629_0

پاسخ آیت الله رجبی، عضو جامعه مدرسین به حسن روحانی

کسی که مشروعیت و اعتبار ولایت و حاکمیت بر مردم را به رأی مردم وابسته می داند به سکولاریزم پناه برده است/ امام خمینی(ره) فرمودند رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد غیر مشروع است و وقتی غیر مشروع شد طاغوت است.

اما آن‌چه در چنین گزاره‌هایی که مورد استناد این افراد می باشد ناظر به «مقبولیت» است؛ روشن است کسی که اعتبار حاکمیت خود را از سوی خداوند دارد، اگر مردم جامعه آمادگی پذیرش او را به هیچ وجه نداشته (به تعبیر دیگر لیاقت و شایستگی حاکمیت او را نداشته باشند) و پذیرای حاکمیت او نباشند، یا حاکمان غیر الهی مانع حاکمیت او شوند و یا به هر دلیل دیگر امکان حاکمیت برای او نباشد؛ تکلیف از آن حاکم مشروع برداشته می‌شود. زیرا تکلیفی فوق طاعت می‌شود.
گروه سیاسی-رجانیوز:سخنان اخیر حسن روحانی در ضیافت افطار اساتید دانشگاه در رابطه با مبنای ولایت از دیدگاه امیرالمومنین واکنش بسیاری از کارشناسان را به دنبال داشته است.
به گزارش رجانیوز در همین راستا آیت الله محمد رجبی عضو جامعه مدرسین در یادداشتی در این باره گفت:
ولی فقیه تنها  حاکم مشروع در زمان غیبت
علمای برجسته شیعه در طول تاریخ فقه، همواره بر تئوری «ولایت فقیه در حاکمیت» تاکید داشته‌اند و شخصیتی مانند «صاحب جواهر» می‌فرمایند: «کسى که در ولایت فقیه وسوسه کند، طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین(ع) را نفهمیده است» (جواهر الکلام، ج ۲، ص ۳۹۸٫)
و آیات فراوان قرآن و بسیاری از روایات بر این حقیقت تاکید و تصریح دارند که حق حاکمیت اصالتاً برای خداست و این حق را خداوند به پیامبر اسلام(ص) و پس از آن حضرت، به امامان معصوم(ع) و در زمان عدم دسترسی به امام معصوم و در زمان غیبت، طبق دلالت‌های پنهان آیات و دلالت های آشکار روایات به ولی فقیه داده است و تنها کسی که حق حاکمیت و مشروعیت دارد ولی فقیه است و حق حاکمیت همه مسئولان دیگر با نصب و در طول ولی فقیه مشروعیت دارد.
البته این حقیقتی که در آیات و روایات آمده است همراه با تبیین و تحلیل ذکر شده و دارای استدلال می‌باشد. استدلالاتی که با روش و «متد عقلی متقن» هم قابل اثبات است. (ر.ک: «ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت» نوشته آیت الله جوادی آملی و «حکیمانه ترین حکومت» نوشته آیت الله مصباح یزدی)
از جمله آیاتی که بیانگر این حقیقت است آیاتی است که دوگانه «حکومت الله» و «حکومت طاغوت» را مطرح می کند این آیات دلالت بر آن دارد که حکومت ها از منظر قرآن به دودسته حکومت الله و حکومت طاغوت تقسیم می شوند و هر حکومتی که حکومت الهی و از سوی خدا نباشد و «تفویض الهی» نداشته باشد حکومت طاغوت است و دسته سومی ندارد.
از جمله روایاتی که بر این حقیقت دلالت دارد روایت مقبوله عمر بن حنظله از امام صادق(ع) است که می فرماید: «فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ» (کافی، ج۱، ص۱۱۲)
طبق این روایت هم، هر حکم و حاکمیتی که از غیر ولی فقیه و در برابر نظر ولی فقیه باشد در حد شرک به خداوند است و آن حکم و حاکمیت طاغوت است.
به همین دلیل حضرت امام رضوان الله تعالی علیه به عنوان یک متخصص متبحر در فهم دیدگاه اسلام می فرماید: «ولایت فقیه در کار نباشد طاغوت است.  یا خداست یا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع شد، طاغوت است. اطاعت او اطاعت طاغوت است. وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود.» (۱۲/۷/۱۳۵۸)
اظهار نظرهای غیر روشمند و به ظاهر علمی کسانی که مشروعیت و اعتبار «حق ولایت و حاکمیت بر مردم» را به رأی مردم (اکثریت) وابسته می داند و بر آن مبتنی می‌سازند و می گویند: «امیرالمؤمنین(ع) مبنای ولایت و حکومت را نظر و انتخاب مردم می داند» در منطق دین آگاهانه یا ناخودآگاه به «سکولاریزم» پناه برده اند؛ علاوه بر آنکه نظریه آنان به لحاظ علمی فاقد اعتبار است. زیرا به برخی گزاره های دینی بدون در نظر گرفتن «فضای آن سخن»، «بافت و سیاق»،  «دلالت های آشکار و پنهان» آن و نیز «دیگر بیانات قرآنی و روایی» و مبانی و مسلمات دینی، استناد می‌کنند. این افراد چنین سخنی غیرکارشناسانه، غیر روشمند و غیرعلمی را در قالبی به «ظاهر علمی» عرض می کنند که متخصصان کارشناس برای آن هیچ ارزش علمی قائل نیستند.
غیرمتخصصان هم وقتی از اظهار نظرهای متخصصانی مانند فقهای عظام جهان تشیع، در طول تاریخ فقه به ویژه شخصیت‌های علمی‌ای مانند حضرت امام (ره) و شاگردان برجسته ایشان آگاه شوند نادرستی، بی اعتباری و «شبه علم بودن» آن را در میابند.
مشروعیت از سوی خداست و جز با نصب خاص و عام الهی هیچ حاکمیتی مشروع قانونی و دارای اعتبار نیست
مقبولیت شرط تحقق حاکمیت
اما آن‌چه در چنین گزاره‌هایی که مورد استناد این افراد می باشد ناظر به «مقبولیت» است؛ روشن است کسی که اعتبار حاکمیت خود را از سوی خداوند دارد، اگر مردم جامعه آمادگی پذیرش او را به هیچ وجه نداشته (به تعبیر دیگر لیاقت و شایستگی حاکمیت او را نداشته باشند) و پذیرای حاکمیت او نباشند، یا حاکمان غیر الهی مانع حاکمیت او شوند و یا به هر دلیل دیگر امکان حاکمیت برای او نباشد؛ تکلیف از آن حاکم مشروع برداشته می‌شود. زیرا تکلیفی فوق طاعت می‌شود.
علاوه بر اینکه حاکمیت در چنین شرایطی موفق نخواهد بود و موجب «اختلاف» و «از هم گسیختگی» جامعه و امت اسلامی می‌شود و دشمنان اسلام از آن برای ضربه زدن به اسلام سوء استفاده خواهند کرد. به همین دلیل با آن که در طول تاریخ تشیع همه فقها به ولایت فقیه معتقد بوده اند ولی چون شرایط فراهم نبود یا اقدام نکردند و یا چون شرائط در حد نصب پادشاه به عنوان «وکیل» خود فراهم بود پادشاه را وکیل خود کردند.
در نهایت باید گفت مشروعیت همواره از سوی خداست و جز با اجازه و نصب خاص یا عام الهی هیچ حاکمیتی مشروع قانونی و دارای اعتبار نیست.
photo_۲۰۱۷-۰۶-۱۶_۱۵-۵۶-۵۸

آتش به اختیار؛ فرصتی برای افزایش تولید فرهنگی و نه تخریب وجهه حزب الله!

تقلیل فرمان مهم و راهبردی «آتش به اختیار» به موضوع کم اهمیت ورود چند زن به ورزشگاه! / طبق معمول ماجرای۲۰۳۰، تحریم جدید، برجام منطقه ای و فروش گاز مجانی مسکوت ماند/ «حزب اللهی ها» جلو ظلم به فرمایش رهبر انقلاب را بگیرند .

