نفوذی که امروز رهبری از آن حرف میزنند تبدیل به استراتژی شده نه تاکتیک/ بومی سازی تجهیزات پزشکی و دارویی باید در اولویتهای پزشکی قرار گیرد
/۰ دیدگاه /در اعتقادی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: مسئله بومی سازی تجهیزات پزشک و دارویی مسئله مهم بعدی است که جامعه پزشکی باید آن را مورد توجه قرار دهد. هم اکنون در کشور از لحاظ جنبههای صنعتی پزشکی ظرفیت آن وجود دارد که بتوان تجهیزات پزشکی را بومی سازی کرد از نظر من تولید بومی را مصرف کنیم خیلی بهتر از استفاده از تولید خارجی است
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در دومین نشست هم اندیشی اساتید بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور که امروز در تالار خلیج فارس باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد در خصوص جایگاه بسیجیان جامعه پزشکان کشور گفت: نقش و حضور جامعه پزشکی از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون بسیار پرشکوه و غرور آفرین بوده است و امروز نیز در عرصه مقاومت در غرب آسیا این افتخار دو چندان گشته است. در سال گذشته حدود ۲۵۰ نفر از جامعه پزشکی ما توفیق داشتند در جبهههای مقاومت اسلامی حضور پیدا کنند و در آن شرایط سخت تروریستی هم به این منافع کمک رسانی کنند و هم به مردمی که مظلومانه زیر بمباران وحشیانهترین کشتار تاریخ قرار گرفتهاند که چندی پیش فاجعه آمیزترین آن را در بمباران بیمارستان قندوز افغانستان با کشته شدن یک باره ۲۵۰ کودک، زن و بیمار شاهد بودیم.
وی ادامه داد: این در حالی است که کشته شدن هزاران کودک در یمن و یا قتل عام ۲۵۰ مریض و بیمار در یک بیمارستان در سکوت رسانهای مدعیان حقوق بشر قرار میگیرد و در مقابلش درگیری یک مجرم با یک پلیس ماهها در صدر اخبار رسانهای آنها قرار میگیرد و در همه جوامع بین المللی مطرح میشود.
سردار نقدی با اشاره به اینکه ما به مقاومت بسیج پزشکی کشور دلخوشیم تصریح کرد: این مقاومت تاکنون جواب داده است و به این خاطر است که امروز دشمن به استراتژی نفوذ روی آورده است بعضی میگویند نفوذ از اول انقلاب بوده بنابراین شاید مطرح کردن دوباره آن گویای یک مسئله جدید و یا سو استفاده جناحی خاصی از این واژه باشد اما باید بگویم که نفوذ از ابتدای آغاز انقلاب اسلامی بوده و هست اما نفوذ دیروز تاکتیکی و نفوذ امروز تبدیل به یک استراتژی شده است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در خصوص اظهارات خود خاطر نشان کرد: امروز که ولایت فقیه از مسئله نفوذ صحبت میکند نفوذ به یک استراتژی برای دشمن تبدیل شده است و رژیم منحوس ایالات متحده آمریکا طی ۳۰ سال عمر انقلاب اسلامی با راهکارهای مختلفی از جمله در سالهای اول با کودتا و ترور پس از آن با هشت سال جنگ نظامی و پس از آن روی آوردن به استراتژی جنگ فرهنگی قصد سرنگونی این انقلاب را داشت.
سردار نقدی یادآور شد: آمریکا در سال ۷۸ خواست میوه نفوذ خود در کشور را بچیند و آن فتنه را راه انداخت اما مردم بسیجی ما در ۲۳ تیر آن را شکست دادند. پس از آن آمریکا سعی کرد با پررنگ کردن محور سیاسی در جنگ نرم اهرمهای جدیدی را به کار گیرد و با روی کار آمدن ابزارهایی مثل فیس بوک، تویتر و شبکههای خارجی فارسی زبان مثل بیبی سی و وی اوای بار دیگر زمینه نفوذ را در کشور ایجاد کند آنجا بود که به طور ناگهانی شاهد بودیم در سالهای ۷۸ و ۸۸ تمامی این ابزار را به کار بست و همه از رسانههایشان از سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران خبر دادند و فتنه بزرگی را در سال ۸۸ رقم زدند اما اینجا هم مردم ما در ۹ دی این راهبرد آمریکا را نیز به شکست کشاندند.
وی اظهار داشت: بعد از این فتنه خواستند قفل تحریمها را روی ما بندند اما ۵ سال بعد نتیجهاش این شد که رئیس جمهور آمریکا و وزیر امور خارجهاش در فرودین ماه امسال بگویند تحریمها روی ایران اثر نگذاشت و ما نتوانستیم به اهداف خود دست پیدا کنیم. این یعنی آمریکا همه ابزار خود را علیه ملت ایران به کار گرفت و تمام استراتژیهایش شکست خورد از کودتا و جنگ نظامی گرفته تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی و حتی جنگ اقتصادی. دشمن حالا پس از گذراندن تمام استراتژیهای شکست خوردهاش پیشنهاد گفتگو را به ایران میدهد و نفوذ یعنی همین.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در خصوص چگونگی مسئله نفوذ در ایران عنوان کرد: وقتی دشمن به ما میگوید با هم دوست باشیم این نفوذ یک نفوذ راهبردی است دشمنی که دیگر هیچ هربهای برای حمله ندارد همانند کسی است که خنجری را مخفی کرده و منتظر یک لحظه غفلت ماست تا از آن استفاده کند.
سردار نقدی در ادامه افزود: اگر آمریکا واقعا از دشمنی با ما خسته شده و قصد دوستی دارد چرا ملت عراق که خواستار بیرون رفتن منافقین است آمریکا باید تنها کشوری باشد که سفت و سخت ایستاده و میگوید باید منافقین در عراق بمانند چرا باید ریگی و امثال آن را اذیت کند. چرا باید عامل ایجاد داعش و ناامن کردن منطقه و دنیا باشد. پهپادهای آمریکایی که هر از گاهی اینجا میافتند برای چیست گروههای تروریستی که علیه ایران عملیات تروریستی انجام میدهند چرا باید در قلب آمریکا سازمان و تشکل داشته باشند پس این نشان میدهد که آمریکا این خنجر را به دست دارد و نفوذ یعنی باورمان مثل باور آنها شده باشد.
وی در خصوص پیام نوروزی رئیس جمهور آمریکا در عید امسال گفت: مطمئنا آقای اوباما زمانی را برای فکر کردن روی این پیام صرف کرده است وقتی که این پیام را میخوانین مفهوم کلیاش این است که با ما بیایید بسازید و زندگی، اقتصاد خوب و اشتغال جوانانتان در گرو رابطه خوب شما با آمریکا است شش ماه بعد در سازمان ملل هنگامی که هر رئیس جمهور ۲۰ دقیقه وقت خطبه دارد تا حرفهای اساسی و مهم خود را به گوش جهانیان برساند تمام حرف رئیس جمهور آمریکا در سخنانش میشود اینکه به مردم ایران بگوید مرگ بر آمریکا برای شما نان و آب نمیشود و برای جوانان شما شغل نخواهد شد. سوال من این است که آیا معیشت، شغل و پیشرفت ما در گرو دوستی با آمریکا است؟
رئیس سازمان بسیج مستضعفین خطاب به اساتید بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور گفت: شما که در جایگاه پزشکی کشور هستید خیلی قاطعانه در جواب این سوال میتوانید بگویید نه، وقتی که امروز از ۵۲ کشور دنیا توریست معالج به ایران میآید باید فهمید که طی این سالها ایران چه طور توانسته است با اقتدار علی رغم تمامی تحریمها جایگاه پزشکی خود را در دنیا ثابت و ارتقا دهد میگویند نقدینگی در کشور وجود ندارد این عده بدانند ۸۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی ملت ماست دولت شش روز برای فروش خودرو گذاشت و طی آن ۱۱۰ هزار خودرو به فروش رفت دولت گذشته ۴۰ روز زمان برای فروش سکه گذاشت و طی آن ۱۰ میلیون سکه فروخته شد با این وجود عدهای میگویند ما نقدینگی نداریم این آمارها را کسی از خودش نگفته و بانک مرکزی اعلام کرده است.
سردار نقدی خاطر نشان کرد: ایران اگر سرمایهاش سودآور باشد نیازی به دادن امتیاز سیاسی به کسی نداریم وقتی که سرمایه کشور سود قابل توجهی به سرمایه گذار دهد آن کشور سرمایه گذار کاری به مرگ و درود گفتن ما ندارد عدهای میگویند فناوری را از خارج وارد کنیم اما فناوری وارداتی هیچ وقت سطح اول نخواهد بود ما ۵۰ سال است که در صنعت خودروسازی با همین فکر پیش رفتهایم که از پیکان به پراید رسیدهایم اما در مقابلش در صنعت دفاعی با فکر داخلی و به این خاطر که همه دنیا دست به دست هم دادند تا هیچ فنی در این خصوص به ایران ندهند به سراغ دانشگاههایمان رفتیم و امروز ایران به جایی رسیده است که تمامی تسهیلات دفاعی خودش را بومی تولید میکند.
وی با تاکید براینکه ۵درصد چیزی که در صنعت خودروسازی هزینه میشود در صنعت دفاعی نشده است تصریح کرد: اینها واقعیتهایی است که باید بدانیم و بفهمیم که ایستادگی در برابر آمریکا در راه بهبود معیشت و تعالی کشور است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ ۱ فروردین ۹۴ اظهار داشت: رهبری در این تاریخ سه دیدگاه اقتصادی را بیان داشتند که دیدگاه اول استفاده و فعال کردن ظرفیت داخلی و دیدگاه دوم کمک گرفتن از خارج برای فعال ساختن ظرفیتهای کشور بود که دیدگاه دوم از نظر ایشان عقیم اعلام شد این تعریف همانند آروزی کسی است که خواستار حکومت ری بود و گندمی از ملک آن به او نرسید.
