اصطلاح‌شناسی که مطرح شد بیان کنید.
مهدوی‌زادگان گفت: باز فکر می‌کنم آقای دکتر به معنای اول اسلام رحمانی بازگشتند. بحث آقای دکتر که می‌فرمایند همه قرائت‌ها قدرت را برای خودشان می‌خواهند و دنبال منافع خودشان هستند؛ می‌گویم اگر اینطور هست و معتقد باشید که هیچ موردی نیست که بخواهد الهی فکر کند و واقعاً بخواهد به مردم فکر کند چه جای این دارد که بخواهم از آن دفاع کنم؟ و از قرائتی دفاع کنم و دیگری را رد کنم؟ این که معنا ندارد، پس برای چه دفاع می‌کنید؟ اینکه گروه یا حزبی که دنبال منافع خودش است و همه را می‌گوییم که این‌طور است معنا ندارد که از یک قرائت دفاع کنم، مبنایی از این دفاع کردن‌ها نمی‌بینم امّا یک تفاوت اصلی بین اسلام رحمانی انقلابی و اسلام رحمانی لیبرالی وجود دارد که در کلام آقای دکتر هم وجود داشت و آن مسئله حکومت دینی و حکومت اسلامی بود و برداشت‌هایی که از حکومت داشتند. آقای دکتر با یک پیش‌فرض‌هایی دیدگاه خودشان را مطرح کردند و پیش‌فرض ایشان این است که در اسلام حکومت نداریم، چیزی به نام حاکمیت در اسلام وجود ندارد و ایشان با این مبنا و فرض وارد بحث شدند و خیلی چیزها را از حکومت سلب کردند و اساساً حکومت را یک امر عرفی دانستند. ما تمام بحثمان در همین است که اسلام رحمانی انقلابی قائل و معتقد به این حکومت است و معتقد است که بسیاری از مشکلات و خشونت‌ها و انحصارطلبی‌ها و قلدری‌ها از همین حکومت‌ها ناشی می‌شود، از فساد درون حکومتها ناشی می‌شود، از اینکه حکومت دینی برپا نیست، اگر حکومت دینی برپا شود خیلی از این مسائلی که داریم کاسته می‌شود.
به نظرم تجربه این را در غرب هم شاهد بودیم که این نوع تفکری که معتقد است دین حکومت ندارد معتقد است حکومت یک امر عرفی است، از وقتی این به صورت آشکار و محض گفته شد که حکومت یک امر عرفی هست و نمی‌تواند ماهیت قدسی داشته باشد و این رسمیت پیدا کرد در این ۲۰۰ سال اخیر می‌بینیم ظلمی که به بشر شده هزاران برابر شده است یعنی ظلمی که در ۲۰۰ سال اخیر شاهد آن هستیم و ظلم‌های بسیاری در درون خودش نهفته هست بشر در گذشته تجربه نکرده و برای همین است که یک قرائت عرفی را بر حکومت حاکم کردیم و گفتیم حکومت کاملاً یک امر عرفی و بشری هست و هیچ ارتباطی با دین ندارد لذا تجربه‌اش را هم پیدا کردیم و در این ۲—سال اخیر تجربه کردیم که این قرائت کاملا ضد بشری است یعنی علی‌رغم اینکه معتقد است و می‌گوید انسانیت باید حاکم شود و قرائت‌های بشریت باید حاکم شود به شدت ضد بشری است، بارزترین مثالش این است که در عرض ۵۰ سال دو جنگ جهانی به راه افتاد که به اندازه طول تاریخ بشر آدم کشته شدند. بنابراین این مفروض آقای دکتر از نگاه اسلام رحمانی انقلابی کاملاً مردود است و در اسلام رحمانی انقلابی حکومت یکی از بحث‌های اصلی‌اش هست و معتقد است منشا بسیاری از فسادها در همین حکومت است و تا مسئله فساد حکومت حل نشود بشریت در امان نیست. اینکه آقای دکتر اشاره کردند از امام موسی صدر دو قرائت هست اسلام در خدمت انسان یا انسان در خدمت اسلام؛ جوابش کاملاً مشخص هست یعنی انسان باید در خدمت دین باشد و این اصلاً یک امر بدیهی است نمی‌دانم و دقیق بحث امام موسی صدر را مطالعه نکردم که ببینم چه نظریه‌ای را مطرح می‌کنند، از نظر عقلی هم نامعقول است که بگوییم خداوند یک موجود را خلق کند و بعد بگوید از حالا به بعد من در خدمت تو هستم، این حرف نامربوطی هست. اسلام رحمانی انقلابی تجربه خود را در این ۴ دهه نشان داده و اگرچه کاستی‌ها و نواقصی داشته ولی صداقت خودش را نشان داده است که به راستی دنبال رحمانیت، مهربانی، عطوفت و دیدن مردم هست بر خلاف آن اسلام رحمانی سیاسی که آقای دکتر اشاره کردند که ما تا به حال هیچ نشانی از رحمانیت نه در سیره و نه در عمل آن شاهد نبودیم.
مجری در پایان برنامه ابراز داشت: از دکتر مهدوی‌زادگان و همچنین آقای دکتر میری و همچنین شما بزرگواران سپاسگزارم.
27678_518