سوال اساسی اینجاست که چرا برخی تشکل‌های نام آشنا نمی خواهند با خواست رهبر انقلاب خود را بروز کنند و خودخواهانه فرمان مهم رهبر انقلاب را خرج پیش پا افتاده ترین مسائل روز جامعه می کنند؟! یعنی نمی‌دانند دارند درست همان مسیری را می‌روند که حامیان دولت و ضدانقلاب در این مدت انتظار آنرا می کشیده است؟
گروه فرهنگی –- رجانیوز: شاید باید این یادداشت پیش از اینها نوشته می‌شد؛ چون حتماً می‌شد حدس زد که خیلی زود برخی با دغدغه هایی محترم و مقدس، احساس تکلیف خواهند کرد و فرمان «آتش به اختیار» رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با دانشجویان را تفسیر به روز شده از «بند میم» وصیت‌نامه‌ی حضرت امام (که شوربختانه این یکی هم دچار نافهمی شده) می‌خوانند و بر اساس آن، وجه سلبی و نفی را بر هر وجه ایجابی دیگری ترجیح خواهند داد.
و این درست این همان تصویری است که حامیان دولت و ضد انقلاب از «حزب‌الله» می‌خواهند به نمایش بگذارند؛ «حزب‌اللهی» بی منطقی که قائل به دیوارکشی در پیاده‌روهاست. اما به هر حال این یادداشت امروز نوشته شده است؛ در اعتراض به تفسیر غلط عده‌ای به نام دانشجویان حزب‌الله تهران از فرمان مهم «آتش به اختیار» و تقلیل آن به اعتراض (احتمالا کف خیابانی) به حضور زنان تماشاگر در مسابقات والیبال در نماز جمعه‌ی تهران.
به گزارش رجانیوز، چند روزی بیشتر از صدور فرمان «آتش به اختیار» رهبر معظم انقلاب نمی‌گذرد. فرمانی که می‌توان آن را بعد از طرح چندین‌باره ماجرای «تشکل‌های خودجوش مردمی»، حاوی پیام اوج دلسردی رهبر معظم انقلاب از نهادهای فرهنگی در جمهوری اسلامی (در خوشبینانه‌ترین حالت و نهادهای سیاسی و اقتصادی و … در معنای وسیع‌تر و کمی بدبینانه‌تر) و از دیگر سو، اوج باور به توانایی نسل جوان انقلابی برای پر کردن خلأهای جمهوری اسلامی دانست. یعنی نسلی که بنا به اطلاق سال ۸۸ رهبر انقلاب، افسر جنگ نرم نامیده شده، حالا با تأیید ایشان می‌تواند در عرصه‌های ناکارآمد این جنگ نرم، خود را در قامت فرماندهی ببیند: «من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می‌دهد، امّا اگرچنانچه رابطه‌ی قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختیار می‌دهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس می‌کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»
البته این برداشت از بیانات رهبری، قرینه‌های بسیار زیادی در این مدت دارد و حتی می‌توان رد آن را در حکم رهبر انقلاب به رئیس صداوسیما و یا در حکم آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مشاهده نمود که با تأکید پررنگ بر بکارگیری جوانان انقلابی و تقویت تشکل‌های خودجوش مردمی همراه بوده است.
به عبارت دیگر، فرمان «آتش به اختیار» حاوی پیامی است که وجه سلبی آن بر پایه‌ی وجه ایجابی‌اش شکل گرفته است. آن هم درست در جلسه‌ای که طی آن، غالباً نمایندگان تشکل‌های دانشجویی سرتاپای ارکان حکومت را پشت تریبون به مسلخ نقد می‌برند و کمتر بخشی از حکومت را از نقد و کنایه و متلک بی ‌نصیب می‌گذارند؛ در چنین شرایطی، رهبر انقلاب، با صدور چنین فرمانی، ضمن تأیید تلویحی این انتقادات، دانشجویان منتقد را دعوت به آن می‌کند که در این عرصه‌ی جنگ نرم، هر کجا خلأیی یافتند، خود دست به کار شده و در حد مقدورات، آستین‌ها را برای حل مشکلات بالا بزنند. چنانکه وقتی در دیدارهای یکی دو سال گذشته‌ی دانشجویان با رهبر انقلاب از کیفیت خطبه‌های نماز جمعه انتقاد شد، ایشان در دیدار سال گذشته، در توصیه‌ای از تشکل‌های دانشجویی خواستند تا با تهیه‌ی متن‌های پخته، خود از تریبون نماز جمعه برای بیان مواضع‌شان استفاده کنند و به عنوان سخنران پیش از خطبه‌ها، تحلیل خود را به سمع سایرین هم برسانند. و مگر نه اینکه با همین توصیه، اعتماد شد و تریبونی به اهمیت نمازجمعه‌ی شهرهای بزرگ در اختیار نسل جوان دانشجو قرار گرفت؟
با این توصیفات، آنچه در این فرمان بدیع و صریح‌تر از همیشه به نظر می‌رسد، همین اعتماد رهبر معظم انقلاب به نسل جوان کشور و به خصوص جوان مومن انقلابی است. اعتمادی که می تواند یک جهش بزرگ در حوزه فرهنگی کشور را رقم بزند. همینکه درک جوان مومن انقلابی در بسیاری مسائل جلوتر از مسئولان امروزی است. و خب آیا نباید به این اندیشید که چرا امسال، در سال ۹۶، در این بازه‌ی زمانی، رهبر انقلاب چنین اعتمادی را روانه‌ی نسل جوان می‌کند؟ آیا نباید در تحلیل‌ها بر این بخش متمرکز شد؟ اصولاً چرا رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر، تا این حد بر حمایت و اختیار دادن به نسل جوان انقلابی تأکید دارند که حتی ایشان را با توصیه مستقیم در جایگاه سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه‌ای قرار می‌دهند که اتفاقا این نسل جوان دانشجو منتقد کیفیت برگزاری آن است؟ آیا این نشان از وقوع یک بلوغ فرهنگی در نسل جوان انقلابی ندارد؟
البته نشانه‌های باور به این بلوغ را در همین جلسه‌ی اخیر مقام معظم رهبری با دانشجویان هم می‌توان به روشنی دید: «خیلی سطح حرف‌ها بالا و فهم مطالب، قوی و صحیح بود؛ این را انسان لذّت می‌برد. این جلسه سال‌هاست ادامه دارد -من نمیدانم چند سال است؛ خیلی وقت است؛ ما هر سال با دانشجویان جلسه داریم؛ شاید بیست سال، بیشتر یا کمتر، حالا درست یادم نیست- من به‌طور واضح احساس می‌کنم که سطح فکر مجموعه‌های دانشجویی رشد کرده و بالا رفته؛ این همان چیزی است که ما انتظارش را داریم.»
اما در چنین شرایطی که دانشجوی جوان انقلابی به حدی از بلوغ رسیده که می‌تواند همپای مسئولان و بزرگان نظام از تریبون نماز جمعه اعلام موضع کند و به دعوت هرساله‌ی رهبری (و از جمله در همین امسال) در جهت برپایی کرسی‌های آزاداندیشی و میزگرد و سخنرانی و تولید نشریه قدم بردارد، قطعاً بزرگترین جفا به این افسر در شرف فرماندهی را گروهی انجام می‌دهند که آگاهانه (مانند رسانه‌های ضد انقلاب) و یا ناآگاهانه (مانند معدودی از دغدغه مندان) این جماعت بالغ شده را در حد پیاده‌نظام اعتراضات خیابانی غیرقانونی به فلان فیلم و تجمع خودسرانه جلوی فلان سفارت و تحصن بدون مجوز جلوی فلان نهاد تقلیل می‌دهند و با یک بازگشت به عقب عجیب، خواستار ارجاع امت حزب‌الله به دهه هفتاد و زمانه‌ای هستند که مسئولان امر تلاش کردند تا مهم‌ترین وجه تمایز حزب‌اللهی، دود موتورش بود و نه قلم و سخنوری‌ و دوربین و هنرش.
در این مورد هم بیان رهبری البته صراحت دارد: «اجتماعات لازم است، اجتماعات هیچ اشکالی ندارد، البتّه قانونی باشد. حالا یک وقت قانون یک جا ممکن است یک سخت‌گیری‌ای بکند، یک اشکالی داشته باشد، ایرادی ندارد؛ حالا بالاخره همیشه که همه‌چیز برطبق مراد انسان نیست؛ اجتماعات شما خوب است، اجتماع داشته باشید در مسائل مهم و به شیوه‌ی درست. اینکه مثلاً فرض کنید علیه برجام بروند جلوی مجلس شورای اسلامی اجتماع کنند، من فکر نمی‌کنم یک منطقی پشت سر این باشد؛ خب، حالا مگر نمایندگان مجلس چقدر فرصت دارند؟ اجتماعِ درست این است که شما یک سالنی اجاره کنید یا در اختیار بگیرید، پانصد نفر، هزار نفر، دو هزار نفر، ده هزار نفر دانشجو آنجا جمع بشوند، دو نفر سه نفر با مطالعه‌ی قبلی بروند آنجا به‌طور استدلالی حرف بزنند؛ این مهم است. این حرف، هم به گوش نماینده‌ی مجلس می‌رسد، هم به گوش نماینده‌ی دولت می‌رسد، هم به گوش نماینده‌ی رهبری می‌رسد؛ این‌جور اجتماعاتی مهم است. یا در قضایایی که گاهی بعضی از مجموعه‌های دانشجویی می‌خواهند خطشکنی کنند، اگرچنانچه فرض بفرمایید یک عدّه‌ای میخواهند از خطّ قرمزهای نظام عبور کنند و خیلی هم افتخار میکنند و میخواهند شجاعت به خرج بدهند، جلادت به خرج بدهند و از خطّ قرمزهای نظام عبور کنند، خیلی خب، اینجا اجتماع جسمانی بسیار خوب است؛ البتّه نه به معنای اینکه بروید مجلس آنها را به هم بزنید. بنده قبلاً هم گفته‌ام، الان هم میگویم، ده بار دیگر هم میگویم؛ من با به هم زدن مجلس مخالفم؛ هر مجلسی که میخواهد باشد. به هم زدن مجلس یک کاری است بی‌فایده و احیاناً مضر؛ اقلّش این است که بی‌فایده است، اکثرش این است که مضرّ است. چه لزومی دارد؟ خیلی خب، آنها آنجا جلسه تشکیل داده‌اند و علیه فلان مبنای انقلابی دارند بحث میکنند؛ بسیار خوب، شما همان‌جا اعلام بکنید که فردا یا پس‌فردا ما در اینجا -آنها آنجا، شما اینجا یا در همان سالن- جلسه تشکیل می‌دهیم و درباره‌ی این موضوع بحث خواهیم کرد. دعوت کنید، دانشجویان را جمع کنید، بحث کنید، پنبه‌ی آن حرف را بزنید، تمامش کنید؛ این خوب است. مخاطبینی پیدا می‌کنید، کسانی هستند، دانشجو بالاخره دنبال فهمیدن حقیقت است. بنابراین اجتماعات فیزیکی خیلی خوب است، اشکالی هم ندارد منتها طبق مقرّرات و همین‌طوری که گفته شد با پیش‌بینی درست.»
آیا عجیب نیست که با وجود چنین تصریحی روشنی این فرمان مهم به مساله پیش پا افتاد و بی اهمیتی مانند حضور یا عدم حضور چند زن در ورزشگاه تقلیل پیدا کند؟! چرا جماعتی محدود از دغدغه‌مندان انقلاب که اتفاقا مواضع‌شان معمولا با شوق و علاقه از سوی حامیان دولت و رسانه‌های ضد انقلاب پیگیری می‌شود، این روزها با بدفهمی از این فرمان، مشغول فشار دادن دکمه‌ی «کنترل زد» برای بازگشت به دورانی هستند که تلاش شد تا از «حزب الله» تصویری بی منطق تصویر بشود؟! آن هم بر سر موضوعات دسته‌چندم هستند؟ آیا بخشی از بلوغی که در این سال‌ها برای نسل جوان انقلابی حاصل شده، همین پشت پا زدن به روش‌های آنارشیستی و مهم‌تر از آن، فهم اصلی و فرعی کردن امور نیست؟ آیا در روزهایی که آمریکا با وضع تحریم‌های جدید، برجام را به سخره گرفته است، موضوع مهمی مانند سند ۲۰۳۰ استقلال کشور را نشانه گرفته، گاز کشور به صورت رایگان به کشور دوست و همسایه ترکیه صادر می‌شود، صحبت از برجام‌های منطقه‌ای است و امثالهم، عجیب نیست که عده‌‌ای که قدرت‌شان در حد نصب یک بنر در نمازجمعه و جمع‌آوری چند امضا است، قصد می‌کنند که مسئله‌ی ورود (آن هم گزینشی) چند زن به ورزشگاه دوازده‌هزار نفری آزادی را برای تماشای مسابقات والیبال به موضوع اصلی کشور و مصداق اجرای بند فهم نشده‌ی وصیت‌نامه‌ی امام تبدیل کنند و فرمان آتش به اختیار را که یک فرمان بزرگ و استراتژیک فرهنگی است، به مساله ای پیش پا افتاده تنزل بدهند و عملا باب تخریب و موجبات از میدان به در شدن این فرمان مهم را فراهم سازند؟!
سوال اساسی اینجاست که چرا برخی تشکل‌های نام آشنا نمی خواهند با خواست رهبر انقلاب خود را بروز کنند و خودخواهانه فرمان مهم رهبر انقلاب را خرج پیش پا افتاده ترین مسائل روز جامعه می کنند؟! یعنی نمی‌دانند دارند درست همان مسیری را می‌روند که حامیان دولت و ضدانقلاب در این مدت انتظار آنرا می کشیده است؟ و مگر نه اینکه بعد از سخنرانی رهبری بلافاصله تمام این رسانه‌ها سعی کردند فرمان فرهنگی رهبری را دعوت به آنارشیسم نازل، دست چند و سطح پایین تفسیر کنند؟ تکلیف آنها که معلوم است؛ مسئله اینجاست که اینها چرا به چنین دامی می‌افتند؟ یعنی نمی‌خوانند؟ نمی‌فهمند؟ یا نمی‌خواهند بفهمند؟
به نظر می‌رسد تبدیل کردن مسائل دست چندم فرهنگی به مسئله روز، برای برخی از دغدغه مندان به رویه ای ثابت مبدل شده است و فی الواقع ندیدن ریشه های اصلی معضلات و بیماری و اعتراض به «تب داری» بیمار آسان ترین اقدام تلقی شده است. از ماجرای افشای روابط فلان کارگردان در رختخوابش با فلان هنرپیشه گرفته تا تجمعات همیشگی علیه موضوعات دسته‌چندم و در مقابل نادیده‌گرفتن موضوعات اصلی که دارد تصویری دلخواه رسانه‌های ضدانقلاب از «حزب‌الله» به نمایش می‌گذارد.
اما این بار ماجرا فرق می‌کند. به خصوص که در مورد اخیر، هزینه‌ی مستقیم این اقدامات قرار است از گنجینه‌ی آبرو و اعتبار فرمایشات رهبری خرج شود. بنابراین شاید لازم باشد یک بار برای همیشه جلوی این خسران گرفته شود. به خصوص که این فرصت تاریخی اعتماد فرمانده به افسرانش، نباید به این سادگی ها از دست برود. باید جلو تقلیل و تفسیر سراسر غلط از فرمان رهبر انقلاب را گرفت!
photo_2017-06-17_16-48-04

نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به اعضای شورای نظارت بر برجام

انفعال شورای نظارت مقابل وضع تحریم های جدید سنای آمریکا ناقض #بند_سوم قانون مجلس و دستور رهبر انقلاب است/ تا چه زمانی ملت ایران باید هزینه اعتماد دولت به آمریکا را بدهد .

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) در نامه ای به اعضای شورای نظارت بر برجام خواستار واکنش سریع و قاطع نسبت به اعمال تحریم جدید سنای آمریکا علیه ایران شد.
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) در نامه ای به اعضای شورای نظارت بر برجام خواستار واکنش سریع و قاطع نسبت به اعمال تحریم جدید سنای آمریکا علیه ایران شد.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
اعضای محترم شورای نظارت بر برجام
سلام علیکم
⛔️تحفه جدید مجلس سنای امریکا برای ایران، قانون تحریم s.722(قانون مقابله با فعالیت های بی‌ثبات ساز ایران ۲۰۱۷ )، اثبات دیگری بر این مدعاست که امریکایی ها اساسا اعتقادی به اجرای تعهداتشان در برجام ندارند.
 این تحریم ها که حقیقتا سیاه چاله تحریم بایستی نامیده شود اتفاقات بسیار ناگواری برای برخی نهادهای مقدس جمهوری اسلامی رقم خواهند زد.
⁉️ سوال اینجاست که تا چه زمانی نهاد های مسئول جمهوری اسلامی باید در برابر این رفتارها و اقدامات خصمانه دشمن رفتار منفعلانه داشته باشند؟ تا چه زمانی بایستی مردم و نهادهای انقلابی بایستی هزینه اعتماد به  آمریکا از سوی برخی مسئولین را بپردازند و نهادهای ناظر نسبت به اینگونه اقدامات سکوت کنند؟
 سوال مهمتر آن است که آیا وضع تحریم های جدید ناقض بندهای صریح قانون وضع شده مجلس و هم چنین دستورات مقام معظم رهبری به رئیس جمهور نمیباشد؟
همانطورکه مطلع هستید مجلس شورای اسلامی این موافقتنامه را به صورت مشروط و ضمن قانونی با عنوان قانون اقدام متقابل ایران پذیرفت که بند۳ آن چنین اعلام می‌دارد:
«دولت موظف است هرگونه عدم‌پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌های لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را به‌دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به‌طوری‌که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنی‌سازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد. شورای‌عالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع می‌باشد. دولت باید ظرف مدت ۴ ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید»
 هم‌چنین در فرمان مهم مقام معظم رهبری پس از تصویب برجام در شورای عالی امنیت ملی خطاب به رئیس جمهور آمده است:
«در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند»
 با توجه به دستور صریح رهبر معظم انقلاب و هم چنین قانون مجلس، در برابر وضع هرگونه تحریم، دولت موظف به متوقف کردن برجام است. متاسفانه امروز مجلس شورای اسلامی که خود بایستی حافظ قوانین به تصویب رسیده خود باشد هیچ نظارت و مراقبتی نسبت به بندهای مصوب خود نداشته و در حالی که تحریم های جدید آمریکا ناقض بندهای گفته شده است هیچ گونه اقدامی از سوی آنها انجام نگرفته است.
 با گذشت حدود دو سال، برجام نشان داده است که این توافق نامه نه تنها فایده ای برای ملت نداشته است حتی از روح و جسم خود نیز در مقابل تعرض آمریکایی ها نمیتواند محافظت کند.
 لذا قویا و صریحا از اعضای شورای نظارت بر برجام مطالبه میکنیم با درنظر گرفتن خداوند و حقوق مردم، هرچه سریعتر و در اسرع وقت با توجه به بند سوم قانون مجلس و همچنین دستور مقام معظم رهبری به رئیس جمهور در این راستا،اقدام متقابل و متناسب با این عمل خصمانه آمریکایی‌ها را انجام داده و با توقف اجرای یک سویه و تمام عیار برجام در ایران و نقض و تجاوز از روح و جسم آن توسط طرف آمریکاییها، از منافع ملت شریف ایران در قبال این خسارت محض دفاع نمایند و از هزینه تراشی بیشتر برای نظام و مردم، با ادامه خودخواهانه به این توافق صرف نظر نمایند.
 بدیهی است سکوت و انفعال این شورا درقبال اقدامات اینچنینی و خاصه اقدام اخیر آمریکایی‌ها، در افکار عمومی معنایی جز خیانت به حقوق ملت و انفعال ذلیلانه در برابر دشمنان قسم خورده ملت ایران را نخواهد داشت.
ت1

خانم مولاوردی به کجا چنین شتابان؟!