سردار نقدی مهمترین اقدام عملی کشور را اقتصاد مقاومتی دانست و افزود: بحث اقتصاد مقاومتی در پزشکی کشور پیشگیری است که باید طی آن جریان پیشگیری را در درمان غلبه دهیم اما متاسفانه این غلبه فعلا وجود ندارد. به همین خاطر از اساتید و بسیجیان پزشکی میخواهیم مسئله پیشگیری را بر درمان غلبه دهند تا اثرات آن را در آسایش و امنیت مردم، رفاه جامعه و حتی امنیت ملی صدور انقلاب شاهد باشیم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه قبلا امید زندگی در ایران ۵۷ سال بود اما امروز این رقم به ۷۴ سال افزایش پیدا کرده است تصریح کرد: این یک رکورد است اما شاخص کافی برای نظام اسلامی نیست.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین دو عامل غلبه پیشگیری بر درمان در حوزه پزشکی را کاهش بستری و کاهش مصرف دارو عنوان کرد و گفت: زمانی که بتوانیم امید به زندگی را با این دو عامل ایجاد کنیم به یک رشد پایداری در سلامت کشور خواهیم رسید که میتواند الهام بخش در دنیا نیز باشد. هم چنین مسئله بومی سازی تجهیزات پزشک و دارویی مسئله مهم بعدی است که جامعه پزشکی باید آن را مورد توجه قرار دهد. هم اکنون در کشور از لحاظ جنبههای صنعتی پزشکی ظرفیت آن وجود دارد که بتوان تجهیزات پزشکی را بومی سازی کرد از نظر من تولید بومی را مصرف کنیم خیلی بهتر از استفاده از تولید خارجی است همان طور که توانستهایم در علم شیمی و بیولوژی و در بحث سلولهای بنیادین در ترازهای بالای جهان قرار گیریم در بحث بومی سازی تجهیزات پزشکی نیز خواهیم توانست.
وی در پایان خطاب به اساتید بسیجی دانشگاه علوم پزشکی کشور گفت: اگر در حوزه پزشکی کشور کاستی، ضعف و اشکالی دیدید ملاحظه کسی را نکنید و آن را بیان دارید خیال نکنید که امر به معروف و نهی از منکر فقط مربوط به رابطه بین دختر و پسر در خیابان میشود ما در این سالها آسیبهای زیادی را در ترک امر به معروف دیدهایم که یکی از آنها مسئله ازدیاد نسل است که در سالهای گذشته علی رغم اینکه خیلی از ما شاهد پیش رو بودن این بحران شده بودیم غفلت و سکوت کردیم و حالا رهبری باید وارد عمل شود و در این خصوص هشدار دهد.
احیای فرهنگ غربی هدف دشمن بعد از توافق هستهای/ در کجای فرهنگ اسلامی آمده که مذاکره با آمریکا مشکلاتمان را حل میکند؟
/۰ دیدگاه /در سیاسی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت:در کجای فرهنگ اسلامی و آرمانهای امام راحل آمده است که با آمریکا مذاکره کنیم یا آمریکا را بزک کرده و حلال تمام مشکلات نشان دهیم؟اگر کار فرهنگی درست صورت گیرد دیگر کسی به خود جرات نمیدهد که بگوید باید از خارج مدیر وارد کرد و اینکه حرفی از آبگوشت بزباش و توهین به قشر با ارزش کارگر نخواهد بود.
حسین اخگرپور، عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان،در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با رؤسای دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی، پارکهای علم و فناوری و مراکز پژوهشی کشور گفت: یکی از دغدغههای رهبر معظم انقلاب در این دیدار مشکلات فرهنگی بود که در این راستا لازم است به کار فرهنگی اصیل اسلامی در دانشگاهها و تمامی ارگانهای کشور توجه شود.
اخگرپور ادامه داد: دشمنان بعد از دیدن هشت سال استقامت مردم ایران در جنگ، به این نتیجه رسیدند که از طریق نظامی نمیتوانند مردم ایران را به زانو درآورند. بنابراین به تعبیر خودشان راه «جنگ نرم» را در پیش گرفتند. آنها تصمیم گرفتند نظام ما را از درون فرو بپاشاند و نظام مورد تائید خودشان را، به کار بگمارند تا خطری برای منافعشان نداشته باشد.
عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با اشاره به این سخن رهبر معظم انقلاب که فرمودند: « سلطه با شکل استعمار کهنه و نو دیگر عملی نیست. (دشمنان) اکنون بدنبال این هستند که تفکرات در درون عناصر فعال، هوشمند و نخبه یک کشور جوری شود که اهداف آنها را برآورده کند.» تاکید کرد: دشمن بعد از توافق هستهای در صدد این است که با عادیسازی روابط، نفوذ و تاثیرگذاری هرچه بیشتر فرهنگ غربی بر فرهنگ اسلامی را محیا کند، لذا باید مواظب و هوشیار بود.
وی با اشاره به هدف دشمن از رخنه فرهنگی در ایران، افزود: همانگونه که امام خامنهای فرمودند کار فرهنگی یعنی تربیت افراد مومن، متخلق، انقلابی، معتقد به آرمانها، دوستدار کشور و نظام، دارای بصیرت و عمق دینی و سیاسی، با اعتماد به نفس، با انگیزه و سرشار از امید. اما جای سوال است که مسئولین خود چه مقدار تربیت یافته کار فرهنگی اصیل اسلامی هستند.
اخگرپور با بیان اینکه آیا یک تربیت یافته کار فرهنگی اصیل اسلامی باید بگوید که قیام کربلا به ما درس مذاکره و تعامل داد. این کجا نشان دهنده بصیرت و عمق دینی یک مسئول است؟اظهار داشت: اینکه یک مقام بلند پایه میگوید آمریکا با یک موشک میتواند تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد، نشاندهنده کدام اعتماد به نفس و درک و فهم درست از موقعیت کشور و کدام انگیزه و امید است.
وی ادامه داد: در کجای فرهنگ اسلامی و آرمانهای امام راحل آمده است که با آمریکا مذاکره کنیم یا آمریکا را بزک کرده و حلال تمام مشکلات نشان دهیم؟اگر کار فرهنگی درست صورت گیرد دیگر کسی به خود جرات نمیدهد که بگوید باید از خارج مدیر وارد کرد و اینکه حرفی از آبگوشت بزباش و توهین به قشر با ارزش کارگر نخواهد بود.
معاون مالی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در پایان با بیان اینکه اگر کار فرهنگی درست صورت گیرد ما به این باور و نتیجه میرسیم که کلید تمام مشکلات ما ریشه در ارزش نهادن به تواناییهای داخلی و اقتصاد مقاومتی است نه در مذاکره،خاطر نشان کرد: رهبر معظم انقلاب فرمودند: « نفوذ فرهنگی و سیاسی خطرناکتر از نفوذ اقتصادی و امنیتی است و همچنین هشدار دادند که « دشمن به دنبال دگرگون کردن باورهای جامعه و نفوذ در مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی است». ما باید این هشدارها را جدی بگیریم زیرا دود بیتوجهی مسئولان به این هشدارها به چشم نظام و ملت میرود.
دولت باید بداند مسیرتعامل با فرانسه،مسیرمنافع ملی نیست/ تسلیت روحانی به فرانسه نشان داد،دیپلماسی ما همچنان لبخند است
/۰ دیدگاه /در سیاسی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت گفت: دولت باید متوجه باشد، مسیری که بخواهد به سمت تعامل با فرانسه حرکت کند،مسیر منافع ملی نیست.
سید رضا هاشمی، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به رویکرد دولت پیرامون مسائل فرانسه گفت: در این ده سال اخیر روند فرانسه هم سو با حمایت از تروریستها بوده و هر بار که ما در هر دورهای خواستیم در مسیر همکاری و همیاری این کشور حرکت کنیم فرانسه به ما دهن کجی کرده است.
وی افزود: تسلیت روحانی به فرانسه به جهانیان نشان داد که در صورت هر گونه برخورد ناروا و غیرمحترمانه با کشورمان برخوردش صرفا لبخند بوده و این منجر میشود که در بحث هستهای و مسائل منطقه، فرانسه روندی را پیش بگیرد که دیگر منافع ملی ما مد نظرش نباشد.
مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در پایان خاطر نشان کرد:دولت باید متوجه باشد، مسیری که بخواهد به سمت تعامل با فرانسه حرکت کند،مسیر منافع ملی نیست.
با دولتی که نمیتواند جمهوری اسلامی را در عرصه بین المللی تحمل کند کاری نداریم
/۰ دیدگاه /در سیاسی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)مسئول بسیج دانشگاه علم و صنعت گفت: ما باید در رابطه دیپلماسی مان همان طور که امام گفتند در مقابل استکبار هر چه قدر سر را بالاتر ببریم طرف غربی مقابل مان سر خم میکند در واقع این پیام باید خطاب به مردم فرانسه اعلام میشد اما به دولتی که نمیتواند جمهوری اسلامی را در عرصه بین المللی تحمل کند کاری نداریم.
امیرحسین غفاریان، مسئول بسیج دانشگاه علم و صنعت در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به سیاست دولت در برابر حادثه فرانسه گفت: استراتژی جمهوری اسلامی در مقابله با کشورها طبق اصلهای قرآنی متفاوت خواهد بود. کشوری که مسلمان نباشد هم کیش ما نباشد حتی اگر متخاصم هم نباشد باید با آنها با عدالت برخورد کرد.
وی تصریح کرد: اما کشوری که در این چند سال خصومت خود را با کشورهای مسلمان نشان داد برای مثال در جنگ عراق و آمریکا کمک به کشتن مردم مظلوم این کشور کرد، زمانی که مجاهدین خلق مکانی را برای فعالیت خود نداشتند فرانسه از آنان حمایت امنیتی کرد.
مسئول بسیج دانشگاه علم و صنعت با بیان اینکه حال ما باید رابطه خود را با این کشور متقابلا همان گونه تنظیم کنیم که امروز با کشورهای متخاصم رابطه داریم اظهار داشت: ما شاهد نقطه ضعف هایی از سوی دولت هستیم و آن هم برداشتی است که روحانی متصور است که طرف مقابل این روزها تغییر رفتار داده است.
وی افزود: دولت این روزها احساس میکند که طرفهای غربی رویکرد خود را پیرامون ایران تغییر داده ولی این در صورتی که است که مشاهده میکنیم هنوز هم این اتفاق صورت نگرفته است.
غفاریان با اشاره به حادثه منا و موضع گیری کشور فرانسه نسبت به ایران اظهار داشت: این کشور درباره کشته شدگان و هم وطنانمان در حادثه منا هنوز هیچ تسلیتی را اعلام نکرده این در صورتی است که با توجه به پیام روحانی به اولاند مشاهده میکنیم که باز هم این کشور جوابی را در پاسخ به تسلیت رئیس جمهور کشورمان نداده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ما باید در رابطه دیپلماسیمان همان طور که امام گفتند در مقابل استکبار هر چه قدر سر را بالاتر ببریم طرف غربی مقابل مان سرخم میکند البته این به این معنی نیست که نباید پیام تسلیتی صادر میکردیم در واقع این پیام باید خطاب به مردم فرانسه اعلام میشد اما به دولتی که نمیتواند جمهوری اسلامی را در عرصه بین المللی تحمل کند کاری نداریم.