آدرس غلط به مردمی که سه سال منتظر دستاورد دولت یازدهم هستند

ظریف: همه تحریم‌های ظالمانه لغو خواهد شد/ عباس عراقچی:باید این واقعیت را بپذیریم که همه تحریم‌ها برداشته نمی‌شود/ برجام: برخی تحریم ها تعلیق می شود؛ لغو برخی قوانین ۸ سال دیگر

اما نکته قابل تامل آنکه در پیوست ۵ صفحه ۸۸ بخش های مربوط به توقف موقت تحریم های آمریکا در « روز اجرا» ، موارد مهمی از تحریم های ثانویه استثنا شده است و در واقع شامل توقف تحریم نمی شود که شامل برخی از دستورهای اجرایی رئیس جمهور ،تحریم های وزارت خزانه داری و تحریم های کنگره آمریکا می‌باشد که برخی از آن‌ها مانند اشخاصی که در لیست تحریم هسته‌ای ۱۳۳۸۲ و تحریم ثانویه هسته‌ای هستند حتی بعد از ده سال نیز لغو نخواهد شد.

گروه سیاسی-رجانیوز: محمد جواد ظریف همزمان با روز اجرای برجام (Implementation day)،  مدعی لغو همه‌ی تحریم‌ها شد که نه‌تنها تناسبی با واقعیت‌های موجود ندارد بلکه بیش‌تر شبیه به آرزوهای دست‌نیافتنی است.

به گزارش رجانیوز محمد جواد ظریف که به جهت اعلام آغاز روز اجرای برجام  به وین رفته است  در بدو ورود به فرودگاه گفت: « ما فکر می کنیم که اجرای برجام یک فرصت بسیار خوبی برای مردم ایران است که از آن طریق همه قطعنامه‌های ظالمانه شورای امنیت و همه قطعنامه های شورای حکام اژانس بین المللی انرژی اتمی پایان یابد و رسما لغو شود …… همه تحریم های ظالمانه ای که بخاطر موضوع هسته ای ایران اعمال شده است، انشاء الله امروز لغو خواهد شد و کنار گذاشته خواهد شد و این یک روز بسیار خوبی برای مردم ایران است.»

این در حالی است که تنها چند روز پیش سید عباس عراقچی معاون وی و مسئول پیگیری اجرای برجام  با رد سخنان امروز محمدجواد ظریف در رابطه با لغو همه تحریم‌ها  به بخشی از واقعیت‌های تلخ  برجام اشاره کرده و گفت:

«این واقعیت را باید بپذیریم که همه تحریم ها برداشته نمی شود و فقط تحریم های مرتبط با هسته ای رفع خواهد شد؛ چرا که ما در مورد بقیه موارد مذاکره نکرده ایم.تحریم های اولیه شامل این است که اتباع آمریکا حق ندارند با ایرانی ها کار کنند و اگر قرار بود این تحریم ها لغو شود باید درباره روابط دوجانبه مذاکره می شد. ماهیت روابط بین ایران و آمریکا همچون گذشته باقی می ماند. قصد از مذاکرات ، رفاقت نبوده است.»

وی همچنین با اشاره به باقی ماندن تحریم‌های اولیه آمریکا گفت: « یکی از موارد تداخل تحریم ها، مربوط به تحریم های اولیه و ثانویه آمریکاست؛ درباره تحریم های اولیه اتباع آمریکا کماکان نمی توانند با ایران روابط اقتصادی داشته باشند اما تحریم های ثانویه برای کشورهای دیگر است که با اجرای برجام این تحریم ها برداشته می شود.»