زمزمه هایی مبنی بر وزارت تعدادی از زنان فرهیخته در دولت جدید تدبیر و امید به گوش می‌رسد و از جمله وزارت خانم شهیندخت مولاوردی بر وزارتخانه ی آموزش و پرورش! فارغ از صحت یا کذب بودن این خبرها ضروری است مروری بر عملکرد و نوع گفتمانی که در دوره معاونت خانم مولاوردی بر سپهر موضوعی زن و خانواده در کشور ایجاد شده است، داشته باشیم تا معلوم شود ایشان در یک معاونت چند مرده حلاج بوده تا اینکه بخواهد سکان دار وزارتخانه ی مهمی مانند آموزش و پرورش شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاسمحمدمحسن حقیقی – چندی است زمزمه هایی مبنی بر وزارت تعدادی از زنان و بانوان فرهیخته در دولت جدید تدبیر و امید به گوش می‌رسد و از جمله وزارت شهیندخت مولاوردی بر وزارتخانه ی آموزش و پرورش! فارغ از صحت یا کذب بودن این خبرها ضروری است مروری بر عملکرد و نوع گفتمانی که در دوره معاونت خانم مولاوردی بر سپهر موضوعی زن و خانواده در کشور ایجاد شده است، داشته باشیم تا معلوم شود ایشان در یک معاونت چند مرده حلاج بوده تا اینکه بخواهد سکان دار وزارتخانه ی مهمی مانند آموزش و پرورش شود. لازم به ذکر است در این نوشتار کاری به گذشته و فعالیت های ایشان در سال های گذشته به خصوص فتنه ی ۸۸ نداریم، که در این باب حرف ها زیاد است. در اینجا چند سوال مطرح می شود:

  1. عملکرد ایشان چقدر منطبق با آرمان های اسلام و انقلاب بوده است؟ چقدر با منویات ولی فقیه جامعه؟
  2. وقت و هزینه ی بیت المال چقدر صرف مسائلی اساسی مانند ازدواج، طلاق، تربیت، نقش خانواده ها در اقتصاد مقاومتی، مسئله جمعیت و نرخ باروری،‌ تعریف صحیح از زن مسلمان، طراحی و تدین مدل حضور اجتماعی زنان، طراحی مدل اشتغال برای زنان و … شده است؟
  3. راز سفرهای بین المللی و امضای توافق نامه با کشورهای گوناگون از جمله سوئد چیست؟
  4. موضع ایشان در برابر الفاظی و مفاهیمی مانند ازدواج سفید و چهارشنبه ی سفید چه بوده است؟
  5. در رابطه با راهبری تشکیل خانواده و ازدواج به هنگام، آسان و ساده چه کرده اند؟
  6. در این چهارسال چقدر زنان ما به موضوع مادری و مادر شدن علاقه مند تر شدند؟
  7. چند درصد زنان مادری را شغل اصلی خود می دانند؟
  8. در بحث اشتغال زنان به چه میزان تعداد مشاغلی که حضور زنان در آن ها ضروری است، احصا شده است؟
  9. برای زنان جامعه ایرانی مادر شدن بیشتر ارزش است یا مشغول شدن به یک شغل اداری؟
  10. به چه میزان جهت پیشگیری از طلاق و تربیت زنان و مادران فعالیت شده است؟
  11. آیا خانواده نقش ها و عناصر دیگری ندارد؟ وظیفه ی برنامه ریزی برای مردان و فرزندان اگر با این معاونت نیست با چه کسی است؟
  12. ایشان و معاونتش نقش مردان در اصلاح وضعیت زنان و خانواده را چقدر موثر می دانند؟

قبل از بررسی عملکرد ایشان و این سوالات لازم است مروری بر مبانی زن و خانواده در منظومه فکری انقلاب اسلامی داشته باشیم. در رابطه با زن و خانواده به لحاظ تاریخی می توان سه جریان غالب را بعد از قاجاریه شناسایی کرد: ۱٫ دوره پهلوی اول که زن را در کنار و به تعبیری جدای از خانواده می‌دانست؛ ۲٫ دوره پهلوی دوم که زن را در مقابل خانواده تعریف کرد؛ و دوره ی سوم که دوران انقلاب اسلامی است و زن در درون خانواده و محور خانواده تعریف می‌شود. هر کدام از این تعاریف در طول تاریخ در آن برهه ی زمانی، الزامات و اقتضائاتی را برای این نهاد مقدس بوجود آورده اند اما زن و خانواده در انقلاب اسلامی. مقام معظم رهبری به عنوان بزرگ نظریه پرداز انقلاب اسلامی در رابطه با زن و خانواده دیدگاه‌های مشخصی دارند. در سومین نشست راهبردی با عنوان زن و خانواده مقام معظم رهبری خانواده را سلول اجتماع معرفی می‌کنند و سلامت این سلول ها را موجب سلامت جامعه می‌دانند[۱]، به این معنی که مصلحت جامعه در همه ی سیاست گذاری ها و قانون گذاری ها خانواده محوری به معنی واقعی است. نکته ی دیگر نوع نگاه انقلاب اسلامی به موضوع نسبت زن و خانواده است، همانطور که مطرح شد، نگاه به زن بدون نگاه به خانواده اشتباهی بزرگ و نابخشودنی است که مظهر تمدن غرب و لیبرالیسم است، در این مورد نیز معظم له معتقدند[۲] خانواده نقطه ی ضعف غرب است، در غرب اسم زن آورده می‌شود و مطرح می‌شود سوای از خانواده. نکته ی دیگر در زمینه‌ی شاغل بودن زنان در پست های مختلف است،‌ایشان این موضوع را افتخار نمی دانند و معتقدند:« افتخار به اینکه ما این تعداد وزیر زن، این تعداد نماینده‌ی زن، این تعداد معاونِ بخشهای مختلفِ زن، این تعداد رئیس مؤسّساتِ تجاری زن داریم، افتخار به این غلط است؛ این انفعال در مقابل آنها[گفتمان غرب در مورد زنان] است.»[۳] در مقابل، ایشان برای زنان جایگاهی والا و متعالی در جامعه ی اسلامی در ارتباط با خودش، خانواده و جامعه را تعریف می کنند:« در عرصه‌ی اوّل – یعنی عرصه‌ی رشد معنوی و تعالی روحی و نفسانی انسان – میان زن و مرد فرقی نیست…. عرصه‌ی دوم، عرصه‌ی فعّالیتهای اجتماعی است؛ اعم از فعّالیت اقتصادی، فعّالیت سیاسی، فعّالیت اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه‌ی میدانهای زندگی در صحن جامعه….بخش سوم – که آن هم بسیار مهم است – بخش خانواده است. یعنی زن بعنوان یک همسر یا یک مادر…»[۴] ایشان در بیان مرتبه‌ی مادری و خانه داری‌ در روز ولادت حضرت زهرا سلام علیها می‌فرمایند:« امروز را روز زن و روز مادر نام‌گذاری کرده‌اند؛ خیلی خیلی خوب است؛ میشد گفت روز رهبر، اشکالی نداشت؛ میشد گفت روز والاترین انسان؛ امّا امروز نیاز جامعه‌ی ما به این است که بداند مادری یعنی چه؟ زنِ خانه بودن یعنی چه؟ کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمه‌ی زهرا با آن شأن و با آن رتبه و با آن مقام و با آن عظمت، یک خانم خانه‌دار است؛ این تحقیر او نیست؛ او که با آن عظمت قابل تحقیر نیست، مگر این عظمت را میشود کوچک شمرد؟ این عظمت به جای خود محفوظ است، امّا یکی از شئون و یکی از مشاغل همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانه‌داری کردن؛ با این چشم به این مفاهیم نگاه کنیم.» موضوع دیگری که وجود دارد، بحث بر سر حقوق زن است، ایشان در دیدار با مداحان اهل بیت علیهم السلام در اسفند ۹۵ طرح موضوع عدالت جنسیتی در داخل را زیر سوال می‌برند و آن را مفهومی نادرست و مصیبت زا می‌دانند که مبدعان اصلی آن هم اکنون دچار هلاکت و بدبختی هستند:«میگویند چرا اجازه نمیدهید زن در بیرون از منزل کار کند؛ اوّلاً چه کسی اجازه نمیدهد؟ چه اشکال دارد؟ ثانیاً کار کردن در بیرون منزل، یعنی فرض کنید ماشین‌نویسیِ فلان اداره، یک شأن است برای زن که ما برای او یقه بدرانیم؟ معنای عدالت این است؟ معنای عدالت این است که آنچه را خدای متعال در کُمونِ ذات هر موجودی قرار داده، آن را بشناسیم، قدر بدانیم و آن را پرورش بدهیم؛ عدالت این است.» « اینهایی که از حقوق زن میخواهند دفاع کنند، به قول معروف شیپور را از سرِ گشادش میزنند و نمیفهمند چه بگویند و از چه چیز زن دفاع کنند، میگویند چرا زن مدیریّت [نکند]؛ مگر مدیریّتها یک افتخار است برای یک انسان که دنبال این باشد که چرا مدیریّتها [مخصوص مرد است]؟ اسمش را هم میگذارند عدالت جنسیّتی؛ این عدالت است؟ آن کسانی که در دنیا برابری جنسیّتی را مطرح میکردند و دنبال آن بودند، امروز این‌قدر بدبختی و فساد از این ناحیه گریبان‌گیرشان شده که خودشان پشیمانند؛ البتّه خیلی‌هایشان صریحاً اقرار نمیکنند، خیلی‌هایشان هم با این فرهنگ بزرگ شدند، نمیفهمند چه اتّفاقی دارد می‌افتد؛ امّا اندیشمندانشان چرا، اندیشمندانشان میگویند، میفهمند، اظهار نگرانی میکنند. خدا کند این کسانی که در داخل اسم عدالت جنسیّتی می‌آورند، مرادشان این چیزی که به‌عنوان برابری جنسیّتی مطرح شده، نباشد.» از این بیانات شاخص های زیر را می توان استنباط کرد:

  1. نقش محوری خانواده در جامعه
  2. پرداختن به مسئله زن درون خانواده
  3. ارزش نبودن اشتغال زنان در پست های مختلف
  4. توجه به جایگاه زن در اسلام
  5. ارزش بودن مادری و خانه داری به عنوان یک شغل
  6. تعریف اسلامی عدالت جنسیتی

بعد از بررسی مبانی آنچه اهمیت می‌یابد، شناخت صحیح مسائل و اولویت هاست؛ آنچه مسلم است مشکل و مسئله خانواده ی ایرانی در حال حاضر اشتغال غیر ضرور زنان نیست، ما از بدو تشکیل خانواده و حتی قبل از آن، تحکیم آن و تعالی آن دچار آسیب و مشکلیم؛ ضریب رشد جمعیت کشور پائین است و اگر اصلاح نشود، در آینده با چالش های امنیتی و اقتصادی فراوانی روبرو خواهیم شد. موضوع حضور اجتماعی و اشتغال ضروری زنان دیگر مشکل ماست. با وجود رسانه های معارض خارجی، وضعیت نامناسب سبک زندگی، و نوع پوشش و لباس زنان خانواده های ما امنیت ندارند. به علاوه آزادی نیز از خانواده های ما برای رشد، به سبب وضعیت نامناسب اقتصادی و علمی و سیاسی سلب شده است؛ در بحث مسائل جنسی دچار آسیب های نوظهور فراوانی شده ایم؛ جوانان و نوجوانان ما به لحاظ تربیتی مشکل دار هستند و صدتا مسئله اولویت دار مهم. این مسائل را چه کسی باید اولویت بندی کند و برای حل آن راهکارهایی اسلامی ارائه دهد؟