چگونه مى توان بر گناه چیره و به توبه موفق شد؟
/۰ دیدگاه /در اعتقادی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، برای فهم توبه، باید بدانیم که توبه همراه استغفار است و فرق ظریفی با آن دارد. استغفار نگاه به گذشته و طلب بخشش برای اشتباه گذشته است. و توبه نگاه به آینده برای انتخاب شیوه صحیح و ترک اشتباه سابق است. بنابراین در توبه صرف پشیمانی کفایت می کند. همین که انسانی در اعماق وجود خود، از شیوه اشتباه گذشته پشیمان باشد، برای در پیش گرفتن شیوه دیگر، کفایت می کند. و هر چقدر این احساس پشیمانی عمیق تر باشد، عدم بازگشت به اشتباه گذشته، محکم تر خواهد بود. پس باید به طور جدی از اشتباه گذشته پشیمان باشیم. پشیمانی ای که از لقلقه زبان گذشته و در عمل و رفتار ما نمود داشته باشد.
اما برای استغفار باید جبران هایی نیز انجام داد. یعنی اگر آن گناه حق اللّه بوده؛ مانند ترک نماز، روزه و… قضای آن ها را به جا آورد، و اگر حق الناس بوده رضایت آنان را جلب کند، حتی اگر کاری را که موجب قصاص است مرتکب شده، خود را تسلیم کند تا صاحب حق، قصاص یا عفو کند.
● چگونه مى توان بر گناه چیره و به توبه موفق شد؟
بیشتر علماى اخلاق توبه را مجموعه مرکّبى از علم و حال و عمل مى دانند. اگر کسى بخواهد موفق به توبه شود، باید این سه امر را مورد توجه قرار دهد، یعنى اوّل لازم است انسان به زشتى گناه پى ببرد، سپس حال پشیمانى در دل او به وجود آید، سرانجام در مقام عمل، گذشته را جبران نماید.
آغاز توبه و ترک گناه، عنایت حق است. تا لطف الهى نصیب انسان نگردد، توبه امکانپذیر نیست.
علامه طباطبایى مى گوید: توبه عبد حسنه است و حسنه نیازمند به نیرو است و نیروى انجام حسنه را خداوند مى دهد. او است که توفیق میدهد، یعنى اسباب را فراهم مى سازد تا بنده موفق و متمکن از توبه شود و بتواند از فرورفتگى در لجنزار گناه و دورى از خدا بیرون آید و به سوى پروردگارش باز گردد.
امام سجاد(ع) به این نکته تصریح دارد که وفاى به توبه جز به نیروى حفظ و نگهدارى خداوند میسّر نیست. بنابراین در ابتدا باید از خداوند کمک خواست و سپس قدرت تصمیمگیرى را افزایش داد و اقدام عملى را شروع نمود.
● نتایج درخشان توبه
توبه و قبولى توبه از نعمتها و مواهب کم نظیر الهى است و داراى آثار و نتایج بسیار درخشانى است.توبه حقیقى آنچنان انسان گنهکار را دگرگون مىکند، که گویى اصلاً گناه نکرده است. چنانکه امام باقر علیه السلام مىفرماید:
التائب من الذنب کمن لا ذنب له (۴۱)؛ توبه کننده از گناه مانند آن است که گناهى نکرده است.
توبه حقیقى موجب پردهپوشى و نابودى آثار گناه مىگردد، امام صادق علیه السلام فرمودند:
هنگامى که بنده توبه حقیقى کرد، خداوند او را دوست مىدارد، و در دنیا و آخرت گناهان او را مىپوشاند، هر چه از گناهان که دو فرشته موکل بر او برایش نوشتهاند از یادشان ببرد و به اعضاى بدن وحى مىکند که گناهان او را پنهان کنید.و به نقاط زمین (که او در آن گناه کرده) فرمان مىدهد گناهان او را پنهان کنید.
فیلقى الله حین اَلقاه و لیس شَیى یَشهد علیه بشىء من الذّنوب (۴۲)؛ پس توبه کننده با خدا ملاقات کند به گونهاى که هیچ چیز نیست که در پیشگاه خدا گواهى بدهد که او چیزى از گناه را انجام داده است.
در آیه ۸ سوره تحریم که به توبه نصوح امر شده، به پنج ثمره و نتیجه توبه حقیقى اشاره شده که عبارتند از:
۱٫بخشودگى گناهان
۲٫ورود در بهشت پر نعمت الهى
۳٫عدم رسوایى در قیامت
۴٫نور ایمان و عمل، در قیامت به سراغ توبه کنندگان آمده و پیشاپیش آنها حرکت نموده و ایشان را به سوى بهشت، هدایت مىکنند.
۵٫توجه آنها به خدا بیشتر مىگردد، و تقاضاى تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خود مىکنند
بطور خلاصه، توبه حقیقى انسان را محبوب خدا مىکند، آن هم به عنوان محبوبترین بندگان، چنانکه امام کاظم علیه السلام مىفرماید:
و اَحَبّ العِباد الى الله تعالى المُفَتَّنون التَّوابون؛ و محبوبترین بندگان در پیشگاه خدا، آنهایى هستند که در فتنه (گناه) واقع شوند و بسیار توبه کنند.
● آیات توبه
در قرآن کریم در آیات متعددی به توبه و توبه پذیر بودن خداوند متعال اشاره شده است، که از جمله ی این موارد با موارد زیر اشاره کرد:
_مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[فرقان/۷۰]
کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مىکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است
_و ان استغفروا ربکم ثم توبوا الیه [هود/۲] ؛
و از پروردگار خود آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید
_قُل یا عِبادِىَ الَّذینَ اسرفُوا على اَنفُسهِم لا تَقْنطوا مِن رَحمَه الله إنّ الله یَغفرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّه هو الغَفورُ الرّحیم[نساء/۱۱۰]؛
بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد و او بسیار بخشنده و مهربان است.
_والّذین اِذا فَعَلوا فاحِشَه اَو ظلموا اَنفُسهم ذکروا الله فَاستَغفروا لِذُنوبِهم [آل عمران/۱۳۵]؛
و از نشانههاى پرهیزکاران آن است که: هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مىافتند و براى گناهان خود از خدا طلب آمرزش مىکنند.
_من یَعمَل سُوء او یَظلِم نَفسَه ثُمّ یَستغفِرِ الله یَجد الله غَفوراً رَحیماً [هود/۳]؛
کسى که کار بدى انجام دهد، یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.
● احادیث توبه
_امام باقر علیه السلام فرموده اند:
التائِبُ من الذَّنب کَمَن لا ذَنبَ له و المُقیم على الذّنب و هو مستغفِرٌ منه کالمُستَهز [مصباح الشریعه/ص ۹۷] ؛
توبه کننده از گناه همانند کسى است که گناه ندارد و آن کس که در گناه بماند و در عین حال استغفار کند همانند مسخره کننده است.
_امام زین العابدین علیه السلام فرموده اند:
أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِکَ بَاباً إِلَى عَفْوِکَ، وَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَهَ، … فَقُلْتَ- تَبَارَکَ اسْمُکَ-: تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً عَسى … فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِکَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَهِ الدَّلِیلِ! [مناجات تائبین] ؛ دری به سوی عفوت گشوده ای و نامش را توبه نهاده ای، و فرموده ای باز گردید به سوی خدا و توبه کنید، توبه خالص، حال که این در رحمت باز است عذر کسانی که از آن غافل شوند، چیست؟
_امام باقر علیه السلام فرموده اند:
ایّاکَ و التَّسویف فَانَّه بَحرٌ یُغرَقُ فیه الهَلْکى [غرر الحکم، میزان الحکمه، ج ۴ ص ۵۸۹]؛
از تاخیر انداختن (توبه) بپرهیز، زیرا تاخیر انداختن توبه (همچون) دریایى است که درمانده در آن غرق مىگردد.
_امام باقر علیه السلام فرموده اند:
ایّاکَ و التَّسویف فَانَّه بَحرٌ یُغرَقُ فیه الهَلْکى [غرر الحکم، میزان الحکمه، ج ۴ ص ۵۸۹]؛
از تاخیر انداختن (توبه) بپرهیز، زیرا تاخیر انداختن توبه (همچون) دریایى است که درمانده در آن غرق مىگردد.
_شخصى از پیامبر سؤال کرد که توبه نصوح چیست، حضرت فرمود: شخص توبه کننده به هیچ وجه بازگشت به گناه نکند، چنان که شیر به پستان هرگز باز نمىگردد.
● نتیجه
به طور کلی می توان گفت: “توبه” باعث شست وشوی دل است و پیامبر اکرم(ص) در این زمینه می فرمایند: «توبه سبب طهارت و پاکى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه کنند مى زداید.
توبه علاوه بر اینکه انسان را به خداوند نزدیک تر می کند از بُعد روانشناسی دینی نیز باعث آرامش روح و اعتماد به نفس بیشتر انسان شده و با ایجاد رضایتمندی انسان از خود وافزایش عشق به خداوند با تکیه بر رحمانیت و غفور بودن پروردگارش، او را برای رسیدن به هدف غایی آفرینش یعنی ” عبداللهی” و “سرسپردگی به مشیت الهی” آماده و مهیا می سازد.
انگیزه هاى روى آوردن به توبه
توجه به اثرات مثبت توبه :
الف) توبه کننده ، محبوبیت خاصى در پیشگاه خدا دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: توبه کننده واقعى از گناه، مانند کسى است که گناهى مرتکب نشده است.
ب) توبه باعث شستشوى دل است . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: توبه سبب طهارت و پاکى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه کنند مى زداید.
ج) توبه باعث جلب رحمت الهى مى گردد؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: التوبه تستنزل الرحمه.
د) توبه آدمى را از فشار وجدان اخلاقى مى رهاند.