همچنین علاوه بر اظهارات عراقچی رجوع به متن برجام نیز نشان می‌دهد که تحریم‌ها نه‌تنها لغو نمی‌شوند بلکه موقتاً توقف می‌شوند. صفحه یازدهم ترجمه فارسی بند ۲۱ برجام آمده است:

۲۱- ایالات متحده منطبق با این «توافق جامع» اعمال تحریم‌های مشخص شده در پیوست ۲ را با اثربخشی همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده‏ مرتبط با هسته‏‌ای توسط ایران به نحو مشخص شده در پیوست ۵، که توسط آژانس راستی آزمایی شده باشد، موقتاً متوقف ساخته و به این توقف ادامه خواهد داد. این تحریم‌ها شامل حوزه‌های زیر، به نحوی که در پیوست دو تشریح شده می‌شود:

• ۲۱. The United States will cease the application, and will continue to do so, in accordance with this JCPOA of the sanctions specified in Annex II to take effect simultaneously with the IAEA-verified implementation of the agreed nuclear-related measures by Iran as specified in Annex V. Such sanctions cover the following areas as described in Annex II:

اما نکته قابل تامل آنکه در پیوست ۵ صفحه ۸۸ بخش های مربوط به توقف موقت تحریم های آمریکا در « روز اجرا» ، موارد مهمی از تحریم های ثانویه استثنا شده است و در واقع شامل توقف تحریم نمی شود که شامل برخی از دستورهای اجرایی رئیس جمهور ،تحریم های وزارت خزانه داری  و تحریم های کنگره آمریکا می‌باشد که برخی از آن‌ها مانند اشخاصی که در لیست تحریم هسته‌ای ۱۳۳۸۲ و تحریم ثانویه هسته‌ای هستند حتی بعد از ده سال نیز لغو نخواهد شد.

همچنین اوباما نیز در نامه ۲۶ آبان خود  درباره برچیده شدن تمامی تحریم های اقتصادی و مالی از واژه تعلیق و یا لغو “دستورات اجرایی” استفاده نکرده است. در واقع آنچه اویاما اعلام کرده، صرفا دستور کسب آمادگی برای کاهش (Relief) برخی از تحریم ها بعد از اینکه ایران به تعهداتش عمل کرد، را به وزیر خارجه آمریکا واگذار کرده است. وزیر خارجه آمریکا هم صرفا توقف موقت ۱۲۰ و یا ۱۸۰ روزه (Waive) چند مصوبه کنگره را در ۲۶ مهر اعلام کرد.چند موردی تحریمی هم که در آینده می خواهند موقتا متوقف شوند نیز در بیانیه آمریکا مشروط شده است به اینکه در لیست اس دی ان (SDN List) وزارت خزانه داری آمریکا نباشد.

لذا باید اذعان داشت که تحریم‌ها هیچ‌گاه به به طور کامل لغو نخواهند شد و این سخنان دکتر ظریف علاوه بر غلط بودن صرفاً نوعی بالا بردن انتظارات جامعه از برجام است که در نهایت نتیجه‌ای عکس خواهد داشت.

همچنین برخلاف گفته دکتر ظریف قطعنامه های شورای امنیت نیز لغو نخواهند شد؛ زیرا بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به این موضوع اشاره می‌کند  که صرفاً  پورویژن (provisions ) یا مفاد قطعنامه‌ها لغو می‌شود و مرژها یا همان تدابیر و اقداماتی که قطعنامه‌ها گفته است همچنان باقی می‌ماند.در همین رابطه در بند هشت از قطعنامه آمده است:

Decides, acting under Article ۴۱ of the Charter of the United Nations, that on the date ten years after the JCPOA Adoption Day, as defined in the JCPOA, all the provisions of this resolution shall be terminated, and none of the previous resolutions described in paragraph ۷ (a) shall be applied

در اقدام وفق ماده ۴۱ منشور ملل متحد، تصمیم میگیرد که ده سال پس از روز توافق برجام، به نحو تعیین شده در برجام، تمام مفاد این قطعنامه باید لغو شود، و هیچکدام از قطعنامههایی مذکور در بند ۷ (الف)، نباید اجرا شوند، شورای امنیت رسیدگی به موضوع هسته‌ای ایران را پایان داده، و موضوع «عدم اشاعه» از فهرست موضوعاتی که در دستورکار شورای امنیت قرار دارند خارج میشود.

تلاش برای دادن آدرس غلط به مردم چشم براه لغو تحریم، هرچند با اهداف زودگذر انتخاباتی صورت می گیرد، اما در آینده نزدیک و با روشن شدن واقعیت می تواند به بزرگترین چالش دولتی که سه سال منابع و امکانات کل کشور را معطل برجام کرده است تبدیل شود.