به جهت بررسی عملکرد خانم مولاوردی در قیاس با شاخص های بدست آمده به گزارش های موجود در سایت متبوع ایشان مراجعه شد که نتایج آن به صورت هدفمند به شرح زیر است:

  1. گزارش تحول وضعیت زنان و خانواده در دولت تدبیر و امید[۵]؛ در این گزارش ۴۳ بندی غلبه با موضوع اشتغال زنان، تصاحب جایگاه های مدیریتی و حضور در عرصه های ورزشی است که مطابق با این گزارش می توان گفت هیچ تحولی در عرصه های خانوادگی صورت نگرفته، زن فارغ از خانواده دیده شده، به اشتغال غیر ضرور زنان پرداخته شده، جمعیت جایی در این تحول ندارد و …
  2. گزارش میزان تحقق اهم وعده های رئیس جمهور[۶]، این گزارش را با شاخص های بالا مقایسه می‌کنیم، این گزارش ۱۴ صفحه و ۹ بند دارد: ارتقای موقعیت و جایگاه زنان در اجتماع، بازآوری رفاه ، ایجاد امنیت اجتماعی و مقابله با خطرات و آسیب های متوجه آن، ارتقای شاخص های بهداشت و سلامت زنان و دختران به بالاترین سطح شاخص های حوزه انسانی، ایجاد اجماع ملی در رویکرد همه جانبه به مسایل زنان، ایجاد امکانات تفریحی و ورزشی و فرهنگی، بازنگری قوانین مدنی و خانواده، افزایش مهارت های فنی و تخصصی و ارتقای مشارکت زنان در عرصه های مدیریتی ، تصمیم سازی و تصمیم گیری، تقویت نهاد خانواده،‌ تشکیل نهاد های خیریه ای و مدنی در امور مرتبط به خانواده. محتویات این گزارش که حاکی از اهم وعده های محقق شده ی بند اول است، مانند محتوای گزارش قبلی است. اشتغال غیر ضرور زنان، زن را جدای از خانواده دیدن و…
  3. گزارش اجمالی برنامه کاری مشترک، معاونت امور زنان و خانواده و صندوق ملل متحد[۷]؛ در این گزارش روند اجرای برنامه هایی که از سوی این صندوق به کشور ما پیشنهاد و اجرایی شده، آمده است. نکته ی مهم در این بخش سوای محتوای موجود، این است که دلیل این همکاری با یک نهاد بین المللی چیست؟ مگر ما نمی توانیم در  داخل برای خانواده های خودمان برنامه ریزی کنیم؟ این موضوع همان نکته ای است که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان در رمضان امسال بیان کردند و آن حفظ استقلال کشور و عدم دخالت بیگانگان در امورات بسیار مهمی همچون خانواده است.
  4. گزارش اقدامات معاونت امور زنان در حوزه زنان روستایی[۸]؛ نکته ی مهم این گزارش نیز جدا دیدن زن از خانواده است و برجسته بودن اشتغال زنان.
  5. نکته ی دیگری که در عملکرد خانم مولاوردی جای سوال دارد، عقد توافقنامه هایی با کشورهای اروپایی در زمینه ی موضوع زن و خانواده ی باشد، من جمله فنلاند و سوئد. فارغ از همه ی مباحث این کشورهای در زمینه ی زن و خانواده چه تجربیاتی دارند که قرار است به ما منتقل شود؟ به چه دلیل محتوای این توافقنامه ها منتشر نمی شود؟ و چرا محرمانه عمل می شود؟ و باز هم این سال که چرا سوال و مسائل خود را نزد بیگانه می بریم؟ استقلال کشور چه می شود؟
  6. گزارش دیگری که به آن بر می‌خوریم، گزارش  وضعیت دختران جوان ،‌سیاست ها و اقدامات است. با بررسی این گزارش نیز تناقضات زیادی نمایان می شود. این گزاره‌ها را به چه معناست؟

«روند نرخ بیکاری زنان جوان در بیست سال اخیر صعودی بوده است. در مقایسه با روند نرخ بیکاری مردان جوان و میانگین کل مردان و زنان جوان مشخص می شود که نرخ بیکاری زنان جوان به مراتب بالاتر است.»

« در کشور ما عدالت جنسیتی تحقق نیافته و مشکلات عدیده ای پیش روی زنان جوان است.»

«توانمندسازی زنان و به ویژه دختران جوان فارغ التحصیل دانشگاهی با مفاهیم کسب و کار و کارآفرینی»

«برنامه ریزی برای تحقق عدالت جنسیتی در حوزه های مختلف جامعه»

دختران  ما را چه کسی باید برای زندگی مشترک و مادر شدن تربیت کند؟ مسئول سیاست گذاریش چه نهادی است؟ آیا اشتغال مردان مهم تر است یا اشتغال زنان؟ عدالت جنسیتی را چه معنا می کنید؟ دختران باید در زمینه مادری توانمند شوند یا اشتغال؟ ضرورت فرزندآوری را چه کسی برای‌شان توضیح می دهد؟

  1. فراهم کردن شرایطی جهت حضور زنان در استادیوم ها نیز از جمله عملکردهای موفق این خانم است، اما فارغ از خوبی یا بدی این موضوع، باز هم سوال این است، آیا مشکل بانوان ما و خانواده های ما فقط این مسئله بوده و هست که برای آن گریبان چاک کردید؟
  2. در جایی دیگر در گزارشی در سایت این جمله توجه مان را جلب می کند «اینک برخی با انگیزه برگرداندن زنان به کنج خانه ها»، مگر خانه داری ارزش نیست؟ مگر بانوی دوعالم حضرت زهرا(س) خانه دار نبوده اند؟ چرا خانه داری را بی ارزش می کنید؟ مگر شما ها و زنان جامعه ی ما از حضرت زهرا(س) برتر هستند؟
  3. نکته ی دیگر در رابطه با خانم معاون، عدم شفاف سازی و تعاریف مفاهیم به صورت دقیق است. چرا ایشان منظورشان را از حضور اجتماعی زنان بیان نمی کنند؟ حضور اجتماعی زن با اشتغال متفاوت است، حضور اجتماعی زن می تواند معانی مختلفی داشته باشد که از آن سوء استفاده شود.

این موارد نمونه ای از خروارها تناقض در عملکرد این معاونت مهم و راهبردی بود، و بسیار جای تاسف و تاثر دارد که در تنها کشور شیعه در جهان، مسئولینش اینگونه نهاد مقدس خانواده را مورد تخریب و تحقیر قرار داده اند؛ و وقتی ولی فقیه جامعه از اولویتها، مسائل و مبانی این موضوع صحبت می کند، راه نشان می دهد، راهنمایی می کند حرف او بر زمین می ماند و آقایان و خانم ها بی راهه ای را در پیش گرفته اند که جز هلاکت چیزی ندارد. نکته ای که در اینجا قبل از هر چیزی باید بیان شود این است که هیچ کسی با اشتغال ضرور زنان -به این معنی که در جامعه ی اسلامی به تعدای خانم جهت شغل های مربوط به زنان در حوزه های آموزش و پزشکی نیاز است- و حضور اجتماعی آنان مخالفتی ندارد اما با این مخالفیم که جریان زنان را به سمت اشتغال غیر ضرور و اینکه هر خانمی باید شاغل باشد، سوق دهیم، نکته ی بعدی در تحلیل این گزارش ها عدم وجود هیچ تناسبی در موضوعات اساسی از جمله ازدواج بوده است و در مقابل سایر موضوعات تقریبا هیچ است. آنچه در عملکرد این معاون و معاونتش مشخص است عبارت است از: عدم برنامه ریزی برای خانواده محوری در قوانین و سیاستها، عدم طراحی و برنامه ریزی جهت ارزش شدن مفاهیمی مانند مادری، خانه داری، فرزند آوری و…، عدم برنامه ریزی برای بهبود وضعیت بحرانی جمعیت، بی اعتنایی کامل به موضوع اقتصاد مقاومتی در خانواده، عدم تشخیص مسائل و اولویت‌ها، پیروی نکردن از اولویت های رهبری در جامعه، باز کردن راه نفوذ نهادهای غربی و جریانهای ضد اسلام فمینیستی در موضوع خانواده و زنان، عدم فهم اسلامی از خانواده، عدم ارائه تعریف از عدالت جنسیتی، سکولار دیدن زن و خانواده یعنی دیدن زن بدون نگاه به خانواده، عدم انتشار متن توافقنامه ها و… این موارد تنها مواردی است که در ظاهر و بر اساس تحلیل گزارش ها به انجام رسید، بسیاری موارد پشت پرده وجود دارد که اکثر مردم و مسئولین از آن بی خبرند و بهتر است خانم مولاوردی جواب مناسبی به آن موضوعات داشته باشند از جمله فرستادن زنان مطلقه برای کار در آنتالیا، عقد توافقنامه با کشور سوئد و … این موارد نشان از همان گفتمان غالب و همیشگی این دولت یعنی سازش و انفعال در برابر غرب دارد، درصورتیکه به فرموده ی مقام معظم رهبری ما در موضوع زن و خانواده در برابر غرب تهاجمی هستیم و هیچ انفعالی نداریم اما چه کنیم با این دولت غرب زده ی غربگرا؟؟؟

 و حال خانم مولاوردی بابت این عملکرد ضعیف و خارج از مدار حقش باید پاسخگو باشد که چرا امکانات و پول بیت المال صرف کارهای بیهوده شده است؟ چرا مبانی اسلامی در این معاونت پیاده نشده است؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس چرا نظارت مناسب و کافی بر عملکرد این معاونت انجام نداده اند؟ و جای بسی تامل که چنین معاونی چگونه می خواهد وزیر شود؟ آن هم وزیر جایی که آموزش فرزندان ما را بر عهده دارد! شاید هم قرار است این چنین برنامه های سکولاری را نیز در آنجا پیاده سازی کنند و شاید هم ایشان مسئول اجرای ۲۰۳۰ در آموزش و پرورش است!

IMG15343773

کاوشی کوتاه در نزاع سعوی و قطر و دیپلماسی منفعلانه دولت

وقتی رئیس قبیله سعودی تحمل بازی قطر در خارج از پازل خود را ندارد/ قطر هزینه کدام سیاست های خود را می دهد؟