● منابع و مآخذ
۱- آدم از نظر قرآن جلد دوم، نشر نقاش، ۱۳۸۴، سید محمد جواد غروی، مترجم سید علی اصغر غروی، فصل ششم:آدم، بهشت و شیطان، مبحث توبه ی نصوح
۲- آدم از نظر قرآن جلد دوم، نشر نقاش، ۱۳۸۴، سید محمد جواد غروی، مترجم سید علی اصغر غروی، فصل ششم:آدم، بهشت و شیطان، مبحث توبه زبانی مانع ترقی مسلمین
۳-آدم از نظر قرآن جلد دوم، نشر نقاش، ۱۳۸۴، سید محمد جواد غروی، مترجم سید علی اصغر غروی، فصل ششم:آدم، بهشت و شیطان، مبحث مراتب توبه و تقوی
۴- مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج۲۳، ص: ۵۵۵
۵- نهج البلاغه، شرح مغنیه، ج ۴، کلمات قصار، ص ۴۵۷، فقره ۴۱۱
۶- آزادی معنوی، مرتضی مطهری، فصل سوم: توبه
۷- معانی الاخبار، صدوق
صدقه دادن مقام معظم رهبری برای سلامتی سردار شهید/هدیه حاج حسین همدانی به کاردار سفارت ایران در سوریه
/۰ دیدگاه /در اعتقادی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)گروه جهاد و مقاومت – رجانیوز: سردار شهید حسین همدانی از فرمانده هان دوران جنگ تحمیلی بود که پس از پایان دفاع مقدس نیز عرصه جهاد را ترک نکرد و در آخرین سالهای عمر دنیایی خود به سوریه رفت تا با تروریستهای تکفیری مبارزه کند و اجازه ندهد کوچکترین بی احترامی به ساحت حرم سیده زینب(س) توسط طرفداران اسلام آمریکایی بیفتند.
سرانجام چهل روز پیش این سردار رشید اسلام در حلب به شهادت رسید و در سپس در زادگاهش شهر همدان به خاک سپرده شد. آنچه خواهید خواند خاطراتی است از سردار همدانی به روایت عباس گلرو معاون سابق سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق در گفتوگو با خبرنگار فارس که میگوید:
سال ۱۳۹۰ اولین دیدار من با سردار همدانی در دمشق بود. قبلا درباره این عزیز و نقش تعیین کننده ایشان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی به خصوص دوره جنگ تحمیلی و پس از آن در ایجاد ثبات و برقراری امنیت در کشور در برهه های حساس، شنیده بودم اما شناخت شخصی و نزدیک نداشتم تا اینکه در سوریه توفیق دوستی، برادری و همکاری با او نصیبم شد. در آن مقطع سردار همدانی در چارچوب همکاری مشترک نظامی و دفاعی ایران و سوریه و برای کمک به مردم و دولت در مبارزه با گروههای تروریستی، در قالب مستشاری وارد سوریه شده بود.
*نگاه اولم به سردار
در نگاه اول، جذب اخلاق و معنویت عالی شهید همدانی شدم. در منتهای صمیمیت، مهربانی و آرامش بود. جذبه وصف ناپذیری داشت. دوست داشتم تمام وقت در کنارش باشم. به مصداق «أَلنَّظَرُ إِلى وَجْهِ الْمومن عِبادَهٌ»، نگاه به چهره نورانی و ملکوتی سردار برای ما آرامش بخش بود. در حین عظمت، بسیار ساده و بدون تشریفات رفت و آمد می کرد. گاهی میدیدم که خودشان رانندگی می کردند. بارها به مناطق دشوار و خطرناک رفته بود که در مسیر حرکتشان گروههای تروریستی کمین زده بودند به نحوی که هر لحظه احتمال خطر وجود داشت. یک بار تعریف می کرد که از یک ایست و بازرسی گروههای مسلح تروریستی، در جاده ای خارج از شهر عبور کرده بودند به نحوی که امکان شناسایی وجود داشت اما با تدبیر و هوشمندی ایشان، از آنجا به سلامت رد شده بودند.
گرچه فضای کاری ما در عرصه دیپلماسی بود اما ارتباط و همکاری بسیار نزدیکی با هم داشتیم. رابطه ایشان با مجموعه همکاران سفارت بسیار صمیمانه بود. به قدری به این شهید بزرگوار ارادت پیدا کرده بودم که اگر یک روز او را نمی دیدم دلتنگش می شدم. همیشه با خنده به من می گفت که باید تو را جایی بفرستیم که شهید بشوی.
*فعالیت سردار همدانی در سوریه
شهید همدانی با آمدنش به سوریه در چهار عرصه فعالیت میکرد. اول عرصه نظامی و جهاد علیه گروههای تروریستی بود، یه نحوی که او در سوریه بسیج مردمی تحت عنوان کمیته های دفاع مردمی یا «اللجان الشعبیه» را که متشکل از نیروهای داوطلب مردمی بود پایه گذاری کرد. آمریکاییها آن مقطع نسبت به شکل گیری این تشکیلات نظامی مردمی واکنش نشان دادند. وزیر دفاع وقت آمریکا و برخی نمایندگان کنگره در یک جلسه خاص، موضوع شکل گیری بسیج مردمی در سوریه را مورد بحث و مناقشه قرار داده بودند و وزیردفاع آمریکا از اینکه نیروی مردمی دیگری شبیه حزب الله لبنان در سوریه در حال شکل گیری است ابراز نگرانی کرده بود. جالب است بدانید که دوستان سوری ما در ابتدا قناعتی به توانمندی و قدرت معجره گر این نیروی مردمی نداشتند. چون ارتش سوریه را به قدری قدرتمند می دانستند که ضرورتی به ایجاد چنین تشکیلات نظامی نمی دیدند. در نتیجه پیگیری سردار همدانی این تشکیلات مردمی شکل گرفت و با قدرت سازماندهی شد به نحوی که به عنوان یک بازوی توانمند در کنار ارتش سوریه قرار گرفت و نقش تعیین کننده در مقابله با گروههای تروریستی و آزادسازی مناطق مختلف داشت و در حال حاضر این بسیج مردمی در تغییر معادله میدانی در سوریه در همبستگی با ارتش ، توانمندی بالای خود را نشان داده است. این نیروی مردمی شامل همه طوایف سوریه است و بدنه آن را بخشهای مختلف جامعه سوریه و مردم این کشور تشکیل می دهند.
*سردار همدانی برای پایان دادن به بحران سوریه اهتمام جدی داشت
دومین عرصه فعالیت این سردار شهید در زمینه سیاسی بود. شهید همدانی در حین کار مستشاری نظامی، به موضوع راه حل سیاسی و خاتمه دادن به بحران سوریه نیز اهتمام و توجه جدی داشت. شناخت ایشان نسبت به ماهیت بحران در سوریه، دقیق و عمیق بود. در همان ابتدا که بسیاری فکر میکردند تحولات سوریه یک انقلاب مردمی در راستای انقلابهای عربی یا اصطلاحا بهار عربی است، سردار همدانی معتقد بود که ماهیت بحران سوریه متفاوت از خیزشهای مردمی در کشورهای دیگر نظیر تونس، مصر، بحرین و یمن است. ایشان پیشنهاد داد تا ابعاد سیاسی بحران سوریه را بررسی کنیم و راه حلی بیابیم. تاکیدش این بود که باید راهبرد ما درباره تحولات سوریه مشخص شود و در همین قالب رویکرد سیاسی را دنبال کنیم. در یکی از جلسات که در همین ارتباط داشتیم سردار همدانی فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص سوریه و نقش مقاومتی این کشور و ضرورت حمایت از سوریه را بیان و تاکید کرد که برای پایان دادن به بحران و ایجاد آرامش و امنیت برای مردم سوریه، باید از همه ظرفیتها استفاده کرد.
*حاج حسین به جامعه مأیوس سوری حیات بخشید
عرصه سوم فعالیت های این شهید عزیز در حوزه اجتماعی (جهاد سازندگی) بود. حیات بخشی به جامعه مأیوس و ایجاد شرایط عادی زندگی در مناطق امن و یا مناطق آزاد شده در سوریه بود. در این راستا پروژه جهاد سازندگی را طراحی نمود. در این زمینه از همه اقشار جامعه سوریه به خصوص جوانان استفاده می کرد. از بنده خواست تا در این زمینه همکاری کنم. در جلسه ای به تفصیل اهمیت این موضوع را با هم بررسی کردیم. تاکیدش این بود که باید برای بازسازی و خدمات دهی به مردم در مناطق مختلف، مجموعه های مردمی به خصوص جوانان سوری را فعال کنیم تا هم مناطق آسیب دیده ساخته شود و هم شور و نشاط اجتماعی در فضای جامعه حاکم گردد.
*کمکهای مردمی به سوریه
یکی دیگر از خدمات شهید همدانی تلاش برای سازماندهی ارسال کمکهای مردمی برای مردم سوریه بود که در قالب طرح همیاری و پشتیبانی دنبال می کرد. این ایده را زمانی که دمشق بود مطرح کرد و در مقطعی که برای مدتی به تهران بازگشته بود، به شکل برنامه ریزی شده ای دنبال می کرد. بعد از اینکه از سوریه بازگشته بود، دیداری با او داشتم. دیدم که این طرح را تهیه کرده است. امروز کمکهای خودجوش مردمی در قالب حمایت از جبهه مقاومت، در همین قالب و چارچوب جریان دارد.
*هدیه ای که از سردار گرفتم
روزهای آخر ماموریتم در دمشق، سردار همدانی کتابی تحت عنوان « به روایت همت» را به بنده هدیه داد. این کتاب برگزیده ای از مجموعه مصاحبه ها و سخنرانی شهید محمد ابراهیم همت است. سردار همدانی بر نگارش این کتاب مدیریت و نظارت داشته است. ضمن آنکه ایشان بعنوان یکی از قهرمانان جنگ، در روایتهای این کتاب حضور دارد. کتاب از انتشارات صاعقه است.
*صدقه مقام معظم رهبری برای سلامتی همدانی
شهید همدانی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس و شهید زنده ای از تبار شهدای بزرگ دفاع مقدس همچون همت و باکری بود. وجود این عزیز برای نظام اسلامی در مقطع پس از جنگ، بسیار ارزشمند بود. در یکی از دیدارهای شهید همدانی با مقام معظم رهبری، حضرت آقا به او فرموده بودند در طول مدتی که در سوریه مأموریت داشتند برای سلامتی ایشان دعا می کردند و صدقه می دادند.
*آخرین تماس با حاج حسین
مدتها بود سردار همدانی را ندیده بودم و دلتنگشان بودم. یکشنبه ۱۲ مهرماه ۱۳۹۴ با ایشان تماس گرفتم. گفتند تازه از دمشق آمده اند و طی یکی دو روز دیگر برمی گردند. با توجه به حادثه منا و مفقود شدن آقای رکن آبادی سفیر سابق کشورمان در لبنان که با ایشان رفاقت داشت، جویای آخرین وضعیتشان شد. قرار گذاشتیم به منزل آقای رکن آبادی برویم. روز دوشنبه ایشان تماس گرفتند و گفتند وارد جلسه ای می شوند و بعد از جلسه تماس می گیرند. از صحبتهایش احساس کردم که برای رفتن به سوریه عجله دارد. دیدار ما به دلیل مشغله کاری سردار، متأسفانه میسر نشد. روز بعد به دمشق رفت. صبح جمعه ۱۷ مهرماه بود که یکی از دوستان پیام داد که سردار همدانی هم به همرزمان شهیدش پیوست.