هرچند نزدیکی قطر به ایران نمی تواند به عنوان ظرفیت راهبردی برای کشورمان در نظر گرفته شود اما نگاه های متوهمانه که صحبت از بهبود روابط با عربستان و جلوگیری از اختلاف بین قطر و سعودی می کنند نیز نشان میدهد تصمیم گیرندگان دستگاه سیاست خارجی درکی درست از مسائل منطقه ای و ائتلاف کشورهای نفت خوار، متحجر، سرکوبگر و حامی تروریسم نداشته و به اشتباه صحبت هایی را میکنند که آمریکایی ها از آن دم میزنند!
گروه بین الملل – رجانیوز، شاید هیچ کس فکر نمی کرد که خبر تحریم و تهدید چند کشور عربی به رهبری عربستان علیه قطر بر روی خروجی رسانه ها قرار بگیرد، اقداماتی ازین جنس که غیرقابل پیش بینی؛ غیرخردمندانه و صرفا بر مبنای زور باشد از سعودی های جدید که بی تجریگی نقطه مشترک آنها بعد از مرگ ملک عبدالله است در منطقه افزایش یافته است. از حمله بی رحمانه به مردم یمن گرفته تا دخالت های متعدد در کشورهای مختلف همچون سرکوب مردم انقلابی  بحرین.
اما سکانس جدید داستان مربوط به قطر است.
شروع داستان ؛ حمایت امیرقطر از ایران، حماس، حزب الله و رژیم صهیونیستی!
اختلاف میان عربستان و قطر پس از انتشار سخنان امیر قطر، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، بالا گرفت که وی از ایران، حماس، حزب الله و البته رژیم صهیونیستی حمایت کرده و می گفت که دونالد ترامپ در قدرت باقی نخواهد ماند. البته دولت قطر این سخنان را تکذیب کرد، اما علی رغم این تکذیبیه، العربیه عربستان و اسکای نیوز امارات به پخش کردن این فایل پرداختند و جنگی رسانه ای با قطر به راه انداختند.همزمان با این مساله ایمیل سفیر امارات در آمریکا هم هک شد و نشان داد که او لابی های زیادی علیه قطر و کویت در آمریکا انجام داده است.
واکنش غیر قابل پیش بینی عربستان
واکنش عربستان و حامیانش به قطر بسیار عجیب و غیرقابل پیش بینی بود. سعودی ها به عنوان سرقبیله و سپس مصر، امارات، بحرین و چند کشور دیگر رابطه سیاسی خود را با قطر قطع کردند و مرزهای زمینی هوایی و دریایی خود را با این کشور قطع کردند و قطر به سرعت به یک جزیره تبدیل شد که فقط می تواند با ایران ارتباط داشته باشد و تمام مبادلات و نقل و انتقالات خود را از طریق ایران انجام دهد.
بازی قطر خارج از معادلات سرقبیله سعودی
نگاهی کوتاه به مواضع اخیر قطر به خوبی نشان میدهد که چرا سعودی ها بیش از این نتوانستند قطر را تحمل کنند. اهم رفتارهای قطر عبارت بودند از:
*حمایت از اخوان المسلمین بعنوان شریک و حامی راهبردی آنها در منطقه. این مساله خط قرمز مصر، سعودی و امارات به حساب می آید.
*نزدیکی به ترکیه در مقابل دوری از سعودی ها.
*شروع بازی اختصاصی در سوریه و خارج از چارچوب سعودی ها. هرچند در مجموع حمایت از گروههای تروریستی است.
*اعتقاد بر ضرورت تعامل با ایران به عنوان قدرت منطقه ای.
*عدم همراهی با اقدامات سعودی ها در یمن
*افشای مواضع شیخ تمیم امیر قطر پیرامون ایران، حماس
ریشه یابی اختلاف عربستان و قطر
قطر و عربستان پس از شروع بهار عربی روی اسب های متفاوتی شرط بندی کردند. قطر منابع زیادی روی اخوان المسلمین در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا صرف کرده بود اما عربستان اخوان المسلمین را یک خطر برای مشروعیت خود در جهان عرب می دید و مخالفان اخوان را در جهان عرب تقویت می کرد، مخالفانی از دو سر طیف؛ سلفی ها و سکولارها. در مصر، سوریه، فلسطین و حتی یمن این اختلافات بصورتی عریان خود را نشان داد. در مصر، مرسی مورد حمایت اخوان، ترکیه و قطر برکنار و به جرم ارتباط با قطر به حبس ابد محکوم شد؛ در سوریه افراد وابسته به قطر در ائتلاف علیه داعش منزوی شده و کنار گذاشته شدند؛ در فلسطین، قطر ارتباط نزدیکی با حماس برقرار کرد و همزمان عربستان به سمت فتح چرخید و بالاخره در مساله یمن هم هرچند قطر عضوی از ائتلاف عربستان است، اما همیشه ساز مخالف زده و مقامات عربستانی حتی قطر را به حمایت از حوثی ها متهم می کنند!
ایران و نقش آفرینی در بحران قطر
هرچند قطر دومین کشور عربی بعد از عمان است که روابط نسبتا خوبی با ایران داشته و در برخی موارد همچون برجام و یا رای منفی به تحریم ها در زمان تصویب قطع نامه۱۹۶۹ نیز در کارنامه او وجود دارد اما باید به این نکته توجه داشت که سعودی ها به دنبال قطری هستند که سمعا وطاعتا در خدمت سیاست های این کشور باشد و همچون امارات، بحرین و یا سودان اراده ای مستقل از خود نشان ندهد وگرنه در بسیاری از موارد سیاست های قطر برخلاف مسیر سرقبیله نیز نبوده است. به همین دلیل و با توجه به تنگناهای ژئوپلیتیک، شکنندگی اقتصادی و امنیتی قطر در مقابل عربستان به نظر نمی رسد که زمان زیادی در مقابل این ائتلاف سعودی ایستادگی کند. در نتیجه ایران به عنوان بازیگری فعال که ائتلاف ارتجاع سعودی ها نارضایتی دارد باید از این اختلافات نهایت استفاده را کند.
هرچند نزدیکی قطر به ایران نمی تواند به عنوان ظرفیت راهبردی برای کشورمان در نظر گرفته شود اما نگاه های متوهمانه که صحبت از بهبود روابط با عربستان و جلوگیری از اختلاف بین قطر و سعودی می کنند نیز نشان میدهد تصمیم گیرندگان دستگاه سیاست خارجی درکی درست از مسائل منطقه ای و ائتلاف کشورهای نفت خوار، متحجر، سرکوبگر و حامی تروریسم نداشته و به اشتباه صحبت هایی را میکنند که آمریکایی ها از آن دم میزنند!
aaaas

رمزگشایی از جمله مهم رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان/ اگر مدل «برجام» در سوریه تکرار می شد، امروز وضعیت امنیت ایران چگونه بود؟!

امروز با گذشت زمان، درستی راهبرد جمهوری اسلامی در منطقه بویژه در تقابل نظامی با جریانهای تکفیری بیش از هر زمان دیگری اثبات شده و خلاصه کلام همان چیزی است که در روز حادثه، یکی از کارشناسان بی بی سی فارسی در توییتر خود اعلام کرد و آن اینکه “اگر سیاست منطقه ای آقای خامنه ای نبود، امروز هر خیابان تهران هر ساعت ۱۲ کشته میداد”
امیرحسین ثابتی- رجانیوز: رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان در ماه رمضان سخنان مهمی  بیان کردند که یکی از مهم ترین آنها، این جمله بود: “این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطه‌ای که مرکز اصلی این فتنه‌ها است ایستادگی نمیکرد، تا حالا ما گرفتاری‌های زیادی از این ناحیه در داخل کشور داشتیم.”
از همان ابتدا که بحران شکل گیری داعش در عراق و سوریه آغاز شد؛ دو رویکرد کلان درباره نوع مواجهه جمهوری اسلامی با آن مطرح شد: نگاه اول حضور نظامی در منطقه و مقابله با جریان تکفیری برای نگه داشتن جنگ در هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای کشور و نگاه دوم؛ عدم مقابله نظامی با جریان تکفیری و تلاش برای مبارزه با آنها از طریق تشکیل ائتلاف ضدتروریسم با آمریکا.
آنچه در عمل اتفاق افتاد اجرای رویکرد اول بود و جمهوری اسلامی به مواجهه نظامی با داعش در هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایش اقدام کرد اما همزمان جریان غربگرا در داخل کشور، تلاش کرد تا با اشتباه خواندن این رویکرد، مقابله با داعش و تروریسم را نیز به “مذاکره با پدر تروریسم” یعنی امریکا پیوند بزند.
این موضوع بارها در سخنان روحانی، ظریف، عراقچی و رسانه های این جریان مستقیم و غیرمستقیم بیان گشت و همزمان تلاش شد تا به عنوان “یک راهبرد” نیز در دستور کار دولت روحانی قرار بگیرد و بعد از برجام که به عنوان یک “مدل” از گفتگوهای ایران و امریکا درباره موضوع هسته ای بود، تلاش شد تا این بار موضوع “مبارزه با تروریسم و تکفیری ها” به عنوان موضوع مذاکرات ایران و امریکا قرار بگیرد؛ اما این مساله هیچگاه با موافقت رهبر انقلاب همراه نشد. چنانچه ایشان ۳ سال قبل در شهریور ۹۳ هنگام ترخیص از بیمارستان صراحتا اعلام کردند بعضی مسئولان خواهان این کار هستند اما ایشان این راهبرد را نادرست میدانند:
“روزهاى اوّلى که مسئله‌ى داعش در عراق پیش آمد، آمریکایى‌ها به‌وسیله‌ى سفیرشان از سفیر ما در عراق درخواست کردند که بیایید بنشینیم درباره داعش با هم هماهنگى کنیم. سفیر ما این را منعکس کرد؛ بعضى از مسئولین ما هم حرفى نداشتند، من مخالفت کردم؛ گفتم در این قضیّه، ما بخصوص با آمریکا همراهى نمیکنیم؛ چون اینها خودشان دستشان آلوده است؛ در این قضیّه ما چطور بیاییم با کسانى که دستشان آلوده است و نیّتشان آلوده است همکارى کنیم؟”
امروز با گذشت زمان، درستی راهبرد جمهوری اسلامی در منطقه بویژه در تقابل نظامی با جریانهای تکفیری بیش از هر زمان دیگری اثبات شده و خلاصه کلام همان چیزی است که در روز حادثه، یکی از کارشناسان بی بی سی فارسی در توییتر خود اعلام کرد و آن اینکه “اگر سیاست منطقه ای آقای خامنه ای نبود، امروز هر خیابان تهران هر ساعت ۱۲ کشته میداد”
واقعیت همین است؛ اگر قرار بود با مدل روحانی_ظریف، برجام هسته ای را اینبار در سرزمین شام با عنوان “برشام” با تکرار کنیم؛ هر روزمان مانند چهارشنبه ۱۷ خرداد ۹۶ بود؛ هر روز یک انفجار؛ هر روز یک نا امنی…
593

هشت نکته در رابطه با آتش به اختیار

اولین معنی آتش به اختیار، بی فایده بودن عملکرد ساختارهای عریض و طویل فرهنگی است/ مجوز گرفته‌ها اگر از این فرصت تاریخی استفاده نکنند آینده را از دست می‌دهند .

این فرمان پیش از این فقط یکبار صادر شده و آن افراد با سربلندی و آبرو از این آزمون بیرون آمدند. روزهای آغازین جنگ، وسعت جنگ بگونه ای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود. هسته های پراکنده ولی متحد المرکز «جنگ های نا منظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هسته ها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و عملیات های بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد.
حسین شمسیان-رجانیوز:  فرمایش آقا در دیدار دانشجویی خیلی مهم و واجد معانی زیادی بود.
به گزارش رجانیوز چند نکته در این باب چنین است:
 ۱- بدون تعارف،اولین معنی، بی فایده بودن عملکرد ساختارهای عریض و طویل فرهنگی است. مجموعه هایی که قرار بود حاصل طراحی آنها، پرورش نیروی انقلابی و متعهد بشود. صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی ، شورای عالی فضای مجازی، سازمان تبلیغات اسلامی، قرارگاه فلان و تشکیلات بهمان و…اینها با همه کارهایشان ، نتوانسته اند چنین ساختاری طراحی کنند.
 ۲-بدنه حزب اللهی، اغلب می اندیشد که در« آن بالا» یا در «آن پشت» یعنی در همان جاهایی که اسم بردم، اندیشمندانی در حال طراحی برای حفظ دستاورد های انقلابند! چون چنین فکر می کنند،دست روی دست گذاشته، منتظر فرمانند! البته یواشکی عرض کنم ،خیلی ها هم هستند که تنبلی خودشان را پشت بی عملی آن مرکز پنهان می کنند!
 ۳-همزمان با آن عملکرد و این تصور، دشمن بیکار نیست و لحظه به لحظه پیش می آید و تلفات میگیرد. صدای فرمانده به رزمنده وسط میدان نمیرسد. هشدارها و تشر های مکرر و پی در پی جواب نداده و حتی برخی پنهانی، دل به دشمن داده اند!
 ۴-این حکم یک معنی مهم و کلیدی  دیگر هم دارد.اگر به کسی بر نخورد، این فرمان یعنی رهبری دانشجوی دلسوز و تازه کار را از خیلی ها،با شعور تر،دغدغه مند تر ، کاری تر و با عرضه تر می بیند.
 ۵-مثل جنگ نظامی،این فرمان یعنی هرکس با هر هنری که دارد ،بهترین راه را برای حمله به«دشمن» پیدا کند و منتظر هیچ کس نماند.بگذار ژنرال ها،ژنرالی بکنند، شما کار دشمن را یکسره کنید.
 ۶-ضرورت تمرکز  حملات به  دشمن،ممکن است برخی را به این مسیر سوق دهد که هر حرکتی را مخالف فلان شخص و بهمان مجموعه معرفی کنند و به معارضه با آن بر خیزند! حتی برخی را به تشکیل«قرار گاه آتش به اختیار» تشویق کند! یک افسر وسط میدان نباید توجه کند، حق ندارداسلحه اش را از جهت دشمن منحرف کند.
 ۷-این بالاترین هزینه ای است که یک فرمانده می دهد.اگر آنها که  مجوز گرفته اند از این فرصت تاریخی استفاده نکنند، هم هزینه گزاف و سنگین رهبری را جبران نکرده اند، هم فرصتی تاریخی سوخته و هم آینده را از دست داده اند.
 ۸-این فرمان پیش از این فقط یکبار صادر شده و آن افراد با سربلندی و آبرو از این آزمون بیرون آمدند. روزهای آغازین جنگ، وسعت جنگ بگونه ای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود. هسته های پراکنده ولی متحد المرکز «جنگ های نا منظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هسته ها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و  عملیات های بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد.
آنها آبرو داری کردند و نامشان برای همیشه در تاریخ قرین افتخار شد.امید که افسران کنونی هم چنین شوند.
 یک نکته اضافه
جماعتی هرزه دهان، فرمان آقا را به هرج و مرج، بگیر و ببند، کشتار(!) هنرمندان و قتل های زنجیره ای(که از قضا در دوره اصلاحات اتفاق افتاد)، اسید پاشی و… ربط می دهند! اینان همانند که قرآن در حقشان می فرماید:«فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» هرکاری کنیم و هرچه بگوئیم، اینان همینند. اهمیتی ندهید که می فرماید:
مه فشاند نور و سگ عو عو کنند
هر کسی بر طینت خود می تند.
یب

گام به گام تا آرامش

خلاصه مطالبی که در طول ۲ ترم متوالی به مدت ۴ ماه بطور مبسوط به لطف الهی بیان و توضیح داده شد.