*شناخته شدن بعد از نبودن
نکته ای که در پایان می خواهم عرض کنم این است که این عزیزان بعد از شهادتشان بعنوان یک گنجینه معنوی ارزشمند بخصوص برای جوانان، تازه شناخته می شوند و به دست می آیند. آنها اثرات معنوی کار خود را در خدمت به اسلام و مردم به جای گذاشته اند و حالا نوبت ماست که از مشی زندگی آنها برای خدمت صادقانه و خالصانه به مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بهره مند شویم.
راه قدس از کربلا گذشت
/۰ دیدگاه /در اعتقادی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)پویش مردمی “قدس می آییم”سراسر کشور را فرا گرفت
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ پویش مردمی کمپین “قدس می آییم” به صورت هم زمان در سراسر کشور و در بسیاری از شبکه های اجتماعی فضای مجازی توسط اقشار مردم راه اندازی شده است تا هدف والای مردم ایران زمین و آرزوی قریب الوقوع دل همه پیروان اسلام ناب محمدی(ره) را به رخ ابرقرتان عالم کشانند و بگویند که امروز در یک قدمی قدس شریف هستیم و با بانگ بلند، قدس را فریاد می زنیم تا عالم بداند که قدس از آن ماست و نیل تا فرات سرزمین همیشگی محور حق و عدالت است.
سایت جام روز نوشت :کمپین قدس می آییم در تربت جام، امروز آحاد مختلف مردم در قالب بسیج مستضعفین از همه لحظه های همیشه خود آماده تر است تا غرشی الهی بر پیکره زمین بیداد و تباهی را بزداید و ریشه نحس صهیونیست پلید را از پیکره تاریخ حذف و سرزمین مقدس فلسطین را آزاد و بر قدس شریف نماز عشق جاری سازد.
مشروح سخنان جلیلی در جمع دانشجویان دانشگاه یزد
/۰ دیدگاه /در سیاسی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)سال ۸۴ می گفتند باید تخریب کنید، سال ۹۲ به توقف ۲۰% راضی شدند/ آمریکا تا همین امروز خلاف برجام برخی تعهداتش را عمل نکرده است
گروه سیاسی- رجانیوز: سه شنبه شب دکتر جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی به دعوت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد میهمان دانشجویان بود و در جمع آنها حاضر شد.
به گزارش رجانیوز، جلیلی در سخنان خود و بویژه قسمت پرسش و پاسخ، سخنان مهمی را مطرح کرد که نظر به اهمیت آن متن کامل آن از نظرتان می گذرد:
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشورمان در ابتدا گفت: سؤال زیادی که مطرح میشود در صحبت با دانشجویان، این است که درسهایی که میخوانیم چه فایدهای دارد؟ آینده این رشته چیست؟ آینده ما چگونه خواهد بود؟ دغدغه قابلتوجهی که وقتی یکزمان عمدهای و هزینهای را اختصاص میدهیم به تعلیم و تعلم فرجامش چه خواهد بود؟ فقط مهم هزینه مادی نیست. بهترین دوران عمر (جوانی) را به آن اختصاص میدهیم یک سؤال منطقی است آیا این هزینه این فایده را دارد؟ یکی از سؤالهایی که باید جواب داد و در مناسبتها و محافل مختلف مطرح میشود مفهوم هزینه و فایده است. چرا هزینه و چگونه فایده؟ مخصوصاً در علم اقتصاد بیشتر پرداخته میشود. میبینید خیلی از ارزیابیها بر همین مبناست. آیا میارزید این هزینه برای هستهای؟ یکی از سؤالاتی که بیشتر در برخی محافل عمومی و برخی مطبوعات هم میبینید ناظر ببه این مساله است. لذا از این سؤال وارد بحث میشویم؛ که هزینه و فایده را چه تعریف میکنید؟ چه نسبتی برایشان قائلیم؟ آیا فایده را میشود بدون هزینه به دست آورد؟
آیا میتوان فایده بیشتر را بدون هزینه کافی به دست آورد؟ چرا این را عرض میکنم؟ بعضا جملاتی میشنویم که قابلفهم نیست. برخی مطالب بهگونهای بیان میشود که بدون هزینه فایده میتوانیم به دست آوریم! آیا میشود فایده را بدون هزینه به دست آورد؟ نه در تجربه بشری همچنین چیزی وجود دارد و نه در منطق علمی میتوان برایش دفاع قوی پیدا کرد. در علوم پایه هم همینطور است که بر اساس هزینهای بتوانیم فایدهای به دست آوریم.
تعابیر ما در ارتباط با همین دغدغه در معارف دینی نیز آمده و از آن به عنوان “علم نافع و نافذ” یاد می شود.
اخیرا مقام معظم رهبری بیان فرمودند اگر ما بخواهیم به آینده درخشان مبتنی بر تمدن اسلامی که در آن سعادت انسان و جامعه فراهم شود، نیازمند سه مؤلفه است مؤلفه اول همین پیشرفت علمی است چرا؟ چون پیشرفت علمی مبنا و زیربنای پیشرفت اقتصادی است. این که ما در مفاهیم دینی هم داریم «العلم سلطان» که علم قدرت میآورد، این واقعیت قابلانکار نیست، لذا وقتیکه دانشجو بتواند بر مبنای صحیح، پاسخ لازم را برای سؤالات داشته باشند آن موقع میتواند درست تحلیل کند.
الان بسیاری می پرسند چرا آنها با هستهای ما مشکلدارند و این سؤالی است که دانشگاهها باید پاسخ قاطعی برای آن داشته باشند. مثلاً وزیر خارجه فلان کشور دنیا که ۱۸ روز پشت سر هم کارش را رها میکند تا با جمهوری اسلامی صحبت میکند سر اینکه چند تا سانتریفیوژ کمتر داشته باشد درحالیکه برخی صدها تا هزاران کلاهک هستهای دارند و هنوز آزمایش و تولید میکنند! پس چرا فقط برنامه هسته ای ایران برای آنها مهم است؟ چرا با کلاهک های هسته ای خیلی دیگر از کشورها مشکلی ندارند؟
آنها که خودشان هم اعتراف میکنند نطنز زیر نظر آژانس است پس چرا به چند سانتریفیوژ ما اعتراض دارند؟
حقوق بشر امروزی بر اساس مناسبات استکباری و بدون منطق است / این ظلم و ستم در عصر جدید است
چرا نام ایران اینقدر مطرحشده؟ چرا آنقدر موضوع ایران مهم شده؟ درحالیکه در دنیا نزدیک دویست کشور وجود دارد. اینجا شاید مؤلفه سوم مهم است که شما برای پیشرفت برای سعادت و تعالیمی که دارید میبینید که رهبری چند بار تأکید میفرماید که پیشرفت علمی زیر مبنای پیشرفت اقتصادی است و پیشرفت اقتصادی باید پیش برود نباید تعطیل شود. چه چیز موتور این حرکت است؟ چه چیز این پیشرفت علمی را پیش میبرد؟ چه چیز است که علم را نافع میکند؟
چرا مقام معظم رهبری تأکید میکند این پیشرفت ها باروحیه انقلابی سازگار است؟ چرا روحیه انقلابی؟ چرا گفته میشود برای طی کردن این مسیر اگر میگوییم پیشرفت علمی پیشرفت اقتصادی لازمه آن روحیه انقلابی ست؟ مگر هر جای دنیا که این مسیر را طی کردند روحیه انقلابی دارند؟
نه امروز در تمام طول تاریخ اینگونه بوده اگر جامعهای میخواسته پیشرفت داشته باشد چه علمی چه اقتصادی و… کسانی بودهاند که اینها به دلایل مختلف که ما از آن با دلایل استکباری یادمی کنیم این حق را برای خودشان قائل بودند که این من هستم که تعیین میکنم که این را داشته باشی یا نداشته باشی! در طول تاریخ میبینیم که خیلی از تاختوتازها با همین نگاه بوده. اینطور نبوده که امروز برخی مطرح میکنند این مشکلات زاییده مرگ بر امریکاست! نه این مرگ بر امریکا است که نتیجه این نگاههاست!
مثلاً چرا وقتی در زمانی که می خواستیم نفت را ملی کنیم و حتی مرگ بر امریکا هم نمی گفتیم و حتی دولت وقت به آمریکا خوش بین هم بود، علیه آن کودتا شد؟
در همین دوره معاصر و عصر جدید در افریقا در کمتر از سه ماه یکمیلیون انسان کشته شدند اما چرا هیچ سروصدایی نشد؟ این مربوط به تاریخ باستان نیست مربوط به صدسال پیش نیست اما چرا وقتی میگویند ۱۱ سپتامبر همه میدانند چه خبر بود. این مناسباتی است که همینالان هم در دنیا حاکم است و اگر کشوری حمله میکند به یمن و ۸ ماه انسانها کشته میشوند؛ صدایی از کسی در نمی آید یا در جنگ ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی در غزه کشتار راه میاندازد و میبینید در دفاع از او تازه سازمان ملل بیانیه هم صادر می کند.
در همین سال ۲۰۱۵ شما سند استراتژی امنیت ملی آمریکا به امضای شخص رئیسجمهور آمریکا را میبینید. در همین سال ۲۰۱۵ که شعارهای دموکراسی و حقوق بشرشان گوش فلک را کر کرده میگویند در قرن آتی باید رهبری آمریکا برجهان حفظ شود! چه کسی به شما چنین حقی داده؟ شما به چه حقی این را مطرح میکنی که من رهبر همه هستم ازجمله شما؟! بهصراحت بیان میکنند که نهتنها رهبری امریکا باید حفظ شود بلکه اگر جایی به مانع برخورد کردیم از اقدام یکجانبه نظامی ولو هستهای استفاده میکنیم. این چیزی است که بیان میکنند و رسما هم منتشر کردهاند. ابایی هم ندارند از بیان آن. لذا اینطور نیست که پیشرفت بدون مانع باشد. نظم امروز حاکم برجهان اینطور است و با یک حق وتو می توانند در برابر مظلوم بایستد و از ظالم دفاع کند.
“استکبرو فیالارض به غیر حق و قالوا من اشد منا قوه” چرا؟ بر اساس یک منطق قدیمی که میگوید:”نحن اکثر اموالا و اولادا ” ما اموال و نیروهایمان بیشتر است. اگر ما صحبت از پیشرفت علمی اقتصادی میکنیم این صحبتها در یک محیط خیالی و انتزاعی نیست. کسانی هستند در مقام ممانعت، بر اساس آن منافع خودشان، بر اساس نگاههای خودشان که مثلاً برای خودشان تعریف کردهاند من باید یک قرن دیگر رهبر بمانم. چه چیزی این را مانع میشود؟ روحیه انقلابی.
اصل کار نظام استکبار ایجاد تردید است/ تنها راه مقابله با این مناسبات مبارزه و انقلابی بودن است
در مقابله با این استبداد تنها راه انقلابی بودن است، باید مانع را برداشت و آنها هم در مواجهه باکسانی که با آنها به مقابله میپردازند اولین گزینهشان همواره گزینه نظامی است. همانطور که در قبال جمهوری اسلامی ایران جنگ تحمیلی را راه انداختند و همه میدانستند که صدام در این جریان بازیچهای بیش نیست.
گزینه بعدی آنها در مقابله با این فکر انقلابی، ایجاد تردید در باورهای طرف مقابل است. تردید چیست؟ در این روش آنها سعی میکنند که هزینههایی که برای موفقیت کردهایم را زیاد جلوه دهند و حتی اصل هزینه دادن را زیر سؤال ببرند. بدون اینکه بدانیم در هیچ جا موفقیت بدون هزینه وجود ندارد. القایی که او دارد میکند یا عوامفریبی است یا متوجه بحث نیست. در هر منطق هزینه و فایده است. توازن هزینه و فایده باید بحث شود.
در این مناسبات استبدادی که میگوید من باید حاکم باشم، من حق وتو داشته باشم و … . دیگر حقی وجود ندارد. شما اگر خوب باشید سهمتان را به شما میدهیم!
یک رویکرد این است که عده ای قبول دارند که این مناسبات حاکم بر دنیا غلط است و نظام مستکبری هست ولی کاری نمیتوان کرد و باید مدارا کرد. می گویند قبول داریم این مناسبات غلط است و مقابله هم کردهایم اما شکستخوردهایم و موفق نشدهایم.
جالب اینکه همانها که شعار دموکراسی می دهند در منطقه ما قوی ترین روابط با مستبد ترین کشورها را دارند اما اینجا پاسخ این سؤال که چرا ایران اینقدر برای آنها مهم و ویژه است معلوم میشود! زیرا اندیشهای پیداشده با اسم اسلام ناب که این نظم را برنمیتابد و میایستد و موفق میشود. همه آنها یک ارادهای میکند و او یک اراده دیگر میکند و اراده او محقق میشود. همه آنها میگویند شاه باید بماند و او میگوید شاه باید برود و شاه میرود. همه آنها میگویند صدام پیروز است و او ۸ سال میایستد و او موفق میشود. میگویند تو نباید هستهای شوی و او هستهای میشود. این همان روحیه انقلابی است که به پیشرفت علمی، اقتصادی و … جهت میدهد و موانع را برمیدارد. نظام سلطه میبیند این اندیشه مؤلفههایی را وارد مناسبات هزینه و فایده میکند که او در مناسبات خود نگنجانده است. نظام سلطه میبیند که که ایران می آید و میگوید پادشاه لخت است! و بعد از مدتی این الگو برای جهان تکثیر میشود و همه میفهمند و دیگر فقط خرمشهر آزاد نمیشود، چند سال بعد جنوب لبنان هم آزاد میشود. تمام افسانههای شکستناپذیری رزیم صهیونیستی را به باد میدهد. لذا آنها می آیند و هزینهها را زیاد نشان می دهند.
فهمی هویدی اندیشند مصری در زمان سقوط مبارک مقاله ای مینویسد و میگوید: ما چند ماه قبل از انقلاب ایران با امضای کمپ دیوید متحد راهبردی آمریکا شدیم و ایران نهتنها اتحاد راهبردی با امریکا را کنار گذاشت بلکه مقابل آمریکا شد. حال بعد از سی سال (سال ۸۸) ۲ میلیون نفر از مردم قاهره در قبرستانها میخوابند و ایران ماهواره به فضا میفرستد!
این بحثی است که اگر شما میگویید مرگ بر امریکا، این شعار مرگ بر امریکا یک واژه و جمله و شعار نیست. اینیک مفهوم است به این معنی که من برای پیشرفت علمی خودم، پیشرفت اقتصادی خودم، پیشرفت معنوی خودم و تعالی خودم اجازه نمیدهم کسی مانع من شود.
مهمترین خدمت متقابل دانشگاه و نظام / ترس استکبار از نسل علمی غنیسازی شده است نه سانتریفیوژها
یکی از مهمترین روابط متقابل دانشگاه و نظام همین پیشرفت علمی است. او بیشتر از غنیسازی اورانیوم از غنیسازی نسلی میترسد که میشوند شهید شهریاری، شهید احمدی روشن، شهید رضایینژاد و شهید علی محمدی؛ که نماز شب میخوانند و کار علمی انجام میدهند. نسلی که میداند درتهدید است و کار میکند؛ «الا تخافوا و لا تحزنوا». نسلی که میگوید جان خود را میدهم ولی نمیگذارم مانعی بر سر پیشرفت کشورم باشد.
حربه دشمن چیست؟ تمام حربه ابلیس ترساندن است. «ذالکم الشیطان یخوف اولیاءه» و پادزهر آن چیست؟ «الا تخافوا و تخافون ان کنتم مؤمنین».
او میداند که اصل مبارزه هرکجا شکل بگیرد اوست که شکست میخورد فلذا میخواهد شمارا از اصل مبارزه منصرف کند. در مسئله جنگ نرم و نفوذ این موضوعیت پیدا میکند که شما را در مورد اصل مبارزه و دفاع از آزادی از استقلال و منافع خودت مردد کند و تردید بیفکند زیرا میداند که اینها همه از ثمرات ایمان و یقین است.
نباید برجام به اهرم فشار برای دشمن علیه ایران تبدیل شود
جلیلی در ادامه در پاسخ به سؤالاتی در مورد برجام و وضعیت صنعت هستهای کشور گفت:
در موردبحث برجام آن چیزی که دشمن خیلی از آن میترسد و عامل موفقیت ما بوده است، آن وحدت و انسجام ملی ما در این سالها بوده است. یکی از مهمترین عواملی که او را شکست داده است انسجامی است که در مسائل اصلی است؛ باوجود تکثر افکاری که وجود دارد که نعمت بسیار بزرگی است.
در این راستا نامه رهبری خطاب به رییس جمهور ضامن وحدت، امنیت و عزت کشور است.
در مورد بحث همدلی دولت و ملت هم توجه داشته باشیم که همه با یکدیگر در رفع نقایص هم بکوشند. بحث مانند مسئله دفاع مقدس است که همه با یکدیگر و کمک یکدیگر بودند که با رفع نقصانها و همدلی به پیروزی میرسند.
برای طرف مقابل ما دچار ترید شدن ما و ترسیدن ما مهم است. برای مثال اگر او هرروز یک قدرت خود را به رخ بکشد و شما کوتاه بیایید او اهرم فشار بر ما را پیدا می کند.
مثلا در برجام آمده که چنان چه یکی از آن طرفین اعتقاد پیدا بکند ایران وظیفهاش را انجام نداده، صرف این اعتقاد باعث میشود تمام این تحریمها دوباره علیه ما برگردد! میگوید باید حداکثر ظرف سی روز شورای امنیت مجدداً یک قطعنامه صادر بکند که آیا لغو تحریمها ادامه داشته باشد یا نداشته باشد؟ آن موقع اگر فقط همان کشور مخصوصاً از آن پنجتایی که حق وتو دارند باشد، اگر رأی ندهد این وتو شده و تمام شده و دوباره همه تحریم ها برمی گردد.
اگر او یک اهرمی پیدا کرد با هر موضوعی میتواند یک همچین ادعایی بکند و جامعه شما را سی روز ملتهب بکند. یکی بگوید میدانید باز دوباره میخواهد تحریمها برگردد؟ آن یکی می گوید بله. انگلیس گفته فلان اقدام ایران، فلان موضع ایران، فلان سخنرانی ایران خوب نبوده. مثلاً فلان موضع رئیس جمهور در سازمان ملل خوب نبوده، پس می خواهند تحریم ها را دوباره بر گردانند! ببینید چقدر راحت از این به بعد با همین ابزار می توانند بسیاری از اتفاقات داخلی کشور ما را کنترل کنند و افکار عمومی را ملتهب کنند؟ راه مقابله با این موضوع چیست؟ نترسیدن و ایستادن.
چرا دیگر کسی بعد از دفاع مقدس کسی جرات نمیکند به ایران نزدیک شود؟ زیرا دیده است که ایران بر سر حق حاکمیت خود مستحکم است. در تمام سایر حقوق هم همین است و در مورد هستهای هم همین است. دشمن باید بفهمد با هر فشار نظیر تحریم و قطعنامه نمی تواند حقی از ما را به عقب برگرداند.
آیا پیشرفت ژاپن ربطی به رابطه با آمریکا دارد؟/ خاطره جالب از دیدار با نخست وزیر ژاپن
جلیلی در ادامه در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان درباره موفقیت ژاپن و ارتباط آن با تعاملش با آمریکا گفت:
اولین سؤالی که هست این است که موفقیت ژاپن به خاطر رابطه او با آمریکا است یا به خاطر نظم و وجدان کاری آنها؟ بسیاری کشورها هستند که روابط قویتری با آمریکا دارند اما وضع آنها اینطور نیست! پس چرا آنها مثل ژاپن پیشرفت نکردند؟
سال ۸۸ سفری به ژاپن داشتم و با نخستوزیر ژاپن و وزیر امور خارجه ژاپن دیدار داشتیم و در آنجا هم به هیروشیما رفتیم و هم چند کارخانه هستهای دیدیم. نخستوزیر و وزیر و یکی از بازماندگان از حمله اتمی در کمال تعجب بر این باور بودند که آن حمله آمریکا علیه ژاپن حق ما بوده است! نخست وزیر ژاپن بعد به من می گفت بعد از ۶۰ سال حزب ما حاکم شد از ۱۹۴۵ که بمباران هسته ای شدیم تا الان داریم اعتماد سازی می کنیم تا آمریکایی ها از این جزایری که در آن حضور دارند، بیرون بروند. شعار انتخاباتی حزب ما هم این بود، ولی الان که می بینم موفق نمی شوم، می خواهم استعفا دهم. خود او مثال میزد که آمریکاییها هر جا رفتند دیگر آنجا ماندهاند.