گام اول : چرا خانه آرامش ندارد؟
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سرو صدا ، بی مشکل و بدون کار سخت یافت شود بلکه مهم آن است که در میان شرایط سخت بمانی و آرام باشی و آن برگرفته از ذهن و افکار ما خواهد بود .
ذهن آشوب زده ، زندگی ما را آشوب زده خواهد کرد . افکار ما ، زندگی ما را رقم می زند.
گام دوم : چرا جوانان دائما” در طلب عشق هستند؟
انسان به همراه نور الهی به این دنیا متولد می شود. نور، همان برکت، محبت و عشق است که خداوند به انسان ودیعه داده است.
انسان در دوران کودکی دارای شادی و آرامش است چرا که دارای نور الهی است و بدون موانع “محبت – عشق – برکت و….” را دریافت می کند.
در اثر خطاها و اشتباهات، حجابی مانع نفوذ این نور میگردد و انسان از آن به بعد دچار سردر گمی می شود و به دنبال عشق هایی می گردد تا به آرامش حقیقی برسد . اما چون این عشق ها حقیقی نیستند پس آدمی را به آرامش حقیقی نمی رسانند . بدین ترتیب در این دوره انسان، مکرر در طلب عشق است و به آرامشی که حق اوست نمی رسد.
اثرات نور الهی : رفع گرفتاری – شفای جسم و روح و ایجاد برکت …. برای انسان دارد.

گام سوم : اگر لذت جویی سراب است پس چرا اکثر انسانها بدنبال آن می روند؟
شادی یا لذت ؟ کدام یک برای انسان آرامش و ماندگاری بیشتری به ارمغان می آورد؟
شادی : احساسی است که در قلب ایجاد میشود و زائیده نور الهی است.
لذت : پدیده ای است در فکر و خیال.
اگر نگاه ما به جهان نگاهی عمل گرا باشد ما را به آرامش حقیقی می رساند. در حالیکه نگاه سطح نگر ، انسان را به دنبال لذت جویی ها می برد که چیزی جز سراب نخواهد بود . همانطور که خداوند در سوره مبارکه نور آیه ۳۹ به این مطلب اشاره فرموده است .
گام چهارم : چگونه دوست و یار او شوم؟
سهم ما انسانها در این دنیا این است که رفیق باشیم اما رفاقت با کی؟ آفریننده جهان هستی، بارها تذکر داده است که رفیق او باشیم و کلید رفاقت ، تسلیم شدن و اطاعت محض از دستورات اوست . بزرگترین مشکل امروز بشر قهر با خود است اگر خود را دوست داشته باشیم و برای خودِ انسانی ، ارزش قائل باشیم به دنبال دستورات قانونگذار عالم می رویم تا حالمان را خوب کند و کسی که تسلیم می شود ترس و غم در وجودش جایگاهی نخواهد داشت

همانطور که خداوند در سوره مبارکه بقره آیه ۳۸می فرماید :
کسی که هدایت را بپذیرد،ترس و غم در او راه نخواهد داشت.
گام پنجم : چگونه آتش های زندگی سرد میشود؟
برای خاموش کردن آتش های زندگی باید باورهایمان را تقویت کنیم.
به میزان آنچه که باورهای ما قویتر گردد اضطراب ، ترس و غم کاهش می یابد.

گام ششم : چگونه مکان و خانه خود را با برکت کنیم ؟
برکت : نوعی انرژی عرفانی و ماوراءالطبیعه است که در نشانه های آنرا در (۱- انسان ۲- مکان ۳- اشیا ۴- غذا) می توان دریافت کرد.
چگونه برکت را تولید کنیم ؟ با افکار – گفتار – اعمال (یاری ، همدلی ، همدردی ، دستگیری و ….)
گام هفتم : چگونه می توان کسب درجه کرد؟
۱- اعمال بد و گناه کثیر نتایج به ظاهر بد
زندگی افراد۴ دسته می باشد: ۲ – اعمال بد و گناه کثیر نتایج به ظاهر خوب
۳- اعمال خوب و ثواب نتایج به ظاهرخوب

۴- اعمال خوب و ثواب نتایج به ظاهر بد
برای کسب درجات باید به این دو امر مهم توجه کرد
۱- صبوری در رفتارهای عبادی
۲- صبوری در ترک خطاها
گام هشتم : چگونه از سر در گمی و دلهره نجات یابیم ؟
عاشق شویم و لازمه آن داشتن نور است .

گام نهم : آیا همه چیز بر علیه من است ؟
انسان می تواند با افکار ، احساس و باورهای خود کسب خوبی ها یا بدی ها می کند . یکی از کلیدهای جذب خوبیها
* شکر گزاری* است و یکی از کلید های جذب بدی ها نا سپاسی است.
بسیاری از رازها و سرهای پنهان در درون شکر است .

گا م دهم : چرا دوستانم بی مهر شده اند ؟
قضاوت ناعادلانه و زود هنگام ، لذت زندگی را از انسان می گیرد و روابط بین فردی را تخریب می کند.

لازم به ذکر است : در این دوره برای تفهیم بهتر مطالب از روانشناسی رنگها استفاده بهینه گردید و برای بیان و توضیح هر موضوع از گامها : رنگی که متناسب برای درک بهتر مفاهیم بود استفاده شد.

 

نسرین فنایی
روانشناس و مشاور خانواده

جمعیت_0

از رذالت انگلیسی‌ها در خلق قحطی بزرگ تا اشتباه بزرگ «فرزند کمتر زندگی بهتر»/ دو کاری که باید انجام داد تا از خطر رشد منفی جمعیت فاصله بگیریم

در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اشتباهی بزرگ در سیاستگذاری‌های کلان کشور به وقوع پیوست و طی یک فرهنگ‌سازی گسترده، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تبلیغ و نهادینه شد. نتیجه این شد که تناسب جمعیتی به هم خورد و علاوه بر کاهش جمعیت، کشور به سمت سالمندی حرکت کرد. اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال به اشتباه خود پی برده‌ایم.
احسان عابدی- رجانیوز: فیلم سینمایی تحسین برانگیز «یتیم‌خانه ایران» یادآور قطعه‌ای دیده نشده از تاریخ معاصر ایران زمین است که باب برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در بین نخبگان باز کرد. از جمله این مسائل، تاثیر قحطی و همچنین خباثت انگلیسی‌ها در مرگ و میر گسترده مردم ایران است که از آن با عنوان «قتل عام جمعیتی» تعبیر می‌کنند. طبق اسناد تاریخی، در طی آن چند سال جمعیتی قریب به ۱۰ میلیون نفر از مردم سراسر ایران از پیر و جوان و زن و مرد به کام مرگ رفتند و حدود ۴۰ درصد از جمعیت کشور به یک‌باره از بین رفت. این فاجعه تاریخی ضربه شدیدی به ساختار اجتماعیِ وقتِ ایران زد و کشور را برای سال‌ها در زمینه پیشرفت‌های گوناگون عقب نگه داشت.
اما گفته‌اند تاریخ آیینه عبرت است. باید گذشته را آیینه راه خودمان کنیم. آن روز قحطی و وبا آمد و انگلیسی‌ها هم توطئه کردند تا جمعیتی کثیری از ایرانی‌ها از بین بروند؛ امروز اما به دست خودمان این اتفاق در حال رخ دادن است!
در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اشتباهی بزرگ در سیاستگذاری‌های کلان کشور به وقوع پیوست و طی یک فرهنگ‌سازی گسترده، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تبلیغ و نهادینه شد. نتیجه این شد که تناسب جمعیتی به هم خورد و علاوه بر کاهش جمعیت، کشور به سمت سالمندی حرکت کرد. اگرچه دیرهنگام، اما به هرحال به اشتباه خود پی برده‌ایم. بخش زیادی از تاثیرات سیاستگذاری غلط سال‌های پیش قابل جبران نیست، اما برای جلوگیری از تداوم آن باید کمر همت بست.
اگر صد سال پیش، قحطی و رذالت انگلیسی‌ها فاجعه جمعیتی در کشور ما خلق کرد، امروز قحطی اندیشه‌ها و طرز فکرهای نادرست عامل کاهش جمعیت کشور شده است. از یک طرف دولت‌ها آن‌گونه که باید و شاید، بر این موضوع تمرکز نکرده و در فراهم ساختن زمینه‌های رشد جمعیت و اصلاح سیاست‌های غلط اقدامات شایسته انجام نداده‌اند. از سوی دیگر طرز فکر بخش عمده‌ای از خانواده‌ها مبنی بر داشتن فرزند کمتر برای آسایش و رفاه بیشتر، ازدواج‌های دیرهنگام، سبک زندگی و تغذیه ناسالم که منجر به ناباروری می‌شود و… عاملی برای تک فرزندی و کاهش جمعیت کشور گردیده است.
طیف خاصی از روشنفکرنماها نیز به مواضع حمایتی حوزه جمعیت هجمه کرده‌اند و با ژست علمی خود در تلاش هستند تا از تبلیغات منفی خود نسبت به افزایش جمعیت کشور دریغ نکنند. متاسفانه زمامداران فعلی کشور نیز در این موضوع اگر مخالف نباشند، حداقل دغدغه‌ای ندارند و کاری از پیش نبرده‎اند.
کارشناسان جمعیت و جامعه شناسی به اندازه کافی هشدار داده‌اند و اقداماتی هم انجام شده است، اما همچنان در این زمینه عقب هستیم. به نظر می‌رسد دو کار به صورت موازی باید انجام شود و استمرار داشته باشد: یکی فرهنگ‌سازی برای اقناع مردم نسبت به ضرورت فرزندآوری و دیگری فراهم کردن بسترهای لازم اجتماعی و حمایتی توسط دولت، به گونه‌ای که مشوق‌های مادی برای افزایش جمعیت خانواده‌ها ایجاد شود. مردم عامل افزایش جمعیت هستند، اما نقش نخبگان و دولت در این موضوع اهمیت بسیاری دارد و تا زمانی که این دو اقدام اصلی و مؤثر به صورت هم‌افزا انجام نشود، مردم به مسیر گذشته خود ادامه می‌دهند.
بدیهی است که جمعیت انسانی نقش اساسی در پیشرفت و موفقیت یک جامعه دارد و در شرایط کنونی که تدبیر رهبر فرزانه انقلاب بر دفع توطئه‌های اقتصادی دشمن و تلاش برای تقویت اقتصاد با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی متمرکز شده، قطعاً یکی از راه‌ها، جلوگیری از پیر شدن جمعیت و افزایش جمعیت جوان و مولد کشور است تا بتوان چرخه تولید داخلی را بر روی دوش آن نهاد. اگر آینده کشور برای ما مهم است، نباید فرصت ها را از دست داد.
676637_971

دعوت ۲۱۰ نفر از ادوار و فعالین دانشجویی از حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدابراهیم رئیسی برای حضور در انتخابات

به نام خدا و با یاد خدا شروع کنید و برای نجات کشور از وضع موجود و نجات مردم ایران، دولت انقلابی آینده را شکل دهید. در صحنه حاضر شوید، که اگر نیایید، باید پاسخگوی جوانان انقلابی باشید.

گروه سیاسی- رجانیوز: ۲۱۰ نفر از ادوار وفعالین دانشجویی از حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید ابراهیم رئیسی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دعوت به عمل آوردند.

به گزارش رجانیوز مشروح نامه در ادامه آمده است:

شرایط نامناسب اقتصادی مردم، به همراه فسادها و تبعیض‌ها در ساختار اداری، بیکاری و رکود، سلطه‌ی بانک‌ها بر شئون مختلف زندگی مردم، ویژه خواری و بی اعتنایی به مستضعفین، ساختار فرسوده و بروکراسی پیچیده‌ی اداری و افزایش آسیب‌های اجتماعی، فغان و شِکوه‌ی مردم را بلند کرده است.

مگر نه‌ این‌که انقلاب شد تا بسیاری از این مناسبات غلط عوض شود؟ انقلاب شد تا هر آنچه که متناسب با نظام طاغوتی بود، جای خود را به یک نظام بر مبنای اندیشه اسلام ناب بدهد، نه این‌که فقط شاه برود و نظام سلطنتی عوض شود.

حال که مسئولان دولتی، اختلاس را معوقه‌ی بانکی تشخیص می‌دهند و حقوق بگیران نجومی را ذخیره‌های نظام معرفی می‌کنند، مگر می‌شود شرایط اقتصادی را به‌وسیله‌ی بازی با کلمات و گفتار درمانی تشریح و درمان کرد؟

چگونه است که نقدینگی و ضریب جینی به این صورت افزایش پیدا کرده؟ آیا غیر از این است که با وجود افزایش دو برابری هزینه‌های جاری کشور، نه حقوق کارمندان افزایش چشم‌گیری داشته، نه یارانه‌‌ی نقدی افزایش یافته و نه بودجه‌ی عمرانی کشور افزایش یافته است؟

وقتی تعداد یارانه بگیران کاهش یافته و پروژه‌های عمرانی نیز در تعداد کمتر شده‌اند و بسیاری تعطیل، مازاد این افزایش هزینه چه دلیلی دارد و در چه مسیری خرج می‌شود؟

آیا مردم باید تاوان بی برنامگی و بی انضباطی مالی دولت و اسراف‌های بیش از حد آن را بپردازند؟

دولت، پرداخت یارانه را مصیبت عظما خوانده و در مقابل، با ولخرجی کشور را گران اداره می‌کند. عمده محصولات وارداتی، کالاهای مصرفی هستند و در مقابل، تولید از رونق افتاده؛ اما واردات خودرو، اقلام صرفاً مصرفی و اجناس لوکس و واردات از چین افزایش یافته است!