روند مذاکرات هسته ای در دولت های نهم و دهم چگونه بود؟
جلیلی در ادامه در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان درباره برجام نیز گفت:
در اصل ۱۷۶ قانون اساسی که در مورد شورای عالی امنیت ملی است مصوبات شورا زمانی لازم اجراست که رهبری آن را تأیید کنند و مقام معظم رهبری هم در ذیل مصوبه شورای عالی امنیت ملی از منتقدینی که جزییات را تیزبینانه دیدند و مشکلات را تذکر دادند تشکر کردند. این نگاه کشور را جلو خواهد برد.
سال ۸۴ که دولت نهم روی کار آمد مسئولیت مذاکرات با آقای لاریجانی بود و جناب آقای متکی هم وزیر امور خارجه و بنده بهعنوان معاون اروپا و امریکای وزارت امور خارجه به آمریکا رفتیم. جناب آقای ظریف هم نماینده ایران در سازمان ملل بودند. درحالیکه ما دو سال بود که داوطلبانه تعلیق کرده بودیم و بنا به حرف مقام معظم رهبری تعلیق در دولتی برداشته شد که تعلیق کرده بود، در مذاکرات نیویورک آقای فیشر، وزیر خارجه آلمان، گفت که چرا این کار را کردید؟ (درحالیکه نطنز هنوز تعلیق بود) و این تعلیق باید تعطیل و سپس به تخریب تبدیل شود در عین حال در همان دو سال تعلیق فعالیت های مان چند قطعنامه هم شورای حکام آژانس علیه ما صادر کرد!
سال ۸۴ می گفتند باید تخریب کنید، سال ۹۲ به توقف ۲۰% راضی شدند
بعدازاین زمان در زمان بنده یک روند فنی طی شد که در آلماتی ۲، همانهایی که حرفشان تعطیلی و تخریب تاسیسات هسته ای کشورمان بود حاضر به مذاکره بر سر غنیسازی ۲۰٪ شدند.
روندی که در گفتگوهای ۱+۵ دنبال کردیم، این گونه بود. در مناسباتی که بین ایران و آژانس بود، آنها بارها بیان میکردند ایران مشکلات جدی دارد. آخرین توافقی که در دوره جناب آقای لاریجانی با آژانس صورت گرفت این بود که قدرتها ادعا میکردند بین ایران و آژانس ابهامات، اشکلات و مشکلات زیادی وجود دارد و به ایران بیاعتماد هستیم و در سال ۸۲ بر اساس این تحلیلها این ادعا را بر کشور تحمیل کردند و موجب شد حدود دو سال و نیم فعالیتهایمان را به حالت تعلیق دربیاوریم.
توافق مهم ایران و آژانس در سال ۸۶
در تابستان ۸۶ گفتیم شما میگویید مشکلات و سئوالات زیادی وجود دارند. ما همه اینها را حل میکنیم، ولی حق ندارید بر این مبنا حق ما را تضعیف یا تکالیف بیشتری را بر ما تحمیل کنید. میگفتند شما این کار را نمیکنید، میگفتیم شما چه کار دارید؟ مرجع این کار آژانس است و ما با آژانس مینشینیم و هر چه مشکل هست حل میکنیم، البته اگر سئوالات شما در چهارچوب قوانین آژانس بودند و فراتر از آن نبودند.
این صحبتها منجر به توافقی شد که در سال ۸۶ امضا شد و ما به آژانس گفتیم هر مسئلهای را که میگویید باقی مانده است بگویید تا حل کنیم. قدرتها میگفتند هزاران سئوال مطرح هستند و آژانس کلاً به شش مسئله و سئوال رسید و گفت ما به عنوان آژانس بینالمللی انرژی هستهای با ایران شش مسئله بیشتر نداریم. به قول خودشان Outstanding issues گفتند از نظر ما آنچه که مسئله باقی مانده شش مورد است. گفتیم همه شش تا را برای شما حل میکنیم.
این توافقنامه امضا و پس از امضای آن مسئولیت آقای لاریجانی عوض شود. قرار شد آن شش مسئله را طی هجده ماه حل کنیم و جمهوری اسلامی ایران توانست با ادله فنی و بحثهای بسیار دقیق حقوقی در ظرف شش ماه هر شش مسئله را حل کند و آژانس برای هر شش مسئله به ما نامه داد که این مسائل از نظر ما حل شدهاند و در اسفند سال ۸۶ آقای البرادعی، مدیرکل آژانس در گزارشی نوشت که شش مسئله حل شدهاند.
صدور قطعنامه ۴ روز پس از گزارش مثبت آژانس درباره ایران
میخواهم مناسباتی را که بر جهان حاکم هست در اینجا تبیین کنم. اینها ادعا کرده بودند هزاران مسئله وجود دارد و آژانس به این نتیجه رسید که شش مسئله بیشتر نیست و بعد هم تأکید کرد هر شش مسئله حل شده است، در حالی که آژانس دوستان ما که نبودند و به اصطلاح خودشان بیشتر هم با آنها بودند، اما در ده اسفند ۸۶ رسماً نامه داد که این مشکلات حل شدهاند.
در گزارش مدیرکل هم در اینترنت و هم در سایت آژانس بینالمللی انرژی میتوانید ملاحظه کنید. به نظر شما واکنش طبیعی به این گزارش چه باید باشد؟ حداقل آن شش کشور که قدرتهای مطرح هستند باید بگویند این شش تا که حل شد، برویم بهانه جدیدی را پیدا کنیم.
آقای البرادعی در ابتدای اسفند این گزارش را داد و چند روز بعد قطعنامه علیه ما صادر شد که چرا حل کردید؟ بحثم این است که کسی را که خواب است میشود بیدار کرد، اما کسی را که خودش را به خواب میزند نمیشود بیدار کرد. درست چهار روز پس از آن که آژانس وابسته به سازمان ملل میگوید مسائل حل شدند، سازمان ملل علیه ایران قطعنامه صادر میکند. بعد گفتند باید مذاکرات صورت بگیرد و آقای سولانا به ایران آمد. ما پرسیدیم گفتگو برای چه چیزی باید صورت بگیرد؟ شما گفتید نگران هستید و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم که گفته است جای نگرانی نیست و مسائل حل شدهاند. شما شش قدرت هستید و جمهوری اسلامی هم یک قدرت است و میتوانیم بنشینیم در باره نقاط مشترک برای همکاری گفتگو کنیم. ما یک بسته پیشنهادی را ارائه کردیم و گفتیم در باره این موضوعات میتوانیم صحبت کنیم، اما بخش انرژی هستهای که حل شده است. در مورد خلع سلاح، عدم اشاعه، استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای که دیگر صحبتی نمانده است و طبق گزارش مدیرکل آژانس این موضوعات حل شدهاند. آنها متقابلاً یک بسته دادند. گفتیم ما یک بسته ارائه دادهایم و شما هم یک بسته ارائه دادهاید. فرهنگ گفتگو و مذاکره اقتضا میکند بر اساس مشترکات گفتگو کنیم.
بعد از این که این موضوع شکل گرفت، اینها در سال ۸۸ منتظر نتیجه انتخابات ماندند. در تیرماه ۸۷ بسته پیشنهادیمان را دادیم و اینها گفتند حالا باید بررسی کنیم و روند کار متوقف شد. منتظر بودند ببینند انتخابات در امریکا و ایران چه میشود.
انتخابات در ایران برای ما ظرفیت بزرگی را ایجاد میکرد و جمهوریت نظام را به رخ میکشید. بعد از انتخابات میتوانستیم وارد عرصه دفاع از منافع ملی شویم.
شرایط فتنه که پیش آمد، اینها دو باره به طمع افتادند و فکر کردند به بهانه فتنه میتوانند فشارهایی را بر ما تحمیل کنند. یک مدت که از فتنه گذشت و دیدند خبری نیست، گفتگوهای دور بعد در مهر ۸۸ شروع شد.
در آنجا مسئله اورانیوم غنیشده ۲۰ درصد مطرح شد. ما گفتیم امروز اورانویم ۵/۳ درصد را تولید میکنیم و به اورانیوم ۲۰ درصد هم نیاز داریم. اگر به ما میفروشید که هیچ، وگرنه تولید میکنیم.
استانبول ۱ آغاز تغییر نگاه غرب به ایران در مذاکرات
در دور سوم به این نتیجه رسیدند که روی نقاط مشترک، و نه برای تحمیل نظر یک طرف به طرف دیگر گفتگو صورت بگیرد که شد استانبول ۱. در استانبول ۱ یکی از بحثهای ما این بود که چرا گفتگوها همیشه باید در اروپا باشد و چرا همیشه جا را شما تعیین میکنید؟
آنها وقتی دیدند مذاکرات به نفعشان نیست، قبل از استانبول ۱ مطرح کردند ایران تحت فشار پای گفتگو آمده است.
ما گفتیم اگر این مذاکرات برای همکاری مشترک است، پس چرا دارید علیه کشور ما اقدامات خصمانه، تحریمها و قطعنامهها را انجام میدهید و اول باید تکلیف اینها روشن شود. در محیط خصمانه که نمیشود همکاری را دنبال کرد و ادله آوردیم.
در هر دور گفتگوهای ما پنج شش ساعت طول میکشید. تمام ادله حقوقی را آوردیم که چرا میگوییم قطعنامهها غیرقانونی هستند. این بر اساس حقوق بینالملل خود آنها ادله حقوقی دارد که تحریمها به لحاظ ماهیت و روندی که طی شده است غیرقانونی هستند و مفصلاً این موضوع را توضیح دادیم و ثابت کردیم در قطعنامه صادرشده هیچیک از ادله حقوق بینالملل رعایت نشدهاند.آنها در این باره پاسخی نداشتند.
مغلطه اشتون چگونه دست ۵+۱ را رو کرد
گاهی جلسات تا نیمه شب طول میکشید و فردای آن یکمرتبه گفتگوها را قطع میکردند و خانم اشتون گفت اگر این مسیر را ادامه بدهید به نتیجه نمیرسیم.
ما گفتیم کجای این بحث غلط است؟ ما ۲۰ ساعت است داریم برای شما ادله میآوریم و نمیپذیرید. ایشان گفت گوشی تلفنهای ما باز است، هر وقت نظرتان عوض شد به ما اطلاع بدهید و بعد هم گفتگوها را قطع کردند.
سپس در مصاحبه مطبوعاتی گفت ایران برای گفتگوها پیششرط میگذارد. من گفتم شما که گفتید ایران تحت فشار تحریمها پای گفتگو آمده است. چطور کسی که تحت فشار پای میز مذاکره آمده است، حالا پیششرط میگذارد؟ ایشان گفتگوها را قطع کرد. همانهایی که به ما گفتند تلفنهای ما باز هستند و هر وقت نظرتان عوض شد با ما تماس بگیرید، کمتر از یک ماه بعد خود خانم اشتون نامه نوشت و گفت بیایید گفتگوها را ادامه بدهیم و بعد هم دو نامه دیگر که همه آنها موجودند.
یخ مذاکرات در بغداد آب می شود
این روند طی و منجر به گفتگوهای استانبول ۲ شد. در آنجا این بحث را مطرح کردیم که اگر میخواهید مسیر گفتگوها ادامه یابد، باید گامها برای همکاری متوازن و متقابل باشند. اینها گفتند میرویم و بررسی میکنیم و گفتگوهای بعدی در بغداد بود.
ما گفتیم بهخصوص فاز دوم و سوم برخلاف مبانیای است که بحث میکنیم. بحثی که حقوق کشور ما را نادیده بگیرد و یا تکالیف اضافیای را برای ما تحمیل کند از نظر ما پذیرفته شده نیست. جمهوری اسلامی ایران هم مثل هر کشور دیگری عضو NPT و دارای حقوق و تکالیفی است. نه حق کمتری را میپذیرد و نه تکلیف بیشتری را.
اگر حق بیشتری میخواستیم شما بگویید و اگر تکلیفمان را کمتر انجام دادیم همین طور، ولی اگر تکلیف بیشتر یا حقوق کمتری را خواستید بر ما تحمیل کنید، بر اساس چه منطقی باید بپذیریم؟ گفتند میرویم و بررسی میکنیم.
تعدیل مواضع غربی ها در آلماتی ۱ و ۲
باز اینها گفتند میرویم و بررسی میکنیم. بررسیشان هشت ماه طول کشید و منجر شد به آلماتی ۱.
در آلماتی ۱ طرح ما در مسکو موجب شد از سه فازی که در بغداد مطرح کرده بودند، دو فاز را کم کنند و فقط فاز ۱ را آوردند که مربوط به بحث فردو بود و مباحثی در آنجا مطرح میشد. در آنجا پرسیدیم شما این بحث را در چه چهارچوبی قرار میدهید؟ در آنجا دوستان ما شبانهروز کار و این سئوال را مطرح کردند که پیشنهادی که شما میگویید در طرح جامعی که در مسکو دادیم، در یک بخش از این پازل قرار میگیرد، تکلیف بقیه آن چه میشود؟
قرار شد در آلماتی ۲ روی این موضوع بحث کنیم. در آلماتی ۲ این بحث انجام شد. ما مطرح کردیم اگر میگویید همکاری و گامهای متقابل و متوازن، تمام بحث ما بر سر همین توازن است.
اگر قرار شود گام ما را شما تعریف کنید و گام خودتان را هم خودتان تعریف کنید و بعد بگویید اگر پذیرفته شد، مذاکرات خوب است و اگر پذیرفته نشد، بد است، این که دیگر اسمش مذاکره نیست، این میشود دیکته.
در مذاکره طرفین در چهارچوبی که حقوقشان رعایت شود و حقوق کسی مورد تعرض قرار نگیرد، با هم گفتگو میکنند و برای اعتمادسازی مثلاً میشود این کارها را کرد.
روز اول گفتگوها چندین ساعت طول کشیدند و آنها هیچ پاسخ منطقیای نداشتند به ما بدهند. فردا آمدند و گفتند ما دچار سوءتفاهم شدهایم که باید ۱۰۰ متر جلو بیاییم و شما فقط پنج متر جلو میآیید. این که منطقی نیست. گفتیم این طور نیست. اگر قرار است گامها متوازن باشند، ما پنج متر جلو میآییم، شما هم پنج متر جلو بیایید و حقوق ما باید به رسمیت شناخته شود.
من گفتم اختیارات کاملی دارم و میتوانیم یک هفته هم شده است بنشینیم و روی جزئیات هم بحث کنیم. سخنرانی نمیکردیم و Lecture نمیدادیم. نماینده یکی از کشورها به نمایندهای که داشت با ما بحث میکرد یادداشت داد که بحث را ادامه نده. گفتم ادامه بدهید. خودشان خندیدند. گفتم پس چرا ادامه نمیدهید؟
خانم اشتون گفت پس اجازه بدهید مشورت کنیم. گفتیم مشورت کنید. رفت و برگشت و گفت باید برای مشورت به پایتختهایمان برویم. در مصاحبه مطبوعاتی هم گفت قرار شد مشورت کنیم و من ظرف چند روز اطلاع میدهم که این چند روز شد ۴۰ روز و بعد هم منتظر انتخابات ۹۲ شدند و بعد از انتخابات مسیری را که میدانید دنبال شد. عرضم این است که آنچه که در آنجا مطرح شد این بود که اگر میخواهیم گامی را برداریم باید متوازن، متقابل و در چهارچوب حقوق قانونی ما باشد و هیچ حقی از کشور و ملت ما ضایع نشود.
آمریکا تا همین امروز خلاف برجام برخی تعداتش را عمل نکرده است
جلیلی همچنین در پاسخ به سوال دانشجوی دیگری نیز گفت:
نامه رهبر انقلاب به رییس جمهور یک فصل الخطاب برای شروع است، برای شروع در همافزایی نیروهای انقلاب برای دفاع از حقوق، منافع و آرمانهای کشور.
طبق برجام باید امریکا اعلام کند که این کارها را انجام میدهد. جان کری وقتی بیانیه رسمی را میخواند ۴ عدد از تعهدات امریکا به ایران را از قلم میاندازد؛ یعنی در برجامی که خود او متعهد شده ۴ عمل را انجام نمیدهد. این هوشمندی ملت و دولت را میخواهد که مطالبه حقوق شان را داشته باشد از اقداماتی که خود امریکا قبول کرده است. اصل مطالبه ما از دشمن است و نه از خودی. وظیفه ما مطالبه ملی از طرف مقابل است.
حصر سران فتنه مربوط به اتفاقات سال ۸۹ بود نه ۸۸
نماینده مقام معظم رهبری در پایان در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره وضعیت حصر سران فتنه نیز اعلام کرد:
چیزی که ملتی را موفق میکند شور و نشاط و مزیتهای در سالیان اخیر است. خصوصا در مردمسالاری دینی که این گروههای قدرت و ثروت نیستند که انتخاب میکنند بلکه مردم هستند که بدون اینکه کسی بتواند رأی آنها را وتو کند انتخاب میکنند.
در سال ۸۸ طبق آنچه گفته شد ما در مباحث فنی حقوقی و حتی منطقهای دست برتر را داشتیم. زمانی بود که آنها شکستهای پیدرپی خوردند. در سال ۸۸ کسانی از داخل میخواستند این قدرت را تضعیف کنند و واقعا ۸ ماه ظلم بزرگی به ایران کردند. تا ۹اینکه دی و ۲۲ بهمن ۸۸ پیش آمد. جالب اینکه تا بهمن سال ۸۹ یعنی یک سال بعد از سال ۸۸ نیز باز سران فتنه آزاد بودند و کسی به آنها کاری نداشت و یک سال بعد دوباره فرصتی به نام بیداری اسلامی شکلگرفت و برخی متحدان امریکا سرنگون شدند و ۲۰ ماه بعد از انتخابات این افراد که دران ۸ ماه کاری نتوانسته بودند بکنند خواستند این فرصت را تبدیل به تهدید بکنند و نظام ایران را که مردمسالاری آن به الگوی کشورهای جهان تبدیل میشود در ردیف حکومتهای دیکتاتور قرار دهند! لذا بعد از این ماجرا بود که در بهمن ۸۹ شورای عالی امنیت ملی تصمیم به حصر سران فتنه گرفت زیرا باز هم می خواستند فرصت های نظام را به تهدید تبدیل کنند.
همایش استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران
/۰ دیدگاه /در سیاسی /توسط ع.عباسی فرد (مدیریت سایت)رئیسی: بیتوجهی به خطر نفوذ فرهنگی، سیاسی و امنیتی گناهی نابخشودنی است
دادستان کل کشور گفت: مسئله نفوذ یک مسئله جدی است که همگان باید به آن توجه کنند؛ نفوذ سیاسی، فرهنگی و امنیتی باید مورد توجه همگان قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حجتالاسلام والمسلین ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور که در همایش استحکام ساخت درونی قدرت ملی در دانشگاه عالی دفاع ملی سخن میگفت با بیان اینکه قدرت در جهانبینی الهی تنها از خدا نشأت میگیرد، گفت: هرگونه قرب و نزدیکی به قدرت خدا تنها از اقدامات الهی نشأت میگیرد.
وی فقه را دومین مولفه قدرت در جهانبینی الهی دانست و افزود: منظور از فقه، فقه مصطلح که تنها به بایدها و نبایدها تاکید دارد، نیست بلکه فقه به معنای فقه اصغر، فقه اوسط و فقه اکبر یک مولفه مهم در قدرت ملی است لذا کسانی که بخواهند به قدرت خدا نزدیک شوند باید به فقه عمل کنند.
رئیسی با بیان اینکه نزدیکی و قرب به قدرت خدا بدون عمل به فقه ممکن نیست تصریح کرد: ولایت فقیه سومین مولفه قدرت است یعنی فقیهی که به ابعاد فقه آشنایی دارد و میتواند با کمک فقه گفتمان نظام اسلامی را که همان توحید و عدالت اجتماعی است را به خوبی هدایت کند.
دادستان کل کشور با بیان اینکه بعد از توحید هیچ مفهومی به اندازه عدالت در مفاهیم دینی فراگیری نداشته است، اظهار داشت: نقش عدالت در استحکام درونی نظام تعیینکننده است و باید به اصل مهم توجه شود.
وی مردم انقلابی و متدین را نیز چهارمین مولفه قدرت در جهانبینی الهی دانست و تصریح کرد: در فتنه ۸۸ اگر درایت رهبری عزیز و بصیرت مردم انقلابی نبود، کار تمام نمیشد چرا که مسئله فتنه مسئله مهم و جدی بود.
رئیسی اجرای قانون را از دیگر مولفههای قدرت دانست و تاکید کرد: برای محقق شدن مولفههای قدرت باید صبور و شکرگذار بود و مقام معظم رهبری با توکل به خدا و اعتماد به نفس این مسیر را دنبال میکند.
دادستان کل کشور در ادامه به مسئله نفوذ اشاره کرد و گفت: مسئله نفوذ یک مسئله جدی است که همگان باید به آن توجه کنند، نفوذ سیاسی، فرهنگی و امنیتی باید مورد توجه همگان قرار گیرد و اگر مسئولانی چنین توجهی نداشته باشند، گناهشان نابخشودنی خواهد بود.