غیر از این است که کشور خسارت راهبردهای غلط دولتی را می‌پردازد که نتیجه‌ی فعالیت پر سر و صدای آن، رکود عمیق‌تر، بیکاری بیشتر، تعطیلی گسترده‌ی واحدهای صنعتی و نقدینگی بالغ بر ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومانی است؟

جز این نیست که موتور اقتصاد کشور را خاموش کرده‌اند و سخن از تورم تک رقمی می‌زنند و نمی‌‌اندیشند اگر این موتور روشن شود، اژده هاى نقدینگى را چگونه کنترل خواهند کرد؟!

اکنون، با وجود افزایش سه برابری درآمد نفتی دولت، در کارخانه‌ها با ظرفیت خالی ۴۰، ۵۰ یا ۶۰ درصدی روبرو هستیم. و مگر غیر از این است کسانی که به محدود شدن هزارها میلیارد تومان از نقدینگی بانک‌ها در دست عده‌ای ویژه خوار رضایت می‌دهند، در حقیقت هزاران نفر را در حصار بیکاری قرار داده‌اند؟!

آیا جز این است که از بیش نود درصدِ معوقات چند ده هزار میلیاردی در جیب ۲۳ نفر مانده و این تعداد، ۹۰ درصد بدهکاران کلان بانکی کشور هستند؟!

با این سرمایه‌ی عظیم معطل مانده، دولت می‌گوید منابع نداریم. باید به این پرسش، پاسخ داده شود که با توجه به وجود منابع متعدد و درآمدهای کلان، این‌ منابع کجا هزینه می‌شوند؟

مگر غیر از این است که در این دولت نقدینگی ۳ برابر و هزینه‌های جاری ۲ برابر گشته؟ آیا این اتفاق نشانگر هزینه‌‌ی بالای دولت و فایده کم آن نیست؟  آیا این دولت بی انضباط، با ریخت و پاش‌های بی حساب، می تواند بر مشکلات اقتصادی فائق آید؟

دولت و برخی مسئولان هم نوای آن، با دادن آدرس غلط، تمام مشکلات عالم را به تحریم ها گره زدند، در حالی که تا چند ماه قبل‌تر از آن، همه‌ی مشکلات به مدیریت کشور گره خورده بود!

دشمن که اعتراف کرد تحریم‌ها علیه ایران دیگر اثربخش نیست، عده ای برجام را مطرح کردند. با هدف رفع همه‌ی تحریم‌ها با دشمن غدّار و قسم خورده مذاکره کردند و با ذوق زدگی برجام را آوردند؛ برجام که آمد، به گفته‌ی خودشان سهم ما تقریبا هیچ بود!

در تمام این مدت، با تحلیل‌های فلج کننده اعتماد به نفس ملی را تضعیف و توانمندی داخلی را تحقیر کردند و دل‌بسته به سراب وعده‌های دشمن شدند. و تا کنون، این چهارمین سال است که کشور را در عقب ماندگی رها کرده‌‌اند.

دشمن برای فشار اقتصادی بر ملت، آرایش جنگی گرفت، تحریم های جدید اعمال کرد و به اموال ما دستبرد زد، اما عده‌ای هنوز در تردید هستند که آیا او رفیق است یا رقیب یا دشمن!

بزرگ‌ترین خطای راهبردی دولت این بود که سرنوشت مردم را به مذاکره با آمریکا گره زد و  امروز توان اظهار پشیمانی ندارد. در این میان، مهم این نیست که دشمن تا دیروز خشمگین بود و امروز لبخند می‌زند، مهم نشاندن لبخند بر چهره مردم و زدودن غم از چهره بیکاران است.

ما جمعی از جوانان انقلابی، شما را مورد خطاب قرار می‌دهیم:

برای رفع این مشکلات و ناکارآمدی موجود چه باید کرد؟ سوال جوانان انقلابی از شما این است که آیا نباید به این دوران پایان بخشید؟

آیا نمی‌توان بر مشکلات فعلی غلبه کرد؟ آیا رهنمودهای رهبر انقلاب فقط در حد سخنرانی هستند و قابلیت اجرایی ندارند؟

ما با آگاهی از توانایی ها و استعدادهای کشور، به آینده امیدواریم. تجربه ثابت کرده است، هرگاه با اتکا به نصرت الهی به صحنه آمدیم، موفق بوده‌ایم. با اتکا بر همان اندیشه‌هایی که در دفاع مقدس موفق شدیم، می‌توانیم در اقتصاد، صنعت، تجارت و کشاورزی نیز موفق شویم. وقتی به توانمندی‌های داخلی اتکا کنیم، دیگر منتظر و نگران یک توافق نمی‌شویم که معلوم نیست طرف مقابل به آن پایبند است یا خیر.

امروز ظرفیت‌ها و سرمایه‌های فراوانی که در کشور وجود دارند، نوید آینده‌ای روشن را برای مردم می‌دهند. امروز کشور ما به‌خاطر وجود سرمایه‌های طبیعی، انسانی و هم چنین فرصت‌های بین‌المللی، ظرفیت پیشرفت فوق‌العاده‌ای را در درون خود دارد. امروز جمهوری اسلامی به یک قدرت اثرگذار در سطح منطقه و در مواردی در سطح جهان تبدیل شده است.

زیرساخت‌های گسترده‌ای در سراسر کشور وجود دارد که بایستی با تزریق دانش و فناوری و به‌کارگیری نیروی متخصص و راهبرد اقتصاد دانش بنیان، از آن‌ها بهره گرفت. امروز به روحیه‌ای نیاز داریم که در ۸ سال دفاع مقدس تجربه کردیم؛ همان که در حوزه‌هاى هوا فضا، دفاعی، سلول‌های بنیادی، نانو و امثال آن توانست رتبه‌های یک رقمی را برای ایران عزیز در سطح جهان به ارمغان آورد. همان که شیطان بزرگ از آن آزرده است و نمی‌تواند قدرت دیگری را در حال تجلی در سطح جهان ببیند.

امروز، امنیت مثال زدنی کشور به برکت حضور مقتدرانه‌ی جوانان است؛ همین جوانانی که امنیت را به ارمغان آوردند، می‌توانند مشکلات و نارسایی‌هایی از قبیل رکود و بیکاری را نیز حل کنند.

همه این ها منطبق با دغدغه‌ای است که مقام معظم رهبری طی دو دهۀ گذشته به کرّات بر آن تأکید داشته‌اند و تنها و تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور را در گرو اجرای این راهبرد می‌دانستند.

به جرات می‌گوییم، با اتکا به درون و ظرفیت داخلی، البته با مناسبات صحیح، پویا و فعال، با بخش عمده‌ی جهان می‌توان با قدرت و توان بیشتر پیش رفت.

امروز کشور ما در موقعیتی است که دشمنان نیز اذعان می‌کنند بدون حضور ایران بسیاری از مسائل منطقه حل شدنی نیست.

دشمن از تفکر انقلابی می‌ترسد، چون کارآمد است و کشور را مقتدر می‌کند. هر جا نقطه ضعفی است، به دلیل دور شدن از تفکر انقلابی است. هرجا اختلاس و فساد و حقوق نجومی و اموال نجومی است، یعنی از تفکر و اندیشه انقلاب اسلامی فاصله گرفته شده است. مردم منبع قدرت کشورند و باید همین مردم سرسفره انقلاب بنشینند، نه عده ای ویژه‌خوار.

البته که رسیدن به آرمان‌های والای ملت ایران، با دولت پیر و فرتوت ممکن نیست. با دولت ساده زیست می‌توان به آرمان‌ها رسید، نه با دولتی که از ویژه خواران حمایت می‌کند. ما دولت کار می‌خواهیم، نه دولت شعار؛ دولت شفافیت گرا، نه دولت اشرافیت‌گرا؛ دولت خدمت‌گزار، نه دولت منت‌گزار؛ دولت اقدام و عمل، نه دولت وعده و ادعا؛ دولت با مردم، نه دولت بر مردم؛ دولت اقتصاد مقاومتی پایدار، نه اقتصاد لیبرال وابسته یک ورشکسته؛ دولتی از جنس مردم، نه دولتی از جنس اشراف؛ دولت متکی بر توان داخلی، نه دولت دل سپرده به آمریکا و اروپا. دولت پاکدستی و نه دولت حقوق‌های نجومی.

امروز مشهودترین و بزرگ‌ترین چالش‌های کشور مسئله‌ی اقتصاد ملّی است. انتظار به‌حقّ مردم این است که از یک اقتصاد شکوفا برخوردار باشند، رفاه عمومی باشد، طبقه‌ی ضعیف از وضعیّت غیر‌قابل ‌قبول خارج بشود، از مشکلات نجات پیدا کند. اقتصاد کشور نیازمند یک حرکت جدّی و یک کار بزرگ است. وقتی کشور درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی است، یعنی تیمی خبره، با نگاه انقلابی و ایمان به حل مشکلات موجود، می‌تواند ما را از این برهه عبور دهد. نگاهی که معتقد باشد، باید رونق و پیشرفت اقتصادی را از ظرفیّت‌های درون کشور و درون مردم تأمین کنیم؛. ظرفیّت‌های فراوانی که یا استفاده نشده است، یا درست استفاده نشده است. در مقابل نگاهی که نتیجه آن را در چندسال اخیر دیده‌ایم.

ما به عنوان جمعی از جوانان انقلابی میهن عزیزمان، شما را دارای سلامت اعتقادی و اخلاقی، معتقد به عدالت و خدمت صادقانه به مردم، دارای سلامت اقتصادی و دارای روحیه فسادستیزی، قانون گرا و پایبند به حکمت و خردگرایی در کارها، و مومن به ظرفیّت درون‌زای کشور و دارای راهبردهای کلان اقتصاد مقاومتی می‌دانیم.

شما را مخاطب نامه خود قرار دادیم، چون شما را مستقل از احزاب و گروه ها و متعهد و پایبند به ارزش‌ها و وفادار به ارزش های حقیقی انقلاب و مکتب امام و مورد اعتماد نظام و رهبری می دانیم.

به نام خدا و با یاد خدا شروع کنید و برای نجات کشور از وضع موجود و نجات مردم ایران، دولت انقلابی آینده را شکل دهید. در صحنه حاضر شوید، که اگر نیایید، باید پاسخگوی جوانان انقلابی باشید.

والسلام علیکم و رحمه الله

  1. ۱٫       کامران باقری لنکرانی عضو هیات موسس جامعه اسلامی دانشجویان شیراز

    ۲٫       میثم نیلی           دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۳٫       محسن منصوری    دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۴٫       ابراهیم شمشیری  دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۵٫       مجدالدین معلمی  دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۶٫       عبد الرسول حیدری           دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۷٫       علی جوادی         دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۸٫       علی رضا آرانی نژاد دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۹٫       حسین زینلیان بروجنی       دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور

    ۱۰٫   مجتبی سلطانی    قائم مقام اسبق دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۱٫   حسین پیشوا        مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر

    ۱۲٫   سید سجاد موسوی دبیر تشکیلات اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۳٫   سید علی موسوی  دبیر تشکیلات اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۴٫   علی اصغر جاویدپرور           دبیر اسبق روابط عمومی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۵٫   احمدعبدی          دبیر سیاسی اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۶٫   محمدعلی کاویانی دبیر سابق آموزش اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۷٫   اکبر شهبازی        دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۱۸٫   اصغر زیبنده         مسئول تشکیلات اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۱۹٫   رضا اصغری اذر      مسئول تشکیلات سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۲۰٫   امین عطایی         مسئول سیاسی سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۲۱٫   مهرداد مهدیزاده    مسئول آموزش سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۲۲٫   جواد جلوانی         دبیر اسبق آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان

    ۲۳٫   هادی شهبازی      دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۴٫   مهدی شایسته      دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۵٫   علی عباسی         دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۶٫   سلمان هاشمیان   دبیر اسبق تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۷٫   میثم صمدی        دبیر اسبق تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۸٫   امیر حاجی بابایی  دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۲۹٫   عبدالله مرادی       دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۳۰٫   هادی بیگی نژاد    دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۳۱٫   محمد علی مرادیان دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۳۲٫   هومن هاشمی نژاد دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۳۳٫   امیر موسی وند      دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۳۴٫   هادی اسماعیلی    دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۳۵٫   احسان عابدی       دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۳۶٫   علیرضا زارع شهرآبادی        دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۳۷٫   علیرضا الیاسی      دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۳۸٫   سجاد اسماعیلی    دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۳۹٫   حیدر بیرانوند       دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۴۰٫   وحید قاسمی       دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۴۱٫   مهدی کوچکزاده    دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۴۲٫   محمد مهدی مالکی پور       دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۴۳٫   آرمان جلیلیان      دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام

    ۴۴٫   امین خراسانی      دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد

    ۴۵٫   امیرحسین درویشی            دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان

    ۴۶٫   مهدی امین محمدی          دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه دانش پژوهان اصفهان

    ۴۷٫   مهدی ابراهیمی    دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز

    ۴۸٫   علی شعبانی        دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراک

    ۴۹٫   عیسی جهانشاهی دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۵۰٫   سجاد ترابی          دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه

    ۵۱٫   مرتضی گلشنی     دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ملایر

    ۵۲٫   علی گردان           دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

    ۵۳٫   حجت محمدی     دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان

    ۵۴٫   احمد بیگدلی       دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان

    ۵۵٫   حامد مرادی         دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه

    ۵۶٫   بهنام عاشق‌دل      دبیر اسبق جامعه اسلامی‌ دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی

    ۵۷٫   محمد راستکار      دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز

    ۵۸٫   سید محسن ساداتی‌نژاد       دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان

    ۵۹٫   علیرضا رحمانی     قائم مقام اسبق واحد آموزش اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۶۰٫   سید عباس شهرآئینی         قائم مقام سابق آموزش اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۶۱٫   علی جدی           مسئول اسبق اجرایی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۶۲٫   حسین یگانگی     دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان

    ۶۳٫   محمد کرکه آبادی عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۶۴٫   سید میلاد ترابی    دبیر اسبق واحد آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۶۵٫   هادی محمدی      دبیر اسبق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۶۶٫    محمود رضایی خانلر           دبیر اسبق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۶۷٫   سید مسعود حسنی            دبیر اسبق واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۶۸٫   جعفر سالاری انجام            دبیر سابق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۶۹٫   امید امیدی          دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۷۰٫   موسی کشاورز       دبیر اسبق واحد تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۷۱٫   رسول نقی زاده     دبیرتشکیلات سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی

    ۷۲٫   محمد شیردل       عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید رجایی

    ۷۳٫   غدیر بلالی          عضو سابق بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بیرجند

    ۷۴٫   هادی ذاکرین       عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوشهر

    ۷۵٫   محمد حسین کاظمی         عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز

    ۷۶٫   ظهیر محمدی      مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اهواز

    ۷۷٫   صالح مدرس زاده   دبیرتشکیلات اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد

    ۷۸٫   مهدی کردی        عضو اسبق شورای بسیج دانشجویی دانشگاه ملایر

    ۷۹٫   قمرجهان شادمان  دبیر اسبق دانشکده بهداشت و پیراپزشکی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه  علوم پزشکی مشهد

    ۸۰٫   محمدحسین جزنیان          دبیر اسبق سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ملایر

    ۸۱٫   فرزاد حاج هاشمی مسوول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه ازاد خمینی شهر

    ۸۲٫   هادی علیشاهی    مسوول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه ازاد خمینی شهر

    ۸۳٫   علی اکبر داوودی   مسوول سیاسی اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۸۴٫   رسول قاسمی       مسوول فرهنگی اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۸۵٫   سعید یوسفیان     دبیر تشکیلات اسبق جامعه اسلامی دانشجویان  دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۸۶٫   ابوالفضل تقی زاده  دبیر سابق فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز شیراز

    ۸۷٫   مجید پوستین دوز مسوول سیاسی اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۸۸٫   محمد هوشمند     مسوول بسیج دانشگاه ازاد خمینی شهر

    ۸۹٫   محمد رضا میرزازاده            مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سیرجان

    ۹۰٫   عباس برفه           دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سیرجان

    ۹۱٫   مرتضی خالقی      مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان

    ۹۲٫   محمدحسین آزادی            دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان

    ۹۳٫   سیدمحمدصادق تقوی        دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان

    ۹۴٫   امیرحسین آهنگری            مسئول سابق بسیج دانشجویی علوم پزشکی لرستان

    ۹۵٫   حسین فیروزی تودشکی      مسئول اسبق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۹۶٫   رضا اسدی           مسئول هیئت فاطمیون دانشگاه یزد

    ۹۷٫   رضا فرهمند         مسئول واحد روابط عمومی سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند

    ۹۸٫   محمد حسین کامیاب         عضو اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۹۹٫   رسول قبادی        مسئول اسبق واحد روابط عمومی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۰۰٫                       عبدالرضا هادیزاده نائینی      مسئول اسبق واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۰۱٫                       محسن سلیم        مسئول اسبق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۰۲٫                       محمد ملاباقری     مسئول سابق واحد بین الملل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اصفهان

    ۱۰۳٫                       امین اعظمی        عضو اسبق واحد آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۰۴٫                       محمد آبشاری      مسئول اسبق واحد تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۰۵٫                       سجاد نجفی         دبیر سابق هیات دانشجویی متوسلین به چهارده معصوم دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۰۶٫                       علی بامری           دبیر سابق هیات دانشجویی متوسلین به چهارده معصوم دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۰۷٫                       سبحان شریفی     دبیر سابق هیات نظارت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۰۸٫                       محمد رضا رضایی  دبیر اسبق شورای صنفی دانشگاه اراک

    ۱۰۹٫                       محمد امین ابراهیمی          دبیر سیاسی سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۱۰٫                       صادق اسماعیلی    عضو سابق هیات نظارت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۱۱٫                       حسن کاربخش     دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان ۱۳۵۸دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۱۲٫                       محمد رضا نظری   دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان ۱۳۵۸دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۱۳٫                       عارف سبحانی      دبیر سابق کانون کفا دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۱۴٫                       حسین زهدی       دبیر سابق هیات دانشجویی متوسلین به چهارده معصوم دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۱۵٫                       محمد بکرای        دبیر مجمع هماهنگی تشکل های دانشگاه ملایر

    ۱۱۶٫                       امید جوادی          دبیر سابق تشکل قرآن و عترت دانشگاه ملایر

    ۱۱۷٫                       حامد نوروزی        جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۱۸٫                       حسن قربانی        جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۱۹٫                       امیر محمد قدسی  جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۲۰٫                       محمد نجفی        جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۲۱٫                       محمدامین فضیلت پور        مسئول سابق حوزه بسیج دانشجویی علوم پزشکی لرستان

    ۱۲۲٫                       مهدی ماکنالی      عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان شهید مهاجر اصفهان

    ۱۲۳٫                       مهدی اسفندیاری  عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۱۲۴٫                       محمد تمنایی       عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۱۲۵٫                       یوسف نجفی        دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بناب و عضو سابق کمیسیون تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۲۶٫                       حسین محمودی   معاونت اسبق خروجی واحد آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۲۷٫                       وحید علمی         دبیر سابق واحد روابط عمومی و قائم مقام دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه

    ۱۲۸٫                       اکبر رضایی          دبیر سابق تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان

    ۱۲۹٫                       محمد زراعت کاشانی          عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان

    ۱۳۰٫                       علی نوحه            مسئول سابق واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان

    ۱۳۱٫                       مصطفی شفیعی نژاد          جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۳۲٫                       امیر حسین خلیل اللهی      جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۳۳٫                       سید محمد حسین حسینی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۳۴٫                       احمدرضا میرزایی  جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۳۵٫                       محمد رضا یعقوبی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

    ۱۳۶٫                       نجمه محمدی فشارکی       دبیر اسبق واحد خواهران اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۳۷٫                       زهرا نصیری         دبیر سابق واحد خواهران اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۳۸٫                       فریبا سنگیان        دبیر اسبق واحد خواهران اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۳۹٫                       نرجس بختیار(خلج)           دبیر اسبق واحد خواهران اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۴۰٫                       سمیرا احمدی      دبیر اسبق واحد فرهنگی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

    ۱۴۱٫                       فرناز پوره مسئول واحد خواهران اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران

    ۱۴۲٫                       شهرزاد اسفندیاری عضو اسبق شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران

    ۱۴۳٫                       افسانه قاسمی       مسئول اسبق واحد آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه همدان

    ۱۴۴٫                       مرضیه بخشی       مسئول اسبق واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه همدان

    ۱۴۵٫                       راضیه رحیمی       مسئول اسبق واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۴۶٫                       نیلوفر محمدی      مسئول اسبق واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۴۷٫                       فاطمه پایدارنور     مسئول اسبق واحد آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۴۸٫                       لیلا غیاثوند          مسئول اسبق واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۴۹٫                       مریم کاظمی        مسئول اسبق واحد تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۵۰٫                       اکرم یوسفی پارسا مسئول اسبق واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۵۱٫                       معصومه هادی      مسئول اسبق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۵۲٫                       شیما کاکاوند        مسئول اسبق واحد فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

    ۱۵۳٫                       فاطمه آچنگان      دبیر سابق واحد خواهران انجمن اسلامی مستقل دانشگاه باهنر کرمان

    ۱۵۴٫                       مرضیه شریفی      معاونت اسبق سیاسی واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۵۵٫                       فاضله دهقانی عشرت آباد    مسئول سابق واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۵۶٫                       فاطمه پورمقدم     معاونت سابق فرهنگی واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۵۷٫                       زهره برخورداریان   عضو سابق معاونت تشکیلات واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۵۸٫                       خدیجه حبیبی     عضو سابق معاونت تشکیلات واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۱۵۹٫                       فاطمه خسروی     دبیر سابق واحد خواهران کانون کفا دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۶۰٫                       فاطمه کدیور        دبیر سابق آموزش جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز

    ۱۶۱٫                       معصومه عبداللهی  جانشین سابق بررسی تحلیل و دبیر واحد خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۶۲٫                       رعنا بنازاده           دبیر سابق واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۶۳٫                       مرضیه مومنی       دبیر کانون علمی بسیج دانشجویی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۶۴٫                       حدیث کوشکی     عضو شورای مرکزی کانون افسران دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۶۵٫                       بنت الهدی صدرپور            دبیر سابق کانون مهدویت دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۶۶٫                        عذرا بامری           مسئول سابق آموزش بسیج دانشجویی دانشگاه بم

    ۱۶۷٫                       حدیثه بهزادی      دبیر واحد عقیدتی – سیاسی هیات محبان ولیعصر دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۶۸٫                       مرضیه زارعی        واحد خواهران سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ملایر

    ۱۶۹٫                       آسیه امان اللهی    مسئول سابق کانون جهادی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۷۰٫                       فاطمه ملاحسینی  پشتیبانی هیات محبان ولیعصر دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۷۱٫                       زینب رامشگر        دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۷۲٫                       خدیجه عاقل        دبیر سابق واحد سیاسی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان

    ۱۷۳٫                       ملیحه سلمانی      هیات دانشجویی فاطمه الزهرا دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۷۴٫                       افسانه پیفون        بسیج دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۷۵٫                       نجمه غلامی        جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۷۶٫                       سحر فرخی          مدیر مسئول نشریه دور و نزدیک دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۷۷٫                       منصوره حجاری     انجمن اسلامی مستقل دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۷۸٫                       افسانه گلبازخانی پور          مسئول هیات دانشجویی فاطمه الزهرا دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۷۹٫                       نرگس زاهدی       دبیر واحد خواهران کانون شاهد دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۰٫                       بتول مشایخی       جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۱٫                       مهسا مرگان         دبیر واحد خواهران انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۲٫                       سکینه مسلمی     جانشین بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۳٫                       هانیه نورنیا          انجمن اسلامی مستقل دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۴٫                       فائزه اسلامی        واحد خواهران انجمن اسلامی مستقل دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۵٫                       فریده پورنظری     عضو شورای هیات دانشجویی فاطمه الزهرا(س) دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۶٫                       حمیده رشیدی پور            جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۷٫                       نگار شمس الدینی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۸٫                       مژگان سالاری      جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۸۹٫                       فاطمه رازی          جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۹۰٫                       مریم مالداری        واحد تشکیلات سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۹۱٫                       سکینه داشته        جانشین خواهر بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور بهبهان

    ۱۹۲٫                       زهرا دانشی          دبیر کانون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه یزد

    ۱۹۳٫                       مطهره مهدوی      کانون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۹۴٫                       اعظم امینی          جانشین خواهر بسیج دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۹۵٫                       فاطمه مظاهری     مسئول کانون علمی بسیج دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۹۶٫                       شهلا نفیسی        واحد فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۱۹۷٫                       مطهره صالحی      دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه. چابهار

    ۱۹۸٫                       اعظم خوب نژاد     فرهنگی سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز

    ۱۹۹٫                       سمیه مدیری       مسئول هیات دانشجویی عشاق الزینب دانشگاه سیستان و بلوچستان

    ۲۰۰٫                       یلدا یزدانی           عضو معاونت سابق نشریه واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۲۰۱٫                       عالیه عابدینی       مسئول پایگاه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان

    ۲۰۲٫                       نجمه احمدی       مسئول سنگر جهادی بسیج دانشجویی لرستان

    ۲۰۳٫                       زهرا مذنب           عضو سابق معاونت سیاسی واحد خواهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

    ۲۰۴٫                       فاطمه ترکان        عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۰۵٫                       زینب جلوانی        عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۰۶٫                       زهرا رمضانی         عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۰۷٫                       فاطمه یوسفی منش           عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۰۸٫                       مرضیه فانی          عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۰۹٫                       لطیفه سادات مرتضوی    عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    ۲۱۰٫                       عاطفه سادات حسینی        عضو اسبق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان